نوحه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
اشک مسلم تو غریبانه
شد روان زِ دو عین میا به کوفه
خجلم ز تو ای گل زهرا
سیّدی یا حسین میا کوفه
نام تو شد زمزمهٔ شهادَتِین من
بشو صدای نالهٔ حسین حسین من
میا به کوفه یا حسین عزیز زهرا...
لحظهٔ آخرم لبِ تشنه
یادِ تشنگی ات به سر افتاد
مُسلمِ تو هم اِی ذبیحُ الله
در مسیر تو تشنه لب جان داد
با خون دل مرثیه از غم تو می گویم
جان دادم و نزد کسی نیزه به پهلویم
میا به کوفه یا حسین عزیز زهرا...
ای خدا حقّ این سفیر عشق
ما را خادمِ کوی دلبر کن
هستیِ ما را وقفِ اسلام و
مکتبِ حَقّهٔ پیمبر کن
به حقّ زادهٔ عقیل،غریب کوچه ها
ما را نما چون شهدا زائرِ کربلا
حسین حسین حسین حسین عزیز زهرا
#مسلمیه #حضرت_مسلم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
#شب_اول #روز_اول
مناجات و ذکر توسل ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _سیدرضا نریمانی_97
گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد
دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد
*امروز اگه یه نگاهی به ما کنی،کار ما حل میشه*
اگر از شانه ی من کوه گنه برداری
پای این بنده هم از عرش فراتر برسد
*اصلاً امروز مالِ جامونده هاست،اصلاً امروز مالِ اونهایی است که از ماه رمضان جاموندن...راستی آی رفقا! امروز چرا اومدی اینجا نشستی؟ مگه شما کربلا نرفتی؟ مگر نفرمودن:اول جایی که روز عرفه نظر می کنند به زائرای حسینِ...من اومدم بگم:امروز من از همه چیز جاموندم،از کربلا جاموندم،از حرم امام رضا جاموندم،به هیچ چی نرسیدم،امروز روز خوبا و بداست،امروز قرارِ در هم بخرن...*
باز هم توبه شکستم،بگذارید فقط
باز هم فرصتِ یک توبه ی دیگر برسد
*یک بار دیگه بهم فرصت داده،خیلی ها مُردن،نرسیدن به امروز،اما به من دوباره فرصت دادی...*
همه ی ترسم ازین است که به هنگام گناه
عمر این بنده ی آلوده به آخر برسد
بس که آلوده ام،اَبکی لِخُروجِ نَفسی
وای از آن لحظه ی سختی که اجل سربرسد
خیلی از تنگی و ضیق لحدم می ترسم
وحشت بیشتر آن است که مُنکَر برسد
همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ
سر این بنده، روی دامن حیدر برسد
مطمئنّم که در آن لحظه ی سخت و حسّاس
حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد
*توی کامل الزیارات نوشته شده:امام صادق علیه السلام فرمودند به یکی از یارانشون که کربلا رفتی یا نه؟ فرمود:آقا نمیتونم برم کربلا،آخه ما توی بصره زندگی می کنیم،اگر مردم بفهمند ما دوستان شما هستیم مارو زنده نمیگذارند،اما آقا جان! ما توی خونمون برای حسین روضه می گیریم،دور هم جمع میشیم،میگیم:ای حسین..{ما هم امروز بگیم: حسین...همه امروز دارن میگن: حسین،مسلم هم تو کوفه داره میگه:حسین...مادرش فاطمه هم امروز داره میگه:حسین..}
امام صادق فرمودند:کمترین چیزی که برای شما پیش میاد موقع مرگتون ما اهلبیت همه میاییم،حسینم میاد بالا سرتون...
{من یه عمری دارم میگم:حسین...فقط به این امید که لحظه ی جون دادن سرم روی پای اربابم باشه...}*
چادر مادر ما کار خودش را بکند
بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد
*آقا فرمودند: این سر چادر مادر ما فاطمه توی بهشتِ،یه سر دیگه اش روی پلِ صراطِ،صدایی میاد" يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَة" بعضی ها سر بلند میکنند،میگن:بله...میگن:بیایید به چادرمادرتون چنگ بزنید،همه رو میخره...*
مثل هر دفعه به ارباب توسّل کردم
حتماً ارباب به داد دل نوکر برسد
*اما چند بیتم روضه بخونم،دلامون آماده بشه...*
با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما
تا بگیرد دلم آرام ؛ سلامم به شما
آخر از عشق تو راهیّ سر دار شدم
ای علی زاده ببین میثم تمار شدم
باز هم شُکر، زن و بچّه ندیدند مرا
موقعی که وسط کوچه کشیدند مرا
هیچ کس نیست دگر دور و بر مسلم تو
بسته شد مثل علی بال و پَرِ مسلم تو
سر عباس و پسرهات سلامت آقا
گر شکستند در این کوچه سر مسلم تو
قسمت این بود ؛ لبِ تشنه شهیدم بکنند
پیش مرگِ جگرت شد جگر مسلم تو
لب من خشک و دو چشمم تر و قلبم سوزان
زده اند آتش بر خشک و تَرِ مسلم تو
به فدای سر یک موی عزیزان تو باد
جان هر دو پسر در به در مسلم تو
کاش می شد بنویسم که نیایی اینجا
که می آید به سر تو چه بلایی اینجا
حاصل این سفرت بی علی اصغر شدن است
بی برادر شدن و بی علی اکبر شدن است
همه ی ترسم از این است که مضطر بِشَوی
مثل این نائب دل سوخته ؛ بی سر بِشَوی
وای اگر گَرْد بر آیینه ی تو بنشیند
شمر با چکمه روی سینه ی تو بنشیند
وای اگر کار به توهین و جسارت بکشد
وای اگر خواهرتان بار اسارت بکشد
وای اگراهل و عیال تو زمین گیر شوند
دخترک هات پس از رفتن تو پیر شوند
بدنم نقش زمین است میا کوفه حسین
خواهش مسلمت این است میا کوفه حسین
ای حسین...
مناجات و ذکر توسل ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _سیدرضا نریمانی_97↯
|⇦• #قسمت_پایانی روضه و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج محمدرضا طاهری
•┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
می ترسم که ، یه روزه قد خواهرت تا بشه
می ترسم که ، روشون به رویِ بچه هات وا بشه
می ترسم که ، سر چند تا گوشواره دعوا بشه
می ترسم دختر تو ، بینِ آتیش بسوزه
تیغ و نیزه تنت رو ، رویِ خاکا بدوزه
دارم می بینم آقا ، از رو دارالاماره
داره خولی سرت رو ، بینِ خورجین میاره
کوفه میا حسین جان ، کوفه وفا نداره ..
کوفیِ بی مروت ، شرم و حیا نداره
*بالا دارالاماره چند تا خواهش بیشتر نداشت مسلم ؛ اول فرمود اجازه بدین دو رکعت نماز بخونم. بعد فرمود یکی وصیِ من بشه من برا اون بگم؛ به وصیش گفت. من که دیگه دستم نمیرسه گردن تو باشه ، یه نامه بنویس به حسین بگو برگرده ... خواهش آخر ، یه ظرف آب طلب کرد آوردن دستش دادن ، تا میومد آب رو بخوره ، کاسۀ آب پر از خون می شد ... تا سه بار آبُ عوض کردن گفت انگار از این متاع روزیِ ما نیست ، باید لب تشنه بمیریم ... من می خوام بگم مسلم اگه آب خورده بودی به عشقت باید شک می کردی ... مگه میشه نوکر آب بخوره وقتی می بینه ارباش تو گودال تنهایِ تنها .. هی میگه آه جیگرم ... حداقل اینجا آب دستِ مسلم دادن ، اما اونجا هر چی می گفت حسین جیگرم داره می سوزه ، مشکایِ آبُ دورِ گودال خالی می کردن ...*
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
هدایت شده از f.khavari
Babolharam Taheri shab1-3.mp3
1.07M
|⇦• #قسمت_پایانی روضه و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج محمدرضا طاهری✨
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
⇦🕊مناجات و ذکر توسل ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _سیدرضا نریمانی_97
┄┅═══••↭••═══┅┄
گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد
دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد
*امروز اگه یه نگاهی به ما کنی،کار ما حل میشه*
اگر از شانه ی من کوه گنه برداری
پای این بنده هم از عرش فراتر برسد
*اصلاً امروز مالِ جامونده هاست،اصلاً امروز مالِ اونهایی است که از ماه رمضان جاموندن...راستی آی رفقا! امروز چرا اومدی اینجا نشستی؟ مگه شما کربلا نرفتی؟ مگر نفرمودن:اول جایی که روز عرفه نظر می کنند به زائرای حسینِ...من اومدم بگم:امروز من از همه چیز جاموندم،از کربلا جاموندم،از حرم امام رضا جاموندم،به هیچ چی نرسیدم،امروز روز خوبا و بداست،امروز قرارِ در هم بخرن...*
باز هم توبه شکستم،بگذارید فقط
باز هم فرصتِ یک توبه ی دیگر برسد
*یک بار دیگه بهم فرصت داده،خیلی ها مُردن،نرسیدن به امروز،اما به من دوباره فرصت دادی...*
همه ی ترسم ازین است که به هنگام گناه
عمر این بنده ی آلوده به آخر برسد
بس که آلوده ام،اَبکی لِخُروجِ نَفسی
وای از آن لحظه ی سختی که اجل سربرسد
خیلی از تنگی و ضیق لحدم می ترسم
وحشت بیشتر آن است که مُنکَر برسد
همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ
سر این بنده، روی دامن حیدر برسد
مطمئنّم که در آن لحظه ی سخت و حسّاس
حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد
*توی کامل الزیارات نوشته شده:امام صادق علیه السلام فرمودند به یکی از یارانشون که کربلا رفتی یا نه؟ فرمود:آقا نمیتونم برم کربلا،آخه ما توی بصره زندگی می کنیم،اگر مردم بفهمند ما دوستان شما هستیم مارو زنده نمیگذارند،اما آقا جان! ما توی خونمون برای حسین روضه می گیریم،دور هم جمع میشیم،میگیم:ای حسین..{ما هم امروز بگیم: حسین...همه امروز دارن میگن: حسین،مسلم هم تو کوفه داره میگه:حسین...مادرش فاطمه هم امروز داره میگه:حسین..}
امام صادق فرمودند:کمترین چیزی که برای شما پیش میاد موقع مرگتون ما اهلبیت همه میاییم،حسینم میاد بالا سرتون...
{من یه عمری دارم میگم:حسین...فقط به این امید که لحظه ی جون دادن سرم روی پای اربابم باشه...}*
چادر مادر ما کار خودش را بکند
بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد
*آقا فرمودند: این سر چادر مادر ما فاطمه توی بهشتِ،یه سر دیگه اش روی پلِ صراطِ،صدایی میاد" يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَة" بعضی ها سر بلند میکنند،میگن:بله...میگن:بیایید به چادرمادرتون چنگ بزنید،همه رو میخره...*
مثل هر دفعه به ارباب توسّل کردم
حتماً ارباب به داد دل نوکر برسد
*اما چند بیتم روضه بخونم،دلامون آماده بشه...*
با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما
تا بگیرد دلم آرام ؛ سلامم به شما
آخر از عشق تو راهیّ سر دار شدم
ای علی زاده ببین میثم تمار شدم
باز هم شُکر، زن و بچّه ندیدند مرا
موقعی که وسط کوچه کشیدند مرا
هیچ کس نیست دگر دور و بر مسلم تو
بسته شد مثل علی بال و پَرِ مسلم تو
سر عباس و پسرهات سلامت آقا
گر شکستند در این کوچه سر مسلم تو
قسمت این بود ؛ لبِ تشنه شهیدم بکنند
پیش مرگِ جگرت شد جگر مسلم تو
لب من خشک و دو چشمم تر و قلبم سوزان
زده اند آتش بر خشک و تَرِ مسلم تو
به فدای سر یک موی عزیزان تو باد
جان هر دو پسر در به در مسلم تو
کاش می شد بنویسم که نیایی اینجا
که می آید به سر تو چه بلایی اینجا
حاصل این سفرت بی علی اصغر شدن است
بی برادر شدن و بی علی اکبر شدن است
همه ی ترسم از این است که مضطر بِشَوی
مثل این نائب دل سوخته ؛ بی سر بِشَوی
وای اگر گَرْد بر آیینه ی تو بنشیند
شمر با چکمه روی سینه ی تو بنشیند
وای اگر کار به توهین و جسارت بکشد
وای اگر خواهرتان بار اسارت بکشد
وای اگراهل و عیال تو زمین گیر شوند
دخترک هات پس از رفتن تو پیر شوند
بدنم نقش زمین است میا کوفه حسین
خواهش مسلمت این است میا کوفه حسین
ای حسین...
#شاعر_محمد_قاسمی
#سید_رضا_نریمانی
#مناجات_دعا
#روز_عرفه
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
هدایت شده از f.khavari
B A B O L H A R A M-Narimani-Doa Arafeh1397-001.mp3
3.8M
⇦🕊مناجات و ذکر توسل ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _سیدرضا نریمانی_97↯
⇦🕊ذکر توسل کوتاه ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _حاج مهدی سماواتی_97↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
*جاداره اشاره کنم ایام مسلمیه هم هست ... بالای دارالعماره دیدن داره گریه میکنه ؛ گفتن : مسلم! باید فکر اینجا رو هم می کردی ...
فرمود: گریه ام برای خودم نیست برای اون آقاییِ که به دعوت شما دستِ زن و بچشُ گرفته داره میاد*
نوایِ بانوان کاروان هردم به گوش آید
به حالِ زینبُ و این کوچه بازار میگریم
نوشتم نامه یابن عم بیا کوفه ، نیا کوفه
ولی صد حیف بگذشت کار از کار میگریم
حسین جان!
اینجا به همه حرمله با دست نشان داد
تیری که جدا کرده برای پسر توست ...
غوغاست برای زدن چشم ابالفضل
اینجا همه خارند برای قمرِ تو ..
#حاج_مهدی_سماواتی
#مسلمیه
#مناجات_دعا
#روز_عرفه
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
کانال روضه و نوحه ایام محرم
هدایت شده از f.khavari
B A B O L H A R A M-Mahdi_Samavati_(Shahadate_Emam_Bagher)_(www.rasekhoon.net).mp3
1.05M
⇦🕊ذکر توسل کوتاه ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _حاج مهدی سماواتی_97↯