#قسمت_پنجم
زهرا داشت از شکل و شمایل نوزادی در میاومد و ۳ ماهه میشد که کارم رو از سر گرفتم👶👜
یکی دو روز در هفته حضوری و بقیه روزا توی خونه مشغول بودم.
روزهای سرد پاییز و زمستون بود، من با #سختی، لباس گرم تن زهرا میکردم، کلی وسیله میانداختم روی دوشم، زهرا رو میذاشتم توی آغوشی یا کالسکه و میرفتم دانشگاه یا محل کارم (اطراف دانشگاه بود)😫🌧❄️
حتما اگه خونهمون از دانشگاه دور بود وضعیت کاملا متفاوت میشد، اما حالا این نزدیکی #فرصتی بود که برای من پیش اومده بود✨🙏
خیلی وقتا فکر میکردم چرا من این همه سختی به خودم (و همچنین شاید به بچه کوچیکم) میدم؟!! و در حالیکه #درآمدم هم خیلی خیلی خیلی 😬 کمه، برای این کار وقت میذارم؟!...🤔
خلاصه شش ماه به همین شکل گذشت...
روزهایی که خونه بودم وقتی زهرا بیدار بود بیشتر کنارش بودم و کار نمیکردم، یه بخشی از زمان مخصوص #بازی با زهرا بود،👩👧و یه بخشی کارهای مربوط به زهرا و کارهای خونه👩🍳
خودِ این کارها انقدر زیاد بودن که وقتی بچه بیدار بود مشغولشون میشدم، بازم #وقت کم میاومد و مقداری از کارا میموند😔😦
به هر حال ساعات بیداری زهرا کم نبود و کاری که قبل از به دنیا اومدنش موقع ظرف شستن 🍽و اتو کردن👕👚 و این جور چیزا انجام میدادم رو دوباره شروع کردم؛
یعنی پس زمینه کارهام یه #صوتی توی خونه پخش بود، یا #قرآن یا #سخنرانی📻🎧 که بیشتر در مورد #تربیت_فرزند بود و توی همین مدت دو دور کامل سخنرانیهای تربیت فرزند از دو تا استاد خوب رو توی خونه همراه زهرا گوش دادیم ☺️👌
زهرا روزا خوب میخوابید و در مجموع ۴ ساعتی خواب بود که ۳ ساعتش به کار پشت لپ تاپ میگذشت💻 و یک ساعتی هم به کارای شخصی و کارای خونه.
ولی دیگه شبها به خودم سختی نمیدادم و کامل با زهرا میخوابیدم!😴 البته چه خوابی! مامانا میدونین چی میگم!🤤😫
دو روز در هفته هم سر کار میرفتم، از صبح تا غروب
اونجا هم زهرا یه زمانی رو خواب بود، اون اوایل که کوچیک بود، خوابش سنگین بود و به سر و صدا حساس نبود🥁 ، وقتایی هم که بیدار بود دیگه زمان زیادی رو برای بازی باهاش اختصاص نمیدادم و خودش بازی میکرد و من کار میکردم، چیزی که فقط در اون سن قابل اجرا بود!! ✅
یه روز در هفته هم کلاس حوزه دانشجویی بود که اونم من و زهرا کاملا کنار هم بودیم و برای بچهها فضای نسبتا راحتی داشت🧕👶📖
و زهرا داشت به سرعت بزرگتر میشد...👶👧👩
ادامه دارد...
پ ن ۱: نه تنها بچههای مختلف ویژگیها و روحیات متفاوتی دارن، بلکه یک بچه هم در هر لحظه مدلش با لحظه قبل فرق میکنه! مثلا همینکه وقت بیداری زهرا میتونستم کار کنم، از ۷-۸ ماهگیش به بعد دیگه اصلا نشد!!
پ ن ۲ : مادری یه #شغل_تمام_وقته و مادر بودن کافیه تا کارهای روتین خونه مثل غذا درست کردن، گردگیری، جارو و اتو کردن و خیلی چیزای دیگه رو زمین بمونه و دیر و زود بشه، پس برای انجامِ کاری #اضافه_تر از این شغلِ تمام وقت، باید یک همت و تلاش مضاعف به خرج داد 💪🏆
پ ن ۲: اینکه همیشه بوی #قرمه_سبزی🍵 تا ۷ تا خونه اونور تر بره و همه جای خونه برق بزنه شاید مهم نباشه، ولی اینکه خونه قابل سکونت باشه و #آرامشی که خانواده توی خونه به دست میارن با حجم زیاد کثیفی و نامرتبی از بین نره، مهمه!!😅😂
پ ن ۳: علاوه بر #شرایط جسمی و روحی مادر و بچه، خیلی #عوامل دیگهای در میزان و نوع فعالیتهای مادر موثر خواهند بود... ✅ مثلا میزان حساسیتهای همسر و یا میزان همراهی اعضای خانواده مثل مادر ، همسر من به چیزهای کمی حساسیت دارن ✅ و در عوض مادرم خیلی دور هستن و از حضورشون کم بهرهام😞، اما خونهمون به دانشگاه یا محل کارم نزدیکه ✅ و خلاصه با تغییر هر کدوم از این هست و نیستها من هم وضعیتم متفاوت میشه و برای نزدیک شدن به هدفم تصمیمهای متفاوتی میگیرم و راههای دیگهای رو امتحان میکنم
#ف_جباری
#فیزیک۹۲
#تجربیات_تخصصی
#قسمت_پنجم
#مادران_شریف
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif