.
|⇦•پا پس نمیکشه...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین ستوده
●━━━━━━───────
پا پس نمیکشه همه رفتند ولی شمر
که دست نمیکشه
زینب رسید و گفت مادر بیا ببین
دیگه نفس نمیکشه
تاختند اونا که مُلک ری رو باختند
بدجوری با هم دیگه ساختند
تو رو توی گودی انداختند
زیر و رو شدی، پشت و رو شدی
چه جوری با مادرت روبه رو شدی
بیهوا زدند، با عصا زدند
جلو خواهر تو با کف پا زدند
«ای حسین من»
بارون نیزه بود
یه مسلمون برا آب دادن اصغرش نبود
لب تشنه کشتنش
وسط روز ولی آسمونا شدند کبود
بردند تو مجلسی که مِی خوردند
خیلی زینبت رو آزردند
بردند آبرو،پس کجاست عمو
که ببینه ما شدیم با کی روبه رو
چشمشون زدند، بی امون زدند
چرا دیگه تو رو با خیزرون زدند
«ای حسین من»
روضهی شام بلا دشواره
ای وای، ای وای
جای زینب مگه تو بازاره
ای وای، ای وای
دق کرد خواهرت
روزگار زینبت شده سیاه
دق کرد خواهرت
وقتی مادرت رسید تو قتلگاه
دختری که پُره از احساسه
ای وای، ای وای
غصّه داره روضههاش عباسه
ای وای، ای وای
حق داشت جون بده
وقتی تو خرابه اومد سر تو
حق داشت جون بده
دستِ زجرِ چرا انگشتر تو؟
حق داشت جون بده
«ای حسین من»
قربون صدا زدنت؛ خیلی بیهوا زدنت
حال و روی چادرمه؛ خاک دست و پا زدنت
من سر قرار اومدم، توی نیزهزار اومدم
از تو دل نکندم حسین، با خودم کنار اومدم
تا چشمم کار میکنه
نیزه، نیزه، نیزه نیزه میبینم
داره با تو چیکار میکنه
نیزه، نیزه، نیزه نیزه میبینم
گریه چشمام رو تار میکنه
کِی دلش اومد بزنه، کِی اومد لگد بزنه
یه نفر یه حرفی به این شمرِ نابلد بزنه
رو خاکِ داغ کربلا
کشته، کشته، کشته، کشته میبینم
من دَفَنَهُ اَهلَ القُری
حتی بالای نیزهها
من برم کجا چه کنم؟
بعد کربلا چه کنم؟
پیکر تو جا بمونه
زیر نیزهها چه کنم؟
از تشنگی دور و بَرو
تیره، تیره، تیره، تیره میبینم
این ساعتهای آخر رو
تیره، تیره، تیره، تیره میبینم
داره خون میریزه از زخم تنت آروم
من فدای غربتت سَیدُنا المَظلوم
تو سر و صدا و ازدحام جمعیّت
پیچیده تو مقتلت ضَجهی یه مظلوم
بمیره مادر برات
که انقدر ناخوش شدی
زیر دست و پاهاشون
یکی ته گودال لباست رو پرت کرد
شلوغی خیمه حواست رو پرت کرد
عذاب کردنت منع آب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت
تمومه حسین روبرومه حسین
خودت بگو که پیکرت کدومه حسین؟
«ای حسین من»
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#امام_حسین
#کربلایی_حسین_ستوده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•هنوزم داره صدات...
#سینه_زنی وتوسل به #امام_حسین علیه السلام ویژهٔ #شب_جمعه اجرا شده به نفس حاج میثم مطیعی
●━━━━━━───────
هنوزم داره، صدات میرسه، به گوش زمین
هنوز میشکنه، دل آسمون، با هَل مِن مُعین
نامه رسید، به عاشقات، با خط زیبای شما
نامه رسید، با بوی سیب، با مهر و امضای شما
«مِنَ الغَریب، إِلی الحَبیب»
اسمتو می برم، جاری میشه گریه هام
با دَم یا حسین، من زائر کربلام
چشمهی تشنه لب، ای کشتهی بی کفن
روضهی روز و شب، ای کشتهی بی کفن
هنوزم داره، عطش میباره، روی قتلگاه
یکی نیست بگه، دارین می کشین، چرا بی گناه
دم غروب، فرشته ها، روضه دارن به نام تو
با نوحه ی، شَیب الخضیب، هنوز میاد پیام تو
«مِن الغریب الی الحبیب..»
مثل مصیبتت، هیچ روضه ای نیس برام
داد میزنم حسین، آخر بگیره صدام
شورشِ اشک من، ای کشتهی بی کفن
نالهٔ مرد و زن، ای کشتهی بی کفن
#شاعر: مهدی زنگنه
ــــــــــــــــــ
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#حاج_میثم_مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•تا نرفته فاطمیه...
#روضه حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس سید رضا نریمانی
●━━━━━━───────
تانرفته فاطمیه کربلایم را بده
فکر کن که مادرت گفته وساطت می کنم
*همه جا غصه ی ما رو می خوردن از پسرش که تو گودال غصه ی ما روخورد تا مادرش که تو بستر بود.چقدر دست به دعا بلند می کرد. شیعیانشو دعا می کرد.
وقتی پیغمبر وارد شد دید بی بی داره گریه میکنه فرمود: چی شده؟ دخترم! عزیز دلم!
عرضه داشت باباجان!بچه ای که در رحم دارم با من حرف میزنه،حضرت فرمود: این که چیزی نیست تو هم که در رحم مادرت خدیجه بودی حرف میزدی دلداری میدادی اون موقعی که همه زنها مادرتو تنهاگذاشته بودن تو به مادرت، دلداری میدادی. آره بابا، من دلداری میدادم ولی این بچه یه حرفایی میزنه...هی داره میگه: أناالغَریب..بابا مگه بچه ام غریبه؟!آخه من که هستم باباش علی که هست، داداشش حسن که هست. نه دخترم!
چرا گریه میکنی؟بابا جان از امروز یه حرفایی میزنه.هی میرم آب میخورم فایده نمیکنه هی بیشتر میگه أناالعَطشان ... خبریه؟دخترم نگران نباش، حالا پیغمبر میخواد دلداری بده.نگران نباش چیزی نیست دخترم! نه بابا یه چیزایی هست که شما به من نمیگین.پیغمبر شروع کرد روضه بخونه.. دخترم! یه روزی میاد کربلا، روضه ها رو پیغمبر خوند بی بی گریه می کرد.روضه خون پیغمبره،گریه کن حضرت زهراست. گریه ها که تموم شد صدا زد: باباجان! کسی هست برا حسینم گریه کنه یا نه؟ پیغمبر فرمود: دخترم یه عده ای از امت من میان برا پسرت داد میزنن گریه میکنن. میگه همونجا بی بی، دست به دعا بلند کرد گفت :باباجان!حالا که امتت برا حسینم سنگ تموم میزارن منم میخوام براشون سنگ تموم بزارم.بابا! میشه از خدا بخواهی من این امتو شفاعت کنم؟؟شفاعت گریه کنای حسین، گردنِ من باشه..
قیامتم میاد اون لحظه ای که وعده محقق میشه بی بی میاد. حالا موقع شفاعته، بی بی اومده، صدا میزنن چشمارو ببیندید. چه خبره؟ ناموس خدا میخواد وارد بشه، همه باید چشما رو ببندند. حبیبه ی خدا فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) میخواد وارد بشه. کسی نباید قد و بالای این خانومو ببینه، بی بی میاد وارد محشر میشه. موقع شفاعته، قول گرفته از باباش، شفاعت گریه کنای حسینش و میکنه، وقتی وارد میشه پرِ چادر و کنار میزنه، یه سر بریده رو دست میگیره، صدا میزنه بیاید...
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_رضا_نریمانی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
روضه و سینه زنی #امام_حسین علیه السلام _حاج محمود کریمی
کی دیده در يم خون آیات بی شماره
(قرآن سوره سوره اوراق پاره پاره) 2
افتاده بر روی خاک ، یک ماه خون گرفته
خوابیده در کنارش ، هفتاد و دو ستاره
پاشیده اشک زهرا ، بر حنجر بریده
گه میکند زیارت ، گه میکند نظاره
سر ، آفتاب مطبخ ...
تن ، لاله زاری از خون ...
کز زخم سینه دارد ، گل های بی شماره
از گوشه گوشواری ...
دوگوشواره بردند ...
*جانم ....*
دارد به جای خونین ...
خون جای گوشواره ...
یک طفل ، یک کودک سه ساله ...
خفته کنار گودال ...
ترسم که شمر آید ...
در قتلگه دوباره ...
*ای جان ...*
در خیمه آب بردند ، بهر رباب بردند
سینه شده پراز شیر،کو طفل شيرخواره؟
بین این شب تار ،دشت کربلا سوخت
کل خیمه ها سوخت ....
خیمه علمدار ، بین شعله ها سوخت
پیش چشم ما سوخت ...
( یه جمله گفت،گفت حسین بهم خیلی برخورد ...) انقده ما رد میشیم از روضه ها ... هی رفقا دارن دم میدن به قول حاجی دوسه تاشون و آروم کردم،الان يه حرف بزنم،رفقا امشب روضه عریان خونده شد ، پیراهن یا باید از سر در بیاد يااز سینه باز بشه ..." آری ... اگه چیزی پیراهن و به بدن ندوخته باشه،هرکی یه تیکه روکند با خودش برد یه پیراهن دست کسی نیفتاد ...
بین این شب تار ، دشت کربلا سوخت
کل کربلا سوخت ....
خیمه علمدار ، بین شعله ها سوخت
پیش چشم ما سوخت
*آخ داداش ...*
بین خیمه ها مردم،کنار تو زمین خوردم
رفتی و بدون تو ،کی گفته من کم آوردم
دنبالم به صحرا ، بچه ها رو بردم
صد دفعه شمردم ...
تا که زیر لب هام ، اسمتو آوردم
تازیانه خوردم ...
*آخ داداش ...*
رفتیوخیمه غارت شدبه ما بی تو جسارت شد
رفتیو سه سالت هم مهیای اسارت شد
*آخ داداش ...*
رفتی و ندیدی آه مادرا رو،اشک دخترارو
پیششون به نیزه،میزنن سرارو راس لاله هارو
این همه زن و دختر،منه تنها،بیا مادر
میکشه منو آخر،غم چادر،غم معجر
*همه صدا بزنید یا حسین ....*
شلوغ شده دور و برش سادات ببخشند
قاتل اومد بالا سرش سادات ببخشند
از خیمه اومد خواهرش سادات ببخشند
قاتل اومد با خنجرش سادات ببخشند
تکیه به نیزه هازد سادات ببخشند
مادرش و صدا زد سادات ببخشند
لب تشنه دست و پا زد سادات ببخشند 2
وای وای وای حسین 2
میاد صدای غریب مادر 2
حسین تو گودال بی یار و یاور
شلوغ شده دور و برش سادات ببخشند
قاتل اومد بالا سرش سادات ببخشند
از خیمه اومد خواهرش سادات ببخشند
قاتل اومد بالا سرش سادات ببخشند
دل زینب آتیش میگیره
حسین تو دست قاتل اسیره
از آسمون راهی شدن سادات ببخشند
مولا و زهرا و حسن سادات ببخشند
کنار اون خونین بدن سادات ببخشند
همه به گودال اومدن سادات ببخشند
فاطمه روضه خونه سادات ببخشند
گریون و نیمه جونه سادات ببخشند
پسرش غرق خونه سادات ببخشند
از این مصیبت دل ها هلاکه
سرش رو نیزه تنش روی خاکه
زخمی وخونین پیکرش سادات ببخشند
غارت شد از پا تا سرش سادات ببخشند
پیراهن و بال و پرش سادات ببخشند
عمامه و انگشترش سادات ببخشند
بند اسارت اومد سادات ببخشند
لشگر غارت اومد سادات ببخشند
وقت جسارت اومد سادات ببخشند
(سر حسین به نیزه ها سادات ببخشند
آتیش زدن به خیمه ها سادات ببخشن
آتیش زدن به خیمه هاسادات ببخشند) 2
صل الله علیک یا سیدناالمظلوم
ای حسین ...
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین
.
|⇦•بیاید که بی ما...
#روضه وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس استاد شیخ حسین انصاریان
●━━━━━━───────
بسم الله الرحمن الرحیم
بیاید که بی ما بسی روزگار
بروید گُل و بشکفد لاله زار
بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
بیاید، که ما خاک باشیم و خشت
تَفرّج کنان، بر هوا و هوس
گذشتیم بر خاک بسیار کس
کسانی که از ما به غیب اندرند
بیایند و، بر خاک ما، بگذرند
*مرگها انواع داره.بهترین مردن، مردنِ در حال ایمانه، بهترین مردن ،مردن در حال شهادته،بهترین انتقال به عالم آخرت ،به وسیله شهادت، مربوطه به وجود مقدس ابی عبدالله علیه السلام. بدن روی خاک افتاده دشمن، بدنهای خودشون رو دفن کردن. ولی بدن عزیزِ پیغمبر، میان آفتاب روی خاکِ گرم بیابان افتاده، زن وبچه رو آوردن کنار قتلگاه از اون جا سوارشون کنند، به اسارت ببرن....*
زینب چو دید پیکری اندر میان خاک
از دل کشید ناله به صد آهِ سوزناک
که ای خفته خوش به بستر خون دیده باز کن ،
احوال ما ببین و سپس خواب ناز کن
ای وارث سَریر امامت، ز جای خیز
بر کشتگان بی کفن خود، نماز کن
یا دست ما بگیر و از این وَرطه بلا
بار دگر روانه به سوی حجاز کن
برخیز صبح شام شد، ای میر کاروان
ما را سوار بر شتر بی جحاز کن
*حسین من!همسفر من از مدینه تا کربلا تو بودی، قمر بنی هاشم بود، علی اکبر بود، اما! بلند شو ببین همسفر من حالا عُمر سعد و شمر و خولیه ....به خودت قسم نمی خوام از کنار بدنت برم دارن ما رو می برن ..اگه به خودم بود می موندم تو گودال اینقدر گریه می کردم که بمیرم....*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#استاد_شیخ_حسین_انصاریان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
|⇦•آواره و غمگین...
#مناجات وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ شب لیله الرغائب وشبِ جمعه اجرا شده به نفس حاجمهدی رسولی
●━━━━━━───────
آواره و غمگین و دل خسته
با چشم تر، با بغض، با حسرت
راهش بده جایی نداره جز
یه گوشه از پایین این هیئت
وقتی اسیر دست این دنیایی
از زندگی دلخور شدن خوبه
بین مناجاتِ شب جمعه
تو کنج هیئت پر شدن خوبه
هر بار باتو درد و دل کردم
شِکوای اشک و بغضِ آهم بود
چیزی که آوردم درِ خونت
تنها همین روی سیاهم بود
با معصیت دنیای من پر شد
با معصیت هر روز سَر کردم
کم توبه نشکستم من اما باز
تو منتظر هستی که بر گردم
سَرگرم دنیا باشه دل وقتی
خوبه که غرقِ تاب و تب باشه
میگن زمانِ توبه کردن هم
خوبه که تو ماهِ رجب باشه
وقتی قراره این دلِ خسته
لبریز از بویِ خدا باشه
یه آرزو داره دلم اینکه
این اربعین کرب و بلا باشه
*حسین جان یه آرزوی دیگه دارم...*
وقتی قرارهِ پرچمِ سُرخت
تا سایه ی روی سرم باشه
ای کاش اسمِ من! تو این راهت
جزء شهیدای حرم باشه
«ارباب حسین..ارباب حسین»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#کربلایی_مهدی_رسولی
#مناجات
#لیله_الرغائب
#ماه_رجب
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
|⇦•حال واحوالِ گرفتار..
#مناجات_شبِ #لیلة_الرغائب وشبِ جمعه اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی
●━━━━━━───────
حال و احوالِ گرفتار تماشا دارد
گریه ی عبدِ گنه کار تماشا دارد
هرچه شد بین من و تو زِ همه پوشاندی
آبرو داریه ستّار تماشا دارد
بارها زیرِ همه قول و قرارم زده ام
دستگیری تو هر بار تماشا دارد
مهربانی به گنهکار بود عادت تو
کرم سفرهٔ غفار تماشا دارد
*شیخ بهایی در کشکولش میاره.. میگه: یه جوان لاابالی میدونست بعد مرگش کسی کفن و دفنش نمیکنه، پول داد چند نفرو اجیر کرد، بعد مردنش کفن و دفنش کنن. بعد یه مدتی از دنیا رفت. اون سه چهار نفری که بهشون پول داده بود، جمع شدن، کفن و دفنش کردن. نصف شب از خونه خارجش کردن، ببرن تو یکی از بیابون های اطراف شهر دفنش کنن. چهارتا حمّال داشتن میبردنش، یهو دیدن از دور عالمِ بزرگ شهر داره دوان دوان میاد. تعجب کردند. این وقت شب این عالم اینجا چیکار میکنه؟! تا رسید بهشون گفت: صبر کنید کجا میبرید این بندهی خوب خدارو؟ کی رو ؟! حاج آقا اشتباه گرفتید، این بنده که اگه خوب بود وضعش این جوری نبود که بخواهیم نصف شب کفن و دفنش کنیم! این بنده خدا میدونست کسی براش نماز نمیخونه، دفنش نمیکنه، پول به ما داد، آوردیمش اینجوری دفنش کنیم. گفت: نه، الان تو عالم رؤیا، دیدم هاتفی داره صدا میزنه چرا خوابیدی؟ بلند شو، دارن بنده خوب منو غریبونه تشییع اش میکنن. برو نذار.میگه عالم شهر صدا زد: نبریدش، فردا صبح همهٔ مردم شهر باید جمع بشن. خودم باید براش یه بار دیگه نماز بخونم. با جلال باید دفنش کنیم. میگه بعد دفن براش سوال بود؛ این لاابالی، چرا خدا اینجوری بهش مقام داده؟ اومد در خونه اش زنش درو باز کرد. صدا زد: خانوم، این شوهرت چکاره بود؟ گفت: خیلی وضعش خراب بود، شما بهتر میدونید. پس چرا خدا اینجوری آبرو بهش داده؟! کار خاصی میکرد تو خونه؟ گفت: نه! اما فقط چندتا چیز رو خوب رعایت میکرد؛اولیش این بود؛ همیشه نمازش رو به وقت اقامه میکرد. با همه بدی هایی که داشت میگفت با خدا قطع رابطه نمیکنم. اما یکی دیگه اش هم این بود؛ همیشه بعضی موقع ها میومد تو خونه یک گوشه می نشست، صدا میزد من خیلی بدم، تو خیلی خوبی. خدایا از سوزوندن من چیزی گیر تو نمیاد. اما از بخشیدن تو خیلی چیزا گیر من میاد.
«امشب به خاطر آقام منو ببخش...»
همهی آرزویم یک سحر کرب و بلاست
شب جمعه حرم یار تماشا دارد..
*چه خبره شب جمعه کربلا؟..*
مادری دست به پهلو، پسری پاره گلو
گریه ها لحظه دیدار تماشا دارد..
روضه ی قحطی آب و لبِ عطشان حسین
گوشه ی صحن علمدار تماشا دارد...
«حسین.....»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#کربلایی_مهدی_رسولی
#لیله_الرغائب
#ماه_رجب #شب_جمعه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#قسمت_پایانی #روضه موسی ابن جعفر علیه السلام و #گریز_به_کربلا ۱۴۰۱به نفسِ حاج احمد حسینخانی
●━━━━━━───────
*وقتی خبر دادن: یا حضرت معصومه! باباتون رو کشتن، دیدن بی بی افتاد رو زمین،رمق از زانوهاش رفت، زیر بغلای دختر موسی بن جعفر رو گرفتن، اما "لا یوم کیومک یا اباعبدالله" دلا بسوزه به حال اون دختر نازدانه ای که توی خرابه سر باباش رو براش آوُردن، شروع کرد به گریه کردن، بابا! حالا فهمیدم اون موقع چوب خیزاران اون نانجیب به کجا میخورد، به لب و دندان تو میزد... دخترت برات بمیره بابا...*
ساقت شکسته بود اما سینه ات را
در زیر پای سرخ یک لشکر ندیدند
خدا را شکر مردم حنجرت را
درگیر با کُندی باخنجر ندیدند
*دم در زندان عده ی زیادی اومدن، یکی میگفت من برا آقام کفن آوردم، یکی تاج گل آورده بود، یکی قربانی آوُرده، اما یه مرتبه دیدن در زندان باز شد، چهارتا حمال بدن امام کاظم رو غریبانه بیرون آوُردن، اما به هر حال بدن آقای ما رو با احترام به خاک سپردن، کفن کردن، نماز خوندن، اما کربلا..." أَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان" سلام بدن هایی که بدون کفن به خاک سپرده شدن... ای حسین!...*
به صحرا، سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو
بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو واویلا
تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
الهی می مُردم نمیدیدم اینقدر جسارت
به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم
نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم
ندیدی چشای ترم رو با غیرت!
شلوغی دور و برم رو یا مظلوم!
حسین جان! حسین جان!...
به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم
شبی که می رفتم برات کاسه ی آب گذاشتم، واویلا
حسین جان!
تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه
خدا حافظی کردی با زینبت زیر نیزه
یا مظلوم
*خدايا! به سوز دل امام رضا و حضرت معصومه، ظهور امام زمان ما برسان، کربلای این جمع امضا بفرما، این جمع رو به کربلا برسان،به موسی بن جعفر مریض هامون رو شفا بده، به موسی بن جعفر باران رحمتت رو بر سر ما نازل بفرما...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_احمد_حسینخانی
#امام_کاظم #امام_حسین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•برات اشکای چشام...
#سینه_زنی #امام_حسین علیه السلام ۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی محمد حسین حدادیان
●━━━━━━───────
برات اشکای چشام سر نمیاد
دیگه حال خوش به نوکر نمیاد
دست خالی اومدم در بزنم
کاری جز روضه ازم بر نمیاد
گریه میکنم برات گریه زیاد
کی میگه گریه به مردا نمیاد
مردمو زنونه گریه میکنم
این همونیه که مادرت میخواد
تویی محبوبم تویی سلطانم
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم
جانم آقاجان من به فرمانم
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم
«ای حسین جانم»
به خودم میگفتم عاشق نمیشم
بی خیال عقل و منطق نمیشم
ولی حالا حرفمو پس میگیرم
دیگه اون ادم سابق نمیشم
حرمت روزمو شب کرده حسین
همه ی وجود من درده حسین
کاش بذاری نوکرت مثل قدیم
باز به آغوش تو برگرده حسین
خیلی دلتنگم خیلی دلگیرم
دوست دارم بیام حرم با مادر پیرم
بنویس آقا توی تقدیرم
دوست دارم بیام حرم با پدر پیرم
«ای حسین جانم»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•بریم یه افطار کربلا..
#سینه_زنی وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ ماه مبارک رمضان به نفسِ سید مهدی حسینی
●━━━━━━───────
بریم یه افطار کربلا مشتاق دیدار کربلا
یه قبر خالی تو حرم واسم نگهدار کربلا
کاش جنازه مَم شده، لااقل بره حرم
سنگ قبر من بشه، سنگ مرمر حرم
حرم آرامش آرامش آرامش داره
حرم اون چیزایی که من میخوامش داره
دلم با ساعتِ کربلا تپش داره
دلم رو ظهر اربعین من جا گذاشتم کربلا
کاشکی مثه عراقیا یه خونه داشتم کربلا
آرزومه جونمو، آخرش فدات کنم
هر چی دارم اربعین، خرج زائرات کنم
دلم بی تابه بی تابه بی تابه یارِ
اباعبدالله ما رو تنها نمیذاره
من جا گذاشتم دلمو تو حرمت نیمه شبی
یادِ تو میندازه منو شمیمِ عودِ عربی
بی تو زندگی برام بدتر از جهنمه
جونمم بدم برات جونِ مادرم کمه
حرم رؤياي رؤياي رؤياهاي من
چقدر خالیه امشب تو حرم جای من
بمیرم واسه خوبی هات ای آقای من
ای حسینم، ای حسینم
ای ضیاء هر دو عینم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_جمعه
#ماه_رمضان
#سید_مهدی_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
|⇦•حالا که اومده.....
#زمزمه و توسل با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_بیست_و_نهم_رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی
●━━━━━━───────
حالا که اومده شبای آخر
بیا به حقِّ عاشقات صدام کن
خودت میدونی خیلی رو سیاهم
مهمونتو مَحل بده نگاه کن
شرمنده ی خوبیاتم، خدا جون
دستای خالیمو برات آوردم
گناهامو ندید بگیر مهربون
من که میدونم آبروتو بردم
سرم پایینه از خجالت ولی
ببین چشام ابری و بارونیه
دل نگرونم برا این که دیگه
لحظه های آخره مهمونیه
چی میشه بیدار شم از این غفلتام
باید دیگه خودم رو پیدا کنم
بسه دیگه گناه، میخوام دلم رو
با گریه به حسین احیا کنم
گریه برا منی که کم آوردم
مثل دوای درد بی درمونه
گریه خوبه فقط برای حسین
خوش به حال چشمایی که گریونه
گریه صلاحه و با چشم گریون
میخوام برا آقام غلامی کنم
میخوام اگه بهم اجازه بده
به محضرش عرض سلامی کنم
سلام آقای مظلوم و غریبم
به درد تو نمیخورم میدونم
بغضِ زیارت گلومو گرفته
با گریه رو به حرمت میخونم
کرب و بلات من و دیوونه کرده
خیلی دلم خسته شده کاری کن
این دلی که زدم به نامت سند
سراغتو داره میگیره هرشب
ناخود آگاه دلم میگه داد بزن
ای اموناز دل صبور زینب...
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_بیست_و_نهم
#مناجات_دعا
#ماه_رمضان
#سید_رضا_نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
@babolharam_net4_5810015742648652244.mp3
زمان:
حجم:
15.33M
#زمزمه #وداع_با_رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی
حالا که اومده شبای آخر
بیا به حقِّ عاشقات صدام کن
خودت میدونی خیلی رو سیاهم
مهمونتو مَحل بده نگاه کن
شرمنده ی خوبیاتم، خدا جون
دستای خالیمو برات آوردم
گناهامو ندید بگیر مهربون
من که میدونم آبروتو بردم
سرم پایینه از خجالت ولی
ببین چشام ابری و بارونیه
دل نگرونم برا این که دیگه
لحظه های آخره مهمونیه
چی میشه بیدار شم از این غفلتام
باید دیگه خودم رو پیدا کنم
بسه دیگه گناه، میخوام دلم رو
با گریه به حسین احیا کنم
گریه برا منی که کم آوردم
مثل دوای درد بی درمونه
گریه خوبه فقط برای حسین
خوش به حال چشمایی که گریونه
گریه صلاحه و با چشم گریون
میخوام برا آقام غلامی کنم
میخوام اگه بهم اجازه بده
به محضرش عرض سلامی کنم
سلام آقای مظلوم و غریبم
به درد تو نمیخورم میدونم
بغضِ زیارت گلومو گرفته
با گریه رو به حرمت میخونم
کرب و بلات من و دیوونه کرده
خیلی دلم خسته شده کاری کن
این دلی که زدم به نامت سند
سراغتو داره میگیره هرشب
ناخود آگاه دلم میگه داد بزن
ای اموناز دل صبور زینب...
#وداع_با_ماه_رمضان
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#مناجات_دعا
#ماه_رمضان
#سید_رضا_نریمانی
.