eitaa logo
مداح امام زمان
78 دنبال‌کننده
54 عکس
87 ویدیو
1 فایل
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ سلام پدر مهربانمان این الطالب بدم الزهرا سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست. ارتباط با خدمتگزار کانال: @mahdeya313
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی بعدِ تو عذابه     رو دستِ من جایِ طنابه تموم گلهاتو آوردم        اما یکی موند تو خرابه این نشونی که رو چشامِ    سوغاتیِ کوفه و شامِ داداش! اینقده به من سنگ زدن، سَرِ تو رو بالا نیزه زده بودن، به هر کوچه و بازاری که می رسیدیم، یه عده هلهله می کردن، یه عده از بالا پشت بام ها سنگ میزدن، بعضی از سنگ ها به سَرِ تو میخورد، بعضی سنگ ها به من و دخترها میخورد... این نشونی که رو چشامِ    سوغاتیِ کوفه و شامِ چادر خاکی رقیه            ببین داداش شال عزامِ هر کاری کردم که بمونه         اما نشد، اما نشد، اما نشد نمیره   زیر   تازیونه              اما نشد، اما نشد، اما نشد خواستم سَرِ تو رو نبینه           اما نشد، اما نشد، اما نشد همسفرم شه تا مدینه            اما نشد، اما نشد، اما نشد غریبِ مادرم کجایی؟ حسینِ من! حسینِ من! شده تنم پر از کبودی          هرجا که بردنم تو بودی سَرِ تو رو بالای نیزه         چه سنگی زد زنِ یهودی غارت شده انگشتر تو           غارت شده روسریِ من حتی زنِ یزید دلش سوخت       برایِ بی معجری من  داداش! از بالای نیزه خودت داشتی میدیدی، برام صدقه آوُردن، از بالا نیزه میدیدی همه مارو با انگشت بهم نشون میدادن، مسخره میکردن مارو.. خواستم که تو قران نخونی اما نشد، اما نشد، اما نشد خواستم نشه، لب تو خونی     اما نشد، اما نشد، اما نشد گفنتم بهش که بسه دیگه     اما نشد، اما نشد، اما نشد رقیه  نشنوه  چی  میگه         اما نشد، اما نشد، اما نشد غریبِ مادرم کجایی؟ حسینِ من! حسینِ من! بازم به قتله گاه رسیدم          صدای مادر رو شنیدم هزار سالم بگذره اینجا     یادم نمیره که چی دیدم جلو چشای خواهرِ تو اینجا بریده شد سر تو  همینجا بود بوسه گرفتم      من از رگای حنجر تو خواستم نشینه رویِ سینه         اما نشد، اما نشد، اما نشد تا مادرم زهرا نبینه        اما نشد، اما نشد، اما نشد خواستم بگیرم خنجرش رو اما نشد، اما نشد، اما نشد گفتم جدا نکن سرش رو اما نشد، اما نشد، اما نشد من هرچی التماس می کردم    اما نشد، اما نشد، اما نشد خواستم به خیمه بر نگردم      اما نشد، اما نشد، اما نشد غریبِ مادرم کجایی؟ حسینِ من! حسینِ من! خودم دیدم سرش را می بُریدن بر روی  نعشش  اسبان  می دویدن میدیدم بی هوا بالا پایین می رفت شمشیر و نیزه ها یکی با نیزه میزد اون یکی با عصا حسینِ من! حسینِ من! داداش! یادته اومدم قتلگاه بدنت رو نشناختم؟ یادته ظهر عاشورا اومدم صدا زدم:"أ أنْتَ أخی؟" آیا تو برادرِ من حسینی؟ من اونجا تو رو نشناختم، الان بعد از چهل رو حق داری زینب رو نشناسی، ببین زینبت چقدر پیر شده، ببین قَدّ زینبت خمیده شده، ای حسین!... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
وقتی که ما ذرّیه ی شاه انامیم از چه اسیر ظالمان شهر شامیم در پشت دروازه سه شب ماندیم با درد در بند ظلم و کینه های شمر نامرد بوی طعام شامیان پیچیده امّا خوابیده هر کودک ،گرسنه بین صحرا خاک بیابان بالش زیر سر ماست اینجا فقط مأنوس مان چشم تر ماست بر ناقه ی عریان اگر بردید ما را دیگر چرا بستید دست عمّه ها را ای ظالمان خیلی شما بی شرم هستید بر گردن صاحب عزا زنجیر بستید ما را میان ازدحام شام بردید بین عزای ما شراب تازه خوردید از چه لباس نو به تن دارید مردم از آه ما دارید روی لب تبسّم ما را میان سبّ ِ حیدر از چه بردید بین شرار ِ بغض خیبر از چه بردید سنگ یهودی جای گُل باریده بر ما زخم زبان و طعنه شد جای تسلی' افتاد سرهای بریده بین کوچه هم لاله های قد خمیده بین کوچه خاکستر داغ و سر ِ سجّاد ای وای رأس حسین از نیزه ها افتاد ای وای ما را میان کینه و آزار بردید از چه شبیه برده تا بازار بردید بزم می دشمن دل ما را شکسته حق می دهم زینب دگر از پا نشسته در مجلس نامحرمان شام رفتیم پیش سر ببریده با ایتام رفتیم طشت طلا بود و سر و یک غرق ِکینه شد خیزرانی لعل ِ بابای سکینه هم خیزران هم دست ما می رفت بالا می خورد آن روی لب و این بر سر ما روضه همین بس که میان بزم باده زینب گریبان خودش را چاک داده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
ما گریه می کنیم و شما هلهله چرا دف می زنید در جلوی قافله چرا پیغمبر است حاضر و خون گریه می کند پایان نمی دهید به این غائله چرا در کربلاست جسم حسین و سرش به شام افتاده بین رأس و تنش فاصله چرا بر زخم قلب مادر اصغر نمک زدید با خنده های دم به دم حرمله چرا بوسه زده به پای رقیه لب حسین حالا نشسته است به آن آبله چرا بستید در میانه ی رقاصه های شام بر گردن ولیّ خدا سلسله چرا بردید دختران علی را به بغض او در مجلس می ِ پسر آکِلِه چرا هم پای خیزران به لبم لطمه می زنم سر برده اید از دل ما حوصله چرا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
از بام، سمت آل عبا سنگ می زنند با هلهله و شور و نوا سنگ می زنند رأس حسین،کرب وبلا سنگ خورده است بر جای زخم ِ سنگ چرا سنگ می زنند جاری شده ست اشک اباالفضل روی نی وقتی به سمت عمه ی ما سنگ می زنند وقتی امید هر دو جهان ِ خلایقیم دیگر چرا به قصد رجا سنگ می زنند درمان درد لاعلاج یک نگاه ماست اینان چرا به قصد شفا سنگ می زنند دل هایشان به کینه ی خیبر گرفته خو با ناسزا به اهل کسا سنگ می زنند بغض علی سبب شده بیشتر از همه این سه علیّ ِ قافله را سنگ می زنند ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
وارد شام بلا شد دختر خیرالنّساء/ یا اباصالح بیا بین رقص و هلهله ها مانده ناموس خدا/ یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زینب کبراست بین ازدحام شامیان/ العجل صاحب زمان شامیان مست می رقصند دور کاروان/ العجل صاحب زمان 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مجلس باده کجا و عمه ی صاحب زمان/ العجل صاحب زمان لعل قاری پاره شد با ضرب چوب خیزران/ العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگ‌تر است و نامت از همه‌ی آسمان بزرگ‌تر است پیاله‌ایم و به دریا نمی‌رسد این درک که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است مساحتی‌ست  کران تا کران شش گوشه بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن چه شور عشق تو از شوق جان بزرگ‌تر است نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین خدای توست که در هر اذان بزرگتر است و قائلیم به الله اکبر ، اما باز علی اصغر تو از جهان بزرگ‌تر است تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند که راه شیری این کهکشان بزرگتر است نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است برای هرکه چشیده ست چای موکب را همیشه تشنگی از استکان بزرگ‌تر است اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است .
◾ مجلس یزید ملعون ◾خطبه‌ی دختر کبری‌علی(س) گوئیا زینب دوباره فتح خیبر کرده است خطبه‌خوان‌ گردیده یاری‌برادر کرده‌است شام را ویران نمود و دین و قرآن حفظ شد اقتدا درخطبه‌خوانی‌چون‌به‌مادر کرده است آسمان دیده‌اش ابری شده بهر حجاب عصمتش‌‌زهرائیست‌وحفظ‌معجرکرده‌است مجلس نامحرمان حال یتیمان را چو دید باسر ببریده در طشت طلا سرکرده است خار شد آل امیه با کلام زینبی زان خطاب نافذش کار پیمبر کرده است پیش چشمان همه فتح‌الفتوح تازه کرد فاتحانه کار را با نام حیدر کرده است
درد دل عاشقانه با راس برادر تا شد دلم به شور تولایت آشنا در نای نی، به نغمه ی تو گشتم همنوا از محنت و جفا و ستم ناله کی کنم وقتی که بر صفای دلم کرده ای دعا چون سایه با تو می روم هر جا که می روی یک لحظه سایه ات نشود از سرم جدا چون شمع سوزم از غم و دم بر نیاورم کُشتند پیش چشم من ای با وفا ترا این راه شام و کوفه به پایان نمی رسد هر لحظه داغ می زند به دلم قوم اشقیا با لطف حق عدوی ترا خوار می کنم هر چند گشته قامتم از بار غم دوتا مرغ دلم هوای زیارت گرفته است از قید ظلم می شود اخر دلم رها .. شاید به اربعین نرسم بسکه در دلم گل کرده زخم طعنه و شمشیر و نیزه ها هر لحظه داغ محنت من تازه می شود از یاد کی رود غم و اندوه کربلا دیدم بچشم خویش ترا من به بروی خاک صد پاره بود پیکر و سر از بدن جدا دیدم چگونه گلشن زهرا گلاب شد تا روز حشر نالم از این ظلم اشقیا بر من کسی نگفت گناه حسین چیست کاو بود نور چشم فاطمه و جان مصطفی دیدم تمام حادثه ها را بچشم خویش دیدم خلیل من که به قران شدی فدا قدم اگر چه از غم و محنت کمان شده سر خم نمی کنم به عدو جان تو اخا با سعی خویش نام ترا زنده می کنم تا بر تو اهل عشق نمایند اقتدا دل را صفای عشق تو مدهوش می کند مستم ز جام چشم تو روحی لک الفدا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آجَـــرَکَ  اللــه   امـــام   زمـــان قافلـــه شد وارد شــام الامـــان سنگ به دامـن همه در انتظــار تا که به دروازه رســد کــاروان سلــسلهٔ آل عبـــا مـــانده انـد در وســـط حلقــهٔ نامحـــرمان عمـــهٔ ســــادات ، دل آزرده از خیـــلِ جفــاپیــشهٔ نا مهـــربان جای عــزا ، هلهــله سر داده اند طعنــه و دشنام زِ هر سـو روان سنــگ به رأسِ گـل زهــرا زدند بر جگــــر فاطمــه نیـــش زبان آه از آن کـــوی  یهـودی نشیــن قلعــهٔ خیبــر شده بغـض نهـان یادِ درِ خیبــر  و حیــدر ، زدند سنگ جفــا بر  سـرِ شــاه جهان آتش و خاکستـر و دشنــام بود رســمِ  پذیرایــیِ  این  میــزبان خون به دل عمه ی سادات  شد شیــــر زنِ هاشــمیِ قهـــرمــان کــاش بدانند که او زینـب است فــاطمـــهٔ دومِ این  خــانـــدان دختر  حیـــدر ، یلِ خیبــر شکن عالمــهٔ مکتــبِ  زهـــرا  نشــــان عاقـلـــه ، در بیــن  زنان  عـــرب دانـشِ دریــاییِ او ،  بیکــــران گشته زمین از وَجَنـاتش ، خجل خَم شده در هر قدمش ، آسمــان در  مَــلَأ  عــــام  نبــود   آشـــکار رویِ مَهَـــش بوده همیــشه نهــان وارث عِلــم و عَلَــم فـاطمـــه ست بانوی صبـــری که شــده قهـــرمان گرچــه لقب ، اُمّ مصائب گــرفت لیـــک نشــد نزدِ عـــدو ، ناتــوان آنچه که در شـــام بلا دیده است تیـــرِ بلا بر لبـــش آورده جــــان بزم شراب و سر خونین به تشت دید که شد لب ، هدف  خیـــزران صبــر ، دگر بر دل زینـــب نمــاند داد ، زمین را و زمـــان را تکـــان دوختــه شـــد کــام یــزید پلیـــد با دَم شمـــشیرِ بُـرنـــده   بیـــان خطبــهٔ دنـدان شکـــن آغــاز کرد عالمـــهٔ فاضلــــهٔ نکتـــه دان در عجب از این نفــسِ حیدری آمــده انگــشتِ همـه بر دهـــان بر رُخشــان گَردِ  حقارت نشست تا که  شد اســرار حقیقت ، عیان داد  پیـــام  عَلَــــم  ســـرخ  را نایبـــهٔ پاک  امـــام زمــان خطبـــهٔ دیگر ، خود زیـن العبـــاد خواند و شرر زد به دل شامیـــان گر چه میــان غـُـل و زنجیـــر بود رزمِ سخـــن کــرد به تیـــغ  زبــان نیش به جانهـا زده شد جای نوش جام شــراب همه شــد شـــوکَران مرثیـــه و روضـــهٔ مقتـــل سرود ناله  کشیـــدند  همـــه عرشیــــان گفت چه رسمی است دراین روزگار بر سرِ نیـــزه ست ، سـرِ میهمـــــان این سرِ بر نیــزه ، گل فاطمه است سیـــدِ آزادهٔ اهـــل جنــان این سرِ خونیــن ، پسر مرتضاست زادهٔ آن پادشَــــه اِنـس و جـــان خطبـــهٔ سجـــاد ، به آتش کشیــد قلب  سیـــاه  همـــه را بی امــــان شکـــر خدا پرچـــم ســرخ حسین جلـوه گــری می کند از هـر کــران هـــر کــه به زیر عَلَمــــش مــی رود می شـــود از ســـیل بلا در اَمــــان باز هــــم افتــاده هــوای حـــــرم بر ســرِ هر کــودک و پیـــر و جوان در صــفِ زُوّارِ خـــودت یا حسیـــن نام مــنِ دلشـــــده را هــم بخـــوان تــا برســـم  کرب و بلا ،  اربعیــــن همـقـــدمِ قـــافلـــهٔ عمــه جـــان 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍🏻رقیه سعیدی(کیمیا)
🏴سبک زمینه اربعین حسینی علیه السلام زبانحال 🏴بند اول یه اربعینه به غم اسیرم ببین که پیرم،دارم میمیرم یه اربعینه دلم شکسته از غم هِجرت،بهونه گیرم پاشو ببین که از سفر رسیدم پاشو ببین با چشم تر رسیدم اگه میشد نشون بدم تنم رو میدیدی که شکسته پر رسیدم۲ رسیدم اما قد خمیده ببین موهامو که سفیده تأثیر مجلس یزیده (پاشو داداش حسین مظلوم) 🏴بند دوم یه اربعینه نیستی کنارم ابر بهارم،دارم میبارم یه اربعینه تو رو ندارم از غم دوریت،من بیقرارم پاشو نگاه بکن به حال و روزم که از فراق تو دارم میسوزم خودم دیدم که میبرید سرت رو بوسیدم اون رگای حنجرت رو۲ سر میذارم روی مزارت تو زیر خاکی من کنارت نشد بیارم یادگارت (پاشو داداش حسین مظلوم) 🏴بند سوم یه اربعینه تو کوفه و شام داداشی خوردم،سنگ از روی بام یه اربعینه شدم زمینگیر از بس شنیدم،طعنه و دشنام داداش بگم چی از تو کوچه بازار بردن مارو میون چشم اغیار کم بود که دخترا برن کنیزی دیدم داداش من اونجا خیلی آزار یه عده میزدن سرم داد سرت که از رو نیزه افتاد دخترتو همونجا جون داد (پاشو داداش حسین مظلوم) 🎤با نوای زیبای کربلایی رضا غیاثی 🎪هیـئت محـبان امیرالمـؤمنین (؏) دزفول قدمگاه امام رضا (ع) ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
زمان با کسی که دوستش داری زود میگذره حسین طاهری زمان با کسی که دوستش داری زود میگذره همیشه محرم ها انگاری زود میگذره مثل یه چشم به هم زدن تو کربلا قدم زدن زود میگذره مثل غروب اربعین روزهای خوب اربعین زود میگذره زود میگذره آره زود میگذره واسه این آواره زود میگذره عیبی نداره که زود پیر بشم خوبه با تو داره زود میگذره دوستت دارم حسین دوستت دارم حسین دوستت دارم حسین زمان بی کسی که دوسش داری سخت میگذره شبایی که با گریه بیداری سخت میگذره اگه رامون ندی حرم به حال و روز مادرم سخت میگذره اگه مسیر وا نشه حرم قرار ما نشه سخت میگذره سخت میگذره آره سخت میگذره واسه یه بیچاره سخت میگذره آخ اربعین رفته ها میدونن بی کربلا داره سخت میگذره به من وقت روضه دلم خیلی بد میگذره یه شب تر نشه این چشام خیلی بد میگذره قشنگی خیال من میدونی که به حال من بد میگذره اگه به من جنون ندی ضریحتو نشون ندی بد میگذره بد میگذره آره بد میگذره حال دلم داره بد میگذره دنیای بی کربلا داره واسه من هر ثانیه اش داره بد میگذره ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
2_213307764049445740.mp3
2.72M
مناجات با امام زمان عج وگوشه ای از روضه حضرت رقیه (س) بانفس حاج سید مجید بنی فاطمه💠💠💠💠 💠💠💠💠💠 بیا مهدی بیا ،دورت بگردم💠💠💠 بیا تادست خالی برنگردم بیا مهدی بیا ،دردم دوا کن مرابادیدنت حاجت روا کن گل سرخ وسفید وکی میای؟ سحرخیز مدینه کی میای؟💠💠💠 💠💠💠 عزیزم مادرت چشم انتظاره دوای زخم سینه کی میای؟ غم عشقت مرا،بیچاره کرده دل تنگه مرا صدپاره کرده هوای دیدنت روی تو یک عمر مرا در کوچه ها آواره کرده امان ای دل. ای دل. ای دل. ای دل وای💠💠💠💠 💠💠💠💠💠 بسوز ای دل. ای دل. ای دل. ای دل وای 💠💠 آی سفر کرده که صد، قافله دل همره اوست هرکجا هست ،خدایا خدایا بسلامت دارش نمی دونم دلم دیوونه ی کیست؟ کجا می گرددو ،در خونه ی کیست؟ نمی دونم دل سرگشته ی مو اسیر نرگس مستونه ی کیست؟ آآآآآخ شنیدوم نازنین مادر نداری!!!! آخ شنیدوم نازنین مادر نداری!!! دراین صحرا،. یک یاور نداری آخ رقیه سوزن آوردوم برایت که از پا خار سوزان را در آری آی آی آی بیچارم کردی بانو،آوارم کردی خانم جان،ان شاءالله یه روز تو روضه هاتون بمیرم مادر جان !! هر چی شد بین درو دیوار شد ، اول کسی که سیلی خورد مادر بود ! سیلی خورده میدونه سیلی خورده چی میکشه !! میوه ی دلش هم تو بیابونا هی می گفت بابا صورتم می سوزه !!! یه وقت دید از دور یه سیاهی میاد ،گفت:تودیگه نزن ،من خسته ام،بابا ندارم !! عمومو کشتن ،داداشامو کشتن، ببین پاهام درد میکنه ،بچه که زدن نداره!! گفت:عزیزم غصه نخور من مادر بزرگت فاطمه ام،!!
کنج خرابه گرم نجوا بود.mp3
6.06M
کنج خرابه گرم نجوا بود تاریک بود تنهای تنها بود روی لباش بابا بابا بود یهو شلوغ شد مشغول تسبیحات زهرا بود از ترس فکر صبح فردا بود دلواپس رباب و لیلا بود یهو شلوغ شد با کنیز اومده دختر یزید حرف بد زد نفسم دیگه برید باباشم که چوب میزد روی لبات خودشم هی موهای منو کشید حسوده داره با طعنه میگه چشات چرا کبوده عموتو دیدی روی سرش جای عموده چی شده مدینه ای، دیدی آخرش تو جات محله یهوده گوشواره هامو ببین قد موهامو ببین تو بابا نداری من دارم بابامو ببین عروسک هامو ببین خلخال پامو ببین تو بابا نداری من دارم بابامو ببین
نمی دونم توی رویاها چی دید نیمه شب با دلهره از خواب پرید پرسید عمه بابا جونم کجا رفت ؟ طفلکی از ته دل آهی کشید . هی می گفت تموم دنیامو دیدم ماه آسمون شب هامو دیدم عمه کاشکی حرفمو باور کنی راس میگم به خدا بابامو دیدم . پیش بابام صورتم کبود نبود رو لباسام اثری از دود نبود حرفی از سرای روی نیزه و حرفی از محله ی یهود نبود . لشکر غصه واسش کردن کمین بس که گریه کردن و همه حزین سر باباشو آوردن دشمنا جلو پاهاش کوبیدن روی زمین . پاشو حرفاتو بزن با پدرت که دیگه از غصه داری آب میشی روپوشو‌ بزن کنار خودت ببین غذا نیس که اینجوری کباب میشی . روپوشو کنار زد و باباشو دید سرخ و خاکستری ، خاکی ؛ کبود سر حرفو اینطوری وا کرد و گفت بگذریم از یکی بود یکی نبود … . بوی بابامو من از دور می شناسم حالا هر چی ام که بوی نون بدی فهمیدم یه شب توی تنور بودی داری موی سوخته تو نشون میدی ؟ . دیگه از غارت گوشواره نگم دیگه از درد گوش پاره نگم حال و روز ربابو خودت ببین دیگه از غارت گهواره نگم . بعد تو میون شعله ها و دود گُلای خیمه شدن یاس کبود میدونی بابا من از چی دلخورم ما بودیم ، حرمله بود ، عمو نبود . شمع عمرم داره سوسو میزنه منو هی دشمن بدخو میزنه حرمله خبر داره که سیدم لگداشو سمت پهلو میزنه . صد دفعه جونم رسیده به لبم بعد تو پایین نیومده تبم دست به دیوار می گیرم تا پا بشم همینم مدیون عمه زینبم . شبا ضرب سیلی افطار منه شاهدم این چشای تار منه گوش اون دختری که زد منو رفت ببین از رو نیزه ، گوشوار منه ؟ . هی بهم میگن : آخه تو دختری کو بابات که اینطوری در به دری ؟ قربون سرت برم ، غصه نخور رو نی اَم از همه باباها سری . اگه دشمنت به ما خارجی گفت اگه از سیلی رو گونه گل شکفت اگه پای نیزه ما رو میزنن فدای سرت ، تو از نیزه نیفت
mehdi.rasouli.nemidonam.toye.royaha.chi.did(128).mp3
14.29M
نمی دونم توی رویاها چی دید نیمه شب با دلهره از خواب پرید پرسید عمه بابا جونم کجا رفت ؟ طفلکی از ته دل آهی کشید . هی می گفت تموم دنیامو دیدم ماه آسمون شب هامو دیدم عمه کاشکی حرفمو باور کنی راس میگم به خدا بابامو دیدم . پیش بابام صورتم کبود نبود رو لباسام اثری از دود نبود حرفی از سرای روی نیزه و حرفی از محله ی یهود نبود . لشکر غصه واسش کردن کمین بس که گریه کردن و همه حزین سر باباشو آوردن دشمنا جلو پاهاش کوبیدن روی زمین . پاشو حرفاتو بزن با پدرت که دیگه از غصه داری آب میشی روپوشو‌ بزن کنار خودت ببین غذا نیس که اینجوری کباب میشی . روپوشو کنار زد و باباشو دید سرخ و خاکستری ، خاکی ؛ کبود سر حرفو اینطوری وا کرد و گفت بگذریم از یکی بود یکی نبود … . بوی بابامو من از دور می شناسم حالا هر چی ام که بوی نون بدی فهمیدم یه شب توی تنور بودی داری موی سوخته تو نشون میدی ؟ . دیگه از غارت گوشواره نگم دیگه از درد گوش پاره نگم حال و روز ربابو خودت ببین دیگه از غارت گهواره نگم . بعد تو میون شعله ها و دود گُلای خیمه شدن یاس کبود میدونی بابا من از چی دلخورم ما بودیم ، حرمله بود ، عمو نبود . شمع عمرم داره سوسو میزنه منو هی دشمن بدخو میزنه حرمله خبر داره که سیدم لگداشو سمت پهلو میزنه . صد دفعه جونم رسیده به لبم بعد تو پایین نیومده تبم دست به دیوار می گیرم تا پا بشم همینم مدیون عمه زینبم . شبا ضرب سیلی افطار منه شاهدم این چشای تار منه گوش اون دختری که زد منو رفت ببین از رو نیزه ، گوشوار منه ؟ . هی بهم میگن : آخه تو دختری کو بابات که اینطوری در به دری ؟ قربون سرت برم ، غصه نخور رو نی اَم از همه باباها سری . اگ
1545dbf6-02fd-41e2-9d88-91a477e41da9.mp3
11.43M
شهادت امام حسن عسکری و رقیه عزا گرفته یوسف زهرا یتیم شده سلاله ی طاها بمیره نوکرت شدی تنها سرت سلامت یه ابر خسته داره می باره روزات دیگه مثه شبات تاره از این عزا خدا عزا داره سرت سلامت آقا فدای شال ماتمت آقا فدای اشک نم نمت آقا بذار بمیرم از غمت آقا سرت سلامت آقا آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش هوای آسمون شده بارون از این مصیبته چشا گریون غریب بودن امام حسن هامون آقام غریبه ، آقام غریبه برای غربتش دلم خونه غریبی شو کسی نمی دونه حتی مزارش هم تو زندونه آقام غریبه ، آقام غریبه بابام غریبه ، بابام غریبه برای غربتش دلم خونه غریبی شو کسی نمی دونه حتی مزارش هم تو زندونه آقام غریبه ، آقام غریبه با زهر کینه از همه سیر شد فداش بشم چه زود زمین گیر شد جوون بود آقامون یهو پیر شد براش بمیرم ، براش بمیرم پیرهن سیاه ، خدا نگهدارت شال عزا ، خدا نگهدارت امام رضا ، خدا نگهدارت دلم گرفته ، دلم گرفته اگه که گریه کردم این شب ها اجازه داده مادرت زهرا حالا شبا کجا برم آقا دلم گرفته ، دلم گرفته غریبیِ تو ما رو عاشق کرد برا تو مادرت هق هق کرد سه ساله تو خرابه ها دق کرد برات بمیرم ، برات بمیرم
001 Gerye Ba Man.mp3
7.28M
گریه با من ناله با من این دل شکسته با تو روضه با من نوحه با من این صدای خسته با تو شب تنهایی در دل مایی تنها تو . دلتنگم برای روز دیدار دلتنگم مرا به غربت نسپار دلتنگم برای خاک تربت آه ای یار . ببین که مهر غمت نشسته بر دل و جان بیا و آتش دل را به مرهمی بنشان . ببین شکسته پرم مرا که در به درم دوباره یک شب جمعه به کربلا برسان . خون به قلب کربلا شد تا سر از قفا جدا شد با نسیم داغ صحرا پیکر تو جا به جا شد ای غریب من سر پیراهن دعوا شد . واویلا چه ذبح بی احکامی واویلا چه قتل پر ابهامی واویلا که حتی زیر نیزه آرامی
003 Bab e Nejat.mp3
2.63M
باب نجات تو بری تنها می مونه خیمه هات باب نجات بعد تو چه کار کنم با دخترات . باب نجات منم و جماعت مخدّرات تو بری تنها می مونه خیمه هات باب نجات . وای از غم جدایی وای از غم رسیدن از تو به یک اشاره از من به سر دویدن . دویده زینب مقتل نوشته که دیدن رسیده زینب رشیده زینب مقتل نوشته که دیدن رسیده زینب . حسین حسین جان حسین من حسین من حسین حسین جان
002 Adab.mp3
9.81M
ادب حکم می کنه آدم تو کربلا نخونه برای مادرت از زخم نیزه ها نخونه . ادب حکم می کنه آدم برای تو بمیره هنوزم که هنوزه پیکرت روی حصیره . جایی که زهرا روضه خونه خوبه که آدم لال باشه . هر کی تو رو بشناسه آقا باید ته گودال باشه . من دست و پامو گم نکردم بی دست و پا هستم حسین جان . آخه چجوری باورم شه تو کربلا هستم حسین جان . ادب حکم می کنه نوکر بلاگردون شه ارباب الهی مادرم کرب و بلا مهمون شه ارباب . محرم اومد و یاد قدیما زنده تر شد .چقدر خوبه که عمرم توی این میخونه سر شد . با روسیاهی میگم آقا با این سیاهی کار دارم . من اومدم واست بمیرم یک لحظه هم تنهات نذارم . پیراهن مشکی مو زهرا ماه محرم شد تنم کرد . عطر غذای نذری تو از بچگی سینه زنم کرد . مظلوم حسین جانم حسین جان . ادب حکم می کنه آدم به غمدیده نخنده صدای خنده ی شمر و سنان اینجا بلنده . همینجا حرمت موی سپیدشو شکستن مگه پیش حسین دستای زینب رو نبستن . اینجا هنوزم آسمونش غمگینه و بارون نداره . الهی دیگه این بلا رو دنیا سر کسی نیاره . اینجا هنوزم قتلگاهه اینجا هنوزم آفتابه . سقا به خیمه برنگشته اینجا هنوزم قحط آبه
Shab04Moharram1394[03].mp3
16.47M
زمزمه روضه حضرت رقیه سرم رفته از بس سرم داد زدن سرم رفته از بس توی سر- صدا سرم رفته از بس سرم داد زدن نگو که چرا موم سفیده آخه خودت رو یه لحظه بذار جای من خواب دیدم که، تنت رو زمین نفس میزدی، گلوتو برید گریه کردم، همون که زدت اومد منو زد، موهامو کشید او می کشید و من می کشیدم او می دوید و من می دویدم خدا خواسته من مثل زهرا بشم زیر کوله بار غمت تا بشم رمق تو تنم نیست عزیز دلم ببخشم نمیشه به پات پا بشم چند روزی هست، میلرزه پاهام دیگه نمازام، نشسته شده افتادم من، گمون بکنم که هردوتا پام، شکسته شده من، روی ناقه، از جا پریدم او می دوید و من می دویدم کجا بودم حالا کجا اومدم تا رفتی دیگه دل به دریا زدم تو اون قصه ی غارت خیمه ها سرم رو شکستم که معجر ندم بعد غارت، ندیدی ما رو چجور می‌برن، به زورِ طناب بعد غارت، ندیدی ما رو نگم که چی شد، تو بزم شراب با دست بسته، هرجا رسیدم هرچی بگی از، مَردم شنیدم شاعر: سید جواد پرئی
3ee68109-45ed-40f5-8700-d1c37503977f.mp3
5.54M
بابایی مگه من غریبه م که از زخم لب هات نگفتی می ترسم بلندت کنم از رو دستام بیفتی بابایی می بینی هنوز صورت من کبوده سوال کن از اینا گناهم چی بوده بابایی چرا بی خداحافظی رفتی اون روز تو رفتی و ی نامرد منو زد همون روز بابایی سرم رفته از بس سرم داد کشیدن همه تازیانه به دست می رسیدن بابایی
enc_16899529649648334542909.mp3
9.7M
واحد روضه حضرت رقیه زجر اگه دختر داشت با تو اینجوری رفتار نمیکرد زجر اگه دختر داشت تو رو این همه گرفتار نمیکرد زجر اگه دختر داشت تو رو با سیلی بیدار نمیکرد دختر داشت میفهمید گل سر چیه موی بلند تر چیه بهونه چیه آینه و شونه چیه النگو چیه شونه نشه مو چیه شونه نداری خرابه میخوابی مگه خونه نداری موهات سپیده دستای کوچیک تو رو نیزه بریده نفس نداری دل خوش از حرمله و شبث نداری زجر اگه دختر داشت واسه اشک تو لبخند نمیزد زجر اگه دختر داشت تو رو تو قافله یک بند نمیزد دختر داشت میفهمید بابایی چیه شبا لالایی چیه خرابه چیه بچه که خوابه چیه اسیری چیه دندون شیری چیه تبت زیاده مثل بابات زخم روی لبت زیاده تن تو آب رفت بابا میدونی دخترت بزم شراب رفت زجر اگه دختر داشت تو رو تو صحرا دنبال نمیکرد زجر اگه دختر داشت باباتو راهی گودال نمیکرد زجر اگه دختر داشت چادر تو رو لگد مال نمیکرد دختر داشت میفهمید دل پر چیه خاک رو چادر چیه قد خم چیه لباس در هم چیه دلت شکسته روسریتو سر میکنی با دست بسته رد شدن از روت درست شبیه فاطمه شکسته پهلوت پاهات ترک خورد همه میگن رقیه تو کوچه کتک خورد رقیه جانم رقیه جان رقیه جان رقیه جانم ...
10379.mp3
1.22M
تو این شبا برای حال خستمون دعا کن تو رو خدا برا دل شکستمون دعا کن ببین گناه،بال و پر پروازمون رو بسته آقا بیا،برای بال بستمون دعا کن تو رو به اضطرار زینب،بیا بیا به قلب بی قرار زینب،بیا بیا به غربت مزار زینب،بیا بیا تو رو به لکنت رقیه به زخم صورت رقیه تو رو به غربت رقیه،بیا بیا دوباره باز،گدا در انتظار لطف شاهِ حاجت من،از تو فقط یه گوشه ی نگاهِ امشب فقط،امید من به دستای کریمت دستی بگیر از منی که پرونده ام سیاهِ به مشک پاره ی علمدار،بیا بیا تو رو به اون دو چشم خون بار،بیا بیا به طفل تشنه تشنه بین گهوار،بیا بیا تو رو به شاه بین گودال تو رو به اون پیکر پامال به مادری که رفته از حال،بیا بیا من اومدم،صدات زدم تو هم منو صدام کن یه کاری کن،بیا منو دوباره رو به رام کن تو رو قسم به خجلت سکینه از ابالفضل آقا منو،این اربعین زائر کربلا کن تو رو به قلب زار حیدر،بیا به چهره ی کبود مادر،بیا تو رو به خون میخ رو در،بیا بیا .... تو رو به پهلوی شکسته به محسن به خون نشسته ... به حرمت دو دست بسته ، بیا ....
Sh23Ramazan1401Bazri [Mohjat_Net] (2).mp3
2.58M
زمینه و زمزمه ای آرامش زهرا برگرد تنها خواهش زهرا برگرد آقا ببین هزار و چند ساله ناله میکشه زهرا برگرد به لحظه ای که مادرت رو یه بی حیا زد برگرد به لحظه ای که نفس نفس تو کوچه ها زد برگرد به لحظه ای که پشت در اسمتو صدا زد برگرد انتظار و گریه دوری و صبوری بسه دیگه برگرد قاب عکسِ دستِ مادرِ شهیدا داره میگه برگرد یا بقیة الله یا بقیة الله **** روضه خونه ثارالله برگرد ای گریونه ثارالله برگرد فریاد رس فریاد مظلوما حق خونِ ثارالله برگرد به لحظه ای که نیزه دار نیزه بی هوا زد برگرد به لحظه ای که قاتلش ضربه از قفا زد برگرد به لحظه ای که زیر خنجر تو رو صدا زد برگرد پر شده زمین از ظلم و جور و غارت بسه دیگه برگرد کربلای غزه کربلای بحرین داره میگه برگرد یا بقیة الله یا بقیة الله **** اشکات مرهمِ زینب برگرد برگرد مَحرَمِ زینب برگرد خون گریه کردنات برای شامه مجروح غمِ زینب برگرد به خواهری که دردشو هیچکسی نفهمید برگرد به مادری که بچشو روی نیزه ها دید برگرد
کنج خرابه گرم نجوا بود.mp3
6.08M
زمزمه روضه حضرت رقیه کنج خرابه گرم نجوا بود تاریک بود تنهای تنها بود روی لباش بابا بابا بود یهو شلوغ شد مشغول تسبیحات زهرا بود از ترس فکر صبح فردا بود دلواپس رباب و لیلا بود یهو شلوغ شد با کنیز اومده دختر یزید حرف بد زد نفسم دیگه برید باباشم که چوب میزد روی لبات خودشم هی موهای منو کشید حسوده داره با طعنه میگه چشات چرا کبوده عموتو دیدی روی سرش جای عموده چی شده مدینه ای، دیدی آخرش تو جات محله یهوده گوشواره هامو ببین قد موهامو ببین تو بابا نداری من دارم بابامو ببین عروسک هامو ببین خلخال پامو ببین تو بابا نداری من دارم بابامو ببین
حرم رقیه 2.mp3
9.47M
رقیه جان! تو هنوزم وسط بازاری 🩸 نماهنگ حرم رقیه ۲🩸 تنظیم و مداح: ذبیح الله ابراهیمی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری خیلی روضه نگفته داری وای ... سلام خانوم ایها الصدیقه الشهیده ای نوه مادر قد خمیده گنبدتم مثل موهات سفیده هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است صورت زائرت اینجا خیس بارونه در و دیوار حرم میخونه دختر شاه کجا ویرونه وای ... سلام خانوم شرمندتم تو روضه هات نمردم ولی برات همیشه غصه خوردم ای بی کفن برات کفن آوردم هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است شنیدم که اربعین جا موندی دلگیرم من به جای تو زیارت میرم یا رقیه میگم و میمیرم وای ... بسوز ای دل جونی نمونده به تن رقیه آتیش گرفته دامن رقیه تفریح شونه زدن رقیه همینجا بود تو بغل رباب سیلی خوردی حتی میون خواب سیلی خوردی تو مجلس شراب سیلی خوردی هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است 🏴🏴🏴🏴🏴 🏴 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ🏴 @vetralmotor 🏴کانال مداح امام زمان🏴 👇 https://eitaa.com/maddahe_emame_zaman
آه زدنم.mp3
12.73M
بیاد فاطمه سه ساله ام...... ✍ چشم حرامی با حرم روبه‌رو‌ شد! 🩸نماهنگ آه زدنم🩸 تنظیم و مداح: ذبیح الله ابراهیمی 🏴🏴🏴🏴 تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است یه سر بزن به دخترت سرگذشت مادرت شده تکرار غروب روز عاشورا شدم بیدار دیدم صدای داد میاد خواهرم کمک میخواهد زیر مرکب منو بیرون کشید از شعله ها زینب شنیدم ساربان انگشترو برد دیدم خولی سراسیمه سرو برد تموم شد نبش قبر علی اصغر نشد راضی اومد گهواره رو برد2 آه زدنم ،تو همه راه زدنم( ماه روی نیزه ببین، که منو یه ماه زدنم)2 چه سخته بی تو زندگی مُردم از گرسنگی بدون تو نفس نداره دیگه روضه خون تو خسته ام از این و اون من به جای خونمون تو خرابه ام شبا از شدت سرما نمیخوابم یتیمی درد بی درمون یتیمی نبودی حرمت ما رو شکستن با چادری که بردن از رقیه سر عباسو روی نیزه بستن2 بد زدنم، نبودی چقدر زدنم مادرتو شاهده که، منو با لگد زدنم آه زدنم ،تو همه راه زدنم ماه روی نیزه ببین، که منو یه ماه زدنم امون از این مصیبتا نیست غمم یکی دو تا بی شماره، منو سیلی زجر آروم نمیذاره الامان و الامان کاش نبینی که الآن ما کجاییم میون بازار برده فروشاییم سه غم اومد به جونم هر سه یک بار یتیمی و اسیری و غم یار میفتم وقتی که از روی ناقه رو نی میبنده چشماشو علمدار2 هی زدنم، میدونی تا کی زدنم گفتم نزن چوب به لبش تو مجلس می زدنم آه زدنم، تو همه راه زدنم ماه روی نیزه ببین، که منو یه ماه زدنم تنها حرمی که روضه خون نمیخواهد حرم رقیه است 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ🏴 @vetralmotor 🏴کانال مداح امام زمان🏴 👇 https://eitaa.com/maddahe_emame_zaman