#این_داستان_واقعی_است
#قسمت_دوم
۳ ماه از دانشگاه جدید می گذشت و من ۲۷ سالم شده بود. که مجدد خواستگار قبلی، که دو سال به خاطرش صبر کرده بودم و با مخالفت خانواده شون، منتفی شده بود، پیگیر شدن که من ازدواج کردم یا نه؟ خیلی خوشحال شدن از اینکه من ارشد قبول شدم، بهم گفتن که توی این ۲ سال هیچ جا خواستگاری با خانواده نرفتن و فهموندن که یا با این خانوم یا هیچ کس ... شهریور همون سال هم سفر کربلا داشتن و باز زیره قبه جدشون، من را خواسته بودن و همه ی دعاهاشون این بار مستجاب شده بود وخانواده شون این بار مشتاق این وصلت و بسیار عجول.
طی ۲۰ روز همه چیز انجام شد و ما صیغه محرمیت خوندیم و قرار شد بعد از امتحانات ترم اول من عقد کنیم. در بهمن ماه عقد کردیم و بسیاری از دوستان ایشون و بنده که مطلع از این جریان در طی این ۴سال بودن شگفت زده و خوشحال از این وصلت.
خلاصه بعد از ۱.۵ سال دوران عقد و تمام شدن درس من و استخدام شدن ایشون در یکی از بهترین ارگان ها که این هم ثمره ازدواج بود، رفتیم سره خونه زندگیمون. و من روزی هزاران بار شاکر خدای مهربون که آسونی پس از سختی رو بهم داده.
از اول با همسرم صحبت کردیم که زود بچه دار بشیم و حداقل ۳ تا بچه رو خدا روزیمون کنه. به همین خاطر ۳ماه پس از عروسی اقدام کردیم برای بچه دار شدن ومن هر ماه منتظر😉😉😉 تا اینکه پس از ۵ ماه در اولین عید نوروز زندگی مشترکمان فهمیدم باردارم.
دوران بارداری بسیار راحتی رو پشت سره گذاشتم و سید محمد من در یک زایمان بسیار سخت ولی طبیعی و شیرین به دنیا آمد. بسیار پسرک شلوغ و بازیگوش و باهوش از وقتی چهار دست و پا رفت دیگه من یادم رفت استراحت رو البته الحمدلله که سالم بود اطرافیان یه موقع هایی میگفتن خیلی صبروحوصله داری ولی من که سری کتاب های من ِدیگر ما از استاد عباسی ولدی رو خونده بودم، میدونستم تمام کارهاش و ریخت وپاش هاش تمام مراحل رشدش هست و کنار می آمدم و سخت نمی گرفتم طوری که از ۸ ماهگی از خواب که بیدار میشد یک راست می آمد سراغ کابینت قابلمه ها و شروع میکرد بازی وسروصدا تا خوابش میگرفت هر روز کارش بود تا این حد که من قابلمه میشستم نمی ذاشتم بالا میذاشتم کف آشپزخونه برا آقا😂😂😂
هر مرحله از رشدش کارهای خاص خودش رو داشت از ۲سالگی دیگه آمد تو فاز آشپزی و من هرکاری کردم نتونستم کاری کنم که نیاد فقط مواظب بودم اتفاق خطرناکی نیفته در حدی که ۴ سالگی قشنگ نمیرو می پخت خودش یه بار که خواب بودم پخته و خورده بود 😂😋😋😋 خلاصه میخوام بگم خیلی خیلی شلوغ بود و حتی یه فازی بود از رشدش من ۱۰ دقیقه خونه مامانم نمیتونستم بمونم از بس اذیت میکرد و شلوغ کاری ...
۳ سالش که شد دوباره آزمون استخدام آموزش وپرورش رو گذاشتن. و من که عااااشق معلمی بود خیلی دلم خواست شرکت کنم. توی منطقه ما ۲ نفر رو بیشتر نمیخواستن. یادمه ماه رمضون بود از سحر میخوندم تا ۱۰صبح که آقا بیدار میشد. بعد کارهای پسرم رو انجام میدادم. بعد میبردمش پارک بازی میکرد منم روی چمن ها خلاصه نویسی میکردم بعد تا ۲ظهر که همسرم می آمد با پسرم بود. خوابش میکردم همسری که می آمد می رفتم کتابخونه تا افطار. خداییش همسرم خیلی کمک حالم بود شب و روز خوندم و رتبه اول تو منطقه خودم شدم و بعد از کلی مراحل مصاحبه و این داستان ها به آرزوی خودم که معلمی بود رسیدم.
#تقدیرومشیتالهی
#ازدواج_بهنگام
#فرزندآوری
#ادامهدارد
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
گوشهای از خاطرات شرمآور "وندی شرمن" با تیم مذاکرهکننده برجام در کتاب "بدون هراس"
❌ به سوئیت هتل مجید [تختروانچی] و عباس [عراقچی] رفتم تا آنها را ببینم ... همچون گذشته نمیتوانستیم با هم دست بدهیم یا همدیگر را لمس کنیم، حتی الان که وقت وداع بود ...
⁉️چه سطحی از وابستگی عاطفی بین تیم مذاکرهکننده ایران و آمریکا ایجاد شده که وندی شرمن دوست دارد حداقل در لحظه وداع با عراقچی و تختروانچی دست بدهد؟!؟!؟!
⁉️چرا این پیرزن یهودی یعنی وندی شرمن در جای دیگری از کتاب میگوید:
وقتی در حین مذاکرات گریه کردم، عراقچی خواستهاش را پس گرفت؟
⛔️با کدام منطق مردم ایران باید به این تیم مذاکرهکننده در وین اعتماد کنند؟ افرادی که حب دشمن در دلشان جوانه زده میتوانند از منافع ملی دفاع کنند؟
#سیاست_کثیف
#سیاست_درهای_باز
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
مادرانه
قرار نبود به دنیا باشد به #دلایل_واهی 👈 مشکلات اقتصادی 👈 بارداری پر ریسک 👈 حرفهای یاوهگویان 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#این_داستان_واقعی_است
#یارزاق
#قسمت_سوم
راستی یادم رفت بگم که ما در پنج ماهگی پسرم صاحب ماشین شدیم. یه دوره ۱ ساله رو باید می رفتیم باز دانشگاه و من ۳تا ۴سالگی پسرم رو صبر کردم و برای بعدی اقدام نکردم در این حین خدا لطف کرد و صاحب خونه شدیم.
تابستانی که دوره تمام شد و من مهرش میخواستم برم سر کار، اقدام کردم برای بعدی و گفتم خُب ۵الی ۶ ماهی طول میکشه و خواست خدا این بود که ماه دوم به ما عنایت کرد.
یادمه قبل از اقدام به فرزند دار شدن ۲رکعت نماز استغاثه به امام زمان (عج) خوندم آخه من وهمسری خیلللللللی دلمون دختر میخواست. یه دعایی بعد نماز داره با اشک خوندم و گفتم آقاجان اگه صلاحمون هست به ما دختر بدین.
مهر و آبان رو رفتم مدرسه اواخر آبان بود که دچار یکسری مشکلات شدم ولی متاسفانه مدیر مدرسه خیلی اذیت میکرد و اصلا باهام همکاری نمیکرد طوریکه که مجبور شدم ۳ هفته مرخصی بگیرم. گفتم کامل خوب میشم و میرم مدرسه کم کم خوب شده بودم اما یه روز بعد از تمام شدن نماز، حالم بد شد. با هزار زحمت خودم رو رسوندم به تلفن و به خونه مامانم زنگ زدم چون همسرم محل کارش خارج از شهر بود. گفتم نخواد با سرعت تو جاده بیاد،چیزی نگفتم بهش.
مامانم باخواهرم آمدن و رفتم بیمارستان بستری شدم، پرستارها می آمدن و بیشتر احتمال سقط میدادن، به خواهرم میگفتم من از درد سقط خیلی میترسم دعا کن برام.
تا ۵ بعد از ظهر بیمارستان بودم یک عمر گذشت تا با اورژانس من رو بردن خارج از بیمارستان تا سونو دادم هیچ وقت اون لحظه رو یادم نمیره صدای قلبش رو شنیدم، دکتر گفت بچه سالمه اما یه هماتوم پشت جفت هست.
من وخواهرم انگار دنیا رو بهمون داده بودن خوشحال دوباره با اون پرستاری که بیمارستان فرستاده بود، برگشتیم بیمارستان. فردا صبح مرخص شدم و عصرش رفتم پیش دکترم وقتی سونو رو دید گفت باید استراحت مطلق بشی هماتوم ۵۰ درصد خطرناکه، گفتم دکتر پس مدرسه رو چکار کنم؟ گفت باید بین بچه و کارت یکی رو انتخاب کنی و من تماس گرفتم اداره و گفتم نمیتونم فعلا بیام و اونها هم یه نیروی موقت جایگزین من کردن.
۵۰ روز استراحت مطلق شدم خیلی سخت بود، هم برای من هم همسرم هم پسرم که هر روز باهاش بازی میکردم و الان نمیتوتستم بلند بشم. خیلی دوران سختی بود، هفته ۲۰ گفته بودن معلوم میشه که بچه میمونه یا نه. هفته ۱۸ بود که رفتم سونو فقط به هماتوم فکر میکردم که الان چند درصد شده وقتی گفت ۲۵ درصده خیلی خوشحال شدم سریع پرسیدم دکتر جنسیت بچه چیه؟ گفت دختره😍 و من اشک شوق در چشمانم جمع شد، اشکام می آمد همه چیزش سالم بود و من دستپاچه که زودی برم بیرون به همسرم بگم دختردار می خوایم بشیم. وقتی بهش گفتم چشماش از خوشحالی برق میزد. همون شب رفتم چند تا کتاب برا پسرم خریدم و یه کتاب در مورد حجاب برا دخترم😘😘
#تقدیرومشیتالهی
#ازدواج_بهنگام
#فرزندآوری
#ادامهدارد
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
میلاد کریم آلالله مبارک
🌴🌺🍁🌸🌱🌺🌿🌸🍁🌺🌸
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
#یک_پیشنهاد
#لطفا_بمیرید
🔴جناب آقای#ظریف
سلام
مصاحبه شما را با یکی از محکومین امنیتی مشاهده کردم.
👈 توجه داشته باشید مردم با توجه به دستاورد هر شخص سپاسگزار او هستند؛
دستاورد #حاجقاسمسلیمانی امنیت مردم و کشور ایران بود که مردم لمس کردند و دستاورد شما برجام بود که سفره ها کوچکتر و اقتصاد کشور ضعیف تر شد!!!
مجری برنامه از اقبال چند میلیونی مردم به شما سخن می گوید😳 برای اثبات این موضوع لطفاً بمیرید تا مشاهده شود آیا مثل شهید حاج قاسم سلیمانی تشییع چند میلیون نفری از شما می شود یا نه؟
با تشکر
یکی از همین مردم
#سردار_دلها
#قهرمان_پوشالی
#توطئه_توهم
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️اینجا کربلا بین الحرمین بوقت افطار
الهی روزیتون شود به زودی
بگو آمین خدا را چه دیدی🤲
تنها سرپناهمنی مادر مادر
ماروکربلا ببری مادر مادر
😢😭😢😭😢😭😢😭😢
رمضان الکریم ۱۴۰۰
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگردیپلماسیمیداندستظریفبود
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
۹۰% سوریه سقوط کرد
۵۸% عراق سقوط کرد
۲۳% پیرامون لبنان در ید داعش
به هر خانه ایی می رسیدند #زنانودختران ۱۴ ساله را با ۱ یا ۲ دلار قیمت گذاری کرده می بردند؛
#درخانههایویرانسوریهکودکانوپیرمردانبودندهمهرابهغارتبردند ....
با ممانعت پدر ، او را گردن زده دختر را به زور به #تاراج می بردند🧐
😳 داعش به ۱۸ کیلومتری مرز کردستان ایران رسید
حاج قاسم : نگذارید آب در دل مردم تکان بخورد؛ این وظیفهی ماست.
#دیپلماسیمیدان
#دیپلماسیناموسفروشی
#دیپلماسیلبخند
#شهیدحججیها
#سردار_دلها
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
🌺🌸 علامه مجلسی رحمة الله:
از امام صادق علیه السلام روایت شده است: کسانی که دیرهنگام صاحب فرزند میشوند این دعا را بخوانند:
«اَللّهُمَّ لا تَذَرْنِی فَرْدآ وَاَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ وَحیدآ وَحْشآ، فَیَقْصُرُ شُکْری عَنْ تَفَکُّری بَلْ هَبْ لی عاقِبَةَ صِدْقٍ ذُکُورآ وَ اِناثآ، آنَسُ بِهِمْ مِنَ الْوَحْدَةِ وَ اَسْکُنُ اِلَیْهِمْ مِنَ الْوَحْدَةِ وَ اَشْکُرُکَ عِنْدَ تَمامِ النِّعْمَةِ، یا وَهّابُ یا عَظیمُ یا مُعْظِمُ. ثُمَّ اَعْطِنی فی کُلِّ عافِیَةٍ شُکْرآ حَتّی تُبَلِّغَنی مِنْها رِضْوانَکَ فی صِدْقِ الْحَدیثِ وَ اَداءِ الاَْمانَةِ وَ وَفاءٍ بِالْعَهْدِ.»
🌹و در روایتی دیگر آمده:
هر صبح و شام هفتاد بار بگوید: «سُبْحانَ اللهِ» سپس ده بار «اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَاَتُوبُ إِلَیْهِ» بعد نُه بار «سُبْحانَ اللهِ» بعد یک بار «اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَاَتُوبُ إِلَیْهِ».
راوی: جمع بسیاری به این دستور عمل کردند و بر آن مداومت نمودند و فرزندانی روزی آنها شد
📕#حدیث | حلیة المتّقین،انتشارات امام علی ع ص٢۴٧؛ ٢۵٠ به نقل از"الکافی" کلینی رحمه الله
#فرزندآوری
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایماهبیتکرارمن
بغضبیانکارمن
بادلدیوانهاممیماندیایکاش😢
ایعشقبیپایانمن
گرمیدستانمن
میرویاماکمیدلتنگمنباش😢
#سردار_دلها
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
#پرسشوپاسخخانمدکتر_لباف
#سزارین
در عوام رایجستکه؛ مادرانی که سزارین شدند، بیش از دوبار نمی توانند باردار شوند، آیا شما این نظر را قبول دارید؟!
👈 چنین چیزی نیست. من خودم بارها و بارها، برای مراجعینم، سزارین بار چهارم و حتی بار پنجم داشته ام. و هیچ مشکلی هم نبوده است.
👈 اگر در سزارینی #چسبندگی به وجود بیاید، ممکن است سزارین بعدی مشکل تر باشد، اما این مشکل به معنای ممنوع بودن سزارین های بعدی نیست.
👈 اگر مادری فکر می کند برای زایمان های بیشتر، محدودیت هایی در سزارین وجود دارد، به او می گویم چنین محدودیتی به وجود نخواهد آمد.
شما تا #پنجبچه هم می توانی داشته باشی و مشکلی ندارد.
👈 این هم درست نیست که میان دو سزارین باید چند سال #فاصله_گذاری شود.
چیزی که موجب نگرانی برخی از خانم ها می شود، باز شدن #بخیههای قبلی است، اما این نگرانی هم جایی ندارد.
📚منبع: ایران، جوان بمان، فصل آخر
#فرزندآوری
#محدودیتدرسزارین
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
#این_داستان_واقعی_است
#قسمت_چهارم
توی دوران بارداریم، قرآن زیاد میخوندم، چند بار ۱۴ هزار صلوات فرستادم و چله زیارت عاشورای آیت الله حق شناس رو به نیت سلامتی و صالح شدن و زایمان راحت خوندم.
همیشه دلم میخواست با درد زایمان برم بیمارستان. توی ماه ۹ بودم، حدود ۲۰ روز مانده به زایمانم. رفتم دکتر و سونو نوشت گفت وزن بچه خیلی کمه و اگه به دنیا بیاد ممکنه نیاز باشه بستری بشه برا همین هر یک روزی که داخل شکم باشه برای ما بهتره.
خلاصه دکتر گفت هر روز باید نوار قلب بدی و سونو که ما وضعیت بچه رو بدونیم. روز اول ماه رمضان پارسال بود تا ۹ شب دکتر بودم چند بار نوار قلب گرفتن خوب نشد. همسرم بنده خدا و خواهرم که همراهم بود هنوز افطار نکرده بودن، بهم گفتن برو خونه خوب غذا بخور بعد بیا.
آمدیم خونه دوباره ۱۱شب رفتیم دوباره خوب نشد نوار قلب. گفتن برو خوب صبحانه بخور دوباره بیا. آمدیم خونه از ۵ صبح درد خفیف زایمان شروع شده بود، می خوابیدم دردم میگرفت، بیدار میشدم دوباره می خوابیدم تا ۱۰صبح دیگه شدید شد.
زنگ زدم به خواهرم چون مادرم مسافرت بود با گریه که خیلی درد دارم همسرمم آمد خونه رفتیم بیمارستان.
حالا هرچی به اورژانس مامایی میگفتیم این درد زایمان هست اونم زنگ میزد به دکترم، دکترم میگفت نوار قلب بگیرید، مسکن بزنید میخواست از زایمان زود رس جلوگیری کنه فکر میکرد کمردرد معمولیه. پرستار گفت برو غذات رو بخور دوباره بیا. همسری ام غذا گرفت بود تو ماشین می خوردم و درد شیرین زایمان رو می کشیدم 😍
وقتی رفتیم دوباره برا نوار قلب خواهرم دیگه رفت تو فاز دعوا با پرستار که چرا قبول نمی کنید که این درد زایمانه!! در رو باز کرد رفتیم تو که دعوا شروع شه، دیدم اهههه دوست خودمه گفتم به دادم برس از صبح دارم درد میکشم. وقتی معاینه کرد سریع زنگ زد آمدن من رو بردن تالار زایمان، هنوز بستری نشده بودم و پرستار مسئول من خودش رو معرفی نکرده بود و از شانس هم پزشک خودم شیفت بود که دخترم به دنیا آمد و با یک زایمان خووووب و کوتاه و شیرین و خاطره انگیز همه رو شگفت زده کرد و به قول دکترم خستگی رو از تن همه مون در آورد.
یه دختر خوشگل ناز نازی که اولین بار که دیدمش یکی از لحظات زیبای عمرم بود. سفید و بور و ناز نازی ... نذر امام حسن مجتبی کرده بودم که اگه دختر دار شدم اسمش رو فاطمه بذارم و فاطمه ساداتم شد چشم و چراغ خونه و نور چشمای باباش. نمیدونید چقدر عشق میکرد با این دختر، رفته بود لباس سفید تمیز پوشیده بود با یک سبد گل سرخ آمد برای استقبال از من و دختری...
پسرمم که کلی عشق میکرد که خواهرجون دار شده، به همه ی دوستاش میگفت بیاید خونه مون اون رو ببینید😊😊😊 توی دوران بارداری از وقتی فهمیدم دختره شروع کردم به بافتن پیراهن های خوشگل، از بس ذوق داشتم. دیگه اول دختری، بعد پسری رو لباس می خریدم😊
از بیمارستان مرخص شدم و من با هزار امید و آرزو فاطمه ساداتم رو آوردم خونه. بهترین ساعات و لحظه های عمرم بود، وقتی بیدار میشد برای شیر، نصف شب هم وضو می گرفتم و شیر میدادم نذر کرده بودم با وضو شیرش بدم که مومن و باحجاب بشه ... کل دورانی که شیر خورد شاید ۲ الی ۳بار بالاجبار نشد که وضو بگیرم. خلاصه کنم صبح ها باعشق بیدار میشدم اول کارهای دختری بعد پسری، هرکس میگفت بچه هااات خوبن کیف میکردم که من ۲تا بچه دارم...
فاطمه سادات ۹ ماهه شده بود و مرخصی من تمام، هرچند به خاطر کرونا مجازی بود ولی بازم نزدیک بود که من رو هر روز بفرستن مدرسه ... نذر حاج قاسم کرده بودم که بهترین شرایط برا بچه م به وجود بیاد و خدا رو شکر بازم برای من مجازی شد.
مدتی بود که دخترم رو برای مراقبت نبرده بودم درمانگاه، قرار شد سه شنبه ببرم درمانگاه ببینم رشدش خوب هست یا نه. برا همین دوشنبه بردمش حمام، خونه ام رو حسابی تمیز کردم، شبش خونه مامانم بودیم. اینم بگم دوران نوزادیش بسیار نجیب بود در حدی که حتی یک شب بیقراری نکرد یه موقع هایی که سیر بود دستش رو میخورد و می خوابید برعکس پسرم که تا ۵ ماهگی بیچاره مون کرد😉😉😉
#تقدیرومشیتالهی
#ازدواج_بهنگام
#فرزندآوری
👈قسمتآخر در پست بعدی
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
⁉️#فرزندآوریزنانایرانی کمتر از زنان انگلیسی، آمریکایی و فرانسوی!!
🧐 زنان ایرانی با دارابودن ۱.۷۸ فرزند در مکان ۱۴۶ جدول جهانی قرار میگیرند این در حالی است که حتی اسرائیل با رتبه ۷۵، آفریقایجنوبی ۹۷، برزیل ۱۰۶، ترکیه ۱۱۰، فرانسه ۱۱۸، آمریکا ۱۲۲ و انگلیس ۱۳۷ در مکانهایی بهتر و بالاتر از ایران قرار دارند!!
😪 به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ تعداد فرزندان در یک خانواده ایرانی کمتر از یک خانواده #اسرائیلی_انگلیسی_آمریکایی شده است!
❌ نرخ فرزندآوری در ایران ۲۰ پله از آمریکا پایینتر و اسرائیل دو برابر نرخ فرزندآوری ایران را در اختیار دارد،
📛 نرخ باروری در ایران پایینترین مقدار میان کشورهای مسلمان است و آلبانی با رقم ۱.۵، رقیب اروپاییِ ایران محسوب میشود.
◀️ جمعیت آمریکا در صد سال گذشته با تکثیر موالید و باز گذاشتن مهاجرت همفکران به آمریکا حدود 100 میلیون نفر افزایش یافته است و این مطلب بهعنوان یکی از #مؤلفههایراهبردیقدرت مطرح است.
#فرزندآوری
#جمعیت_مؤلفه_قدرت
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستم رو رها نکنی به علی😢
سفرهم رو جدا نکنی به علی😢
#احیا_قدر
#مذهبی
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نظروعنایتصاحبالزمان
سالها به دنبال حضرت بودم
#بامرمطاعمولایماصاحبالزمانحاجتمرحمتشد.
حضرت سر کوچه متبسم ایستاده بود
❤️🌿❤️🌿❤️🌿❤️🌿❤️🌿❤️
فرمودند:نیازی نیست به زحمت بیفتی کوفه، سهله و.... بروید
#آنچهماخواستهایمانجامدهید
وظیفه شناس باشید
#ماسراغشمامیآئیم.
#ملاعلیکنی
#صاحبالامر
#سفرههایخالی
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیاه پوش کردن حرم امیر عوالم وجود
#وجودمقدسامیرالمومنین نجف اشرف
الهی به اول مظلوم عالم عجل لولیک الفرج
#احیا_قدر
#مذهبی
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
#این_داستان_واقعی_است
اون شب خونه مامانم، فاطمه سادات بیقرار بود. یکی یکی همه میگرفتنش بغل و میگفتن امشب شده مثل بچگی های داداشش، فقط دوست داشت بغل باشه.
آخر شب آمدیم خونه، من حس کردم خوب نمیتونه نفس بکشه، به همسرم گفتم ببریمش دکتر چون من از شب و بیمارستان خیلی میترسم، رفتیم سراغ خواهرم با هم رفتیم.
اونجا فکر کردن کروناست و میخواستن تست بگیرن که من کلی باهاشون بحث کردم که از ما کسی کرونا نداره که دخترم داشته باشه، خواهرم من رو آروم کرد و به گوشه ای دورتر از کادر درمان برد که اونا راحت تر کارشون رو بکنن.
یک آن بیمارستان شد برام قفس، همسرم خیلی حالش بد بود، رفته بود امامزاده دعا کنه. به خواهرم گفتم فاطمه سادات الان شیر نمیخواد؟ گفت نه سرم داره...
نمی دونم چرا دل کنده بودم یهو... دلم میخواست از اونجا دور بشم، خواهرم گفت برید یه دور بزنید، بیاید. با همسرم آمدیم خونه، خیلی التماس کردم بذاره من خونه بمونم، نذاشت گفت تنهایی نمیتونم برم، وقتی رسیدم دم بیمارستان تو ماشین موندم، همسرم رفت و با خواهرم دیدم دارن میان. اما طبیعی نبودن هی میرفتن، دوباره برمیگشتن. یهو یه چیزیم شد، رفتم دیدم مثل ابر بهااار همسرم داره گریه میکنه از پا افتادم، گفتم چی شده؟ خواهرم گفت فاطمه سادات برمیگرده، سالم برمیگرده گفتم یعنی چی؟ گفت پرکشیده دخترت...
فهمیدم چرا دل کندم از بیمارستان یهوو همون لحظه یه بار دختر عزیزم ایست قلبی کرده بوده واحیاش کرده بودن...
توی این ۹ ماه از ۶ ماهگی قلبش بزرگ شده بوده و هیچ علامتی نداشته ... وقتی دکترش رو دیدم همون شب گفتم فقط بگین من مادر بدونم در حق بچم کوتاهی کردم یا نه؟ گفت اگر از روز اولم می دونستین ما نهایت تا ۲ سال نگهش می داشتیم با دارو بعد نمی موند...
با اشک حرف میزدم رو زمین نبودم گفتم میخوام ببینمش اجازه داد. رفتم داخل (یاد کنید از حضرت رباب واگر اشکی ریختین به نیابت از من مادر نذر حضرت علی اصغر کنین.) پاهام سست بود فاطمه سادات من آرام و بیصدا مثل همیشه روی تخت خوابیده بود، موهای بوره خوشگلش که هنوز بهش گیر بود، روی تخت ریخته بود بغلش کردم، بدنش سردِ سرد بود. بهش گفتم عزیز دلم خداحافظ سلام مرا با حضرت زهرا برسون، سلام مرا به جدت امام حسین برسون، دوباره دعا کردم گفتم از خدا برام بخواه که خواهرت رو بهم بده ...
دخترم رفت در عرض ۲ ساعت رفت همسرم تو خیابون بلند بلند گریه میکرد و اشک می ریخت و من بهت زده فقط به رباب فکر میکردم، به علی اصغر امام حسین ... توان نداشتم نه گریه کنم نه حرف بزنم... دخترم رفت و منو با تمام آرزوهایی که برایش داشتم تنها گذاشت...
الان ۶۰ روزه که پسری که هر بچه ی شیرخواری رو می بینه میگه مامان کی خواهرم میاد؟ دلم تنگ شده براش و منِ مادر، غروب ها خونه برام میشه قفس و فقط و فقط روضه علی اصغر امام حسین آرومم میکنه.
من این تجربه رو فقط برای این گفتم خدمت شما که دعام کنین، من تشنه ام، تشنه شیر دادن دوباره، تشنه در آغوش کشیدن دوباره، تشنه ام که یکی از اون پیراهن ها رو به تن دخترم ببینم. تمام اون لباس ها رو که با آه جانسوزِ من، دوستانم از جلوی چشمانم جمع کردن.
گفتم که دعا کنین موقع افطار با زبان روزه که خداوند دوباره به همین زودی به ما و همه کسانی که مشابه ما فرزند از دست دادند، فرزند سالم و صالح عطا کنه که بتونیم کنار بیایم، مخصوصا یه پدر که عاشق دخترش بود که به قول خودش اون رو بو میکرد و بعد سر کار میرفت...
محتاج دعای خیره تک تک شما عزیزان هستیم. سلام بر لبان تشنه ات ای علی اصغر امام حسین، سلام بر آن آه جانسوزت و آن شیر مانده در سینه ات ای رباب...
خدایا شکرت که مرا لایق داغی از جنس رباب کردی و همسرم رو لایق یکی از داغ های جدش امام حسین علیه السلام.
👈 پایان
#فرزندآوری
#صبر_برمصائب
#آزمایش_الهی
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
#مزاج_غذاها
#لطیفوغلیظ
غذایی لطیفست که مواد زائد آن کم بوده به سرعت هضم شده و قوه مدبره بدن آن را به سرعت آماده مصرف می کند؛
مناسب برای افرادی که به تازگی از بیماری بهبود یافته یا افراد متفکر
🌻مانند شیره انگور آب میوه و میوه های آبدار
غذاهای کثیف یا غلیظ به معنای درهم و فشرده بودن که قوه مدبره برای استفاده از این نوع غذا زحمت زیادی کشیده تا آن را آماده مصرف در اندام کند و نیز مواد زائد آن هم زیاد است؛
🌻مانند گوشت گاو
#صالحالکیموس_فاسدالکیموس
صالح الکیموس در اثر هضم این دسته از غذاها خونطبیعی صافی به وجود می آید؛
🌻مانند آبگوشت
فاسد الکیموس غذاهایی هستند که اخلاط غیر معتدل و زائد همچنین خون غیر طبیعی از آنها تولید می شود؛
🌻مانند پنیر شور و ماهی دودی
#کثیرالغذاوقلیلالغذا
کثیرالغذا مقویاند و در بدن خون زیادی تولید می کنند؛
🌻مانند گوشت و نان
قلیل الغذا کم انرژی هستند و خون کمی تولید می کنند؛
🌻مانند سبزیجات
🍏🍎 مثالها
#لطیفصالحالکیموسوکثیرالغذا 👇
زرده تخم مرغ عسلی و گوشت پرندگان
#لطیفصالحالکیموسقلیلالغذا 👇
انار سیب کاهو
#کثیففاسدالکیموسقلیلالغذا 👇
گوشت مانده بادمجان
#کثیفصالحالکیموسکثیرالغذا👇
تخم مرغ نیمرو گوشت بره و گوسفند
#لطیففاسدالکیموسکثیرالغذا 👇
جگر سفید، بچه کبوتر
#لطیففاسدالکیموسقلیلالغذا 👇
ترب، پیاز و هر چیز تند و تیز
#لطیفصالحالکیموسمتوسطالغذا👇
نان گندم خوب
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آسمونا واشد
نسیمی میوزه از حق😢
گمونم صدای وحیِ
انگاری رسیده از حق😢
آی گنهکارا بیائید
در خونم بازه بازه😢
هرکسی که از در من
نا امید بشه میبازه😢
ربنا الهی العف ربنا الهی العفو
😭😢😭😢😭😢😭😢😭😢😭
#احیا_قدر
#مذهبی
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب بگو که ای خدا
شرمندتم شرمندتم😞
واکن به روی من در رو
من هر چی باشم بندهتم😔
یا ربنا یا ربنا اغفرلنا اغفرلنا
گفتی بیا من اومدم
دیدی چطور زانو زدم😢
با صد امید و آرزو
خونهت رو امشب در زدم😢
یا ربنا یا ربنا اغفرلنا اغفرلنا
#احیا_قدر
#مذهبی
eitaa.com/madarane_1 ایتا
t.me/madarane_2 تلگرام