مادران شریف ایران زمین
سلام دوستان😊 تعدادی از مخاطبین عزیزمون، از ما سوال میپرسیدن، که این دورههای مجازی که در پستهامون
سلام دوستان😀
🔅تعدادی از شما، درمورد نحوهی ثبتنام، در دورههای مختلف سامانه مجازی کرامت، سوال پرسیده بودید.
✅ این آدرس سایتشونه و دورهها در اون اطلاعرسانی میشن.
http://elearning.karamatnama.com
@karamatnamair
میتونید در پیامرسان بله، از این آیدی هم اطلاعات دقیقتر رو بپرسید:
@tarbiat_amin
سلام به همه مامان های شریف ایران زمین و همراهان عزیز😊
✨جمعی از دوستان ما در دانشگاه تهران، قدمی برداشتن در راه تسهیل درس خوندن مامانها در دانشگاه
💎 از طریق خبرگزاری فارس، مطالبهای رو از مسئولین ترتیب دادن
مبنی بر تاسیس مهد داخل دانشگاهها و دانشکدهها😍
برای مامانهای دانشجو و نینیهاشون 😍،
تا ساعتهایی که مامان کلاس داره، نینی فقط چند متر باهاش فاصله داشته باشه 🤩
✅ به جریان افتادن این مطالبه، نیاز به همت همگانی ماها داره
☘ لطفا تکتکتون به لینک زیر برید، و اگه با متن مطالبه موافق بودین، حمایت کنید.
👌🏻 هرچه تعداد حمایتها بیشتر بشه، این موضوع، با قدرت بیشتری پیگیری میشه💪🏻
❇️ برای حمایت کردن بعد از داخل شدن به لینک و وارد کردن اسم و شماره و کدی که به موبایلتون پیامک میشه📱، دکمه حمایت از طرح رو بفشارید.🙂
☘☘☘
🌐 https://my.farsnews.ir/c/18983
✨بسم الله النور✨
#تقدیمی_امشب
🔷دوستانی که دنبال نکات تربیتی ناب برا #تربیت فرزندشون👶 هستن
وارد این کانال 🔻🔻🔻بشن💯
💎 احادیث تربیت دینی
💞 راهکارهای #عملی و جدید پرورش فرزند صالح
🌻 طب اسلامی کودکان
📚 یادداشتهای تربیتی از #آیتالله_حائری، #استاد_پناهیان، #عباسیولدی #تراشیون #دهنوی و ...
👌بی تعارف، کارش تو این زمینه عالیه و حرف نداره...👇
💌 http://eitaa.com/joinchat/2949054464Cf6a6ec1f40
#ف_مصلحتجو
یه کم مستقل شده بود و کمتر بغل میخواست.😉
هر کتابی جلوش باز میشد، انگار براش حکم یه خوراکی خوشمزه رو داشت.📖🍪
عاقلتر که شد متوجه شد کتابای من خوردنی نیستن؛ بلکه دفتر نقاشین و باید تمام صفحاتش پر بشن.😐😂🖍
خلاصه که نمیشد خیلی در حضور حسین آقا مطالعه عمیق کرد.😅
باید دنبال یه جایگزین میگشتم.🤔👌🏻
بهترین راهکار این بود که یکی بچه رو سرگرم کنه تا به درس و کارم برسم،😍
که همیشه عملی نبود.😂
مهدکودک هم اصلا نمیپسندیدم.
پس دفتر برنامهریزی رو برداشتم📝
و تمام درسها و تحقیقایی که باید انجام میدادم رو از سیر تا پیاز نوشتم.
زمانهای خالیم شامل دو ساعت خواب روز حسین بود⏰
و خواب شبش.😴
تصمیم گرفتم کارهای خونه رو توی بیداریش انجام بدم که وقتی میخوابید کاری غیر از درس برام نمونه.😏😁
بعضیا ممکنه فکر کنن این راهکار، یعنی مادر تمام حواسش به کارش باشه و بچه رو فراموش کنه!
که باید بگم سخت در اشتباهن.😆
و اما طرز اعجابآور ترکیب کارِ خونه با بیداری و بازی بچه:
✅ ابتدا طفل را سیر میکنم،😋
✅ از وضع پوشک وی اطمینان حاصل میکنم،😜
✅ سپس با آوردن یه بازی سرگرمکننده به آشپزخونه، بازی رو شروع میکنیم.🚙⚾🎎
وقتی سرگرم بازی شد، ازش جدا میشم و همزمان با #توجه کردن بهش، حرف زدن و شعر خوندن باهاش، به آشپزی، ظرف شستن و بقیه کارهای آشپزخونه میپردازم.😄
اگر وسط کارها دوباره خواست تا باهاش بازی کنم، برحسب کاری که دارم انجام میدم، اونو هم #شریک میکنم؛😲
مثلا موقع آشپزی، چند تا سبد، قابلمه و قاشق پلاستیکی در اختیارش میذارم تا تو آشپزی کمک کنه. (توی خیالش البته😄)
یا توی کابینتهای پایین، ظرف پلاستیکی و اسباببازی میچینم تا باهاشون بازی کنه.
بهش طی و دستمال میدم تا کف آشپزخونه رو مثل من طی بکشه.😉
یا مثلا در ماشین لباسشویی رو باز میذارم و اونم که عشق ماشین لباسشوییه، میره هرچی براش جالبه میندازه توش.🐰🥎🧥🥿
✔ و البته توجه کردن بهش، حرف زدن و مواظبت از دور، رو فراموش نمیکنم.👌🏻
حتی گاهی کارو رها میکنم و بیتوجه به اینکه چقدر وقفه وسط کار بیفته، بازیش رو دنبال میکنم.😄
تا اینکه خودش خسته میشه و وقت طلایی خواب او و مطالعهی من از راه میرسه.😍😎
نوش جوون😋📚
پ.ن: البته دلیل اصلیم، برای عدم مطالعه در حضور بچه، اینه که بچه توجه مادر رو میخواد و اگه مادر مدام حواسش جای دیگه باشه براش ناراحت کننده ست. چه سرگرم گوشی باشه📱 چه مطالعه و پژوهش علمی🙇🏻♀
#ف_مصلحتجو
#ارشدکلام۹۶_دانشگاه_قم
#تجربه_مخاطبین
#سبک_مادری
#مرتب_کردن_خانه_با_بچه
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#هجرت
#قسمت_اول
اولین فرزندم ۶ سال و نیم پیش، تو دوران دانشجویی👩🏻🎓، وقتی که هنوز حدود ۱ سال از درسم باقی مونده بود، به دنیا اومد.💕👼🏻
دانشجوی پزشکی بودم و دورهی اینترنی رو توی بیمارستان میگذروندم🏨
۹ ماه اول دوره رو باردار بودم.
و بعد گل دخترم، به دنیا اومد.😍
تا ۷ ماهگی دخترم، #مرخصی گرفتم.🤱🏻
و بعد از اون، دوران سختی شروع شد...😥
روز اول جدایی سختترین روز بود،
برای من و کودکی هفت ماهه، که قبل از این همیشه با من بوده.😥
چه میشد کرد؟!
اینم بخشی از #وظیفهی من بود؛
نه میشد بگیم هیچ زنی پزشک نشه،
و نه بگیم هیچ پزشکی مادر نشه...
فقط باید #جبرانش رو از خدا میخواستم.💖
مگه میشد برای بچه (و خودم) آسیب نداشته باشه؟!😔
ولی مطمئن بودم خدا حتما جبران میکنه.💗
به جای فکر کردن به #مادر_کافی بودن، به #خدای_کافی خودم فکر میکردم...✨
و به جای اینکه نقش خودمو، پررنگ ببینم،
لطف خدام رو میدیدم.✨
خودم و بچه و زندگی و همسر رو سپردم به خود #خدا.🤲🏻
و گفتم خدایا من به خاطر وظیفهی اجتماعی، دارم میرم سراغ این کار،
بی زحمت خودت هوای همهمونو داشته باش.🤲🏻😌❤
و ادامهی اینترنی رو با قوت، شروع کردم.💪🏻
روزها بیمارستان،
و ۷-۶ بار در ماه هم، کشیک شب🌃
دوره رو باید توی سه چهار تا بیمارستان میگذروندم.🏥🏨
یکی دقیقا شرق تهران، یکی غرب، و دوتا مرکز،
از طرفی خونهی خودمونم تهران نبود.🥶
از اونجایی که رفت و آمد خیلی سخت میشد، پدرشوهر و مادر شوهر مهربانم، یه خونه در تهران برای ما، اجاره کردن.🏬😃😃
خودشونم گاهی برای کمک دادن به ما 😊
و نگه داشتن بچه،👶🏻
میاومدن پیش ما.😀
بیشتر اون مدت ۹ ماه رو مهمون ما بودن؛ یعنی در واقع ما مهمون اونا بودیم.😆
خیلی از کارهای خونه و حتی آشپزی اینا رو هم، مادرشوهرم انجام میدادن.🍛🍲
خدا رحمتشون کنه...❤️
وقتی می رفتم بیمارستان، گاهی وقتها مادرشوهرم دخترم رو نگه میداشتن؛ و گاهی با خودم میبردم مهدکودک بیمارستان.👶🏻👩🏻⚕
دخترم تو کریر و خودم مشغول رانندگی،😉
تا ظهر اونجا بودیم و بعد برمیگشتیم خونه.🚗😊
بین کارهای بخش، سریع میرفتم بهش سر میزدم و شیر میدادم.💖
سختتر از ساعات کار روز، کشیکهای شبم بود...🤨
#هجرت
#پزشکی۸۶
#تجربه_شما
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_اول
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#هجرت
#قسمت_دوم
در ماه، ۶-۷ بار، کشیک شب داشتم.
مهد بیمارستان فقط تا بعد از ظهر باز بود و نمیتونستم دخترم رو شبها، تو بیمارستان نگه دارم.
تا عصر اونجا بود و غروب باباش میومد و میبرد خونه💔
خیلی سخت بود😫
خیلی...😢
حس نبودن یک بخش از وجود💔
البته گاهی اونقدر شدید مشغول کار بیمارها میشدم، که کلا یادم میرفت.
تو بخش اطفال، خیلی سختتر میگذشت؛🥺
دیدن بچههایی اندازه بچه خودت، که باید بستریشون کنی و نگاههای دردناکشونو ببینی😟
تو بخش زنان هم، وقتی که نوزادی متولد میشد، دلم غنج میرفت و حساااابی تنگ میشد برای دخترم!💕💕
تو کشیکها بعضی شبها، پدرش دخترم رو برای شیر خوردن، میآورد بیمارستان، و بعد برمیگردوند🧔🏻👶🏻🚙
اما بیشتر شبها، خودم، در زمان مخصوص استراحت، (که آف بودیم و بقیه همکارام صاف میرفتن تو تختخواب، 🛌 تا خستگی چند ساعت کار رو بیرون کنن)، میاومدم خونه.
یه ساعتی پیشش بودم💕 و شیر میدادم و میبوسیدم😚 و نوازش میکردم و دوباره برمیگشتم.🚙🌃
خونمون به لحاظ جغرافیایی به بیمارستانها اصلا نزدیک نبود، ولی خوش مسیر بود😃
خودم باورم نميشد که تا چه حد این خونه، به سه چهار تا بیمارستان، چه این سر شهر، و چه اون سر شهر نزدیکه!😍
حس معجزه داشتم😄
مخصوصا که با خلوتی نصف شب خیابونا، سریع میرسیدم خونه پیش دخترم،🤗
و برعکس بیمارستان، سرکارم.😊
عوض این همه سختی، برخلاف درسای مهندسی، تکلیف و پروژه نداشتیم،
و البته باید خودمون حسابی میخوندیم و درسامونو مرور میکردیم📚
برا همین، مشغولیتم تو خونه، خوندن رفرنس و جزوه و هندبوکها بود.📖
که البته اکثر مواقع، تو بیمارستان، تو ساعتهایی که وقتم خالی بود، یا زمانهای استراحتم، میخوندم.😌
گاهی هم تو خونه، با سختی زیاد، و در حالیکه بچه داره پاره و مچالهاش میکنه😅
دورهی اینترنی، و درواقع پزشکی عمومی م که تموم شد، طرحم توی مناطق محروم شروع شد.⛺
به مدت۹ ماه،
با دختر دوسالهم،
و در حالیکه طبق برنامه خودم، بعدی رو باردار بودم،
در یکی از روستاهای جنوب کشور.👩⚕️
بدون همسرم😣
تنهای تنها....
روستایی که گاز که نداشت، حتی آب لولهکشی هم نداشت.😲
و تا هکتارها اطراف پانسیونم، مزرعه بود و مزرعه... 🌱🌱😩
داستان اون روزها مفصله.
تصمیم دارم انشاءالله در صفحه شخصی خودم، به مرور، داستان اون روزها رو بذارم...✍️
گذشت و دختر دومم هم، به دنیا اومد.💖
الحمدلله ۹ ماه مرخصی زایمان داشتم و رفتم خونه.🏡
بعدش چیز زیادی از طرحم نموند و به خوبی و سلامت (و البته سختی خاص خودش😅) تمام شد...
پ.ن:
صفحه خانم دکتر در اینستا:
@dr.mother8
در بله:
@hejrat_kon
#هجرت
#پزشکی۸۶
#تجربه_شما
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_دوم
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#هجرت
#قسمت_پایانی
بعد از اتمام طرحم تو مناطق محروم، برگشتم خونه.☺️🏘
برای مدتی طبابت و سرکار رفتن حضوری🥼 رو کنار گذاشتم.
البته سه چهار ماهی، پنجشنبه جمعهها برای دل خودم و افزایش تجربه، کار میکردم.☺️
دوست داشتم چند سالی رو برای بچهها وقت بذارم و روی اونها سرمایه گذاری کنم.😌🥰
۲.۵ سال بعد تولد دختر دومم، با برنامهریزی و تصمیم قبلی، پسرم هم به دنیا اومد.👶🏻
اضافه شدن فرزند سوم به خانواده راحتتر از اضافه شدن فرزند دوم بود.🤩
دوتای قبلی بیشتر با هم #سرگرم بودن🤼♀️
و لازم نبود من #یک_تنه، هم حامی و سرگرمکننده فرزند قبلی👧🏻 باشم،
هم مشغول رسیدگی به نوزاد.👼🏻
دختر بزرگ پنج سالهم خیلی کمک حال بود،👩🏻
هم تو کارهای دختر دوم؛👧🏻
مثل آب و خوراکی دادن،🥣🥛
سرگرم کردن،🧩
و کاهش حساسیت و حسادت،☺️
هم کارهای نوزاد؛👼🏻
مثل آوردن پوشک و لباس،👕👖
سرگرم کردنش برای نماز،😚
و خندوندن و بازی کردن🤸
الان که دیگه پسرم ۱.۵ سالش شده، سه تایی با هم سرگرمن.😎😃
تماشای بازیها و خندههاشون فوقالعاده انرژی بخشه.🥰
#دعوا، گریه، جیغ و کتک کاری هم دارن؛
اما همینها رو هم من #تعامل_مثبت میدونم👌🏻
که توش یه سری مهارتهای خاص به دست میاد،
مثلا پسرم تو همین سن، ماشاالله چنان یاد گرفته حق خودش رو بگیره که نگو.😄
در این روزها، #مادر سه تا فرشتهم🥰
و در بهشت خونه با اونها وقت میگذرونم.
به علاوه، فعالیتهای اجتماعی منظم هم دارم👌🏻
و البته مرور درسها📚 (یک پزشک هیچ وقت نمیتونه درس خوندن رو کنار بذاره😅)
و دهها مشاوره مجازی پزشکی در روز.☺️
این چندماه اخیر، آخر هفتهها که همسرم خونه هستن و میتونن بچهها رو نگه دارن، #دوره_دانشگاهی_طب_سنتی رو میگذرونم.🌱
چند هفتهای هم هست که شروع کردم برای #آزمون_دستیاری (تخصصی پزشکی) بخونم.📚
البته برای اهل فن، شبیه شوخیه😄
به امسال امیدی ندارم،
انشاءالله سال آینده😃
احتمالا از یکی دو ماه دیگه، کارم رو در یکی دوتا #درمانگاه هم شروع میکنم.👩🏻⚕🏥
ساعتش محدوده و زیاد از بچههام دور نمیشم.😊😍
برای این ساعتها احتمالا از یک #پرستار_کودک کمک بگیرم.
با تعداد فرزند زیاد، به نظرم داشتن پرستار راه حل بهتری نسبت به مهدکودکه.
به گذشتهم که نگاه میکنم، میبینم تا الان طبق برنامهها و اهدافم پیش رفتم،📝💪🏻
و مادری هم بخشی از #موفقیت منه😌👼🏻🏆
زندگیم رو برای فرزندآوری متوقف نکردم، بلکه بچهدار شدن بخشی از برنامه من بوده،
درست در مسیری که برای #رشد و #پیشرفتم متصورم.
بگذریم که خودم تا چه حد با بچه ها بزرگ شدم و رشد کردم.🤩
و انشاءالله با دو سه تای بعدی، رشد بیشتری رو تجربه کنم.😍☺️
#هجرت
#پزشکی۸۶
#تجربه_شما
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_پایانی
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif