May 11
خلاصه متن سخنرانی
▪️شب پنجم_97/6/23
#حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع
⚫️چطور من کسی را امتحان کنم ببینم رفیق واقعی من است یا طمع به جیبم دارد؟ وقتی او را گذاشتم در نقطه فشار و او استقامت کرد می فهمم رفیق خوبی است؛ خدا می گوید شما خوب شعار می دهید، آمریکا که پروردگار ما نیست خدا داریم، ناگهان ما را می اندازد در فشار شدید ببیند تو کجایی، همیشه امتحان در آن چیزی است که تو در آن کراهت داری، خدا می فرماید شما فقط این استقامت را انجام دهید باقی اش با من است. اگر تو کارت را خوب انجام دادی خدا هم کارش را خوب انجام می دهد زیرا خدا در وعده اش تخلف نمی کند.
#کربلا_آزمون_تمام_امت
⚫️#آزمون_کربلا کل امت را یک جا امتحان کرد. امتحان این که با امام حسین(علیه السلام) باشند یا خیر؟ کار خیلی سختی بود؛ هرکسی آمد و با امام حسین(علیه السلام) ماند به اوج رسید.
⚫️در نامه 45 نهج البلاغه علی(علیه السلام) سیستم دقیق بازرسی پنهان بر مسئولین را شرح می دهد، به فرماندار بصره نامه ای نوشته و با اعلان دقیق از اعمال او می فرماید شما هیچ کدام حزب اللهی نیستید بروید از شهدا یاد بگیرید.
⚫️کدام منطقی اجازه داده نماینده مجلس، وزیر در دوران نمایندگی و وزارتش برود کار اقتصادی کند، با کجای منطق امیرالمومنین(علیه السلام) می سازد؟
#مهمترین_تکلیف_حزب_اللهی👇
نهج البلاغه نامه۴۵
⚫️مهم ترین تکلیف حزب اللهی بودن چیست؟ بچسب به مهم ترین وظایف انقلاب. می گوید خانوده ام چه می شود؟ ولش کن بچسب به کار، حزب اللهی که بلد نیست مظلومیت بچشد به چه درد می خورد؟
امام(ره) در مورد شهید بهشتی فرمود بهشتی مظلوم زیست و مظلومانه شهید شد. حزب اللهی که شب زنده داری ندارد، حزب اللهی نمی شود. ساده زیستی و ترس از معاد خواب از چشم های شان ربوده و استغفار طولانی می کنند.
@mahdavi_arfae
📢پخش مستقیم
سخنرانی های حجة الاسلام #مهدوی_ارفع
در پیج اینستاگرام👇👇
yon.ir/jizl0
مهدوی ارفع
خلاصه متن سخنرانی
▪️ شب هفتم
#حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع
🏴جریان شناسی جبهه باطل درزیارت عاشورا
⚫️ #امت_موسس
(مهمترین لایه هرگفتمان و جریان)
امت موسس ریشه ی همه ی فتنه ها در جامعه هستند که اختصاص به مکان و زمان خاص ندارند.
#هدف:
امت موسس همیشه در جامعه اسلامی وجود دارند هدف شان این است که نگذارند #اسلام_حقیقی در جامعه شکل گیرد.
🏴زیارت عاشورا به ما می آموزد اگر در این دوران قرار گرفتید حداقل بخشی از شما بروید با کار فکری ریشه ی آن را پیدا کنید.
#راهبردهای_امت_موسس:
#راهبرد_اول:عدم حاکمیت ائمه اطهار
✳️دفعتکم عن مقامکم
پیامبر اسلام(ص) به محض آن که به مدینه رسید حکومت تشکیل داد زیرا دین بدون حکومت منتشر نمی شود این را دشمنان خوب می فهمیدند لذا باید ابتدا جلوی حکومت گرفتن اهل بیت(علیهم السلام ) را می گرفتند.
#راهبرد_دوم:
ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله..
سپس با قدرت حکومت جلوی مودت میان مردم با آن ها را می گرفتند.
⚫️این خانه نشینی که به امیرالمومنین(علیه السلام ) نسبت دادند اشتباه است، این دستور پیامبر(صلی الله علیه و آله ) بود که به ایشان فرمودند تا وقتی قرآن را جمع نکردی از خانه بیرون نرو، وقتی قرآن را حضرت جمع کرد گفتند ما به این قرآن احتیاجی نداریم، حضرت فرمود پس هرگز این قرآن را نخواهید دید تا مهدی(عج) بیاید.
#نتیجه_راهبرد_ امت_موسس:
⚫️اگر اهل بیت(علیهم السلام ) را حذف کنید دیگر قرآن برای هیچ ظلم و ستمی مشکلی ایجاد نمی کند بلکه خودش هم می تواند دلیل انحراف شود.
ببینید چه فتنه ها در امت اسلام با همین قرآن ایجاد شد. زمان علی(علبه السلام ) در جنگ با معاویه خوارج که جزو یاران حضرت بودند تا قرآن کاغذی را بالای نیزه رفت گفتند ما نمی جنگیم این قرآن است.
👈👈امروز در #جامعه_ی_ما خطری که طراحی شده، امام به عنوان قرآن و طراح انقلاب را بدون مقام معظم رهبری می خواهند داشته باشند تا هرکسی با خاطرات خود امام را تفسیر کند.
⚫️دشمنان برای ضربه زدن اسلام سه راهبرد برای تحریف و ضربه زدن به پیامبر(صلی الله علیه و آله ) داشتند:
👇👇
اول #ترور ایشان را طراحی کردند تا در مکان و زمان های مورد نظرشان ایشان را به قتل برسانند. دیدند نمی توانند ایشان را بکشند دست به #ترور_شخصیت پرداختند، می گفتند او شاعر و ساحر است. در نهایت دشمن اگر چه دیر اما خوب فهمید او را نمی توان حذف کرد ناگهان موج انقلاب گری ضد مسلمانان شروع شد، سران کفار مسلمان می شوند تا در کنار پیامبر(صلی الله علیه و آله ) اعتبار کسب کنند تا بعد از نبوت نسل بعدی اسلام را از این ها بشنوند.
#تکرار_تاریخ
👈👈همان طور که اسلام را با پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله ) می شناسند، این #انقلاب هم #بدون_امام_خمینی(ره) شناخته نمی شود، همان نگاه شیطانی در مورد پیامبر شکل گرفت، برای امام(ره) هم شکل گرفت تا بعد از امام(ره) همین روش را پیش ببرند. یک تفسیر انحرافی برای کسانی که حکم داشتند و در کنار امام بودند شکل گرفت مشکل شان این بود که یک سید علی بود که خوب امام(ره) را شناخت.
⚫️سقیفه این را به خورد جامعه اسلامی داد که بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله ) کسی از جانب خدا منصوب نمی شود، مشروعیت امیرالمومنین(علبه السلام) را در سقیفه زدند و مقبولیت حضرت را در شورای شش نفره بعد از خلیفه دوم زدند.
⚫️اندیشه در جبهه ی بچه های انقلابی به شدت لنگ است. چرا کار فکری در بچه های انقلاب تحقیر می شود؟ چرا یک حسینیه ی ارشاد در انقلاب اسلامی شکل نمی دهید؟
@mahdavi_arfae
خلاصه متن سخنرانی:
▪️ شب هشتم_97/6/27
#حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع
⚫️ بنی امیه وقتی دیدند که خلیفه سوم نتوانست زحمات امثال ابوسفیان را حفظ کند دوباره #مقبولیت امیرالمومنین(علیه السلام) را زیر سوال بردند، معاویه گاهی می گفت مردمی که در ابتدا به شما رای دادند الان پشیمان اند و گاهی هم #مشروعیت را زیر سوال می برد.
حضرت علی(ع) گاهی با مجادله بحث را زیر سوال می برند، می فرماید اگر تو می گویی و ادعا می کنی رای مردم مشروعیت به حاکم می دهد خب رای مردم برای من هم بوده است اگر اجماع نخبگان است آن هم برای من بوده است.
(نامه۶،نهج البلاغه)
⚫️ امت موسس و امت ممهد با دفع اهل بیت(علیهم السلام) از خلافت و تبدیل محبوبیت به منفوریت اهل بیت(علیهم السلام) در قلب ها ایشان را از حاکمیت دور کردند.
⚫️ اگر امروز هم عده ای روشنفکر که با مطالعه و تفکر می خواهد جامعه ی شیعی ما را سکولار کنند مگر می شود بچه شیعه بیکار بنشیند.
⚫️ سال 84 موجی در کشور افتاد که یکی از کاندیدا ها شعارش صریحا انقلاب اسلامی بود، هم رهبر معظم انقلاب آن شعار را تصدیق کردند و هم دشمن اعتراف کرد، رهبر انقلاب در مقام تنفیذ ایشان فرمودند اگر فلانی رای هم نمی آورد باز هم پیروز شده زیرا توانست گفتمان انقلاب اسلامی را زنده کند. آن زمان به دلیل کاری که ما داشتیم با هسته ی مرکزی آن دولت کار داشتیم متوجه آن شدیم که شخص شان فردی با اخلاص و پرکار و با شجاعت برخورد کردیم اما چیزی که مشکل ایجاد می کرد کسی نبود که ایشان را با این شعار های بزرگ پشتوانه ی فکری دهد.
⚫️ گفتمان انقلاب اسلامی یعنی با یک عقبه فکری و بدنه ی هنری کاری کنیم تا از بچه ی 13 ساله تا پیرمرد هفتاد هشتاد ساله اولین چیزی که به فکرش می رسد ببیند امروز برای انقلاب اسلامی چه کاری کند.
#گفتمان:
وقتی یک اندیشه ای گفتمان می شود یعنی اینکه ذهن های اکثریت جامعه یک ارزشی را می پذیرد و حاضر است برای آن جان دهد.
کدام فاکتور بعد از انقلاب تغییر کرد که مردم توانستند، یک مردی آمد که گفت چرا نمی شود، مگر باید حتما به غرب و شرق وابسته بود به یک نظام ارزشی تبدیل شدیم و پایش هزینه دادیم و موفق شدیم.
#انواع_گفتمان:
⚫️ قرآن می فرماید گفتمان ها دو دسته اند، عده ای گذرا هستند و مانند کف روی آب هستند مانند دختران خیابان انقلاب زود از بین می رود. نوع دوم گفتمان اصیل است و ریشه دارد.
#شاخص_گفتمان:
گقتمان های اصلی با دو شاخص پیش می رود، یک #کتاب محوری، دو #شخصیت محوری است.
در قصه و دغدغه انقلاب ،بعد ازمراجعه به قران ،دریافتیم در گفتمان سازی باید یک کتاب و یه شخصیت بی نظیر را شاخص و محور نماییم تا بتوانیم #چتر_گفتمان انقلاب اسلامی را گسترش دهیم .
بعد از مطالعه و تحقیق رسیدیم به نهج البلاغه دیدیم تمام ویژگی های مورد نظر درون آن است و شخصیت پیش روی آن هم امیرالمومنین(ع) است.
#نهج_البلاغه_کتاب_تدوین_شده_انقلاب
@mahdavi_arfae
1_12517637.mp3
1.36M
🔆 فهم حکومتی ازمساله غدیر
♻ تذکربه احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی و سران فتنه که نامه سرگشاده به ولی امر مسلمین نوشتند
💯 حفظ حکومت و انقلاب اسلامی بالاترین واجب
مهدوی ارفع
@mahdavi_arfae
🇮🇷 شهید آوینی:
🔅 وجود و بقای انقلاب به دین و دینداری مردم رجوع دارد؛ پس هرچه بتواند انسان را به غفلت بکشاند میتواند اسباب یک مبارزهی سیاسی با انقلاب اسلامی واقع شود: از عکسهای فوتبالیستهای حرفهای در آدامسهای بادکنکی گرفته تا دانستنیهای علمی، دیدنیهای توریستی، رمانهای عشقی و پلیسی و ایدئولوژیهای سیاسی، یعنی هرچه بتواند بنیان دینداری را سُست کند، فی نفسه میتواند در خدمت مبارزه با انقلاب اسلامی که بر اصل «عینیت دیانت و سیاست» استوار است واقع شود. بنابراین، غرب برای مبارزه با انقلاب لازم نیست که حتماً روی به مقابلهی سیاسی و نظامی بیاورد؛ همهچیز، مشروط بر آنکه بتواند مردمان را از دین غافل کند، یک سلاح سیاسی است.
🌷 #آوینی
🖌 مقالهی «ژورناليسم حرفهاى»
@mahdavi_arfae
مهدوی ارفع
خلاصه متن سخنرانی
▪️ شب تاسوعا_97/6/27
#حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع
⚫️ ما در دهه ی 60 دورانی راشاهد بودیم ، ملتی که به تازگی از ابتذالات فرهنگی در آمده بود چنان به سرعت و عمیق تغییر کرد که جهان تعجب کرد زیرا امام(ره) گفتمانش را تغییر داد، هنر رهبری این بوده و هست که با دست عمیقی که به مبانی دینی دارد می تواند کشور را به آن راهبرد برساند.
⚫️از هنر های #امت_موسس تغییر ادبیات انقلابی به غیر انقلابی است که می تواند یک انقلاب را به آرامی زمین بزند.
یکی از مشکلات مذهبی ها امروز این است که کار خوب زیاد می کنند اما کار موثر کم است.
⚫️دوازده سال است رهبر انقلاب نام سال ها را اقتصادی می گذارند بعضی ها اعتراض می کنند آقا کمی هم نام های مربوط به فرهنگی بگذارید، نمی دانند اگر اقتصاد برود دیگر برای فرهنگ بحثی باقی نمی ماند.
⚫️کاری که در قصه ی زیارت عاشورا اتفاق افتاد این بود که ازاله کنند این محبت حضرت علی(علیه السلام ) را و جایش نفرت بگذارند. این که لذتی را در جامعه ترویج کنند بچه حزب اللهی چلویش را بگیرد می شود آدم بد، تو آزادی بی قید و شرط را در جامعه ترویج کن جلویش را که بخواهی بگیری آدم بد می شوی.
👈ترویج فساد و رانت خواری در جامعه مهمترین هدفش این است که انقلاب بخواهد جلویش را بگیرد بد می شود، امروز یک طلبه شهید شد اما هیچ رئیس جمهور و مرجع تقلیدی و سلبریتی برایش صحبتی نکرد اما یک طلبه ای پلاکاردی را بالا می آورد گرفتند و بگیر و ببند راه انداختند.
⚫️هروقت کسانی به اسم آزاد اندیشی آمدند مرز حلال و حرام را جا به جا کنند بدان دارند گولت می زنند و آن وقت کسی که ما را نهی از منکر هم کند مثل حسین(علیه السلام) او را می کشیم.
⚫️ترویج بی بند و باری به اسم لذت کاری بود که بنی امیه می کرد و می دانست اهل بیت(علیهم السلام ) جلوی آن را می گرفت و می گفتند ببینید این ها چقدر خشک مذهبی اند. وقتی جامعه ذائقه اش عوض شود از مبانی اش دست برمیدارد و نظامش را تغییر می دهد.
✋آمریکا با تغییر ذائقه ی جوانان شوروی را زمین زد.
⚫️چرا امام حسین(علیه السلام) ابوالفضل(علیهه السلام) را تا آخرین لحظات نگه می دارد؟ چرا ایشان انقدر عظمت پیدا کرده است؟ امام سجاد(علیه السلام) می فرماید زیرا ایشان بسیار بصیرت شان عمیق بود. امروز انقلاب، ابوالفضل العباس(علیه السلام ) می خواهد که بصیرت و ایمانش گل می کند.
@mahdavi_arfae
🏴علقمه موج شد، عكسِ قمرش ریخت به هم
دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم
كِتف ها را كه تكان داد، حسین افتاد و
دست بگذاشت به رویِ كمرش، ریخت به هم
@mahdavi_arfae
#عبرت
#درس
پای برکه ای کوچک، آتش بلندی برپا بود و عبدالله بن عمير و ام وهب پای سفرهای مختصر شام می خورند. عبدالله ناگهان صدای سم اسبی به گوشش رسید، سواری نزدیک شد و گفت:
سلام برادر، من مسافری هستم از راهی دور؛ می خواهم به کوفه بروم، از راه آمده مطمئن نیستم. یکباره اسبش که پیدا بود راه درازی را یک نفس آمده بود نقش زمین شد و سوار را بر زمین زد. سوار که دست کمی از اسب نداشت، پایش زیر اسب ماند و فریاد کشید و از حال رفت. عبدالله زیر بغل مرد را گرفت، کمی بعد به حال آمد و وقتی خود را پیدا کرد، سراسیمه به سینه اش دست کشید و از وجود چیزی در زیر لباسش مطمئن شد. مرد دوباره از حال رفت. ام وهب گفت:
پیداست چیز گرانبهایی با خود دارد.
عبدالله در حالی که به مرد مینگریست و می اندیشید، کم کم به خواب فرو رفت و دوباره رویایی را دید که پیش تر دیده بود. همان غبار و دود و آتش و برق تیز شمشیرها و نیزه هایی که بالا و پایین می رفتند و خون آلود می شدند. خیمه هایی که در آتش میسوختند، اسبانی که بر جنازههای بیسر می تاختند، سرهایی که بدون بدن افتاده بودند، کودکانی که از شلاق ها می گریختند،
یکباره عبدالله وحشت زده چشم باز کرد. ام وهب گفت:
این مرد تنهاست! تاکنون ندیده ام از مردی تنها و خسته این گونه بترسی
عبدالله گفت:
ترس!؟ نه! من از او نمی ترسم. اما حضور او مرا از چیزی می ترساند. دوباره همان کابوس، خدایا این چه دلشورهای است که سینه ام را میدرد
عبدالله به مرد گفت: از کوفه چه میخواهی؟
من همان میخواهم که همهی اهل کوفه میخواهند
عبدالله گفت: پس تو هم خبر حملهی مسلم و یارانش را به قصر ابن زیاد شنیده ای!
مرد جا خورد
مسلم دست به تیغ برده؟! چرا منتظر ورود امام نشد؟! ام وهب گفت: ابنزیاد هانی را کشت و راهی جز جنگ برای کوفیان نماند
عبدالله حالا كاملا دریافته بود که مرد غریبه، مسافری عادی نیست. پرسید:
تو که هستی مرد؟! مرد ملتمس رو به عبدالله برگشت. گفت: اسبت را به من بفروش هر بهایی بخواهی میدهم.
مرد گفت: شما در این بیابان چه می کنید؟
عبدالله گفت: «ما به فارس بازمی گردیم، تا شاهد جنگ میان مسلمانان نباشیم.»
مرد گفت:
شما از چه می گریزید؟! اگر همهی ما کشته شویم، بهتر از آن است که مردی چون یزید را بر جایگاه رسول خدا ببینیم.»
عبدالله مبهوت ماند وگفت:
من اسبم را به تو می دهم فقط به شرطی که بگویی تو کیستی؟!»
من بندهای از بندگان خدا هستم که به یگانگی او و رسالت محمد شهادت داده ام و اکنون حسین را امام و مولای خویش قرار دادم تا یقین کنم که آن چه می گویم و آن چه می کنم، جز سنت رسول خدا نیست، حتی اگر به بهای جانم باشد.»
عبدالله بر سر مرد فریاد کشید:
مسلمانی ات را به رخ من مکش! که من با مشرکان بسیاری جهاد کردم؛ و جز برای خدا و رسولش شمشیر از نیام بیرون نکشیدم.
مرد خونسرد گفت: لعنت خدا بر آنان که ایمان شما را بازیچه ی دنیای خویش کردند؛ و وای بر شما که نمی دانید بدون امام، جز طعمهای آماده در دست اراذلی چون یزید و ابن زیاد هیچ نیستید؛ حتی اگر برای رضای خدا با مشرکان جهاد کنید. آیا بهتر و عزیزتر از قرآن و حسين، یادگاری از پیامبر بر روی زمین باقی مانده است؟
عبدالله به سوی او رفت. گفت: من هم پسر فاطمه را شایسته تر از همه برای خلافت مسلمانان می دانم، اما در حیرتم که حسین چگونه به مردمی تکیه کرده که پیش از این، پدرش و برادرش، آنها را آزموده اند و اکنون نیز با فریب ابن زیاد به پسر عقیل پشت کردند و هانی را تنها گذاشتند.
مرد آرام گفت: آیا حسین اینها را نمی داند؟!
اگر می داند، پس چرا به کوفه می آید؟
مرد گفت: او حجت خدا بر کوفیان است که او را فراخواندند تا هدایت شان کند.
عبدالله گفت: «چرا در مکه نماند، آنها نیاز به هدایت ندارند؟»
مرد گفت: «آنها که برای حج در مکه گرد آمده اند، هدایت شان را در پیروی از یزید می دانند و یزید کسانی را به مکه فرستاد تا امام را پنهانی بکشند، همان طور که برادرش را کشتند. و اگر امام را در خلوت می کشتند، چه کسی می فهمید، امام چرا با یزید بیعت نکرد؟
🔴⚫️خواست برود رو به عبدالله برگشت و گفت:
و اما من! هرگز برای امام خویش تکلیف معین نمی کنم، که تکلیف خود را از حسین می پرسم. ومن حسین را نه فقط برای #خلافت، که برای #هدایت می خواهم. و من حسین را برای #دنیای_خویش نمیخواهم، که #دنیای_خود را برای #حسین می خواهم. آیا بعد از حسین کسی را می شناسی که من جانم را فدایش کنم؟
و رفت. عبدالله برگشت و اسب خویش را آورد و مرد را صدا زد:
صبر کن، تنها هرگز به کوفه نمی رسی! مرد ایستاد و افسار اسب را گرفت و گفت: بهای اسب چقدر است؟ دانستن نام تو! مرد سوار بر اسب شد: من #قيسبنمسهرصیداوی هستم، فرستاده ی حسین بن علی!
و تاخت. عبدالله مانند کسی که گویی سالها در گمراهی بوده و تازه راه هدایت را یافته بود، به زانو نشست و سرش را میان دستها گرفت.
📝 کتاب نامیرا
@mahdavi_arfae