|⇦• #قسمت_دوم / #زمزمه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
اونشب از روی اون ناقه
توی راه بین اون صحرا
بازی میکردم افتادم
انقد غصه نخور بابا
غصه نخور بابا
توی راه بین اونصحرا
یکی دستش تو تاریکی
به گونم خورده چیزی نیست
هیچ کس نمیدونه
بپرس از عمه میدونه
یکی از من یه گوشواره
امانت برده چیزی نیست
شاعر: امیرحسن سالاروند
*همچین که این سر رو از تو طبق میخواست برداره ، یهو از دستش افتاد .. گفت بابا میبینی بازوهام طاقت نداره .. از بس با تازیانه به این بازوهام زدن ..
یه وقته یه مرد زمین میفته بلند میشه، زود یاعلی میگه از جا پا میشه، اما زن با مرد فرق داره!.. زن وقتی زمین میفته خجالت میکشه .. قبل از این که بلند بشه از زیر چادر هی دورشو نگاه میکنه مردی ، نامحرمی ، کسی ندیده باشه...
اما بازم طاقت داره بلند بشه از زمین.
اما یه وقته یه دختر کوچیک زمین میفته .. دختر وقتی زمین میفته ، از جا بلند نمیشه؛ تا بابا نیاد بغلش کنه .. تا بابا نیاد نوازشش کنه ..بوسش کنه از جا بلند نمیشه ، تازه هی میگه پاهام خیلی در میکنه بابا...
همچین که از ناقه زمین افتاد، گفت بابام حالا میاد بلندم میکنه ...
از دور دید یه سیاهی داره میاد گفت حتما بابامه .. تا اومد جلو دید نه باباش نیست .. خدا لعنتش کنه زجرِ ...
تا دید هی داره زیر لب داره میگه یازهرا یازهرا؛ گفت حالا که میگی یازهرا بذار یه کاری باهات بکنم که مثل مادربزرگت بشی که دیگه جلو من نام زهرا رو نبری...
چنان با چکمه به پهلوی این دختر زد...
من که بعد از تو به کوه دردها برخوردهام
از یتیمی خستهام، از زندگی سرخوردهام
دخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بود
زهر دوری تو را با دیدی تر خوردهام
دست سنگین یک طرف، انگشترش هم یک طرف
از تمام خواهرانم مشت بدتر خوردهام
صحبت از مسمار اینجا نیست، اما چکمه هست
با همین پهلو چنان زهرای بر در خوردهام
زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر
بی هوا سیلی محکم مثل مادر خوردهام
حرفهای عمه خیلی سخت بر من میرسد
گوش من سنگین شده از بس مکرر خوردهام
هرطرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت
گاه ازینور خوردهام گاهی ازآنور خورده ام
پشت خرابه دخترکی کج نشسته بود
میخواست تا ادای مرا در بیاورد
شاعر: سیدپوریا هاشمی
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#ویژه_ایام_محرم
کانال اشعار،روضه ، نوحه ایام محرم واربعین تا ورود اسرا به مدینه...👇
@rozevanoheayammoharramsoghandi
|⇦• #قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
دوتامون لبامون پر از خونه
موهام مثل موهات پریشونه
حالا مثل تو من یه دندونِ
شکسته دارم ..
دوتامون موهامون پر از دوده
قراره جدایی مگه بوده
یتیمی برا من هنوز زوده
سنی ندارم ..
حق داری نشناسی ، موهام سفید شده
این روزا لرزشِ ، دستام شدید شده
از بین دخترا ، من خسته تر شدم
زودتر بیا بریم ، که دردسر شدم
نمیپرسم انگشترت چی شد
نپرسی ازم معجرت چی شد
ببین قسمت دخترت چی شد
توی خرابه ..
تو شام صد دفعه کربلا دیدم
بلا دیدی بابا بلا دیدم
سرت رو تو طشت طلا دیدم
حالم خرابه ..
امشب بیا خودم ، مادر بشم برات
خاکا رو پاک کنم ، از صورت و لبات
حالا که اومدی، بیشتر پیشم بمون
لبهاتو میبوسم ، قرآن برام بخون
سرِ روی نیزه بابام میشی
همون مهربون که میخوام میشی
تو همبازی این روزام میشی
میبینی تنهام ..
خیال کن نریخته موهای من
ببین سالمه ابروهای من
دیگه خسته نیست زانوهای من
بشین روپاهام ..
من فرض میکنم ، آغوش داری و
من رو تو آغوشِ ، گرمت میذاری و
تو فرض کن منم ، گوشواره دارم و
اصلا نگاه نکن این ، گوشای پارهمو
شاعر: داود رحیمی
همچین که این سر رو آوردن بغل کرد؛ بابا یادته شبا میومدم رو پاهات میخوابیدم برام لالایی میخوندی .. برام قصه تعریف میکردی ؟.. حالا منم پاهامُ دراز میکنم سرتو رو پاهام میذارم .. میخوام برات لالایی بخونم:
لالا لالا ، گلم لالا
بابای خوشگلم لالا
اینقد با باباش حرف زد. راوی میگه یه مرتبه دیدم از موها شروع کرد هی نوازش میکرد ، همه جارو یکی یکی سوال میکرد: بابا موهات چرا سوخته؟!
همچین که رسید به این لبها گفت: بابا دیگه از این نمیگذرم. موهات سوخته بود حرف نزدم، پیشونیت شکسته بود حرف نزدم...
( نوشتن صورت هجده زخم کاری داشته)
از همه گذشتم، ولی از این نمیگذرم بابا.
آخه همۀ این زخمایی که تو صورتت هست ، تو سرت هست من ندیدم ، نمیدونم کجا این زخما پیش اومده برات .. اما بابا دیروز یه صحنهای دیدم باور نمیکردم ، اما حالا فهمیدم چی شده .. حالا که من اونجا بودم این صحنه رو دیدم منم خودمو مثل تو میکنم
(چی؟!) دیروز میدیدم چوب یزید بالا میره، دستای عمهم بالا میرفت، چوب که پایین میومد قدّم نمیرسید ببینم به کجا میخوره، حالا فهمیدم اون نامرد با این لبهات چیکار کرده...
حسین ...
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#ویژه_ایام_محرم
کانال اشعار،روضه ، نوحه ایام محرم واربعین تا ورود اسرا به مدینه...👇
@rozevanoheayammoharramsoghandi
|⇦• #قسمت_پایانی
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
دلم آغوشِ گرم تورو میخواد
خرابه سردِ و دارم میلرزم ..
هوا سردِ ولی عیبی نداره
من از تاریکی ها خیلی میترسم ..
از کسی که ، سرِ تورو رو نیزه بست ، بدم میاد
از اون که دندونِ تورو ، با سنگ شکست ، بدم میاد
عمو ! گوشواره ها رو کرده گوشش
النگوها رو دستش کرده باباش
میده گهواره رو آروم تکونُ
میخونه زیرِ لب ، لالایی داداش ..
میگفت بابا ، دلم میخواد صدا کنی دخترکم
آخه اگه صدات کنم اینا میزنن کتکم ..
*بابا جات خالی بود با دخترت چه کردن .. *
یه شب جاموندم و اومد سراغم
همون مردی که با من خیلی بد بود
الهی که دلش آتیش بگیره
که دل سوزوندنُ خیلی بلد بود
همش میگفت عموت کجاست حالِ تورو نگاه کنه
بگو از علقمه بیاد دستِ بسته تُ وا کنه ...
یه جور میزد که انگاری گرفته
منو با مردِ جنگی اشتباهی
یه چیزایی میگم عمه نفهمِ
از اون شب میره چشمِ من سیاهی
از کسی که سرِ تورو رو نیزه بست بدم میاد
از اون که دندونِ تورو با سنگ شکست بدم میاد ..
#سید_محمد_جوادی
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
کانال اشعار،روضه ، نوحه ایام محرم واربعین تا ورود اسرا به مدینه...👇
@rozevanoheayammoharramsoghandi
|⇦•روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
بی تو دلم، بِسمِلِ بیبال بود
*تازه بعد از چهل روز،حرف دلِ زینب شروع شده،بسمل یعنی: مرغی که دَمِ جون دادنِ...حسین جان! چهل روز زینب این جوری بود...یه نگاه می کرد بالا نی سر تو رو می دید،میخواست جون بده...*
بی تو دلم، بِسمِلِ بیبال بود
داغِ چهل روزه، چهل سال بود
طایر جان، دور سرت میپرید
مرغ دلم، گوشۀ گودال بود
سلسله، گردیده النگوی دست
خار، به پای همه خلخال بود
سینۀ ما، داغ روی داغ داشت
خال لب ما، همه تبخال بود
همره ما، تار و نی و چنگ بود
دسته گُلِ محفل ما، سنگ بود
خیز، زجا، ای پسر مادرم
من نه مگر این که تو را خواهرم
معجر نو، بر سر خود کرده ام
بسکه به سر، ریخته خاکسترم
تو در مدینه، وسط آفتاب
عبا کشیدی به روی پیکرم
*داداش یادته؟یه روز اومدی توی خونۀ من، دیدی من خوابم، از روزنۀ در دیدی آفتاب رو صورتم داره میخوره...داداش! یادته؟عبات رو برداشتی،رو صورتم کشیدی،یه مرتبه بیدار شدم...گفتم:حسینم! چی شده داداش! گفتی:خواهرم! نگران نباش،بخواب،دیدم آفتاب رو صورتت افتاده،دلم نیومد آفتاب صورتت رو اذیت کنه...داداش! یه نگاه کن زینبت چهل روزه تویِ آفتابِ...*
در پی این قصه، گمانم نبود
از سَرِ نی، سایه کنی بر سرم
*باورم نمی شد داداش،یه روز سایبان من سَرِ به نیزه رفته ی تو باشه...*
من نه فقط همسفرت گشته ام
سوخته ام ، دور سرت گشته ام
کرب و بلا، باغ گل ما کجاست؟
مصحف صدپاره ی زهرا کجاست؟
ای بدنت پاره تر از برگ یاس!
باغِ گُل و لاله ی لیلا کجاست؟
رباب با شاخه ی گل آمده
غنچه ی پرپر شده ی ما کجاست؟
رقیّه را، اگر نیاورده ام
سکینه ات آمده، سقّا کجاست؟
#شاعر_غلام_رضاسازگار
*عبارت عجیبِ تو مقتل،میگه:وقتی خودشون رو از بالای محمل ها انداختن،هر کی یه صورتِ قبر رو بغل کرد،دیگه اینجا زینب عنان کار از دستش خارج شد،دیگه خیالش راحتِ،کسی کسی رو اذیت نمیکنه،دیگه خیالش راحتِ تازیانه نیست،کعب نی نیست،سیلی نیست...میدونه همه راحت گریه می کنند..
هر کی یه جایی روضه اش رو شروع کرد،اما یه مرتبه دیدن یه دختری داره میره سمتِ علقمه،چهل روزه عموش رو ندیده،چهل روزه از عموش بی خبرِ، چهل روزه عمو قول داده...دیدن یه مشک رو پُر از آب کرد،عمو چشمت روشن...عمو پاشو دوباره پات رو رکاب کن آخه دوباره زینب اومده...شاید سکینه یه جمله به عموش گفت:صدازد:عمو جان!...*
تا تو بودی خیمه ها آرام بود
دشمن از بی حرمتی ناکام بود
تا تو رفتی چهره ها نیلی شدن
عمو! دست ها آماده ی سیلی شدن
*عمو! هر کی رسید به ما سیلی زد...هر کی رسید به ما ناسزا گفت...هر چی رو نیزه ها نگاه کردم سرت رو پیدا نکردم...ای حسین...
.
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
•┄┅═══••↭••═══┅
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،...... تا ورود اسرا به مدینه 👇
@rozevanoheayammoharramsoghandi
|⇦•روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
سلام همسفرِ نیمه راهه بی سرِ من
سلام ماهِ به دریایِ خون شناورِ من
گذشته است چهل روز از شهادتِ تو
هنوز مانده به گودال دیده ی تَرِ من
*زن و بچه رو جمع کرد،صدا زد:حسینم را همین جا سر بریدند...*
هزار بار سرت را به نوک نی دیدم
هنوز داغ تو یک لحظه نیست باورِ من
خدا گواه است چه دیدم در این چهل منزل
که بود همسفرم،قاتلِ برادرِ من
تن تو ماند زمین پیشِ خواهرِ تو
سرِ تو گشت جدا پیشِ چشمِ مادرِ من
*حسین جان! از زمانی که رویِ زمین افتادی شروع شد..*
ز خاطرم نرود هرگز، ای عزیزِ دلم
که چوب خورد به لبهات در برابرِ من
به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم
*یه جوری خطبه خواند،که بعضی ها که دور بودند و صدا رو می شنیدن،سئوال کردند:طنینِ صدا آشناست،علی اومده به کوفه؟... خطبه هایت طَنین صوتِ علی ست/یا ز مادر گرفته ای الهام!؟/زینبی ، حیدری ، تو زهرایی/این بُوَد اصلِ صَنعَتِ ایهام/ای که از قامتِ هلالیِ تو/راست گردیده قامت اسلام...*
به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم
چنانکه محملِ من گشته بود سنگرِ من
گزارشاتِ سفر را زمن بپرس ولی
مپرس از اینکه نیامد سه ساله دخترِ من
*حسین جان! نگاه نکن این همه سختی کشیدم،اول بهت بگم،که شیرِ شیر آمده ام،کاری کردم باهاشون که همه شهر گریه می کردن،با همین بچه هایی که پریشونن،شام رو گرفتم،من دخترِ علی ام،مادرم فاطمه بابام علی رو از مسجد تو خانه آورد،دختر فاطمه ام،یه کاری کردم همه پریشان،نالان...نفرینشون هم کردم...گفتم:ان شاءالله چشماتون گریون باشه،چون شما بابام رو دیده بودید،یتیم هاتون نمک گیرِ بابام بودن...داداش سخت بود ولی همش زیبایی بود...
رفقا! اُسرایِ کربلا رو همه ی بلاد بردن،کوفه در جنوب کربلاست،حلب،در شمال غربیِ کربلاست،بِعَلبَک،لبنانِ فعلی،به سمت غربِ شامِ...کمتر از یک ماه،بین1100 تا 1400 کیلومتر،خیلی راهه،روی ناقه ی عریان،یه جایی سه ساله صدا زد:عمه جان! اینا نمیخواد وایستن؟...حالا برایِ چی؟ چون این ناقه لنگ بود،ناقه ای که امام سجاد هم سوارش بود لنگ بود...
الان زائر هشتاد کیلومتر،صد کیلومتر، ده قدم راه هم که میره...تویِ همین ده قدم همه میان میگن:" هَلابیکُم یا زُوار الحسین" خوش اومدین،بفرمایید چایی،بفرمایید شربت،غذا...داداش! از ما هم پذیرایی کردن...*
ناموسِ خدا و مَلأ عام که دیده؟
شادی و کف و خنده و دشنام که دیده؟
سرهایِ بنی فاطمه در شام که دیده؟
قرآن و سر و سنگِ سرِ بام که دیده؟
هُورا و کف و داغِ دل و گریه و ناله
بهتر که نگویم که چه شد طفلِ سه ساله
من خنده و شادی و کف و هلهله دیدم
ده فاطمه را بسته به یک سلسله دیدم
رأس شهدا را جلویِ قافله دیدم
من خنده ی شادی به لبِ حرمله دیدم
از کعبِ نی و شادی و بیداد بگویم
از سلسله ی گردنِ سجاد بگویم
مردم عوضِ بزم عزا،عید گرفتن
در ریختنِ خونِ خدا عید گرفتن
دور سرِ شاهِ شهدا عید گرفتن
در ماتم مصباحِ هُدا عید گرفتن
رخسارِ گُلِ یاس و کبودی چه بگویم
قرصِ قمر و سنگِ یهودی چه بگویم
کارم تمومِ نمونده جونی به تنم
یه اربعینِ دارم زار می زنم
زار می زنم،زار می زنم،حسین...
می خونم نوحه برات ،وای،وای،وای
می کنم گریه برات،های،های،های
*حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه...حسین....
مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه...دوباره گریه و زاری شروع می شد...*
ای برادرِ من، چشمِ تو روشن...
*عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو هم کسی ببینه... *
ای برادرِ من، چشمِ تو روشن...
روم نمیشه بگم رفت معجرِ من
حسین....
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،...... تا ورود اسرا به مدینه 👇
@rozevanoheayammoharramsoghandi
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام اربعین _ سید مهدی میرداماد ↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
چهل شبِ چشم انتظارم
چهل شبِ که خواب ندارم
(چهل شبِ میخوام برادر
رو خاکِ قبرت سَر بزارم )۲
آه .. چِلّه نشینِ داغَم ..
چِلِّه نشینِ دردَم ..
این همه راه رو اومَدم ، دورِت بگردم ..
*ای کاش زانو هام رمق داشت، داداش .. ای کاش بدنم یه ذره جون داشت .. میدونید اینکه میگن ، از رویِ ناقه ها خودشونو انداختن نرسیده به قبر ... شاید دیده باشید زائرای اربعین ،۱۴۰۰تا عمود ... می آمدن ، می آمدن ... دیگه از عمود ۱۲۰۰ به بعد اونهایی پیاده رفتن میدونن، دیگه پاهات مالِ خودت نیست .. دیگه این ۱۰۰ تا عمودِ آخر پاهاتُ میکِشی رویِ زمین ... هی به رفیقت میگی : صبر کن ، بِشین یه ذرّه استراحت کن ، میگه دیگه طاقت ندارم ، بزار برسیم .. بهش میگی : ده دقیقه ..، یه ذرّه آب بخور ، یه ذرّه جون بگیر ... میگه نه ... تا نِگام به حرم نیوفته نمیشینم .. این هزار و چهارصد .. همچین که نگاهش به حرم میافته (شاید دیده باشی ) تا میرسیدن از دور ، گنبد و گلدسته را میدیدن ، همه با صورت می افتادن .. همه داد میزدن .. حسین .. حسین .. هنوز صدایِ خواهرش میآد ...
ای تشنه لب ... جانِ زینب ... حسین .. *
چِلّه نشینِ دردم
این همه راه رو اومدم ،دورِت بِگردَم
آه .. چِلّه نشینِ داغَم ..
چِلِّه نشینِ دردَم ..
این همه راه رو اومَدم ، که برنگردم ..
*کاشکی همینجا سَرمو بزارم رو خاکِ تربتت، دیگه سَرَمو بلند نَکُنم.. داداش ، مدینه اَزَم بپرسهِ حسینتُ چرا نیاوردی ..؟ چی جواب بِدَم ..*
(افتادم از نَفَس اگر چه
با نامِ تو نَفَس گرفتم )۲
هر جوری بود از دستِ نیزهِ
سَرِت رو آخر پس گرفتم ...
آه .. از سَفرِ اسارت ..
از سَفرِ جِسارت..
سوغات آوردم پیرهَنِ رفته به غارت ..
(با اینکه هر چی بود تو خیمه ..
دشمنِ ما از کینه برده ..)۲
راحت بخواب ، عزیزِ زینب
معجرِ خواهر ، دست نخورده
آه .. خواهرتُ توانِ
گفتَنِشُ نداره
خودت بِخون، حرفهامُو از چادرِ پاره ۲
*اینم داداش .. هرجا اومدن بچه ها تُ بزنن خودم یک نفری ، سِپَر شدم .. چادرم زیرِ دست و پا ، پاره شد .. امّا نگذاشتم لباسِ بچه هاتُ پاره کُنَن ..*
( از داغِ تو اگر خمیدم ..۲
از داغِ دخترت شِکستم ..)۲
سَر پنجه هام اگر که زخمِ ..
قبرِشو کَندَم با دو دستم ....
*داداش خیلی بهم سخت گذشت ، تو تجربه اش رو داری حسین ... تو برای علی اصغرت قبر کَندی ، امّا با غلافِ شمشیر قبرِ بچه تُ کَندی .. من تنهایی تو خرابه .. با دستهای زخمیم هی خاکها رو کَندَم ... حسین ... حسین ...*
آه .. سَر پنجه هام اگر که زخمِ ..
قبرِشو کَندَم با دو دستم ....
آه .. از وقتی که اسیر شد ..
سه سالۀ تو پیر شد ...
از تازیانه ها تَنِش مثلِ کویر شد ..
فقط همینو بگم ... یه جای سالم تو بدن ِدخترت نموند ...
اِی ... حسین...
#سید_مهدی_میرداماد
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهH.taheri.Moharam99.Babolharam_net_9.mp3
زمان:
حجم:
2.11M
|⇦•چی کار کردی ای حرمله ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت باب الحوائج علی اصغر علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی حسین طاهری•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
ﺁﯾﺖ اللّه ﺑﻬﺠﺖ (ره):
،#ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ علیه السلام ﺍﺯ #ﻧﻤﺎﺯ_ﺷﺐ، ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozevanoheayammoharramsoghandi
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•چی کار کردی ای حرمله ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت باب الحوائج علی اصغر علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی حسین طاهری•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
چی کار کردی ای حرمله هنوز داشت نفس می کشید
چجوری گلو رو زدی سه شعبه به بازوم رسید
دلت خنک شد آخرش چیزی نمونده از سرش
خدا ازت نمیگذره بترس از آه مادرش
خدایا می بینی تنش غرق خونِ
سرش روی دستم به پوست آویزونه
حسین آه آه آه
به حکم ادب روی نی داری پشت سقا میری
عزیزم جلو چشم من رو پای خودت راه میری
ببین رباب از اون پایین به تو اشاره می کنه
تکون نخور که نیزه باز گلوتو پاره می کنه
بخواب که صبرم رو سر آوردی بابا
الآن دیدم دندون در آوردی بابا
حسین آه آه آه...
میمیرم تا غسلت بدم با خونابه پاکت کنم
تو میدون نمیشه باید دم خیمه خاکت کنم
نذار ببینه مادرت که غرق خونِ پیرهنت
خدا کنه بهش نگن که زنده زنده کشتنت
میجوشه از روی لبات خون تازه
بمیرم تو قبرم هنوز چشمات بازه
حسین حسین حسین
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
🌿▪️🌿#روضه_حضرت_رقیه_سلام _الله_علیه
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ به جرم بی گناهی زد ... یه لاتِ بینِ راهی زد
یكی دوبار به جایِ من ، عمه ام رو اشتباهی زد ...
خدا لعنتش كنه،اون كسی رو كه رویِ ما اسم خارجی گذاشت
همونی كه با غنیمتی های ماتوی بازارهای شام حراجی داشت
دلم می خواد بگم به زجر، حداقل برایِ یه بار، سربه سر یتیم نذار
گوشواره ام رو خودم می دم، به زورِ سیلی در نیار...
یه نفر پیدا نشد بهش بگه،آخه رو یتیم كی شمشیر میكشه؟
از شبی كه خوردم از ناقه زمین،همۀ استخون هام تیر میكشه
برام سواله كه چرا،این همه نقشه كشیدن،ما رو زدند و خندیدن
همش برایِ اینه كه، چشم عموم رو دور دیدن ...
عمو عباس اگه بود كنار من،كی میتونست به ما چپ نگاه كنه؟
با طناب دستامونُ ببنده و وارد بازار شام كنه ...
#سید_مهدی_میرداماد
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_صفر
عشق یک کلام حسین علیه السلام:
عشق یک کلام حسین علیه السلام:
#روضه_حضرت_رقیه_سلام _الله_علیه
بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ به جرم بی گناهی زد ... یه لاتِ بینِ راهی زد
یكی دوبار به جایِ من ، عمه ام رو اشتباهی زد ...
خدا لعنتش كنه،اون كسی رو كه رویِ ما اسم خارجی گذاشت
همونی كه با غنیمتی های ماتوی بازارهای شام حراجی داشت
دلم می خواد بگم به زجر، حداقل برایِ یه بار، سربه سر یتیم نذار
گوشواره ام رو خودم می دم، به زورِ سیلی در نیار...
یه نفر پیدا نشد بهش بگه،آخه رو یتیم كی شمشیر میكشه؟
از شبی كه خوردم از ناقه زمین،همۀ استخون هام تیر میكشه
برام سواله كه چرا،این همه نقشه كشیدن،ما رو زدند و خندیدن
همش برایِ اینه كه، چشم عموم رو دور دیدن ...
عمو عباس اگه بود كنار من،كی میتونست به ما چپ نگاه كنه؟
با طناب دستامونُ ببنده و وارد بازار شام كنه ...
#سید_مهدی_میرداماد
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_صفر
@babolharam_netباب الحرم حسین طاهری.mp3
زمان:
حجم:
3.36M
|⇦• پنجرۀ دل را بگشای..
#سینه_زنی و توسل ویژۀ ایام #اربعین به امید بازگشایی مسیر کربلا اجرا شده #شب_سوم_محرم ۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری
.
#سینه_زنی و توسل ویژۀ ایام اربعین به امید بازگشایی مسیر کربلا اجرا شده شب سوم محرم 1400 به نفس کربلایی #حسین_طاهری
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
پنجرۀ دل را بگشای بسوی کربلا
زود معطر کن جان را ز بوی کربلا
نور می آید
قافلۀ حسین از دور می آید
بپیوند به این خِیل آسمانی
مبادا روند و تو جا بمانی
لک لبیک، لک لبیک اباعبدالله ..
بگذر از این دنیا برخیز به یاری امام
خیر اگر خواهی ای دل حسینُ والسلام
یار میخواهد
هَمرهی حسین ایثار میخواهد
گلو تازه کن خسته ای سرا پا
بنوش از شرابِ طهور مولا
لک لبیک، لک لبیک اباعبدالله ..
ــــــــــــــــــ
#فراق_کربلا
#کربلایی_حسین_طاهری
#اربعین
#ویژه_ایام_صفر
#ویژه_ایام_محرم
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozevanoheayammoharramsoghandi
@babolharam_netباب الحرم _حسین طاهری.mp3
زمان:
حجم:
6.48M
|⇦•دلشوره هارو میبینی..
#سینه_زنی و توسل ویژۀ ایام #اربعین به امید بازگشایی مسیر کربلا به نفس کربلایی حسین طاهری
.
|⇦•دلشوره هارو میبینی..
#سینه_زنی و توسل ویژۀ ایام #اربعین به امید بازگشایی مسیر کربلا به نفس کربلایی #حسین_طاهری
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
دلشوره هارو میبینی
انت امامی و دینی
اسم مارو بنویس تو
زائرای اربعینی
بی تابم این دو سه ماه
بی طاقتم روز و شب
این تن بمیره آقا
امسال دیگه بطلب
التماسمه حرم حرم
با عنایتِ حسین حسین
آرزوم شده حرم حرم
تحتِ رایت حسین
دل اومده تویِ صحنه
سفرۀ عاشقی پهنه
همسفریم دوباره با
جمعیت پابرهنه
باز بویِ تربت تو
مست میکنه همه رو
تو این مسیر می بینیم
جا پای فاطمه رو
میخونیم منو نفس نفس
میرسم به تو قدم قدم
انقدر میگم حسین حسین
تا بیام دم حرم
سر میشه عالم فانی
عشق تو میشه جهانی
مردم دنیا همینه
شور آخر الزمانی
اصحاب خون خدا
دلداده های حسین
غوغا بپا میکنن
تو کربلای حسین
ذکر ذاکرا علی علی
دنیا دنیا میشه نور نور
یا لثارات الحسین حسین
نقش پرچم ظهور
ــــــــــــــــــ
#فراق_کربلا
#کربلایی_حسین_طاهری
#اربعین
#ویژه_ایام_صفر
#ویژه_ایام_محرم
@rozevanoheayammoharramsoghandi
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•کربلایی شدن به کربلا رفتن ..
#سینه_زنی و توسل تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نفس حاج امیر کرمانشاهی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
کربلایی شدن به کربلا رفتن نیست
کربلایی شدن فقط سفر با تَن نیست
کربلایی شدن ضریحُ بوسیدن نیست
کربلایی شدن فقط حرم دیدن نیست
کربلایی ..
یعنی کلامت حسینی
یعنی مرامت حسینی
یعنی سلام والسلامت حسینی
کربلایی ..
یعنی که حالت حسینی
یعنی که بالت حسینی
تمام روز و ماه و سالت حسینی
گریه کن نیستم، سینه زن نیستم
من اگه روزی، رو به رویِ ظالم نایستم
« لا أَرَیَ الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً .. »
کربلایی شدن بـه طاعت از معصومِ
کربلایی شدن دفاع از مظلومِ
کربلایی شدن طریقت ابرارِ
کربلایی شدن برائت از کفاره
کربلایی ..
یعنی نگاش پر از نوره
یعنی که شور و شعوره
یعنی آماده ساز روز ظهوره
کربلایی ..
یعنی تا روز قیامت
نمیده تن به مذلت
از این جهان میره فقط با شهادت
من اگه آهم، من اگه دردم
پیش ظالم ها، یک دقیقه سر خم نکردم
« لا أَرَیَ الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً .. »
با یک نفس تمام جهنم شود بهشت
گویند اگر جهنمیان یکصدا حسین
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#ویژه_ایام_صفر
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┅═┄⊰༻↭༺⊱