#ز_جعفری
مامان #ریحانه سادات ۷ ساله، #فاطمه سادات ۵ ساله، #آمنه سادات ۹ ماهه)
- ریحانه سادات بیدار شو، صبح شده!
(پشتش رو میکنه و پتو رو میکشه روی سرش)
چند دقیقه بعد ...
- ریحانه خانم داره دیر میشهها!
+ (همراه با غُرغُر): کم خوابیدم 😩
- بابا داره میرهها، منم نمیتونم ببرمت!
+ امروز نمیرم مدرسه، درس جدید نداریم که! 🫣
- ریحانه میدونی دیشب چی شده؟!
+ (با چشمانی نیمه باز): چی!؟ 🤨
- ایران به اسرائیل حمله کرده و کلی موشک زده بهشون 🥳
+ (از جا میپره): راس میگی؟ یعنی نابود شد رفت پی کارش؟! 🤩
- هنوز کامل نه، یه کمی نابودشون کردیم، إن شاءالله همین روزا شرشون کامل کنده میشه ☺️
+ (در حال پایین اومدن از تخت): آخ جون، حتما تو مدرسه جشن داریم، شاید تا وقتی برگردم از مدرسه کامل نابود شده باشه 😋
#یک_مامان_متشکر_از_عملیات_انتقام😅