eitaa logo
❥♥مهدویت❥♥
370 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
166 فایل
#ڪلیپ_استورے_مذهبے #پست_ثامن #رمان_از_شهــــــدا #مطالب_پزشڪی #مسابقه😊 ڪپی آزاد به شرط صلوات برای سلامتی آقام امام زمان❤ @mahdavieat 🍃اللهـــــ💞ـــــم عجل لولیڪ الفرج🍃 ارتباط بامدیرکانال @Rostami987
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جـــــــــــــــــانم فدای رهبـــــــــــــــــرم❤️
💬 توییت داود منظور، دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) با انتشار تصویر بالا: 🔹فرصت سوزی بزرگ دیگر در وزارت نفت و دستگاه دیپلماسی 🔹امضاء توافق احداث خط لوله صادرات روسیه به پاکستان به طول ۱۱۰۰ کیلومتر ‌‌با ظرفیت سالانه۱۲/۳میلیارد متر مکعب 🔹بر بادرفتن خط لوله صادرات گاز ایران به پاکستان«خط لوله صلح»علیرغم احداث آن تا مرز پاکستان! 🔹چه کسی پاسخگو است؟! ═══.🍃🇮🇷🕊.════ 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | هشدار رئیسی به دزدها 👈هزینه سنگین دست اندازی به بیت المال را باید پرداخت کنید. ═══.🍃🇮🇷🕊.════ 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من دلم می‌خواهد خانه‌ای داشته باشم پُرِ دوست🌸 کنج هر دیوارش دوست‌هایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو … هر کسی می‌خواهد وارد خانه ی پر عشق و صفایم گردد🌸 یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند شرط وارد گشتن : شست و شوی دل‌هاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست🌸 بر درش برگ گلی می‌کوبم روی آن با قلم سبز بـهار می‌نویسم : ای یـار خانه‌ی ما اینجاست🌸 تا که سهراب نپرسد دیگر : خانه دوست کجاست؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام امروز اولین روز از زندگی نامه یک شهید براتون میزارم شهید ابراهیــــــــــــم هادی❤️
📚 کتاب سلام بر ابراهیم 📋قسمت اول ✍🏻# چرا ابراهیم هادی # تابستان سال 1386بود. در مسجد امين الدوله تهران مشغول نماز جماعت مغرب و عشاء بودم. حالت عجيبي داشتم. تمام نمازگزاران از علماء و بزرگان بودند و من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ايستاده بودم. بعد از نماز مغرب وقتي به اطراف خود نگاه كردم. با كمال تعجب ديدم اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته است ! درست مثل اينكه مسجد، جزيره اي در ميان دريا باشد! امام جماعت كه پيرمردي نوراني با عمامه اي سفيد بود از جا برخاست و رو به سمت جمعيت ايستاد و شروع به صحبت كرد. از شخصي كه در كنارم بود پرسيدم: امام جماعت را مي شناسي ؟ جواب داد :" آ شيخ محمد حسين زاهد ، استاد حاج آقا حق شناس و حاج آقا مجتهدي هستن ". و من كه قبلاً از عظمت روحي و بزرگواري شيخِ زاهد شنيده بودم با دقت تمام به سخنانش گوش مي كردم. ايشان ضمن بيان مطالبي در مورد عرفان و اخلاق فرمودند: "دوستان، رفقا، مردم ما را بزرگان عرفان و اخلاق مي دانند و... اما رفقاي عزيز، بزرگان اخلاق و عرفان عملي اينها هستند". و بعد تصوير بزرگي را در دست گرفت، از جاي خود نيم خيز شدم تا خوب بتوانم نگاه كنم. تصوير، چهره مردي با محاسن بلند را نشان مي داد كه بلوز قهوه اي بر تنش بود. خوب به عكس خيره شدم. كاملاً او را مي شناختم. من چهره او را بارها ديده بودم. شك نداشتم كه خودش است. ابراهيم، ابراهيم هادي. سخنانش براي من بسيار عجيب بود ، شيخ حسين زاهد استاد عرفان و اخلاق كه علماي بسياري در محضرش شاگردي كرده اند چنين سخني مي گويد !؟ در همين حال با خودم گفتم : شيخِ زاهدكه... !؟ او كه سالها قبل از دنيا رفته ! هيجان زده ازخواب پريدم. ساعت سه بامداد روز بيستم مرداد 86 مطابق با بيست و هفتم رجب و مبعث حضرت رسول اكرم(ص) بود. اين خواب روياي صادقه اي بود كه لرزه بر اندامم انداخت . كاغذي برداشتم و به سرعت آنچه را ديده وشنيده بودم نوشتم. ديگر خواب به چشمانم نمي آمد. در ذهن خاطراتي را كه از ابراهيم هادي شنيده بودم مرور كردم. * روز آخر ماه رمضان سال 73 همراه يكي از دوستان به مسجدالشهداء رفتم و با بچه هاي قديمي جنگ بخاطر شركت در مراسم فوت مادر شهيد ابراهيم هادي به منزل ايشان رفتيم. منزلشان پشت مسجد، داخل كوچه شهيد موافق بود. حاج حسين الله كرم در مورد شهيد هادي شروع به صحبت كرد و خاطرات عجيبي كه من تا آن زمان از هيچكس شبيه آن را نشنيده بودم از ايشان تعريف كرد. خاطراتش سالها ذهن مرا به خود مشغول كرده بود. باورم نمي شد، يك رزمنده اينقدر حماسه آفريده باشد و تا اين اندازه گمنام باشد. و عجيب ترآنكه خودش از خدا خواسته بود كه گمنام بماند و با گذشت سالها هنوز هم پيكرش پيدا نشده و مطلبي هم از او نقل نگرديده است. * هنوز تا اذان صبح فرصت باقي است و من، خواب از سرم پريده بود، خيلي دوست دارم بدانم چرا شيخ زاهد، ابراهيم را الگوي اخلاق عملي معرفي كرده است. فرداي آن روز به قبرستان ابن بابويه در جنوب تهران و بر سر مزار شيخ محمد حسين زاهد رفتم. با ديدن چهره او كاملاً بر صدق رويائي كه ديده بودم اطمينان پيدا كردم. ديگر شكي نداشتم كه عارفان را نه دركوهها و نه در پستوخانه هاي خانقاه بايد جست بلكه آنان در كنار ما و از ما هستند. همان روز به سراغ يكي از رفقاي شهيد هادي رفتم و آدرس و تلفن دوستان نزديك شهيد را از او گرفتم. تصميم خودم را گرفته بودم. بايد بهتر و كامل تر از قبل ابراهيم را بشناسم. شايد اين رسالتي است كه حضرت حق براي شناخته شدن بندگان مخلصش بر عهده ما نهاده است. پایان قسمت اول 💚 تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان صلوات💚
🍀💐🍀 🌸سه گام با امام علی (ع) 🌸گام اول: دنیا دو روز است... یک روز با تو و روز دیگر علیه تو روزی که با توست مغرور مشو و روزی که علیه توست ناامید مشو... زیرا هر دو پایان پذیرند ... 🌸گام دوم: بگذارید و بگذرید ...‌ ببینید و دل نبندید چشم بیاندازید و دل نبازید.... که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت... 🌸گام سوم: اشکهاخشک نمیشوندمگر بر اثر قساوت قلبها و قلبها سخت و قسی نمیگردند مگر به سبب زیادی گناهان 🌸 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت دوم و سوم زندگی نامه شهیـــــــــد ابراهیم هادی❤️
📚 کتاب سلام بر ابراهیم 📋قسمت دوم ✍🏻 زندگینامه ابراهيم در اول ارديبهشت سال 36در محله شهيد سعيدي حوالي ميدان خراسان ديده به هستي گشود. او چهارمين فرزند خانواده بشمار مي رفت با اينحال پدرش، مشهدي محمد حسين، به اوعلاقه خاصي داشت. او نيز منزلت پدر خويش را بدرستي شناخته بود. پدري كه با شغل بقالي توانسته بود فرزندانش را به بهترين نحو تربيت نمايد. ابراهيم نوجوان بودكه طعم تلخ يتيمي را چشيد و از آنجا بود كه همچون مردان بزرگ، زندگي را به پيش برد و دركنار تحصيل علم به كار مشغول شد. دوران دبستان را به مدرسه طالقاني رفت و دبيرستان را نيز در مدارس ابوريحان و كريم خان زند. و توانست به دريافت ديپلم ادبي نائل شود.از همان سالهاي پاياني دبيرستان مطالعات غير درسي را شروع كرد. حضور در هيئت جوانان وحدت اسلامي و همراهي و شاگردي استادي نظير علامه محمد تقي جعفري بسيار در رشد شخصيتي ابراهيم موثر بود. در دوران پيروزي انقلاب شجاعت هاي بسياري از خود نشان داد. او همزمان با تحصيل علم به كار در بازار تهران مشغول بود و پس از انقلاب در سازمان تربيت بدني و بعد از آن به آموزش و پرورش منتقل شد و همچون معلمي فداكار به تربيت فرزندان اين مرز و بوم مشغول شد. اهل ورزش بود. ورزش را با ورزش پهلوانان يعني ورزش باستاني شروع كرد. در كشتي و واليبال چيره دست بود و هرگز در هيچ ميداني پا پس نكشيد و مردانه مي ايستاد . اين مردانگي را مي توان در ارتفاعات سر به فلك كشيده بازي دراز وگيلان غرب تا دشت هاي سوزان جنوب مشاهده كرد . حماسه هاي او در اين مناطق هنوز در اذهان ياران قديمي جنگ تداعي مي كند . در والفجر مقدماتي پنج روز به همراه بچه هاي گردان هاي كميل و حنظله دركانالهاي فكه مقاومت كردند . ولي تسليم نشدند تا سرانجام در 22 بهمن سال 61 بعد از فرستادن بچه هاي باقي مانده به عقب ، تنهاي تنها با خدا همراه شد و ديگركسي او را نديد و همانطور كه هميشه از خدا مي خواست گمنام ماند و چه زيباست گمنامي كه صفت ياران خداست. پایان قسمت دوم ، 💚برای تعجیل در فرج مولا صاحب الزمان صلوات💚
📚 کتاب سلام بر ابراهیم 📋قسمت سوم ✍🏻# محبت پدر# رضا هادی # درخانه اي كوچك و مستاجري درحوالي ميدان خراسان تهران زندگي مي كرديم. اولين روزهاي ارديبهشت سال 36 بود. پدرمان چند روز است كه خيلي خوشحال به نظر مي رسد. او دائماً به شكرانه پسري كه خدا در اولين روز اين ماه به او عطا كرده از خدا تشكر مي كرد . هر چند حالا در خانه سه پسر ويك دختر هستيم ولي پدر، براي اين پسر تازه متولد شده خيلي ذوق مي كند. البته حق دارد، پسر خيلي با نمكي است. اسم بچه را هم انتخاب كرد " ابراهيم " پدرمان نام پيامبري را بر او نهاد كه مظهر صبر و قهرمان توكل و توحيد بود. و اين اسم واقعاً برازنده او بود. هر وقت فاميل ها مي آمدند و مي گفتند: " آخه حسين آقا، تو سه تا فرزند ديگه هم داري، چرا برا اين پسرت، اينقدر خوشحالي مي كني؟" با آرامش خاصي جواب مي داد: "اين پسر حالت عجيبي داره! من مطمئن هستم كه اين پسر من بنده خوب خدا ميشه، من يقين دارم كه ابراهيم، اسم من رو زنده مي كنه ". راست مي گفت. محبت پدرمان به ابراهيم، محبت عجيبي بود، هر چند بعد از او خدا يك پسر و يك دختر ديگر به خانواده ما عطا كرد اما از محبت پدرم به ابراهيم چيزي كم نشد. *** پيامبراعظم (س)مي فرمايد: فرزندانتان را در خوب شدنشان ياري كنيد، زيرا هر كه بخواهد مي تواند نافرماني را از فرزند خود بيرون كند. (نهج الفصاحه حديث370( بر اين اساس پدرمان در تربيت صحيح ابراهيم و ديگر بچه ها اصلاً كوتاهي نكرد. البته پدرمان بسيار انسان با تقوايي بود. اهل مسجد و هيئت بود و به رزق حلال بسيار اهميت مي داد. او خوب مي دانست پيامبر (ص) مي فرمايد: " عبادت ده جزء دارد كه نه جزء آن به دست آوردن روزي حلال است." براي همين وقتي عده اي از اراذل و اوباش در محله اميريه (شاپور) آن زمان، خيلي اذيتش كردند و نمي گذاشتند كاسبي حلالي داشته باشد. مجبور شد مغازه اي كه از ارث پدري به دست آورده بود را بفروشد و به كارخانه قند برود و آنجا مشغول كارگري شود و صبح تا شب مقابل كوره بايستد. ابراهيم بارها گفته بود كه اگر پدرم بچه هاي خوبي تربيت كرد به خاطر سختي هائي بود كه براي رزق حلال مي كشيد و هر وقت از دوران كودكي خودش ياد مي كرد مي گفت: "پدرم با من حفظ قرآن كار مي كرد و هميشه مرا با خودش به مسجد مي برد، يا به مسجد محل مي رفتيم يا مسجد حاج عبدالنبي نوري پائين چهارراه سرچشمه، توي اون مسجد هيئت حضرت علي اصغر (ع) بر پا بود و پدرم افتخار خادمي آن هيئت رو داشت". پایان قسمت سوم 💚برای تعجیل در ظهور آقا صاحب الزمان صلوات💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠بیانات امام خامنه ای 🎥 🔸لزوم شرکت آگاهانه در انتخابات ═══.🍃🇮🇷🕊.════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پنج اصل کشورها ♨️ زیباترین پاسخ به کسانی که می‌گویند: وظیفه در کشور چیست و چرا کاری نمی‌کند؟! ═══.🍃🇮🇷🕊.═══
⭕️ترس اکانت رسمی دولت اسرائیل از آراء مردم در انتخابات! ═══.🍃🇮🇷🕊.════
⭕️وزیر بهداشت: واکسن ایرانی کرونا سالم‌ترین و مطمئن‌ترین واکسن دنیاست 🔺واکسن ایرانی پایان بهار روی میز و برای تزریق به مردم آماده ا‌ست و از هفته آینده واکسیناسیون رو شروع می‌کنیم. 🔺قطعا این واکسن سالم ترین و بی‌ضررترین و مطمئن‌ترین واکسن در دنیاست. 🔺تا پایان خرداد گروه‌های هدف یعنی جمعیت بالای ۶۰ سال و بیماران صعب‌العلاج و سرطانی و خاص رو واکسینه می‌کنیم. 🔸به کوری چشم کسانی که گفتند نمی‌توانید ═══.🍃🇮🇷🕊.════
⭕️آخرین دفعه‌ای که کشورهای عربی رای گیری کردن، برای فرستادن نماینده قبایلشون بود تا پیامبر رو به قتل برسونن(لیله المبیت) 🔹حالا اومدن در مورد دموکراسی و انتخابات ایران نظر میدن =)))))) "صالح ابراهیمی" ═══.🍃🇮🇷🕊.════ 💠
⁉️آیا ما انتخابات را مهندسی می کردیم؟! 1⃣ در این دوره برخی با رویت اتفاقات و حوادث اینگونه نتیجه گیری می کنند که نظام به نوعی ، مردم را برای رای دادن به نامزدی خاص ترغیب می کند و همه چیز برای رئیس جمهور شدن آن فرد مهیا شده است. در حالی که بر اساس آنچه از تاریخ انقلاب ذکر خواهم کرد ، اینگونه نیست. 2⃣ در انتخابات اول ریاست جمهوری، در حالی که بسیاری از انقلابیون قصد داشتند آیت الله بهشتی را نامزد انتخابات نمایند، اما حضرت امام (ره) روحانیون را برای شرکت در انتخابات به عنوان نامزد منع فرمودند. همچنین فرمودند کسانی که به جمهوری اسلامی رای ندادند ، حق نامزدی ندارند. در ادامه هم شرط ایرانی الاصل بودن کار دست نامزد اصلی حزب جمهوری اسلامی( جلال الدین فارسی) دارد و او نیز از رقابت ها حذف شد. با این شرایط یاد شده ، بسیاری از مردم خواسته یا نا خواسته جذب بنی صدر شدند و او در پایان رییس جمهور گردید.در آن زمان هیچ کس نگفت که قرار است نظام بنی صدر را رییس جمهور کند. 3⃣ در انتخابات دوم ریاست جمهوری هم بعد از فرار بنی صدر ، خود به خود جامعه، به سمت سرسخت ترین مخالف او یعنی شهید رجایی معطوف شد و ایشان هم دومین رییس جمهور مردمی شد. آن وقت هم با اینکه ۴ رقیب در مقابل شهید رجایی بودند، کسی نگفت نظام در حال مهندسی انتخابات است. 4⃣ در انتخابات ریاست جمهوری سوم هم اوضاع کشور درگیر ترورها بود. آیت الله خامنه اي در مسجد ابوذر ترور شدند و فردای آن روز شهید بهشتی به شهادت رسید. در آن زمان در انتخاباتی زودرس ، نگاه های جامعه به سمت امام جمعه تهران که نماینده امام در شورای عالی دفاع و دبیر کل حزب جمهوری اسلامی بود، جلب شد و ایشان رییس جمهور گردید. 5⃣ در انتخابات چهارم ریاست جمهوری ، با اینکه به دلیل اختلاف کاری آیت الله خامنه ای با نخست وزیر وقت، ایشان تمایلی به نامزدی مجدد نداشت ، اما مجدد گرایش مردم به ایشان بود و امام ایشان را برای نامزدی تکلیف کردند. 6⃣ انتخابات پنجم در شرایطی شکل گرفت که جنگ تحمیلی تمام شده بود و امام (ره) دستور بازسازی و سازندگی داده بودند. اما روح ملکوتی ایشان طبق تقدیر الهی در خرداد ۶۸ عروج کرد و آیت الله خامنه ای که رییس جمهور بودند، از سوی خبرگان ملت ، به رهبری انقلاب اسلامی برگزیده شدند. در این میان دوباره نگاه جامعه به سوی یار دیرین امام و رهبری یعنی مرحوم هاشمی افتاد و ایشان در یک رقابت دو نفره با عباس شیبانی ، رییس جمهور شد و باز کسی نگفت همه چیز مهندسی شده است. 7⃣ انتخابات ششم هم هاشمی رقیبی نداشت و تنها احمد توکلی توانست کمی سیاست های او را نقد کند ، اما باز هم با آرای کمتر نسبت به دوره پنجم ، آقای هاشمی رییس جمهور شد. 8⃣ در انتخابات سال ۷۶ از روی عمد ، جریان چپ ، وابستگی خاتمی به هاشمی را کتمان کردند و او منتقد وضع موجود جلوه داده شد. او هم توانست با سخنان روشنفکرانه خود بخش نخبگانی و با طراحی پوستر سلام بر سه سید .... بخش مذهبی جامعه را با خود همراه کند. 9⃣ مدعیان امروزی انتصابات در انتخابات، در سال ۸۰ به نوعی همه چیز را برای ریاست جمهوری خاتمی فراهم کردند و برخی همفکران و اعضای دولتش به عنوان رقیب انتخاباتی معرفی شدند و در پایان دوباره خاتمی بر مسند ریاست جمهوری تکیه زد. 🔟 در انتخابات نهم ، با اینکه معین برای ادامه ی دولت اصلاحات نامزد شده بود اما بعد از ناکامی در دور اول انتخابات، جریان اصلاح طلب تمام قامت در پشت هاشمی ایستادند تا اتصال دو جریان تکنوکرات با تجديد نظر طلب بیش از پیش نمایان گردد. در این بین ، مردم که از سیاست زدگی های دوران اصلاحات و حوادثی چون: فتنه ۷۸ و تحصن مجلس ششم خسته شده بودند، مجذوب سخنان عدالت محور شهردار وقت تهران شدند و در کارزار هاشمی _ احمدی نژاد، این شهردار تهران بود که برگزیده مردم شد. 1⃣1⃣در سال ۸۸ نیز مردم به ویژه اقشار ضعیف جامعه با رویت اقدامات احمدی نژاد نظیر : سفرهای استانی، یارانه ها، مسکن مهر و... به وی روی خوش نشان دادند و برای اولین بار یک رییس جمهور در دور دوم ریاستش از دور قبلش رای بیشتری آورد. 2⃣1⃣ در سال ۹۲ به دلیل عملکرد ضعیف احمدی نژاد در دو سال پایانی و تلاطم بازار ، روحانی در قامت منجی با شعار مذاکره با کدخدا مورد توجه قرار گرفت. 3⃣1⃣ در انتخابات دوازدهم هم همه چیز متاثر از برجام و امید به چیدن گلابی های برجام گذشت . اکثریت مردم به امید گشایش اقتصادی به واسطه برجام دوباره روحانی را برگزیدند . ✅ اما نکته پایانی: همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ این مسئله که گفته می شود از قبل رییس جمهور مشخص است و رای دادن فایده ای ندارد، از برنامه های تخریبی دشمنان قسم خورده انقلاب و اسلام بوده است. حال این ماییم که در خط دشمن کار کنیم یا در خط ولایت. ✍ سعید میرزایی [ : آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند ]
♡•• تُو آن خورشیدے ڪہ اگرطلوع ڪنۍ دیگر غـروبۍ براے روشنـایۍ نیست... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💐 عصرتون قشنگ💐 عمرتون بلند ایمانتون راسخ💐 لبتون خندون همراهتون دعای خیر💐 روزگارتون پر از مـهر دلتون شاد، 😋عصرتون شیرین 💐 ─┅─═ঊঈ 📚 ঊঈ═─┅─
شخصی ثروتمند پول زیادی را به سم آغشته کرد و به یک خيريه بخشید تا بین فقرا پخش کنند که از شر آنها راحت شود : فرماندار شهر ، 30 نماينده و 7 معتمد محله مُردند ولی هیچ نیازمندي نمرد ! 😐😐 ‍
💫خدایا... 🌸هر شب به آسمان نگاه می کنم ✨و می اندیشم... 🌸در این آرامش شب ✨چه بسیار دلها که 🌸غمگین و پر اضطرابند ✨خدایا‌ تو آرام دلشان باش 💫خدایا... 🌸شب مارا با یادت بخیر کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و درود، روزتون بخیر و شادی،حال دلتون خوب😍🌹 🌼حالِ خوبِتان را، 🌸نه از کسی طلب کنید، 🌺نه برایش به این و آن رو بزنید، 🌼و نه حتی منتظرِ معجزه باشید... 🌸قدری "تلاش" کافی‌ست، 🌺برایِ داشتَنَش!این خودِ شمایید، 🌼که می‌توانید، روحِتان را، 🌸مملو از عشق و آرامش کنید... 🌺حال دلتون خوب خوب عزیزان
🌹🍃 : 🌷🕊🌷🕊 فصل اول..(قسمت چهارم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊🕊 بارها می دیدم ابراهیم با بچه هایی که نه طاهر مذهبی داشتند و نه به دنبال مسائل دینی بودند رفیق می شد. ان ها را جذب ورزش می کرد و به مرور به مسجد و هیت می کشاند یکی از آن ها خیلی از بقیه بدتر بود همیشه از خوردن مشروب و کارهای خلافش می گفت اصلا چیزی از دین نمی دانست نه نماز و نه روزه به هیچ چیز هم اهمیت نمی داد حتی می گفت تا حالا هیچ جلسه مذهبی یا هیت نرفته ام به ابراهیم گفتم: اقا ابرام این ها کی هستند دنبال خودت می یاری با تعجب پرسید چطور چی شده گفتم: دیشب این پسر دنبال شما وارد هیت شد بعد هم و کنار من نشست حاج آقا داشت صحبت می کرد از مظلومیت امام حسین و کارهای یزید می گفت این پسره خیره خیره و با عصبانیت گوش می کرد وقتی چراغ خاموش شد به جای اینکه اشک بریزه مرتب فحش های ناجور به یزید می داد ابراهیم داشت با تعجب گوش می کرد یکدفعه زد زیر خنده بعد هم گفت: عیبی نداره این پسر تا حالا هیت نرفته و گریه نکرده مطمن باش با امام حسین که رفیق بشه تغییر می کنه ما هم اگر این بچه ها رو مذهبی کردیم هنر کردیم دوستی ابراهیم با این پسر به جایی رسید که همه کارهای اشتباهش را کنار گذاشت او یکی از بچه های خوب ورزشکار شد چند ماه بعد و در یکی از روزهای عید همان پسر را دیدم بعد از ورزش یک جعبه شیرینی خرید و پخش کرد بعد گفت:رفقا من مدیون همه شما هستم مدیون اقا ابرام هستم از خدا خیلی ممنونم من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و ... ما هم با تعجب نگاهش می کردیم با بچه ها بیرون آمدیم توی راه به کارهای ابراهیم دقت می کردم چقدر زیبا یکی یکی بچه ها را جذب ورزش می کرد بعد هم ان ها را به مسجد و هیت می کشاند و به خودش می انداخت تو دامن امام حسین. یاد حدیث امیر المومنین افتادم که فرمودند یا علی اگر یک نفر به واسطه تو هدایت شود از آنچه آفتاب بر آن می تابد بالاتر است از دیگر کارهایی که در مجموعه ورزش باستانی انجام می شد این بود که بچه ها به صورت گروهی به زورخانه های دیگر می رفتند و انجا ورزش می کردند یک شب ماه رمضان ما به زورخانه ای در کرج رفتیم ان شب را فراموش نمی کنم ابراهیم شعر می خواند دعا می خواند و ورزش نی کرد مدت طولانی بود که ابراهیم در کنار گود مشغول شنای زورخانه ای بود چند سری بچهای داخل گود عوض شدند اما ابراهیم همچنان مشغول شنا بود اصلا به کسی توجه نمی کرد پیرمردی در بالای سکو نشسته بود و به ورزش بچه ها نگاه می کرد پیش من امد ابراهیم را نشان داد و با ناراحتی گفت: من که وارد شدم ایشان داشت شنا می رفت من با تسبیح شنا رفتنش را شمردم تا الان هفت دور تسبیح رفته یعنی هفتصد شنا تو رو خدا بیارش بالا الان حالش به هم می خوره وقتی ورزش تمام شد ابراهیم اصلا احساس خستگی نمی کرد انگار نه انگار که جهار ساعت شنا رفته. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌹🍃 ....🌹🍃 🌹🍃 @mahdavieat
آن که تقواپیشهـ کند؛🍃✨ سختی‌ها از او دور گُزیند..
عذر خواهی نماینده مجلس ایرلند بخاطر حضور در نشست منافقین 🔹جنیفر کارول مک نیل عضو پارلمان ایرلند بخاطر حضور "ناخواسته و ندانسته" در یک نشست مجازی مرتبط با گروه منافقین که اسفند ماه گذشته برگزار شده بود، عذرخواهی کرد. 🔸به گزارش تارنمای "ایندیپندنت ایرلند"؛ این خانم عضو حزب محافظه کار - لیبرال و دمکرات مسیحی "فینه گیل" (ایرلند متحد) که در نشست روز هشتم مارس (۱۷ اسنفند ماه ۹۹) به مناسبت روز جهانی زن، سخنرانی کرده، با ابراز بی اطلاعی از ارتباط این گردهمایی با سازمان منافقین، افزود: بخاطر هر گونه ارتباط ناخواسته و ندانسته با سازمان منافقین پوزش می خواهم. در دعوت نامه دریافتی هیچ اشاره ای به این موضوع نشده بود . ═══.🍃🇮🇷🕊.════ 💠