#قسمت_دوم
#ف_هاشمیان
(مادر 6 فرزند)
بعد از ازدواج کیفیت درس خوندنم بیشتر شد. منظمتر شدم و برنامهریزی میکردم که هم به درسم برسم هم به خونه و همسر. اتلاف وقتم خیلی کمتر شد.👌🏻
همون زمان خواستگاری با همسرم راجع به تعداد بچهها توافق کردیم. هدفمون این بود که در حد توان امت پیامبرمون رو زیاد کنیم و برای امام زمانمون سرباز تربیت کنیم.😍 پس علیرغم توصیههای اطرافیان که حالا یه کم صبر کنید و زود بچهدار نشید، ما زود بچهدار شدیم. سالگرد عروسیمون چهارماهه باردار بودم و ویارم تقریباً رو به اتمام بود. نوروز سال ۸۳ بود که حسن آقا به دنیا اومد. زایمان اولم به لطف خدا طبیعی بود. نوزاد آرومی بود و لحظات لذت بخشی رو با هم میگذروندیم.
همسرم به خاطر مشغلهی زیاد شب.ها دیر میاومدن. من نیاز داشتم که گاهی از خونه برم بیرون و هوایی تازه کنم. یکی از برادرهام که مجرد بود همراهم میاومدن و با هم میرفتیم دور دور. همسرم هم وقتی میاومدن خونه تا جایی که میتونستن با محبت و همراهی جبران میکردن.
تا ۶ ماهگی حسن آقا حوزه نمیرفتم. البته این وقفه به خاطر بارداری و زایمانم نبود. تغییراتی توی حوزهمون پیش اومد که مدتی تعطیل شدیم. ۶ ماهه که شد دوباره رفتم سر کلاس. درس خوندن با بچه هم علیرغم سختیهایی که داشت بازم برام رشد دهنده بود.👌🏻
اون موقع خونهی مادرم نزدیک ما بود. پسرم صبح تا ظهر پیش مادرم بود و خیالم از این بابت راحت بود.
با برنامهریزی دقیقتر و مصممتر درسم رو میخوندم. حتی معتقدم کیفیت درس خوندنم بعد از مادرشدن از زمان مجردی بهتر بود. چون ارزش زمان رو بیشتر فهمیده بودم.😉
چهار سال و سه ماه حسن آقا تک پسر خونه بود. کلاس قرآن میبردمش و پایاننامهم رو آهسته و پیوسته پیش میبردم. خرداد ۸۷ حسین پسر دومم به جمع ما اضافه شد.
حسن آقا پرجنب و چوش بود ولی حسین تا ۴-۵ سالگی خیلی آروم بود.
پسر دومم ۴ ماهه بود که از پایاننامهم دفاع کردم. بعد از اون دیگه حوزه نرفتم، ولی رشد علمیم متوقف نشد. برنامهی مشخص داشتم و تو خونه صوتهای اساتیدم رو گوش میدادم. حال خوب اون روزهامو مدیون همون صوتهای اخلاقی و عرفانی هستم. تو برنامهم مینوشتم و مقید بودم که سر موعد صوت رو گوش بدم.👌🏻
با تولد هر کدوم از بچهها من و همسرم کلی هیجانزده و خوشحال میشدیم که لطف خدا بازم شامل حالمون شده ولی حالا بعد از دو تا پسر ذوق دختردار شدن هم به انگیزههای قبلیمون اضافه شده بود. ولی خدا طور دیگهای برنامه ریخته بود برامون.
آقا محمدجواد زمستان ۸۹ اومد تا تیم پسرا قویتر بشه.😁
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#قسمت_سوم
#ف_هاشمیان
(مادر 6 فرزند)
با محمدجواد تا دو سه ماهگی شب بیداری داشتیم.🤦بقیه بچه ها اینطوری نبودن شکرخدا.
شهریور 93 خونه مون با تولد فاطمه زهرا خانم غرق نعمت شد. من که خواهر هم نداشتم، حالا بعد از سه تا پسرام، خیلی ذوق داشتم. بچه ها هم مثل خودمون حسابی از تولد بچه جدید استقبال کردند. محمد جواد هم اصلا حسودی نکرد و خیلی راحت جای خوابش رو به نی نی تازه وارد داد و خودش به جمع برادرا پیوست.
فاطمه زهرا سه ساله بود که ما چشم به راه عضو جدید خونه بودیم. بیشتر از همه ما، دخترم منتظر بود. از شش ماهگیِ من روزشماری میکرد و هر روز سراغ نی نی رو میگرفت! بالاخره در آبان سال 96 علی آقا بهدنیا اومد. علی هم نوزاد آرومی بود. جالبه که فاطمه زهرا هم اصلا حسودی نمیکرد و مثل یه مامان کوچولو بود برای علی. انگار یه عروسک زنده داره که میتونه باهاش خاله بازی کنه. از همه ما بیشتر ذوق داشت برای داداش کوچولوش.
ما که از فاصله حدودا سه ساله بین بچه ها خیلی راضی بودیم و دیگه دستمون هم به بچه داری راه افتاده بود،😁 تصمیم گرفتیم نهضت رو ادامه بدیم. لذا آقا ابوالفضل فروردین ۱۴۰۰ بدنیا اومد.
علی شخصیت آروم و مطیعی داشت. خیلی هم به من وابسته بود. به خاطر وابستگی زیاد علی به من نگران بودم که نکنه بعد از تولد داداشش اذیت بشه یا به نوزاد جدید حسودی کنه. ولی شکر خدا باز هم چنین اتفاقی نیفتاد. شاید چون بقیه خواهر برادرا انقدر دورشو شلوغ میکردن که احساس تنهایی نکنه. خلاصه که باز هم مشکل حسودی نداشتیم.
شنیدید که میگن بچه سه تای اولش سخته🤪 از چهارمی به بعد دیگه رو روال میفته همه چی.
حالا ما که سر سه تای اول هم خوشحال بودیم😁 سه تای بعدی دیگه خیلی خوش
گذشت.
بزرگترا کمک کارمون بودن و خودمون هم با چم و خم بچه داری کاملا آشنا شده بودیم.
ما با تولد هر بچه برای فرزند قبلی هدیه میگرفتیم. من و همسرم هم انقدر هیجان زده بودیم که اگه کسی نمیدونست فکر میکرد بچه اولمونه! بچه هامونم مثل خودمون نی نی دوست شده بودند. خصوصا دخترم که خیلی اهل ابراز احساسات و بوس و بغل و فشار و حتی گازه! و یه جورایی منبع عاطفه تو خونه ما به حساب میاد.
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#قسمت_چهارم
#ف_هاشمیان
( مادر ۶ فرزند)
بچهها بعد از تولد خواهر برادر جدیدشون مسئولیت پذیرتر میشدن.😎 فکر میکردن دیگه بزرگ شدن و اونی که کوچیکه نی نی تازه وارده👶! بهخاطر همین خیلی به من کمک میکردند و انگار افتخار میکردند به این بزرگتر بودن و کمک کار بودن. همین موضوع ما رو از کمک گرفتن از دیگران بینیاز میکرد. مادر و مادرشوهرم معمولا مخالف بچه دار شدن ما بودند، البته از سر دلسوزی برای من بود. به همین خاطر من سعی میکردم کمتر ازشون کمک بگیرم و تا جاییکه میتونم مستقل باشم. طبق تجربه ام به این نتیجه رسیدم که با برنامه ریزی میتونم به همه کارهام برسم.
البته ناگفته نماند که سرعت عملم هم بالاست و اصطلاحا تند و فرز هستم ژنتیکی.
من طاقت ندارم کار رو زمین بمونه.🤦 هر کاری به محض ایجاد باید به سرانجام برسه. مادرم هم همینطور بودن و ما هم مثل ایشون شدیم.
"کار بمونه برای بعد" نداریم تو خونه! غذا میخوریم ظرفا همون موقع شسته میشه. اگه لازمه جارو دستی هم میکشیم و همه چی مثل اولش میشه. لباسا شسته میشه، خشک میشه و فوری میره سرجاش!
بی نظمی خونه منو خیلی اذیت میکنه. از وقتی بچه ها کوچیک بودن همینطور بودم، و بچهها هم به مرور که بزرگتر شدن با دیدن من همینجوری شدن. بعضی از این موارد روتین خونهمون شده. حتی وقتی من نیستم میبینم که بچه ها خودشون رعایت میکنن و اغلب خونه به هم ریخته نمیشه.😊
البته گاهی پیش میاد که به دلایل مختلف کار از دست در میره و اوضاع بحرانی میشه.🤪 اینجور مواقع عملیات نجات با فرماندهی من و همسرم به سرعت شروع میشه و بچهها هم نیروهای کف میدان میشن و برمیگردیم به حالت ایمنی!
تو بازههایی بچه ها همراهیشون کمتر میشه. منم فشار نمیارم بهشون. این نظم رو بچه ها بیشتر از دیدن رفتار من یاد گرفتن،نه از تکرار مداوم گزاره های دستوری.
همراهی همسرم بیشتر از نظر روانی بوده و هست. مشغله شون خیلی زیاده و کمتر تو خونه هستند. ولی واقعا هوامونو دارن. وقتی میبینن که من همه تلاشمو میکنم تا کاری زمین نمونه، قدردان هستن و البته آخر هفته ها و هر زمانی که خونه باشن از کمک دریغ نمیکنن. این همراهی روانی همسر خیلی مهمه!👌 شاید حتی مهمتر از کمک های فیزیکی! وقتی ایشون تلاش و زحمت های من توی خونه داری و بچه داری رو میبینن و تشکر میکنن،انگیزه من هم بیشتر میشه ، خستگی از تنم بیرون میره.😉
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
آغاز ماه محرم تسلیت و تعزیت باد.
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
.
#قسمت_پنجم
#ف_هاشمیان
(مادر ۶ فرزند)
تا حالا پیش نیومده که از پرستار کمک بگیرم یا بچهها رو مهد بذارم. مدتی که کلاس حوزه میرفتم، حسن پسر اولم صبح تا ظهر پیش مادرم بود. بعد هم دیگه کار ثابتی بیرون از خونه نداشتم. اگر هم برای کاری لازم بود بیرون برم، اگه میشد با خودم میبردمشون. بعد از تولد فاطمهزهرا هم دو تا بزرگه تو خونه میموندن. پسر اولم عاقل بود و قابل اعتماد.😉 بقیه هم به تبعیت از اون کار خطرناک نمیکردن و این باعث شد که در مواقع نیاز بچهها رو به خودشون بسپریم و به کارهامون برسیم. که تا الان هم این روال ادامه داره.
یکی از کارهایی که خیلی برای ما برکت داشته و داره، ارتباطمون با مسجده.😍
هر روز دو مرتبه برای نماز مسجد میریم. بچهها بعد از نماز جماعت با دوستاشون بازی میکنن،. منم فرصتی برای خلوت با خودم و خدا دارم و البته با دوستان مسجدی گپوگفت کوتاهی داریم. گپوگفتهای پربرکتی که باعث میشن از حال هم بیخبر نباشیم.👌🏻
یکی از مزایای مادی مسجد رفتن اینه که به نظم خونه کمک میکنه!😁🤔
قبل از اذان انگیزه داریم که همه چی رو مرتب کنیم. اونجا هم چند ساعتی بچهها حسابی سرگرمن. تا وقتی در مسجد بازه، بچههای ما هم هستن.😍
چایی میدن،
قرآن میارن،
مسجد رو مرتب میکنند.
کلاس حفظ قرآن مسجد رو شرکت میکنند.
ارتباطشون با روحانی مسجد هم خیلی خوبه👌🏻 و ایشون هم حسابی فعال هستند. به مناسبتهای مختلف برنامههای جذابی با بچهها تمرین میکنند. سرود و اردو و... و همین کارها کلی وقت بچهها رو پر میکنه.😉
علی، فرزند پنجمم ۱.۵ ساله بود که دیدم بچهها به سنی رسیدن که میتونم دوباره فعالیتهای بیرون از خونه رو شروع کنم. هم علی پسر آرومی بود، هم بزرگترها کمک میکردن و هم خونهمون نزدیک یه مسجد فعال بود.
با کلاس خیاطی شروع کردم و مدرکش رو گرفتم. خداروشکر مسجد کلاسهای پرکاربرد و با کیفیتی برای خانومها برگزار میکنه. این مدت دورههایی که دوست داشتم و احساس میکردم برام مفیده رو گذروندم.
دورههای طب سنتی، غذای طیب و مزاج شناسی و سبک زندگی شیعی رو شرکت کردم.
از طرفی کلاسهای تدبر در قرآن و مترجمی قرآن هم چند ترمی هست که دارم میگذرونم.
الان دیگه خیالم از بابت خونه و بچهها راحته و بدون دغدغه میتونم درس بخونم.😍👌🏻
وقتی بچهها کوچیک بودن این آرامش رو نداشتم و از طرفی انقدر حجم کار خونه و بچهها زیاد بود که فرصتی برای کلاس رفتن نداشتم. ترجیح دادم چند سالی تمرکزم رو بذارم روی خونه و بچهها تا وقتی که بزرگتر بشن و نیازشون به حضور من تو خونه کمتر بشه.
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
شب سوم محرم
شب حضرت رقیه (سلام الله علیها)
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
.
#قسمت_ششم
#ف_هاشمیان
(مادر ۶ فررند)
برای بزرگ کردن بچهها زحمت زیادی کشیدیم که نمیشه منکرش شد!
ولی نوع نگاه من به این زحمتها طوری بود که همه رو در راستای رسیدن به هدفم میدونستم. به همین خاطر روحم نشاط داشت، حتی اگر جسمم خسته میشد. لذت واقعی رو روحم تجربه میکرد و همین باعث میشد حالم خوب باشه. اگر هم جایی کم میآوردم، یادآوری هدفم از زندگی دوباره بهم نشاط میداد.💛
هر سختی ای تحملش راحت میشه، وقتی باور داشته باشی خدا همه کارهٔ عالمه! و داره تو رو میبینه.
مثلاً سختی شرایط اقتصادی!
ما شرایط مالیمون از اول ازدواج خوب بود. ولی یه بازهای دچار مشکل مالی جدی شدیم و چند سالی حسابی در تنگنا بودیم. این بحران هم با صبوری پشت سر گذاشتیم و خدا از جایی که توقع نداشتیم گشایش ایجاد کرد برامون.
هنوز هم خونه از خودمون نداریم. خیلی از اطرافیانمون بابت مستاجر بودن ما، اونم با ۶ تا بچه خیلی غصه میخورن! ولی من اصلا بهش فکر هم نمیکنم!😉
رزق ما و بچههامون تا الان خونه نبوده! ولی صاحبخونههای خیلی خوبی داشتیم!
مثلاً وقتی که سر فرزند چهارمم باردار بودم، طبقهٔ چهارم یه خونه که آسانسور هم نداشت،مستاجر بودیم. خود صاحبخونه بهمون پیشنهاد داد که بیایم طبقه اول که راحتتر باشیم! فرزند چهارم و پنجمم اونجا بهدنیا اومدن.👌🏻
یا همین الان که سه ساله تو یه خونهٔ ۹۳ متری مستاجریم. صاحبخونهمون امام جماعت مسجدمونه. نه تنها مشکلی با تعداد فرزندانمون ندارن، بلکه خیلی هم همراهی میکنن.
البته ما هم مراعات میکنیم که به خونه آسیبی نرسه، یا حتیالمقدور ایجاد مزاحمت نکنیم برای همسایهها.👌🏻
یا مثلاً سختیهای بچه داری!
مگه میشه بچه بیسروصدا یه گوشه بشینه؟
تو هر سنی بچهها چالشهای خاصی دارن. دوران نوزادی و کودکی یه جور، نوجوانی و جوانی هم طور دیگه. اینکه بپذیری این سختیها طبیعت زندگی مادیه خیلی تو تحمل شرایط کمک میکنه.
همسرم واقعا صبور هستند، و همیشه میگفتن خب بچه باید شیطنت کنه دیگه! بچه که یه جا بشینه مریضه!
همین باعث شد من هم از شلوغکاری بچهها اذیت نشم.
یا مثلاً یکی از پسرا تو نوجوانیش خیلی پیش میاومد که داد بزنه!😲 طوری که برای همسایهها مزاحمت داشت! یک بار به مدیر ساختمون گفتم به خودش دوستانه تذکر بده! همین تذکر کافی بود تا دیگه داد نزنه! تا قبلش فکر نمیکرد صداش بیرون میره!
خلاصه که چالش تو هر زندگیای هست، نوع نگاه ما به زندگیه که باعث میشه برخوردهای متفاوتی با مشکلات زندگی داشته باشیم.
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین برگزار میکند:
📚 پویش کتابخوانی «تنها گریه کن»
روایت جذاب و خواندنی یک مادر شهید که از دوران دفاع مقدس تا امروز در سنگر دفاع از دین محکم ایستادند و مورد عنایت حضرت سیدالشهدا (ع) قرار گرفتند.
📌 از ۲ مرداد تا ۱۲ شهریور
🎁 اهدای ۷ جایزهی ۱۰۰ هزار تومانی
به قید قرعه به ۷ نفر از کسانی که کتاب را کامل مطالعه کنند.
✅ ثبتنام در پویش از طریق :
b2n.ir/a21476
🔸تهیه نسخه الکترونیکی از اپلیکیشن طاقچه:
taaghche.com/book/96144
🔸تهیه نسخه چاپی کتاب تنها گریه کن با تخفیف ویژهی ۳۰ درصدی و ارسال رایگان
از فروشگاه پاتوق کتاب تربت حیدریه
(همچنین میتوانید تا ۲۰ مرداد کتابهای لیست زیر را با تخفیف ۳۰ درصدی تهیه کنید. )
✅ تخفیف ویژه ۳۰ درصدی با کد تخفیف 👇 Madaran-sharif
❇️ آیدی جهت ثبت سفارش کتاب در ایتا 👇
http://eitaa.com/Patoghktb
💢 آدرس صفحهی اینستاگرام :
https://instagram.com/patoghketab_th?igshid=YmMyMTA2M2Y=
آدرس کانال پاتوق کتاب تربت حیدریه:
@patoghketabtorbat
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
برشی از کتاب تنها گریه کن
📚 ۳۳ روز تا پایان مهلت پویش کتابخوانی
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
شب چهارم محرم
شب اصحاب سیّد الشهدا (علیه السلام)
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
.
#قسمت_پایانی
#ف_هاشمیان
(مادر ۶ فرزند)
الان شرایط مالیمون معمولیه. در حد نیازهای واقعیمون تهیه میکنیم. اگر بچهها چیزی غیر از اون بخوان، خودشون با پس انداز پول تو جیبیهاشون تهیه میکنند.👌🏻
وسایل و لباسهای بچههای قبلی به بچههای بعدی به ارث میرسه. اینجور مواقع رفتار والدین خیلی مهمه که بچهها احساس کمبود نکنند. ما خودمون معتقدیم مصرف بیرویهٔ هر چیزی قبیحه! حتی اگر از نظر مالی امکانش باشه این کارو نمیکنیم، چون خرید باید بر اساس ضرورت انجام بشه.
اولویتمون برای مدرسه، مدارس دولتی نزدیک هستند. ولی اگر به دلایل مهم مثل موارد تربیتی ضروری باشه که مدرسهٔ دیگهای بفرستیم، اینکار رو میکنیم. معمولاً با قسطبندی هزینهٔ مدرسهٔ بچهها رو پرداخت میکنیم.
تو مسائل درسی اگه لازم باشه، من و پدرشون کمک میکنیم. ولی معمولاً خودکفا هستند. کوچکترها با کمک بزرگترها کارهاشونو انجام میدن. البته گاهی دوست دارن من دیکته بگم یا درس بپرسم، که این کارو میکنم.
این خودکفایی رو تو بازی و سرگرمی هم دارن. از من نمیخوان که باهاشون بازی کنم، ولی گاهی خودم میرم قاطی بازیهاشون. دوست دارم که زمانهایی رو با بچهها بگذرونم و تو دنیاشون وارد بشم. صبحها با هم ورزش میکنیم. برای نماز با هم میریم مسجد.😍
اختلاف و درگیری هم داریم تو خونه. البته به دعوای لفظی ختم میشه و کار به زد و خورد نمیکشه!بچهها از من و همسرم یاد گرفتند که مشکلاتشون رو با آرامش و صبوری و صحبت کردن حل کنن.
تو تربیت بچهها هم رو چند تا مورد تاکید داریم:
🔻دوست داریم بچههامون با قرآن مأنوس باشن. با حفظ سورههای کوچیک تو خونه شروع میکنیم و بزرگ که میشن کلاس قرآن میرن.
🔻 حتماً صدای اذان رو تو خونه پخش میکنیم و آماده میشیم برای مسجد. اینجوری بچهها به نماز اول وقت مقید شدن. حتی کوچکترها که هنوز مکلف نشدن، میدونن که الان وقت نماز و مسجده.
🔻بچهها با دیدن بزرگترا وضو گرفتن رو خیلی زود یاد میگیرن. منم سعی میکنم بهشون انگیزه بدم که دائمالوضو باشن. مثلاً بهشون میگم وقتی وضو میگیری نورانی میشی، شیطان بهت نزدیک نمیشه و...
🔻نکتهٔ آخر هم رعایت احترام و محبته. من و همسرم از محبت کردن به هم جلوی بچهها غافل نمیشیم. هم خودمون و هم بچهها رو با جانم و قربانم صدا میکنیم. اونها هم کمکم یاد میگیرن و با هم با محبت حرف میزنن. البته از نوع پسرونه!😜
فارغ از همهٔ توصیههای رنگارنگی که این روزها از همه طرف به گوش میرسه، من تو این بیست سال زندگی مشترک به یه نکتهٔ کلیدی رسیدم!
یقین پیدا کردم که:
👌🏻اگه کارهامو بسپرم به خدا،
👌🏻به معنای واقعی فقط و فقط به خودش توکل کنم،
👌🏻و سعی کنم خدا رو از خودم راضی کنم،
👈🏻برام کم نمیذاره.
از کارهای روتین خونه بگیر، تا امورات مهم و حیاتی زندگی رو خودش مدیریت میکنه برام.
شرطش فقط *عبد* بودنه.😍
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند...
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
🔶 صوت جلسه اول با استاد خانم آرویی مادر ۴ فرزند، سطح سه حوزه علمیه رشته فلسفه، دارای مدرک تربیت فرز
سلام✋🍀
عزاداریهاتون قبول باشه انشاءالله ❤️
ادامه گفت و گو با سر کار خانم آرویی امروز ساعت ۱۷ انشاءالله برگزار میشه.👌
جلسه قبل درباره دو نوع از حملات شیطان گفتند، و امروز دو حمله دیگه رو مطرح میکنند.
که ما خانوم ها خیلی در معرضش هستیم و حالمونو خراب میکنه.😢
*جلسه امروز رو از دست ندید.👌*
برای ثبت نام رایگان و دریافت لینک جلسه اینجا کلیک کنید.👇👇
https://b2n.ir/y17829
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
‼️‼️
پانزده دقیقه تا شروع جلسه گفتگو
اگر هنوز لینک رو نگرفتی زود تند سریع بیا اینجا👇👇
https://b2n.ir/y17829
شب پنجم محرم
شب حضرت عبدالله بن حسن (علیه السلام)
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ف_سادات_جلالی
(مامان #سید_محمد_حسین ۱۰ساله، #سید_محمد_رضا ۷ساله، #ریحانه_سادات ۵ ساله، #حنانه_سادات ۱ساله)
محرم تو خونهٔ ما با وجود بچهها حال و هوای خاصی داره. من هم سعی میکنم از این فرصت نهایت استفاده رو ببرم و بچهها رو با اهل بیت علیهمالسلام مأنوس کنم.
مثلاً شب اول محرم رسم داریم خونه رو تمیز میکنیم.👌🏻
چایی میذاریم و همه با هم و با لباس مشکی تمام در و دیوار خونه رو مشکی میزنیم، خیلی با احترام و توجه... و حین کار مداحیای که بچهها دوست دارن رو پخش میکنیم.
بعضیا میگن دلتون نمیگیره انقدر مشکی؟
ولی واقعیت اینه که هم بچهها و هم خودمون تموم سالو منتظریم که محرم برسه و ما در و دیوار خونه رو سیاهپوش کنیم.
یه جورایی زنده میشیم با این پرچما،
اصلاً از اون روز همه چی عوض میشه،
اخلاقا...
کارها...
خلاصه خیلی برکت داره برامون.🤲🏻
دههٔ اول محرم بعد از ظهرها روضه داریم خونهمون که خیلی بچهها دوست دارن.
برای بچهها یه روز دونات میدیم،
یه روز تسبیح،
یه روز شیر،
یه روز سربند،
و خلاصه بچهها خودشون با ذوق هر روز لباس تیره تن میکنن و خونه و بستهها رو با کمک همدیگه درست میکنن.👌🏻
بعدشم که روضه تموم شد همه میریم هیئت و هر سال برنامهمون همینطوریه.
راستی یه هیئت هم هست صبحها بعد نمازه. اگه بدونین چقدر بچهها اونو دوست دارن و از ذوقشون خودشون صبح زود ازخواب بیدار میشن. دوماااه هر روز صبح میریم روضه با صرف صبحانه.
بعدشم میریم حرم زیارت.😍
دههٔ اول خودم طبق هر روز براشون خییلی سربسته مخصوصاً به کوچیکترها روضهٔ اون روز رو به حالت داستان مناسب سنشون میگم ولی تا حالا یه بار بیشتر نتونستم روز تاسوعا عاشورا براشون داستان بخونم حالم بد میشه واشک امونم نمیده.😔🖤
شاید بگین چقدر سخت ولی بچهها خودجوش اینکارا رو انجام میدن و ما هییچ اصراری نمیکنیم بهشون و عشق امام حسین (علیهالسلام) توی قلبشون جاریه.🖤
#سبک_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
شب ششم محرم
شب حضرت قاسم بن الحسن (علیه السلام)
شب دلتنگیِ سردار دلها
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
شب هفتم محرم
شب حضرت علی اصغر (علیه السلام)
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif۷