#یا_علی_اصغر
روضهء حضرت شش ماهه گریزی دارد:
حرمله آمده و نیزهء تیزی دارد
نیزه اش را به زمین می برد و می جوید
گوئیا قصد بدی، فکر مریضی دارد
ناگهان آنچه نباید بشود، شد، دیدند
گوهری یافته از خاک، چه چیزی دارد؟
باب حاجات بشر، روشنی چشم رباب
چِقَدَر روضه کوتاه و غلیظی دارد:
در میانِ همه سرهای به نی هست عجیب
یک سری بین همه, صورت ریزی دارد
#روح_الامین_کشاف
#حدیث
امام حسین(علیه السلام) :
مردم بندگان دنیا هستند و دین چون آب دهانیست که بر روی زبانهای آنان جاری است و تا جایی که معیشتهای آنان فراوان است ، متعهد و حافظ دین هستند ، اما زمانی که به بلایا و مشکلات آزمایش شوند دینداران حقیقی به شماره اندک خواهد بود.
لمعات الحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ ترجمه ی مقاتل معروف ویژه حضرت سیدالشهدا
منابعی برای درک عمق مصائب کربلا
4_5805684813591484110.mp3
14.11M
🎧 بشنوید | صوت کامل روضهخوانی آقای حاج سعید حدادیان در اولین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) با حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی (ره). ۱۴۰۳/۴/۲۲
🏴 #بعثت_خون
💻 Farsi.khamenei.ir
#امام_زمان_محرم
بیا بر قلهی هستی لوای عدل برپا کن
بیا دین را دوباره مثل جدّ خویش احیا کن
چرا از چشم خود تنهای تنها اشک میریزی؟
بیا در ماتم جدّ غریبت گریه با ما کن
بیا از چشم سقّا تیر دشمن را برون آور
بیا زخم گلوی خشک اصغر را مداوا کن
بیا اشک خجالت پاک کن از دیدهی سقّا
بیا از خون دل بر تشنهکامان دیده دریا کن
بیا با عمّههایت جستجو کن در بیابانها
گلی در کربلا گم گشته زیر خار پیدا کن
بیا و گریه کن بر یاسهای نیلی زهرا
بیا روی کبود عمّههایت را تماشا کن
بیا خونْ پاک کن با اشک از پیشانیِ جدّت
بیا قرآنِ ثارالله را بر نیزه معنا کن
بیا و عمّه را بیرون ببر از بین نامحرم
بیا زنجیر از بازوی زین العابدین وا کن
برای آنکه در محشر قبول مادرت افتد
بیا و دفتر اشعار ” میثم ” را تو امضا کن
#غلامرضا_سازگار
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#امام_زمان_محرم
#شب_هفتم
شبیه برف که درگیرِ آفتاب شده
دلم ز شدّتِ هُرمِ فراق، آب شده
«میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست»...
گناهکاریِ من، بین ما حجاب شده
چقدر پیش نگاه تو معصیت کردم
چقدر پیش تو این عاشقات خراب شده
به سیلی پدرانه همیشه محتاجم
که سربهراه شد آن طفل که عتاب شده
چقدر «آه» نوشتم..، به دست تو نرسید...
فراقنامهی من این چُنین کتاب شده
به غیر پشت در خانهات کجا برود؟!
همان گدایِ سرافکندهیِ جوابشده
وصال یار..، به جز سوختن مُیَسَّر نیست...
بگو به شمع که پروانهات مُجاب شده
درختِ «آب» نخورده، ثمر نخواهد داد
دعا به لطف همین «گریه» مستجاب شده
تو را به خونِ علیاصغرِ حسین..، بیا...
بیا که شیعهی تو غرق در عذاب شده
سه شعبه خورد به مشکی و آبرویی ریخت...
رشید اهل حرم از خجالت آب شده
عمو کجاست ببیند به جای جرعهی آب
طناب حرملهها قسمت رباب شده
#بردیا_محمدی
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
گرفته بر سر دامن سر جوانش را
و داده است ز کف طاقت و توانش را
برای این که پدر را پسر صدا بزند
پدر گرفت دمی خون در دهانش را
صدای خنده شان تا رسید نفرین کرد
ز آه سینهی خود جمع دشمنانش را
خلیل وعده نمود و پس از هزاران سال
حسین آمد و پس داد امتحانش را
دوباره حرف علی کوچه باز شد اینبار
کشاند تا وسط دشت عمه جانش را
مردّد است که تا خیمهها که را ببرد
تن جوانش را ... یا قد کمانش را ؟
وساعتی پس ازاین روی نیزه خواهدگفت
موذن حرم کربلا اذانش را
#محمدحسن_بیات_لو
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
چه حال و روز عجیبی، گذشت بر تو حسین جان
که همچو بازِ شکاری، تو آمدی سوی میدان
علی مقابل چشمِ تو پاره پاره بدن بود
میان گرد و غباری تنِ جوان تو پنهان
در آن زمان که به زانو، کشیده ای بدنت را
کنار پیکر اکبر، امان ز حال پریشان
در احتضار، علی میکشید پا به زمین و
نفس نفس زدنش در شماره بود فراوان
ز لَخته خونِ گلویش، دلت به تاب و تب افتاد
فغان کشیدی و گفتی: خدا کند ندهد جان
صدا زدی وَلَدی! خواهرم رسیده کنارت
ز جا بخیر و ببر عمه را ز دیده ی عدوان
مَخواب راحت علی جان! حرم پناه ندارد
مرو که بعدِ تو دنیا، چه جای ماندنِ یاران؟
مَبند دیده بُنَیَّ، سخن بگو دمِ آخر
پس از تو چون رود عباس، وای بر دل طفلان
اگر که چشمِ عمو را سپاه دور ببیند
که رحم میکند آندم بدون تو به یتیمان
خدا کند نرود معجری ز حمله به غارت
خدا کند نشود هجمه ای به خیمه ی نسوان
صدای هلهله ها را مگر نمی شنوی که...
تمامِ جبهه شده پر ز پایکوبیِ آنان؟!
اگر به خیمه هجومی شود پس از تو و عباس
نَه گاهواره بماند، نَه زیوری ز عزیزان
پس از شهادتِ یاران، نَه محرمی نَه پناهی
مگر خدا بکند رحم بر سپاهِ غریبان
اَمان ز حالِ رباب و اَمان ز حالِ سکینه
که خاک بر سر دنیا پس از عروجِ شهیدان
#محمود_ژولیده
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
آسمان تیره شد از بس قمرم ریخت به هم
چقدر بسمل بی بال و پرم ریخت به هم
قامتش بود قیامت، صف مژگان محشر
چشم خورده پسرم ، چشم ترم ریخت به هم
یا علی گفته ام از بسکه علی دیدم من
تا نجف رفت صدایم، پدرم ریخت به هم
به خدا هر که پسر داشت به من می خندید
بین لبخند پسرها ، پسرم ریخت به هم
بسکه من تیر کشیدم ، جگرم تیر کشید
جگرم سوخت ، چو دیدم جگرم ریخت به هم
کس ندیدست پسر را پدرش بشمارد
دانه دانه شد و بر دور و برم ریخت به هم
رو به قبله نشد از بسکه به هم ریخته بود
قبله هم سوخت ز سوز جگرم ریخت به هم
یک عبا دارم و صد تا علی اکبر، چه کنم؟
تا عبا دید که من در به درم ریخت به هم
کرده ام جمع اذان گوی حرم را اما
باز دیدم نرسیده به حرم ریخت به هم
همه با کشتن اکبر ، پدرش را کشتند
قبل گودال ، ز پا تا به سرم ریخت به هم
از غم یوسف لیلا ، به چه روز افتادم
پیش چشم همه شمع سحرم ریخت به هم
#سیدمحسن_حسینی
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
تکانم داد عمه تا بداند زندهام یا نه
چرا هِی وای میگویی ولی یک بار بابا نه
کشیدم تیغهای از حنجره تو با دو انگشتم
دلم خوش بود حرفی میزنی این بار... اما نه
محاسن داشتم بر دست ، دنبال تو اُفتادم
به زخمی فکر میکردم ولیکن اِرباًاربا نه
مرا هَرسو ببر زینب ولی سمت رقیه نه
مرا هَرسو ببر زینب ولی در پیشِ لیلا نه
چه راحت پخش میکردی به سختی جمع میکردی
تو هَم ای کاش در گودال بودی ، بین صحرا نه
عزیزم دست و پا زن جان دهی شاید که راحتتر
بکش پا را زمین پیشم ولی در پیش زهرا نه
#حسن_لطفی
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#حضرت_علی_اکبر_مدح
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است
بی جهت نیست که اسمش علی اکبر شده است
چه بگویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
اکبر است و صفت اکبر، مخصوصِ خداست
حرکات و سکنات و وجناتش طاها
مادرش آمنه بودهست مگر یا لیلا؟
با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
این پیمبر چهقدَر تازه مسلمان دارد
ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست
"پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست"
سنگ در دستش از اعجاز، قمر میگردد
گر به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
جان علی، جسم نبی، جلوهی کوثر بوده
سرّ لولاک، از اوّل علی اکبر بوده
هر زمان عطر حضورش به هوا برمیخاست
نفس پنج تن آل عبا بر میخاست
ذاتش آئینه در آئینه پیمبر گشته
بارها از شب معراجِ خودش برگشته
قاب قوسینِ خداوند خمِ ابرویش
زد قدم زینب کبری به سر زانویش
بی نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است
به ابالفضل قسم! قامت او دیدنی است
چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم خواجهی شیراز نوشت:
"شاه شمشاد قدان، خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان"
زلفش آنروز که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر مؤذن زاده
کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود
تشنۀ صوت اذانِ علی اکبر شده بود
أشهدُ أنّ به این مرد ولی باید گفت
اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است
أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است
باد آورده به همراه، شمیم صلوات
میوزد بر سر کوی تو نسیم صلوات
ابر رحمت تویی و تشنهی الطافِ تو دشت
مشک از چشمهی چشمان تو پُر برمیگشت
کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات
باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات
چشم دنیا به تنت جامهی احسان دیدهست
حسنی بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟
رحمت واسعهای، اسب تو از روی کرم
وسط لشکر دشمن زده ناگاه قدم
میروی پشت سرت باد شده پا به رکاب
نام اسب تو عقاب است، عقاب است عقاب
میشود صید نگاهت دل میدان حتی
باز شد روی تو آغوش بیابان حتی
رفتی آنگونه که شد دشت پر از عطر تنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدهی پنج تن است
بعد تو دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم رفتن تو قاسم را
کشت داغ تو جوانان بنی هاشم را
#مسعود_یوسف_پور
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
هدایت شده از کانال مجمع الذاکرین دلیجان
گویند "حر بن يزيد رياحي"
اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد.
"عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
کي ميداند آخر کارش به کجا ميرسد؟
دنيا دار ابتلاست.
با هر امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود،
چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند.
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي
خرده گرفت و خود را نديد؟
ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد
تا بداني که نميشود به عبادتت،
به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني.
خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان
که هستي بماني، نداده است
شايد به همين دليل است که سفارش شده،
وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني،
يادت نرود "عافيت"
و "عاقبت به خيريات" را بطلبي!🥀
ای خدای حسین!
آستان حسین توبرپابرهنگان وگمنامان واز
قلم افتادگان ومهرباطل خوردگان،گشاده تراست.ماراازاین آستان کرامت محروم مکن.🌺
السلام علیک یاانصارالله
السلام علیک یاانصارابی عبدالله🌹
02-حاج سید محسن قهاری-consolidated.mp3
5.9M
🎤 فایل صوتی روضهخوانی حاج سید محسن قهاری بمناسبت ایام شهادت سروروسالارشهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) در نمازجمعه محلات
🗒 ۲۲/ تیر/ ۱۴۰۳
⌚️مدت: ۱۹ دقیقه
🔹ستاد نمازجمعه محلات
به نام خدا
#شب_دهم_محرم
#زمزمه_با_امام_زمان_عج
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
چه می شود که بزودی اماممان برسد
دراین مصیبت عظما به دادمان برسد
چه می شود که به محشر،ز جانب مولا
به دست منتظرانش ،خطِ اَمان برسد
رسیده وقت مصیبات اعظم زینب
خدا به دادِ دل صاحب الزمان برسد
شب وداع حسین و شب مناجات است
طلوع صبح ، مبادا که بی امان برسد
به خارهای بیابان سفارشی دارد
مباد ، خار به پاهای کودکان برسد
شروع می شود آه و بُکاء اهل بهشت
همین که زینب کبری به سر زنان برسد
تمام عرش الهی به لرزه می افتد
اگر که آه غریبی به آسمان برسد
خدا، به حق شهیدان دشت کرب وبلا
امید قلب تمامی شیعیان برسد
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
به نام خدا
#محرم_عاشورا
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
اَمان از آن دَم آخر، چه چیزها که ندیدم
به سمت مقتل خونین یکی دوید و دویدم
به دست، خنجر بُرّان ، گرفته بود و به سرعت
رسید بر سر گودال، مقابلش که رسیدم ;
«وَشمرُجالسُ صَدر»ی که بوسه گاه نبی بود
وناله های "بُنَیَّ" در آن میانه شنیدم
وشرم و گریه ی خنجر که ایستاد و نبُرّید
گذاشت زیر گلویت ، فغان و ناله کشیدم
ندای اِرجعیِ تو به محض اینکه شنیدم
دوباره از سرِ گودال به سمت خیمه دویدم
ده و دو مرتبه پیچید صدای ناله مادر
میان مقتل و خیمه شدم هلال و خمیدم
بریده شد سر پاکت به دست شمر سیه دل
بریده بود ، ولی من ، دل از تو که نبریدم
سرت به نیزه بلند است در برابر چشمم
به عمر خود مَه تابان به خوبی تو ندیدم
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═
باز این چه روضه ایست که قلبم کباب شد
باز این چه آتشیـست که جــانم مُذاب شد
باز این چه ناله ایست که ازعرش می رسد
با هـــر بُنَـــیَّ ، سنــگِ بیابـان هـــم آب شد
(باز این چه شورش است که باشعر محتشم)
بغضــم میانِ حنجــره در پیچ و تاب شد
هر بنــد بنــد شعـر که خواندم ز محتــشم
در بنــد بنــدِ جـــان و دلــــم انقــلاب شد
روز دهـــم ، زمــان ز تپش ایستاد و بعــد
قلب زمیــن ، محاصـره در اضطـــراب شد
آب فرات ، اشک زمین شد به خون نشست
تـوفــــان گـرفت ، سیــل بلا در شتـاب شد
بر کشتــهٔ فتـاده به هــامون قلــم گریست
دفتــر از این خـروشِ قلـم در عــذاب شد
هر واژه ، رویِ دفتــــرم از لـــرزش قلــــم
از هم گسیــخت حال غـزل هم خراب شد
ترکیب بنــد خــون دل و اشـک و زمــزمـه
پیــوند خورد وصفحه ای از یک کتاب شد
تـوفــان که زد بـه کشتــیِ سلطـان کــربلا
دریا عطـش گرفت ز خجلت ، ســراب شد
آنجـا که اصـغـــری شد علــــی اکبـری دگر
دنیـــای مـــــادرانــه پــر از التـهــــاب شد
قنــــداقــه شــد زِرِه به تن کـــودکِ ربـاب
وقتـــی که یاورِ پــدرش انتخــــاب شد
آه از دَمـــی که نالـه کنـان تیــرِ حــرملـــه
مایــل به سمــتِ طفــلِ رضیــعِ ربــاب شد
یک قطره خونِ حنجر او بر زمیـن نریخت
هفت آسمان زِمُشتی ازآن خون خضاب شد
از بس که زیرِ سایهٔ خورشید نوحه خواند
شــــرمنـــده از وفای ربــاب ، آفتــاب شد
دست قلــم شکسـت زمانی که صحبت از
دستِ عَلَــم کِــشِِ پســـر بــوتــراب شد
بس کن قلم که روضه به گودال می رسد
دیگـــر نگــو که فاطمـه قلبــش کباب شد
وقت طلــوعِ سر به ســرِ نیــزه ، آفتـــاب
تا ســـایه پر کشید و رُخَـش در نقاب شد
آتــش به خیمــــه هــا و دل دختــر علــی
از بیت وحـــیِ حضــرت ریحـانه باب شد
جسمــش خَمیـد شوکتش اما فرو نریخت
احیــــاگــرِ رســــالتِ ختـــمـی مــآب شد
با خطبه های حیدری اَش نقشه های شوم
در بینِ شامیـــان همـه ، نقـــشِ بر آب شد
در هـم شکســت کـاخ ستــم بـر ســرِ یزید
وقتــی که با زبــان علــی در خطـــاب شد
وقتــی که جلــوه کرد جمــال و نگـــاه او
نقــش جمیــل دشـت بلا را چو قـاب شد
صحــرای پر بلا شـده اینــک بهــشت مــا
وقتــی که مفتخــر به دو عالیجنــاب شد
انگشتــر است کــرب و بلا و بهــا گـرفت
وقتـی نگیــنِ این دو حــرم را رکـاب شد
گفتنــد قدرِ بالِ مگــس اشکِ بر حسیــن
بر گونه گرنشست ، همان دم حساب شد
وقتی که فاطمــه ست خریــدار اشکهـــا
هر قطــره اشک در غـــم او دُرّ نـاب شد
اشکـم مســـافرش شد و با اذن فاطمــــه
در زیر قُبـّــه رفت و دعــا مستـجاب شد
بوی حـرم رسیـد ، که اینگــونه "کیمیـــا"
سرمستِ عطر و شِمـّهٔ سیب و گلاب شد
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
به نام خدا
#غزل_مرثیه
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
گفتگوی حضرت سکینه علیهاسلام با ذوالجناح
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بر زمیــن کمتـر بزن پا از دلـم بُـردی قــرار
اسب زیبــای پدر! حرفــی بـزن کمتـر ببـار
سر به روی شانه ام بگذار و در گوشم بگو
با پدر رفتی چرا برگشته ای بی شهسوار؟
آمـدی جانم به قربانت بگو بابا کجــاست؟
شهـرعشـق ما نگو دیگر شـده بی شهـریار
در خضاب خون نشسته یال زیبـایت چرا؟
داغ سنگینی ست قطعاً علتِ این حالِ زار
می خراشـد شیهــه ات روح تمام دشت را
چشـم تو آلاله می پاشد به خـاک این دیار
آتشــی انگــار در زیر سُـمَــت پنهــان شده
پا بکوب آتـش بزن بر قلب سنـگ روزگـار
در نگاهت راه گم کرده ست حیرت حیرتا!
در صـدایت آه می سـوزد نهـان در آشکــار
سایــهٔ مـــژگانِ رازآلــود را بـرهــم بـزن
تا بریزد چکه چـکه غـربت از چشمان تار
آمـدی تا طرح قابِ «عصرعاشورا» شـوی
تا که این غربت بماند تا همیشــه ماندگار
آمــدی درس وفـا معنــا شـود بر کوفیــان
رو شــود دســت جفــای مردمـان نا بکـار
تا کجاهــا با پدر بودی؟ بگو ای ذوالجناح
دیدی آیا پیــکرش را زیرِ سـُمّ دَه سوار؟
گرچه حق رادریَمِ خون سر بریده دیده ای
دیده خواهد شدحقیقت بر سرِ نِیْ آشکار
نور مصبـاح الهُـدا هرگز نگردد بی فـروغ
عالَـمـــی از او گرفتــه آبِـرو و اعتبــــار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
🖊رقیه سعیدی
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
#مداحان_محلات
#کانون_بسیج_مداحان_محلات
لینک کانال مداحان محلات👇
https://eitaa.com/maddahanbsj
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠