آقای روحانی رئیس جمهور محترم در سخنرانی 22 بهمن 96 فرمودند :
"سال آینده، سال نشاط است."
پاسخ بانوی شاعر زهرا فراهانی به ایشان را میخوانیم..👌
« چه نشاطی؟ »
با سفرۀ بی نان و نمکدان، چه نشاطی؟
با داغ جوان، بیکار و بیمار، چه نشاطی؟
با غصّهی کم آبی و خشکیدگی خاک
در تفرش و کرمان و خراسان، چه نشاطی؟
با مُعضل اشرافیّتِ بیت وزیران
در شهر لواسان و جماران، چه نشاطی؟
با طفل یتیمی که به تاریکی شبها
خوابیده به سرمای خیابان، چه نشاطی؟
وقتی برود پول من و مردم ایران
تا ونکوور و بالی و تایوان، چه نشاطی؟
تا در شرر زلزلهها کودک میهن
جان داده به کولاک زمستان چه نشاطی؟
تا خوردن اموال فقیران و ضعیفان
آسان شده بر جمع مدیران، چه نشاطی؟
تا گوش شما بر غم مردم شنوا نیست
بر چهرۀ پیران و جوانان، چه نشاطی؟
👤زهرا فراهانی
((سلام))
■کلاس آموزش مداحی
■بصورت رایگان
■دوشنبه ها
■ساعت2ونیم بعدازظهر
■خیمه حسینی گلستان شهدای اصفهان
حکمت 64 :
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
🔻غفلت دنيا پرستان (اخلاقى)
💎وَ قَالَ [عليه السلام] أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيَامٌ .
🔻و درود خدا بر او ، فرمود : اهل دنيا سوارانى در خواب مانده اند كه آنان را مى رانند.
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
✅لينك كانال حكمت هاي نهج البلاغه در تلگرام:
https://t.me/hekmat_nahjolbalaqe
🔵دست دادن با زن نامحرم
❓ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺍﺯ ﻋﺎﻟمی ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺯﻥ ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟
‼ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ: ﺁﯾﺎ ﺗﻮ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﺍﻟﯿﺰﺍﺑﯿﺖ ﺩﺳﺖﺑﺪﻫﯽ؟
▫ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ : ﺍﻟﺒﺘﻪ ﮐﻪ ﻧﻪ، ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﻣﺤﺪﻭﺩاند ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻫﻨﺪ.
✅ ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ: ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﻣﻠﮑﻪ ﻫﺎی ما ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻠﮑﻪ ﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯿﺪﻫﻨﺪ.
❓ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ : ﭼﺮﺍ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﻣﻮ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺪﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﻮﺷﺎﻧﻨﺪ، ﯾﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ؟
🔹 ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺗﺒﺴﻤﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭ ﻋﺪﺩ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ، ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﻣﯽ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﻗﯽﮔﺬﺍﺷﺖ. ﺑﻌﺪﺍ ﻫﺮﺩﻭﯼ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﺎﮎ ﺁﻟﻮﺩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﮐﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
🔸 ﻣﺮﺩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﺎﻥ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﺩﺍﺭﺩ.
✅ ﻋﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ مي كنند.
✨تقدیم به محضر همان عالم با صفا و منطقی یعنی «امام موسی صدر»
کوچه
مثنوی به مناسبت ایام فاطمیه
#شعر #مثنوی #شعر_آئینی #شعر_اهل_بیت #شعر_فاطمی #کوچه #سیلی #فاطمه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
ماه در هودجی شبیهِ ملَک
باز میگشت از مسیر فدَک
هالهای نور گِرد چادر او
چرخ میگشت با تلنگر او
شعله میریخت از نگاه تَرش
داغِ خورشید کرده شعلهورش
ناگهان ابر تیره پیدا شد
بهرِ آزارِ او مهیا شد
تیرگی راه را به ماه گرفت
ماه در کوچهای پناه گرفت
تیرگی پیش و ماه پس میرفت
داشت آن ماه از نفس میرفت
دستِ شب بیبهانه بالا رفت
مثل یک تازیانه بالا رفت
دستش از بس که پیچ و تاب گرفت
تا فرود آمد آفتاب گرفت
آسمان را به سینه چاک افتاد
چادری رنگ شب به خاک افتاد
تازه شد داغ مرگ پیغمبر
ناله از عرش رفت بالاتر
غلت میزد ستارهای بر خاک
آن طرف گوشوارهای بر خاک
ماه را ناله در گلو خشکید
نخل پربار آرزو خشکید
دید دنیای روبرو تار است
آسمان پیش چشم او تار است
اختری در کنار ماه نشست
دیده جز بر نگاه ماه نبست
بغض او ناگهان شکست و گریست
بغضِ هفت آسمان شکست و گریست
آتش افتاد در سرای علی
اشک میریخت مجتبای علی
ناگه آمد گرفت دستش را
بوسه زد دستِ حقپرستش را
گفت؛ ای ماهِ مصطفی ! برخیز
از زمین جان مجتبیٰ برخیز
ای که محبوبِ خاتمالرّسلی !
این زمین نیست جای چون تو گلی
این زمین جای چون تو بانو نیست
گوشَت ای ماه من ! چرا خونیست
ای که تنها چراغ افلاکی
آخر اینگونه از چه بر خاکی
خیز تا سوی آشیانه رویم
مادرا ! خیز تا به خانه رویم
ای فدایت تمامِ بود و نبود !
ماهِ رخسارت از چه گشته کبود
بشکند دست نانجیبِ شبی
کاینچنین ضربه زد به ماهِ نبی
باز اختر گرفت دستش را
بوسه زد دست حقپرستش را
بردش آرام تا سرای پدر
ناگه افتاد چشم ماه به در
گفت؛ ای مجتبی ! رهایم کن
مادر از خود دمی جدایم کن
مینمایم کمی شکیبائی
تا روَم در سرا به تنهائی
ترسم از غصه جان دهد زینب
آسمان را تکان دهد زینب
گریه کمتر کن ای بهشتی رو !
با پدر ماجرای کوچه مگو
#ابراهیم_سنائی
#ابراهیم_سنایی
#شاعر
#شاعر_اهل_بیت_علیهم_السلام
#شاعر_آئینی
#شاعر_دفاع_مقدس
#شاعر_پایداری
#خوزستان
#اهواز
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
شروع دوشنبه ای پُر برکت با صلوات
بر حضرت محمد (ص)
و خاندان مطهرش ✨🍃💖🍃✨
🌷الّلهُمَّ
🌷صلّ
🌷علْی
🌷محَمَّد
🌷وآلَ
🌷محَمَّدٍ
🌷وعَجِّل
🌷فرَجَهُم
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️دفاع عجیب مطهری از برجام: توافق خوبی بود چون وعده های خوبی دادند هر چند عمل نکردند!
🔹مجری: حاضرید مثل برجام با من معامله کنید؟ من وعده یک خانه به شما میدهم، شما اول پولش را بدهید، امضای من هم تضمین است!
@akharinkhabar
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
آتش گرفت
سروی افتاد از نفس ، برگ و بری آتش گرفت
پیش چشم خانواده ، مادری آتش گرفت
در سقیفه زد جرقه آتش از بغض غدیر
در مدینه دخترِ پیغمبری آتش گرفت
آنکه یادش هست خیبر را ، بگوید قصه چیست؟
یک زن آتش دیده و نام آوری آتش گرفت
در میان لشکر دشمن زنی از پا فتاد
در میان لشکر هیزم ، دری آتش گرفت
در ز لولا تا شکست از چارچوبش پرت شد
زیر پای شعله ، یاس پرپری آتش گرفت
آسمان می سوخت و دریا خجالت می کشید
همسری تا رو به روی همسری آتش گرفت
برگ گل دارد برای صورتش آزار ها
از چنین حوریه ای بال و پری آتش گرفت
گُر گرفت آتش ولیکن بی هوا از بین در
ناگهان در آن شلوغی معجری آتش گرفت
بس که تب دارد ز درد خویش شبها سوخته
دید فضه ، رخت خواب و بستری آتش گرفت
محسنی اینجا کنار مادرش آهسته سوخت
از عطش در کربلا هم اصغری آتش گرفت
شعله های پشت در را عصر بر خیمه زدند
معجری آتش گرفت و دختری آتش گرفت
داد میزد دختری در خیمه های شعله ور
روسری آتش گرفت و روسری آتش گرفت
شعله ها تنها به در ، تنها به خیمه ، ختم نیست
در تنور مطبخ خولی سری آتش گرفت
علیرضا وفایی خیال
#شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_زهرا #شعر_شهادت_حضرت_صدیقه_طاهره #شعر_فاطمیه #شعر_مرثیه #علیرضا_وفایی_(خیال)
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
ذره ذره سوخت
ذره ذره سوخت و خاکسترش را جمع کرد
از کنار شمع پروانه پرش را جمع کرد
بیشتر محض رضای خاطر آئینه بود
این دم آخر اگر که بسترش را جمع کرد
آنقدر دلواپس یار غریبش بود که
لاله های ریخته بر پیکرش را جمع کرد
فکر رفتن بود که این روزهای آخری
ناله هایش را پرش را معجرش را جمع کرد
با همان دست شکسته با همان حال بدش
خانه را جارو زد و دور و برش را جمع کرد
همسرانه سفره ی درد و دلش را پهن کرد
همسرانه اشک های همسرش را جمع کرد
تا که مردش هم نفهمد چه به روزش آمده
دستمال خونی زیر سرش را جمع کرد
با وجودی که گلویش را گرفته بود بغض
پیش چشم مرتضی چشم ترش را جمع کرد
حرفی از سینه نگفت و حرفی از پهلو نزد
عاشقانه حرف های آخرش را جمع کرد
ابراهیم لآلی
#ابراهیم_لآلی #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_زهرا #شعر_شهادت_حضرت_صدیقه_طاهره #شعر_فاطمیه #شعر_مرثیه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
زخمهای قلبِ علی
به داد تو نرسیدم اگر در آن بیداد
تو ضعف کردی و آتش به جانِ من افتاد
تمام درد تو را من به سینه حس کردم
همینکه پشت در افتادی حیدرت جان داد
منی که بر همه عالم مدد شدم اما
رسید فضه به دادم که بر تو کرد امداد
چهل ، شده عددِ زخمهای قلبِ علی
کجا به قتل زنی بی دفاع ، این تعداد؟
صدای سرخیِ رویت به کوچه مانده هنوز
شکسته باد ، خدا دستِ نحسِ بد بنیاد
حامد آقایی
#حامد_آقایی #شعر_روضه #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_زهرا #شعر_شهادت_حضرت_صدیقه_طاهره #شعر_فاطمیه #شعر_مرثیه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
جمال یار
بازهم تنها شدم خیلی دلم را غم گرفت
بازهم معصیتم من را ز آقایم گرفت
هر زمانی دور ماندم از هوای روضه ها
زندگی ام را سراسر غصه و ماتم گرفت
بهر دیدار جمال یار بی همت شدیم
یوسف زهرا دلش از عالم و آدم گرفت
وای بر آنکه سرِ این سفره نان خورده ولی
با غریبه رفت و آن را مونس و همدم گرفت
راه ظلمت رفتم و در بین راه آقا رسید
داشتم گم میشدم دست مرا محکم گرفت
خوش بر احوال گدایی که دم جان دادنش
یک نفس ذکر حسین بن علی را دم گرفت
از همان روزی که آمد مادرم در روضه ها
با دلی محزون به دستانش دو تا پرچم گرفت
پرچمِ نام حسین و پرچمِ نام حسن
آه با نام حسن جان گونه هایم نم گرفت
زخمیِ یک کوچه بود و ناله میزد زیر لب
مادرم را ضربه ای سیلی از این عالم گرفت
روح اله پیدایی
#روح_اله_پیدایی #شعر_روضه #شعر_فراق_امام_زمان #شعر_مناجات_امام_طمان #شعر_مناجات_اهل_بیت
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
كنار بستر تو
اين ماه سوم است گرفتار بسترى
شكر خدا كه ظاهراً امروز بهترى
چيزى نگفته ام به كسى مهربان من
دل تنگ نگاه توام مهر مادرى
هرشب كنار بستر تو گريه مى كنم
مادر!چقدر جان خودت گريه آورى
مادر!نگاه كن كه چه خاكى سرم شده
با چشم نيمه باز چرا خيره بر درى؟
جان حسن بمان و نرو از كنار ما
هرچند خسته اى و ز عالم مكدرى..
آرمان صائمى
#آرمان_صائمی #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_زهرا #شعر_شهادت_حضرت_صدیقه_طاهره #شعر_فاطمیه #شعر_مرثیه
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯