020528-04-zamine[motie].mp3
18.87M
🎧 زمینه | چشماتو ببند همسفر، دلت و ببر کربلا
بانوای: حاج میثم مطیعی
#اربعین
#اربعین_1402
#ماه_صفر
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رو نیزه از رقیه دور بودی
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
#حضرت_رقیه (س)
#امام_حسین (ع)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
منم یه دختر سه ساله...
منم یه دختر سه ساله، که گرم آغوش باباشه
اون که صدای خندههاش، تا ابد توو گوش باباشه
پیشمه بابا انگار، عطر خوبش پیچیده
راستی از آسمونا امشب، واسه من گوشوار خریده
تا که از خواب تو بپرم، تازیانه زدن به سرم
ولی تو باور نکن
با جدایی نده عذابم، لااقل باز بیا به خوابم
منو تنها تر نکن
خوابمو رؤیامی، بابای زیبامی
تنها نمی مونم، همیشهباهامی
منم یه دختر سه ساله، که همیشه شیرینزبونه
بابا منو برمیداره، روی شونه هاش می نشونه
می بوسه پیشونیمو، می خره نازمو بابا
می بوسم دستاشو بازم، لااقل توی خواب و رویا
تاکه از خواب تو بپرم، تازیانه زدن به سرم
ولی تو باور نکن
با جدایی نده عذابم، لااقل باز بیا به خوابم
منو تنهاتر نکن
خوابمو رؤیامی، بابای زیبامی
تنها نمی مونم، همیشهباهامی
منم میخوام مثه رقیه، همیشه با حسین بمونم
کاشکی منم ستاره باشم، تا حسین بشه آسمونم
من بهشتو میخواستم، تو دعامو خوب شنیدی
ممنونم از تو ای خداجون، که حسینو آفریدی
دخترا یادگار زهران، غنچههای بهار زهران
روشنای چشم ما
همه دلتنگ کربلان و، پابهپای امام میان و
می رسن تا رویاها
با ذکر یا زینب، با رمز یازهرا
با حضرت حجت، میمونیم ایشالا
شاعر: میلاد عرفان پور
نغمه پرداز: اکبر شیخی
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
Shab05Safar1401[04].mp3
7.21M
🎧 منم یه دختر سه ساله... (زمینه)
🎤 بانوای : حاج میثم مطیعی
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ادخلوها بسلام آمنین
حاج امیر کرمانشاهی
#ماه_صفر
#اربعین
#اربعین_1402
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
روضه حضرت رقیه (سلام الله علیها)
گریز 1⃣
اول ماه همیشه ماه کم نوره 🌙
خرابه تاریک...
شما اگر تو روضه یه دفعه روضه خون چند دقیقه نخونه، تعجب می کنی، سرت را بلند می کنی، ببینی چی شده؟
▪️یه دفعه زینب دید، صدای روضه خون خرابه، قطع شد...😭
زینب (سلام الله علیها) متوجه شد سر یک طرف، رقیه یک طرف
افتاد... 😭
صدا زد: عزیز دل برادرم، دید صدای رقیه نمی آد ...😭
چادرم پاره شد از بس که کشیدند مرا
به گمان خرد شده ساقه ی نیلوفر من
معجرم دست نخورده است خیالت راحت
چادر سوخته چسبیده به موی سر من
گریز 2⃣
(زبانحال) هر چه گشت چیزی پیدا نکرد زیر سر بابا بذاره، پاهاش رو دراز کرد و سر را گذاشت روی دامنش:
فرشی ندارم تا کنم مهمان نوازی
باید در این ویرانه امشب را بسازی
دیدند خم شد، همون کاری که خود ابی عبدالله برای داداشش علی اکبر (علیه السّلام) کرد، این صورتش را گذاشت رو صورت بابا، اما دیگه برنداشت، عقیله ی بین هاشم گفت: رقیه، تا دست زد دید بچه افتاد... 😭
گریز 3⃣
وقتی برادران یوسف، یوسف را با طناب بین چاه آویزان کردند
گفت: دارید چکار می کنید، اگر پدرم بفهمد ناراحت می شود، برادران عصبانی شدند، طناب را پاره کردند
ندا آمد، جبرائیل برو و بال خودت را پهن کن، بدنش خراش نیفتد، آخه غریبه …
آااای گریه کنا اگه عباس (علیه السّلام) از بالای مرکب افتاد، یه مرد جنگی است، اگر حسین افتاد، مرد است، این سه ساله چطوری از مرکب افتاد …😭
بگو یا حسین...
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
📸 در سفر اربعین چطور با ایران تماس بگیریم؟
#اربعین
#اربعین_1402
#حیاتنا_الحسین
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
1. دست عدو.mp3
4.55M
🎧 روضه حضرت رقیه ( سلام الله علیها )
🎤 استاد حیدرزاده
اما یه سیلی هم کربلا زدند مردم ... سیلی کربلا با همه جا فرق میکرد ...
دست عَدو ، بزرگ تر از
صورت من است .. ؟
میخواهی بدونی سیلی با صورت رقیه چه کرد ؟ امروز که رفتی خونه اگه دختر ، سه چهارساله داری ، اگه خواهر سه چهارساله داری ، صداش بزن ، آهسته دستت رو روی صورتش بگذار ...
دست عَدو ، بزرگ تر از
صورت من است .. ؟
یک ضربه زد ،
دو گونه ی سرخم ، سیاه شد
از شهر کوفه تا به شام
سنگم زدند از روی بام
اونقدر بهم سیلی زدند
دیگه نمیبینه چشام ؟
یکی بگه این دختره
نزن نزن نزن ..
ضرب لگد ، زجر آوره
نزن نزن نزن ..
بابایی بابایی .. بابایی پاشو ، بابا بزار برم به دخترای شامی بگم بیان ، ببینند بابای من هم از سفر اومده ، بابا بابا بابا ... نمیدونم چه حاجتی داری اما هر حاجتی داری الان وقتشه ، اما یه حاجت مشترک همه ی ماست ، نمیدونم آقامون امروز کجا عزاداره ؟ اربابمون امام زمان « عج » ، امروز کجا گریه میکنه ؟ آقا مدینه است ، نمیدونم ... کنار بقیع است ، نمیدونم ... اما هر کجا هستی آقا جان ، قدم روی چشم ما بگذار ...
دل دختر به پدر خوش باشد
مهربانی ز دو سر خوش باشد
🗣 شاعر استاد انسانی
حسیییین جان ، حسیییین جان ، ... دوست داره امام صادق این نام رو صدا بزنی ... حسیییین جان ...
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بیانات استاد سید حسین مؤمنی
در مورد اهمیت استخراج روضه از روضه
#امام_حسین (ع)
#عاشورا
#محرم
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
Zamine_Hajmahdirasuli_Shab3moharam1440_sarallahzanjan.mp3.mp3
14.81M
🎧زمینه | این پا و اون پا نکن بابا...
🎤 بامداحی: حاج مهدی رسولی
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قسم به اشکهای رقیه ...
اللهم عجل لولیک الفرج
#امام_زمان (عج)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
بابای من! ببین که عمهام را کتک میزنند و گوشواره و چادرم را به غارت برده اند...
⚡️ مناجات جگرسوز حضرت رقیه سلاماللهعلیها با بدن بی سر سيدالشهداء عليهالسّلام
وقتی که مخدرات را بر بالای بدن مطهر سیدالشهدا علیه السـلام آوردند، دختر خردسال امام حسين عليه السلام (که برخی احتمال دادند همان حضرت رقیه سلام الله علیها باشد) آمد و خودش را بر روی بدن ،مطهر پدرش انداخت.
و تأخُذُ مِن دَمِهِ الشّريفِ و تُخضّبُ شَعرَها، و وَجهَها
▪️خون ها از بدن پدر میگرفت و بر سر و صورت خودش میکشید و میگفت:
يا أبا عبداللّه! ألبَسَتْني بَنو أميّة ثَوبَ اليُتم علَى صِغَر سنّي، يا أبتاه! إذا أظلَمَ اللّيلُ مَن يَحمٰي حُماي؟ و إنْ عَطشْتُ فَمَنْ يَروي ضَمَأي؟
▪️یااباعبدالله! بني امیه لباس یتیمی در این سن و سال بر تن من کردند. بابای من! وقتی که شب فرا رسد من به چه کسی پناه ببرم!؟وقتی که تشنه شوم چه کسی مرا سيراب کند!؟
يا أبتاه! نَهَبوا قُرطي، و رِدٰائي، يا أبتاه! اُنظُر إلىٰ رُؤوسِنا المَكشوفة، و إلٰى أكبادِنا المَلهوفة، و إلى عَمّتي المَضروبة، و إلى أمّي المَسحوبة.
▪️بابای من !؟گوشواره و چادرم را به غارت برده اند.
بابای من! نگاه کن به سرهای بی معجر ما؛ به جگرهای سوخته ما؛ نگاه که عمهام را کتک میزنند؛ و مادرم را به این سو و آن سو میکشند.
آن دختر خردسال داشت اینگونه نجوا میکرد و همه را به گریه درآورده بود که زجر بن قیس لعین آمد و گفت:امیر میگوید حرکت کنید.
حضرت رقیه عليهاالسلام آمد و به زجر ملعون گفت:
حال که میخواهید بروید مرا همین جا نزد پدرم بگذارید و زن ها ببرید تا من همین جا بمانم و بر پدرم اشک بریزم.
اما آن ملعون آمد و به زور او را کشید و برد؛ حضرت رقیه سلام الله علیها باز برگشت و بازوی بدن مطهر پدرش را گرفت اما دوباره آن ملعون آمد و با زور و کتک آن دختر بی گناه را کشید و برد.
📚 اسرار الشهاده ص۴۶۰
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
43.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی زیبای امیر کرمانشاهی با موضوع خانواده و پیاده روی خانوادگی در اربعین
ای جانم چقدر قشنگ بود
#اربعین
#کربلا
#محرم
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
بابا نمیدانم...
از جان من این زجرِ زجرآور چه میخواهد؟!
⚡️ مصیبت جانسوزِ جاماندن سهساله آل الله از قافله و اذیتهای زجر ملعون...
راوی گوید:
چون اسراء را به سمت شام میبردیم، در نزدیکی شهر «عسقلان» هوا بسیار گرم شد؛ لشکر پیوسته به اسبان خود آب میدادند و بقیه آب را بر روی زمین میریختند و به اسراء نمیدادند.
دختر خردسال حسین علیهالسلام که فاطمه صغری (رقیه سلاماللهعلیها) نام داشت، خود را به سایه بوتهٔ خاری رسانید و در زیر همان سایه خوابش برد.
وَ تَرکُوها وَ ارْتَحَلوا عَنها
▪️لشکر از آن وادی کوچ کرده و آن دختر را فراموش کردند.
در مسیر، ناگهان زینب کبری سلاماللّهعلیها متوجه شد که آن نازدانه از قافله جا مانده است،
فَبَکتْ و نادَت:
▪️لذا صدای گریه آن بانو بلند شد و فریاد برآورد:
یٰا قَوم! بِاللّهِ عَلیکم إصبِروا هُنَیئةً، فَقَد افتَقَدَتْ إبنَةُ أخی و قُرّةُ عَینی
▪️ای قوم! شما را به خدا قسم میدهم که کمی صبر کنید؛ دختر برادر و نور چشمم گم شده است.
همهمه در بین لشکر بالا گرفت؛ در آن اثنا ، ملعونی به نام «زجر بن قیس» صدایش را بلند کرد و گفت:
من میروم و هر گونه باشد آن دخترک را میآورم.
🔻 راوی گوید:
من همراه زجر به عقب قافله به راه افتادیم؛ از همان دور، نگاهم به آن دخترک افتاد؛ از جای برخاسته بود و دست بر روی سرش گذاشته بود؛ گاهی به اطراف نگاه میکرد و گاه مینشست؛ گاه میدوید و بر روی زمین میافتاد و فریاد میکشید:
یٰا عمّاه! یٰا عَمّتاه! یا أبتاه! یا أُختاه! یا أخاه....
گاه دیگر نمیتوانست راه برود و بر روی ریگهای گرم بیابان میغلطید و پاهایش را با دست میگرفت.
دیدم که تکهای از لباسش را پاره کرد و از شدت حرارت ریگها، به کف پای خود پیچید.
🔻در همین حال بود که زجر به او رسید و با تازیانهاش بر تن آن دختر زد و بر سر او فریاد کشید:
برخیز که اسبم هلاک شد تا تو را پیدا کردم!
بعد دیدم که بر صورت آن دختر سیلی زد و آن دختر ناله « وا أبتاه! وا علیاه!» سر میداد.
در آخر آن دخترک را بر عقب اسب خود انداخت و حرکت کرد.
چون به قافله رسید آن دختر را از همان بالای اسب ، در عقب قافله بر روی زمین انداخت.
📚بحرالمصائب ج۷ ص۲۹۹
📚سرورالمومنین (نسخه خطی) ص۱۶۳
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
34.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ موکب های اربعین ...
#اربعین
#امام_حسین (ع)
#کربلا
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
زِ خانهها همه بوی طعام میآمد
ولی به جان تو بابا، گرسنه خوابیدم...
بنابر نَقلی امام سجاد علیهالسلام چنین فرمودند:
همینکه به دروازهٔ شام رسیدیم، ما را سه ساعت آنجا نگه داشتند که از یزید اذن بگیرند و بعد داخل شدیم، و حال آن که یهودی و نصرانی بی اذن داخل میشدند، و به این سبب آن را دروازه "ساعات" نامیدند، و قبلا به آن دروازه "حلب" میگفتند.
🔻از آن دشوارتر، حضرت فرمودند:
اول صبح بود که ما را وارد شام نمودند و نزدیک غروب بود که این عیال اسیر و کودکان را، گرسنه بر درِ خانهٔ یزید آوردند و حال آنکه تا درِ خانهٔ آن ملعون چندان مسافتی نبود و در این مدت، ما را در کوچه و بازارهای شام میگرداندند.
📚 انوار الشهادة ص ۲۳۴
➖ بنابر نَقلی دیگر امام سجاد علیهالسلام فرمودند:
هنگامى كه ما را در خرابه شام قرار دادند، در آنجا انواع رنجها و سختیها را بر ما روا داشتند...
🔻روزى عمّهام زينبکبری سلاماللّهعلیها را دیدم که ديگى بر روى آتش نهاده است.
گفتم: عمّه جان! اين ديگ چيست؟
عمّهام فرمودند: كودكان گرسنهاند... خواستم به آنها وانمود کنم كه برايشان غذا مىپزم و بدين وسيله آنان را آرام کنم...
📚بحرالمصائب ج۴ (نسخه خطی)
📚ریاحین الشریعه ج۳ ص۱۸۵
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
خیال کن که همان نازدخترم مثلا...
خوش آمدی، گله ای نیست، بهترم مثلا...
شبیه قبل نشستی برابرم، مثلا...
خیال میکنم اصلا مدینه ایم هنوز
بهشت چادر زهراست بسترم مثلا
دوباره مثل گذشته کشیده ای بابا
خودت به دست خودت شانه بر سرم مثلا
نسوخته ست، نه...امشب به پات می ریزم
خیال کن که همان نازدخترم مثلا...
بگو: فدای سرت، گوشواره گم شده است
بگو دوباره برای تو می خرم...مثلا
خیال میکنم انگشتر تو پیش عموست
تو هم خیال کن آنجاست زیورم مثلا
اگر شکسته ام و زخم خورده، چیزی نیست
خمیده قدّم و هم سنّ مادرم مثلا
خیال کن که رقیه زمین نخورده پدر
خیال کن که سر دوش اکبرم مثلا...
کبود نیست کمی خاکی است صورت من
نرفته دست کسی سوی معجرم مثلا
تو فکر کن مثلا عمه را کتک نزدند
مراقب است عموی دلاورم مثلا
شبی که گم شدم و بین دشت جا ماندم
نخورد ضربه ی محکم به پیکرم مثلا
به قصد کشت کسی خواست تا مرا بزند
ولی رسید به دادم برادرم مثلا...
به روی نیزه کنار تو دید یک سر را
رباب گفت که خوابیده اصغرم مثلا...
شاعر: مجید تال
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
Shab05Safar1401[03].mp3
7.89M
🎧 خیال کن که همان ناز دخترم مثلا... (روضه)
🎤 بانوای : حاج میثم مطیعی
#کربلا
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
دردانهای ست دختر ارباب عالمین
وقت نماز، مونس سجّاده حسین...
نقل کرده اند:
حضرت رقيه "سلام الله علیها" هر روز سجاده امام حسین "علیهالسلام" را میانداخت و آن حضرت هم نماز میخواند.
غروب #عاشورا هم به عادت هر روز سجاده پدر را انداخت و منتظر نشست که بابایش بیاید.
ناگاه شمر داخل خیمه شد.
آن نازدانه فرمود:
هَل رَأَیتَ أَبي؟
▪️ای مرد! آیا پدرم را دیده ای؟
نانجیب شمر به غلامش گفت:
این طفل را زجر بده.
غلام حرکتی نکرد.
یک مرتبه خود شمر جلو آمد وچنان سیلی به صورت آن نازدانه زد که عرش خدا به لرزه درآمد.
📚 مقتل سرورالمومنین(نسخه خطی)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اینسینه سرشار از درد و داغــــــه
صـاحب عـزامون شــــــاهچـــــــراغِ
🎤 حاج مهدی رسولی
#شاهچراغ
#ایران_تسلیت
#شیراز_تسلیت
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زائرانی که به خاک ایران بوسه میزنند
اینجا مرز دلدادگی،میرجاوه استان سیستان و بلوچستان
#کربلا
#اربعین
#امام_حسین (ع)
@sedaye_balochestan
✍
حضرت رقیه (سلام الله علیها)
سر مطهّر را در طشت نهادند و رو به خرابه آوردند، و در حالي كه پرده بر روي آن سر بود، در حضور آن مظلومه نهادند، پرده را برداشتند. آن معصومه چون متوجّه سر پدر شد، «فَانْكَبَّتْ عَليهِ تقَبَّلُهُ و تَبْكي و تَضربُ علي رَأسُها و وَجْهِها حَتّي امْتَلأَ فَمُها بِالدَّم»
«خود را بر آن سر انداخت و صورت پدر را مي بوسيد و بر سر و صورت خود مي زد تا اينكه دهانش پر از خون شد».
و در «منتخب» آمده است كه او پدرش را مخاطب قرار داده مي فرمود:
«يا أبَتاهُ، مَنْ ذَاالَّذي خَضبكَ بِدِمائكَ»
«پدر جان، كي صورت منوّرت را غرق خون ساخته؟»
«يا أبتاهُ، منْ ذَا الَّذي قَطع و ريدَيْكَ!»
«پدر جان، چه كسي رگهاي گردنت را بريده است؟»
«يا أبتاه، منْ ذا الَّذي أيْتمني علي صغر سِنّي»
«پدر جان، كدام ظالم مرا در كودكي يتيم كرده است؟»
«يا أبتاهُ، منْ لِلْيَتيمة حتّي تَكْبُر»
«پدرجان، كي متكفّل يتيمه ات مي شود تا بزرگ شود؟»
«يا أبتاهُ، منْ للنّساءِ الحاسرات»
«پدر جان، چه كسي به فرياد اين زنان سر برهنه مي رسد؟»
«يا أبتاهُ، منْ للْأَرامِلِ المسْبيّاتِ»
«پدر جان، چه كسي دادرسي از اين زنان بيوه و اسير مي كند؟»
«يا أبتاهُ، منْ للْعيونِ الْباكياتِ»
«پدر جان، چه كسي نظر مرحمتي به سوي اين چشمهاي گريان (ما كند كه شب و روز در فراق تو گريه) مي كند؟»
«يا أبتاهُ، مَنْ لِلضّايعاتِ الْغريبات»
«پدرجان، كي متوجّه اين زنان بي صاحب، غريب خواهد شد؟»
«يا أبَتاهُ، مَنْ لَلشُّعورِ الْمَنْشورات»
«پدرجان، كي از براي اين موهاي پريشان خواهد بود؟»
«يا أبتاهُ، منْ بَعْدكَ واخَيْبَتاهُ»
«پدر جان، بعد از تو داد از نا اميدي!»
«يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ»
«پدر جان، بعد ا زتو داد از غريبي و بي كسي!»
«يا أبتاهُ، لَيْتني كُنت لَك الْفِداء»
«پدر جان، كاش من فداي تو مي شدم»
«يا أبتاهُ، لَيْتني كَنت قَبل هذا الْيَومِ عمياءَ»
«پدر جان، كاش من پيش از اين روز كور شده بودم، و تو را به اين حال نمي ديدم»
«يا أبتاهُ، لَيْتني وُسدتُ الثَّري و لا أري شَيبكَ مُخضَّباً بِالدّماء»
«پدر جان، كاش مرا در زير خاك پنهان كرده بودند و نمي ديدم كه محاسن مباركت به خون خضاب شده باشد»
آن معصومه نوحه میكرد و اشك ميريخت تا آن كه نَفَس او به شماره افتاد و گريه راه گلويش را گرفت، مثل مرغ پركنده، گاهي سر را به طرف راست مينهاد و ميبوسيد و بر سر ميزد، و زماني به چپ ميگذارد و میبوسيد...
🥀 پس آن نازدانه لب بر لب پدر نهاد، زمان طويلي از سخن افتاد گريست «فَناديِ الرَّأسُ بِنْتَهُ، إليَّ إليَّ، هَلُمّي فَأنا لَك بِالانْتظار. فغُشيَ عليها غشْوةً لمْ تُفقْ بعدها، فحرَّ كوها فَإذا هيَ قدْ فارقتْ روحها الدُّنيا...»
🥀 «آن رأس شريف دختر را صدا كرد كه به سوي من بيا، من منتظرت هستم، او غش كرد و ديگر به هوش نيامد، چون او را حركت دادند متوجّه شدند كه روح شريفش از بدن مفارقت كرده و به خدمت پدر شتافته است»
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بابا حسین دوست داری حجابمو.....
🔹با نوای #حاج_مهدی_سلحشور
🔹ما راه خود را از روضه های #کربلا پیدا می کنیم، شاید خیلی ها اینگونه فکر کنند تا وقتی مسائل اقتصادی حل نشده نباید به مسائلی فرهنگی ای چون #حجاب بپردازیم ، اما آنچه که از کربلا آموختیم این است که در مسیر شام حضرت زینب سلام الله علیها به محض اینکه یک نفر دوستدار اباعبدالله به ایشون گفت که چه کمکی از دست من بر می آید ، خانم در خواست آب و غذا یا شکنجه ی کمتر نکردند فقط یه جمله گفتند که عبارت است از اینکه هر چه قدر پول داری برای ما پوشش تهیه کن و بگو این سر ها رو جلوتر ببرند تا مردم کمتر به ما نگاه کنند...
امروزه هم اگر الگوی مان کربلاست در هیچ شرایطی حتی شرایط بد اقتصادی تساهل و تسامح در مقوله ی فرهنگ راه ندارد...
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روضه حضرت رقیه (سلام الله علیها)
🎤کربلایی سیدرضا نریمانی
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
بی تابی شدید حضرت امّ کلثوم علیهاالسلام بعد از شهادت حضرت رقیه عليهاالسلام و علّت آن...
نقل کرده اند:
گريه و جزع و فزع حضرت ام کلثوم علیهالسلام بعد از شهادت حضرت رقیه عليهاالسلام از همه مخدرات و زنان، بيشتر بود و در آن مدتی که مخدرات را در خرابه نگه داشته بودند، آن بانوی مکرمه از داغ حضرت رقیه سلام الله علیها آرام و قرار نداشت.
روزی زينب کبری عليهاالسلام به حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمود:
همه ما داغ دار رقیه هستیم؛اما تو گونه ای دیگر جزع و فزع داری!؟
حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمود:
خواهرم! یک روز عصر همراه با رقیه عليهاالسلام در کنار این خرابه ایستاده بودیم.
بچه های اهل شام، یکی یکی از کنار خراب رد می شدند و بعد به سمت خانه هایشان می رفتند.
فَكانَ بَعضُهُم يَقِفُ بِبَابِ الخَربةِ لِلتَّفَرُّجِ عَلَينا ثُمَّ يَذهَبُ
▪️برخی از آنان، کنار خرابه ایستاده و با مسخره کردن اطفال ما، شادمانی میکردند و بعد میرفتند.
در همان ساعت بود که رقیه عليهاالسلام رو به من کرد و گفت:
عمه جان! این اطفال به کجا میروند؟
گفت:به خانه هایشان و نزد پدران و مادران شان.
در آن هنگام رقيه عليهاالسلام به من گفت:
عَمَّةُ! و نَحنُ ليسَ لَنا مَنزلٌ وَ لَا مَأوَىٰ غيرَ هَذهِ الخَربةِ؟
▪️پس منزل و خانه ما کجاست عمّه!؟ ما منزل و مأوایی غیر از این خرابه نداریم؟!
بعد حضرت ام کلثوم عليهاالسلام به زینب کبری سلام الله علیها فرمودند:
خواهرم! هر وقت این کلام رقیه عليهاالسلام به یادم می آید دیگر نمیتوانم جلوی اشک و گريه ام را بگیرم.
📚مقتل الحسين عليه السّلام(بحرالعلوم) ص۲۹۴
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
حجاب استایلها درحال غارت پوشش زن مسلمان هستند / میگویند #چادر را بگذارید کنار و برای پیادهروی #اربعین عبا بپوشید
خبرگزاری فارس در مطلبی با انتقاد از جولان «حجاباستایلها» در فضای مجازی نوشت:
این گروه قرار بود مروج #حجاب و پوششهای اسلامی باشند و سبک زندگی اسلامی را تبلیغ کنند اما حالا درحال غارت پوشش زن مسلمان هستند. این خبرگزاری، تبلیغ پوشیدن «عبا» به جای «چادر» توسط عوامل فضای مجازی را اقدام دشمن خواند و افزود: دشمن از هر راهی که فکرش را بکنید وارد میشود تا مقدسات دین را از ما جدا کند ما نیز باید با این حربه مقابله و دشمن را مغلوب کنیم.
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
وقتی که سر مطهر سیدالشهدا علیهالسلام از میان طشت طلا بلند شده و رو به خرابه میکند...
طاهر بن حارث(عبدالله) دمشقی گوید:
شبی در کنار یزید نشسته بودم و سر مطهر امام حسین علیه السلام در میان طشت طلا پیش را روی یزید بود.
یزید خوابش برد؛ پاسی از شب گذشت که به یک باره صدای شیون و ناله زنان از خرابه بلند شد.
در همین هنگام دیدم که سر حسین علیه السلام به اندازه یک نیره از زمین بلند شد و مانند ابر بهاری گریان بود و میفرمود:
اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ اَولادُنا و اَکبادنا و هَؤُلَاءِ اصحابنا
▪️خدایا! اینان فرزندان و پاره های جگر و یاران ما هستند.
راوی گوید:
لرزه بر اندام من افتاد و شروع به گریه کردم و از شدت فریاد و شیون زنان و بچه ها، یزید بیدار شد.
سر مطهر همچنان در میان هوا ایستاده بود و رو به یزید کرد و فرمود:
ای یزید! من با تو چه بدی کرده بودم که به من این همه ظلم کردی!؟
خدایا! انتقام مرا از یزید بگیر.
لرزه بر اندام یزید افتاد و پرسید:
صدای ناله و گریه برای چیست؟
گفتند:
دختر حسین علیه السلام از خواب بیدار شده و بهانه پدرش را گرفته است.
یزید بسیار به خشم آمد و گفت:
حال که مرا چنین ناراحت کرده و از خواب و استراحت انداخته اند، کاری میکنم که داغ دلشان تازه شود و دوباره آتش بگیرند.
یزید میخواست دل اهلبیت علیهم السلام را بیشتر بسوزاند و إلّا خوب میدانست که دل دختر بچه با دیدن سر پدرش، بیشتر آتش میگیرد.
پس رو به غلامان خودش کرد و گفت:
سر حسین علیه السلام را ببرید و جلوی آن دختر بیندازید...
📚تذکرة الشهداء ص٣٣١
📚ریاض القدس خطی ج٢ص٣٢٣
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استقبال از زائران مشایه اربعین امام حسین در خیابان السعدی در بصره
#پیاده_روی_اربعین
#اربعین
#کربلا
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
◼️ نشانی و شماره تماس سرکنسولگریها و سفارت ایران در عراق
▪️ این نشانیها را با خود داشته باشید تا اگر مشکلی در عراق برای شما یا همسفرانتان پیش آمد، به آنها مراجعه کنید
#کنسولگری
#کربلا
#اربعین
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313
✍
خونی که هیچ گاه از جوشش نمیافتد...
وقتی که حضرت رقيه سلام الله علیها، وقتی سر مقدس سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام را از طشت بلند کرده و در بغل گرفت، گاهی طرف راست صورتش را بر محاسن پر از خون پدر میگذاشت؛ گاهی طرف چپ صورتش و محاسن پر خون پدرش را میگرفت و زار زار میگریست.
و کُلّما مَسَحَتْ الدّمَ مِن شَیبِهِ اِحمَرَّ الشّیبُ کَما کانَ اَوّلا
▪️ هر چقدر خون ها را از محاسن پدرش پاک میکرد، باز محاسن سیدالشهدا علیه السلام از خون رنگین میشد.
فَوَضَعَت فَمُها عَلَی فَمهِ الشریف و بَکَت بُکاءا شدیدا
▪️پس دهانش را بر روی دهان مبارک پدرش نهاد و گریه شدیدی کرد.
ناگهان سر مطهر به سخن درآمد و فرمود:
اِلیَّ اِلیَّ هَلُمّی فَاَنا لکِ بالانتظار
▪️دخترم! بیا بیا پیش من، که من در انتظار توأم.
حضرت رقيه سلام الله علیها چون این صدا را شنید،
فَغشیَ عَلیها غَشوَةً لَم تَفِق بَعدَها
▪️طوری بیهوش شد که از نفس افتاد و دیگر به هوش نیامد.
فَحَرّکوها فَإذاً فارَقتْ روحُها مِن الدنیا
▪️مخدّرات آمدند و او را هر چه تکان دادند، دیدند که روحش از این دنيا مفارقت کرده است.
📚 ریاض القدس، نسخه خطی ج٢ص٣٢٣
#امام_حسین (ع)
#حضرت_رقیه (س)
#شهادت_حضرت_رقیه (س)
به کانال آموزش مداحی / اشعار اربعین بپیوندید
👇👇👇👇👇
@madahi313