eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. و توسل به ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج میثم مطیعی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ بنده ی نَفسَم شدم، سوز و نوایم رفت،رفت از نَفَس افتادم و حالِ دعایم رفت،رفت غفلتم توفیقِ توبه کردنم را بُرده است از قنوتم رَبَّنا إغْفِرْ لَنایم رفت،رفت بارِ من را آتشِ ناشکری ام سوزانده است از کفم سرمایه ی روز جزایم رفت،رفت عبد رسوایم،فقط دردِ سَرِ مولا شدم آبرویم پیشِ او وقتی حیایم رفت،رفت *هر چی بزرگ تر میشم،وضعم خراب تر میشه...از تو دورتر میشم...«ویلی کُلَّما کَبُر سِنّی کَثُرَت ذنوبی....»یادِ قدیمای خودم به خیر....بچه تر که بودم چه ماه رمضانی داشتم...* در سحرها خلوتی با دلسِتانم داشتم آن قَدَر بد کردم آخر، از سرایم رفت،رفت *قلب پاکی داشتم؛روز به روز آلوده تر شدم...* سویِ نامحرم نظر کردم، سلاحم را گرفت برکت از این زندگی تا اشک هایم رفت،رفت *«وَ سَلٰاحَهُ الْبُکٰاء»سلاحِ من همین اشک چشمم بود؛شیطان از دستم ربود...شب قدر نزدیکِ...یه فکری به حالِ من بُکُن... "وَ اَعِنّی بِالْبُکٰاءِ عَلیٰ نَفْسی...»من رو یاری کن، به حال خودم گریه کنم...اما من دل خوشی هم دارم...دست خالی هم نیستم...* دل خوشم صحنِ دلم، وقفِ علی و فاطمه است گیرم اصلاً جایِ دیگر دست و پایم رفت،رفت با پر و بالِ شکسته،مرغِ قلبم هر سحر در پیِ فُطرس که سویِ مقتدایم رفت، رفت یادِ کامِ تشنه اش، یک عمر قلبم سوخت، سوخت زیرِ خنجر، دلبرِ درد آشنایم رفت،رفت محمدجواد شیرازی *اگر بخوام توبه کنم وسیله میخوام، فقط یه جمله بگم،قربانِ آن آقایی که وقتی خنجر به حنجر او گذاشتن چندتا صدا شنیده شد،یه صدا از آسمان بلند شد...«اَلٰا یٰا اَهْلَ الْعٰالَم قُتِلَ الْحُسَین بِکَربَلا عَطشٰانٰا....» یه صدا هم صدای خواهرش بود،دست به سر گذاشت،صدا زد:«وامُحَمَّدٰاه،هذا حُسَینٌ بِالعَرٰاء...» این کشتۀ فتاده به هامون حسین توست واین صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست. *یه صدا هم صدایِ مادرِ پهلو شکسته اش بود...صدا زد:«بُنَیَّ...قَتَلوک،ذَبَحوک وَ مِنَ الْمٰاءِ مَنَعوک...»هر جا صدای من رو میشنوی صدا بزن:یا حسین* 👇
. . ارباب کَرَم... ماه خدا رسیده و زمان عاشقی ماست دعای من فقط برا ،رسیدنِ به کربلاست سحرای ماه رمضون، میخری اشک نوکرو بس که کَرَم داری حسین،به روم نمی بندی دَرو دست منو رها نکن به جون مادرت قسم مدد کن آقا که منم، به آرزوهام برسم دلم میخاد تو حرمت ،روزه مو وا کنم حسین بشینم و یک دل سیر ،تو رو نیگا کنم حسین سلام بدم به محضرت بدی جواب سلاممو بگم خداروشکر تویی امیر و من غلاممو چه روزی و چه روزه ای ،میشه تو کربلای تو با لبِ خشکم آقاجون،گریه کنم برای تو به یاد خشکی لبات به سینه و سر بزنم خودم‌رو واسه ی غمِ علی اصغر بزنم ز مشک خالی بخونم، میون بین الحرمین داد بزنم از ته دل یا کاشف الکرب حسین مرتضی عابدینی .
. منى كه هيچ كسى را ندارم الا تو دوباره آمده ام درد دل کنم با تو همینکه با تو کمی درد دل کنم خوب است فقط برای تو‌خود را خجل کنم خوب است كنار سفره خودخلوتى به من دادى چه خوب فرصت هم صحبتى به من دادى چقدر حرف نگفته برای گفتن هست تو هم همیشه حواست به گریه من هست پناه بر تو از این خشکسالی آوردم برای عرض ادب دست خالی آوردم دلم گرفته، برایم نشانه ای بفرست برای بغض گلویم بهانه ای بفرست دوباره آمده ام سربزیر گریه کنم نشسته ام بگذارید سیر گریه کنم دوباره مثل همیشه مرا بغل کردی همیشه مشکل من را فقط تو حل کردی اگرچه خسته ای و گرچه دلخوری از من همیشه مطمئنم دل نمی بُرى از من مرا ببخش اگر نامه ام سیاه شده بیا بگو به ملائک که اشتباه شده گدا رسیده بیا و کرم فروشی کن برای بنده خود باز پرده پوشی کن مرا ببخش اگر سمت معصیت رفتم بلد نبودم اگر راه را غلط رفتم هنوز نیستم از کرده خودم راضی قبول کن اجلم را عقب بیندازی اگر كه توبه نكرده اجل فرا برسد خدا كند كه به دادم امام رضا برسد اگر بناست بميرم چه حسرتى دارم هنوز من دو سه تا كربلا طلبكارم منى كه لحظه افطارها نوا كردم دم غروب همش ياد كربلا كردم هميشه خواسته ام زير پرچمش باشم غروب اول ماه محرمش باشم غروب اول ماه و غروب روز دهم بمیرم‌از غم آن ضربه دوازدهم .
. امام حسن مجتبی علیه السلام.. دَستارِش رو بر سر می بنده شد دین از رزم او پاینده مثل شیر طُعمَش رو میگیره حقاً که حسن نیرومنده تیغ می کِشه تیغ آبْ دار و بی دریغ می کِشه به رویِ شتر اون زنِ شتر سوارِ جیغ می کِشه حسن ابن علی.. ای شیرِ تک سوار حسن ابن علی.. ای اوجِ اقتدار حسن ابن علی.. ای فاتحِ جمل حسن ابن علی.. ای مردِ با وقار ضربه ی دست حسن کار خدایی کرده است چه بلایی به سرِ شتر سوار آوَرده است زن نَه آن است که ترسیده به روی شُتُرَش آن که زَد بر شتر این زنِ یاغی مَرد است شیر جمل.. ای جانم حسن قلع و قمع کرده یک لشکر رو.. همه می بینن باز حیدر رو.. جوری ضربه زَد دشمن مونده سر رو بگیره یا پیکر رو.. جار می زنه یکی از تو دشمنا هوار می زنه فراری بشین که حسن سر و با ذوالفقار می زنه حسن ابن علی.. یا مُعز المومنین حسن ابن علی.. رزمِ تونه بی قرین حسن ابن علی.. گَشته معاویه.. حسن ابن علی.. مغلوبِت اینچنین صُلح تو جنگ نمایانِ تو با دشمن بود چهره ی تو همگی جلوه ی یَل بودن بود لافتی الا حسن لا سیف الا صُلح تو.. صُلح تو جنگ تو در خانه ی اَهریمن بود شیر جمل.. ای جانم حسن جلوه ای از حسن یاقاسم ای شیرِ بُت شکن یاقاسم شاگردِ شخص مجتبایی.. در جنگِ تن به تن یاقاسم جانِ حسن داری جلوه ای از ایمانِ حسن سپاهِ حسین با تو داره هیبت و توانِ حسن قاسم ابن الحسن.. دامادِ کربلا قاسم ابن الحسن.. ثانیِ مجتبی قاسم ابن الحسن.. شیرین تر از عسل.. قاسم ابن الحسن.. عشقه توئه آقا طَعم شیرین شهادت به لبَت بِنْشَسته اَرزق شامی شد از جنگ و نَبردت خَسته حرمله دیده تو را یادِ حسن اُفتاده لَرزه اُفتاده به جانَش لب خود را بَسته شهزاده.. ای جان قاسم علیه السلام .👇
. و توسل به محمد حسین پویانفر ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ و عَجل فَرجهم» أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ .. اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا أَوَّلُ يَا آخِرُ يَا ظَاهِرُ يَا بَاطِنُ يَا بَرُّ يَا حَقُّ يَا فَرْدُ يَا وِتْرُ يَا صَمَدُ يَا سَرْمَدُ سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَبِّ اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم اِلهی اَلعَفو .. نیاوردی اصلاً بدیمو به روم نذاشتی که هیچ جا بره آبروم تو تنها نذاشتی دل خستمو گرفتی تویِ غصه ها دستمو با اینکه می دونی گنهکارم دوسم داری دوست دارم .. ندیدم من از تو به جز خوبی درارَم از دل آشوبی چه شب ها که دلتنگ یک حسرتم می خوام کربلا باز بشه قسمتم نمی خوام به غیر از حرم از خدا نمی خوام به جز اربعین کربلا ان شااللّه باز امسال میشم عازم فقط هستم حرم لازم میذارم سر زیر قدم هایِ همه زُوّار تو مَشَاء .. *بریم کربلا ... حسین جانم ..* تورا به خاطر درهم چه درهمت کردند چنانکه شرح تن توبه آخرت افتاد همینکه از طرف جمعیعت دوتا چکمه رسید اول گودال،مادرت افتاد این همه راه دویدم ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پای خود از سینۀ او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم ــــــــــــــــــ 👇
میلادیه حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام امیر ایزدی بر حِلم حسن وارث حیدر صلوات بر نوگل صدیقه ی اطهر صلوات در ماه خدا ماه نبی جلوه نمود بر حسن حسن سبط پیمبر صلوات دل پاک شود ز جویبار صلوات میلاد حسن بود بهار صلوات شمعی به کنار تربتش روشن کن از این ره دور با نثار صلوات بر حسن حسن جمال سرمد صلوات همواره بر آن عبد موید صلوات او خُلق عظیم چون پیمبر دارد بر خُلق حسن خُلق محمد صلوت
میلادیه حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام علیرضا حضرتی(ناعمی) خوش آن مهی که دمیده ست در مه برکات ز پای تا به سرش هست مظهر حسنات فلک به مقدم او دسته دسته گل ریزد ملک به روی مهش هدیه می کند صلوات دهد به جان و دل عاشقان صفا صلوات کند تورا ز همه غصه ها رها صلوات اگر کرم طلبی از کریم اهل البیت بخوان به یاد گل روج مجتبی صلوات زینت ماه صفا و برکات است حسن به خدا مظهر کل حسنات است حسن آل طاها شده از دیدن رویش خندان روح جان پرور صبح صلوات است حسن
بسم‌الله الرحمن الرحیم اگر جاری‌ام جاری از چشمه‌های غدیرم صدای غدیرم برای علی‌ام برای غدیرم من از نسل زهرایم از بچه‌های غدیرم من از امتداد بلندِ ندای غدیرم اگر می‌پَرَم در هوای غدیرم اگر واژه‌ام در رسای غدیرم ثنای غدیرم که از مرتضایم و بعد از علی زنده از مجتبایم که مدیون صلح قیام آفرینم که مدیون تدبیر دیّان دینم که مدیون مردیِ حق‌الیَقینم رسیدم مگر دامنش را بگیرم اگر با غدیری اگر با غدیرم بگو شُکرِ حق شکر الطاف سبحان بگو از کریمِ کریمان بگو فاطمه شاد گردد از این روح و ریحان بگو یا حسن جان چه غم داری امشب اگر گیرِ گیری اگر سر به زیری اگر تشنه‌ای یا تَرک خورده‌ای یا کویری اگر خانه خانه پِیِ در گُشایی اگر کوچه کوچه پِیِ دست گیری اگر در گره‌های این زندگانی اسیری  اگر بی نصیبی میانِ جوانی اگر میکِشی دردها را به پیری اگر نامُرادی اگر بی نوایی فقیری چه غم داری امشب چه کم داری امشب بگو از همینجا از این خاکِ ایران  بگو از خزر از خلیج و خراسان  بگو زیرِ ایوان‌طلا  زیرِ باران  بگو یا حسن جان دل من اسیر از قدیم و ندیم است دلم یاکریم است دلم باکریم است نه دست دلم نیست تقصیر چشمی رحیم است که تفسیرِ رمز الف لام و میم است به هرجا دویدم فقط این شنیدم فقط این شنیدم که آقا کریم است که می‌آید و روی لبهای من تا قیامت فقط یاکریم است شنیدم حدیثی حدیث نفیسی که دیدند روزی گدایی که حیران لطفِ حسین است گدایی که می‌دید در زیر دِین است گدایی می‌آمد از دل دعایش که پُر کرد ارباب ما دستهایش گدایی که می‌گفت یکسر بیایَد پس از این فقط پشت این در بیایَد مکرر بیایَد به او گفت آقا اگرچه در اینجا کَرَم دیدی اما کریم غریبِ خطا پوش ما را ندیدی مرا دیدی اما حسن را ندیدی  که وقتی به سائل دهد بارِ دیگر نیایَد مکرر نیایَد چنان بی‌نیازش کند که به این در پِیِ کیسه‌ی زَر نیاد  زِ دست کسی جز حسن این چنین بَر نیاید و شاید حسین آید اما برایم شبیه حسن جان برادر نیاید چه‌ها می‌کند او به خیلِ  گدایان  بگو یاحسن جان جهان جان گرفت و معطر شد امشب که تقدیر عالم مقدر شد امشب زمین زَر شد امشب که از کهکشانها نه از آسمانها فراتر شد امشب لبِ بامِ اینجا برای تماشا برای تمنا که جبریل آمد کبوتر شد امشب خدا مست الله‌اکبر شد امشب  ظهورِ طهورِ کمال و جمال و جلال و خصالش   به مظهر  پیمبر اسیر پیمبر  و قنبر که مبهوت حیدر شد امشب علی اَلغَرض جان من شد پدر فاطمه وای مادر شد امشب علی نام او گفت و گفت ای مرا جان بگو ای حسن جان سپاه علی را سپهداری آقا تو سرداری آقا جگرداری آقا تو در پیش مولا عَلَم داری آری به میدان قدم داری آری که تیغ دودَم داری آری جلوداری آری تو مثل شهابی تو گرم شتابی تو مانند تیری جمل را امیری شتربان آن ناقه‌ی سرخ مو دیدت آری که مانند شیری جمل نه زمین بینِ مُشتت حسین است پشتت امیری حسن گفت و نعم الامیری بگو با دلیران بگو با حسین و بگو با ابالفضل با جمع شیران بگو یا حسن جان اگر سایبانی نداری اگر زائری میهمانی نداری اگر حوض و فواره  شمع و چراغی و طاق و رواقی پُر از آینه یا اگر خادمانی نداری اگر زائران تو را می‌زنند و به جز غم نشانی نداری به جانت قسم خواهم آمد برای حرم خواهم آمد که روزی به پشت امامم قدم در قدم خواهم آمد حرم سازی‌ات کار ایرانیان است و آن دَم ضریح تو آماده در اصفهان است ببین کارگرهای خود را ببین رُفتگرهای خود را که جارو به مژگان کشیم و غبار تو را روی چشمان گریان کشیم و با روضه‌هایت حسن جان کشیم و دو دم می‌کشیم از دل و جان پریشان فراوان بگو یا حسن جان (حسن لطفی
بسم‌الله الرحمن الرحیم باید بچشد گرمیِ طوفانِ نجف را هرکس که ندارد تبِ سلطان نجف را ما را نه فقط بر سرِ این سفره نشاندند خورده است نبی هم کفی از نان نجف را بخشید خدا اولِ این ماهِ مبارک پیش از همه‌ی خلق مسلمان نجف را می‌خواست ببینیم کریمیِ علی را رو کرد خداوند حسن جانِ نجف را یک روز بیاییم و بسازیم مدینه بالای سرِ فاطمه ایوانِ نجف را - - دیدیم همه سروری آلِ علی را اول پسرِ مادریِ آل علی را جبریل شدم مثلِ کبوتر شدم امشب ای شوق ببین یک کَسِ دیگر شدم امشب نامت به لبم آمد و چسبید لبانم انگار پُر از قندِ مُکرر شدم امشب من از جبروت و جلواتِ تو شنیدم ای عشق به من حق بده کافر شدم امشب پیراهنم از عطرِ گلابت شده لبریز از لطفِ شما لاله‌ی قمصر شدم امشب آقا به ضریحی که نداری پَرِ من خورد پیشِ تو عجب نیست اگر زر شدم امشب - - باید که ببینند علی را حسنش را نقش شرف‌الشمس عقیق یمنش را آئینه بگیرید پیمبر شدنش را از روز ازل حضرتِ حیدر شدنش را باید که عقیقه بکند فاطمه امشب شیرینیِ این لحظه‌یِ مادر شدنش را یوسف سرِ این کوچه دویده است ولی باز میدید در آن غُلغُله آخر شدنش را چشمی که حسد داشت به ذُریه‌ی زهرا با رویِ حسن دید خود اَبتر شدنش را بین‌الحرمین اند ملائک همه امشب تبریک بگویند برادر شدنش را - - تنها نه دل ما که دو عالم حَسنیه است هر دو حرم کرببلا هم حَسنیه است باید که علی چند پسر داشته باشد تا اینکه مدینه سه قمر داشته باشد مانند نبی کیست که در بینِ دو عالم از فاطمه‌ی خود دو جگر داشته باشد باید که پسر دار شوی تا که بفهمی شیرینیِ باغی که ثمر داشته باشد هرکس که از این ایل بُوَد موقع رزمش در پنجه‌یِ خود تیغِ دوسَر داشته باشد باید که پس از نامِ علی ذکرِ حسن داشت تا تیغِ اباالفضل اثر داشته باشد - - آن چشم که دیدت چقدر مست شد آقا یک شهر پُر از کوچه‌ی بن بست شد آقا خورشید چرا نیمه‌ی شب بر سرِ بام است گو ماه نیاید که مرا ماه تمام است آن کَس که در این خانه غلام است امیر است آن کَس که امیر است بر این خانه غلام است "در مذهبِ ما باده حلال است ولیکن بی رویِ تو ای سَروِ گُل اندام حرام است" با اینهمه حُسنی که شده جمع در اینجا حیران شده‌ام قبله کدام است کدام است هرکس که جمل بود و تو را دید نوشته است سوگند که صُلحِ تو قیام است قیام است لایوم....بگو تا بگدازیم برایت ای کاش حسینیه بسازیم برایت (حسن لطفی)
بسم الله الرحمن الرحیم یا امام مجتبی علیه السلام مرا مثلِ یک اَبرِ حیران کشیدند مرا مثلِ رودی خروشان کشیدند خدا آفرید و خدا عاشقم کرد مرا مثلِ زُلفی پریشان کشیدند کمی خاکِ تربت کمی آبِ زمزم گِلم ساختند و پس از آن کشیدند مرا جان که دادند قلبم علی گفت مرا در نجف پایِ ایوان کشیدند علی گفتم و لطف زهرا همانجا مرا هم گدایِ حسن جان کشیدند - - سلامِ من امشب سلامِ حسین است به زهرا قسم این امامِ حسین است خدا گفت امشب خدا ، یاحسن جان که غوغا نموده خدا با حسن جان مدینه بیا بشنوی تا خودِ صبح فقط از علی : جانِ بابا حسن جان ندیده است این خانه شیرین تر از این پس از این شد افطارِ زهرا حسن جان پس از این مدینه شلوغ است و بن‌بست به هرجا که می‌آید آقا حسن جان جمل از دَم خیمه تا شور او دید فقط زیر لب گفت مولا حسن جان - - سلامِ من امشب سلامِ حسین است به زهرا قسم این امامِ حسین است تو آورده‌ای در زمین آسمان را تو آورده‌ای در کران بی کران را پیمبر نشان میدهد جلوه‌ات را ببینید آقای مُلک جنان را تو میدان بیایی حضورِ تو کافی است که دَرهم بدوزی زمین و زمان را تو و طاویه ؛ مرتضی هست و دُلدُل چه‌ها میکنی تا بگیری کمان را پدر اذن داد و پسر تیغ میزد زدی بر زمین فتنه‌ی بی امان را - - به تیغِ حسن احترام حسین است سلام من امشب سلام حسین است کسی بار اُفتاده را بر ندارد بجز تو که چون تو پیمبر ندارد اگر ما برایت حرم هم بسازیم به جانت قسم این حرم در ندارد زیاد است اینجا هر آنچه بخواهیم که معنی در این خانه کمتر ندارد به یک گام پشتت حسین است و گوید کسی چون حُسینت برادر ندارد و چندین قدم هم پس از او اباالفضل که از سینه دستانِ خود بر ندارد - - حسن روحِ بیت‌الحرامِ حسین است سلام من امشب سلام حسین است کَرَم در کَرَم در کَرَم دارد آقا گدا و گدا هر قدم دارد آقا چه میشد بگویم به سمت مدینه پیاده رَوی تاحرم دارد آقا چه میشد ببینیم زیر رواقش برای خودش محتشم دارد آقا از این صحن تا صحن ام‌البنینش دو صف خادمِ محترم دارد آقا از آن صحن تا صحنِ زهرا هم آنجا پُر از گریه کن پشت هم دارد آقا - - پس از خون به لبهاش نام حسین است سلامِ من امشب سلام حسین است (حسن لطفی)
باد صبا خبر آورده فاطمه گل پسر آورده پسر نگو گوهر آورده .. »   شاده پیغمبر بی‌حد و اندازه پسر زهرا خدا چقدر نازه   جبرئیل غرق شادی و شعف اومده پسرِ ارشد شاه نجف اومده   تو ماه خدا ، ماه مرتضی اومده به دنیا ، بگید ماشاءلله ..   و هُوَ الکریم ، اِبنُ الکریم و اَخِ الکریم ، و جَدُّهُ خَیرُ الَانام   « باد صبا خبر آورده فاطمه گل پسر آورده پسر نگو گوهر آورده .. »   کرامت خالق یزدان  مَرَجَ البَحرینِ یَلتَقیان تفسیر آیات اَلرّحمٰن   حیدر و زهرا دریای جانانن حسن و حسین لؤلؤ و مرجانن   به گداها بگید که سفره‌دار اومده توی اوج گرما فصل انار اومده    عشق عالمین ، داداش حسین  اومده به دنیا بگید ماشاءلله ..   و هُوَ الکریم ، اِبنُ الکریم و اَخِ الکریم ، و جَدُّهُ خَیرُ الَانام   « باد صبا خبر آورده فاطمه گل پسر آورده پسر نگو گوهر آورده .. »   لؤلؤِ تو بغل دریا یا حسنه خیره به مولا  به هم میان پسر و بابا   تو دل زهرا چه قندی آب میشه تو وجود اون خدا داره ریشه   حد فاصلِ عرش تا خونه گل‌کاریِ صد و هجده تا دونه خرما افطاریِ   سلطان کرم ، شاه بی حرم اومده به دنیا بگید ماشاءلله ..   و هُوَ الکریم ، اِبنُ الکریم و اَخِ الکریم ، و جَدُّهُ خَیرُ الَانام
12-Narimani-Shab15Ramazan1397-009(rasekhoon.net).mp3
8.09M
کربلایی سید رضا نریمانی- شب و شام میلاد امام حسن (ع -باد صبا خبر آورده (سرود جدید)