فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️پیشنیاز «امامت» در کلام امام خامنهای
@madineyefazele
مدیریت در اسلام
▪️اگر با شعر سعدی با مردم حرف بزنیم هیچکس در برابر ما مقاومت نمیکند
آیت الله سیدجعفر حجت کشفی:
متاسفانه ما با گذشته خود از نظر ادبی و هنری فاصله داریم، ولی غربی ها با یادگیری فرهنگ و هنر ما در ما نفوذ کرده اند. حتی تاثیر این نفوذ را در ادبیات و هنرمان میتوانیم ببینیم.
👈👈وقتی متن های حوزوی را میخوانیم متوجه می شویم این نثر و ادبیات از ما نیست و نثر و ادبیات بیگانه در ما نفوذ کرده است.
امروزه حوزه آن چیرگی را در ادبیات و هنر ندارد. اصولا حوزه و حوزیان به موزه و گذشته کم توجه هستند. این کمبود را من امروز احساس میکنم.
در مقابل هنر و ادب هیچ کس مقاومت نمیکند. ادبیات و هنر مانند حریر نرمی است که برای همه لطیف است. ما از طریق ادبیات و هنر میتوانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم. ما با افراد کافر و بی دین میتوانیم از طریق غزل و شعر مولوی و خط میرعماد حرف بزنیم و او نتواند مقاومت کند و دشمنی خود را ابراز نماید، ولی ممکن است نتوانیم با زبان صریح با او حرف بزنیم. زمانی که مضمون یک آیه را در قالب شعر سعدی بیان می کنیم بهتر درک میشود. در حدیثی داریم اگر بچه یتیمی را میبینی جلوی او فرزند خود را نوازش نکن. سعدی این حدیث را با زبان شعر بیان می کند و میگوید:
چو دیدی یتیمی سرافکنده پیش
مزن بوسه بر فرزند خویش
شما اگر بخواهید مستقیماً این حدیث را بگویید شاید کمتر به آن توجه شود ولی سعدی این حدیث را با زبان شعر گفته و پیام آن را به زیبایی رسانده است. بنابراین هنر آنقدر قدرتمند است که تعصبی در آن وجود ندارد و در برابر آن هیچ سدی نمیتواند قرار گیرد، ولی حوزه از این ابزار به خوبی استفاده نمیکند.
ادبیات نقش بسیار مهمی در پیشرفت هر جامعه ای دارد. در سیاست با معنای کلمات صحبت میکنند و سیاستمداران باید معنای کلمهای را که به کار می برند بدانند. در حوزه و در تبلیغ دین نیز چنین است. ما باید بدانیم از چه کلماتی برای صحبت با مردم استفاده میکنیم و مفاهیم کلمات را بدانیم.
طلاب و علما همان گونه که علوم آسمانی و قرآنی را یاد میگیرند، باید با زبان ادب و هنر نیز آشنا شوند. در حوزه این بخش ضعیف است و شما میتوانید از طریق معرفی نهادهای هنری موجی را در حوزه ایجاد کنید.
حوزویان در قدیم با هنر آشنا بودند. زمانی که می خواستند مسجد یا مدرسه ای بسازند، مدیر حوزه با معماری آشنا بود و روی کار اشراف داشت. این اشراف هنری موجب شد شخصیتهایی مانند شیخ بهایی به وجود آیند.
مباحث هنری می تواند در مواد درسی وارد شود، هنر خود به خود به وجود نمیآید، بلکه باید استعدادها را بپرورانیم. مثلا باید تئاتر و جنبههای مثبت و منفی آن را به خوبی بشناسیم و یاد بگیریم که چگونه میتوانیم از آنها استفاده کنیم. در مورد دیگر هنرها نیز همینطور باید عمل کنیم. مولوی بخشی از معارف اسلام را فهمید و توانست با زبان زیبایی آن را بیان کند.
الان حوزه نمی تواند بگوید نیاز جامعه را از نظر بیان شیرین و دلپذیر تغذیه میکند، چراکه زمانی در هر شهری شاید دو عالم کافی بود، ولی الان کم است. اگر چندین هزار عالم داشته باشیم، با این گرفتاریهایی که برای نسل جوان و نوجوان و طبقات دانشگاهی و عموم مردم وجود دارد باز هم کم است.
#جهاد_تبیین
#روز_سعدی
@madineyefazele
▪️مسجد، مدرسه، ارک، بازار
چهار نهاد تمدنی که بر اساس نظریه اجتماعی اسلامی-ایرانی نماد چهار عنصر دین، علم، مدیریت و اقتصاد هستند.
این الگویی است که جناب #شیخ_بهایی چیزی دربارۀ آن در صفحات کتب و مقالاتش ننوشت، بلکه آن را به عینه بر صفحه شهر اصفهان نقاشی کرد و الگوی کامل جامعهسازی اسلامی را برای بنای تمدن اسلامی-ایرانی برای ما به یادگار گذاشت.
اگر از این منظر به میراث جناب شیخ نگاه کنیم، بزرگترین دستاورد این شخصیت تمدنی، آثار علمی و ادبی یا مهندسی بناهایی مثل پل و حمام و مسجد نیست. بزرگترین دستاورد این شخصیت برای تمدن شیعه میدان نقش جهان اصفهان است که نمادی جامع و کامل از نظریه اصناف اربعه (نظریه طبقات چهارگانه اجتماع) است؛ با ارتباطاتی محکم، حکیمانه و عمیق که بین مسجد به عنوان مرکز #امامت، ارک به عنوان مرکز #امارت، مدرسه به عنوان مرکز #علم و بازار به عنوان مرکز #اقتصاد ترسیم شده است.
در آینده از این نظریه و نقش اساسی آن در شکلدهی به ساختار اجتماعی مدینه فاضله اسلامی-ایرانی بیشتر خواهیم گفت.
@madineyefazele
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍️طی دو نشست با امام جمعه محترم زابل و بنجار و اساتید حوزه علمیه وبرخی امامان محلات، این شهر به پایلوتهای کشوری الگوی اتحاد امامت و امارت پیوست و مقررشد شورای فرهنگ عمومی الگو را تصویب و مساجد آماده اجرا مشخص گردند تا زمینه برای آموزش مدیریت محله فراهم شود. انشا ء الله در سفر ذیحجه به زابل مراحل اجرای الگو مورد پایش قرار گیرد.
@qavami
برای عضویت عدد ۳۹ را به ۳۰۰۰۱۵۱۵پیامک کنید
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍امشب در نشست ۱۲۰ دقیقه ای در مسجد فاطمه الزهرا س زاهدان محله شهید برفی با حضور مقامات شهری سران قوای محله مورد تایید مسئولین متناظر شهری قرار گرفتند و صلحیار از سوی مقام قضایی مربوطه به عنوان مسئول خانه سازش محله با کادر و ساختار رسمی انتخاب شد و در کنار محلهیار و شورایار اجرای الگوی اتحاد امامت و امارت را در این محله به شکل رسمی آغاز نمودند. مسئول محترم مرکز رسیدگی مساجد استان خبر تجهیز ۲۰ مسجد دیگر را به این الگو در سطح زاهدان داد که توسعه مهم و وسیعی است. حضور ریاست محترم حوزه علمیه استان و بیانات ایشان انگیزش بخش بود، ریاست شورای شهر هم حمایت خود را از شورایار و محلهیار محله فاطمیه اعلام نمود و... . جمعیت خوبی از شهروندان محله با حضورشان بر استحکام کار افزودند و... . با این حساب نتیجه سفر زاهدان مثل زابل فوق پیش بینی و مثبت ارزیابی میشود.
@qavami
برای عضویت عدد ۳۹ را به ۳۰۰۰۱۵۱۵پیامک کنید
مدیریت در اسلام
▪️سرابُستان/خانهباغ/باغچهخونه
امروز به گلستان سعدی شیرازی نگاه میکردم به ترکیب “سَرابُستان” برخوردم بدین شرح:
“عابد به شهر درآمد و سَرابُستان خاصِّ مَلِک بدو پرداختند؛ مقامی دلگشای، روانآسای”
مرحوم دکتر یوسفی آن را چنین معنی کرده است: “بُستانسَرا، خانه و عمارتی درمیان باغ”
خوشبختانه سعدی توصیف این سَرابُستان را در همان جا به دست میدهد: “مَقامی دلگشای، روانآسای”
یعنی زاهد به شهر وارد شد و بوستانسَرای/ بوستان خانه/ تفرجگاه پادشاه را که جایی فرحانگیز و آرامشبخش بود به او واگذار کردند یا او را در آنجا اقامت دادند.
با این تعریف و توصیف چنین مینماید که سَرابُستان همان “خانه – باغ” مصطلح معماری سنتی ایران و باغچهخانه/ باغچهخونه قمیها است.
تغییر نامهای مزبور در طول زمان هم جالب به نظر میرسد. در یادداشتهای گذشته بیان شد که در متون کهن به جای آنچه امروز خانه میگوییم سَرا یا سَرای میگفتند؛ از جمله در تاریخ قدیم قم (۸۰۵ ق) همه جا “سَرای” و ترکیب مزبور به صورت “بُستانسَرای” آمده است.
(تاریخ قم)
همچنین عبارت “سرای و بُستان ولد دولت” و “سراها و کوشکها و بساتین” دیده میشود. (همان)
باری شنیدهام که خانههایی از دوره ایلخانی هنوز در شیراز موجود است. بافت قدیمی شیراز آنچنان ارزشمند بوده است که در سال ۱۳۵۳ انجمن آثار ملی کتابی با عنوان “تاریخ بافت قدیمی شیراز” از کرامت الله افسر منتشر میکند. این کتاب جزء منابع مرحوم دکتر یوسفی بوده و در آخر تصحیح ایشان مشخصات آن آمده است. به عبارت دیگر برای شرح گلستان به این کتاب مراجعه کرده است. و چه خوب است که مصادیق این بافت هم چنان باشد.
حال که ذکر گلستان شد اگر چه نام کتاب سعدی است، دوست دارم وصفی از گلستانی حقیقی در قم از دوره قاجار هم شنیده شود.
محمدتقی بیگ ارباب (ارباب جان بابا/ جد اعلای خاندان اشراقی قم) در وصف باغ فخرآباد که باغی در خیابان باجک فعلی بوده است، میگوید:
“میوه بهاری و تابستانی و پاییزی بسیار دارد. خصوص گلستانی دارد که در تمام باغات قم نظیر ندارد.”
(تاریخ دارالایمان قم، همو، ص۸۳)
شنیدهها و اخبار حاکی از تخریب گسترده بافت تاریخی شیراز [و همچنین قم] است. ممکن است جویندگان خارجی و یا ایرانی با خواندن این عبارت در گلستان پُرآوازه سعدی، قصد شیراز کنند و بخواهند مانند چنین جایی را ببینند. یا آنان در صدد برآیند اندکی از حال و هوای روزگار سعدی و محیط زمان اورا درک کنند. جز بافت تاریخی، جای دیگری میتواند چنین حسی را القا کند؟
اضافه بر آن با تخریب بافت تاریخی مزیتی اقتصادی و پایدار که جایگزینی برای آن متصور نیست برای همیشه از دسترس خارج نمیشود؟
از طرفی پژوهش تطبیقی خاصه تاریخی و عینی/دیداری همه جا سر فرو کردن در کتاب نیست، بلکه دیدن مطابقهها از پیوستها و لوازم آن است. آیا با از بین رفتن این ظرفیتها آنان و هر جویندهای دیگر و بلکه عموم مردم از این درک و حس محروم نمیشوند؟
خدایا ما را در نگاهبانی از مواریث فرهنگی و طبیعی و هویت و تاریخ خود برای ساختن آیندهای بهتر یاری فرما.
منبع: مطلب تهیه شده توسط سیدمحسن محسنی در سایت قمپژوهی
******************
پینوشت: زندگی در خانهباغ علاوه بر جنبههای مفید اقتصادی و کمک به مولدسازی خانوارها، از نظر روحی و روحانی فواید و آثار بسیار عمیقی دارد. مطالبهگرانی که بهدرستی در حال مطالبه ساخت خانههای ویلایی از دولت هستند باید بدانند با صرف ویلاییسازی مشکل مسکن غیراسلامی در ایران برطرف نخواهد شد. مطالبه انقلابیون از دولت باید حول محور دو عنصر اساسی باشد:
۱. ساخت خانههای دارای حیاط مرکزی
۲. ساخت خانهها بهشکل خانهباغ یا باغچهخانه
اگر این دو عنصر در مسکن ایرانیها نهادینه نشود، صرف ویلاییسازی یا ساخت خانههای حیاطدار مشکل خاصی را حل نخواهد کرد.
@madineyefazele
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
محله فاطمیه زاهدان -آغاز امامت و امارت.MP3
28.8M
✍️مراسم آغاز الگوی محلۀ اماممحور-محله فاطمیه زاهدان-۱۴۰۲/۲/۷
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍️شورای محله
با رأی مستقیم ساکنین محل به نامزدهای ساکن محل زیر نظر امام و سران قوای محله، شورای محله منتخب میشود و رییس منتخب این شورا خود بخود عضو شورای محلات شهر خواهد بود، بدون نیاز به انتخابات جدید و همین طور تا مجلس ملی بدون نیاز به انتخابات پر دردسر و پرهزینه جدید. یعنی انتخاب محلی اعضاء کفایت میکند برای همه ردههای شهری، استانی و ملی. ۹ اردیبهشت روز شوراها گرامی باد.(قوامی)
@qavami
برای عضویت عدد ۳۹ را به ۳۰۰۰۱۵۱۵پیامک کنید
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻متفکّر انقلاب در آئینۀ یک تجربۀ عینی:
مسجد بهاضافۀ «شعاع ملّی» و منهای «مجلس ختم»
🖊 مهدی جمشیدی
۱. پس از آنکه استاد مطهری از حسینیۀ ارشاد کنارهگیری کرد، از طرف هیأت امنای مسجد الجواد تهران دعوت شد که امامت جماعت این مسجد را بپذیرد. او این دعوت را قبول کرد و در مدّت اندکی، این مسجد متحوّل گردید و به یکی از مهمترین پایگاههای تفکّر اصیل اسلامی و انقلابی تبدیل شد. ازاینرو، حکومت پهلوی نتوانست بیش از دو سال، حضور استاد مطهری را در این مسجد تحمّل کند و در نهایت، آن را تعطیل کرد. مسألۀ مهمی که در این میان وجود دارد و مغفول مانده است، شرطهای استاد مطهری برای پذیرش امامت این مسجد است. ایشان در تاریخ ۲۶/۴/۱۳۵۰، نامهای به هیأت متولیان مسجد الجواد مینویسد که مشتمل بر نکتههای فکری و فرهنگیِ بسیار تعیینکنندهای است.
۲. وی در ابتدای این نامه تأکید میکند برای این بنده، قبول جایگاه امام جماعت در یک مسجد، «وسیله» است نه «هدف»؛ من از آن نظر این جایگاه را میپذیرم که در محل، امکان ایجاد یک «مرکز اسلامی» که شعاعش از حدود ناحیه و حتّی از حدود یک شهر، وسیعتر باشد وجود داشته باشد(مرتضی مطهری، نامهها و ناگفتهها، ص۱۰۹-۱۱۰). او به دنبال این بوده است که یک «قرارگاه فکری و فرهنگی» ایجاد کند که بر روی جامعه، اثر بگذارد؛ چنانکه این قرارگاه، نهفقط «محله» و «شهر» را در بر بگیرد، بلکه جنبههای «ملّی» نیز داشته باشد. در بیان مطهری، حتّی باید از محله و بلکه شهر نیز فراتر رفت و هدفهای ملّی را دنبال کرد. واکنش حکومت پهلوی در کوتاهمدّت نسبت به این مسجد، گویای این حقیقت است که مطهری توانست منشأ اثر شود و دامنۀ تأثیر خود را بگستراند و برای آنها، چالش جدّی ایجاد نماید.
۳. آنگاه مطهری مینویسد برای اینکه چنین هدفی عملی گردد چند شرط لازم است که نخستین آن، «اختیارات کامل در همۀ شؤون اعم از اداری، مالی، تبلیغاتی و تعلیماتی» است(همان، ص۱۱۰). مطهری میداند که چنانچه زمام و عنان کار در اختیار همگان باشد، کار پیش نخواهد رفت و تجربۀ تلخ حسینیۀ ارشاد تکرار خواهد شد. ازاینرو، در همین نقطۀ آغاز تأکید میکند که لازمۀ ایجاد قرارگاه فکری و فرهنگی، «وحدت فرماندهیِ» آن است. کسی چون او باید بتواند برنامههای حکیمانه و خلّاقانۀ خود را با خیال آسوده و فراغ بال، به اجرا بگذارد و توانش صرف چانهزنی با نیروهای دیگر نشود.
۴. شرط دوّمی که مطهری نگاشته این است که چون وضع «جلسات ختم»، بهخصوص با شرکت بانوان، حیثیّت این مؤسسه را پایین میآورد و هرگز نخواهد گذاشت این مؤسسه، یک مؤسسۀ آبرومند و مورد احترام بشود؛ لازم است از جلسات ختم - که خواهناخواه مستلزم «شرکت بانوان به وضع حاضر» است - صرفنظر شود و بودجۀ دیگری در نظر گرفته شود(همان، ص۱۱۰). بیانشدن این شرط از فیلسوفی همچون مطهری که وجودش غرق در تحقیق و مطالعه و فهم عمیق دین است، بسیار جالب است. شاید در نگاه خام، تصوّر شود که مطهری چنین حسّاسیّتهایی نداشته است و این قبیل دغدغهها، «نازل» و «پیشپاافتاده» هستند، اما مطهری با آن مقام عملی و معرفتی برجسته، آشکارا چنین شرطی را مطرح کرده است. این دقتنظر وی نسبت به «حجاب بانوان» که یکی از شعائر اسلامی است، نشان میدهد که مطهری اگرچه اهتمام به «بنیانهای فکری» دارد، امّا از «ظواهر» و «شعائر» نیز غافل نمیشود و مسیر تساهل و بیتفاوتی و سبکانگاری نسبت به پوستۀ دین را در پیش نمیگیرد.
۵. مطهری در توصیف شرط سوّم مینویسد متأسفانه، بعضی از مقامات دولتی، هر چندی یکبار، برخلاف نظر اولیای مؤسسه، جلسهای در آن تشکیل میدهند که تاحدودی به این مؤسسه رنگ دولتی میبخشد. با توجّه به روحیۀ مردم ما، این کار هر چند هیچ ربطی به اولیای مؤسسه ندارد، اما مانع رشد مؤسسه خواهد شد. این مشکل از مشکل جلسات ختم، کوچکتر نیست(همان، ص۱۱۰). این شرط، حسّاسیّت مطهری را نسبت به «انقلاب» و «انقلابیگری» نشان میدهد؛ تا آنجا که وی در آن شرایط اختناقآلود و مستبدانه، آشکارا آن را در نامه میآورد و حضور خود را در مسجد، مشروط به «ممنوعیّت برگزاری جلسات دولتی» در آن میکند. روشن است که هزینۀ این شرط، در نهایت متوجّه مطهری میشده و ساواک درمییافت که مطهری چنین زاویه و اعتراضی دارد، امّا با این حال، وی پروایی از بیان و مطالبۀ آن ندارد.
🖇متن کامل در:
http://fna.ir/3cbi42
هدایت شده از مرکز آموزشهای مدیریت اسلامی
▪️گزارش تصویری برگزاری کارگاه آموزشی #مدیریت_محله با حضور امامان محلات و فعالان مساجد شهر درچه-اصفهان
@amoozesh_fiim
@madineyefazele
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍دیروز دوره اول "رشته مدیریت محله" برای قوای پنج محله درچه اصفهان توسط اساتید اعزامی بنیاد فقهی مدیریت اسلامی برگزار گردید.
@qavami
برای عضویت عدد ۳۹ را به ۳۰۰۰۱۵۱۵پیامک کنید
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍قبل از ظهر امروز شورای فرهنگعمومی شهرستان قیروکارزین استان فارس اجرای الگوی جامع اتحاد امامت و امارت را در این شهر تصویب کرد.
@qavami
برای عضویت عدد ۳۹ را به ۳۰۰۰۱۵۱۵پیامک کنید
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍نشست توجیهی الگوی جامع اتحاد امامت وامارت برای بانوان حوزوی شهرستان قیروکارزین با ریاست امام جمعه محترم
@qavami
برای عضویت عدد ۳۹ را به ۳۰۰۰۱۵۱۵پیامک کنید
📣 فراخوان پذیرش دانش پژوه در مرکز تخصصی مدیریت اسلامی (تدبیر)/ نیمسال اول سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲
🔰 گرایشها:
🔷 سطح ۲:
(۱) رشته علوم اسلامی «گرایش حکمت عملی و علوم اسلامی»
🔷 سطح ۳:
(۱) رشته مدیریت اسلامی «گرایش مدیریت آموزشی پژوهشی»
(۲) رشته مدیریت اسلامی «گرایش مدیریت تبلیغی فرهنگی»
🔷 سطح ۴:
(۱) رشته مدیریت اسلامی «گرایش الگوی مدیریت معصومین (ع)»
(۲) رشته مدیریت اسلامی «گرایش مطالعات آینده پژوهی»
(۳) رشته مدیریت اسلامی «سیاستگذاری فرهنگی»
☎️ تلفن پاسخگویی: ۳۲۶۱۷۱۶۱-۰۲۵ - ساعت ۱۴ تا ۱۸
لینک ثبتنام مراکز تخصصی مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#حوزه_علمیه
#فراخوان
#قم
🔶 مرکز تخصصی مدیریت اسلامی (تدبیر)🔶
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍الگوی جامع اتحاد امامت وامارت در هر شهر به سرعت تصویب و اجرایی میشود، موجی از امید ایجاد میکند، داستانی که در سفرهای استانی برایم تکرار میشود. هر سفر از سفر قبلی و هر شهر از شهر پیشین موفقتر است شاهد یک اجماع و اراده ملی در اینجهت هستیم به شکل فشرده با تمامی اقشار نشست علمی تبلیغی دارم تماما امیدوار به آینده هستند. حوزوی ،دانشگاهی ،اداری، مردمی، پیر و جوان همه و همه طالب اجرای سریع، قوی و دقیق و مداوم الگو هستند و من قول میدهم که به اذن خدا چنین شود. خدایا شکرت.
@qavami
برای عضویت عدد ۳۹ را به ۳۰۰۰۱۵۱۵پیامک کنید
📊 #اینفوگرافی | نگاهی اجمالی به الگوی جامع اتحاد امامت و امارت
@madineyefazele
▪️عبرتهای آندلس
امروز سالروز فتح اندلس بدست مسلمانان است، فتحی که پس از ۸۰۰ سال به فروپاشی و سقوطی عبرتآموز منتهی شد. فرصتی مغتنم است که به این بهانه نگاهی کوتاه به عوامل ظهور و سقوط تمدن اسلامی آندلس بیندازیم.
مسلمانان در سال ۹۲ هجری در زمان ولید بن عبدالملک و به فرماندهی طارق بن زیاد موفق شدند سرزمین آندلس (شامل اسپانیا و پرتغال امروزی) را فتح کرده و به قلمروی خلافت اسلامی ضمیمه کنند. اما پس از گذشت ۸۰۰ سال مسیحیان جنبشی با عنوان بازپسگیری راه انداختند و با نبردها و جنگ و گریزهای فراوان و از همه مهمتر با شبیخون فرهنگی، اعتقادی و جنسی به مسلمانان موفق شدند مسلمانان را از آندلس اخراج کنند. اما چه عواملی باعث شد مسلمانان ۸۰۰ سال بر آندلس سیطره داشته باشند و پس از آن از دشمنان شکست بخورند؟
۱. محوریت احکام شرع در ادارۀ اجتماع: در آغاز حاکمیت مسلمانان در آندلس اداره حکومت عمدتاً بر محور شریعت صورت میگرفت. در حالیکه در پایان این دوره، مسلمانان بهجای احکام شرع و محوریت دادن به ظواهر امور، شروع به دستآویز کردن تأویلات و توجیهات عرفانی و شاعرانه در ادارۀ جامعه کردند. وقتی در اداره جامعه تأویل و نیتخوانی و استناد به باطن جای حکم به ظاهر و قانونمداری را گرفت و منطق اداره اجتماعی از منطق شرعی خشک و عقلانیت محض به سوی احساسات، عواطف و توجیهات عرفانی و صوفیانه کشیده شد، آندلس غرق در فساد زنانه و بیغیرتی مردانه شد.
۲. عصبیت مسلمانان: عصبیت از نگاه ابن خلدون همان عامل پیونددهنده و متحدکنندهای است که باعث میشود یک قوم قدرت را قبضه کنند و مادام که آن عصبیّت، غیرت و حمیّت را حفظ کنند، قدرت را هم حفظ خواهند کرد. این غیرت و عصبیت بر سر اصول و ارزشهایی است که مجاهدان در ابتدا برای آنها فداکاری میکنند و خون میدهند، اما پس از مدتی که کار از دست مجاهدان باغیرت خارج شده و به دست مصلحتاندیشان و قدرتطلبان میافتد، این عصبیت زایل میشود و قوم رقیب موفق به شکست دادن قوم حاکم میگردد. در نتیجه عدم برخورد حاکمان با فساد جنسی و مالی اشراف و شاهزادگان، ایمان، اعتقاد و عصبیت مسلمانان نسبت به حکومتشان سست شد و در نتیجه انگیزهای برای حفظ این حکومتها باقی نماند.
۳. اتحاد و وحدت فرماندهی: مسلمانان که ابتدا تحت فرماندهی واحد موفق به تسلط به آندلس شدند، پس از مدتی گرفتار چنددستگی، رقابت و قدرتطلبی شدند، جنگهای داخلی بر سر قدرت ایجاد شد و هر کسی در هر شهری یک حکومت ملوکالطوایفی تشکیل داد و از اطاعت از پایتخت سر باز زد. دشمن نیز از مشغولیت بزرگان به بازی قدرت استفاده کرد و لهو و لعب، سرگرمی، موسیقی و زنا را در بین جوانان شیوع داد.
۴. سرکوب غریزه جنسی: غریزه جنسی که در قوۀ شهویه ظهور پیدا میکند غریزهای زنانه و ضد تمدن است، در مقابل غریزه جنگاوری، دفاع، حماسه و جهاد که در قوۀ غضبیه ظهور میکند غریزهای مردانه و تمدنساز است. هر تمدن و حکومتی که غریزه جنسی را بیشتر سرکوب کند و غریزه غضب را در مدافعان خودش آزاد بگذارد، دوام و بقای بیشتری خواهد داشت و این قاعده در تمام حکومتها و تمدنهای تاریخ وجود داشته است. در آندلس، حکومت با سرکوب کردن امیال مردانه، جنگجویانه و سلحشورانه و آزاد گذاشتن امیال زنانه، عافیتطلبانه و لذتجویانه، منجر به گسترش بیحد و مرز شهوت در جامعه شد و در نهایت همین امر به تضعیف قوای دفاعی مسلمانان و غیرت و تعصب آنان منتهی شد.
۵. مرزگذاری و تفکیک وظائف بین زن و مرد در جامعه: در آندلس با یک سنتشکنی تمدنی، در عوض آنکه تدبیر منزل به زنان سپرده و تدبیر مدینه به مردان داده شود، خلط نقش صورت گرفت و زنان راهی کوچه و بازار شدند و حتی توانستند به شکل آزاد مشغول اداره قمارخانهها، رقاصخانهها و فحشاخانهها شوند. از طرفی زنان درباری نیز بسط ید پیدا کردند و با اعمال نفوذ در رأس قدرت، از عصبیت و اقتدار و روحیه غیرتمداری حکومتها کم کردند.
۶. حمایت وسیع حکومت از علم و پیشرفت علمی: آخرین حکومتهای مسلمان در آندلس مانند حکومتهای بنیاحمد و بنینصر نسبت به حکومتهای اولیه مانند مرابطان و موحدان، از دانشمندان کمتر حمایت میکردند و آلمان و سایر کشورهای اروپایی توانستند دانشمندان مسلمان آنان را جذب کنند و کتابهای ارزشمند آنان را از کتابخانههای آندلس به کشورهای خودشان منتقل کنند.
اینها برخی از عوامل ظهور و سقوط خلافت اسلامی در آندلس بودند. ارجاعات و اشارات امامین انقلاب در موقعیتهای مختلف به عبرتهای آندلس بیش از همه برای امروز ما درسآموز است. پایان انگارههای فاسد و خطرناکی مانند جذب حداکثری، رأفت اسلامی، اسلام رحمانی و صبر راهبردی، عصبیتزدایی از انقلاب و انزوای قشر مذهبی در جامعه است که قطعاً زمینهساز آندلسیسازی ایران خواهد بود. با بازسازی نظم اقتداری انقلاب میتوانیم قبل از آنکه این جوی به سیل تبدیل شود، آن را متوقف کنیم.
@madineyefazele