eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
AudioCutter_narimani_shab5_1401(2).mp3
10.21M
|⇦•مثل یک صاعقه... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدرضا نریمانی
|⇦•طراوت همه روضه ها.... وتوسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• "السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ آجَرَک اللّه السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ العَصرِ وَ الزَّمان سَلامُ عَلی آلِ یس" طراوت همه روضه ها امام زمان شبی به روضه ما هم بیا امام زمان فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است همیشه باخبر از حال ما امام زمان به حال مُضطر ما هیچکس محل نگذاشت کسی به جز تو نکرد اعتنا امام زمان فِراق توست سرآغاز درد بی درمان که جز ظهور ندارد دوا امام زمان شکشتن دل مولایمان خدا نکند خداکند که بمانی با امام زمان قسم به پای پُر از آبله حلال کنید اگر زدیم به تو‌ پشت پا امام زمان شنیده ایم‌ همه بخشش از بزرگان است ببخش محضِ رضای خدا امام زمان خوشا به حال کسی که مطیع محضِ تو شد بدون ذَرِّه ای چون‌ و چرا امام زمان قیامت ودلِ قبر و زمانِ جان‌ کندن به دادمان برس این چند جا امام زمان سلام سینه زنان را به جدِّ خود برسان اگر روانه شدی کربلا امام زمان تو را به‌ جان علی اکبر امام‌حسین بده حواله ی پایین پا امام زمان «دنیا به چه دردی میخوره وقتی دقیقه ها شده برام اسارت» به‌گریه کردن هر لحظه ی تو‌گریه‌کنیم به غیر تو‌ نکنیم اقتدا امام زمان روال اشک‌ تو‌یک روز می کشد مارا نکش به روی سرخود عبا امام زمان لَیْتَ شِعری کجایی آقا؟! امشب آقا مدینه است امشب سر مزار امام‌ حسنه. کنارِ علقمه ای یا که گوادالی ؟ کجای کرب و بلایی؟ کجا امام زمان؟ امامِ کرب وبلا شد به لطف نیزه و تیر هزار و نهصد و پنجاه تا امامِ زمان *آقا امام صادق رو‌منبر روضه میخوند فرمود:جد غریب ما رو هزارونهصد وپنجاه زخم زدن. یکی از لا به لای جمعیت بلند شد گفت:آقا! مگه هزارو‌نهصدوپنجاه زخم روبدن جامیشه؟! آقا از بالا منبر فرمود:آری. نیزه رو‌نیزه میزدن، شمشیر رو‌شمشیر میزدن ...*
AudioCutter_narimani_shab6_1401.mp3
6.19M
|⇦•طراوت همه روضه ها.... و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ ششم محرم۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
|⇦•بعد تو این حرمِ... وتوسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی • ◼️◼️◼️◼️◼️◼️ *صدای ابی عبدالله دم در خیمه ها بلند شد دیگه کسی برا ابی عبدالله نمونده.روایت میگه جز چند نفر، هیچ کس دیگه باقی نمونده.. نادَیٰ واغُربَتاه، واقِلَّةَ ناصِرا أمَا مِن مُعينٍ يُعينُنا؟ أما مِن ناصِرٍ یَنْصُرُنا؟ آیا کسی هست مرا کمک کنه، همراهی کنه، نصرتم بده؟ روایت میگه یه مرتبه قاسم ابن الحسن از خیمه بیرون دوید. صدا زد عموجان! من هستم! یاریت میکنم. ابی عبدالله تا قاسم رو‌دید، راوی میگه بغلش کرد بوسید. صدازد قاسمم تو یادگار حَسنم هستی، تو باید کنار من باشی، من تو رو نگاه می کنم یاد حسنم میوفتم. تو نمیخواد بری میدان.قاسم گفت: عموجان! اذن میدان به من بده. من نمیتونم ببینم شما اینجوری غریب وتنهایی. آقا اذن میدان ندادن. فلذا مقتل میگه: "فَجَلَسَ القاسِمُ مَهموماً مَغموماً مُتَهَلِّماً باکِی العَین، حَزینَ القَلب، فَوَضَعَ رأسُهُ علی رِجلَیه." سرش رو گذاشت رو‌ پاهاش ناراحت، غمگین، گوشه ی خیمه نشست."وَ ذَكَر أنّ أبَاهُ قَد رَبَطَ لَه عوذَةً فِي کِتفِهِ الاَیمَن" ..یهو یادش افتاد باباش حسن به کتف راستش یه بازوبندی بسته.. یادگار باباشه. باباش گفته قاسمم! این حرز رو بهت میدم یه نامه ای هم تو این حرز گذاشتم. یه روزی میرسه داداشم حسین تنها میشه، یه وقت نکنه اونجا داداش من رو غریب رها کنی بری، میدونم حسینم بهت اجازه نمیده بری میدان. یه نامه نوشتم تو‌حرز گذاشتم این نامه رو اون‌ موقع بهش بده. قاسم بازو بند رو باز کرد، آورد خدمت ابی عبدالله. "وَ عَرَضَ ما كَتَبَ عَلى عَمِّه" نوشته رو أورد تقدیم ابا عبدالله کرد."فَلَمّا قَرأ الحُسينَ عليه السلام العَوذَةً، بَكىٰ وَبُكاء شَديدا" تا این نامه رو ابی عبدالله دید رو‌چشمش گذاشت، بوسه زد، روایت میگه شروع‌ کرد های های گریه کردن...... نگاهش به دست خط حسنش افتاد.آی قربونت برم داداش! قربونت برم که یه عمر چه غم‌هایی تو‌ دلت بود و به من نگفتی. قربونت برم که چه صحنه هایی دیدی وبه ما نگفتی. قربونت برم‌ که شبا از خواب می پریدی هی میگفتی نزن..نزن...نزن.... "فَلَم يَزَلِ الغُلامُ يُقَبِّلُ يَدَيهِ ورِجلَيهِ" این بچه خودش رو انداخت رو دست وپای ابی عبدالله، پاهای عموش رو‌میبوسه. به دست وپا افتادن یعنی اینکه التماس کنه.. قاسم التماس عموش رو‌میکرد...."ويَسأَلُهُ الإِذنَ حَتّى أذِنَ لَهُ" از عموش میخواد بهش اجازه بده بره میدان، اذن رو‌ گرفت، راه افتاد. همچین‌ که به سمت میدان حرکت می کرد شروع کرد رجز خوانی کنه.* "انْ تَنْکُرونى فَانَا فرعُ الْحَسَن سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى و الْمُؤْتَمَن هذَا حُسَیْنٌ کَالاَسیرِ الْمُرْتَهَن بَیْنَ اُناسٍ لاسُقوا صوبَ الْمُزَن" *تا صدا زد «أِن تَنْکُرونى» من فرزند حسنم همه ی پیرمردایی که تو‌ جَبل زخم از امام حسن خورده بودن، یهو سرشون رو بالا آوردن گفت کیه؟! پسرِ حسنه؟ به عمر سعد گفتن اجازه بدید ما به جنگ این بچه بریم. دورش کردن‌، شروع کردن تیر بارونش کنن سنگش بزنن. همچین که اومد سرش رو برگردونه اون نامرد با شمشیر به فرق قاسم زد با صورت به زمین افتاد.نیزه رو‌ برداشت، جوری تو کمر قاسم زد که این نیزه از سینه ی این بچه بیرون زد. خونا شروع‌ کرد سرازیر شدن "وَ صَاحَ يَا عَمَّاهْ "ناله اش بلند شد. عمو! * بعد تو‌ این حرمِ مرثِیه خوان را چه کنم یا تنی مانده به شن های روان را چه کنم می وزد آهِ من و خِش خِش تو‌ می آید این همه دور وبرم برگ‌ِ خزان را چه کنم *«برگ خزون وقتی رو‌زمین میریزه، وقتی آدم‌ روش راه میره، خِش خِش صدا میده» * نجمه دنبال تو و چشمِ تو دنبال من است آه این را چه‌کنم وای که آن را چه‌کنم نو جوانیِ حسن ، حیف یتیمت دیدند پیش زهرا بدنی بی ضربان را چه‌کنم از عموجانِ تو تنها به لبت جان مانده بعد فریادِ عموجانِ تو جان را چه‌کنم ◼️◼️◼️◼️◼️
وتوسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• ◼️◼️◼️◼️ تو نگفتی که جوان مُرده عمویی دارم این زمین خورده ترین مَرد جهان را چه‌ کنم نامنظم زدنِ قلب مرا می‌بینی نامنظم شدنت بُرده توان را، چه‌کنم *میدونی چرا بدنش نامنظم شد؟ وقتی صداش بلند شد عمو‌جان! روایت میگه ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند بالاسر قاسمش. اما چه صحنه ای دید؟! تصور کنید وقتی یه طعمه ای رو‌زمین میوفته کفتارا دورش حلقه می زنن، دید این کفتارا دور قاسم رو‌گرفتن، هر کسی داره با یه چیزی میزنه. یکی داره نیزه میزنه، دورش رو گرفتن دارن می چرخن دور قاسم. یکی میگه نوبت منه، ابی عبدالله اومد دید یه نانجیبی شمشیر آورده بالا میخواد بزنه، زد دستش رو انداخت. یهو دید از اون دور اسب سوارا دارن‌ میان میخوان نجاتش بِدن. ابی عبدالله عقب کشید این اسب سوارا انقدر رو بدن قاسم تازوندن روایت میگه صدای خرد شدن استخوانها می آمد.. یاد کدوم‌ لحظه افتادی؟ اون لحظه ای که مادرش پشت دَره، داره ناله میزنه نمیذارم بیاین، خونه، خونه ی منه اذن می خواد. اون نامرد همه ی توانش رو ریخت تو‌ پاهاش چنان با لگد به در زد...* اینهمه نعل...در اینجای کم و...عمقِ زیاد گیرم این سینه شود خوب دهان را چه‌ کنم :حسن لطفی گلم‌زوده واسه پرپر شدن شکستی بدجور آیینه ی حسن میپاشی بیشتر دست وپا نزن عمو‌جونم با هر سرفه خون می ریزه از لب تو آغوشم‌غرق خون شد پیکرت با، سنگ و تیر و نیزه گل بارون شد گفتی ابنُ المجتبایی هرچی شد که از اون شد سرِ تو ریختن، با بغض وکینه تقاص عشقِ علی همینه به تو رسیده، ارث از مدینه سرِ شکسته، خِس خِس سینه بمیرم درد بی حد می کِشی نفس هاتو خیلی بد می کشی زیر سم اسبا قد می کشی عمو جونم قاسم قاسم من گُمت کردم میون نیزه های این لشگر آه‌وناله ات گم شده تو سر صدای این لشگر مونده روی پیکرِ تو رَدِّ پای این لشگر دور تو‌جمع اند، هزار تا قاتل بهم‌می خندن یه مشت ارازل برا تنفس خوردی به مشکل پُر از هلالی، ای ماه کامل ◼️◼️◼️◼️
‍ شاه حسن گویی (شاخسی) حلول ماه محرم ✍محمد قربانی وصال تبریزی گلدی مه محرم ماه عزا گلدی دردی اولانلار بولسون درده دوا گلدی شیعه بو گونلر سسلر وای آقاما ایوای سس وئرجاق ربابه وای بالاما لای لای واللهی دامارلارداکی قان قانه حسیندی بو شاخسین اهلی هامی مهمانه حسیندی جان جانه حسیندی عطشانه حسیندی شیعه جانی یکسر قربانه حسیندی مولا یاحسین جان..... عرش چکوبلر قاره ملک و ملک آغلار فاطمه چون بو غمده سینه سینی داغلار قاره علملر گویده تا کی اسیر مولا گورماقا قبرین دیللر چوخ تلسیر مولا محشرده اولان شور همان شوره حسیندی تنها نه من عالم هامی مخموره حسیندی دل طوره حسیندی مقهوره حسیندی حریته اعلان منشوره حسیندی مولا یاحسین جان..... نار فراقونان دل داغلیارام مولا صبح و مسا هجرونده آغلیارام مولا رخت عزاویوی تندن سویمارام ئولسمده من سنه آغلاماقدان دیمارام ئولسمده تاپشورموشام ئولسم یازالار قبریمون اوسته بیر عمری یانوب آغلادی بو قلبی شکسته ای شاه خجسته ای عالمه هسته آخر نفسیمده گل باشیمون اوسته مولا یاحسین جان...... ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
4_5825742766130332566.mp3
7.79M
‍ شاه حسن گویی (شاخسی) حلول ماه محرم ✍محمد قربانی وصال تبریزی
واحد؛ فاطمۀ کربلا.mp3
1.62M
علیهاالسلام 🔹فاطمۀ کربلا🔹 وارث غریب روضه‌های حسین راوی غیور نینوای حسین تو شکوه صبری با دعای حسین سپر بلای بچه‌های حسین تویی که مثه کوه، ‌ایستادی یه تنه توی موج اندوه، ‌ایستادی یه تنه با خاطر مجروح، ‌ایستادی یه تنه ایستادی که بمونه اثر خون حسین تو توی دلا زنده می‌مونه حسین تو می‌تابه ماه آسمون حسین تو زینب، یاور خون خدا زینب، پیمبر نینوا «زینب، فاطمۀ کربلا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شدی همۀ عمر هم‌نوای حسین طنین صدای تو صدای حسین اومدی همیشه پابه‌پای حسین تا که باشی یار کربلای حسین تا لحظۀ آخر، ‌ایستادی یه تنه کنار برادر، ‌ایستادی یه تنه تو هم مثه مادر، ‌ایستادی یه تنه ایستادی که بمونه شور و نوای حسین تو زنده باشه حماسه‌های حسین تو عالمی بشه به فدای حسین تو زینب، آینۀ مرتضی زینب، فاتح شام بلا «زینب، فاطمۀ کربلا» شاعر و نغمه‌پرداز:
‍ ‍ تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به سر هوای حرم به لب نوایِ حسین نفس بزن سینه زن از ازل تا ابد فقط برایِ حسین .. چه عزتی دارم ای خدا پیرهن سیاهِش تنِ منه چه منتی رو سر منه شاهِ کربلا صاحِبِ منهِ ، یا ثارالله .. به دمِ المظلوم به دمِ العطشان همه ی ما را به کربلا برسان ... درسته سربارتم ، ولی گرفتارتم تو عزتم دادیُ من زیرِ سایتون فقط بدهکارتم .. فقط میتونم بگم آقا صادقانه اِنی اوحِبُکَ باکام عطشان تو کربلا کشتنت ولا یَوم کَیومِکَ ، یا ثارالله .. به دمِ المظلوم به دمِ العطشان همه ی ما را به کربلا برسان ... اصالتم نوکری تو هیئتایِ حسین الهی راهیم کنه مادرت اربعین تو موکبایِ حسین .. تو روضه ها گریه میکنم از حرارت غربت حسین یه عمریه خاک هیئتُ می خورم بشه تربت حسین ، یا ثارالله .. به دمِ المظلوم به دمِ العطشان همه ی ما را به کربلا برسان ... خنده و شادی بس است رزق مرا غم کنید سینه زنان میرسند ، نوحه دمادم کنید روضه که هر جا به پاست مرکز دار الشفاست خِیل مریض آمدن ، چایِ عزا دم کنید درکِ شب قدر را ، شام غریبان دهند از رمضان مانده ها ، رو به محرم کنید ای کشتهِ ی فتاده به هامون سلامُ عَلَيكم، و قَلْبي لَدَيْكم ای صید دست و پا زده درخون سلامُ عَلَيكم، و قَلْبي لَدَيْكم ای نیزه از تنت زده بیرون سلامُ عَلَيكم، و قَلْبي لَدَيْكم سلام الله علی الحسین ... حسین ... حسین ... ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
‍ ‍ لاله زار اولا حسین کربلاسی آز قالور قاسیمین باتا قانا طوی حناسی آز قالور بیرده باشلانور گینه داستان کربلا تشنه جان وئرننره نی لر ایلیور نوا قاره گیدی شیعه لر آسمان دوتوپ عزا دایر اولماغا حسین بزم یاس آز قالور چوللری گزور هله پادشاه خون جگر یوخ رقینون هله گوزلرینده اشک تر سینه ی ربابیدن کوسمیپدی صود امر صاحب علم آلپ اللره علم هله حافظ علم اولوپ دست محتشم هله عترتین امیدیدی اولمیپ قلم هله باشلانا بیر اوخلی گؤز قُل عزاسی آز قالور نه قمر کدرریدی غملیدی نه آفتاب سر سر اسمییپ هله دوشمیپدی انقلاب نظم عشقه یئر وئریپ عرش سینه ده رباب عرشه قالخا ناله و آه و نواسی آز قالور شاعر ✍مرحوم انور ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حجازیدن باجی جان کریلایه خوش گلدون بو دشت پر غم و پر ماجرایه خوش گلدون خلیل وارثینین حَجی تاپمیوب پایان منا چولونده نه چون ذبح اِیدنمدیم قربان منای عشقیده اما بو فعله وار امکان منای عشقه منای منایه خوش گلدون او یر که آدلانوب آدی جهاندا کرب و بلا همان او یردی بو یر ای عزیزه زهرا بو یردن عرشه اوجالدار حرملر آه و نوا دیار اوج نوا نه سمایه خوش گلدون اگر چه ظاهر باطنده دشت پر غمدور ولیک باطن ظاهرده اوزگه عالمدور محل اقدس پیغمبران اعظمدور محل داد و نوا و بکایه خوش گلدون نیازی یوخدی سالام کل مطلبی یاده آنام بتول گلر بوردا داد و فریاده یانار یانان اورکی غصه دن بو ماواده دیار مرحمت آشنایه خوش گلدون دوشر دیار بلایاده مین بلایه باشیم جدا اولار بدنیمدن گیدر جدایه باشیم تلاوت ایلیر آیاتی آیه آیه باشیم صبور اولماقا درد و بلایه خوش گلدون تجلیات جلالی بو یرده پیدادور شهید راه حقه گو بهشت اعلادور حسینیوین یوزی عشاقه چون مرایادور دیار آیینه حق نمایه خوش گلدون بو یرده راس علی اکبریم اولار منشق بو یرده زخم سری دل آچار دِیَر هو حق رسول اکرمیله مطلقه اولار ملحق محل فخر دل لیِ و لایه خوش گلدون بو یرده قاسم شهزاده قانینه باتاجاخ مرادینه اودا اکبر تک عاقبت چاتاجاخ سریه خون دلون اشک چشمینه قاتاجاخ تسلی ویرماقا اول مبتلایه خوش گلدون بو یرده باغلیاجاخدور سو یولارون اعدا شجاعت علوی گورسدر او گون سقا فراتی فتح ایلیر مشکی اوخلانار اما نگارخانه میر ولایه خوش گلدون بو یرده حقدی سوزوم یوخدی قیل و قال و مقال بو یرده آند اولا اللهه ذبح اولور اطفال بویرده جسمیم اولار جور ظلمدن پامال آنام باجی بورا عهد و وفایه خوش گلدون دل (عتیقیده) وار آرزوی کرب و بلا دِه لطف اِیده اونا صاحب سبوی کرب و بلا دوای دردی اولا خاک کوی کرب و بلا محبت ایتماقا اهل عزایه خوش گلدون شاعر: طهمورثی (عتیق)
‍ ‍ ‍ یاحسین                     یاحسین دردیمیزین سن ده دی درمانی آقا ناامید ایلمه سن بیل ننه وین جانی آقا آندویروخ سنی گوزلردن آخان اشگیلره اصغرین لبلری مثل قوریان مشگلره نیزه اوسته شهدانین یارالی باشلارینا محمل اوسته باجیوین قانه باتان ساشلارینا آندی وروخ سنی اللرده اولن زهرایه محرمی گوز قاباقیندا دوگولن مولایه ای کرم صاحبی ساعلره احسان ایله قره کوینگلریوین دردینه درمان ایله 👇👇
😭 روضه حضرت مسلم علیه السلام 📣حاج مهدی سلحشور التماس دعای فرج 🤲
عباس وسط میدان ایستاده بود گفتن توهمون کسی که درصفین پشت دشمنو شکستی...🌾🌾چرا نمی جنگی عباس؟🍂 یه زبان حالی گفت: گفت نامَردا میخوام بجنگم دست ندارم 🌾میخوام به خیمه ها برگردم آب ندارم🌾دیدن عباس سرشو تکون تکون میده، پرسیدن چراسرتو تکون میدی؟ گفت: تیر۳شعبه در چشمم نشسته، میخوام تیرو از چشمم دربیارم دست ندارم سرو پایین آورد دوتا کُنده زانو رو بالا آورد تیرو بین زانوها گذاشت تاسرشو پایین آورد کلاه خود از سرش افتاد سرقمر بنی هاشم برهنه شددیگه نگذاشتن سرشو بالا بیاره به سرش عمود زدن ناگهان خون به صورت قمر بنی هاشم نشست...😭😭😭🥀🍂 بگم بازم گریه کُنی...😭🥀ببخشید وقتتونو گرفتم...ببخشید شرمنده ام...🍂 شخصی درخواب امام زمانو دید...دید نامه ای جلوی آقاست، آقا نامه هاروبعد خوندن به کناری میزاره اما بعضی از نامه هارومیبوسه به چشم میزاره...😭🥀🌾🌾🍂 پرسیدم این نامه چیه؟ فرمود: این نامه حاجات محبان ماست، اونایی که حاجتمندن ازراه دوری اومدن که به امام زاده ها متوسل شدن...پرسیدم آقا جان چرابعضی ازنامه ها روبه چشم میزاری؟ این نامه حاجاتیه که مرابه عَمویَم عباس قسم دادن...لا اله الا الله...😭🍂🍂🍂 عالم بزرگوار شیخ کاظم...یاابالفضل العباس 😭🍂میگه یکی از علمای بزرگ نزد من آمد گفت: من از طرف حضرت عباس پیغامی برای شما آوردم...گفتم بفرمایید چه پیغامی؟🌾 فرمود: درعالم خواب به محضر مقدس ابالفضل عباس مُشَرَف شدم اون حضرت به من گفت: به شیخ کاظم سبتی بگو چرا مصیبت منو نمیخونه؟ از این به بعد این مصیبتو بخونه...🍂🍂🌾 کدوم مُصیبَتوآقا جان؟ هروقت سوارکاری ازپشت اسب برزمین می اُفتاد یامیوفته دروقت اُفتادن دستای خودشو مثل سِپَرقرار میده دستاشو اول به زمین میزاره تادروقت اُفتادن دست حائل بشه سوارکاربا صورت به زمین نَیُفته...🥀🍂 چه حالی خواهد داشت اون کسی که سینه اش هدف تیر قرار گرفته، دستاش بُریده شده، باگُرزِآهن به سَرِش زَدَن، اُمیدشو نااُمید کردن، مَشکِشو سوراخ کردن...😭😭😭😭😭🥀🍂 اما عباس عزیز دل فاطمه زهرا توسربلندی آقا جان....😭😭😭🥀🍂🌾 میشه امشب یه نگاهی به این مریضا بُکُنی قربونت برم پسرفاطمه عزیز دل زهرا...😭😭😭🥀🍂🌾 اما توعَرَبا رسمه هرکی از دنیا بره عمود خیمه رو میندازَن...🍂🌾 چه کردن...یه وقت سکینه میگه دیدم بابام برگشت، زینب میدونه چه خبره...😭🍂🥀 همه بچه ها رو گفت: بچه ها توخیمه هاتون بمونید، برادرم برگشت اما چگونه برگشت...🍂 رفت به سوی خیمه عباس...لا اله الا الله...😭🌾 دیدن عمود خیمه رو انداخت یعنی زینب منتظر عباسم نباش...😭😭😭🍂🍂🍂🌾 اما یه سوال برای زینب بود گفت :حسین جان تمام جنازه هارو آوردی ،همه شُهدا روآوردی الا عباس...😭🥀 بگو ببینم چرا عباسمو نیاوردی؟ 🍂🌾 گفت زینبم هرکاری کردم بیارم جنازه رو نشد که نشد...تمام بدن ازهم پاشیده...😭🍂🍂🥀 خواستم بیارم نشد که نشد...😭😭😭🌾 خواستم بردارَم ازروی زمین 🌾🍂🥀 دیدم اورا پاره پاره پیکراست🌾🍂🥀 ای حسین. ای حسین😭😭😭🥀
4_5764645808372714130.ogg
676.4K
‍✹✿✹✿✹🔘💦🔘✹✿✹✿✹ ✹✿✹✿✹🔘💦🔘✹✿✹✿✹ ﷽ زنی (ع) لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونهیه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه 😭😭😭 برات قصه بگم خوابت بگیره بگم از بحر خوبی های حیدر شاید یادت بره این لحظه ها رو شاید بیرون بیای از فکر معجر من هر کاری میکنم آروم نمیشی دلت خونه برات عمه بمیره اگر نازت نکردم سوخته موهات عزیزم میدونم دردت میگیره عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه بمیرم برات هر بار گریه کردی اومد اشکات روی زخمای گونه ات تو اینقدر دست به پهلو هات گرفتی دیگه میشناسمت با این نشونت بیا و سر روی شونه ام بزار که یکم آروم بشه قلب دوتامون بزار دستاتو توی دستای عمه تموم میشه یه روزی این غصه هامون عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه تو اینقدر داد زدی بابا کجایی دیگه توی صدات جوهر نداری همش میری یه کنج آروم میشینی ولی من که میدونم بی قراری شبا از بس که موندی تو گرسنه بمیرم رنگ رخسارت پریده نمیشه باورم که مثل مادر با این سن کمت موهات سپیده چقدر سخته برام وقتی میبینم روی دستای تو رد طناب عزیزم موندی اینقدر زیر آفتاب رنگ صورتت مثل ربابه عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیهکانال نوحه یا زینب(س) یاحسین ✍ 🎧(ع) 🎤 👌 1400/4/30 ✹✿✹✿✹🔘💦🔘✹✿✹✿✹ ✹✿✹✿✹🔘💦🔘✹✿✹✿✹
331.4K
                       ﷽ زنی 🎧🎤 ╰──➤ ⃟༺•🖤࿐❥᭄‌ٖٜ
4_6014764452920954434.ogg
938.3K
‍ ‌‌🥀🌾🍀🌾💦🍃💦 🍃💦🍂💦 🌿🍂💦 🌿💦 💦 آهنگ خیلی دعا کردم نشد علی (ع) ریتم ضرب آهنگ خیلی دعا کردم نشد 😭😭♯♭🎼 مشک و بغل کردم نشد ♯♭🎼 داداش حسین شرمندتم ♯♭🎼 رفتم که برگردم نشد ♯♭🎼 چشمام نمی بینه داداش بدجوری دستام خاکیه ♯♭🎼 هرکار میشد کردم نشد شرمنده مشکم خالیه ♯♭🎼 از ناقه افتادم زمین دستام برام کاری نکرد ♯♭🎼 تا خیمه ها راهی نبود ♯♭🎼 مشک آبروداری نکرد ♯♭🎼 دندون گرفتم عشق تو سینه سپرکردم نشد ♯♭🎼 خواستم علمداری کنم ♯♭🎼 رفتم که برگردم نشد ♯♭🎼 رفتم که برگردم نشد ♯♭🎼 رفتم که برگردم نشد ♯♭🎼 خیلی دعا کردم نشد ♯♭🎼 مشک و بغل کردم نشد ♯♭🎼 داداش حسین شرمندتم ♯♭🎼 رفتم که برگردم نشد ♯♭🎼  چشمام نمی بینه داداش بدجوری دستام خاکیه ♯♭🎼 هرکار میشد کردم نشد شرمنده مشکم خالیه ♯♭🎼 شرمنده مشکم خالیه ♯♭🎼 از ناقه افتادم زمین دستام برام کاری نکرد ♯♭🎼 تا خیمه ها راهی نبود ♯♭🎼 مشک آبروداری نکرد ♯♭🎼 دندون گرفتم عشق تو سینه سپرکردم نشد ♯♭🎼 خواستم علمداری کنم ♯♭🎼 رفتم که برگردم نشد ♯♭🎼 رفتم که برگردم نشد ♯♭🎼 رفتم که برگردم نشد ♯ 😭😭😭😭😭 🎧(ع) 🎤 👌 دعای فرج 1400/2/29 💦 🌿 💦 🌾🍂💦 🍃💦🍂 💦 🥀🌾🍀🌾💦🍃💦
485.8K
⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄ ⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄ ﷽ زنی (س) سه   ساله  دخترم  نام ام رقیه عزیز      مادرم     نام ام  رقیه به  دنبال پدر   هر   جا   دویدم چه رنجی من دراین دنیاکشیدم منم باب الحوائج رقیه ام سه ساله ۲ برس بابا به دادم ز پا دیگر فتادم ⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄ ببین  رویم  پدر   گردیده   نیلی زده  دشمن مرا  با  ضرب سیلی امان از  شام  ویران از  غریبی بیا    بابا   تو  بر  دردم   طبیبی من باب الحوائج رقیه ام سه ساله۲ برس بابا به دادم ز پا دیگر فتادم ⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄ ببین   بابا پریشانم   پریشان  من   و  تنهایی  خار   مغیلان به دنبال تو میگشتم شتابان شدم  آواره ی دشت و بیابان منم باب الحوائج رقیه ام سه ساله ۲ برس بابا به دادم ز پا دیگر فتادم ⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄ خودم دیدم برایم غصه خوردی پدر   رفتی  مرا  با خود نبردی مرا   با  خود ببر   اینجا غریبم تو  ای    بابای خوبم ای  حبیبم منم باب الحوائج رقیه ام سه ساله ۲ برس بابا به دادم ز پا دیگر فتادم ⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄ ✍ 🎧🎤 👌      دعای فرج      ⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄ ⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄⋄⋄⋄◈⋄
705.9K
❖═▩ஜ••🔵🔵🔵••ஜ▩═❖ ﷽ (س) 🖌و (ع)خانم_بخشی🖌 سرگشته و حیرانم دیده خون و گریانم سنگ‌ و طعنه دشمن (آتش زده بر جانم) ۲ بابا حسین جانم...۴ 🔵🔵 یارو یاورم اومد مهر انورم اومد بهر دیدن دختر (آن تاج سرم اومد) ۲ از سفر رسیده ای بابا نور دیده ئی بابا خون چکد ز لبهایت ( خون چکیده ای بابا)۲ بابا حسین جانم... ۴ 🔵🔵 اکبرم چه شد بابا؟ اصغرم چه شد بابا؟ تشنه لب عموجانم ( یاورم چه شد بابا) ۲ بابا حسین جانم ...۴ 🔵🔵 ای نگار من بابا بی قرار من بابا در خرابه هم هستی (دلفکار من بابا) ۲ بابا حسین جانم...۴ 🔵🔵 دخترت فدای تو جان دهد برای تو شد اسیر غمهایت (غرق در عزای تو)۲ بابا حسین جانم...۴ 🔵🔵 🎧🎤 👌      دعای فرج      1402/2/21 ❖═▩ஜ••🔵🔵🔵••ஜ▩═❖
567K
❖═▩ஜ••🔵🔵🔵••ஜ▩═❖ ﷽ (س) 🖌و (ع)خانم_بخشی🖌 سرگشته و حیرانم دیده خون و گریانم سنگ‌ و طعنه دشمن (آتش زده بر جانم) ۲ بابا حسین جانم...۴ 🔵🔵 یارو یاورم اومد مهر انورم اومد بهر دیدن دختر (آن تاج سرم اومد) ۲ از سفر رسیده ای بابا نور دیده ئی بابا خون چکد ز لبهایت ( خون چکیده ای بابا)۲ بابا حسین جانم... ۴ 🔵🔵 اکبرم چه شد بابا؟ اصغرم چه شد بابا؟ تشنه لب عموجانم ( یاورم چه شد بابا) ۲ بابا حسین جانم ...۴ 🔵🔵 ای نگار من بابا بی قرار من بابا در خرابه هم هستی (دلفکار من بابا) ۲ بابا حسین جانم...۴ 🔵🔵 دخترت فدای تو جان دهد برای تو شد اسیر غمهایت (غرق در عزای تو)۲ بابا حسین جانم...۴ 🔵🔵 🎧🎤 👌      دعای فرج      1402/2/21 ❖═▩ஜ••🔵🔵🔵••ஜ▩═❖
◍⃟🖤◍⃟🖤◍⃟🖤◍⃟🖤◍⃟🖤◍⃟🖤◍⃟🖤 ﷽ (س) ازناقه افتاد،دخت سه ساله ناگه صدا زد بااه وناله بابا کجایی دخترت پهلوش شکسته سیلی زدن بابا و دندونم شکسته خوبم 3 😭😭 رویم کبود و موهام پریشون2 مینالم از درد با چشم گریون عمه چرابابا ی من دیگر نیومد به دیدن این بینوا دختر نیومد خوبم3 😭😭 اتش گرفته هم دامن من،هم دامن تو عمه بگویم بابا چه دیدم از محن تو عمه کتک خورد جای من بابا ندیدی بین همه نامحرما انجا ندیدی م حسین جان4 ✍ 🎧🎤 👌      👇👇👇👇👇