مدار مادران انقلابی "مادرانه"
*روایت دوم*
ماه های زیادی همراه با جد و جهد فراوان گذشت. او نه فقط مشغول فعالیتهای بیرون از خانه بود؛ بلکه در درون خانواده نیز فعالیت هایش افزون تر شد.
او که چهار فرزند داشت، حاملگی جدید را نیز تحمل می کرد. میبایست هم به آنها بپردازد، هم به همسرش سید و هم به مسائل مربوط به انقلاب اسلامی که زیر بنای فعالیت هایش بود.
*گذراندن آموزش نظامی، ارتباط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شرکت در گردهمایی ها و پذیرایی از مهمانان تازه وارد* که منزلش را به لانه زنبور عسل تبدیل کرده بودند، هم جزء فعالیتهای روزمره اش بود.
همچنین می بایست به *مسائل مربوط به طلاب و حوزه خواهران، برنامه های آموزشی و تدریس و تربیت فرزندان و همین طور روابط اجتماعی و رسیدگی به نیازهای مردم* و... نیز بپردازد.
او همۀ این امور را با همه جزئیاتش پیگیری میکرد؛ کارهای سنگینی که جمع آنها در نظر دیگران شبیه محال می نمود. همگی انگشت حیرت به دهان میگرفتند و میگفتند: «چگونه چنین چیزی ممکن است؟»
این پرسشی بود که برای همه مطرح بود؛ حتی سید نیز در این اوضاع کوچک ترین قصوری از او مشاهده نکرد. در بحبوحه تراکم سنگین کارها از او هیچ توقعی نداشت و اگر کوتاهی و نقصی میدید آن را اجتناب ناپذیر تلقی میکرد.
با این همه چون هیچ قصوری حس نمی کرد، مات و مبهوت رفتارهای او شده بود. بلکه پی میبرد که چگونه با اهتمام فراوان به مشکلات زندگی توجه دارد. همه مسائل را حتی کوچکترین آنها را با تمام جزئیاتش پیگیری میکند؛ گویا او قادر است زمان را آن قدر کش دهد تا به همه کارهایش برسد.
*کتاب #همقسم* ص ۲۴۱
*#رو_به_قله_در_مسیر*
#معرفی_کتاب
#بر_فراز_قله_ها
#بانوی_مبارز
#حزب_الله
#مقاومت
#رژیم_خانواده_کش
#مادری_خانهداری
#رسالت_اجتماعی
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
*روایت سوم*
پسر نوجوانش تازه سن دوازده سالگی را پشت سرگذاشته؛ اما ام یاسر از او می خواهد که به رزمندگان بپیوندد.
سید عباس از داشتن چنین همسر و فرزندی بسیار خوشحال است. سید او را برای آموزش نظامی اعزام میکند. یاسر در این دوره که چند ماه به طول انجامید، از نظر سنی کوچک تر از همه هم رزمانش بود.
* ام یاسر به دلیل باور استواری که به مقاومت دارد، از این اقدامش بسیار شادمان است. او دوست دارد فرزندانش در صف اول مجاهدان قرار گیرند و هنگامی که دلیل این کار را از او می پرسند، می گوید: "من برای آنها بهترین آینده را انتخاب کرده ام."*
او آینده دوردست را میبیند؛ آینده ای که با نعمتهای جاودان الهی همراه است. آیا مادری که دوستدار فرزندش است جز این برای فرزندانش می خواهد؟
عشق او به فرزندانش موجب میشود که دست آنها را بگیرد و به سرای برتر از این دنیا که سرای آخرت است، تشویق کند.
تنها چشم های کوته بین اند که پایان این راه را نمیبینند؛ اما ام یاسر نقطه پایان را به روشنی دریافته و از آن با مردم سخن میگوید.
*کتاب #همقسم* ص ۲۷۴
*#رو_به_قله_در_مسیر*
#معرفی_کتاب
#بر_فراز_قله_ها
#بانوی_مبارز
#حزب_الله
#مقاومت
#رژیم_خانواده_کش
#فرزندپروری
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
*روایت چهارم*
در روز عید ام یاسر از پولهایی که جمع کرده بود، مقدار فراوانی کلوچه درست کرد. او در تمام لحظاتی که مشغول درست کردن کیک بود، برای رزمندگان دعا میکرد و به آنها تبرک می جست.
*امکان نداشت دعایی بکند و رزمندگان را فراموش کند.* او دعاهای بسیاری را حفظ بود؛ به ویژه دعاهایی که متعلق به امام زمان عجل الله تعالى فرجه است.
*دعاکردن او با دعا کردن های دیگران فرق میکرد. او احساس میکرد دعاکردن در نزد کودکان نوعی تربیت کردن آنهاست و از هر کلامی میتواند رساتر و تأثیرگذارتر باشد.*
هنگامی که میخواست دعاهای طولانی مانند دعای ندبه که اثر عمیقی در روح و جانش دارد، بخواند، نخست وضو میگرفت و چادرش را می پوشید و بخشی از قرائت دعا را به هر یک از فرزندانش که می توانست با او همراهی کند، واگذار میکرد؛ به گونه ای که هرکدام از بچه ها میتوانستند در خواندن بخشی از دعا سهیم باشند.
*در پایان او برای رزمندگان دعا میکرد و کودکان نیز به تقلید از مادر همان دعاها را زمزمه میکردند.*
آنها از چشمان مادر و لحن صدایش پی می برند که تا چه حد تحت تأثیر این دعاها قرار گرفته است.
*کتاب #همقسم* ص ۲۷۷
*#رو_به_قله_در_مسیر*
#معرفی_کتاب
#بر_فراز_قله_ها
#بانوی_مبارز
#حزب_الله
#مقاومت
#رژیم_خانواده_کش
#معنویت
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
*روایت پنجم*
ام یاسر نه فقط در گفتار، در عمل و در رعایت حال این خانواده ها[فقرا] از همه پیشی میگرفت. همه فعالان این عرصه از شیوه رفتار او با این خانواده ها مات و مبهوت میشدند.
آنها میدیدند که او چگونه با این خانواده ها حرف میزند و اسامی تک تک اعضای این خانواده ها و حتی اسامی بچه های کوچک آن ها را نیز به خاطر سپرده است. آنها شاهد بودند که چگونه با کودکان آنها به نرمی و با ملاطفت رفتار میکند و خود را در سن آنها قرار داده و با آنها به گرمی گفت وگو می کند.
می دیدند که گویا او عضوی از این خانواده هاست. *همیشه عشق و علاقه اش را در هر مناسبتی به آنها ابراز میکرد و مدام این جمله را زمزمه میکرد: «خدایا مرا مسکین خود قرار بده و با مساکینت محشور گردان.»*
او *سرپرستی شاخه خیرین جمعیت امداد حزب الله* را به عهده گرفته است. این جمعیت شمار انبوهی از خانوادههای فقیر و تهیدست را زیر پوشش خود دارد.
*کتاب #همقسم* ص۲۹۹
*#رو_به_قله_در_مسیر*
#معرفی_کتاب
#بر_فراز_قله_ها
#بانوی_مبارز
#حزب_الله
#مقاومت
#رژیم_خانواده_کش
#رسالت_اجتماعی
https://ble.ir/madarshohada
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
*روایت ششم*
عملیات بزرگ بدر در حال انجام بود و ام یاسر می دانست که سید در آن شرکت دارد. او برای حفظ جان رزمندگان و پیروزی آنها به ویژه برای پیروزی سید عباس دعا میکرد.
از خدا میخواست که سید سالم و پیروزمندانه برگردد. سید بعد از بازگشت از عملیات متوجه می شود که ام یاسر چنین دعایی برای او کرده است. از روی محبت به او عتاب میکند و میگوید: «چرا برای محبوبت از خداوند طلب خیر نمیکنی؟ چرا برای شهادت من دعا نمیکنی؟!»
*ام یاسر سکوت میکند و در حالی که رویش را برمیگرداند، می گوید: «برای بچه ها بدون هیچ پیش شرطی دعا میکنم؛ اما دعای من برای تو مشروط است.»
- چه شرطی؟
- اینکه تو بعد از من به شهادت برسی.
چشمان ام یاسر پر از اشک میشود و میداند که نمیتواند فراق او را تحمل کند.*
به یاد غیبت طولانی سید به دلیل حضور در جبهه های ایران می افتد که چگونه در دوری از او بی تاب شده بود. نمی توانست زندگی بدون او را تحمل کند: «بعد از تو اصلاً نمی توانم زندگی کنم.»
*- دختر زهرای مرضیه فکر میکنی فراق و دوری تو بر من آسان است؟
ام یاسر این گونه خطاب کردن را بسیار دوست میداشت و سید نیز می دانست که چقدر همسرش دوست دارد چنین خطابی را از او بشنود.*
*کتاب #همقسم* ص ٢٨۰
*#رو_به_قله_در_مسیر*
#معرفی_کتاب
#بر_فراز_قله_ها
#بانوی_مبارز
#حزب_الله
#مقاومت
#رژیم_خانواده_کش
#عشق
#همسرداری
https://ble.ir/madarshohada
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
*روایت هفتم*
با زبان و سخن پاک و به مدد حسن خُلقی که دارد، آنچه حق است و برای او حجت، به گوش مردم میرساند تا حقیقت را دریابند و اگر در برابر حق ایستادگی کنند، راه عذر بر آنان می بندد.
اگر حرفش را نپذیرفتند و دعوتش را پاسخ ندادند، او میماند و لبخند همیشگی و سخنان پاک و گوارایش.
* قبل از هر کاری سعی میکند نخست وظیفه خود را در قبال مقاومت و پشتیبانی از آن به درستی انجام دهد؛ بنابراین گردنبند طلایی را که برایش هدیه آورده اند و تنها چیز با ارزشی است که دارد، داوطلبانه وقف مقاومت میکند.
در امکانات و وسایل خانه نیز تا میتواند صرفه جویی میکند. برخی از وسایل آشپزخانه و لوازم خانگی برقی را که در آشپزخانه دارد و میتواند با کمک دستانش از آنها بی نیاز شود، به جبهه مقاومت هدیه میکند.*
*با مردم از آینده تاریکی سخن میگوید که در نبود مقاومت در انتظارشان است.* میخواهد نصرت الهی را که با چشم خود دیده است، به آنها یادآوری کند که حضرت حق فرمود: كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةٌ كَثِيرَةً بِإِذنِ الله»
*به عقیده او باید همواره از حق و حقیقت دفاع کرد؛ حتی اگر در این مسیر امکانات انسان اندک باشد.* او جهاد را دری از درهای بهشت میشمرد که به روی بندگان خاص الهی گشوده شده است و اگر جهاد با جان مقدور نبود، با مال و کلام و قلب باید مقاومت کرد.
جایی نمانده بود که نرفته باشد. از درستی و حقانیت راهی که برگزیده بود اطمینان داشت. خواهران طلبه و دوستان و نزدیکانش نیز او را در این راه یاری میکردند. *پیمودن این راه به دلیل اینکه با هوای نفسانی بیشتر مردم در تعارض بود، دشوار به نظر می رسید؛ اما او به تواناییهای خود ایمان داشت و می دانست که فعالیت هایش در آینده به بار خواهد نشست.*
*کتاب #همقسم* ص ۲۶۸
*#رو_به_قله_در_مسیر *
#معرفی_کتاب
#بر_فراز_قله_ها
#بانوی_مبارز
#حزب_الله
#مقاومت
#رژیم_خانواده_کش
#رسالت_اجتماعی
https://ble.ir/madarshohada
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
*پویشهای مادرانه بستریست برای همدلی و گفتگو با آدمهای اطرافمان، تا از راهی که با انقلاب آمدهایم بگوییم و دست در دست یکدیگر به سوی قله حرکت کنیم!*
این ماه، پویشمان بوی عطر یاس گرفته و فاطمیه بستر جهاد تبیینمان شده.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند:
از دنیاى شما سه چیز براى من دوست داشتنى است: تلاوت کتاب خدا (قرآن) ؛ نگاه به چهرهی رسول خدا (صل الله علیه و آله) ؛ انفاق در راه خدا.
تصمیم بگیریم گرد هم جمع شویم و همچون مادرمان که «الجار ثم الدار» سرلوحهی دعاهای شبانهی شان بود، برای پیروزی مردم فلسطین دعا کنیم و *همنوا با هم قرآن بخوانیم و ثواب آن را هدیه کنیم به حضرت مادر تا دعایشان، مرهمی شود بر دل رنج دیدهی مادران و کودکان مظلوم فلسطین.*
و این جمع مومنانه را مغتنم میدانیم تا قلبهایمان به یکدیگر پیوند خورده و بستری شود برای گفتگو تا *هر کدام به قدر وسع خود قدمی برداریم برای عرصهی جهاد تبیین، جهادی که ولیّ زمانمان ما را به آن فراخوانده ست.*
قرائت آیههای نور؛ شاید بخشی از جلسهی روضهی فاطمیهمان باشد، شاید زینتبخش جلسهای ساده از ختم قرآن در کنار همسایهها در فضای عمومی ساختمان باشد، یا شاید در پارک محله و کنار مادرهای همْمدرسهای فرزندانمان! یا...
اگر در روضهی فاطمیهی منزلتان کنار هم جمع شدید، میتوانید از محتوای کانال *روضههای بر مدار حضرت زینب(س)* هم استفاده کنید.
https://ble.ir/roze_madari
#فلسطین
#قرائت_قرآن
#بستر_جهاد_تبیین
#پویش_آذر_مادرانه
*#تلاوتی_به_رسم_مادر_سادات*
#امید_به_آیندهی_انقلاب_اسلامی
#تلاوت_قرآن_به_نیت_آزادی_فلسطین
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) | [روبیکا](https://rubika.ir/madare_madari)*
*هیأت ماهانهی انصار الزهرای محله صادقیه*
زمان: دوشنبه ۶ آذر ماه ساعت ۹ تا ۱۱.۵ صبح
مکان: خیابان بهار، مسجد سیدالشهدا ع
در صورت تشریف فرمایی به آیدی زیر اطلاع دهید:
@m_hadavi
#هیأتانصارالزهرا
#مادرانهصادقیه
#مادرانهشمالغرب
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
اگر در این مجامعی که گِرد هم نِشستهایم، دوستانى پيدا كردهايم و زمانى را گذراندهايم و يادداشتى نوشتهايم و مطالبى را هم جمعآورى كردهايم و ذهنى هم پُر شده، ولى هنوز به اين مرحله نرسيده باشيم كه با ولى گره بخوريم و او را بخواهيم و به دنبال او باشيم و مثل تشنهاى به دنبال آب، كلمات او را حس و لمس كنيم، به نتيجه اى نخواهيم رسيد. *اضطرار به ولىّ* تعبيرى است از حضرت فاطمه(س) در مورد رسول خدا كه مىفرمايند: «انّا فَقَدْناكَ فَقْدَ الْارْضِ وابِلَها»؛ مثل اين كه زمين بارِش بى امانش را از دست داده باشد، تا چنين اِفتقار و از دستدادنى را احساس نكنيم، به ولايت ولى نخواهيم رسيد. و تنها جمعى است كه مىآيد و مىرود، اما راهى به ولى پيدا نمىكند. خلاصه اين كه اگر اين مجموعهها بخواهد، حاصل جمع مطلوب و غنيمت مطلوبى را دارا باشد، بايد به اين سمت و سو راه پيدا كند. نكتهى اساسى در مسالهى ولايت و وحى و توحيد همين نكته است. *بحث از اثبات خدا و رسول و نبى و ولى نيست كه صحبت از اضطرار به ولى و احتياج به خداست. من نياز به رسول و وصى او دارم* . اگر فرضم بر اين باشد كه در اين زندگى با اين شرائط موجود، مى توانم مسائل را خودم حل و فصل كنم ديگر به خدا چه نيازى دارم؟! بر فرض هم كه خدا باشد به رسول او چه احتياجى دارم؟! به ولىّ او چه احتياجى؟! اما وقتى اين معنا در انسان شكل مىگيرد كه هم وجودش محدود است و هم امكاناتش ناتمام و ناقص هستند و حتى علم و تجربه و عقل و فلسفه و قلب و عرفانش كفاف او را نمىدهند. اينجاست كه خدا و رسول و ولى ضرورت پيدا مىكنند و اضطرار به آنها مطرح مىشود و با اين معنا از اضطرار و احتياج، مسأله شكل جديدى به خود مىگيرد. اين از يك طرف، نكتهى ديگر اينكه؛ حقيقت ولايت در اولويت ولى و رسول نسبت به من است. و اين بر اساس تعبيرى از حضرت رسول است كه در غدير مطرح مىكنند كه: «أَلَسْتُ اوْلى بِكُمْ مِنْ انْفُسِكُمْ.» اين اساس ولايت است؛ يعنى رسول و وصى از من به من نزديکتر و هم مهربانتر و هم آگاهترند. و اينجاست كه تو، رسول و وصى را انتخاب مىكنى. اين معناى از ولايت، نه با نفى تو همراه است و نه با هويت و انسانيت تو در تعارض؛ چون با انتخاب تو همراه بوده است. چرا؟ چون به آگاهى بيشتر، به رحمت واسعهى حق و محبت و عنايت و دلیل روشن او دست يافتهاى.
#کتاب_ماه_مادرانه
#روزهای_فاطمه (سلاماللهعلیها)
#مامان_باید_اهل_مطالعه_باشه
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) | [روبیکا](https://rubika.ir/madare_madari)*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨«اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ، حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَنَبِيِّكَ، وَأُمِّ أَحِبَّائِكَ وَأَصْفِيائِكَ، الَّتِي انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلَىٰ نِساءِ الْعالَمِينَ . اللّٰهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها، وَكُنِ الثَّائِرَ اللّٰهُمَّ بِدَمِ أَوْلادِها . اللّٰهُمَّ وَكَما جَعَلْتَها أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدىٰ، وَحَلِيلَةَ صاحِبِ اللَِّواءِ، وَالْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإِ الْأَعْلىٰ، فَصَلِّ عَلَيْها وَعَلَىٰ أُمِّها صَلاةً تُكْرِمُ بِها وَجْهَ أَبِيها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّبِها أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِها، وَأَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هٰذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلامِ.»✨
#در_سوگ_حضرت_مادر(سلاماللهعلیها)
*جان و جهان* ما تویی؛🥀
💠 [بله](https://ble.ir/janojahan) | [ایتا](http://eitaa.com/janojahanmadarane) | [روبیکا](https://rubika.ir/janojahaan) 💠
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸 *قرائت دستهجمعی دعای جوشن صغیر برای رهایی فلسطین* هر روز ساعت 8 صبح (جلسه مخصوص مادر
تا دقایقی دیگر انشاالله
ساعت پایان دعا ۸:۳۰
#بحث_گروهی
#کاریاعار
#شغل_شریف
🍃🍃🍃
یکشنبه ۵ آذر ١۴٠٢ ساعت ١٠ صبح تا سهشنبه ٧ آذر ١۴٠٢ ساعت ١٠ صبح
مکان: گروه مادرانه در پیام رسان بله
حتما شما هم این ضربالمثل را زیاد شنیدهاید: *"کار که عار نیست"* ،
✅ به نظر شما در فرهنگ عمومی ما چقدر این باور رایج است؟ شما تا چه اندازهای به آن اعتقاد دارید؟
✅ در تجربههایتان، تا به حال مواردی داشتهاید که کسی به دلیل اینکه شغلی را در شأن خود نمیداند، از کار کردن خودداری کند؟ چقدر به چنین انتخابی حق میدهید؟
✅ به نظر شما افرادی که شغلهایی را انتخاب میکنند که در تصور عمومی منزلت اجتماعی بالایی ندارند، با چه مشکلاتی مواجه هستند؟ از تجربههایتان بگویید.
✅ فکر میکنید هریک از ما در مورد این مسئله، در نسبت با اعضای خانوادهمان (مثل همسر و فرزند)، اطرافیانمان یا حتی خودمان، چه مسئولیتی داریم و چگونه باید ایفای نقش کنیم؟
بحث های گروهی، در کانال *گفتگوهای مادرانه* @goftoguye_madarane آرشیو می شوند.
دوستان عزیز اگر برای بحث گروهی پیشنهاد موضوع داشتید میتوانید به آیدی @azadehrahimi پیام دهید.
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) | [روبیکا](https://rubika.ir/madare_madari)*
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
🔹خلاصه اين كه اگر جمعى را دنبال مى كنيم، در نهايتِ اين تجمع تنها به دنبال تخليهى عاطفى خودمان نباشيم و اينكه دلى تصفيه پيدا كند و فقط اشكى بريزيم و سوزى داشته باشيم. گرچه اين اشکها را خدا برمىدارد و إنشاالله كه همهى روزها و شبها و لحظههاى ما را پر مىكند و همراه ما باشد، ولى اين كفايت نمیکند؛ که آنچه مهم است، اين است كه يک تعلّقى به ولى در ما بيايد و ما را به آنها پيوند دهد؛ تا او را انتخاب كنيم و مقدم بداريم. تا او بین حب و بغض ما و رضا و سخط ما و خوشى و ناخوشى ما حائل باشد. تا رضايت او، رضايت ما و خواستهى او، خواستهی ما باشد. نه اينكه خودمان بين خود و ولىّ مان حائل باشيم كه در اين هنگام از آنها دور مىشويم.
🔸در تاريخ آوردهاند: حضرت حتى از يک جوان يهودى هم نمىگذرد و او را در مجمع يهوديان باقى نمىگذارد و جنازهاش را هم بر مىدارد. اين رسول(ص) است كه به ما مىآموزد چطور بايد از شيطان كَنْد و از آتش جدا ساخت و به بهشت پيوند داد. و اين هم خواستهى اوست نسبت به حرص و محبت به انسانها و سرمايهگذارى بر روى آنها. سوال این است که چه حرصی باید در آدمی شکل بگیرد و چگونه سرمایهگذاری کنیم تا این خواسته و هدف محقق شود؟ در خيلى از موارد تنها با حرف زدن نمىتوان انسانها را هدايت كرد. تمامى مباحث الغدير را برايشان بگويى باز هم هزار اعتراض و اشكال مطرح است. ولى در برخورد و معاشرت و داد و ستدهاى توست كه دل آنها نرم مىشود و زيبايىها را مىبينند و محبت اولياى خدا را مىچشند كه: «كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَيرِ اَلْسِنَتِکم». اين حرص است. حرص بر دلهايى كه بايد از محبّت سرشار شوند يا لااقل معرفت و آگاهى پيدا كنند، كه اگر هم نيامدند با بصيرت و معرفت نيامده باشند.
#کتاب_ماه_مادرانه
#روزهای_فاطمه (سلاماللهعلیها)
#مامان_باید_اهل_مطالعه_باشه
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) | [روبیکا](https://rubika.ir/madare_madari)*
#بحث_گروهی
#امر_خیر
#خواستگاری
#آداب_فراموش_شده
#رسوم_دست_و_پاگیر
🍃🍃🍃
یکشنبه ۱۲ آذرماه ۱۴۰١ ساعت ١٠ صبح تا سهشنبه ۱۴ آذرماه ساعت ۱۰ صبح
مکان: گروه مادرانه در پیامرسان بله
✅ آیا تا به حال شده است که از شنیدن معیار ازدواج شخصی، شاخ دربیاورید؟ یا از خنده غش کنید؟ یا های های گریه کنید؟
✅ از آداب و رسوم خواستگاری در شهر خود بگویید. از نظر شما چه تابوهایی در مسیر خواستگاری وجود دارد که نیاز به شکستن دارد؟
✅ از نظر شما چه تغییراتی در مسیر خواستگاری رخ داده که مثبت است؟ و چه تغییراتی رخ داده که منفی است؟
(تغییر در تعارفات معمول، درخواست دهنده ازدواج، نحوه آشناییها، نقش واسطهها، میزان اثرگذاری خانوادهها و بزرگترهای فامیل و دوستان دختر و پسر، سهم خانوادهها در تصمیم نهایی، استفاده از مشاوره، واکاوی گذشته، میزان احترام به تصمیم دختر و پسر و ......)
*بحث پیش رو صرفا در مورد خواستگاری، از مقدمات تا گرفتن جواب بله یا خیر، میباشد. در فرصتی دیگر ادامه ی مسیر ازدواج را به بحث مینشینیم*
بحث های گروهی، در کانال *گفتگوهای مادرانه* @goftoguye_madarane آرشیو می شوند.
دوستان عزیز اگر برای بحث گروهی پیشنهاد موضوع داشتید میتوانید به آیدی @azadehrahimi پیام دهید.
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) | [روبیکا](https://rubika.ir/madare_madari)*
یک نقاشی دارد شهید چمران به اسم *شمع*
یک شعله شمع درخشان، وسط یک تاریکی عمیق و ظلمانی.
اما بیشتر از آن که تاریکی با حجم گسترده اش به چشم بیاید، روشنی شمع، چشم را خیره میکند.
امروز که لوح تقدیر را از طرف گروه مادرانه کرمان برای پزشکی بردیم که برخلاف جریان آب شنا میکند و برای عمل سزارین، حق دست نمی گیرد، عجیب یاد این نقاشی افتادم. در راه برگشت، مدام تصویر چهره خانم دکتر مقابل چشمم بود و جملاتش در پس زمینه ذهنم تکرار میشد:
*درسته تورّم هست اما برای همه هست. برای مریضم شاید بیشتر هم حس بشه*
*من نباید مریضم رو بدوشم که میخوام جیب خودمو پر کنم*
*ما وقتی که سوگند پزشکی خوردیم، با جنبه مالی با مریض مواجه نمی شویم. ما وسیله ای هستیم از طرف خدا برای سلامتی مریض. با مریضم نباید از جنبه مالی برخورد کنم*
*هیچ وقت با مریض رابطه پولی نداشتم و نخواهم داشت انشاءالله*
*گاهی از همکارم ناراحت می شوم که چرا این کار را میکنند؟ ...تازه به خاطر همین قضیه خیلی از همکارا با من بد هم هستن!*
همه اینها را میگذارم کنار دو قطره اشک شوقی که در چشم خانم دکتر نشسته بود وقتی متن لوح تقدیر را برایش میخواندیم و حالم عجیب خوب می شود.
فکر نمی کردم یک تشکر ساده، این قدر موثر باشد.
و حالا با خودم فکر میکنم *حتما شمع های دیگری هستند که آن ها را ندیده ایم و در این زمانه هم میتوان همچون شمع فروزان شد و درخشید.*
گاهی *مطالبه* باید این طور پیش برود.
با تشکر، با قدردانی از آن کسی که به وظیفه اش با وجود همه مشکلات عمل میکند.
تشکر مخصوص دیگر ما از خانم دکتر مهری ماهانی بخاطر همکاری با بیمارانی بود که درخواست *ویبک* یا همان *زایمان طبیعی بعد از عمل سزارین* دارند.
هردو این کارهای ارزشمند، مسیر را برای فرزندآوری و گذر از بحران جمعیت که یکی از دغدغه های جدی امام خامنه ای است هموار میکند.
#مطالبات_مادرانه
#حق_دست
#مادرانه_کرمان
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
" *زن اگر در هر میدانی پشتیبان مرد باشد، نیروی مرد به چندین برابر میرسد.*
این زن حکیم؛ این زن عالم؛ این زن محدث؛ این زنی که با عوالم غیب ارتباط داشت؛ این زنی که فرشتگان با او حرف میزدند؛ این زنی که قلب او همچون قلب علی و پیغمبر، روشن به عوالم ملک و ملکوت بود؛ *با همهی این ظرفیت؛ با همهی این مقام شامخ، در همهی مراحل زندگی و تا زمانی که زنده بود، پشت سر امیرالمؤمنین علیهالسّلام مثل کوه ایستاد.*
دفاعش از علی و از ولایت و آن خطبهی غرا، که علامهی مجلسی رضوان الله علیه میگوید:
«بزرگان فصحا و بلغا، از فصاحت و علو کلمات و معانی و ظاهر و باطن آن، انگشت تعجب به دندان گزیدهاند» ...!"
بینات رهبر انقلاب در دیدار مداحان، ۲۵ آذر ۱۳۷۱
#رو_به_قله_در_مسیر
#فاطمیه
#خطبه_فدکیه
#خطبه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
"علامهی مجلسی که آن همه روایت از این دست از ائمه علیهمالسّلام گرفته و نقل کرده و در اختیار ما گذاشته، در مقابل این خطبه، خودش را میبازد.
*این خطبه، خطبهی عجیبی است! مثل زیباترین و بلندترین خطبههای نهجالبلاغه است.*
خطبهای که با آن حال غم و اندوه، در مسجد، خطاب به مسلمانان، ارتجالاً و بدون اینکه قبلاً آن را درست کرده باشد و دربارهی آن فکر کرده باشد، بر زبان جاری کرده است!"
بینات رهبر انقلاب در دیدار مداحان، ۲۵ آذر ۱۳۷۱
#رو_به_قله_در_مسیر
#فاطمیه
#خطبه_فدکیه
#خطبه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
" آن بیان، آن حکمت، آن ارتباط با غیب، آن ظرفیت والا و بالا، آن نورانیت قلب، آن نورانیت بیان و زبان، همهی اینها را یکسره *در راه خدا* خرج کرده است.
* و حال، سرمایهی ما چه ارزشی دارد، اگر بخواهیم همهاش را در راه خدا خرج کنیم!؟* سرمایههای ما چه قابلی دارد!؟
سرمایهی ما در مقایسه با آن سرمایهی عظیمی که زهرای اطهر و شوهر و پدر و فرزندان او در راه خدا خرج کردند، قابل مقایسه است!؟
این مختصر علمی که من و شما داریم؛ مختصر زبانی که داریم؛ مختصر پولی که داریم؛ مختصر نفوذی که داریم؛ مختصر طبع شعری که داریم؛ مختصر معرفتی که داریم، در جنب آن اندوختهی عظیم بینظیری که خدای متعال در آن وجود ملکوتی گرد آورده و مجتمع کرده، چه اهمیتی دارد!؟ ما چه داریم، تا در راه خدا بخل کنیم!؟"
بیانات رهبر انقلاب در دیدار مداحان، ۲۵ آذر ۱۳۷۱
#رو_به_قله_در_مسیر
#فاطمیه
#خطبه_فدکیه
#خطبه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
" *امروز راه علی و فاطمه و ائمه، همان راه امام خمینی است.*
اگر کسی این را نداند و نفهمیده باشد، باید در بصیرت خودش تجدید نظر کند.
*هرچه داریم باید در راه اینها خرج کنیم.
این، آن چیزی است که این علقه را معنا میبخشد.* "
بیانات رهبر انقلاب در دیدار مداحان، ۲۵ آذر ۱۳۷۱
#رو_به_قله_در_مسیر
#فاطمیه
#خطبه_فدکیه
#خطبه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *