▪️پرسش: در الگوی محلۀ فاضله ارتباط نهادهای دولتی با نمایندگان محلی چگونه تعریف میشود؟
در الگوی محلۀ فاضله، نمایندگان نهادها و ادارات که در محله تحت امر امام محله فعالیت میکنند با پسوند -یار نامیده میشوند (مانند محلهیار، فرهنگیار، قاضییار، پلیسیار و ...). این پسوند دلالت بر این دارد که این افراد نیروهای مردمی، مسجدی، جهادی و دغدغهمندی هستند که با رصد دقیق امام محله انتخاب و نصب شده و به نهادهای دولتی معرفی میشوند. نهادهای دولتی نیز این افراد را بعنوان نمایندگان خود در محلات و روستاها منصوب میکنند. این افراد نیروهای تحت امر امام محله و طرف تعامل با نهادها هستند، لذا مسئله جبران زحمات آنها به عهده امام است که از طریق منابع مقرر به صلاحدید خود امام انجام میشود و تأکید بر این است که این افراد به هیچ وجه نباید به کارمندان رسمی و حقوقبگیر دولت تبدیل شوند. به طور عمده، نقش نهادهای دولتی در نسبت با این افراد در سه محور تعریف میشود که عبارتاند از:
۱. هدایت
۲. حمایت
و ۳. نظارت.
هدایت به این معناست که نهادهای دولتی باید نمایندگان خود در محله را آموزش داده، و پس از توانمندسازی، مأموریتهای کلی، وظائف و برنامههای مدنظر را به آنها ابلاغ کنند. مثلاً امام جمعه وظیفه دارد از طریق هدایت نماینده خود، یعنی #امام_محله ، او را از جهت علمی و عملی آماده مدیریت محله کند یا نیروی انتظامی باید #پلیس_یار محله را مانند یک کادر رسمی آموزش داده و توانمند کند و در موضوعات مختلف از قبیل رصد امنیتی محله، مقابله نرم یا سخت با جرائم و ... مأموریتهای لازم را به او تفویض نماید.
محور دوم، یعنی حمایت به این معناست که نهادها باید امکانات، تجهیزات، فضا و اختیارات لازم برای انجام وظیفه را در اختیار یاران محله قرار دهند. فی المثل وزارت فرهنگ باید #فرهنگ_یار یا #هنریار محله را از جهت امکانات فرهنگی، هنری و تبلیغی تأمین کند یا شهرداری موظف است فضا، امکانات و اختیارات لازم را برای مدیریت محله در اختیار #محله_یار بگذارد. بخشی از حمایتها از یاران محله نیز باید بصورت فراهم نمودن پشتوانههای قانونی یا رفع موانع قانونی انجام شود که این نوع حمایت بخصوص متوجه قوه قضائیه و مقننه است.
محور سوم، یعنی نظارت هم به این معناست که نهادها باید یاران محله را تحت نظارت و ارزیابی دائمی قرار دهند، از تخلفات احتمالی ممانعت کنند و در نتیجه به بهبود مستمر فعالیت یاران محله کمک نمایند.
هدایت، حمایت و نظارت نهادها بر کار نمایندگان محلی خود منافاتی با تبعیت آنها از امام محله ندارد، چراکه چارچوب کلی ولایت امام نسبت به مسئولان محله نیز در همین سه محور جای میگیرد، یعنی امام محله مسئولان محله را هدایت، حمایت و نظارت میکند، پس مداخله یا مزاحمتی در کار آنها ایجاد نمیکند و همچون شیوۀ اعمال ولایت رهبر بر قوای سهگانه، به شکل دورادور بر کار آنها نظارت دارد و آنها را هدایت میکند. همانگونه که مدیران کل ادارات استانها همزمان هم از استاندار و هم از وزارتخانۀ متبوع خود فرمان میگیرند و این امر باعث اختلال در انجام وظائف آنها نمیشود، یاران محله نیز همزمان هم از ادارات مربوطه و هم از امام تبعیت میکنند و این دو نقش تضادی با هم ندارند. مداخلۀ مستقیم و دخالت جزئی امام در کار مسئولان محله امری نادر و استثنائی است و در شرائط عادی، به شرطی که مسئولان محل طبق فرهنگ اقتدا و تبعیت از امام طی طریق کنند، تضاد و تزاحم رفعنشدنی بین امامان و امیران بوجود نخواهد آمد.
#یاران_محله #اتحاد_امامت_و_امارت
#محله_فاضله #امامت_محله
@madineyefazele
▪️دیدار حجت الاسلام و المسلمین شعبانزاده، مدیرکل محترم تبلیغات اسلامی استان قم با آیت الله قوامی
@madineyefazele
هدایت شده از مسائل کارگران
20.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مطالبهگری محلهمحور ذیل عدالتخواهی مردمی
مصطفی نوروزی، مطالبهگر محله کوشکک است که از فروش سبزی در محلات شیراز تا رفتن به زندان برای حل مشکلات مردم محله گام به گام مسیر پرفراز و نشیبی با خانوادهاش طی کرده است.
جامعه عدالتخواه توحیدی
@edallat
▪️١٤ پرسش و شبهه رائج پیرامون الگوی «محله فاضله» و پاسخ به آنها:
آیا ایدۀ تفکیک قوای سهگانه اقتباس شده از دیدگاههای منتسکیو نیست؟ در این صورت چگونه ادعا میشود که نظریه امامت و امارت مبنای اجتهادی و شرعی دارد؟
آیا ایجاد نهاد امر به معروف یا صلحیاری در محله منجر به ایجاد تزاحم یا تضاد با نهادهائی مثل شورای حل اختلاف و محاکم رسمی نمیشود؟/وجوه تفاوت آنها چیست؟
آیا ایجاد تشکیلات تقنینی، اجرائی و قضائی در محله و روستا باعث خودمختاری و ایجاد نوعی نظام ملوکالطوایفی نمیشود؟
نقشها و مأموریتهای هیئت مذهبی در محله چیست؟
نقش زنان در مدیریت محلۀ فاضله چگونه تعریف میشود؟
نقش بسیج محله در الگوی اتحاد امامت و امارت چگونه تعریف میشود؟
نقشهای سرای محله در الگوی مدیریت مسجدمحور محله چیست؟
رابطه نهادهای اصلی چهارگانه در محله (مسجد، مدرسه، سرای محله و بازار) بر اساس کدام مبانی تنظیم میشود؟
اتحاد امامت و امارت چقدر با ایده دولت اسلامی اهل سنت (داعش) نزدیک است که بعد از عدم توفیق القاعده به این جمع بندی رسید که حکومت دینی بدون ساختار متناسب خیلی دوام ندارد و مناطق را به امارات تقسیم نمود؟
در الگوی محلۀ فاضله ارتباط نهادهای دولتی با نمایندگان محلی چگونه تعریف میشود؟
چرا باید جهتگیری و تمرکز برنامههای ورزشی از ورزشهای قهرمانی به سوی ورزشهای پهلوانی تغییر کند؟
مردمی بودن مسجد به چه معناست؟
یاران محله در محله چه کار میکنند؟
امام انتصاب میشود یا انتخاب؟
در صورت وجود هر نوع شبهه یا پرسش در خصوص ابعاد نظری یا اجرائی الگوی امامت و امارت، پاسخگوی شما هستیم: @sajadi_pardisan
@madineyefazele
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
معماریِ بازار و نابازار
نابازار، واژهای است که بیانگر وجوه مختلف اقتصاد فرهنگی است. یعنی عوامل فرااقتصادی که مناسبات بازار را از بستری صرفا اقتصادی به بستری اقتصادی فرهنگی سوق میدهد. حالا به تصویر فوق دقت بفرمایید. سمت راست، مسجد جامع اصفهان و سمت چپ بازار اصفهان است (عنایت بفرمایید که قدمت مسجد جامع اصفهان به مراتب بیشتر از بازار اصفهان است). ببینید که در شهر سنتی، تا چه حد معماری بازارها متاثر و شبیه به معماری مساجد بود؛ این تاثیرپذیری، در واقع کمک میکرد تا مناسبات صرفا اقتصادی بازار، رنگ و بوی معنویت ابنیه مذهبی بگیرد. در متون دینی چنین نقل شده است که بازار، سرای غفلت و بیخبری است؛ اما معمار هوشمند ایرانی با این نوع تاثیرپذیری از معماری مساجد، این غفلتزاییِ بازار را به حداقل میرساند تا بازار به نوعی به نابازار تبدیل شود. نابازاری که بستری بود برای یاد و ذکر خدا حتی در مادیترین و اقتصادیترین اجزاء شهر سنتی: "رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه" (نور/۳۷).
پینوشت: خدا رحمت کند پدربزرگم را که سالها قبل برایم میگفت که در بازار وکیل شیراز (شهر ما) خیلی از کاسبان در حجرههایشان قبری کنده بودند و اول صبح و قبل از شروع کاسبی، در آن قبر میخوابیدند و به خودشان یادآوری میکردند که انتهای مسیرشان، حساب و کتاب الهی است. چنان نابازاری با چنان معماری، چنین کاسبانی را نیز پرورش میداد.
@baladetayyeb
هدایت شده از تحولات اورآسیا
عرض خیر مقدم توسط شیخ توحید ابراهیمی؛سلام علیکم حضرت استاد عزیز «آیت الله صمصام الدین قوامی»
این منت خدا بر سر ما بود که شما به قرارگاه مرکز مطالعات آذربایجان تشریف آوردید و نهضت مقاومت اسلامی حسینیون آذربایجان را از بیانات گهربار و نورانی خود بهرمند کردید.
مسئولین حسینیون به اتحاد امامت و امارت اعتقاد کامل دارند و یکی از برنامههای مقاومت اجرای بومی این طرح نورانی در آذربایجان میباشد.
از طرف تمام رزمندگان #حسینیون از شما صمیمانه تشکر میکنیم.
مرکز مطالعات آذربایجان
💠@hoseineuon
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍نوشهر به بهشهر به عنوان آزمونه امامت و امارت در استان مازندران افزوده شد .
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
✍️روز شهردار
مدیریت شهری محله محور مسجد محور امام محور امری اجماعی شده است و منوط به نصب محله یار توسط شهردار است محله یاری که با تشکیل و اداره کابینه محلی محله فاضله را تحقق می بخشد تا در نهایت مدینه فاضله سامان یابد.(قوامی)
@qavami
هدایت شده از سید صمصام الدین قوامی
رضا بوستانی:
سلام وقت بخیر استاد
برای اجرای نظریه ی امامت و امارت در کشور باید حتما در قانون اساسی تغییراتی صورت بگیرد دیگه درسته استاد؟
باتوجه به این نظریه قدرت امام جمعه ی استان از استاندار بیشتر هستش و در شهرها هم امام جمعه ی شهر قدرتش از شهردار بیشتر هستش دیگه ، درسته استاد؟
سید صمصام الدین قوامی:
✍کوچکترین نیازی به تغییر قانون اساسی و دیگر قوانین نیست ممنون.
همین الان هم امام جمعه به عنوان رئیس شورای فرهنگ عمومی قدرت بیشتری دارد .
▪️عرف بازدارندگی ندارد، نهی کافی نیست
مجلس عراق در ۲۰۱۶ تصویب کرد که وارادات، تولید و فروش مشروبات الکلی ممنوع باشد. پس از چند سال این قانون بالاخره از ابتدای اسفند ماه عملی شد و حکومت عراق یک گام مهم در مردمی شدن جلو آمد. این همان گامی است که مصدق برنداشت و باعث شد فدائیان اسلام و آیتالله کاشانی از او فاصله بگیرند.
عراق یکی از قویترین عرفهای مذهبی را دارد و مثلا نمیتوان با ایران و ترکیه مقایسهاش کرد. نه دیکتاتورهای ضدحجاب و دشمنِ هویت دینی داشتهاند نه حکومتشان با پول نفت طبقهای نوکیسه و غربگرا بر ساختار حاکم کرده. نیازی به توصیف شهرهای مذهبی هم نداریم، با این حال به قوانین دینی نیاز پیدا کردهاند.
عرف به تنهایی کار نمیکند و هنجارهای اجتماعی به قانون هم نیاز دارند. عرف را بیشتر به عنوان منبعِ قانون باید در نظر بگیریم تا ضابطِ هنجارها. در دوره پهلوی به خوبی تجربه شد که عرف نمیتواند سیاست را مهار کند؛ نه در محیط شهری، نه در سواحل و تفریحگاهها و - به خصوص - نه در محیطهای هنری مثل سینما و تئاتر.
حتی نهی مردمی هم کافی نیست. سال ۱۳۸۰ آیتالله خامنهای در همین باره تصریح میکنند: «با شیوع منكرات و با تظاهرِ به آن باید مقابله كرد. اسلام مرتكبِ منكر را نصیحت و هدایت میكند؛ اما حد هم برای او میگذارد. با صِرف زبان و توصیه نمیشود كاری كرد. قدرت نظام باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد».
عدهای میگویند اگر امری مورد توافق اکثریت باشد و نسبت به آن احساسِ تهدید کنند خود مردم مانع شیوعش خواهند شد اما این ادعا ذهنی است چون اقلیت میتوانند جریان بسازند و فضا را دست بگیرند. در بحرانِ کرونا معلوم شد حتی وقتی پای جان در میان است عرف کار نمیکند و جز با قانون نمیشود آلودگی را مهار کرد.
مثالِ دیگر عدالت است. عرف نتوانسته جلوی فقر مطلق و تبعیضهای زننده را بگیرد، نهیهای رسانهای هم نه چنان اثر داشته نه فساد را کم کرده. همانطور که نمیشود اقتصاد را آزاد کرد و حمایتها را برداشت تا مردم خودشان با صدقه و خیریه یا با نقد و توصیه جامعه را عادلانه کنند در فرهنگ هم رهاسازی نتیجه عکس میدهد.
محل نزاع چگونگی اجرا است. وقتی قانونی بد اجرا شود در هجمهها اینطور القا میکنند که اشکال از خود قانون است پس باید حذفش کنند. این همان تمثیلِ متناقضنما را به یاد میآورد که اگر سقف چکه کند باید سقف را برداریم! چاره اما در ترمیمی شدن رویکردها و متناسب کردنِ برخوردها است نه حذف مقررات به طور کلی.
حکومت دینی نمیتواند احکام اجتماعی را تعطیل کند و اگر عینکِ رسانهای و مجازی را کنار بگذاریم تصدیق خواهیم کرد که محدودیت در بدننمایی و تظاهر به منکرات از حمایت مردمی برخوردار هست. شانه خالی کردنِ ساختار شاید برخی سکولارها را راضی کند اما قیمتش سرخوردگی اکثریت و - به خصوص - مدافعان است.
مجتبی دانشطلب
@madineyefazele