یزید شد،ت
ا آن
شبی که زینب روآوردند تو خرابه، صدا زد یزید منم میخوام برم توی خرابه به دیدن اسرا،
صدا زد نه تو ملکه ای تو زنیزیدی،تو زن امیری
جای تو در خرابه نیست،
گفت نه خیلی مایلم
یزید شیطان می دونه،هنده میشناسه زینب رو تا الان رسوا شده
هنده بیاد تو خرابه بیشتر رسوا میشه،
اما اصرار پشت اصرار، گفت حالا که میخوای بری خرابه صبر کن تا بگم کنیز ها خرابه رو آب و جارو کنند کرسی بگذارند
خرابه رو آماده کردند
بی بی زینب سوال کرد آی کنیز ها
کی میخواد به دیدن ما بیاد
صدا زدند آی زن اسیر زن یزید هنده میخوادبیاد
تا زینب شنید صدا زد خواهرم ام کلثوم بیا
(دیگه من وارد روضه شدم)
خواهر میدانی کی میخواد به دیدن ما بیاد
کسی که با دست حسین شفا گرفته
هنده میخوادبیاد توی خرابه
اما خواهر به این زن و بچه ی داغدیده بگو اگه از شما سوال کردند
بزرگ شما کیه؟
منو با اسم صدا نزنند
منو با انگشت نشون بدند.
هنده وارد خرابه شد،
نشست رو کرسی رو کرد به اسرا
صدا زد بزرگ این اسرا کیه؟
همه با دست زینب رو نشون دادند
⏪کیستی ای زن در کجا داری وطن
آی زن شما اهل کجا هستی
بی بی فرمود:ما اهل مدینه ایم،
شیخ ذبیح الله محلاتی رحمه الله علیه میگه تا هنده شنید اهل مدینه اند به احترام پیغمبر و بچه ها ی
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله
از رو کرسی اومد پایین نشست
روی خاکها
حالا که اهل مدینه اید به من بگید
محل شما کجاست، صدا زد محل ما
کوچه ی بنی هاشم است
وای وای...
حالا که اهل کوچه بنی هاشم هستی
من چندتا آشنادارم
آی زن اسیر به من بگو ببینم آیا علی رومی شناسی صدا زد آری
آیا فاطمه رو میشناسی یا نه صدا زد آری
آی زن اسیر حسن رو میشناسی
آی زن اسیرحسین رو میشناسی
گفت آری....
یا ابا عبدالله...حالا هر چی میخوای بخواه
هر چی ناله داری بزن...
هرچی فریاد داری آماده کن ها
امروز زینب ناله میخواد
صدا زد آی زن اسیر به من بگو آیا حسین رو میشناسی یا نه گفت آره
آی زن اسیریه دوستی دارم بنام زینب
به من بگو ببینم آیا زینب رو میشناسی یا نه؟
صدای ناله زینب (س)بلند شد ،سر به دیوار خرابه اشک می ریزه،
هنده گفت آی زن اسیر من حرف بدی نزدم چرا گریه می کنی....
صدا زد هنده به خدا من زینبم
حسین....
آخ نه نه تو زینب نیستی،من سالها در کنار زینب بودم
نگاه به این لباس قیمتی نکن،نگاه به این تخت و جلال نکن
من یه روز کنیز بودم
کنیز زینب بودم،من زینب رو خوب می شناسم
من خانمم رو می شناسم، زینب من قدش خمیده نبوده
زینب من گیسوانش سفید نبوده
یه نشانی دارم زینب بی برادرش
حسین به سفر نمی رفت
⏪آخ اگر تو زینبی پس کو حسینت
(به به بلدی ها زمزمه کن)
آخ اگر تو زینبی کو نور عینت
هنده!!
تو حق داری که نشناسی زینب را
بگو زینب چرا قدت خمیده
چرا ای زینبم مویت سپیده
اگر خواهی بدانی غصه من
نظر کن بر دل پر غصه یمن
گهی از غربتم گریید برمن
گهی از قدرتم خندید بر من
💐
صدا زد به خدابرادرم رو کربلا کشتند هنده
می خواهی حسین رو ببینی
آخ نگاه کن بالای نیزه
آخ سر بریده حسین....حسین....
مرحوم محلاتی میگه تا هنده این جمله رو شنید،گریبان پاره کرد
سنگ به سر زد،سر برهنه،طرف کاخ یزید
غلام ها اومدند گفتند یزید چه نشستی
همسرت سر برهنه
تا اینو شنید از منبر پایین دوید
عباشو در آورد به سر هنده کشید
صدا زد چطور طاقت نداری ناموس
خودت رو سر برهنه ببینی اما ناموس ها ی پیغمبر رو آوردی به اسارت
سرهاشون را برهنه کردی
یا حسین....
دستهاتو بلند کن هر شخصیتی که هستی اینجا گدای در خانه بی بی زینبی
بگو خدا دست خالی در خونه ات نیومدم
خدا دستهامو بلند کردم
خدا مهمون خانم زینب بودم
خدا می خواهم از این خونه برم اما زینب رو شفیعه دارم، در خونه ات
خدا به آبروی زینب فرج امام زمان علیه السلام رو برسون
همه ی ما رو بیامرز
به آبروی حسین حاجات ما را روا بخیر بگردان
آمین یا رب العالمین
#التماس دعا
🌿▪️🌿#روضه_حضرت_رقیه_سلام _الله_علیه
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ به جرم بی گناهی زد ... یه لاتِ بینِ راهی زد
یكی دوبار به جایِ من ، عمه ام رو اشتباهی زد ...
خدا لعنتش كنه،اون كسی رو كه رویِ ما اسم خارجی گذاشت
همونی كه با غنیمتی های ماتوی بازارهای شام حراجی داشت
دلم می خواد بگم به زجر، حداقل برایِ یه بار، سربه سر یتیم نذار
گوشواره ام رو خودم می دم، به زورِ سیلی در نیار...
یه نفر پیدا نشد بهش بگه،آخه رو یتیم كی شمشیر میكشه؟
از شبی كه خوردم از ناقه زمین،همۀ استخون هام تیر میكشه
برام سواله كه چرا،این همه نقشه كشیدن،ما رو زدند و خندیدن
همش برایِ اینه كه، چشم عموم رو دور دیدن ...
عمو عباس اگه بود كنار من،كی میتونست به ما چپ نگاه كنه؟
با طناب دستامونُ ببنده و وارد بازار شام كنه ...
#سید_مهدی_میرداماد
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_صفر
خوشا به حال زائرای کربلا
یه کربلا بده دلم تنگه برات
بیفته کاش به سمت من بازم نگات آقای من
حرم پناه قلب تنهای منِ
حرم همیشه خواب و رویای منِ
حرم دلیل اشک چشمای منِ آقای من
آقام آقام آقام آقام آقام حسین
منم همون که هی به این در رو زده
منو به دوری از حرم عادت نده
یه بار دیگه به این گدا مهلت بده آقای من
رفیق روز سختی و دلواپسی
خوب اینو میدونم بهدادم میرسی
به جز خودت نگام نکرده هیچ کسی آقای من
آقام آقام آقام آقام آقام حسین
به سینه میزنه برا تو مادرت
حسین من بگو کجاها رفت سرت
نمونده جای سالمی بر پیکرت ای بی کفن
چه ظالمانه کشتنت ای بی کفن
به زیر سم مرکبایی پاره تن
برات بمیره مادرت ای بی کفن
به سینه میزنه برا تو مادرت
همه ش میگه غریب گیر آوردنت
تو قتلگاه با لب تشنه کشتنت ای بی کفن
بگو کی زد آتیش دیگه بر خیمه ها
حسین حسین ای بی کفن
غریب کربلا حسین ای بی کفن
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جلسه روضه موکب محبان علی بن ابیطالب (ع) در کربلا با حضور زائران ایرانی در بینالحرمین برگزار شد. در این مراسم، محمود کریمی مداح اهل بیت (ع) نیز حضور یافت و به روضهخوانی پرداخت.
#ویدئو_استوری_روزشمار_اربعین
🏴 #۲۲ روز مانده به اربعین حسینی
آن روز که...
دهان پُر از خاک میشود...
چشم و گوش...
بسته میشود...
دستها...
قفل میشود...
تنها...
سینهای دارم سپر!
که مُهرِ مِهر محبت شما...
روی آن خورده!
نشان به آن نشان...
که از کودکی...
سیاهپوشِ عزایتان بودهام...
با غذای روضهتان قد کشیدهام...
و در هیئت...
جوانیام، سپری شده!
همه را گفتم...
برای همین یک خواهش:
آن روز...
مرا از یاد مبر!
به عزت و جلالت سوگند...
اگر یک جملهی راست...
در زندگی گفته باشم...
همین است که:
حسین جان! دوستت دارم!
فَقَد هَرَبتُ اِلَیک
ما، دورهایمان را زدیم...
در این دنیا...
چیزی، ارزش دلبستن نداشت؛
جز حسین!