eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
ضرب کربلا دوم من اومدم تو این غبار من اومدم به این دیار من اومدم ببین خدا من اومدم سر قرار من اومدم ولی تنها نه قبیلم و برات اوردم من اومدم ولی با زینب عقیلم و برات اوردم قرارمون از عالم ذره که سر من و خولی ببره قرارمون از عالم ذره پیرنم و نامردی ببره یأیها الذین ءامنوا أوفوا بالعقود ********* من اومدم با اکبرم من اومدم با اصغرم من اومدم میخوام خدا تو راه تو بره سرم من اومدم مثه ابراهیم ذبیحم و برات اوردم طفل رباب روی دستامه مسیحم و برات اوردم قراره علی که جون منه روی خاکا دست و پا بزنه قراره دلم اتیش بگیره شیرخواره رو دست من بمیره یأیها الذین ءامنوا أوفوا بالعقود ********* من اومدم دم فرات با همه مخدرات من اومدم که خواهرم بشه اسیر دشمنات من اومدم که سر زخمی ببینه از بالای نیزه که چیجوری میزنه خولی سه سالم و به پای نیزه قرار سر من جدا بشه قاری روی نیزه ها بشه قراره جلو چشم خواهرم بیفته زیر و دست و پا سرم @rozevanoheayammoharramsoghandi
#شب دوم محرم به کربلا محمودکریمی شبنم گل لطیف تره از قطره های بارون لطیف تر از شبنم گل کوثر گریه هامون داغ چشامون زخم صدامون زندگی بی عشق مرگ برامون گل میگیره غبارش و با قطره های شبنم برای شستن گناه من اشکام و میارم طراوت عشق تگرگ ماتم چه حسی داره ماه محرم ای خوش به حال اون که سر گذاشت به پای یارش با دست پر خون دلش و گذاشت تو کوله بارش هر کسی عشق دار و ندارش دیدن مولاست اخر کارش خیلی هوا گرمه شنا داغه از اسمون اتیش می باره اما دلای گرم تر از عشق پیش خدا گرمی بازاره پیشونی ماه از عرق خیسه از کنج ابرو اب میریزه مادر با دستاش نم نم بارون رو پلک طفل خواب میریزه پاها که تو رملا فرو میرن اسبایی که اروم می تازن این رد پاهایی که معلومه اینده دنیا رو می سازن باید برقصه با نسیم گرم اون پرچمی که رنگ اتیشه پرچم نشونی قبیلست و یه ماجرای داغ در پیشه همپای کشتی نجات خلق مثل یه قایق کشتی نوحه کشتی دلها کشتی عشقه پیشونی کشتی مثه کوهه پیشونی کشتی عمو عباس دریایی از غم ها رو میشکافه تا قافله عباس رو داره دریا چه ارومه هوا صافه کشتی به ساحل میرسه اما دل تو دل بی تاب خواهر نیست دستاش شبیه بید می لرزه هر وقت میبینه برادر نیست می گفت از وقتی که اینجاییم افتاده تو خیمه عجب شوری دلشوره می افته به سر تا پا وقتی که می بینم ازم دوری کاشکی همین امروز برگردیم اونجا که جدم گفته بود اینجاست اونجا که تو از اسب میفتی گل های ما میشه کبود اینجاست ناقه که زانو زد علی اکبر گلبوسه رو دستای بانو زد زینب که پایین اومد از محمل جای رکاب عباس زانو زد امروز زینب با شکوه اومد فردا بدون همسفر میره امروز همراه حسین اومد فردا به کوفه با یه سر میره امروز لبخند امیدی رو رو صورت مهتاب میبینه روز دهم جسمی به روی خاک انگار داره خواب میبینه می¬بینه فردا اب ممنوع و از تن جدا دستای سقاش و میبینه اکبر با قد رعناش پیش نگاهش اربا اربا شد میبینه اصغر اب میخواد و همراه باباش میره تا میدون میگه رباب اقا برو اما ابی نبود بچم رو برگردون میبینه تیغ کند و رو حنجر میبینه گودال اومده مادر میبینه که خنجر نمی بره از پشت با ضربه جدا شد سر میبینه تو اتیش یکی میگه که سوخت از پا تا سرم عمه میبینه تو اتیش یکی میگه ای وای عمه معجرم عمه ما که مردیم خسته راهیم بچه ها را پیاده کن عباس بچه ها را پیاده کردی بعد طرف اب اراده کن عباس تا تو مشک پر اب میاری گرم بازی شوند اطفالم دل شش ماهه ام به تو گرم است تو که هستی چقدر خوشحالم تا تو هستی سه ساله میخندد گل زیبا به اب شاداب است طفلکی دخترم نیم داند خبر داغ قحطی اب است دست دارد به دست اکبر و تو به گمانش هنوز مهمانیم طفلکی دخترم نمیداند من و تو پیششان نمیمانیم طفلکی دخترم نیمداند روی نی میرود سر ت و من در غیاب تو و علی اکبر چقدر حار میشود دشمن طفلکی دخترم گمان کرده پیشواز امدند این مردم اه سیلی که خورد میگوید عمه خیلی بدند این مردم یک شباهت رقیه دارد و تو وقت افتادن از روی مرکب تو به دست بریده میفتی او به دستان بسته نیمه شب طفلکی دخترم نمیداند بیش از این میشود چو مادر من روی و مویش شود پر از خاک و باز میگردد از پی سر من مادرم هم به روی خاک افتاد گونه هایش ترک ترک شده بود بر رخ مادرم خودم دیدم نقش دیوار و دست حک شده بود @rozevanoheayammoharramsoghandi
#شب دوم محرم به کربلا میثم مطیعی از امشب که این خیمه ها برپاست دگر تا ابد کربلا برپاست بیاید هر آنکس دلش با ماست هر آزاده ای هر سوی دنیاست بیاید هر آنکس گذشت از سر شهادت بود سرگذشت ما نیاید هرآنکس که در جانش بود ذره ای حبّ این دنیا نه جای آرامش است، نه تسلیم و سازش است بگو تا که شیران عالم بیایند فقط مردان جهاد، فقط اهل عدل و داد ستم ناپذیران عالم بیایند مردانی که ، حتی اگر بمیرند هرگز هرگز ، ذلت نمی‌پذیرند از دست خصم ، امان نامه نگیرند یا ثارالله حسین عزیز زهرا @rozevanoheayammoharramsoghandi
#شب دوم محرم به کربلا میثم مطیعی @rozevanoheayammoharramsoghandi آه ـ خیلی گذشته اما داغت هنوز برام تازگی داره محاله که دلی بتونه غم تو رو دووم بیاره آب از سر من، گذشته آقا منم همون ابری که روز و شب می‌باره چی میشه من هم، برات فدا شم بعد تو دیگه زندگی خیری نداره آه غریب کربلا حسین جان آه ـ به کربلا رسیدی آخِر خوش اومدی سرت سلامت از شوری چشای دشمن قامت اکبرت سلامت شنیده بودم، غم شما رو حکایت موضعُ کَربٍ و بلا رو کاشکی نبینم، شبیه تسبیح سر بریده و غریب شهدا رو آه غریب کربلا حسین جان آه ـ خدا کنه گل ربابت از شدت عطش نمیره اینجا بیابونه، الهی خاری به حنجرش نگیره هرچی که دارم، فدا سر تو هنوز نرفته روی نیزه‌ها سر تو هنوز به پایی، نرفته خاری از گوش کودکی نرفته گوشِواری آه غریب کربلا حسین جان *******
باامام زمان گفتم این جمعه یار می آید گفتم این جمعه یار می آید باغ دل را بهار می آید گفتم این جمعه جمعه ی فرج است مصلح روزگار می آید گفتم این جمعه منتظر باشم که به سر انتظار می آید گفتم این جمعه آفتاب امید از دل کوهسار می آید گفتم این جمعه ذوالفقار به دست شیر پروردگار می آید گفتم این جمعه یوسف زهرا سوی شهر و دیار می آید صبح روز ظهور نزدیک است چه نشستید یار می آید پرچم سرخ کربلا بر دوش وارث ذوالفقار می آید باغبان با هزار خون جگر سوی این لاله زار می آید گلبن وحی می شود خُرّم نخل «میثم» به بار می آید شاعر: استاد غلامرضا سازگار @rozevanoheayammoharramsoghandi
#شب دوم محرم به کربلا با احتیاط لاله ي ما را پیاده کن عباس جان، سه ساله ي ما را پیاده کن با احتیاط بار حرم را زمین گذار زانو بزن وقار حرم را زمین گذار با احتیاط تا که نیفتد ستاره ای می ترسم آنکه گیر کند گوشواره ای چشم مخدرات به سمت نگاه تو دوشیزگان محترمه در پناه تو باحوریان رفته به زیر نقابها یک لحظه روبرو نشدند آفتابها این حوریان عزیز خدایند و بس، همین این دختران کنیز خدایند و بس، همین این دختر علی ست که بالش شکستنی است ناموس اعظم است و وقارش شکستنی است از این به بعد ماهِ حرم آفتاب باش عباس جان مراقب این با حجاب باش این دختران من که بیابان ندیده اند در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند یک لحظه هم ز خیمه ي طفلان جدا نشو جان رباب از دم گهواره پا نشو توهستی و اهالی این خیمه راحتند در زیر سایه ات همه در استراحتند توهستی و به روز حرم شب نمی رسد چشم کسی به قامت زینب نمی رسد یک عده یوسف اند و یک عده مریم اند احساس می کنم همه دلواپس هم اند احساس می کنم که جوابم نمی دهند با آب آب گفتنم آبم نمی دهند اول مرا به نیزه ای از حال می برند بعدا کشان کشان لب گودال میبرند اینجا مکان نیزه به پهلو کشیدن است از خیمه ها دویدن و گیسو کشیدن است راضی ام و رضایت یزدانم آرزوست از سنگها شکستن دندانم آرزوست من راضیم به پای خدا دست و پا زنم با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم باید به روي نی سر ِمن نیز رو شود تا که مقام خواهر من نیز رو شود جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا این جام را الست گرفتیم ما دو تا می خواستیم عبد شدن را نشان دهیم پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم از آن همه به خواهر من ماتمش رسید وارد شدن به مجلس نامحرمش رسید با احتیاط لاله ي ما را سوار کن زینب بیا سه ساله ي ما را سوار کن با احتیاط خسته شدند این ستاره ها این گوش پاره ها سر گوشواره ها @rozevanoheayammoharramsoghandi
شب دوم محرم # روضه ورود به کربلا کاروان لحظه لحظه نزدیک است در حوالّی دشت ،دشت بلا وعده گاه خدا همین باشد این زمین هست،قبله،کرب و بلا دلهره موج می زند در دشت وَ سکوتی که پُر ز مفهوم است بوی ماتم وزد از این صحرا اهل خیمه به ناله محکوم است قصّه غربتت مرا کشته نخل غم را ببین چه پُر بار است نَستَعینُ بِکَ ،عزیز دلم کربلا با بلا بسی یار است یابن زهرا بیا که برگردیم صبر زینب دگر به سر آمد خواب آشفته دیده ام انگار زِ عروج شما خبر آمد نظری کن خودت تماشا کن دل اهل حرم پُر از غوغاست تو اجازه بده که برگویم روضه هایی که بعد از این برپاست کنج خیمه به حالت محزون قد و بالای اکبرت دیدی اندکی بعد در دل دشمن ارباً اربا، برابرت دیدی لحظه ای بعد نوبت عبّاس مشک او بر زمین فتاد ای وای ناله ای زد که یا اخاالمظلوم هر دو دستش ز کین فتاد ای وای دست در دست عمّه بود امّا سوی مقتل،روانه، عبدالله خنجری آمد و جدایش کرد دست او را ز دست ثارالله چه بگویم ز شیرخواره تو مُسند غربت شما امّا حرمله با سه شعبه منتظر است سر او را جدا کند آقا از بلندیّ تل همی دیدم به زمین خوردی ای گل زهرا من بمیرم چه دیده ام ای وای دست و پا میزدی، تو ای آقا بس کنم ناله را ولی ای وای چه بگویم ز شام عاشورا هر طرف یک سری ،سرِ نیزه مزد اشک یتیم ها ،هورا تشکر از برادر بزرگوار جناب آقای محمد مهدی عبداللهی @rozevanoheayammoharramsoghandi