─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه147
#بند_سوم:
«... و سلامت آنانکه میدانند قدرت خدا چه اندازه می باشد در این است که برابر فرمانش تسلیم باشند...»
#سؤال6⃣: آیا منظور، سلامت دین است؟
#جواب:
👌بله منظور سلامت معنوی و سعادت انسانهاست .
#بند_سوم:
«...بدانید که هیچگاه حق را نخواهید شناخت جز آنکه ترک کننده آن را بشناسید . هرگز به پیمان خدا وفادار نخواهید بود ، مگر آنکه پیمان شکنان را بشناسید ، و هرگز به قرآن چنگ نمی زنید ، مگر آنکه رها کننده آنرا شناسایی کنید...»
#سؤال7⃣: چطور میتوان بدون شناخت حق ، ترک کننده آن را شناخت ؟
#سؤال8⃣: آیا چنین شناختی، بالاترین وبهترین مرتبه ی شناخت حق است؟ یا شناخت مقدماتی و ابتدایست؟
#سؤال9⃣:چطور با شناخت پیمان شکنان میتوان به پیمانها وفادار ماند ؟
#سؤال0⃣1⃣: و چطور میتوان رهاکننده قرآن را شناخت و با شناخت آن به قرآن چنگ زد ؟
#سؤال1⃣1⃣: آیا موارد گفته شده، یک تربیت سلبی نیست؟ ابتدا با پیمان شکنان و رها کنندگان قرآن و ترک کنندگان حق آشنا بشویم و سپس بگوییم اینگونه نباشید؟
#سؤال2⃣1⃣:باتوجه به اینکه در اصول تربیت ، استفاده از شیوه های ایجابی ترجیح دارد بر سلبی...
و بالاتر اینکه حضرت میفرمایند هیچگاه حق ، وفاداران به پیمان قرآن و متمسکان به آن را نمیشناسید جز با شناخت این گروهها...لطفاً توضیح بفرمایید.
#جواب :
✍ اگر در ادامه خطبه دقت بفرمایید حضرت راه دوم شناخت حق را تمسک به اهل بیت پیامبر معرفی فرموده اند.
‼️ اما شناخت اهل باطل در واقع یکى از از طرق شناخت حق و باطل است و مشمول قاعده معروف «تُعْرَفُ الاَْشْیَاءُ بِاضْدَادِها؛ هر چیزى را با ضد آن مى توان شناخت»،
مى باشد.
⏪تا انسان بیمار نباشد، معنى سلامتى را نمى فهمد و تا تاریکى را نبیند مفهوم روشنایى را تشخیص نمى دهد.
👈امام (علیه السلام) در این بخش از خطبه چنانکه در بالا آمد راهیابى به سوى حق را شناخت تارکان و مخالفان حق شمرده است و به سه #گروه اشاره فرموده است :👇👇
⏪گروهى که حق را ترک کرده اند.
⏪و گروهى که پیمان قرآن را شکسته اند.
⏪و گروهى که آن را پشت سرافکنده اند.
🖇 تفاوت این سه گروه روشن است:
✅ بعضى حق را رها مى کنند بى آن که آن را تحقیر کنند .
✅بعضى علاوه بر آن به تحقیر حق مى پردازند .
✅و بعضى دیگر پیمانهاى الهى را مى شکنند.
🔻 که ظاهراً اشاره به آیه شریفه قرآن است که مى فرماید : « اَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِّیِثَاقُ الْکِتَابِ أَنْ لاَ یَقُولُوا عَلَى اللهِ إِلاَّ الحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِیهِ
آیا پیمان کتاب خدا از آنها گرفته نشده بود که بر خدا دروغ نبندند و جز حق نگویند و آنان بارها آن را خوانده بودند»
⛔️گرچه این آیه به ظاهر در مورد «بنى اسرائیل» است ولى درباره دیگران نیز مى تواند صادق باشد.
👌آرى با شناخت این تارکان حق، و ناقضان پیمانهاى الهى، و تحقیرکنندگان کتاب خدا و شناخت اصولى که بر زندگى آنها حاکم است و مخالفت با آن، مى توان راه حق را پیدا کرد.
💯در واقع امیرالمؤمنین علیه السلام در این تبیین ، رعایت درجه فهم و بصیرت افراد را می کنند .
‼️درست است که راه ایجابی بهترین راه و روشنترین و منطقی ترین راه است ، اما اکثر انسانها چون در صحنه واقعیت و در عینیت می خواهند با حقایق و باطل و حق مواجه شوند بیشتر با دیدن وجه سلبی است که به آن وجه اصلی می رسند .
💢ما تا بیمار نشویم قدر سلامتی را نمیدانیم ، تا کسی از عزیزانمان نمیرد به یاد نعمت حیات نمی افتیم . تا آبرومان در خطر نمی افتد نسبت به شخصیت و آبرو و عزتمان جدی نمی شویم .
⬅️ بنابراین اکثر انسانها در واقع از وجه سلبی بیشتر متوجه نعمتها و ارزشها می شوند .
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه147
#بند_چهارم:
«...پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنید که اهل بیت پیامبر، رمز حیات دانش و راز مرگ جهل و نادانی هستند...»
#سؤال3⃣1⃣: درمورد این جمله توضیح بیشتری بفرمایید.
#جواب:
✍ در این جمله هاى کوتاه و پر معنا، امام (علیه السلام) ائمه اهل بیت (علیهم السلام) را به اوصافى معرفى مى کند .
✅نخست این که : آنها مایه حیات علم و مرگ جهل اند .
⏪زیرا علوم الهى و سنّت پیامبر (صلى الله علیه وآله) نزد آنهاست هر جا باشند نور افشانى مى کنند و پرده هاى ظلمانى جهل را مى درند.
✅ دیگر این که : حکم آنها (خواه حکم به معنى داورى باشد و یا حکم به معنى هرگونه دستور و بیان راه حلها) حکایت از علمشان مى کند.
👈و سکوت پرمعنایشان حکایت از منطق و مقصود آنها مى نماید. (زیرا در بسیارى از موارد، سکوت گویاتر از سخن است)
↩️و ظاهر آنها آن قدر آراسته و پاک و خالصانه و مخلصانه است که از درون پاک و خالصشان خبر مى دهد.
✅از ویژگیهاى دیگر آنها این است که هرگز عملشان بر خلاف دین نیست و در تفسیر حقیقت دین، با هم اختلافى ندارند.
💯چرا که علوم همه آنها از منبع واحدى سرچشمه مى گیرد.
👌به همین دلیل حقیقت و روح دین و قرآن، در میان آنهاست و همه چیز را از قرآن مى فهمند.
📣و همان گونه که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در حدیث ثقلین فرمود : هیچ گاه جدایى میان آنها و قرآن نمى افتد و تمسّک به این دو مسلمین را از گمراهى و ضلالت مى رهاند.
‼️با توجه به اینکه الحمدلله رب العالمین به مرور سؤالات خواهران خیلی دقیقتر و عمیقتر میشود ، بنظرم میرسد اجازه دهید در همین سؤال کمی عمق بیشتری پیدا کنیم .
⁉️پرسش این است که مگر میشود با شناخت باطل حق را شناخت؟
⁉️مخصوصاً با شناخت اهل باطل در حالیکه در جای دیگری حضرت به حارث همدان می گوید حق را با اشخاص نمی شود شناخت ، باید شاخص ها را پیدا کرد .
🔖اگر اجازه دهید من متنی را از حضرت آیة الله مکارم در این موضوع برایتان بگذارم ؛ چون جنس مطلب جنس تفسیر و تدبر درنهج البلاغه از نهج البلاغه است ، به کار ما می آید :
👇👇👇
✍ گاه تصور مى شود که این خطبه، با آنچه در عبارت دیگرى از امام (علیه السلام) آمده است که به «حارث همدانى» فرمود : «إنَّ دِیْنَ اللهِ لاَ یُعْرَفُ بِالرِّجَالِ بَلْ بِآیَةِ الْحَقِّ فَاعْرِفْ الْحَقَّ تَعْرِفْ اَهْلَه.»
⬅️دین خدا را به وسیله اشخاص نمى توان شناخت بلکه به نشانه هاى روشن حق باید شناخت بنابراین حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى»
↩️ولى این هر دو صحیح است اما هر کدام در جایى، در آن جا که حق به روشنى شناخته مى شود شخصیت افراد را با معیار آن باید شناخت
🔴آنها که با حق هماهنگ ترند درستکار، و آنها که ناهماهنگ ترند بدکارانند.
📌در این جا اشخاص را با معیار حق مى شناسیم و آن جا که افراد به خوبى شناخته شده اند و طریق حق مخفى و ناشناخته است باید حق و باطل را به وسیله آنها از هم تشخیص دهیم.
🔎 مثلاً هنگامى که عمّار یاسر و ابوجهل را در مقابل هم مى بینیم به خوبى مى دانیم روش عمّار روش حق است و روش هاى ابو جهل ها روش هاى باطلى است.
🔗گاه، هم شناختن اشخاص مشکل مى شود و هم شناختن حق، در این جا به دوستان و هواداران آن افراد نگاه مى کنیم اگر فرضاً در شخصیت معاویه شک کردیم و دیدیم اطرافیان او جمعى منافق، دنیاپرستانى همچون عمروعاص و مطرودان عصر پیامبر (صلى الله علیه وآله) و بازماندگان دوران جاهلیت اند به خوبى مى توان او را شناخت.
⬅️کوتاه سخن این که شناخت حق و باطل طرق مختلفى دارد که در هر مورد باید از طریق مناسب آن استفاده کرد.
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه147
#سؤال4⃣1⃣: در ارتباط با شناخت حق است آیا در زمان حضرت علی علیه السلام جبهه حق وباطل شناختشون راحت تر نبوده است ؟
#سؤال5⃣1⃣: در وضعییت کنونی میبینیم افرادی را که بر حق هستند اما گاها اطرافیانشون منافق هستند وحتی خود آن افراد هم اطلاعی از نفاق اطرافیانشان ندارند اینجا برای شناخت حق از باطل چه باید کرد ؟
#جواب:
‼️شناخت حق از باطل همانطور که در این خطبه ها هم خواندیم ، مسئله پیچیده ای نیست ، بشرطی که انسان قلب و ذهن خودش را از وابستگی و شیفتگی به اشخاص رها کند.
👈و ابتدا شاخصهای حق و شاخصهای باطل را بشناسد.
⏪وقتی شاخصها و ویژگی های حق و باطل را درست شناخت ، آن موقع در هر زمان و موقعیتی می تواند آن شاخصها را برافراد، برجناحها، بر احزاب، بر گروهها، برشعارها تطبیق دهد و براحتی تشخیص دهد که چه کسی حق و چه کسی باطل است .
👌و حتی تشخیص ریزتر و دقیقتر بدهد که چه کسی الان حقی است که دارد منحرف به باطل می شود و آنموقع موضعش روشن می شود .
‼️در این صورت حال دیگر اطرافیان طرف چه ویژگی هایی دارند ؛خودش حق است ، اطرافیانش منافق هستند این دیگر برای مؤمن بصیر هیچ فرقی نمی کند .
⁉️چون ممکن است کسی پسر نوح باشد و کافر باشد . ممکن است کسی همسر پیامبر باشد و از خط خارج شود .
💯برای انسانی که بصیرت پیدا کرده بعد سراغ افراد رفته جبهه حق و باطل کاملا از هم متمایز هستند .
#بند_چهارم:
«...آنانکه حکمتشان شمارا از دانش آنان و سکوتشان از منطق آنان و ظاهرشان از باطنشان اطلاع میدهد...»
#سؤال6⃣1⃣: با توجه به اینکه میدانیم منطق، از ریشه نطق، یعنی سخن گفتن می آید پس منطق را از کلام در می یابیم. پس چرا حضرت سکوت را گواه منطق اهل بیت مطهر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بیان می کنند؟
#جواب:
✍ منطق در این عبارت به معنای نطق نیست .
📌منطق یعنی چهارچوب فکری ، که از #نطاق می آید که به معنای چهار چوب و نگهدارنده در می باشد .
↔️و در بواسطه تکیه به آن چهارچوب است که حرکت می کند و باز و بسته می شود و نمی افتد .
📣حضرت می خواهند بگویند شما اگر اهل بیتتان را خوب بشناسید آن موقع می بینید که حتی سکوتشان هم حکایت از چهار چوب فکری و چهارچوب زندگی شان میکند .
💯 یعنی آنجایی که حتی سکوت می کنند و چیزی نمی گویند می شود حق را پیدا کرد ، چه رسد به وقتی که سخن بگویند و تشخیص بدهند عملی انجام بدهند .
↔️اهل بیت علیهم السلام درباره چیزی سکوت می کنند که ممکن است دیگران آنجا صحبت کنند یا عمل و اقدامی انجام دهند ، ما با سکوت اهل بیت متوجه می شویم .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣( عمر با امیرالمومنین علیه السلام مشورت کرد.که آیا در جنگ ایران شرکت کند؟ حضرت پاسخ داد.)
1⃣ علل پيروزی اسلام و مسلمين
♦️پيروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود، اسلام دين خداست که آن را پيروز ساخت، و سپاه اوست که آن را آماده و ياری فرمود، و رسيد تا آنجا که بايد برسد، در هر جا که لازم بود طلوع کرد، و ما بر وعده پرودگار خود اميداوريم که او به وعده خود وفا می کند، و سپاه خود را ياری خواهد کرد. جايگاه رهبر چونان ريسمانی محکم است که مُهره ها را متّحد ساخته به هم پيوند می دهد. اگر اين رشته از هم بُگسلد، مهره ها پراکنده و هر کدام به سويی خواهند افتاد، و سپس هرگز جمع آوری نخواهند شد. عَرَب، امروز، گرچه از نظر تعداد اندک، امّا با نعمت اسلام فراوانند، و با اتّحاد و هماهنگی عزيز و قدرتمندند. چونان محور آسياب، جامعه را به گردش درآور، و با کمک مردم، جنگ را اداره کن، زيرا اگر تو از اين سرزمين بيرون شوی، مخالفان عرب از هر سو تو را رها کرده و پيمان می شکنند، چنان که حفظ مرزهای داخل که پشت سر می گذاری، مهم تر از آن باشد که در پيش روی خواهی داشت.
2⃣ واقع بينی در مشاوره نظامی
♦️همانا، عَجَم اگر تو را در نبرد بنگرند، گويند اين ريشه عرب است، اگر آن را بريديد آسوده می گرديد، و همين فکر سبب فشار و تهاجماتِ پياپی آنان می شود و طمع ايشان در تو بيشتر گردد. اينکه گفتی، آنان به راه افتاده اند تا با مسلمانان پيکار کنند، ناخشنودی خدا از تو بيشتر، و خدا در دگرگون ساختن آنچه که دوست ندارند، تواناتر است. امّا آنچه از فراوانی دشمن گفتی، ما در جنگ های گذشته با فراوانی سرباز نمی جنگيديم، بلکه با ياری و کمک خدا مبارزه می کرديم.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه146
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜
#خطبه146
#بند_اول: «...اسلام...درهرجا که لازم بود طلوع کرد»
#سؤال1⃣: یعنی جاهایی هست که لازم نبوده اسلام طلوع کند؟! چرا؟
#جواب:
✍ امام علی (علیه السلام) در آغاز براى اینکه مسلمانان به خاطر فزونى لشکر دشمن در این نبرد بزرگ مرعوب نشوند، به خصوص این که از تواریخ چنین برمى آید که «عثمان» در برابر مشورت خلیفه دوّم سخنى گفت که نشان مقبولیّت داشت؛ پس جمله مدنظر شما اساساً در وادی دیگری بیان شده است.
⬅️یعنی همانطور که پیش از این اسلام مورد نصرت الهی واقع شد و طلوع کرد از این به بعد هم هرجای دنیا که لازم باشد طلوع می کند.
#بند_دوم : «اینکه گفتی آنان به راه افتاده اند تا با مسلمانان پیکارکنند، ناخشنودیِ خدا از تو بیشتر و خدا در دگرگونی آنچه دوست ندارند توانا تراست»
#سؤال2⃣: چه ارتباطی به ناخشنودی خدا داشت؟این جمله را لطفاً توضیح دهید.
#جواب :
👌منظور امیرالمؤمنین علیه السلام این است که خلیفه میگفت دلیل اینکه خودم باید به عنوان فرمانده جنگ بروم این است که عجم لشگر کشی کرده اند و می خواهند تهاجم کنند به مسلمانان و این حتماً کار خطرناک و سنگینی است من خودم باید بروم .
⬅️حضرت می فرمایند اگر تو از این لشگرکشی عجم ناخشنودی ، خدا از تو ناخشنودتر است ، پس غضب خدا بر آنها بیشتر و سنگین تر از غضب تو است .
↩️پس نگران این چیزها نباش و اینها را بهانه مکن برای اینکه خودت در جنگ حضور داشته باشی .
‼️و خدا در دگرگون ساختن آنچه دوست ندارند تواناتر است . یعنی خدا وقتی اراده کند کاری را انجام بدهد از تو قوی تر است .
❌تو اصلاً قدرتی نداری که بگوییم خدا از تو قوی تر است .
📜کمی مسئله را عبارت مرحوم دشتی مبهم کرده وگرنه اگر عبارت عربی را کمی با دقت بخوانیم خیلی روشن می شود .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
1⃣دنياشناسی
♦️ای مردم! شما در اين دنيا هدف تيرهای مرگ هستيد، که در هر جرعه ای، اندوهی گلوگير، و در هر لقمه ای استخوان شکسته ای قرار دارد؛ در دنيا به نعمتی نمی رسيد جز با از دست دادن نعمتی ديگر، و روزی از عمرِ سال خورده ای نمی گذرد، مگر به ويرانی يک روز از مهلتی که دارد، و بر خوردنی او چيزی افزوده نمی شود، مگر به نابود شدن روزی تعيين شده، و اثری از او زنده نمی شود، مگر به نابودی اثر ديگر، و چيزی برای او تازه و نو نمی شود مگر به کهنه شدن چيز ديگر، و چيز جديدی از او نمی رويد، مگر به درو شدن چيزی ديگر. ريشه هايی رفتند که ما شاخه های آن می باشيم، چگونه شاخه ها بدون ريشه ها برقرار می مانند؟.
2⃣ نكوهش از بدعتها
♦️هيچ بدعتی در دين ايجاد نمی شود، مگر آن که سنّتی ترک گردد؛ پس، از بدعت ها بپرهيزيد، و با راه راست و جادّه آشکار حق باشيد، نيکوترين کارها سُنّتی است که ساليانی بر آن گذشته و درستی آن ثابت شده باشد، و بدترين کارها آنچه که تازه پيدا شده و آينده آن روشن نيست.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه145
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛
#خطبه145
#بند_اول: «...ریشه هایی رفتند که ما شاخه های آن می باشیم...»
#سؤال1⃣: چگونه شاخه ها بدون ریشه ها برقرار می مانند ؟
#سؤال2⃣:منظور حضرت چیست؟
#جواب :
✍ باید عبارت حضرت را دقیق و کامل بخوانیم.
‼️خود حضرت در ادامه می فرمایند مگر می شود که شاخه ها بدون ریشه بمانند.
👌مقصود این است که ما نسبت به آباء و نیاکانمان مثل شاخه نسبت به ریشه ایم چون ما از انها بوجود آمدیم.
⬅️حالا وقتی می بینیم که ریشه های ما به حکم و سنت مرگ و فنا محکوم بوده اند مگر میشود ما که محصول و شاخه های آنان هستیم محکوم به مرگ و فنا نباشیم؟
#بند_دوم: «وبدترین کارها آنچه که تازه پیدا شده و آینده آن روشن نیست»
#سؤال3⃣: پس هرکاری چه خوب چه بد باید سالیانی بر آن بگذرد تا آینده ی درست یا غلطش معلوم شود. پس چرا حضرت در بخش دوم چنین کارها را به بدترین تعبیرکرده اند ؟
#سؤال4⃣: اگر هرچیز جز سنت، بدعت است پس چرا همان سنت هم نیازمند گذر زمان است تا خوبی آن اثبات شود؟ (حضرت فرمودند: بهترین کارها سنتی است که سالیانی گذشته و درستی آن ثابت گردد)
#سؤال5⃣: گاهی اوقات اموری هست که سنت نیست مثل دخیل بستن به دست، اما بعد از گذشت مدت زمانی افراد میگویند از آن حاجت گرفتیم و به ما اثبات شده که صحیح است...
این مطلب چگونه با جمله ی خطبه در مورد نیازمندی به زمان برای اثبات درشتی یک امر، قابل جمع است. درستی از دید چه کسی منظور است؟ مردم؟
#جواب :
✍ اولاً: سنت اساساً به رفتاری گفته می شود که مطابق با عقل و شرع باشد و مدت زمان زیادی توسط خوبان انجام و تکرار شود تا بصورت رفتار حسنه ثابت دربیاید .
↩️پس در سنت شدن یک رفتار گذشت و طول زمان شرط است وگرنه به کار خوبی که همین الان از کسی برای اولین بار سر بزند سنت نمی گویند.
✅بدعت هم عبارت است از: عملی که در دین و مربوط و متناسب با دین نیست ولی آن را به دین نسبت بدهند .
🖇نوآوریها اگر از طریق دقت و تحقیق بیشتر در ادلّه احکام شرع باشد و حقایق تازه اى به کمک کتاب و سنّت و دلیل قاطع عقل کشف شود، نه تنها بدعت نیست بلکه سبب شکوفایى و بالندگى آیین خداست.
📌 و به تعبیر دیگر : کشف، چیز تازه اى است و إلاَّ مکشوف، در آیین خدا از قبل بوده است.
👌ولى اگر ذوق و سلیقه هاى شخصى و استحسانات ظنّى پایه و اساس نوآوریهاى دینى باشد، جز گمراهى و ضلالت و مسخ شدن چهره دین نتیجه اى نخواهد داشت.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
1⃣ فلسفه بعثت پيامبران
♦️خداوند پيامبرانش را برانگيخت و وحی را به آنان اختصاص داد، و پيامبران را حُجّت خود بر بندگان قرار داد، تا استدلالی يا جای عذری برای کسی باقی نماند، پس پيامبران انسان ها را، با زبان راستگويی به راه حق فراخواندند. آگاه باشيد! که خداوند از درون بندگان پرده برمی گيرد، نه آن که بر اسرار پوشيده آنان آگاه نيست، و بر آنچه در سينه ها نهفته دارند بی خبر است، بلکه خواست آنان را آزمايش کند، تا کدام يک، اعمال نيکو انجام می دهد و پاداش، برابر نيکوکاری و کيفرِ مکافات در خور بدی ها باشد.
2⃣ويژگيهای امامان دوازده گانه
♦️کجا هستند کسانی که پنداشتند، دانايانِ علمِ قرآن، آنان می باشند نه ما؟ که اين ادّعا را بر اساس دروغ و ستمکاری بر ضدّ ما روا داشتند. خدا ما (اهل بيت پيامبر) را بالا آورد و آنان را پست و خوار کرد، به ما عطا فرمود و آنها را محروم ساخت، ما را در حريم نعمت های خويش داخل و آنان را خارج کرد، که راه هدايت را با راهنمايی ما می پويند، و روشنی دل های کور را از ما می جويند. همانا امامان (دوازده گانه) همه از قريش بوده که درخت آن را در خاندان بنی هاشم کاشته اند. مقام ولايت و امامت در خور ديگران نيست، و ديگر مدّعيانِ زمامداری، شايستگی آن را ندارند.
3⃣ شناساندن گمراهان و خبر از ستمكاری عبدالملك مروان
♦️گمراهان، دنيای زودگذر را برگزيدند، و آخرتِ جاويدان را رها کردند. چشمه زلال را گذاشتند و از آب تيره و ناگوار نوشيدند. گويا فاسقِ آنها (عبدالملک مروان) را می نگرم که با منکر و زشتی ها يار است و با آن اُنس گرفته و همنشين می گردد، تا آن که موی سرش در گناهان سفيد گشته و خُلق و خوی او رنگ گناه و منکر گيرد. در چنين حالی، کف بر لب به مردم يورش آورد، چونان موج خروشانی که از غرق کردن هر چيزی بی پروا باشد، يا شعله ای که تر و خشک را بسوزاند و همه چيز را خاکستر گرداند!.
4⃣ اندرزهای جاودانه
♦کجايند عقل های روشنی خواه از چراغ هدايت!؟ و کجايند چشم های دوخته شده بر نشانه های پرهيزگاری!؟ کجايند دل های به خدا پيشکش شده و در اطاعت خدا پيمان بسته!؟ افسوس که دنياپرستان بر متاع پست دنيا هجوم آوردند، و برای به دست آوردن حرام يورش آورده يکديگر را پس زدند. نشانه بهشت و جهنّم برای آنان برافراشته، امّا از بهشت روی گردان و با کردارِ زشتِ خود به طرف آتش روی آوردند، پروردگارشان آنان را فراخواند، امّا پشت کرده، فرار کردند، و شيطان آنان را دعوت کرد، پذيرفته، به سوی او شتابان حرکت کردند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه144
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
#خطبه144
#بند_سوم:
«گویا فاسق آنها(عبدالملک مروان) را میبینم .... کف بر لب به مردم یورش آورذ چونان موج خروشانی ک از غرق کردم هرچیزی بیپروا باشد»
#سؤال1⃣ :آیا صرفاً فقط یک تشبیه است؟
#جواب:
👆اینها صرفاً یک تشبیه نیست.
‼️بلکه #پیشگویی است.
⏪یعنی هر جا امیرالمؤمنین علیه السلام از آینده می فرمایند ، دقیقاً آنچه را توصیف می کنند که می بینند .
↩️حتی وقتی از قیافه ظاهری بعضی از حاکمان پست و جلاد آینده مثل حجاج ابن یوسف و ... بیاناتی دارند اینها دقیقاً توصیف واقعیت است نه فقط یک تشبیه.
#بند_چهارم:
«کجایند دلهای به خدا پیشکش شده و در اطاعت خدا پیمان بسته؟»
#سؤال2⃣: در مورد دلهای به خدا پیشکش شده بیشتر توضیح بفرمایید.
#جواب:
✍ به #خطبه227 و #خطبه87 و #بند_اول و #بند_دوم #نامه69 مراجعه بفرمایید.
↔️برای آنکه همه از اثر روحانی این پاسخ های امیرالمؤمنین بهره ببریم بخشی را می نویسم:
📩در #نامه69 خطاب به حارث همدان مینویسند:
🗞"بدان برترين مؤمنان کسانى هستند که خود و خانواده و اموالشان را تقديم (به پروردگار و جلب رضاى او) مى کنند (آنها از همه در اين راه پيشگام ترند)
⬅️هرچه از کارهاى خير را از پيش بفرستى براى تو ذخيره خواهد شد و آنچه (از مال و ثروت) باقى بگذارى خيرش براى ديگران خواهد بود (و حسابش بر تو).
🚫 از همنشينى با کسى که فکرش ضعيف و عملش زشت است بپرهيز، زيرا معيار سنجش شخصيت هر کس، يارانش هستند.
🏙در شهرهاى بزرگ مسکن گزين، زيرا آنجا مرکز اجتماع مسلمانان است.
🎡و از اماکن غفلت زا و خشونت و جاهايى که ياران مطيع خدا در آن کم اند بپرهيز و فکرت را به چيزى مشغول دار که به تو مربوط است.
🌆از نشستن در دکه هاى بازارها اجتناب کن چون آنجا محل حضور شيطان و معرض فتنه هاست.
🤲بيشتر به افراد پايين تر از خود نگاه کن، زيرا اين کار درهاى شکر را بر روى تو مى گشايد."
#سؤال3⃣: با وجود تذکر جهت وحدت و یکسانی ملل و اقوام به جز مواردی مثل بنی اسرائیل چرا تأکید بر قریش و خاندان بنی هاشم شده است؟
#سؤال4⃣: آیا برای این است که اگر کسی ادعای امامت کرد، حقیقت آشکار باشد؟
#جواب:
👌بله ، دقیقاً همینطور است.
👈چون این خطبه ای که امیر المؤمنین علی علیه السلام بیان فرمودند؛ همانطور که از متن آنهم می توانید متوجه بشوید در واقع این بخش آن در برابر ادعاهایی است که بنی امیه دارند که معتقدند جانشینان پیامبران شدند ، حضرت میخواهند یادآوری کنند که خداوند به حکمت خودش نبوت و بعد امامت را فقط در قریش و آنهم در تیره ی بنی هاشم قرار داده است .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣در طلب باران
1⃣نظام آفرينش برای انسان
♦️آگاه باشيد! زمينی که شما را بر پشت خود می برد، و آسمانی که بر شما سايه می گستراند، فرمانبردار پروردگارند، و برکت آن دو به شما، نه از روی دلسوزی يا برای نزديک شدن به شما، و نه به اميد خيری است که از شما دارند، بلکه آن دو، مأمور رساندن منافع شما بوده، اوامر خدا را اطاعت کردند، به آنها دستور داده شد که برای مصالح شما قيام کنند و چنين کردند.
2⃣ فلسفه آزمايشها
♦️خداوند بندگان خود را که گناهکارند، با کمبود ميوه ها، و جلوگيری از نزول برکات، و بستن دَرِ گنج های خيرات، آزمايش می کند، برای آن که توبه کننده ای بازگردد، و گناهکار، دل از معصيت بکند، و پندگيرنده، پند گيرد، و بازدارنده، راه نافرمانی را بر بندگان خدا ببندد. و همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسيله دائمی فروريختن روزی، و موجب رحمت آفريدگان قرار داد، و فرمود: «از پروردگار خود آمرزش بخواهيد، که آمرزنده است، برکات خود را از آسمان بر شما فرو می بارد، و با بخشش اموال فراوان و فرزندان، شما را ياری می دهد، و باغستان ها و نهرهای پرآب در اختيار شما می گذارد.» پس رحمت خدا بر آن کس که به استقبال توبه رود، و از گناهان خود پوزش طلبد، و پيش از آن که مرگِ او فرارسد، اصلاح گردد.
3⃣ نيايش طلب باران
♦️ بار خداوندا! ما از خانه ها، و زير چادرها پس از شنيدن ناله حيواناتِ تشنه و گريه دلخراش کودکان گرسنه، به سوی تو بيرون آمديم، و رحمت تو را مشتاق، و فضل و نعمت تو را اميدواريم، و از عذاب و انتقام تو ترسناکيم. بار خداوندا! بارانت را بر ما ببار، و ما را مأيوس برمگردان! و با خشکسالی و قحطی ما را نابود مفرما، و با اعمال زشتی که بی خردان ما انجام داده اند، ما را به عذاب خويش مبتلا مگردان. ای مهربانترين مهربان ها! بار خداوندا! به سوی تو آمديم از چيزهايی شکايت کنيم که بر تو پنهان نيست، و اين هنگامی است که سختی های طاقت فرسا ما را بيچاره کرده، و خشکسالی و قحطی ما را به ستوه آورده، و پيش آمدهای سخت ما را ناتوان ساخته، و فتنه های دشوار کارد به استخوان ما رسانده است. بار خداوندا! از تو می خواهيم ما را نااميد برمگردانی، و با اندوه و نگرانی به خانه هايمان باز نفرستی، و گناهانمان را به رخمان نکشی، و اعمال زشت ما را مقياس کيفر ما قرار ندهی. خداوندا! باران رحمت خود را بر ما ببار، و برکتِ خويش را بر ما بگستران، و روزی و رحمتت را به ما برسان، و ما را از بارانی سيراب فرما که سودمند و سيراب کننده و روياننده گياهان باشد، و آنچه خشک شده دوباره بروياند، و آنچه مرده است زنده گرداند. بارانی که بسيار پرمنفعت، روياننده گياهان فراوان، که تپّه ها و کوه ها را سيراب، و در درّه ها و رودخانه ها، چونان سيل جاری شود، درختان را پربرگ نمايد و نرخ گرانی را پايين آورد. «همانا تو بر هر چيز که خواهی توانايی.»
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه143
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈
#خطبه143
#بند_دوم:
«و بازدارنده ، راه نافرمانی را بر بندگان خدا ببندد»
#سؤال1⃣: مراد از بازدارنده، رسولان، اوصیای آنها و علمای ربانی هستند؟
#جواب:
✍ خیر! منظور گنهکاری است که اگر او را با سختیها تنبیه کنی از گناه دست بر می دارد.
✅#اِزدَجَرَ از ماده زَجر است یعنی دست برداشتن و نهی پدیری نسبت به کاری ناشایست.
🖇زجر که به باب افتعال برود میشود ازتَجَرَ و بعد ت تبدیل به دال میشود و ازدجر ساخته می شود.
↩️باب افتعال به معنای اثرپذیری است پس خدا زجر می دهد.
↔️یعنی کاری می کند که انسان خطاکار از گناه دوری کند و گنهکار اثر می پذیرد از زجر الهی و دست از گناه می کشد.
♻️بنظر می رسد که ترجمه آقای دشتی در این قسمت خیلی دقیق نیست.
💢چون این عبارت و سه عبارت قبلی همه یک ریتم دارند .
📣امیرالمؤمنین در این قسمت می فرمایند : خداوند چرا بندگان خود را در مقابل اعمال گناه آزمایش می کند ، با نقض ثمرات و بستن برکات و .... ؟
⏪برای اینکه ، آنکه اهل توبه است ، توبه کند و آنکه اهل معصیت بوده دل از معصیت بکند ، آنکه اهل پند گرفتن است پند بگیرد .
🔁در قسمت آخر هم میفرمایند: و یزدجر مزدجر ، یعنی آن کسی که اهل دست کشیدن از گناه هست، دست بکشد .
✅ازدجر از زجر است، در واقع استجر بوده که شده ازدجر یعنی کسیکه اگر امتحانش کنی ، اگر به اوسخت بگیری و تنبیهش کنی اهل ترک کردن و کنار گذاشتن گناه است .
⚠️با این آزمایشها و سختیهای الهی دست بردارد از گناهانش .
#بند_سوم:
«خداوندا...مارا از بارانی سیراب فرما...که در دره ها و رودخانه ها چونان سیل جاری شود...و نرخ گرانی را پایین آورد»
#سؤال2⃣: چرا برای ما برعکس است؟ اگر باران در رودخانه منجر به سیل شود میگوییم رودخانه طغیان کرده و به ما ضرر زده و بلای طبیعی است و...
و تا وقتی یک باران میبارد و هوا سردتر میشود همه چیز گران تر می شود؟
#جواب:
✍ از آنجا که دین ، کتاب تشریع است و طبیعت، کتاب تکوین در صورتی که این دو کتاب با هم هماهنگ باشند، برف و باد و باران و ... نه تنها ضرری به بشر نمی زند بلکه سراسر خیر و منفعت برای او خواهد بود.
↩️دین آمد تا انسان را با کتاب تکوین هماهنگ کند بگونه ای که زمین و آسمان و هرچه در آنهاست بصورت درست، تحت تسخیر بشر قرار بگیرد.
📖《 سخَّرَ لکُم ما فی السّمواتِ و ما فی الارض...》
🚫اما متأسفانه بشر با نپذیرفتن دستورات کتاب دین، هم خودش از مدار و مسیر درست خارج شد و هم طبیعت را از مدار صحیح اش خارج کرده است.
↩️لذا امروزه بشر متکبری که دستش را از دست انبیا بیرون کشیده است، عالم طبیعت را نابود کرده و با او به جنگ پرداخته است.
📛سوراخ شدن لایه اوزون، گرم شدن بیش از حد کره زمین، رانش زمین، زلزله ها و سیلها و... نشانه هایی از این دستکاری جاهلانه طبیعت است.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣 (بعضی از شارحان نوشته اند: این خطبه بخشی از خطبه۱۲۶ میباشد.)
🔹شناخت جايگاه بخشش و احسان
♦️برای کسی که نابجا به ناکسان نيکی کند، بهره ای جز ستايش فرومايگان، توصيف سرکشان و اشرار، و سخنان جاهلان بدگفتار ندارد، و اينها نيز تا هنگامی که به آنها بخشش می کند ادامه دارد. دست سخاوتمندی ندارد، آن کس که از بخشش در راه خدا بُخل می ورزد!. آن کس که خدا او را مالی بخشيد، پس بايد به خويشاوندان خود بخشش نمايد، و سفره مهمانی خوب بگستراند، و اسير آزاد کند، و رنج ديده را بنوازد، و مستمند را بهره مند کند، و قرض وامدار را بپردازد، و برای درک ثواب الهی، در برابر پرداخت حقوق ديگران، و مشکلاتی که در اين راه به او می رسد شکيبا باشد، زيرا به دست آوردن صفات ياد شده، موجب شرافت و بزرگی دنيا و درک فضايل سرای آخرت است ان شاء الله.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه142
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣