eitaa logo
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
480 دنبال‌کننده
856 عکس
117 ویدیو
41 فایل
مادرانه، تلاشِ جمعیِ مادران؛ برای بالندگیِ خود، فرزندان، خانواده و ایران اسلامی. از طریق شناسه‌ی @madaremadari در پیام‌رسان‌ بله با ما مرتبط شوید. https://ble.im/madaremadary
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان پویش ⏰ قبل ازساعت تعطیلی مدارس 11تا 1 مکان پویش 🏢 بین 4مدرسه دخترانه و پسرانه اعم از دبستان و دبیرستان و هنرستان و یک باشگاه ورزشی شرکت کنندگان دانش آموزان مدارس نامبرده و مادران و پدران، عابران پیاده و سواره 📝لیست برنامه ها ✅نوشتن دلنوشته بر روی مقوایی ک به پرچم فلسطین مزین شده بود ✅ماکت شهدای کودک کفن پوش غزه، و ماکت مسجد الاقصی ✅پخش شماره کارت هلال احمر کمک به غزه همراه نخود چی ✅فعالیت کودکانه با محتواهای کاربرگ فلسطین که حاوی اطلاعات راجع به سرزمین و زندگی مردم فلسطین بود. ✅رنگ آمیزی پرچم ✅نذر فرهنگی کتاب تاوان عاشقی (کتاب پویش ماه) و وقف در گردش بودن آن ✅عکاسی مردم با شال فلسطینی ✅چاپ شبهات به همراه پاسخ و و چاپ عکس های پر بازدید این روزهای غزه ✅تهیه گزارش اختیاری از بازدید کنندگان ✅معرفی مادرانه در انتهای کار در خواست اجرای پویش از طرف مدیران و معاون پرورشی مدارس ابتدایی دخترانه وپسرانه و دبیرستانی ها *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
روایت امانت کتابها: برای پویش تصمیم گرفتیم‌که پویش ماه رو با کتاب ماه پیوند بزنیم،در نتیجه هشت جلد کتاب تاوان عاشقی رو تهیه کردیم ،و صفحه اول کتاب توضیحات وقف در گردش رو نوشتیم. چرا خواستیم که این کتاب به مردم معرفی بشه،چون رمان بود و آن هم یک رمان روان و جذاب و قابل فهم برای همه مردم. از همه قشری سعی کردیم سوژه های مورد نظر رو انتخاب کنیم. یه دختر خانم دانشجو یه خانم خانه دار مانتویی یه معلم با پوشش مانتو یه دانش آموز دبیرستانی یه خانوم ورزشکار براشون قضیه کتاب وقف در گردش رو توضیح میدادیم و همشون با اشتیاق میگفتن به نظر میاد کتاب جالبی باشه و حتما وقتی خوندمش امانت میدم به یکی دیگه ،اینقدر دور و برمون هستند که بخوان بخونند. بعضیهاشون میپرسیدند یعنی پولی نیست؟ خانوم معلم میگفت چه کار خوبی کردین ،این‌کار وقف در گردش چه کار جالبیه،به دانش آموزان معرفی میکنم کتاب رو،چقدر خوبه که موضوعش غزه هست. خانوم خونه دار میگفت من دوست داشتم در مورد فلسطین بخونم ولی آدم دوست داره یه چیزی هم باشه که جالب باشه براش. البته که به بعضی از دبیرستانیها پیشنهاد میدادیم کتاب رو بخونند،میگفتن ما اهل مطالعه نیستیم بیشتر همون با گوشی چیز میخونیم. تشویقشون کردیم بریده هایی از کتاب رو بخونند،یکیشون خوند،خوشش اومد و کتاب رو گرفت. آخه ما بریده هایی از ‌کتاب رو چاپ کرده بودیم و روی دیوار نصب کرده بودیم. خلاصه که مردم دوست دارند کتاب خوب بهشون معرفی بشه.❤️ *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
روایت نگاه من به پویش فلسطین از پشت لنز دوربینم بود. فقط میدانم و میدیدم که.. این فلسطین بود که بچه شیر خوارت را برای چند ساعت بگذاری و بروی.. این فلسطین بود که علاوه بر شنیدن خبر فوت پدر بزرگت، بتوانی در پویش حضور پیدا کنی... این فلسطین بود که هر طور شده مهمان رو در بایستی دار را تنها در خانه بگذاری و بروی این فلسطین بود که بگذاری دختر کلاس اولی غیبت بخورد.. این فلسطین بود که آقای معاون با موتورش دقایقی ایستاد و کودک های کفن پوش غزه را نظاره کرد و رفت اما دوباره با مدیر مدرسه برگشت.. این فلسطین بود که پسرهای پر شرو شور ابتدایی را آرام کرد تا دقایقی کنار هم زیر آفتاب بنشینندو رنگ بر مسجد الاقصی بزنند و از هم سوال بپرسند.. این فلسطین بود که از انتهای خیابان معلمی را برگرداند. این فلسطین بود که پسر بچه ابتدایی دست بر کودک های کفن پوش آغشته به خون میزد و بر صورتش می‌کشید... این فلسطین بود که مادری با کالسکه بین شلوغی جمعیت ایستاد و شبهه می‌خواند. این فلسطین بود که دختران دبیرستانی و دانشجو جذب دلنوشته و برش هایی از کتاب تاوان عاشقی شدند. این فلسطین بود که دختران و پسران ابتدایی را مقابل تصویر میکی موس نگه داشت و برای هم از والت دیزنی منفور می‌گفتند.. ودر پایان وقتی میشنوی که درست همان روز سالروز شهادت شهیدی بوده که پویش در کوچه خانه مادری اش برگزار شد،قلبت در سینه می‌تپد و به ناگاه بلند میشوی و به آقا امام زمان سلام می‌دهی.. واقعا حضور شهید برایمان قابل لمس بود.مخصوصا با عکسهایی که بر دیوارهای خیابان بود حس میکردیم نظاره گر هستند. چه اتفاق جالبی رقم خورد ،تاریخ برگزاری پویش گشت وگشت تا خود سالروز شهادت شهید.. شهیدی که سال گذشته مادرش مهمان مادرانه محله مان بود. *شهید حسین هریری* راوی زینب هماورد *"مادرانه"* * [وب‌گاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *