eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
8.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
137 ویدیو
27 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_admin تبلیغات: @tbligm
مشاهده در ایتا
دانلود
جناب افتاده بودن رو فاز و با کوچکترین حرکتی، برخلاف میل بزرگوار، چنان گریه‌ای می‌کرد که انگار علیه حکومتش، توطئه کردن😭 داشتم فکر می‌کردم باید چه واکنشی نشون بدم؟ دعوا کردن و عصبانی شدن که به نظرم درست نمی‌اومد😟 یا باید محبت می‌کردم🤔 یا بی توجهی🙄 گفتم پسرم دو سالشه و بذار محبتش کنم🙂 باهاش صحبت کردم، نازش کردم بوسش کردم...😊😚 بالاخره آروم شد😏 و بزی از کوه اومد پایین🐏⛰️ به چند دقیقه نکشید که دوباره شروع شد😫 کوچکترین بهونه‌ای پیدا کرده بود و قلوپ قلوپ اشکی که می‌ریخت زمین😭 صبر خودمم داشت تموم می‌شد آخه تقصیر منم نبود.😣 این دفعه گفتم بذار بی توجهی کنم، شاید آدم (شما بخونید آروم) بشه😐 رفتم اتاق و سرم رو گذاشتم رو لحاف تشکای تو کمد دیواری و سعی کردم به گریه‌ها و جیغ‌های بنفشش بی‌توجه باشم😒 یکی دو دقیقه‌ای گذشت و اصلا آروم نشد😥 برگشتم. فهمیدم براش، بی‌توجهی جواب نمی‌ده. این دفعه من آدم شدم🙂😍 بغلش کردم و سرش رو گذاشتم روی ...🤱🏻 و صورت به صورتش... و بوسه‌ای بی‌صدا و طولانی...💕💖 قلبم آروم آروم شروع کرد براش حرف زدن💗 درد دل کردن... و اونم با گریه گوش می‌داد💘 قلبم چی می‌گفت؟🤔 نمی‌دونم... ولی خودمم عجیب داشتم😊😄😍 به دقیقه نکشید که خودش رو نشون داد. خدایا تو این چی گذاشتی؟ یه دفعه با خنده سرشو برداشت و گفت باشی... اودو..👼🏻 یعنی سرمو گذاشته بودم اونجا👶🏻 باورم نمیشد😀 چه خنده ی دلربایی💘😍 واقعا که ، از به وجود میاد. و این شد بین من و محمد.🤩 از اون موقع، هر وقت گریه می‌کنه، بلافاصله بغلش می‌کنم و می‌گم بیا سرتو بذار اینجا😉 و حداکثر تا چند ثانیه، آروم آروم می‌شه😄💪 پ.ن۱: همون روز فهمیدم علت اصلی بداخلاقی و گریه‌های پسرم، بدنش بوده طفلک هم بوده و هم می‌اومده و به خاطر این بهونه‌گیر شده بوده بعد از آروم شدن تاریخیش، بهش به‌به دادم😋 و بعدش آرووووم خوابید😴🤫 پ.ن۲: گاهی هم بچه‌ها از سر سیری لجبازی می‌کنن. یعنی گرسنه‌شون نیست، ولی باز مرغشون یه پا داره🐔 مثل وقتی که محمد گیر داده بود خلال دندون بده بهم😑 دیدم اشکالی نداره و من کوتاه اومدم😊 یکم دیگه بازم خواست.😨 دیدم دیگه داره خلالامونو به فنا میده😅، با یه صدای گفتم🤩 وای ، دارم سیب زمینی رنده می‌کنم؛ بدو بیا نگاه کن🤩 و این چنین حواس جناب را پرت نموده و از این مرحله هم عبور می‌کنیم.😎 ۹۱ 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif