eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی_آنلاین_تو_قلبم_خود_خدا_می_دونه_چه_خبره_محمود_کریمی.mp3
9.57M
|⇦•تو‌قلبم‌خودِ خدا.... و توسل ویژهٔ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌محمود کریمی✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فاطمه (س) متولد می‌شود؛ کسی که سپیده دمان، دیدگان روشنش را سجده می‌کنند و کوه‌ها قامتِ قیامت را به احترام بر می‌خیزند
(زهاء) شیــــ😈ـطان نمازشب امام باقرعلیه السلام فرمودند: شب شیطانی دارد که وقتی بنده ای بیدار میشود وتصمیم دارد بخواند. شیطان به او میگوید:هنوز وقت نماز نشده، براے مرتبه دوم بیدار میشود میگوید هنوز وقت باقی است. واین گونه بنده رابه خوابیدن تشویق می کند تا اذان گفته می شود. 📚نمازشب وتهجد خسروی دوی
✅ هفت تمرین عملی برای افزایش عزت نفس: 👈 یه دفتر مخصوص هدف گذاری برای خودت داشته باش 👈 توی این دفتر اهداف کوچیکی بنویس برای اینکه بهتر از قبلت بشی 👈 مدام به خودت یادآوری کن که قدم های الانت آیندتو میسازن 👈 گاهی بدون انتظار برای خوشی دلت به کسی که نیازمنده کمک کن 👈 به خودت یادآوری کن که میتونی بخاطر خیلی از چیزا خودتو ببخشی 👈 به خودت یاد آوری کن که برای هر چیز کوچیکی نیاز نیست معذرت بخوای 👈 وقتی یه نفر تحسینت کرد حتی برای چیزای کوچیک نگو بابا این که چیزی نیست، ازش بپذیر چون لایقشی
🌷 آیت الله العظمی : در نوافل شب به مقام شامخ (سلام‌الله‌علیها) توجه کنید و بدانید که استمداد گرفتن از آن حضرت، موجب ترقی و قرب معنوی می‌شود و خداشناسی انسان را زیاد می‌کند. همچنین قبل از اذان صبح، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را بفرستید. 📗 عارف کامل، ص۴۸
💠راه توفیق نماز شب و سحرخیزی 🌸 خدا رحمت کند آیت الله العظمی بهاءالديني را. مکرر مي‌فرمودند: 🔹بخواهي به نفس تحميل کني، نفس احساس کوري مي‌کند! 👌مثلاً يک چایي درست کن، بلند شو و آن ساعت را نخواب. 💢اگر ديدي بخواهي بر دوش نفس بار بگذاري از کُلش صرف نظر مي‌کند او را بازي بده، تحت عنواني که بتواني از سحر بهره بيشتر ببري. ♨️اگر کسي در آن ساعت خوابش مي‌گيرد يک نوع بيماري روحي است. و دواي آن استغفار زياد است.👌 همین سؤال از حضرت موسي‌بن جعفر (عليه‌السلام) پرسيده شد [ که چه کنیم تا توفیق نماز شب پیدا کنیم؟] 🔹 حضرت فرمودند: «اين از اسرار ما اهل‌بيت است، قضاي نماز_شب را به جا آورید». اگر بیداری و نماز شب نشد، قضاي نماز شب، فریاد شيطان را بلند می کند. 🔸يک نفر مثلا قبل از ظهر، قضاي نماز شب فوت شده را به جا بياورد، شيطان دادش درمي‌آيد ديگر دست برمي‌دارد. بعد هم ذکر استغفار اهميت دارد.‌ آیت الله ناصری (ره) نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️آنچه خداوند ✨می دهد پایانی ندارد ... ❄️و آنچه آدمی ✨می دهد دوامی ندارد ... ❄️زندگیتان ✨پر از داده های خداوند مهربان .. شبتون بخیر و در پناه خدا ✨❄️ ❄️🍃
تو کیستی که ز دستت بهار می‌ریزد بهار در قدمت برگ و بار می‌ریزد ز چشم گرم تو خورشید، نور می‌گیرد چو مِهرِ روی تو بر شام تار می‌ریزد به زیر پای تو، ای یاس گلشن یاسین نسیم عشق، گل انتظار می‌ریزد چو عطر آمدنت را به سینه می‌کارند، ز روی آینۀ دل، غبار می‌ریزد به باغ، حضرت گل دست و روی می‌شوید چو طرح یاد تو در جویبار می‌ریزد نگاه عاطفه از بس به انتظار نشست ز دست هر مژه‌اش آبشار می‌ریزد چراغ گل به شبستان باغ می‌تابد چو اشک شوق تو، بر لاله‌زار می‌ریزد تو سر رسیدی و از شوق، گیسوان درخت به روی آینۀ چشمه‌سار می‌ریزد شمیم نام تو وقتی سفر کند با باد گلاب از نفس روزگار می‌ریزد
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ویژه؛ فیلم/ شاعری که پیش رهبری «فتنه»را افشا کرد! ♦️ فتنه شاید روزگاری اهل ایمان بوده باشد ♦️فتنه شاید با امام از کودکی همسایه بوده ♦️یا که در طیاره پاریس-تهران بوده باشد! +تحسین رهبرمعظم انقلاب
جهان آفرینش را، شکوه دیگرست امشب زمین و آسمان، از هر شبی زیباتر است امشب فلک، آراسته بزمی ز ماه و زهره و پروین عطارد: باده گردان مشتری: رامشگرست امشب زمین: گلشن فلک: روشن بشر: شادان ملک خندان فضا خرَّم، هوا دلکش، صبا جانپرورست امشب بگوش دل شنو آوای مرغ حق، که می گوید: شب میلاد زهرا، دختر پیغمبرست امشب چه زهرا؟ عصمت پاک خدا، ناموس پیغمبر چه زهرا؟ کز فروغش مُلک هستی انورست امشب خدا، تبریک می گوید، مَلک تسبیح می خواند که ختمُ المرسلین را دختری مهْ پیکرست امشب چه دختر؟ بضعه خاتم، چه دختر؟ مَفخر آدم که میلادش، بشر را سوی رحمان رهبرست امشب ازین مهر جهان آرا، که تابید از سپهر دین دل هر ذرّه تابان، همچو مهر خاورست امشب بپوش ای آسمان! رخسار ماه و زهره و پروین که رویش، روشنایی بخش عرش اکبرست امشب شبی از لیلةُ القدرست بهتر، بهر پیغمبر که نازل در برش قرآن به وجهِ دیگرست امشب بهشت شرع و حکمت، خرَّم از این غنچه عصمت سپهر شرم و عفَّت، روشن این اخترست امشب ببار ای ابر رحمت! رحمتت را بر گنهکاران که رحمت، رحمة لِلعالمین را در برست امشب
از سراپرده عصمت، گهری پیدا شد که جهان، روشن از آن گوهر بی همتا شد خرَّما طرفه نسیمی که ز انفاس خوشش دامن خاک، طربْ خیز و طربْ افزا شد آفتابی، ز شبستان رسالت بدمید که چو خورشید، جهانگیر و جهان آرا شد درِ رحمت بگشودند و، سراپای وجود روشن از نور رخ فاطمه زهرا شد گلشن عفَّت ازو، رونق و آسایش یافت پایه عصمت ازو محکم و پابرجا شد زهره برج حیا، شمسه ایوان عفاف که ز انوار رخش چشم جهان، بینا شد مژده! کاندر شب میلاد بتول عذرا بر رخ خلق، درِ لطف و عنایت وا شد پرده چون حق ز جمال ملکوتیش گرفت مریم پرده نشین بر رخ او، شیدا شد خامه چون خواست ستاید گهر پاکش را محو چون قطره ناچیز در آن دریا شد در قیامت نکشد منَّت طوبی و بهشت هر که در سایه آن سروِ سهی بالا شد طبع خاموش (رسا)، باز چو مرغان چمن از پی تهنیت مَقدم گل، گویا شد
! بر شد سحر به جلوه آبی ز بسترش بگشود چتر نیلی آفاق، بر سرش تا صبح را بشارتِ هر روزه آورد آمد برون ز خیمه شبگیر، خاورش گفتی سحر به گردن خود، عقد سرخ داشت بگشود و برفشاند بر آفاق، زیورش و آن گوهرانِ سرخ بر آن نیلگونْ رواق گشتند شعله باره و، کردند احمرش پنداشتی که هست افق، باژگونهْ بحر و آنَک هزار ماهی سرخِ شناورش لختی، سحر درنگ بیاورد و رنگ باخت از رویشِ سپیده که می تافت همسرش صبح از کرانِ روشن خاور، نفَس کشید شد شعله ها خموش ز انفاسِ انورش خورشید، جلوه کرد چنان نوشخند شوق افشاند روی دشت و دمن، گیسوی زرش شد مکه- باز- روشن و رخشید چون صدف و آن کعبه در میانه او، همچو گوهرش در خانه پیمبر آن گلبن عفاف می خواست یک جوانه برویاند از برش ذاتِ نهانِ دانش و تقوای روزگار می خواست قالبی که کند جلوه، جوهرش مستور بود مبدأ پاکی به نزد حق می یافت فرصتی که کند چهره، مظهرش اینک بِهینْ زمان، که ز صلبِ نبی کند آن مظهر آشکار به سیمای دخترش آمد نسیم صبح ز دروازه بهشت پاشید روی مکه، همهْ مشک و عنبرش سر هِشت، مام دهر به درگاه کبریا اشک نیاز و شوق، فروریخت بر درش برقی زد و دمید ز گلبن، جوانه یی نظّاره را، بیامد هستی به منظرش گفتی درِ بهشت شفاعت گشوده شد تا دیده باز کرد به چشمان مادرش آمد فرود خیل ملک، شادباش را از نزد کردگار به سوی پیمبرش اینک زنی، که دیده عفّت ندیده بود از خلقت نخستین، همتای دیگرش این ست کودکی که به دامان وحی، زاد وَز کودکی، شنید سخن های داورش این ست مادری، که شود تا حق آشکار واهِشتْ حقّ خود را، فرزند مهترش این ست گلبنی، که به صحرای کربلا بر خاک ریخت آن همه گل های پرپرش این ست مادری، که در آن دشت آزمون در خون تپید پورش و، در شعله دخترش! اینک زنی، که مادر مردانِ آرزوست اینک زنی، که مرد نباشد برابرش! غیر از علی که مرد چو او در جهان نزاد مردی دگر نبود سزاوار، همسرش نقش جلال و دانش و زیبایی ار شود درهم کشید، کرد توانی مصوّرش! در مسجد مدینه، چو آغاز خطبه کرد گوهر فشاند از سخنانِ چو تُندَرش گفتی پیمبرست، که در مسجدُ النَّبی سرگرم خطبه است فرا روی منبرش گفت از فدک- که بازستاندند ازو به جور گفت از علی- که خیره ربودند افسرش اینها فریضه بود که حجّت کند تمام ورنه، نخواست ز این سخنانْ دنیی و زرش او را چه حاجتی به فدک؟! یا مگر علی بی اشتر خلافت، گم بود اخترش؟! مرد و زنی که بود کرمْشان چنان، که حق بستودشان به سوره (انسان) به دفترش مرد و زنی که هست مسلَّم به امرشان باغ بهشت و میوه الوان و کوثرش مرد و زنی که سایه فتد تا به رویشان جبرئیل می گشود فرارویشان، پرش امّا فدک، ذخیره این نسل پاک بود تا مایه جهاد بجویند از برش گفتی مقدّرست که فرزند از نبی آید بسی، و لیک ز دامان دخترش ذریه رسول بدین سان شود کثیر بر رغم آنکه خصم بنامید ابترش این ست فاطمه که به هفت آسمان دین تابیده است و تابد همواره، اخترش رازی ست بس شگفت و، بسی نکته ها در آن حرفی که گفت لحظه آخر به همسرش تا آنکه ناشناخته مانَد مزار او شب در درون خاک سپارند پیکرش! گفتی رضا نداشت پس از مرگ هم کسی نزدیک او نشیند، الّا که حیدرش! آزرده بود بعدِ نبی روح و جسم او از زیرکی و حیلت بو بکر و عُمَّرش آن سان که ناشکفته، بپژمرد در نهان آن نارسیده میوه نشکفته، در برش خواهی شناخت ارزش هر مکتبی اگر بنگر به فضل و مرتبتِ دستْ پرورَش هر مکتبی، به سان درختی ست میوه دار جنس درخت را بشناسند از برش اسلام، مکتبی ست که پرورد فاطمه هم نیز مکتبی ست که پرورد شوهرش اینان دلیلهای مسلمانیند، تا هر مرد و زن طریق شناسد ز رهبرش اسلام را بسنده همین دو، اگرچه هست پرورده های خوب و، فراوانِ دیگرش ای بانوی بزرگ! که تا دین شود قوی ذریه تو بود بِهین یار و یاورش دانی که در مدیح همه خاندان تو دارم سرودها، که ندارند بهترش هم نیز این حدیث ز پیغمبر آمده ست قولی که، کرده اند امامان مکرّرش: هر کو سروده باشد بیتی به مدحشان باشد بهشت در عوضِ آن، میسَّرش زین سان هزار بیت فزون دارم و دریغ کاین بنده، دور مانده ز فرزند و همسرش زینها گذشته، باب شفاعت از آن توست بابی که هیچ کس نشود رانده از درش حَسّانِ این زمانه، کنون زی تو آمده است زیرا به جز تو، نیست امیدی به دیگرش از من درود باد و ستایش به مادری کاو را ستوده اند خدا و پیمبرش