eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با نوایِ کربلایی محمد حسین پویانفر •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آفریده شدم برایِ علی تا بیفتم به دست و پای علی این که ما از چه آفریده شدیم علتش هست خاک پای علی جانِ ما بندگان ندارد بها جان پیغمبران فدای علی صد هزار آفتاب می ریزد با تکان خوردن عبای علی هم علی می شود علیِ خدا هم خدا می شود خدایِ علی هم صدای علی صدای خدا؟ هم صدای خدا صدای علی؟ هم نشسته علی به جای خدا هم نشسته خدا به جای علی هر کسی که شود گدای حسین میشود شامل دعایِ علی حاجتم بود فقط هوایِ نجف قبله ام گنبدِ طلای علی عالم و آدم و همه ذرات ای فدایِ نخ عبای علی کل خلقت فداییِ زهرا میشود فاطمه فدای علی ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین سی سال میشود که فقط آه میکشم با مشک اشکِ چشم خود از چاه میکشم سی سال میشود که مرا پیر کرده اند از زندگی و جان و جهان سیر کرده اند سی سال میشود که دلم غم گرفته است بعد از فراق فاطمه ماتم گرفته است آری ، سی سال میشود که عزادار مانده ام آری ، سیاه پوشِ غم یار مانده ام سی سال استخوان به گلو گریه کرده ام با چشم خار رفته فرو گریه کرده ام سی سال این نگاه مرا تیره کرده اند چشم مرا له راهِ اجل خیره کرده اند سی سال رنگِ خواب خوشی را ندیده ام آبی نخورده ام مگر آبِ دو دیده ام سی سال مثلِ شمع سحر آب میشوم در روضه های فاطمه از تاب رفته ام سی سال یاد آن گل صد برگ کرده ام هر لحظه از خدا طلبِ مرگ کرده ام سی سال وقت گریه ی بر روضه ی فدک بر زخم بی کسی خودم ریختم نمک سی سال روضه خوانِ غروب مدینه ام گریه کن قدیمی بازو و سینه ام سی سال پیش ، یار مرا بی هوا زدند در پیش هر غریبه و هر آشنا زدند آن روزها که دست مرا صبر بسته بود در بین کوچه بازوی یارم شکسته بود غم همین بس که مغیره به علی میخندد آن غلافی که به تو زد به کمر میبندد .. چشمایِ نیمه جانشُ باز کرد ، با همون جوهرِ کم صداش فرمود به غیرِ بچه های فاطمه کسی تو حجره نمونه .. همه آروم آروم بیرون رفتن ، دید عباس داره میره صدا زد باباجان تو بمان .. اونی که از همه بیشتر گریه میکنه زینبِ .. اونی که از همه بی تاب ترِ زینبِ .. اونی که برادرا دورش جمع شدن تا تاب بیاره زینبِ .. اونی که علی هم نگرانشِ زینبِ .. گفت بابا داری میری منو به که میسپاری ؟! گفت عزیزِ دلم برادرهات هستن ، عرضه داشت نه همه ی اینا سایه ی سرِ من ، اما منِ زینب کفیل میخوام .. دو تا دستایِ نیمه جانشُ بالا آورد ، دستِ زینبش رو تو دستایِ عباس گذاشت .. بریم کربلا ؟! .. شب جمعه ست .. یه ساعتی رسید همین زینب صدا زد :* منی که سایه ام را مردم کوچه نمیدیدند منی که شش برادر داشتم حالا نظر خوردم به نانِ کوچه و خرمایِ مردم لب نزد زینب میانِ کوفه هرچه خوردم از دست پدر خوردم نمی دانم تو می بینی که جایی را نمی بینم؟ غروبی داشتم میرفتم از خانه به در خوردم منه پیرده نشین را محملِ بی پرده ای دادن به هرجا که گذر کردم چقدر از رهگذر خوردم تو و پیراهن پاره ، من و این چادر پاره تو سنگ از صد نفر خوردى ، من از صدها نفر خوردم ببین این روزها پیراهنم هم رنگ عوض کرده فقط گرما نخورده بودم آنهم آنقدر خوردم شاعر : علی اکبر لطیفیان هر جا هستی صدای منو میشنوی بلند و یک صدا ناله بزن ، ای حسین .... .
🍁🍂*سینه زنی زمینه_هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_کربلایی محمد حسین پویانفر*🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• خیلی تاریک و دلگیره،آره زائر نداره2 نه گریه کن،نه سینه زن نه ابری که بباره(آقام حرم نداره2) (بمیرم برات که حتی سایه بون نداری بمیرم برات که زائر روضه خون نداری بمیرم برات که خادم مهربون نداری بمیرم برات)2 * لعنت به اون کسی که،قبرتو کرده ویرون چشمای مادرت رو از غصه کرده گریون این دل همیشه آقا،واسه تو بی قراره به کی بگم مولای من حرم نداره ای وای ای وای، ای وای از این غریبی ... کسی غریبه و آخه باور نداره کسی از حال زار ما دیگه خبر نداره آقام حرم نداره2 * میسازیم آقا یه گنبد طلایی آخر میسازیم آقا یکی برا تو یکی مادر میسازیم آقا از مشهد الرضا قشنگ تر2 یه آرزو به والله،مونده میون سینه با ذکر یا حسن جان،یک روز میایم مدینه باجمع سینه زن ها،با شور وشوق و احساس با ذکر یاابالفضل تا قبر ام العباس ای وای ای وای، ای وای از این غریبی... به خدا با دعای مادرت،حرمت میشه آباد2 صحن و ایوون برات میسازیم،مثه صحن گوهرشاد غصه ها میره از یاد... *** امام الکریم دیوونتم آقا به والله امام الکریم میخوام تو رو قد یه دنیا امام الکریم تویی عزیز قلب زهرا [امشب دلم هوای میخانه کرده ساقی2 ذکر حسن ماهارو (دیوانه کرده ساقی2)]2 امام الکریم دیوونتم آقا به والله امام الکریم میخوام تو رو قد یه دنیا امام الکریم تویی عزیز قلب زهرا ┈┈••✾••✾••┈┈ ۲۳
. ویژۀ ولادت باب الحوائج حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ محمد حسین پویانفر ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ این حرف بینِ مردم این خاک رایج است چشمانِ ما به سفره ی باب الحوائج است یا باب الحوائج .. یا موسی ابن جعفر .. در سایه سار کوکب موسی بن جعفریم ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم فیضش به گوشه گوشه ی ایران رسیده است یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم این حرف بینِ مردم این خاک رایج است چشمانِ ما به سفره ی باب الحوائج است یا باب الحوائج .. یا موسی ابن جعفر .. هستی ماست نوکری اهل بیت او ما خانه زاد زینب موسی بن جعفریم قم آستان رحمت آل پیمبر است در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم با مهر و رأفتش دل ما را خریده است ما بندۀ مُکاتَب موسی بن جعفریم این حرف بینِ مردم این خاک رایج است چشمانِ ما به سفره ی باب الحوائج است یا باب الحوائج .. یا موسی ابن جعفر .. 👇
. . |⇦•همین آرزومه .. تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام ویژۀ «لیله الرغائب» به نفس کربلایی محمدحسین ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ همین آرزومه همینه مسیرم حسینی بمونم حسینی بمیرم هوایی شدم آقا هوایی تو الهی بشم روزی فدایی تو کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا امیرم حسینه مسیرم حسینه همونی که واسش میمیرم حسینه بذار تا ابد از تو بخونم حسین غلام در خونت بمونم حسین کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا ــــــــــــــــــ 👇
. و توسل به محمد حسین پویانفر ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ و عَجل فَرجهم» أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ .. اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا أَوَّلُ يَا آخِرُ يَا ظَاهِرُ يَا بَاطِنُ يَا بَرُّ يَا حَقُّ يَا فَرْدُ يَا وِتْرُ يَا صَمَدُ يَا سَرْمَدُ سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَبِّ اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم اِلهی اَلعَفو .. نیاوردی اصلاً بدیمو به روم نذاشتی که هیچ جا بره آبروم تو تنها نذاشتی دل خستمو گرفتی تویِ غصه ها دستمو با اینکه می دونی گنهکارم دوسم داری دوست دارم .. ندیدم من از تو به جز خوبی درارَم از دل آشوبی چه شب ها که دلتنگ یک حسرتم می خوام کربلا باز بشه قسمتم نمی خوام به غیر از حرم از خدا نمی خوام به جز اربعین کربلا ان شااللّه باز امسال میشم عازم فقط هستم حرم لازم میذارم سر زیر قدم هایِ همه زُوّار تو مَشَاء .. *بریم کربلا ... حسین جانم ..* تورا به خاطر درهم چه درهمت کردند چنانکه شرح تن توبه آخرت افتاد همینکه از طرف جمعیعت دوتا چکمه رسید اول گودال،مادرت افتاد این همه راه دویدم ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پای خود از سینۀ او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم ــــــــــــــــــ 👇
. و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ کربلایی محمدحسین پویانفر ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ عاقبت جان به لبِ صبر رساندند، علی! پای آن قول که دادند نماندند، علی! واقعاً مَردمِ این شهر نمک نشناسند جایِ جبران به دلت داغ نشاندند، علی! اُجرتِ این همه چاهی که تو کَندی این بود قطره‌ای آب به اصغر نرساندند، علی! پسرت را ته گودال کشیدند به زور دخترت را سَرِ بازار کشاندند، علی! تازه با اینکه حُسینت سرِ نِی قرآن خواند بهتر از خارجی‌اش کوفه نخوانند، علی! کودکانی که عسل خورده ی دستت بودن برتنِ بی کفنش اسب دواندن، علی! *اون آقایی که با یه دست،دَرِ قلعه ی خیبر رو بلند کرده،دیدن زانوهاش دیگه توانی نداره،عباس سر به محراب گذاشته،ابی عبدالله کناری نشسته،آقا امامِ مجتبی فرمود: این گلیم یا حصیر رو بیارید، بابا رو رویِ گلیم قرار دادن،اطراف گلیم رو بلند کردن، کوچه پس کوچه های کوفه یه وقت چشماش رو باز کرد،حسن جانم! بایست می خوام خودم بیام،دخترم تحمل نداره من رو در این حال ببینه... بعضی ها نقل میکنن:امام حسن با شالش خونهای سر و رویِ بابارو پاک کرد،با این حال نوشتن تا چشم زینب به باباش افتاد، از حال رفت. یا صاحب الزمان! یه ساعتی رسید،همین زینب،ازبالایِ بلندی،نگاه کرد،دید نیزه دار با نیزه میزنه* این همه راه دویدم پیِ دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنارِ بدنت جان بدهم فکرِ همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پایِ خود از سینه ی او بردارید من هم از این تنِ بی سر شده سهمی دارم ــــــــــــــــــ 👇
. با خدا محمد حسین ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ آمدم باز درِ میکده ات گریه کنان تشنه ام تشنۀ دیدار، سبویی برسان این طرف آن طرفم جانِ رقیه مکشان بنده ات را به سر سفره زهرا بنشان خواهشاً اشک دو چشمانِ مرا جاری کن کار از کار گذشته تو فقط کاری کن سینه ام وادی طور است پُر از نورِ جلی ست تازه فهمیده ام این گریه چه خیر العملی ست دامن رحمت تو هم ابدی هم ازلیست بندۀ سینه زنت دست به دامان علیست به سرم سایۀ ایوان و امان نجف است دل من تنگ علی تنگ اذان نجف است من بهم ریخته ام کاش که درهم بخری گذری هم که بیایم تو ز من میگذری در شب اول قبرم ز تو دارم اثری آمدم تا که مرا پیش حسینت ببری من خجالت زدۀ تو شدم آبم نکنی جلویِ چشم علمدار خرابم نکنی آمدم تا که فقط دل بسپارم به حسین بگذارید بیفتد سر و کارم به حسین باز افتاده همه کوله و بارم به حسین تک و تنها کس و کاری ندارم به حسین شب جمعه است دلم دور و بر کرببلاست حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست آن لبِ تشنه که می خواند دعا ریخت به هم ته گودال، سری با نوک پا ریخت به هم مادری گفت حسین و همه جا ریخت به هم خیمه ها ریخت به هم، کرببلا ریخت به هم کهنۀ پیرهنی داشت و صیاد کشید سر ناموسِ حسین بن علی داد کشید .. شاعر : .👇
. |⇦•تازه فهمیده ام این گریه چه خیر العملی ست دلتنگ نجف به نَفسِ کربلایی محمد حسین پویانفر ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ آمدم باز درِ میکده ات گریه کنان تشنه ام تشنۀ دیدار، سبویی برسان این طرف آن طرفم جانِ رقیه مکشان بنده ات را به سر سفره زهرا بنشان خواهشاً اشک دو چشمانِ مرا جاری کن کار از کار گذشته تو فقط کاری کن سینه ام وادی طور است پُر از نورِ جلی ست تازه فهمیده ام این گریه چه خیر العملی ست دامن رحمت تو هم ابدی هم ازلیست بندۀ سینه زنت دست به دامان علیست به سرم سایۀ ایوان و امان نجف است دل من تنگ علی تنگ اذان نجف است من بهم ریخته ام کاش که درهم بخری گذری هم که بیایم تو ز من میگذری در شب اول قبرم ز تو دارم اثری آمدم تا که مرا پیش حسینت ببری من خجالت زدۀ تو شدم آبم نکنی جلویِ چشم علمدار خرابم نکنی آمدم تا که فقط دل بسپارم به حسین بگذارید بیفتد سر و کارم به حسین باز افتاده همه کوله و بارم به حسین تک و تنها کس و کاری ندارم به حسین شب جمعه است دلم دور و بر کرببلاست حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست آن لبِ تشنه که می خواند دعا ریخت به هم ته گودال، سری با نوک پا ریخت به هم مادری گفت حسین و همه جا ریخت به هم خیمه ها ریخت به هم، کرببلا ریخت به هم کهنۀ پیرهنی داشت و صیاد کشید سر ناموسِ حسین بن علی داد کشید .. شاعر : .👇
. تقدیم به ساحت مقدس علیه السلام به نَفسِ کربلایی محمد حسین پویانفر ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ ربنا یه کاری کن برایِ سینه زنا بیان زیارتِ حسین اربعین مثه قبلنا دعا کنید که غصه ای نباشه روزیِ ما دوباره کربلا شه سلامتی و زندگی بهتر سهم همه امام حسینی ها شه من حیدریم ، رویِ بدیهام قلم بزن تقدیرمو با دستای علی رقم بزن ،یاالله .. یاعلی یاعلی یاعلی علی یاعلی یاعلی غریب ترین امام دنیا علی گره زده فاطمه عشقِ تو رو به دلها علی تنگه دلم چقدر برای حیدر برای ایوونِ طلای حیدر شبای قدر و یقینم اینه پشت سر منه دعای حیدر جانم به تو و اشِک سحرت اباالحسن هستی پدرم هستم پسرت اباالحسن یاعلی یاعلی یاعلی علی یاعلی ربنا یه کاری کن برایِ سینه زنی بیان زیارتِ حسین اربعین مثه قبلنا من حیدریم ، رویِ بدیهام قلم بزن تقدیرمو با دستای علی رقم بزن ،یاالله .. یاعلی یاعلی یاعلی علی یاعلی ــــــــــــــــــ .
. تقدیم به ساحت مقدس علیه السلام به نَفسِ کربلایی محمد حسین پویانفر ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ ربنا یه کاری کن برایِ سینه زنا بیان زیارتِ حسین اربعین مثه قبلنا دعا کنید که غصه ای نباشه روزیِ ما دوباره کربلا شه سلامتی و زندگی بهتر سهم همه امام حسینی ها شه من حیدریم ، رویِ بدیهام قلم بزن تقدیرمو با دستای علی رقم بزن ،یاالله .. یاعلی یاعلی یاعلی علی یاعلی یاعلی غریب ترین امام دنیا علی گره زده فاطمه عشقِ تو رو به دلها علی تنگه دلم چقدر برای حیدر برای ایوونِ طلای حیدر شبای قدر و یقینم اینه پشت سر منه دعای حیدر جانم به تو و اشِک سحرت اباالحسن هستی پدرم هستم پسرت اباالحسن یاعلی یاعلی یاعلی علی یاعلی ربنا یه کاری کن برایِ سینه زنی بیان زیارتِ حسین اربعین مثه قبلنا من حیدریم ، رویِ بدیهام قلم بزن تقدیرمو با دستای علی رقم بزن ،یاالله .. یاعلی یاعلی یاعلی علی یاعلی ــــــــــــــــــ .
. ┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•پَرِت سوخت به آتيش... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ کربلایی محمدحسین پویانفر•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ‍ . ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پرت سوخت ۲ به آتیش کشیدن در خونه رو پیکرت سوخت بمیرم جلو چشمای زینبت معجرت سوخت - ای مادر بمیرم ۲ توی کوچه ها می کِشن دشمنا حیدرت رو با یه ضربه از تو گرفتن گل پرپرت رو - ای مادر گناه تو مادر چی بوده / وا اُمّا که روی تو اینجور کبوده / وا اُمّا علی دیگه طاقت نداره / واویلا که زهرا توو آتیش و دوده / وا اُمّا یا زهرا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بمیرم ۲ چی باید بگم از غم سیلی و تازیونه نزن بی حیا مادرم فاطمه نیمه جونه - واویلا واویلا ۲ بمیرم که زخم دل حیدرت بی حسابه سلام علی دیگه توو کوچه ها بی جوابه - واویلا چرا رنگ زینب پریده / وا اُمّا چرا قد مادر خیمده / وا اُمّا الهی که بارون بگیره / پشت در که آتیش به خونه رسیده / وا اُمّا یا زهرا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توو کوچه ۲ یه جوری زدن اون غلافو به بازوی مادر که دسش جدا شد دیگه از توو دستای حیدر - وای مادر بمیرم ۲ دوباره علی مونده و خنده ی تلخ مردم زمین خورده توو کوچه مادر برا بار چندم - وای مادر چهل مرد جنگی رسیدن / وا اُمّا که دست علی رو ببندن / وا اُمّا بمیرم که یه عده نامرد / توو کوچه به اشکای حیدر می خندن / وا اُمّا یا زهرا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وا اُمّا ۲ نبودی ببینی توی کربلا خیمه ها سوخت توو عصر دهم چادر زینبت بی هوا سوخت - واویلا وا اُمّا ۲ نبودی توی کربلا بی کفن شد حسینت روی نیزه ها رفته بود راس نور دو عینت - واویلا توو گودی گودال یه نامرد / با کینه رسیده که اینبار بشینه / رو سینه تن خونیشو توی گودال / برگردوند نگفت خواهرش داره از دور / می بینه حسین جان *واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو بالا بيار بگو: واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو كه بالا مياري برات سخت نيست، اما پهلو كه بشكنه، دست آسيب ببينه، بالا آوُردنش سخته... واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم... بي بي دست گذاشت رو زانويِ مولا، فرمود: علي جان! من ميرم پشت در، اينارو ردشون ميكنم، اول اينكه بابام زياد سفارشِ من رو كرد، دوم اينا زنهاشون خبر دارن كه من بارِ شيشه دارم، پشت در اومد، يه حرامي صدا زد: علي زن فرستاده پشتِ در، حالا از اين به بعد رو خودش نوشته، نوشته: معاويه! صداي نفس زدنهاي زهرا رو از پشت در مي شنيدم، يادِ سفارشات پيامبر افتادم، چند قدم عقب رفتم، اما كينه ي از علي مقابل چشمم آمد، چنان با لگد به در زدم...* چند تایی زدند با پا در تا که افتاد رویِ زهرا، در گیرم از دست سنگ ها نشکست چه کند بار شیشه اش با، در همه کج رفته اند... حتی میخ همه لج کرده اند... حتی در *يه وقت صدايِ بي بي بلند شد:" يا اَبتا!" ناله ي دوم صدا زد: "يا اميرالمؤمنين!" سكوت همه جا رو فرا گرفت، يه وقت ديدن يه صدايِ بي رمقي بلند شد: "یا فِضّةُ خُذینی" سر بسته ميگم خواهرا بيشتر گريه كنن...* بعدِ يك عمر مُراعاتِ كنيزانِ حرم فضه ي خادمه آخر به چه كاري افتاد. *ميگه: به حال اومد، نگفت: بچه ام رو كشتن، نگفت: دستم رو شكستن، نگفت: سينه ام رو شكستن، صدا زد:" فضه! اَينَ علي؟"فضه! علي رو كجا بردن؟ گفتم: خانوم جان! ريسمان به گردنش بستن به طرفِ مسجد بردنش، خودش رو رسوند به مسجد هر طوري بود، يه وقت صدا زد " يا اَهل المدينه!" اگه يه مويي از سَرِ علي كم بشه، ميرم كنارِ مزارِ پيامبر، پيراهنش رو به سر مي اندازم، موهام رو پريشون ميكنم، نفرينتون ميكنم، سلمان ميگه: هنوز حرف بي بي تمام نشده بود، ديدم ستون هاي مسجد ميلرزه، آقا اميرالمؤمنين از زيرِ شمشير صدام زد: سلمان! برو به فاطمه بگو: علي ميگه نفرين نكن... فرمود: امر، امرِ علي است، اما تا رهاش نكنن نميرم، اينقدر ايستاد تا ريسمان از گلويِ مولا باز كردن، بي بي يه دست به پهلو گرفته بود، هي دورِ مولا مي گشت، هي صدا ميزد: جانم فدات يا ابالحسن!... "صَلَّ الله عليكَ يا اباعبدالله..." بي بي جان! يه شمشيرِ برهنه ديدي دلت تاب نياوُرد، واي از اون ساعتي كه نيزه دار، شمشيردار، يه عده با سنگ، پيرمردا با عصا، يه كاري كردن با بدن، وقتي خواهرش رسيد ميانِ گودال، هي صدا ميزد:" أ أنتَ اَخي؟" آيا تويي برادرِ من؟ صدا از رگ هاي بريده بلند شد"اُخَيَّ اِليَّ"...حسين...* پس با زبان پُر گِله آن بَضْعَةُ رَّسول رُو در مدینه كرد كه یا اَیُهَّا الرَّسوُل این کشته فتاده به هامون حسین توست وین صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست *دستامون رو بالا بياريم، پدرا، مادرا، گذشتگانمون همه فيض ببرن، همه اونايي كه روضه ي بي بي رو نفس به نفس، زبان به زبان به ما رسوندن، همه فيض ببرن، صدا بزنيم: اي حسين...* ــــــــــــــــــ 👇
‍ . ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر _ محمد حسین پویانفر ●━━━━━━─────── ㅤ ㅤㅤㅤㅤㅤㅤ اونکه واسم یاره مادرِ اونکه دوسم داره مادرِ اونکه دستای پر مهرشُ رو سرم میزاره مادرِ فاطمه مولاتی فاطمه فاطمه، مادر بابا، حیدر ـــــــــــــ من که عشق نابم فاطمه اس مهر و هم مهتابم فاطمه اس خیلی دوسش دارم اخه چون مادر اربابم فاطمه اس فاطمه مولاتی فاطمه فاطمه، مادر بابا، حیدر ـــــــــــــ زندگیم مدیون فاطمه اس توی سفرم نون فاطمه اس روزگارش با حیدر خوشه هر کسی مجنون فاطمه اس فاطمه مولاتی فاطمه فاطمه، مادر بابا، حیدر ـــــــــــــ اونکه واسم یاره مادرِ اونکه دوسم داره مادرِ اونکه دستای پر مهرشُ رو سرم میزاره مادرِ من فدای قد و قامتش من فدای اشک صورتش ارزوم لبخند فاطمه اس زندگیمو میدم بابتش فاطمه مولاتی فاطمه فاطمه، مادر بابا، حیدر ـــــــــــــ اونکه دنیا مونده معطلش من فدای دستای یلش مثل آقامون مهدی منم مادری بودم از اولش فاطمه مولاتی فاطمه فاطمه، مادر بابا، حیدر ـــــــــــــ اونکه واسم یاره مادرِ اونکه دوسم داره مادرِ اونکه دستای پر مهرشُ رو سرم میزاره مادرِ فاطمه مولاتی فاطمه 👇
. |⇦•از نجف آمده ام از .. و توسل ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر _ کربلایی محمدحسین ●━━━━━━─────── از نجف آمده ام از نجف آبادِ علی تا بخوانم همه جا نادِعلی نادِعلی من و ایوانِ علی پنجره فولادِ علی که علی عشق ، علی جام ، علی باده علی هرکه شد غرقِ علی دید علی فاطمه است مرتضی مثل کسی نیست ولی فاطمه است باید از خلق چهل سال جدا بنشیند تا چهل سال فقط پیش خدا بنشیند هِی به معراج رَوَد هِی به دعا بنشیند چله ای آخرِ سر غار حرا بنشیند تا خدا هرچه که دارد به پیمبر بدهد تا به قرآنِ خودش سوره کوثر بدهد باید او عینِ پیمبر خودِ خاتم باشد باید انگار خداوند مجسم باشد باید او معنیِ اسلام مُسَلم باشد جمع اسما ء خدا جامعِ اعظم باشد باید این مرد علی باشد و حیدر بشود تا که با حضرت صدیقه برابر بشود مادر آخرت آمد که به دنیا برسد خاک لب تشنه مهیاست که دریا برسد مریم و آسیه و هاجر و حوا برسد فاطمه آمده تا اینکه به زهرا برسد نقطۀ "فا" به بَرِ نقطۀ "باء" آمده است آی جبریل بخوان مادرِ ما آمده است چارده مرتبه حق گفت که تنها زهراست چار علی چار محمد همه زهرا زهراست یک حسین و دو حسن این سه به یکجا زهراست حضرتِ جعفر از او حضرت موسی زهراست او که مادر شده بر سرورِ پیغمبرها پس بگو نیست مگر مادر پیغمبرها هرچه جبریل پریده نرسیده است به او هرکجا عقل دویده نرسیده است به او کعبه ازحج که رسیده نرسیده است به او سینه را باز دریده نرسیده است به او فاطمه کعبه شده مکه اسیرش باشد خواست تا کعبه فقط جای امیرش باشد چادرش را که تکان داد جهان پیدا شد اولین بار که خندید زمان پیدا شد آمد از پیش خداوند و مکان پیدا شد تا به لب گفت علی جان ضربان پیدا شد آفرینش شده خم بوسه زند خاکش را دید چشمانِ نبی معنیِ لولاکش را کیست او اینکه رسیده به تماشای خودش امتحان داده ولی قبل خودش جای خودش هیچ کس نیست شبیهَش بجز آقای خودش تا خداوند ببیند رخِ زهرای خودش او که آمد به زمین سجده بر آدم کردند شد زمین هرچه که از باغ جنان کم کردند او رحیم است خدا هم کرمش فاطمه است ذوالفقار است علی و دو دمش فاطمه است هرکه از تیرۀ مولاست است غمش فاطمه است دل او شد حرم و در حرمش فاطمه است تا گرفتیم از این سینه نشانیِ تو را یافتیم از دلِ خود قبرِ نهانیِ تو را پای انوار تنور تو که مهمان بشویم تازه سلمان شده و تازه مسلمان بشویم ما که بر راه توئیم آنچه شدی آن بشویم مثل تو پای ولایت همه طوفان بشویم تا علی هست همه یک رگ غیرت داریم به تو سوگند که ما عِرقِ ولایت داریم چه غم از حادثه ها پیرِ خراسانی هست چه غم از این همه غم غیرتِ ایرانی هست آی ای خصم زبون خونِ سلیمانی هست منتظر باش که یک سیلیِ طوفانی هست منتظر باش که تیغِ علوی تر گردد «رفته سردار نفس تازه کند بر کردد» شاعر : حسن لطفی ــــــــــــــــــ 👇
@madahi - کربلایی محمدحسین پویانفر.mp3
7.09M
🎼 📖 سفره ها جمع شد و... 👤 🏷 سفره ها جمع شد و ماه خدا هم شده سر رمضان رفت و غمش مانده به افطار و سحر نشدم آنچه دلت خواست ببخشید نشد مثل ارباب ز تقصیر و گناهم بگذر من که سی شب صنما فکر تو بودم همه جا به خدا خوب شوم آه بیایی تو اگر یابن الحسن گفتم این ماه کمی فاصله را کم بکنم از برم رد نشوی آه تو با فاصله تر 😭 (آخه وقتی میاد خیلیا میگن ما این آقا رو دیدیم ، اما نشناختیم) من در این فاصله ها فطر ندارم بخدا😭 عید روزیست که از تو برسد باز خبر فطر یعنی که جدا از دل صحرا بشویم فطر یعنی که همین جمعه بیایی ز سفر من شکایت به رضا میبرم از دوری تو این‌ همه سال کجایی و جداییم چقدر .
. |⇦•علیٌ حُبُهُ جُنَه قسیم النار.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ کربلایی محمدحسین پویانفر ●━━━━━━─────── خدا وقتی تجلی کرد با انوار پنهانش کشید او پرده از غیب الغیوبش از شبستانش خدا وقتی خودش را دید در آیینه بندانش علی را آفرید و رفت با اسماء تابانش به قربانش به قربانش به قربانش به قربانش علیٌ حُبُهُ جُنَه قسیم النار یعنی او امامُ الاِنس و جِنَه هزاران بار یعنی او وصی مصطفی تکرار در تکرار یعنی او فقط شیر خدا کرار در کرار یعنی او چگونه شرح آنکه تا قیامت نیست پایانش ببینید این مطهر در مطهر در مطهر را تمام دلخوشی خانۀ موسی ابن‌جعفر را علی یعنی تپش یعنی نفس زهرایِ اطهر را علی یعنی رضا یعنی جگر حتی پیمبر را علی یعنی مدینه مکه قربانِ خراسانش دوباره رو به ایوانت امین الله های ما سلام الله های ما نگاه و آه های ما به درهای حرم خورده گره گر راه های ما سر سال است دور تو بگردد ماه های ما خداوندا سلامش کن یک ایران است و سلطانش پشیمان می‌شود هرکس ننوشد جام سلطانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی بگردان جام چشمت را که عالم را بگردانی سلیمانی شود مردی که پیشت کرد دربانی فدای جذبۀ چشمی که سلطان شد سلیمانش چنان موری که خود را این همه پروانه گم کرده که هر زائر که می بینی دل دیوانه گم کرده چنان مجذوب این جایم که مستی خانه گم کرده کنار آب سقا خانه ات پیمانه گم کرده شنیدم از نجف این را فدای صحن و ایوانش هنوز عطر تو از شبهای نیشابور می آید هنوز از این ضریحِ نقره باره خوشۀ انگور می آید هنوز از کفشهای زائرانت نور می آید هنوز آن روستایی از مسیر دور می آید دوباره پا برهنه ساده آمد پیش جانانش تو عیدی رو به سوی تو نماز عید می خوانم زیارت نامه را در خانۀ خورشید می خوانم تو را ما با قنوت عشق با امید می خوانم خیال ماست راحت تا که بی تردید می خوانم که پیش از عرض حاجت حاجتم را داده دستانش همیشه دیده‌ام اینجا مریضی که شفایش دید زنی بر روی سجاده براتِ کربلایش دید کنار بچه‌ای معلول ، مردی گریه‌هایش دید هنوز اشکش به چشمش که؛پسر را روی پایش دید من و دارالشفایی که نگفته نه به مهمانش بیا اردیبهشتی کن تو این اسفند ماهی را کبوتر کن کبوتر کن کلاغِ رو سیاهی را قبول از ما کن امشب این نماز اشتباهی را کمی خرجِ دل ما کن نگاه گاه گاهی را نگاهی نه به من بر مادر و بر دست لرزانش تویی تنها که می فهمی سلام آخری ها را تویی که دوست می داری دعای آذری ها را کنار کفشداری ها مقام پادری ها را به جان مادرت تحویل گیر این مادری ها را فقط دستم به دامانت فقط دستم به دامانش شب جمعه حرم بودم کمی در پشت در خواندم نشد در کربلا اما در اینجا از جگر خواندم شنیدم مادرت رفته که از داغ پسر خواندم دو خط از روضه اکبر کنارت مختصر خواندم چه بد سر نیزه ها کرده پریشانش پریشانش فقط شمشیر می‌آمد فقط تکبیر می‌آمد به بالا نیزه می‌رفت و به پایین تیر می‌آمد به رویِ اِرباً اربایی صدایی پیر می‌آمد خدایا عمه از خیمه اگر که دیر می‌آمد پدرجان داده بود از غم همانجا با علی جانش شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•نگاه ابی عبدالله، پناه دل بیچارست.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژه شب جمعه به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر ●━━━━━━─────── نگاه ابی عبدالله، پناه دل بیچارست کجا مثه حرم میشه، برا کسی که آوارست به ضریح تو، گره میزنم همه ثانیه هامو امام حسین سر ذوقمه، میگیرم اگه همه قافیه هامو امام حسین همین ساعت همین لحظه، الان باید حرم بودم اگه دنیا به کامم بود، الان شاید حرم بودم .. «حسین جانم ، حسین جانم ...» نگاه ابی عبدالله، نگاهمو عوض کرده هوای دلمو داشته، که راهمو عوض کرده دیگه خسته‌م از، همه غیر تو پر کاسه‌ی صبرم امام حسین کرمت رو باز، برسون بهم شب اول قبرم امام حسین همون‌ساعت همون‌لحظه، اگه میشه کنارم باش تو تنهایی، تو گرمای شب سرد مزارم باش .. حسین جانم، حسین جانم ... نگاه ابی عبدالله، میگن که نگران بوده عبایی که رو دوشش بود، تو دستای سنان بوده نه عمامه و، نه یه پیرهن دیگه نایی نداره امام حسین واسه دست و پا، زدنش اصلا دیگه جایی نداره حسین همون‌ساعت همون‌لحظه، یکی نیزه به پهلو زد خدا لعنت کنه شمرُ، که روی سینه زانو زد .. «حسینم وا، حسینم وا ..» ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
14000622-poyanfar-vahed2.mp3
6.36M
‍ . |⇦•این خیمه به اون خیمه... ویژه پیاده روی اجرا شده ماه صفر۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر ●━━━━━━─────── این خیمه به اون خیمه،این روضه به اون روضه کار روضه خون روضه است، منم گریه السلام علی شهید کرب و بلا مُرَمِّلٌ بالدَّماء قاری سر نیزه ها السلام علی کشته ی غرق به خون وقتی اومد ساربون شد مادرت روضه خون آه! یُومّا یُومّا قَتلوک عطشانا آه! یُومّا یُومّا ذَبَحوکَ عُریانا السلام علیک میگم از این فاصله راه افتاده دلم پشت سر قافله السلام علیک، مخاطب خاصِ من یه‌جا نگه دار حسین، کرب وبلا واسه من آه! ارباب ارباب، اگه تو کنی اراده آه! زائر میشم، اربعین پای پیاده این موکب به اون موکب، دیدن داره دریایِ خیلِ اربعینی ها تو مَشّایه، تو مَشّایه ــــــــــــــــــ .
. |⇦•سینه ها داغ بلا شد... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر ●━━━━━━─────── سینه ها داغ بلا شد عاشقان ماتم به پا شد سامرا، یثرب و کربلا شد سوگ جانسوز اِبنُ الرضا شد وایِ مهدی خدا، وایِ مهدی وا مصیبت، مصیبت مصیبت سامرا تاجِ سرت کو مرتضایت، حیدرت کو عسکری داغِ زهر جفا شد سوگ جانسوز اِبنُ الرضا شد وایِ مهدی خدا، وایِ مهدی وا مصیبت، مصیبت مصیبت فاطمه شد دیده اش تر لاله اش گردیده پرپر بیقرار دلِ مبتلا شد سوگ جانسوز اِبنُ الرضا شد میکند با گریه هر شب یاد زندانهای زینب کوفه یا مصر و شامِ بلا شد سوگ جانسوز اِبنُ الرضا شد وای مهدی خدا وای مهدی وایِ مهدی خدا، وایِ مهدی وا مصیبت، مصیبت مصیبت ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•به هواى حرم سامره ... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دلم تنگِ، بیا عزیز جونِ من که بی قرارم دلم تنگِ، تو دنیا هیچ کسی رو غیر تو ندارم دلم تنگِ، کار شب و روزم فقط گریه و آهه دلم تنگِ، نزدیک یک قرنِ که دنیا چشم براهه ببین دلم ز دوری خونه برای غربتت میخونه آقام آقام آقام آقام گاهی نگاهی دلم تنگِ، بیا عزیز جونِ من که بی قرارم دلم تنگِ، تو دنیا هیچ کسی رو غیر تو ندارم اباصالح! زینب تو رو صدا میزد میونِ بازار اباصالح! زهرا صدات میزد میون درب و دیوار اباصالح! آقام آقام آقام آقاجان مثل بغض از وسط حنجره برخاسته ایم همچو اشک از غم یک خاطره برخاسته ایم با دو صد حاجت و درد و گره برخاسته ایم به هواى حرم سامره برخاسته ایم روضه ی غربت تو حال عجیبى دارد هرکه نامش حسن است ارث غریبى دارد جان به قربان دلت، جان به فداى سر او فرق ها داشت نگاه تو و چشمِ تر او که تفاوت بکند , همسرتو، همسر او طعنه بسیار شنیده دل غم پرور او حسن سامره صحن حرمت محترم است حسنى بین بقیع است که او بى حرم است یاحسن! آه تو پرداختنى میخواهد یاحسن! داغ تو بر سر زدنى میخواهد یاحسن! نام تو دور از وطنى میخواهد یاحسن! روضه ی تو سوختنى میخواهد دل تو تنگ مدینه است که دلگیر شدى مادرى هستى عزیزم تو اگر پیر شدى *اگه خواستید حرم مشرف بشید به نیت آقا امام حسن عسکری بروید، این آقا جایی زیارت نرفته، چشم باز کرد تو حصار و زندان بود...* خانه ی کوچک تو هیچ کم از زندان نیست خالى از آمدن و رفتن زندانبان نیست بین یک مشت نگهبان که بوى ایمان نیست زندگى با زن و بچه بخدا آسان نیست خانه ات امنیت از دست نگهبانان داشت؟ واقعا ایمنى از حمله ی نااهلان داشت؟ اصلا این غصه به پیمانه ی تو ریخته اند؟ اصلا آقا سر پروانه ی تو ریخته اند؟ شعله بر دامن کاشانه ی تو ریخته اند؟ چل نفر در وسط خانه ی تو ریخته اند ؟ راه ناموس ترا بسته کسى در کوچه؟ همسرت را زده پیوسته کسى در کوچه؟ نذاشتن کفنش پیغمبر خشک بشه؛ اهل مدینه هیزم آوردن،خبردار شده بود یهودی، پیامبر از دنیا رفته، اومده بود محله ی بنی هاشم، عرب رسمشه ، تا عزادار میشن، تنور روشن نمیکنن، میگه: نزدیک محله ی بنی هاشم دیدم آتش روشنه، گفتم خبر مرگ پیامبر دروغِ، رسید نمیدونست چه خبره، دید گردن یه آقایی، با عمامه ی خودش، از یه طرف چهل نفر، از یه طرف یه خانوم...دیدن یهودیه گفت: اشهدان لا اله الاالله، مسلمان شد، گفت: من دیده بودم جنگیدن این آقا رو تو خیبر... اما امان از اون ساعتی که دومی صدا زد: قنفذ چرا ایستادی!....* کوچه اى بود مدینه، که زنى خورد زمین ناگهان مادرتان با زدنى خورد زمین فاطمه با لگد بد دهنى خورد زمین حسن عسکرى! آنجا حسنى خورد زمین قسمت این بود که او درد و محن جمع کند گوشوار از وسط کوچه حسن جمع کند قسمت این بود از این داغ تو را هم دادند به تو هم موى سپیدى و قدى خم دادند در جوانى پسر فاطمه را سَم دادند به لب خشک تو از جام مُحرم دادند عطش پیکر مسموم تو میگفت: حسین! نفس تشنه حلقوم تو میگفت: حسین ! پسرى داشتى و آب به لبهاى تو ریخت لحظه تشنگى ات گریه به غمهاى تو ریخت اشک بالاى سر پیکر تنهاى تو ریخت خاکها بر سرش از ماتم عظماى تو ریخت روى زانوى پسر بودى و عطشان نشدى حَسنِ فاطمه صد شکر که عریان نشدى محمد جواد پرچمی یا مظلوم!یا غریب!یا عطشان! رَحَمَ الله مَن نادیٰ: یا حسین! *پسرش مهدی آمد دید لبای باباش خشکِ، با دستای کوچیکش کاسه ی آب آورد، اثر زهر این بود لرزه به اندام افتاده بود، کاسه ی آب رو که به لب گذاشت، صدای به دندان خوردن امام عسکری می آمد، حتما امام زمان این کار رو کرده، با دست لب بابا رو تر کرده... صدای خوردن لبه ی کاسه ی آب به دندان، به گوش امام زمان رسید، تو مجلس یزید یه وقت دیدن یه صدایی بلند شد، بچه های قدو نیم قد توجهشون جمع شده چه میکنه؟ حرام زاده با چوب به لبه ی یه تشت میزد، هی میزد آنقدر که همه توجه ها جمع شد،آنقدر زد که امام زمان تو زیارت ناحیه سلام میده به دندانهای شکسته ... ای حسین.." بِالحُسَینِ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج" ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•گشته رها بر سر نی... سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر ●━━━━━━─────── گشته رها بر سر نی، زلف سیاهِ قمرم شعله کشید آتش غم، بر جگر شعله ورم از اثر ناله ی تو، گشته کمان قامت صبر روضه بخوان روضه بخوان، بر سر این صورت قبر ای اُم بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد... از داغ تو جانِ آسمان میسوزد با غربت این اشک روان میسوزد بعد از گذرِ سه سال قلب تو هنوز از شرمِ گلوی کودکان میسوزد از اثر ناله ی تو، گشته کمان قامت صبر روضه بخوان روضه بخوان، بر سر این صورت قبر تا هلهله در لشکر کفار افتاد پیشِ تَنِ او شاه به اصرار افتاد دست حرم خون خدا را بستند وقتی به زمین دستِ علمدار افتاد ای اُم بنین یادِ علی آب نمیخورد سقای حرم بود ولی آب نمیخورد ای اُم بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد... تا به زمین خورد و شکست غرقِ به خون بال و پرش مادر کشید دست نوازش به سرش بر سینه ی داغِ دشت افتاده عَلَم جاری شده خونِ جگر از چشم حرم هرچند که علقمه نبودی اما زهرا عوض تو ناله میزد پسرم ای اّم بنین پهلویِ آن یار شکسته دست و دل و اَبروی علمدار شکسته ای اُم بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد... پاسخ هر مسئله ای، مقصد این قافله ای گرچه ندارد دلِ ما با حَرَمت فاصله ای نور دل بی شکیب، ما را دریاب در هر نفس ای طبیب ما را دریاب دور از تو در این جهان غریب افتادیم یا سیدنا الغریب ما را دریاب در خَلق جهان جز تو خریدار نداریم ما غیر شما با احدی کار نداریم ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•ای سالارم، دل بی تابم... شهادت کبری سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمد حسین ●━━━━━━─────── ای سالارم، دل بی تابم ای جانِ زینب، دریابم رفتی رفتی، رفتی ای یارم بی تو بی تو، بی کس و کارم یه سال و نیمه قلبم دیگه پر از شراره است سجاده نمازم، پیرَهنِ پاره پاره است همه ش روضه می خونم همه ش گریونه چشمام بذار تو روضه ی تو تموم بشه نفس هام ای سالارم، دل بی تابم ای جانِ زینب، دریابم بی تو بی تو، بی تو می سوزم ناله ناله است، کار هر روزم از یاد من نمیره اون ضربه که سنان زد یزید به روی لب هات چوب خیزران زد ای سالارم، دل بی تابم ای جانِ زینب، دریابم گریه گریه، ابر بارونم لطمه لطمه، غرقِ در خونم پیکرِ غرق در خونت نصیبِ بوریا شد زیورِ اهلبیتت سهم یهودیا شد تو رو صدا می زدم منو صدا می زدم جلو چشم مادرت تو دست و پا می زدی ای سالارم، دل بی تابم ای جانِ زینب، دریابم ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•شبِ کاظمین مثه مشهده... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر ●━━━━━━─────── شبِ کاظمین مثه مشهده دلم واسه ی دیدنش لک زده شبِ کاظمین چقد محشره یه بابُ المرادش دلُ می بره کاظمین قبله ی جان ها کاظمین خانه ی دلبر کاظمین خاکِ دو مولا کاظمین شهر دو سَرور چقد دوس دارم که با مادرم به پابوسِ موسی بن جعفر برم بهشتِ برایِ من این حرم نشد دست خالی از اینجا برم کاظمین قبله ی جان ها کاظمین خانه ی دلبر کاظمین خاکِ دو مولا کاظمین شهر دو سَرور تو قَعرِ السُجون یه دل خسته بود به زنجیر و غل دست و پاش بسته بود تو قَعرالسُجون چه دردی کشید بمیرم که خیلی اهانت شنید چشا غرق اشک، لبش غرق آه تنش از شکنجه کبود و سیاه به غیر از دعا، نبود رو لباش بمیرم شکسته شده ساقِ پاش چقدر غرق خون، شُدش پیرهنش چقدر تازیانه زدن رو تنش به هر ضربه ای، که خورد با سَنان میگفتش بمیرم برات عمه جان بگو از وجود، سلام و درود به اون کشته ای که لبش تشنه بود بگو از وجود، سلام و درود به اون حنجری که زیرِ دشنه بود عزیزم حسین، عزیزم حسین عزیزم، عزیزم،عزیزم، حسین بسوزه برات دلِ خواهرت شده روضه خونِ تنِ بی سرت بسوزه برات دلِ مادرت که این جوری بی سر شده پیکرت عزیزم حسین، عزیزم حسین عزیزم، عزیزم،عزیزم، حسین یه کُنج از حرم، بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده هوای حرم، هوای بهشت ببر کربلا به جای بهشت عزیزم حسین، عزیزم حسین عزیزم، عزیزم،عزیزم، حسین ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦ پَرِت سوخت و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ کربلایی محمدحسین پویانفر ●•┄༻↷◈↶༺┄•● پرت سوخت ۲ به آتیش کشیدن در خونه رو پیکرت سوخت بمیرم جلو چشمای زینبت معجرت سوخت - ای مادر بمیرم ۲ توی کوچه ها می کِشن دشمنا حیدرت رو با یه ضربه از تو گرفتن گل پرپرت رو - ای مادر گناه تو مادر چی بوده / وا اُمّا که روی تو اینجور کبوده / وا اُمّا علی دیگه طاقت نداره / واویلا که زهرا توو آتیش و دوده / وا اُمّا یا زهرا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بمیرم ۲ چی باید بگم از غم سیلی و تازیونه نزن بی حیا مادرم فاطمه نیمه جونه - واویلا واویلا ۲ بمیرم که زخم دل حیدرت بی حسابه سلام علی دیگه توو کوچه ها بی جوابه - واویلا چرا رنگ زینب پریده / وا اُمّا چرا قد مادر خیمده / وا اُمّا الهی که بارون بگیره / پشت در که آتیش به خونه رسیده / وا اُمّا یا زهرا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توو کوچه ۲ یه جوری زدن اون غلافو به بازوی مادر که دسش جدا شد دیگه از توو دستای حیدر - وای مادر بمیرم ۲ دوباره علی مونده و خنده ی تلخ مردم زمین خورده توو کوچه مادر برا بار چندم - وای مادر چهل مرد جنگی رسیدن / وا اُمّا که دست علی رو ببندن / وا اُمّا بمیرم که یه عده نامرد / توو کوچه به اشکای حیدر می خندن / وا اُمّا یا زهرا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وا اُمّا ۲ نبودی ببینی توی کربلا خیمه ها سوخت توو عصر دهم چادر زینبت بی هوا سوخت - واویلا وا اُمّا ۲ نبودی توی کربلا بی کفن شد حسینت روی نیزه ها رفته بود راس نور دو عینت - واویلا توو گودی گودال یه نامرد / با کینه رسیده که اینبار بشینه / رو سینه تن خونیشو توی گودال / برگردوند نگفت خواهرش داره از دور / می بینه حسین جان ✍ *واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو بالا بيار بگو: واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو كه بالا مياري برات سخت نيست، اما پهلو كه بشكنه، دست آسيب ببينه، بالا آوُردنش سخته... واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم... بي بي دست گذاشت رو زانويِ مولا، فرمود: علي جان! من ميرم پشت در، اينارو ردشون ميكنم، اول اينكه بابام زياد سفارشِ من رو كرد، دوم اينا زنهاشون خبر دارن كه من بارِ شيشه دارم، پشت در اومد، يه حرامي صدا زد: علي زن فرستاده پشتِ در، حالا از اين به بعد رو خودش نوشته، نوشته: معاويه! صداي نفس زدنهاي زهرا رو از پشت در مي شنيدم، يادِ سفارشات پيامبر افتادم، چند قدم عقب رفتم، اما كينه ي از علي مقابل چشمم آمد، چنان با لگد به در زدم...* چند تایی زدند با پا در تا که افتاد رویِ زهرا، در گیرم از دست سنگ ها نشکست چه کند بار شیشه اش با، در همه کج رفته اند... حتی میخ همه لج کرده اند... حتی در *يه وقت صدايِ بي بي بلند شد:" يا اَبتا!" ناله ي دوم صدا زد: "يا اميرالمؤمنين!" سكوت همه جا رو فرا گرفت، يه وقت ديدن يه صدايِ بي رمقي بلند شد: "یا فِضّةُ خُذینی" سر بسته ميگم خواهرا بيشتر گريه كنن...* بعدِ يك عمر مُراعاتِ كنيزانِ حرم فضه ي خادمه آخر به چه كاري افتاد. *ميگه: به حال اومد، نگفت: بچه ام رو كشتن، نگفت: دستم رو شكستن، نگفت: سينه ام رو شكستن، صدا زد:" فضه! اَينَ علي؟"فضه! علي رو كجا بردن؟ گفتم: خانوم جان! ريسمان به گردنش بستن به طرفِ مسجد بردنش، خودش رو رسوند به مسجد هر طوري بود، يه وقت صدا زد " يا اَهل المدينه!" اگه يه مويي از سَرِ علي كم بشه، ميرم كنارِ مزارِ پيامبر، پيراهنش رو به سر مي اندازم، موهام رو پريشون ميكنم، نفرينتون ميكنم، سلمان ميگه: هنوز حرف بي بي تمام نشده بود، ديدم ستون هاي مسجد ميلرزه، آقا اميرالمؤمنين از زيرِ شمشير صدام زد: سلمان! برو به فاطمه بگو: علي ميگه نفرين نكن... فرمود: امر، امرِ علي است، اما تا رهاش نكنن نميرم، اينقدر ايستاد تا ريسمان از گلويِ مولا باز كردن، بي بي يه دست به پهلو گرفته بود، هي دورِ مولا مي گشت، هي صدا ميزد: جانم فدات يا ابالحسن!... "صَلَّ الله عليكَ يا اباعبدالله..." بي بي جان! يه شمشيرِ برهنه ديدي دلت تاب نياوُرد، واي از اون ساعتي كه نيزه دار، شمشيردار، يه عده با سنگ، پيرمردا با عصا، يه كاري كردن با بدن، وقتي خواهرش رسيد ميانِ گودال، هي صدا ميزد:" أ أنتَ اَخي؟" آيا تويي برادرِ من؟ صدا از رگ هاي بريده بلند شد"اُخَيَّ اِليَّ"...حسين...* پس با زبان پُر گِله آن بَضْعَةُ رَّسول رُو در مدینه كرد كه یا اَیُهَّا الرَّسوُل این کشته فتاده به هامون حسین توست وین صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست *دستامون رو بالا بياريم، پدرا، مادرا، گذشتگانمون همه فيض ببرن، همه اونايي كه روضه ي بي بي رو نفس به نفس، زبان به زبان به ما رسوندن، همه فيض ببرن، صدا بزنيم: اي حسين...* ــــــــــــــــــ سلام_الله_علیها
. |⇦•حسنی هستی و کرم داری .. ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی اجرا شده به نفس کربلایی محمد حسین پویانفر ●━━━━━━─────── حسنی هستی و کرم داری خوشبحالت که تو حرم داری چه قدر عزت و حشم داری نکند از درت برم داری!   میروم بی تو رو به حیرانی ملجا مردمان تهرانی   نامت عبدالعظیم آقا جان لقبت هم کریم آقا جان همگی از قدیم آقا جان با تو همسایه ایم آقا جان   سایه ات مستدام همسایه شخص عالی مقام همسایه   شب جمعه در ازدحام حرم شده ام خم به احترام حرم زندگی ام شده به نام حرم پرچم سبز روی بام حرم   آبروی تمام «ایران» است نفس تازه ای به هر جان است   داده ام در هوای تو پر را میدهم پای تو تن و سر را میزنم حرف های آخر را ناله های غریب مادر را   ما شنیدیم از دل صحنت جان به قربان سفرۀ پهنت   بانی روضه های مسلمیه گریه های عزای مسلمیه اشک جاری به پای مسلمیه سوز و ساز صدای مسلمیه حرمت پاتوق حسینی هاست حرمت مثل کربلا زیباست   حرف کرببلاست یاالله روضه هایی به پاست یا الله این سری که جداست یاالله سر ارباب ماست یاالله   بر سر نیزه هاست هجده سر قد زینب شده است کوته تر   تا که او را نشانه میکردند سنگ ها را روانه میکردند گریه اش را بهانه میکردند قسمتش تازیانه میکردند   تازیانه، به روی یک خواهر تازیانه… مدینه… یک مادر .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇