eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
133 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
ششم محرم قاسم علیه السلام استادهاشمی نژاد دوتا بدن کربلا برعکس هم شدند. یکی بدن عباس بود. وقتی علامه ی بحرالعلوم معماری را طلب کرد گفت برو تو سردآب قبر عمویم عباس ، میخواهم قبر را مرمت کنم . ببین چه لوازمی میخواهد . رفت تو سرد و بیرون آمد. به بحرالعلوم گفت آقا تو سردآب قبر یک بچه ی کوچک پیدا کردم. فرمودند همان قبر عمویم عباس است. گفت شنیدم عمو جانت خیلی قدش رشید بود .آدمی که قدش رشید است قبرش هم باید رشید باشد، چرا انقدر قبرش کوچک است؟ علامه ی بحرالعلوم بلند بلندگریه کرد . فرمود: فقطَّعوا بالسُّیوفِ ارباً اِربا بدن عمویم را قطعه قطعه کردند. اما بدن قاسم برعکس شده بود. وقتی میدان می رفت ، قدش کوتاه بود نوک شمشیر به زمین گرفته می شد . اما وقتی ابی عبدلله قاسم را از میدان آورد، سینه ی قاسم را به سینه ی خودش چسیانده بود اما پاهای قاسم روی زمین کشیده می شد . بدن زیر سم اسبها بلند شده بود. @rozevanoheayammoharramsoghandi
#شب ششم محرم بن الحسن علیه السلام میجنگم با رجز رو لبم - سرهای دشمنو میزنم من مردی از تبار علی - سرباز لشکر حسنم (من مدافع حریم زینبم من به «عاشق الحسین» ملقّبم تیغ من، تیغ علی مرتضاست در جهادم و همیشه غالبم)۲ (سکناتم فقط حسن - حرکاتم فقط حسن ذکر روی لبم حسین - ضرباتم فقط حسن)۲ من قاسمم، قاسم بن الحسن۳ * میدم در راه خون خدا - هم جون و هم سر و بدنم شاگرد رزم عباسم و - من قاسم پسر حسنم (من نواده ی علی مرتضام نوجوون فاتح کرب و بلام می زنم به قلب دشمن حسین ع ذکر «فاطمه مدد» روی لبام)۲ (ذکر «احلی» اذان من - رجز بر لبان من عموی من امام حسین - پدر من امام حسن)۲ من قاسمم، قاسم بن الحسن۳ * باکی از مردنم نبود - مادر داده به من کفنم گرچه که نوجوان، ولی من - از نسل و ثمر حسنم (هستی ام فدای شاه کربلا قاطعم در نبرد اشقیاء تا بفهمن معنی حقیقیه جمله ی «ألبَلاء للوِلاء»)۲ (به عدو حمله می کنم - در دفاع از ولایتم همه عالم بدونه که - پسر فاطمه منم)۲ من قاسمم، قاسم بن الحسن۳ @rozevanoheayammoharramsoghandi شاعر : وحید ولوی
#شب ششم محرم بن الحسن علیه السلام بیا عمو جان . دل بی تو تنگ است نقل سر من . باران سنگ است بیا بیا ای ماه قاسم . بیا بیا خورشید ماتم یا لیتنا کنا معک (حسین زهرا)(2) (عمو عمو عمو عمو جان ) گفتم یتیمم . سویم دویدند با نیزه ی ناز . مرا خریدند عمو بیا برس به دادم . بیا که از نفس فتادم کسی نیاید . به سوی قاسم . خون میچکد از . گیسوی قاسم هستم تماشایی عمو جان . چرا نمی ایی عمو جانیا لیتنا کنا معک (حسین زهرا)(2) (عمو عمو عمو عمو جان ) هم تارو پودم . گسسته اینجا هم استخوانم . شکسته اینجا بیا که من یاد تو هستم .بیا که داماد تو هستم بگو عمو جان .با ال هاشم به زیر مرکب . گمگشته قاسم منم که زیر دست و پایم . عزیز جان مجتبایم یا لیتنا کنا معک (حسین زهرا)(2) (عمو عمو عمو عمو جان) @rozevanoheayammoharramsoghandi
#شب ششم محرم بن الحسن علیه السلام میثم مطیعی آه ـ گفتی می خوای فدای من شی خواستم نری اما نذاشتی عزیز مجتبا، بمیرم زره به قامتت نداشتی اذن شهادت، از من گرفتی جون عمو رو موقع رفتن گرفتی افتادی از اسب، با گونه بر خاک با خون پاکت عاقبت جوشن گرفتی آه فدای غیرت تو قاسم آه ـ غبار میدون که بشینه از دیدن تو می شه غوغا پاهاتو رو زمین نکش تا نجوشه خون از دل صحرا نذار ببینم، جون دادنت رو نذار ببینم توی خون می زنی پرپر یه بارِ دیگه، بگو عموجان می خوام صداتو بشنوم گل برادر آه فدای غیرت تو قاسم @rozevanoheayammoharramsoghandi
#شب ششم محرم قاسم علیه السلام بند اول پسر برادر من قاسم قاسم قاسم نور دیده تر من قاسم قاسم قاسم خون از چشات میچکه/چه بلایی سرت آوردن خون از لبات میچکه/چه بلایی سرت آوردن چشاتو وا کن عزیزم به من نیگا کن عزیزم منو صدا کن عزیزم چرا پخشی تو این صحرا وااااای نزن پیشم تو دست و پا وااااای شکستن استخون تو وااااای امون از سم مرکب ها وااااای (یادگار برادرم،شدی شبیه مادرم) بند دوم الهی عمو بفدات قاسم قاسم قاسم عسله به روی لبات قاسم قاسم قاسم چون ماهه در خسوفی/چه بلایی سرت آوردن پاشیده از سیوفی/چه بلایی سرت آوردن کی روی سینت دویده موی سرت رو کشیده رنگ از رخ تو پریده قدت هم قد با اکبر وااااای ندارم داغتو باور وااااای پاشو باهم بریم خیمه وااااای که زینب میزنه بر سر وااااای (یادگار برادرم،شدی شبیه مادرم) بند سوم پاشو که بابات اومده قاسم قاسم قاسم کی تو رو با نیزه زده قاسم قاسم قاسم افتادی از صدر زین/چه بلایی سرت آوردن همسطح شدی با زمین/چه بلایی سرت آوردن سوسو نزن ای ستاره بگو عمو با اشاره چرا شدی پاره پاره چرا پخشی تو این صحرا وااااای نزن پیشم تو دست و پا وااااای شکستن استخونه تو وااااای امون از سم مرکب ها وااااای (یادگار برادرم؛شدی شبیه مادرم) شاعر : امیرحسین سلطانی @rozevanoheayammoharramsoghandi
باامام عجل الله تعالی فرجه الشریف بايد بميرم من برای تو، چرا نه؟ آقا غريبی كن، ولی با آشنا نه ما روز و شب حاجت نگفتيم و گرفتيم جايی نديده چشم­هامان كه گدا نه پشتِ درِ اين خانه­ ايم و چَشم بر راه ما را بكُش امّا نگوئی كه شما نه جز ماجرایِ عشق در مقتل نديدم تو ياد دادی تا بگويم جز خدا نه من بالهايم را به دستِ تـو سپُردم من را ببر امّا به غير از كربلا نه بر سينه­ ی خود نامِ زينب را نوشتيم گفتيم آری بر بلا، برادعّا نه زهرا حسينی گفت و ما آتش گرفتيم بنويسمان جز در صفِ ديوانه ها، نه يحيایِ ما را تشنه لب گودال بردند آقا كفن ای كاش بود و بوريا نه در كربلا ديدم هنوز اشک رباب است ديدم عروسِ فاطمه در آفتاب است حسن لطفی @rozevanoheayammoharramsoghandi
حضرت علیه السلام دو دست زیر تنت برده‌ام ولی خالی‌ست جدا شدی ز من از بس جدا جدا شده‌ای پس از صدای نفس‌های مانده در سینه پس از صدای ترک‌ها چه بی صدا شده‌ای به قد کشیدن تو تیغ‌ها کمک کردند گمان کنم به بلندیِ نیزه‌ها شده‌ای من از کمر شده‌ام تا و از تو می‌پرسم سرت چه آمده از بین سینه تا شده‌ای؟ حسن لطفی