eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
YEKNET.IR - vahed - mirdamad - shabe 5 muharram 1402 .mp3
4.6M
🎙 🔊 💔 خدا کنه که عمه جون نبینه که صورت عمو روی زمینه . ببین که راه نفسش رو بستی بی حیا پاتو وردار از رو سینه . تو معرکه هلهله بود و فریاد تیر سه شعبه که به سمتت افتاد . اونی که عمامه رو از تو دزدید برا چی وایساده دیگه چی می خواد . عجب قیامتی تو قتلگاهته جماعتی . هنوز تو زنده ای ولی شروع شده چه غارتی . هوا نمونده که نفس بگیرم باید تنت رو روی دست بگیرم . عمو اجازه بده تا از اینا عبای پیغمبرو پس بگیرم . به سمت خیمه هاست هنوز نگاهت آخه کجا بره خواهر بی پناهت . گفتی که تشنه ای ولی یه نامرد آبو می ریزه دور قتلگاهت . رسیده مادرت نشسته بالا سر پیکرت . رسیده قاتلت می خواد چیکار کنه با حنجرت .. دعوا شده برا بریدن سرت 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
YEKNET.IR - zamine - shabe 5 muharram 1400 - moghaddam.mp3
7.67M
🎙 🔊 💔 رها کن عمه دستمو، ببین گیر افتاده عموم هر جوریه باید برم، نذار بریزه آبروم بذار برم تو قتلگاه، تا برسم به آرزوم آه عمه ببین چقدر عموم غریبه افتاده رو زمین خَدِّ التریبه اگه که دیر کنم شیبُ الخضیبه درسته که علمداری نداره بذار برم نگن یاری نداره فکر نکنن طرفداری نداره آه جانم عمو، جانم عمو ... تورو خدا بذار برم، عمه رومو زمین نزن حالا که توی خیمه‌ها، کسی نمونده غیر من نگاه به سنِ من نکن، تو رگمه خون حسن آه نمی‌ذارم عموم تنها بمونه وسط لشکر اعداء بمونه تنش به زیر دست و پا بمونه شلوغِ قتلگاه عمو رسیدم تا که صدای نالتو شنیدم خطر راهو به جونم خریدم آه جانم عمو، جانم عمو ... با اینکه دستمو عمو، نمی‌تونم تکون بدم می‌خوام که جنگیدنمو‌ من به بابام نشون بدم چی بهتر از اینکه عمو، تو بغل تو جون بدم آه من اومدم برات جونم فدا شِه تا نذارم سر از تنت جدا شِه بالا سرت عمو دعوا بِپا شه فدا سرت اگه سرم شکسته شبیه مادرت پَرم شکسته عمو تموم پیکرم شکسته آه جانم عمو، جانم عمو ... 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دودمه شب پنجم محرم پاسخ هل من معینت آمدم کاری کنم              شاه رایاری کنم بی زره مانندقاسم آبروداری کنم دودمه شب پنجم محرم ( حضرت عبداله ع ) آخرین حاجی ام و آمده ام قربانگاه                 لک لبیک عمو حسن کوچک این دشت منم عبداله دودمه شب پنجم محرم ( حضرت عبداله ع ) می رسد از قتلگاهت ناله های فاطمه              ای عمو جانم حسین دست من از تن جدا شد مثل شاه علقمه دودمه شب پنجم محرم ( حضرت عبداله ع ) یادگار مجتبی می زد عمویش را صدا                     قلب عمه پاره شد در میان قتلگه شد دست او از تن جدا 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج منصور ارضی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِی حق تعالی روز اول آفریدم با حسین مکتب توحید حق را برگزیدم با حسین با حسین بن علی سرمایه دار عالمم دست از دنیا و اهل آن کشیدم با حسین برکت این زندگی هم از محرم شد شروع می شود تحویل ، هر سال جدیدم با حسین سجده روی تربت او پرده ها را زد کنار تا کجاها که نمی دانم رسیدم با حسین گریه کردن، روضه خواندن، نوکری، سینه زدن طعم های بی نظیری را چشیدم با حسین نوکری را از پدر آموختم، یادش بخیر نوکری کردم، فراوان خیر دیدم با حسین هر کسی دنبال شادی بود نوش جان او بی خیال دیگران ، من غم خریدم با حسین کار او را من اگر بر خود مقدم ساختم روز محشر ، نزد زهرا روسپیدم با حسین قطرۀ اشکِ عزایش شست و شویم می دهد بعد هیئت، باز انسانی جدیدم با حسین تا که بین سینه ام گرمای حبش حاکم است هر نفس، هر لحظه در حکم شهیدم با حسین کاش می شد تیرها را دفع می کردم از او تا که در محشر بگویم چون سعیدم با حسین روز و شب گریان آن جسم مقطع گشته ام از هر آنچه غیر گریه ، دل بریدم با حسین سخن اهل عشق این سخن است کربلا در احاطۀ حسن است هر کسی رو به کربلا کرده باطناً رو به مجتبی کرده بزم ما را حسن فراهم کرد او حسین را عزیزِ عالم کرد این همه مجلسِ مصیبت ها پرچم یا حسینِ هیئت ها خیرها را به ما حسن داده او به ما اذنِ سوختن داده میوۀ نور میدهد شجرش ای به قربانِ هر دو تا پسرش با حسن جانِ تازه میگیرم امشب از او اجازه میگیرم که بگویم زِ جلوۀ آن ماه مددی یا جناب عبدالله یازده سال‌س صف شکن است پس یتیم حسن خودش حسن است دست آورده جای شمشبرش همه مات، ماتِ تکبیرش حق شده پیش هو بزرگ شده این پسر با عمو بزرگ شده شیرخواره بود بالاسرِ آقامون امام حسن ابی عبدالله داره گریه میکنه .. قاسم و دیگران ایستادن این بچه هم بغلِ عموِ .. سفارش کربلا رفتنِ این بچه ها رو امام حسن کرد .. از اول با عمو و عمه ش بزرگ شده .. انقدر عظمت داره، انقدر عقلش کامله .. وقتی بالای تل زینبیه فرمود عمه جان عموم افتاده رو زمین «والله لَا أُفَارِقُ عَمِّي» .. من یه لحظه ام از عموم غافل و فارق نمیشم .. دست رو بسته بود حضرت به دستِ عمه با پارچه ای .. چنان دست عمه رو رها کرد رسید بالاسرِ عموش ( شنیدید ) فرمود پاشو بریم زخم های بدنت رو تو خیمه مرهم بزارم .. یه وقت دید سایۀ یه نانجیبی اومد بالاسرش .. شمشیر رو بالا آورد حضرت صدا زد وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي ؟.. دیگه وقت نشد حمله کنه .. فقط این دستِ کوچکش رو آورد جلو .. دست به پوست آویزان شد .. از روی تل خدا خدا میکرد عمویش را فقط صدا میکرد چه عمویی میانِ چند سپاه تشنه ای در میانِ قربانگاه صحنه را تا که دید گفت حسین دستِ خود را کشید گفت حسین حسن کربلا به جان آمد پا برهنه دوان دوان آمد آمد و دید گریه بی اثرست یک نفر روی سینۀ پدر است پاره پاره شده‌ست پیرهنش میزند با قلاف بر دهنش بند بندِ تنش گسسته شده نیزه ها در تنش شکسته شده داد زد ای عموی خون جگرم غم نخور من برای تو سپرم چشم بر سمتِ خیمه گاه ندوز دستِ ناقابلم که هست هنوز میدهم دست در برابرِ تو تا بلا دور باشد از سرِ تو دیدی آخر تنم زِ عشقت سوخت تیر من را به جسم تو میدوخت حرمله اومد جلو .. تا نزدیک شد، عبدالله هم تو بغلِ عموِ .. چنان با تیر سر این بچه رو تو دامن عمو جدا کرد .. آی حسین .. قربانی عشقِ شاهِ کربلایم از نسلِ کریمم پورِ مجتبایم مجنون تو بودم از روزِ ولادت مست و بی قرارم از جام شهادت واویلا عمو جان .. مانده از مدینه بغضی در گلویم می آیم زِ خیمه امدادِ عمویم رویِ سینۀ تو با خون دیده بسته مثله مادرِ تو دستم را شکسته واویلا عمو جان .. 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @madahi_moharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا