پناهیان 1 تحلیلی.mp3
1.74M
#روضه ورودبه کربلا
#استادپناهیان
#ورود به کربلا
#مداحی و#سینه زنی
زمکه آمدن گلها، ی سرخ باغ ثارالله
فداییان راه دین عزیزان رسول الله
حسین جانم جسین جانم، حسین جانم جسین جانم
صدای وا حسینا در همه ارض و سماوات است
به جنت خون دل فاطمه آن مادر سادات است
حسین جانم جسین جانم، حسین جانم جسین جانم
شود در این زمین آن یادگار ساقی کوثر
گل ام البنین عباس کنار علقمه پرپر
حسین جانم جسین جانم، حسین جانم جسین جانم
بود در بین این قافله یک کودک دردانه
که گردد قتلگاه این سه ساله کنج ویرانه
حسین جانم جسین جانم، حسین جانم جسین جانم
دو دسته گل در این صحرا ی سوزان می شوند پرپر
یکی شبه رسول هاشمی دیگر علی اصغر
حسین جانم جسین جانم، حسین جانم جسین جانم
#حاج مهدی خرازی
سروده های خرازی ص 433
#زمینه#مداحی وسینه زنی
#ورود به کربلا
گریه کنم از غم تو - های های های های
(نوحه کنم با دم تو - های های های های)۲
*
نوحه و دم می رسد هردم به گوش
شال عزا میزنم امشب به دوش
سینه زن مجلس روضه برو
پیرُهن مشکی خود را بپوش
ماه خون خداست - ای وای
(همه جا کربلاست - ای وای)۲
دوباره بیرق و - دوباره روضه و - دوباره شور و شین
(سلام بر علم - سلام کربلا - سلام بر حسین)۲
گریه کنم از غم تو - های های های های
نوحه کنم با دم تو - های های های های)۲
*
بانگ عزا از همه جا می رسد
فصل غم کرب و بلا می رسد
عالم و آدم همه در شور و شین
قافله ی خون خدا می رسد
دم واغربتاست - بر لب
(به زمین پا گذاشت - زینب)۲
به دشت کربلا - به وادی بلا - رسیده قافله
خدا نذاره بیــ/ـن ما و تو حسین - یه لحظه فاصله
علت این سینه زنی - خواهر توست خواهر توست
روضه فقط دلشوره ی - خواهر توست خواهر توست)۲
گریه کنم از غم تو - های های های های
(نوحه کنم با دم تو - های های های های)۲
***
گفت که این وادی غم ها، کجاست؟
علت دلواپسی ما ، کجاست؟
گفت که خیمه بزنید عاشقان
آنکه شود همسفر ما کجاست؟
قتلگاه و منا - اینجاست
(راه سمت خدا - اینجاست)۲
هر کسی عاشقه - شهادته بیاد - به زیر این عَلَم
ایشالله اسممون - نوشته شه یه روز - مدافع حرم
قافله پر از تب و تاب - می رسد می رسد
(رقیّه و طفل رباب - می رسد می رسد)۲
گریه کنم از غم تو - های های های های
(نوحه کنم با دم تو - های های های های)۲
شاعر : وحید ولوی
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#واحد#سینه زنی #ورود به کربلا#شب دوم
نالد زمین و آسمان - می آید از ره کاروان (ای وای۴)
روضه بخوون واغربتا - زینب رسیده کربلا (ای وای۴)
(پر از اضطرابه - وجود ربابه)۲
در این وادی خشک و گرمای سوزان
چرا خیمه برپا کنی ای حسین جان
چه صحرای نام آشنایی که زینب
(شده سینه اش تنگ و قلبش پریشان)۲
سالار زینب حسین۴
*
پر شد تمام آسمان - از ناله های عرشیان (ای وای)۲
آمد سه ساله دختری - با قلب مضطر خواهری (ای وای)۲
(قرار خدا با - حسینش همین جا)۲
جدا می شود سر ز پیکر همین جا
رها می شود بی کفن ، تن به صحرا
همین جا به پیش دو چشمان خواهر
(سر یک برادر رود روی نی ها)۲
سالار زینب حسین۴
*
فریادِ وامحمدا - پیچیده در کرب و بلا (ای وای)۴
این وعده گاه عاشقاس - قربانگه خون خداست (ای وای)۴
(هر آنکس که خواهد - حسینی بماند)۲
خودش را به کرب و بلا می رساند
که از قافله لحظه ای جا نماند
کسی که جدا مانده از کاروانش
(قیامت همیشه، به حسرت بماند)۲
سالار زینب حسین۴
شاعر : وحید ولوی
#تک ضرب#ورودبه کربلا#شب دوم
من اومدم تو این غبار من اومدم به این دیار
من اومدم ببین خدا من اومدم سر قرار
من اومدم ولی تنها نه قبیلم و برات اوردم
من اومدم ولی با زینب عقیلم و برات اوردم
قرارمون از عالم ذره که سر من و خولی ببره
قرارمون از عالم ذره پیرنم و نامردی ببره
یأیها الذین ءامنوا أوفوا بالعقود
*********
من اومدم با اکبرم من اومدم با اصغرم
من اومدم میخوام خدا تو راه تو بره سرم
من اومدم مثه ابراهیم ذبیحم و برات اوردم
طفل رباب روی دستامه مسیحم و برات اوردم
قراره علی که جون منه روی خاکا دست و پا بزنه
قراره دلم اتیش بگیره شیرخواره رو دست من بمیره
یأیها الذین ءامنوا أوفوا بالعقود
*********
من اومدم دم فرات با همه مخدرات
من اومدم که خواهرم بشه اسیر دشمنات
من اومدم که سر زخمی ببینه از بالای نیزه
که چیجوری میزنه خولی سه سالم و به پای نیزه
قرار سر من جدا بشه قاری روی نیزه ها بشه
قراره جلو چشم خواهرم بیفته زیر و دست و پا سرم
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#روضه#شب دوم محرم#ورود به کربلا
#حاج محمودکریمی
شبنم گل لطیف تره از قطره های بارون
لطیف تر از شبنم گل کوثر گریه هامون
داغ چشامون زخم صدامون زندگی بی عشق مرگ برامون
گل میگیره غبارش و با قطره های شبنم
برای شستن گناه من اشکام و میارم
طراوت عشق تگرگ ماتم چه حسی داره ماه محرم
ای خوش به حال اون که سر گذاشت به پای یارش
با دست پر خون دلش و گذاشت تو کوله بارش
هر کسی عشق دار و ندارش دیدن مولاست اخر کارش
خیلی هوا گرمه شنا داغه از اسمون اتیش می باره
اما دلای گرم تر از عشق پیش خدا گرمی بازاره
پیشونی ماه از عرق خیسه از کنج ابرو اب میریزه
مادر با دستاش نم نم بارون رو پلک طفل خواب میریزه
پاها که تو رملا فرو میرن اسبایی که اروم می تازن
این رد پاهایی که معلومه اینده دنیا رو می سازن
باید برقصه با نسیم گرم اون پرچمی که رنگ اتیشه
پرچم نشونی قبیلست و یه ماجرای داغ در پیشه
همپای کشتی نجات خلق مثل یه قایق کشتی نوحه
کشتی دلها کشتی عشقه پیشونی کشتی مثه کوهه
پیشونی کشتی عمو عباس دریایی از غم ها رو میشکافه
تا قافله عباس رو داره دریا چه ارومه هوا صافه
کشتی به ساحل میرسه اما دل تو دل بی تاب خواهر نیست
دستاش شبیه بید می لرزه هر وقت میبینه برادر نیست
می گفت از وقتی که اینجاییم افتاده تو خیمه عجب شوری
دلشوره می افته به سر تا پا وقتی که می بینم ازم دوری
کاشکی همین امروز برگردیم اونجا که جدم گفته بود اینجاست
اونجا که تو از اسب میفتی گل های ما میشه کبود اینجاست
ناقه که زانو زد علی اکبر گلبوسه رو دستای بانو زد
زینب که پایین اومد از محمل جای رکاب عباس زانو زد
امروز زینب با شکوه اومد فردا بدون همسفر میره
امروز همراه حسین اومد فردا به کوفه با یه سر میره
امروز لبخند امیدی رو رو صورت مهتاب میبینه
روز دهم جسمی به روی خاک انگار داره خواب میبینه
می¬بینه فردا اب ممنوع و از تن جدا دستای سقاش و
میبینه اکبر با قد رعناش پیش نگاهش اربا اربا شد
میبینه اصغر اب میخواد و همراه باباش میره تا میدون
میگه رباب اقا برو اما ابی نبود بچم رو برگردون
میبینه تیغ کند و رو حنجر میبینه گودال اومده مادر
میبینه که خنجر نمی بره از پشت با ضربه جدا شد سر
میبینه تو اتیش یکی میگه که سوخت از پا تا سرم عمه
میبینه تو اتیش یکی میگه ای وای عمه معجرم عمه
ما که مردیم خسته راهیم بچه ها را پیاده کن عباس
بچه ها را پیاده کردی بعد طرف اب اراده کن عباس
تا تو مشک پر اب میاری گرم بازی شوند اطفالم
دل شش ماهه ام به تو گرم است تو که هستی چقدر خوشحالم
تا تو هستی سه ساله میخندد گل زیبا به اب شاداب است
طفلکی دخترم نیم داند خبر داغ قحطی اب است
دست دارد به دست اکبر و تو به گمانش هنوز مهمانیم
طفلکی دخترم نمیداند من و تو پیششان نمیمانیم
طفلکی دخترم نیمداند روی نی میرود سر ت و من
در غیاب تو و علی اکبر چقدر حار میشود دشمن
طفلکی دخترم گمان کرده پیشواز امدند این مردم
اه سیلی که خورد میگوید عمه خیلی بدند این مردم
یک شباهت رقیه دارد و تو وقت افتادن از روی مرکب
تو به دست بریده میفتی او به دستان بسته نیمه شب
طفلکی دخترم نمیداند بیش از این میشود چو مادر من
روی و مویش شود پر از خاک و باز میگردد از پی سر من
مادرم هم به روی خاک افتاد گونه هایش ترک ترک شده بود
بر رخ مادرم خودم دیدم نقش دیوار و دست حک شده بود
@rozevanoheayammoharramsoghandi
#واحد#شب دوم محرم #ورود به کربلا
#حاج میثم مطیعی
از امشب که این خیمه ها برپاست
دگر تا ابد کربلا برپاست
بیاید هر آنکس دلش با ماست
هر آزاده ای هر سوی دنیاست
بیاید هر آنکس گذشت از سر
شهادت بود سرگذشت ما
نیاید هرآنکس که در جانش
بود ذره ای حبّ این دنیا
نه جای آرامش است، نه تسلیم و سازش است
بگو تا که شیران عالم بیایند
فقط مردان جهاد، فقط اهل عدل و داد
ستم ناپذیران عالم بیایند
مردانی که ، حتی اگر بمیرند
هرگز هرگز ، ذلت نمیپذیرند
از دست خصم ، امان نامه نگیرند
یا ثارالله حسین عزیز زهرا
@rozevanoheayammoharramsoghandi