#ف_مصلحتجو
یه کم مستقل شده بود و کمتر بغل میخواست.😉
هر کتابی جلوش باز میشد، انگار براش حکم یه خوراکی خوشمزه رو داشت.📖🍪
عاقلتر که شد متوجه شد کتابای من خوردنی نیستن؛ بلکه دفتر نقاشین و باید تمام صفحاتش پر بشن.😐😂🖍
خلاصه که نمیشد خیلی در حضور حسین آقا مطالعه عمیق کرد.😅
باید دنبال یه جایگزین میگشتم.🤔👌🏻
بهترین راهکار این بود که یکی بچه رو سرگرم کنه تا به درس و کارم برسم،😍
که همیشه عملی نبود.😂
مهدکودک هم اصلا نمیپسندیدم.
پس دفتر برنامهریزی رو برداشتم📝
و تمام درسها و تحقیقایی که باید انجام میدادم رو از سیر تا پیاز نوشتم.
زمانهای خالیم شامل دو ساعت خواب روز حسین بود⏰
و خواب شبش.😴
تصمیم گرفتم کارهای خونه رو توی بیداریش انجام بدم که وقتی میخوابید کاری غیر از درس برام نمونه.😏😁
بعضیا ممکنه فکر کنن این راهکار، یعنی مادر تمام حواسش به کارش باشه و بچه رو فراموش کنه!
که باید بگم سخت در اشتباهن.😆
و اما طرز اعجابآور ترکیب کارِ خونه با بیداری و بازی بچه:
✅ ابتدا طفل را سیر میکنم،😋
✅ از وضع پوشک وی اطمینان حاصل میکنم،😜
✅ سپس با آوردن یه بازی سرگرمکننده به آشپزخونه، بازی رو شروع میکنیم.🚙⚾🎎
وقتی سرگرم بازی شد، ازش جدا میشم و همزمان با #توجه کردن بهش، حرف زدن و شعر خوندن باهاش، به آشپزی، ظرف شستن و بقیه کارهای آشپزخونه میپردازم.😄
اگر وسط کارها دوباره خواست تا باهاش بازی کنم، برحسب کاری که دارم انجام میدم، اونو هم #شریک میکنم؛😲
مثلا موقع آشپزی، چند تا سبد، قابلمه و قاشق پلاستیکی در اختیارش میذارم تا تو آشپزی کمک کنه. (توی خیالش البته😄)
یا توی کابینتهای پایین، ظرف پلاستیکی و اسباببازی میچینم تا باهاشون بازی کنه.
بهش طی و دستمال میدم تا کف آشپزخونه رو مثل من طی بکشه.😉
یا مثلا در ماشین لباسشویی رو باز میذارم و اونم که عشق ماشین لباسشوییه، میره هرچی براش جالبه میندازه توش.🐰🥎🧥🥿
✔ و البته توجه کردن بهش، حرف زدن و مواظبت از دور، رو فراموش نمیکنم.👌🏻
حتی گاهی کارو رها میکنم و بیتوجه به اینکه چقدر وقفه وسط کار بیفته، بازیش رو دنبال میکنم.😄
تا اینکه خودش خسته میشه و وقت طلایی خواب او و مطالعهی من از راه میرسه.😍😎
نوش جوون😋📚
پ.ن: البته دلیل اصلیم، برای عدم مطالعه در حضور بچه، اینه که بچه توجه مادر رو میخواد و اگه مادر مدام حواسش جای دیگه باشه براش ناراحت کننده ست. چه سرگرم گوشی باشه📱 چه مطالعه و پژوهش علمی🙇🏻♀
#ف_مصلحتجو
#ارشدکلام۹۶_دانشگاه_قم
#تجربه_مخاطبین
#سبک_مادری
#مرتب_کردن_خانه_با_بچه
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ف_مصلحتجو
شلوار کثیف و رنگی و خیس...👖
پوشک محتاج تعویض...
جییییغ و داد...🤦🏻♀️
لگد و ضربات محکم پا...
و خلاصه مقاومت شدید در برابر تعویض پوشک!😥
از این صحنههای آشنای هر مادر،
وقتی بچه حسابی آتیش سوزونده و بازیگوشیهاشو کرده و وقت تعویض لباس و پوشکش نق میزنه.
- حسین مامان...وایستا یه دقیقه... مامان لگد نزن... آخه چرااا؟؟😤
مقاومتش رفته بود بالا... پوشکو که نزدیکش میبردم جوری با لگد میزد بهش که پرت میشد دو متر اون طرفتر😐
داشت کم کم اعصابم خطخطی میشد که مامانمو صدا کردم:
-ماااااامااااااان... میای کمک؟🤕
حسین همچنان لگد میزد و با جیغ میگفت: نهههه...😤
مامانم اومد.
با لبخند به حسین گفت: سلام عزیییزم. ئه شلوارشو نگاه... چقدر رنگیرنگی و خیس شده... بذار پوشکتو عوض کنم پات راحت شه.😇
پوشکو نزدیک پای حسین برد و حسین با یه جیغ دیگه لگد محکمی به پوشک زد و پوشک دو متر پرت شد.😐
مامانم خندید و با تعجب گفت: ئههههههه اینجا رو نگاه چقدر بلند پرت شد.
حسین که انگار انتظار خندهی مامانمو نداشت ساکت شد😐.
مامانم گفت:
پوووووشک پرندههههه😲😍 دوبارهههه دوبارهههه😍😍
و پوشک رو نزدیک پای حسین برد.
حسین با یه نیشخند دوباره پوشکو پرت کرد بالا.
مامانم گفت: نگاش کن این پوشک پرنده ست...😍
بذار ببینم تا کجا میپره بالا؟😊
و محکم انداختش بالا😃
حسین که حسابی سرگرم پوشک پرنده شده بود و با خنده و بیحرکت داشت نگاهش میکرد، مامانم آروم یه پوشک دیگه برداشت و زود عوضش کرد و تمام!😎
اونجا فهمیدم حسین چیزیش نیست!
فقط #توجه و #بازی میخواد.🤸🏻♂️
ولی من ناخواسته دارم با رفتارم خستگیها و بیحوصلگیهامو به بچه منتقل میکنم.😥
بعد از تعویض لباسش هم یک ربع داشت با مامانم پوشک پرنده بازی میکرد و غشغش میخندید.😐😅😂
پ.ن: مادرم همیشه میگه تو که غذا نخوری بچه هم نمیخوره.
تو که بیحوصله باشی بچه هم بیحوصلهست.
تو که عصبی باشی بچه هم عصبیه.
خلاصه بچهها آینهی مادران🤔🙄😊
#ف_مصلحتجو
#سبک_مادری
#مادری_باصبر
#مادری_باحوصله
#مادربزرگ
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif