eitaa logo
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
536 دنبال‌کننده
907 عکس
123 ویدیو
54 فایل
مادرانه، تلاشِ جمعیِ مادران؛ برای بالندگیِ خود، فرزندان، خانواده و ایران اسلامی. از طریق شناسه‌ی @madaremadari در پیام‌رسان‌ بله با ما مرتبط شوید. https://ble.im/madaremadary
مشاهده در ایتا
دانلود
«اعلام آمادگی و حمایت از جبهه جهانی مقاومت، توسط خانم لیلا وطن‌ خواه» شما هم امضا کنید و به جمع حامیان بپیوندید. ⭕️ با امضا در فارس من https://farsnews.ir/omefavatem/1727549164069400244 «بنفسی انت و اهلی و مالی» پروردگارا شاهد باش که آماده‌ام با همه‌ی داشته‌هایم، با خانواده‌ام و با آبروی اندکم، تلاش کنم تا قدس به صاحبان اصلی‌اش برگردد. ارتباط با ما: @nmhemayat
«اعلام آمادگی و حمایت از جبهه جهانی مقاومت، توسط خانم سحر دانشور» شما هم امضا کنید و به جمع حامیان بپیوندید. ⭕️ با امضا در فارس من https://farsnews.ir/omefavatem/1727549164069400244 «بنفسی انت و اهلی و مالی» پروردگارا شاهد باش که آماده‌ام با همه‌ی داشته‌هایم، با خانواده‌ام و با آبروی اندکم، تلاش کنم تا قدس به صاحبان اصلی‌اش برگردد. ارتباط با ما: @nmhemayat
«اعلام آمادگی و حمایت از جبهه جهانی مقاومت، توسط آقای سید عبدالمجید فلسفیان» شما هم امضا کنید و به جمع حامیان بپیوندید. ⭕️ با امضا در فارس من https://farsnews.ir/omefavatem/1727549164069400244 «بنفسی انت و اهلی و مالی» پروردگارا شاهد باش که آماده‌ام با همه‌ی داشته‌هایم، با خانواده‌ام و با آبروی اندکم، تلاش کنم تا قدس به صاحبان اصلی‌اش برگردد. ارتباط با ما: @nmhemayat
«اعلام آمادگی و حمایت از جبهه جهانی مقاومت، توسط آقای مسعود براتی» شما هم امضا کنید و به جمع حامیان بپیوندید. ⭕️ با امضا در فارس من https://farsnews.ir/omefavatem/1727549164069400244 «بنفسی انت و اهلی و مالی» پروردگارا شاهد باش که آماده‌ام با همه‌ی داشته‌هایم، با خانواده‌ام و با آبروی اندکم، تلاش کنم تا قدس به صاحبان اصلی‌اش برگردد. ارتباط با ما: @nmhemayat
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
تو را ترک نمی‌کنیم... _جنگ خیلی وقته شروع شده. _اما نبرد حق و باطل انقدر عیان نبوده. _آقا گفتن بر هر مسلمانی فرض است، نگفتن فقط ما ایرانی‌ها یا ما مذهبی‌ها. _گفتن با هر امکاناتی. _باید هر کدوم مون هر امکانی داره بیاره وسط. _خب ما یه تشکیلاتی هم داریم، در کنار هم خیلی کارها می‌تونیم بکنیم. _جمع‌آوری امضا خودش یه بستر هستش که بتونیم با دیگران گفتگو کنیم. _امضا برای چی؟ _اینکه نشون بدیم ما با تمام داشته‌هامون، هر تصمیمی که نظام و رهبری بگیرن، پشت امر ولی هستیم. _با مال‌مون، جان‌مون، حتی آبرومون رو باید وسط بذاریم و با دیگران صحبت کنیم. _الان آماده کردن و همراه کردن فضای جامعه خیلی مهمه. _همین روضه‌ها و امام خوانی‌ها رو باید با قوت ادامه بدیم و از دیگران هم دعوت کنیم. _آقا گفتن که... صحبت‌های دوستان، از ولی گفتن شان، پشت ولی بودن شان، آقا آقا گفتن‌های شان مرا یاد آن سخنرانی باشکوهت می‌اندازد سید! مجدد سرم را به طرف عکست برمی‌گردانم و نگاهت می‌کنم. همان عکسی که وقتی وارد روضه شدم، لبخند زیبایت مرا مات خودش کرد. تک تک جملاتت را در آن سخنرانی در ذهنم مرور می‌کنم، و آن لحظه آخر که انگشتت را در هوا می‌چرخانی و با آن صلابت همیشگی‌ات فریاد می‌زنی: "ما ترکناک یابن الحسین"۱ بغض گلویم را می‌گیرد. زیر لب با تو همراه می‌شوم: "لبیک ای پسر فاطمه". باور نمی‌کنم رفتنت را سید. انگار این روضه، نه برای رفتن که برای بودن توست. اینجا آغاز توست؛ آغاز نصرالله. ۱_سیدحسن نصرالله: خامنه‌ای حسین زمان است. https://www.aparat.com/v/n72x212 (س) "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
17.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جمع کردن امضا در جهت حمایت از جبهه مقاومت و معرفی کالاهای اسرائیلی، توسط مادرانه مشهد در «بازارچه مردمی جبهه مقاومت». "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
باشتاب و پُر از عذرخواهی رسید. کمی دیر رسیده بود. شکلات‌ها بدون شکلات‌خوری و در همان نایلون دسته بلند و شفاف، پی قسمت‌شان رفته بودند و جای خالی گلدانِ مقرر، روی میز عجیب دهن‌کجی می‌کرد. تند و تند از داخل پاکت بزرگ و پر وسیله‌ای که داخل دستش بود؛ یک گلدان بلور و دسته گل زیبایی در آورد و گفت کجا بذارمش؟! از شتابزدگی‌اش خنده بر لبم آمد، چقدر خوب که ما برای یک قدم در راه پاره‌ی تن اسلام اینقدر هیجان و شتاب داشته باشیم. گلدان را از دستش گرفتم و گذاشتم وسط طومارِ پهن شده روی میز! تا آخر ماجرا هی برش می‌داشتیم طومار را به جلو می‌بردیم و باز می‌گذاشتیم سر جایش، درست در مرکز میز و در قلب طومار! شاهد تمام امضا‌ها و اشک‌ها و لبخند‌ها و زمزمه‌های امروز بود این گلدان! مراسم که تمام شد آمد دنبال گل و گلدانش. وقتی دستش می‌دادیم گفت: «گل عروسیم بوده.» عجب گل خوشبختی! از دستان عروس تا دامن طومار حمایت از عروس خاورمیانه. 🖊 طاهره سلطانی نژاد "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
دست پسرکی را گرفته بود و با کمک عصا سعی داشت خودش را به خطبه‌های نماز جمعه برساند. آرام و عصازنان رو به درهای شبستان در حرکت بود. صدایم را توی سرم انداختم و داد زدم: «خانما! طومار حمایت از جبهه مقاومت رو امضا نمی‌کنین؟» ایستاد و با فاصله برگشت! اصلا روی سخنم با او نبود. آخر توقع نداشتم با این شرایط مسیرش را عوض کند و پای امضای طومار بیاید. اما بعد از یک نگاه به سمت غرفه آمد. همانقدر آرام و در عین حال پرشتاب! استامپ سبز رنگ را جلویش گذاشتم تا انگشت بزند اما گفت: «امضا می‌کنم.» ماژیک را به دستش دادم، امضا زد. بدون هیچ حرف و لبخندی. اما لب‌هایش نرم نرمک می‌جنبید. چه واگویه می‌کرد و زمزمه‌اش چه بود، خدا می‌داند! شاید لب‌هایش جبهه مقاومت را مهمان صلوات‌هایی به نذر فتح کرده بود. یا شاید با تمام غضب زیر لب لعن و نفرین بر غده‌ی سرطانی منطقه می‌فرستاد. شاید هم قربان صدقه‌ی قد و قامت سربازان مقاومت می‌رفت. یا‌ دعا برای سلامتی آقا می‌کرد. با طمانینه امضایش را زد. بعد سرش را برد عقب و نگاهی به امضایش انداخت. انگار راضی بود. با لبخند دست دراز کردم تا ماژیک را از دستش بگیرم. گفت: «پسرم هم بزنه» رو کرد به پسرکی که بعدا فهمیدم نتیجه‌اش بود و گفت: «ننجان ایجو امضا بِکُن» و با دست زیر امضای خودش را نشان داد. 🖊 طاهره سلطانی نژاد "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
23.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 ایران و لبنان لا یمکن الفراق 🇱🇧 واکنش بانوان لبنانی نسبت به ابراز همدردی و محبت بانوان ایرانی با اهدای طلاهای خود، با دیدن کلیپ امضای طومار از مجموعه‌ی مادرانه و نهضت مادری. "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
وارد بوستان نرگس که شدم، توجه‌ام به نوشته‌ای جلب شد. نزدیک‌تر رفتم. روی آن نوشته شده بود: "فروش به نفع مقاومت". چند قدم جلوتر، دیگ بزرگی از آش قرار داشت که قیمت ظرف بزرگ آن ۸۰ تومان و ظرف کوچک ۳۰ تومان بود. با خانمی که مشغول توزیع آش بود صحبت کردم و ایشون توضیح داد که مواد اولیه این آش از سوی گروه مادرانه جمع‌آوری شده و تمام سود و هزینه‌ی آش، مخصوص جبهه‌ی مقاومت هست. خانم‌ها دور هم جمع شده بودند و هرکدوم یکی از مواد رو تهیه کرده و آش رو پخته بودند تا برای فروش به بوستان بیارن. هر کسی که از کنار آش می‌گذشت، می‌پرسید اینجا چه خبر است و خانم‌ها توضیح می‌دادند که ما این آش را به نفع جبهه‌ی مقاومت درست کردیم و از همه دعوت می‌کردند که خرید کنند. مردم به لطف خدا استقبال خوبی کردند و بیشتر آش توسط آن‌ها خریداری شد و باقی‌مانده‌ رو خود مادرها برای شام خریدند. کنار دیگ آش، دو میز بزرگ هم وجود داشت. روی میز اول شیرینی پنبه‌ای، پفیلا، سمبوسه و پیراشکی بود و یکی از میزها هم انواع وسایل تزئینی مثل گلسر و دستبندهای مختلف. یکی از مادرها هم به طب سنتی آشنا بود و عطرهای طبیعی و روغن‌های گیاهی رو برای حمایت از جبهه مقاومت در بوستان به فروش گذاشته بود. کمی آن طرف‌تر، چند زیرانداز پهن کرده بودند و گروهی از بچه‌ها دور هم جمع شده و مشغول نقاشی بودند. نقاشی‌های آن‌ها درباره جبهه مقاومت و قدس بود. وقتی با مربی‌شان صحبت کردم، ایشون گفت که به سهم خودم با بچه‌ها کاردستی درست کردیم و پرچم فلسطین را همان‌جا نقاشی و نصب کردیم. بچه‌ها بسیار خوشحال بودند چون این‌ها فرزندان همان مادرانی بودند که از محله‌های مختلف شهر قم برای کمک به جبهه مقاومت دور هم جمع شده بودند. حس و حال خوبی حاکم بود، به‌ویژه اینکه مادران به همراه فرزندانشان برای کمک به جبهه مقاومت حضور داشتند. 🖊 عباسی "مادرانه" www.madaremadari.ir ble.ir/madaremadary eitaa.ir/madaremadary