eitaa logo
مهدی قاسم زاده
686 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
346 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین: @m_gh_026 👤آدرس ما‌ در شبکه های مجازی ✅تلگرام t.me/mahdi_ghasemzadeh ✅سروش sapp.ir/mahdi_ghasemzadeh ✅آی گپ Igap.net/mahdi_ghasemzadeh ✅توییتر twitter.com/mghasemzadeh61 ✅ بله ble.im/mahdi_ghasemzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
از دیروز تا امروز ....(1) پرونده‌ی قطور در ایران، در عمر نزدیک به صد ساله‌ی خود، همان اندازه که به دانش پرداخته است به دانشجو و حاشیه‌هایی که گاهی پر رنگ تر از متن دانشگاه بوده نیز پرداخته است؛ حاشیه‌هاییِ دانشجویی که در مواردی، برهه‌های حساسِ تاریخ معاصر ایران را رقم زده است... جوانِ دانشجو در تاریخِ نه چندان طولانیِ عمر دانشگاه در ایران، نشان داده است که در دانشگاه همان اندازه که به جستنِ دانش پرداخته، به مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روز جامعه نیز سرکی کشیده و گاهی آنچنان خود را درگیر آنها کرده که به مؤثرترین عامل برای تأثیر بر مسائل روز جامعه تبدیل شده است... اما نگاه گذرا و البته با کمی تأمل به حرکت‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که در ایران با منشاء دانشجویی شکل گرفته است، ما را به یک نقطه‌ی مشترک خواهد رساند؛ نقطه‌ای که محور همه‌ی این حرکت‌ها خواه قبل از صنعت نفت یا دوره‌ی استبداد محمدرضا شاه، دوران ، پس از انقلاب و حتی دوران کنونی بوده است... این محورِ کلیدی که ثمره‌ی روحیات دوران جوانی از یکسو و از سوی دیگر وابسته نبودن به گروه یا منفعتی سیاسی است؛ کلیدی که همه، را به آن می‌شناسند یعنی پرهیز از و تلاش برای تا آخرین حد ممکن... ویژگی‌ای که حتی با وجود آمد و رفت دانشجویان به دانشگاه، هرگز دچار تغییر نشده و تنها از عده‌ای به عده دیگر و از گروهی به گروه دیگر و از تشکلی به تشکل دیگر منتقل شده است.... ( ادامه دارد) @mahdi_ghasemzadeh
مهدی قاسم زاده
#جنبش_دانشجویی از دیروز تا امروز ....(1) پرونده‌ی قطور #دانشگاه در ایران، در عمر نزدیک به صد ساله‌ی
از دیروز تا امروز....(۲) کسی نمی تواند منکر آن شود که بخشی از بدنه‌ی اصلی جنبش صنعت نفت که آیت الله کاشانی و دکتر مصدق بر ضد استعمار پیر انگلیس آن را رهبری و هدایت کرده و به نفع کشور به ثمر رساندند، دانشجویانی بودند که در سال‌های اولیه‌ی تأسیس در آن دانشگاه تحصیل می‌کردند... دانشجویانی که به طلب آرمان استقلال و قطع دست بیگانه به این جنبش پیوسته بودند و همین دانشجویان بودند که کمتر از سه ماه پس از کودتای آمریکایی و انگلیسی ۲۸ مرداد علیه جنبش ملی مردم ایران، به حضور معاون رئیس جمهور وقت آمریکا، که برای تبریک پیروزی کودتا به ایران آمده بود، فریاد به اعتراض گشودند و در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ حاضر شدند سه شهید را به پای آرمان فدا کنند؛ شهدایی که بعدها روز شهادتشان نمادی شد برای حرکت‌های آرمان طلبانه‌ی دانشجویی... (ادامه دارد) @mahdi_ghasemzadeh
مهدی قاسم زاده
#جنبش دانشجویی از دیروز تا امروز ....(۳) اما ورود دانشجو به مسائل روز، به ملی شدن صنعت نفت و اعتراض
از دیروز تا امروز ...(۴) پیروزی انقلاب اسلامی، جریان آرمان طلب را با مسائل جدیدی در عرصه جهانی روبرو کرد، مسائلی که حضرت امام(ره) به شیوا ترین بیان ریشه آن را دانست؛ استکبارطلبیِ جهانی که حاضر به پذیرش خیزش مردم ایران نبود... کارشکنی های جهانی آغاز شد و این بار نوبت به حرکت دانشجویی بود؛ دانشجویان با کشف کانون فتنه به یاری انقلاب شتافتند و آمریکا را برای توقف این کارشکنی ها تسخیر کردند... حضرت امام(ره) به تأیید جنبش دانشجویی پرداختند و تعبیر را برای آمریکا نهادینه کردند و اینگونه جنبش دانشجویی به نماد استکبار ستیزی ملت ایران مبدل شد و یکی از تاریخی ترین برهه های تاریخ سیاسی معاصر ایران را رقم زد؛ برهه ای که حتی سیاست داخلی آمریکا و انتخابات ریاست جمهوری آن کشور را نیز تحت الشعاع قرار داد... همزمان با ماجرای تسخیر لانه، سامان دهندگان حرکت استکبار ستیزانه‌ی تسخیر لانه جاسوسی یا به ساماندهی سپاه برای مقابله با دشمن پرداخته و چون در جبهه‌ها شهید شدند و یا اینکه بلافاصله به درون دانشگاه بازگشتند تا فکری برای انحرافات فکریِ ریشه گرفته در دانشگاه و متضاد با آرمان انقلاب اسلامی بکنند؛ بماند که اکنون دانشگاه ها به لانه و انبار اسلحه‌ی نیز تبدیل شده بود که پس از انقلاب اسلامی به مقابله مسلحانه با انقلاب و ترویج نگاههای منحرف خود می پرداختند... دانشجویان باز هم انقلابی را سامان دادند، انقلابی که این بار هدفش دانشگاه بود؛ دانشگاهها تعطیل شد و ستاد با حضور این دانشجویان و برخی اساتید معتقد آن زمان شکل گرفت که هدفش بیش از آنکه اصلاح فیزیکی و عینی دانشگاهها باشد، اصلاح محتوای کیفی مواد درسی دانشگاهها بود... هرچند این انقلاب فرهنگی به دلیل انحراف برخی سامان دهندگانش و اختلاف بین طراحیِ آن به سرانجامی که باید نرسید و از جنبه‌ی تولیدی راه چندان متفاوتی را نسبت به گذشته باز نکرد، ولی مانعی جدی برای رشد انحرافات فکری بود که می رفت بخش بزرگی از جامعه را با خود همراه کند.... ( ادامه دارد) @mahdi_ghasemzadeh
مهدی قاسم زاده
#جنبش_دانشجویی از دیروز تا امروز ...(۴) پیروزی انقلاب اسلامی، جریان آرمان طلب را با مسائل جدیدی در
از دیروز تا امروز ... (۵) جریان دانشجویی که در دهه‌ی اول انقلاب درگیر جنگ و جدال فرهنگی در دانشگاهها بود، با ظهور و اوج گرفتن رویکردهای غربگرا در برنامه ریزی کلان، اشرافی گرا در مدیریت و اباحی گرا در حوزه‌ی فرهنگ به انتقاد از این شیوه‌ی مدیریت و تبیین تغایر آن با پرداخت؛ انتقاداتی که به زودی و به دلیل سیاست بسته‌ی دولت سازندگی در میدان دادن به فعالیت‌های دانشجویی، فروکش کرده و به مباحثی محفلی تبدیل شد... اما این فروکشِ تب و تاب فعالیت دانشجویی علت دیگری هم داشت؛ سپری شدن دوران دگردیسی فکری برخی سابقون جریانات دانشجویی و تمایل شدید به و لیبرال گرایی افراطی، فرصتی بود که دولت کم حاشیه و غربگرای سازندگی به خوبی آن فضا را برای طالبان دگردیسی مهیا می کرد... فعالان دانشجویی انقلابیِ دیروز به اساتید، روزنامه نگاران و سیاستمداران سکولار مبدل شدند که نه تنها خود به این معنا ایمان پیدا کرده بودند، بلکه به سبک و سیاق دیروز در امر ترویج ، امروز کمر همت را بر ترویج اصول و مبانی سکولاریسم در فرهنگ و اقتصاد و سیاست بسته بودند؛ اصلی ترین جریان دانشجویی آن روزها که در دفاتر تجمع داشت، به سبب اعتقاد به سابقون خود به این سمت کشیده شد و البته طراحی برای حذف مؤمنین به گفتمان انقلاب اسلامی آغاز شد و در یک برنامه ریزی زمان بندی شده، از سوی دانشجویان دیروز، جریان دانشجویی امروز با یک دگردیسی فکری و نظری، به طراحی‌های سیاسی و گروهی آنها مبدل شد... به کمک همین پیاده نظام، و بسیاری از حوادث آن رقم خورد و ۱۸ تیر ۷۸ نقطه‌ی اوج و البته نقطه پایانی بر این حرکت و همکاری دوطرفه بود... ۱۸ تیر و تلاش برای تبدیل کردن جریان‌ دانشجویی به ابزار و اهرم فشار در دستان یک گروه سیاسی، نقطه‌ی پایانی بود بر سوابق انقلابی و آرمان طلبانه‌ی یک تشکل دانشجویی، اما هم زمان با فرا رسیدن تاریخ انقضای آرمان طلبی در این تشکل، بارقه های آرمان طلبی جنبش دانشجویی به شکلی دیگر و در لباس تشکل هایی نوپا جوانه می‌زد.... (ادامه دارد) @mahdi_ghasemzadeh
مهدی قاسم زاده
#جنبش_دانشجویی از دیروز تا امروز ... (۵) جریان دانشجویی که در دهه‌ی اول انقلاب درگیر جنگ و جدال فره
از دیروز تا امروز.... (۶) هر چند دفاتر و هدایت کنندگان آن پس از دوم خرداد حساب خود را از دانشجویان آرمان طلب جدا کرده و به معامله با سیاستمداران برای خرج ظرفیت دانشجویی خود در روز مشغول شدند تا از فراخور این معادلات به منصبی در مجلس و دولت و یا بورسیه‌ای تحصیلی در دول اروپایی برسند، در گوشه گوشه‌ی دانشگاهها، دانشجویان آرمان طلب، خیزش هایی را هرچند محدود و مختصر با رویکردهایی متفاوت اما هم جهت برای مطالبه‌ی آرمان‌ها و گفتمان انقلابی سامان دادند؛ حرکت‌های پراکنده‌ای که در سالیان بعد ثمره‌ی تجمیع آنها، ظهور و تأثیر دوباره جنبشی دانشجویی و مؤثر در عرصه‌ی سیاسی، فرهنگی کشور و این بار در لباسی جدید بود... ترویج در این سال‌ها با استناد به نوشته‌های متفکرین متحول شده‌ای همچون سروش، ملکیان، بشیریه، کدیور و مجتهد شبستری که با نام حمله‌ی جدی و همه‌جانبه ای را نه‌تنها به مبانی فکری انقلاب اسلامی که به مبانی اندیشه‌های دینی آغاز کرده بودند، سبب شد تا دانشجویانی با آرمان ترویج اندیشه‌های دینی و گفتمان انقلاب اسلامی به نقد مبانی سکولاریسم بپردازند؛ تلاش‌هایی که به زودی ثمر داد و با تشکیل دوره‌های مطالعاتی جدی و یاری جستن از متفکران حوزه‌های علمیه توانست به یک جریان فکری جدی در نقد رویکردها و اندیشه‌های غربی در دانشگاهها مبدل شود... آغاز به کار طرح مطالعاتی در چند دانشگاه کشور از جمله دانشگاه امام صادق(ع) که بسیج دانشجویی این دانشگاه به عنوان اولین بسیج "دانشجو و طلبه" متولی آن بود، سبب شد تا به زودی این طرح که مبتنی بر مطالعه‌ی جدی و عمیق آثار شهید مطهری و طراحی نظام فکری دینی بر مبنای اندیشه‌های دینی این شهید بود، به ۸ واحد درسی در دانشگاه امام صادق(ع) تبدیل شود؛ طرح مطالعاتی که توانست اساتید در خوری در این حوزه تربیت کرده و به صورت غیر رسمی در بسیاری از مساجد و دانشگاهها پایگاهی دست و پا کند... اما شاید پر سر و صداترین و فراگیر ترین تلاش جریانات دانشجویی نوظهور با آرمان طلبی نظری و فکری را بتوان به نسبت داد؛ که پس از جنگ و در سال ۶۸ با پیام حضرت امام(ره) تأسیس شده بود، در سالهای اولیه‌ی فعالیت خود و همزمان با حملات نظری جدی جریان سکولار به اندیشه های دینی، با همکاری مؤسسه امام خمینی به مدیریت آیت الله و با بهره‌گیری از اساتید مبرزی همچون آیت الله جوادی آملی توانست طرحی آموزشی مطالعاتی را سامان دهد که طی آن با انتخاب تعداد محدودی از دانشجویان آرمان طلب و دعوت از آنها برای حضور چند هفته ای در این ، به آموزش مبانی اندیشه‌ی دینی، نقد اندیشه‌های غربگرایانه و آگاهی بخشی نسبت به بحث‌های سیاسی روز، اعضای خود را به باروری فکری نزدیک کرد...(ادامه دارد) @mahdi_ghasemzadeh
مهدی قاسم زاده
#جنبش_دانشجویی از دیروز تا امروز.... (۶) هر چند دفاتر #تحکیم_وحدت و هدایت کنندگان آن پس از دوم خردا
از دیروز تا امروز...(۷) به دلیل استفاده از حضور آیت الله مصباح یزدی در دوره‌ی آموزشی به عنوان یکی از معدود علمایی که علناً کمر همت را برای مبارزه با بسته بود، این دوره آموزشی به زودی رسانه‌ای شده و زیر ذره بین رسانه‌های حامی جریان سکولار قرار گرفت؛ خروجی های طرح ولایت به دانشگاهها باز می گشتند و با استناد به آموزه های نسبتاً عمیق این دوره به مقابله با انحرافات فکری روز می پرداختند... در کنار طرح ولایت و طرح مطالعاتی شهید مطهری، گروهی از دانشجویان که غالباً محل حضور آنها نیز در دانشگاه امام صادق(ع) بود، با تکیه بر اندیشه‌های غربشناسانه و نقادانه‌ی و متفکرینی چون دکتر داوری اردکانی و مرحوم مددپور، طرح مطالعاتی را طراحی و به اجرا گذاشتند که بعدها و پس از اجرا در سطح دانشگاه امام صادق(ع) و دانشگاههای سراسر کشور، به طرح و سپس به طرح مطالعاتی مشهور شد؛ دانش آموختگان این طرح با تسلطی قابل قبول بر مبانی اندیشه های نظری شکل دهنده‌ی تمدن غرب و همچنین آشنایی قابل قبول با تاریخ فلسفه غرب، به گونه‌ای اصولی به نقد تمدن مدرن و غربی و به تبع آن می پرداختند... استفاده از اساتید منتقدی همچون محمد رجبی، سعید زیباکلام، حسین کچوییان و حمید پارسانیا نیز نه‌تنها به غنای این آموزش ها می افزود که سبب شهرت هرچه بیشتر اساتید و برجستگان علمی منتقد غربی در میان دانشجویان میشد؛ اساتیدی که به سبب حکومت سکولارها بر فضای علمی دانشگاه، پیش از این کمتر مجال مطرح کردن نظرات خود در مجامع عمومی دانشگاهی را داشتند... در کنار این حرکت‌های جدی، حرکت‌های محدود و جسته و گریخته‌ای با موضوعات ، جریان شناسی سیاسی فکری و نیز در دانشگاههای مختلف شکل می گرفت اما جریان دانشجویی نوظهوری که تدریجاً به شکل اصیل و اصلی خود نزدیک میشد، تنها به آرمان طلبی در عرصه‌ی نظر روی نیاورد و آرمان طلبی خود را به حوزه‌های جدی دیگر جامعه از جمله سیاست و اقتصاد نیز گسترش داد....(ادامه دارد) @mahdi_ghasemzadeh
مهدی قاسم زاده
#جنبش_دانشجویی از دیروز تا امروز...(۷) به دلیل استفاده از حضور آیت الله مصباح یزدی در دوره‌ی آموزشی
از دیروز تا امروز.... (۸) همزمان با افشاء ایران در محافل غربی در سال ۸۲ و ایجاد جو شدید کشورهای غربی برای تحت فشار قرار دادن ایران، تیم تصمیم ساز در سیاست خارجی وقت جمهوری اسلامی ایران متشکل از وزارت خارجه‌ی دولت سید محمد و شورای عالی امنیت ملی به دبیری حسن ، چاره را در اعتماد سازی با این کشورها به هر شکل ممکن دیدند تا آنجا که سیاست اعتمادسازی، به زمزمه‌ای مبنی بر پذیرش و اجرای بی قید و شرط در کنار اجرای پیمان ان.پی.تی توسط دولت ایران منتهی شد... عده‌ای از دانشجویان دانشگاههای تهران، با محوریت بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) و با راهنمایی سعید زیباکلام که خود روزگاری از فعالان دانشجویی در انگلستان بوده و سابقه‌ی فعالیت در وزارت امورخارجه را داشت، با این تحلیل که امضای پروتکلِ مذکور به معنای اجازه‌ی بدون قید و شرط به بازرسان آژانس، که غالباً از مستخدمین دستگاههای جاسوسی هستند، برای تفتیش هر مکانی در ایران، از تأسیسات نظامی گرفته تا ساختمان ریاست جمهوری آن هم بدون اعلام قبلی خواهد بود، به ساماندهی جنبشی دانشجویی پرداختند که کمیته مرکزی این جنبش آن را "جنبش دفاع از " نهاد... این جنبش هدف خود را ممانعت از امضای پروتکل الحاقی توسط تیم مذاکره کننده و قرار داد و بر این مبنا با حضور پر شور در مقابل کاخ و در هنگام برگزاری مذاکرات وزرای خارجه‌ی سه کشور اروپایی با حسن روحانی، به اعتراض و سر دادن شعار علیه این مذاکرات پرداخت؛ حضوری که بلافاصله مورد توجه وزیر خارجه‌ی وقت انگلیس قرار گرفته و آن را به حسن روحانی متذکر شده بود... این جنبش با دعوت از صاحب نظران هسته‌ای کشور و متخصصان مسائل بین المللی جزوات متعددی را تولید و به سراسر کشور ارسال کرد و شاید در یکی از بی سابقه ترین اقدامات، توانست چندین راهپیمایی همزمان در شهرهای عمده‌ی کشور را پس از نماز جمعه‌ی هر شهر برگزار کند؛ بماند که ابداع شعار " انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست" و شعارهای از این دست و همه گیر شدن آن نیز از دیگر ثمرات این حرکت بود...(ادامه دارد) @mahdi_ghasemzadeh
مهدی قاسم زاده
#جنبش_دانشجویی از دیروز تا امروز.... (۸) همزمان با افشاء #فعالیت‌های_هسته‌ای ایران در محافل غربی در
از دیروز تا امروز....(۹) جدی شدن فعالیت جریانی نوظهور و دانشجویی با رویکردهای آرمان طلبانه، که با جدیت هرچه تمامتر و بدون توجه به دولتمدار به مطالبه آرمان خود می پرداختند، دانشجویان تازه به میدان آرمان طلبی رسیده را با چالشی جدید مواجه کرد که آیا مطالبه‌ی "آرمان‌ها" از دولتمردان به "مصلحت" نظام است؟ و مگر نه این است که حسن روحانی در کنار دبیری شورا، نمایندگی رهبر انقلاب در شورای امنیت ملی را نیز به عهده دارد و مگر نه اینکه تصمیمات کلان در جمهوری اسلامی در سطوح بالای نظام گرفته میشود؟ پس مبنای آرمان طلبی دانشجویی در تغایر با مدیران نظام چیست؟ این سئوال به چالش جدی بدنه دانشجویی آرمان طلب و مدافع انقلاب اسلامی تبدیل شد و حتی در مواردی اعتراضاتی را نیز از درون بدنه دانشجویی برانگیخت... موضوع این چالش و پرسش به دیدار رهبر انقلاب با دانشجویان در ماه مبارک رمضان همان سال (سال تحصیلی ۸۲) کشیده شد و میثم نیلی دبیر کل جامعه اسلامی دانشجویان با طرح این سؤال از رهبر انقلاب، چاره جویی کرد که آیا دانشجو باید ملزم به مصالح باشد یا اینکه آرمان طلبی کند و در تعارض این دو، وظیفه دانشجو و جریان دانشجویی چیست؟ پاسخ حکیمانه رهبر انقلاب، فصلی جدید و نقطه عطفی در این جریان نوپای دانشجویی و حتی جریان اجتماعی نیروهای انقلابی در آن سالها بود؛ ایشان وظیفه دانشجو را آرمان طلبی و وظیفه مسئولان را مصلحت سنجی عنوان کردند و دانشجویان را در شیوه‌ای که در پیش گرفته و مشغول تجربه کردن آن بودند مطمئن تر ساختند... جنبش با پیام غیر مستقیم رهبر انقلاب به مبنی بر اشراف ایشان بر موضوع و اطمینان خاطر نسبت به تصمیم گیریها پایان یافت اما آغازی شد برای تشکل و سازمان یافتن نیروهای پراکنده ای که در سال‌های غربت گفتمان انقلاب اسلامی در دوره حاکمیت دوم خرداد در گوشه و کنار دانشگاهها شکل گرفته بودند آن هم با رویکردی آرمان طلبانه و به دور از هرگونه مصلحت اندیشی... به بهانه جنبش دفاع از استقلال ایران ارتباطات بینِ تشکلی و بینِ دانشگاهی فعالان آرمان طلب دانشجو فراهم شد و این زمینه ای شد برای فعالیت‌های بزرگ تر و مؤثرتر سال های بعد....( ادامه دارد ) @mahdi_ghasemzadeh
مهدی قاسم زاده
#جنبش_دانشجویی از دیروز تا امروز....(۹) جدی شدن فعالیت جریانی نوظهور و دانشجویی با رویکردهای آرمان
از دیروز تا امروز...(۱۰) در همین سالها یعنی ۸۰ و ۸۱ موضوع بررسی و مؤاخذه‌ی آنها در دانشگاهها، تدریجاً به یک برنامه‌ی ثابت تبدیل شد؛ دعوت از چهره‌هایی همچون وحیدی جلیلی و صادق کوشکی برای پرداختن به این موضوع نیز تب و تاب عدالت خواهی و را در این برهه افزایش داده بود و این همزمان بود با اوج گرفتن سیاسی کاری های دوم خردادی، از سخنان جنجالی گرفته تا نامه‌ی نمایندگان مجلس ششم برای نوشاندن به رهبر انقلاب و التهاب آفرینی های رسانه‌ای و سیاسی آنها... مطالبه از مسئولان در امور مختلف خصوصاً مقابله با فساد با توجه به بروز نارسایی‌ها و ناکارآمدی‌های جدی در سال‌های آخر دولت سید محمد خاتمی و ظاهر شدن و نهادینه شدن برخی رویکردهای اشرافی و مفسدانه در طول نزدیک به ۱۶ سال حاکمیت تفکر و ، به یک آرمان جدی برای دانشجویان تبدیل شده بود و تغییر رئیس قوه قضائیه امیدهایی را برای اصلاح برخی از مفاسد اقتصادی و اداری موجود، زنده کرده بود... رهبر انقلاب نیز حاکم شدن این فضا را لازمه از ناپاکی ها قلمداد می‌کردند. چنانکه سال ۱۳۸۳ از سوی ایشان بعنوان سال "پاسخگویی مسئولان سه قوه" نامگذاری شد و به این طریق باب مطالبه گری از مسئولان در جامعه گشوده شد... این فضا و برخی زمینه‌های پراکنده‌ی دانشجویی در برخی دانشگاههای تهران، مشهد و شهرهای مشابه کافی بود تا پس از پیام رهبر انقلاب به همایش جنبش دانشجویی در ششم آبان ۸۱ و تأکید بر آنکه "امروز سرآغاز فهرست بلند مسائل کشور، مسئله‌ی است" جان دیگری بگیرند؛ رهبر انقلاب دانشجویان را به مطالبه‌ی عدالت از مسئولان سه قوه مکلف کرده و لُبّ انتظار خود را از دانشجویان، عدالت طلبی دانسته بود...( ادامه دارد ) @mahdi_ghasemzadeh
مهدی قاسم زاده
#جنبش_دانشجویی از دیروز تا امروز...(۱۰) در همین سالها یعنی ۸۰ و ۸۱ موضوع بررسی #اشرافیت_دولتمردان و
از دیروز تا امروز... (۱۱) با پیام عدالتخواهی رهبر انقلاب به دانشجویان، جریانات پراکنده به جریان واحدی با محوریت عدالت طلبی و مبدل شدند؛ جریان و جنبشی که بلافاصله و در سالهای ۸۱ و ۸۲ به یکی از اصلی ترین دغدغه های محافل آرمان طلب دانشجویی مبدل شده و پای بسیاری از مسئولان را برای پاسخگویی به دانشجویان، به دانشگاهها باز کرد. به یکی از اصلی ترین موضوعات مورد مطالبه جنبش نوظهور دانشجویی تبدیل شده بود. موضوعی که علت اصلی بسیاری از تجمعات مطالبه گرانه در مقابل قوای مسئول همچون مقننه و قضائیه در آن سالها بود و حتی منجر به تشکیل تشکلی با همین نام در عرصه دانشگاه با هدایت وحید جلیلی شد... فضای مطالبه حاکمیت نگاه انقلابی و گفتمان انقلاب اسلامی بر شیوه مدیریت جامعه به یک بحث جدی در میان محافل دانشجویی تبدیل شد؛ محوری که بلافاصله و با انتصاب به سمت شهردار تهران در عملکرد وی در محدوده شهر تهران به یک مطالبه فراگیر مبدل شده و سبب پیروزی لیست در مجلس هفتم و آن هم با شعارهایی عدالت طلبانه، فساد ستیزانه و خدمت گرایانه شد... عدالت طلبی، فساد ستیزی و اشرافیت ستیزی در کنار افتخار به خدمت گزاری مردم به یک مطالبه عمومی در میان جامعه مبدل شده بود و این سرآغاز جدالی بود که در انتخابات ریاست جمهوری میان این رویکرد برای حاکمیت و رویکرد اشرافی اتفاق افتاد... تجربه جنبش دفاع از استقلال ایران، برای جریان نوظهور دانشجویی از حیث ارتباط گیری تجربه پرقیمتی بود؛ تجربه‌ای که سبب شد بسیج دانشجویی هشت دانشگاه مطرح تهران با تشکیل جلساتی منظم به طراحی حرکت‌های هماهنگ برای تاثیرگذاری بیشتر روی بیاورند... شکل گیری این جلسات که بعدها به موسوم شد، همزمان بود با تابستان ۸۳ و زمزمه های آغاز رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری بهار ۸۴؛ اصولگرایان به گزینه واحدی نرسیده بودند، اصلاح طلبان با سه گزینه به میدان آمده بودند، و زمزمه حضور در این انتخابات بیش از همه اخبار حاشیه ایجاد کرده بود... زمزمه حضور هاشمی رفسنجانی در رقابتها، این هشت دانشگاه را وا داشت تا با انتشار بیانیه‌ای در آبان ماه همان سال، از نگرانی خود نسبت به تحقق ضرب‌المثل "روز از نو، روزی از نو" و حاکمیت مجدد رویکردهای پر اشکال دوران سازندگی سخن گفته و خواه ناخواه اولین منتقدین انقلابی و آرمان طلب حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات نهم ریاست جمهوری باشند...(ادامه دارد) @mahdi_ghasemzadeh
مهدی قاسم زاده
#جنبش_دانشجویی از دیروز تا امروز... (۱۱) با پیام عدالتخواهی رهبر انقلاب به دانشجویان، جریانات پراکن
از دیروز تا امروز ...(۱۲) بیانیه‌ی هشت دانشگاه به سرعت در رسانه‌ها بازتاب پیدا کرد و زمینه ای شد برای آغاز جدال آرمان طلبها و تکنوکراتها؛ با پیروزی احمدی نژاد و به کرسی نشستن رویکرد آرمان طلبانه، نگاه جدید به مؤلفه های گفتمانی انقلاب اسلامی همچون ظلم ستیزی، عدالت طلبی، مردمداری، سخت کوشی، استکبار ستیزی، در از یکسو و هجوم تیرهای نقد و تخریب از جانب دوست و دشمن از سوی دیگر، جنبش دانشجویی را بر آن داشت تا جدی تر به حمایت از آرمان هایی بپردازد که دولت نهم منادی احیای آنها بوده و برای تحقق آنها مبارزه می‌کرد... جنبش دانشجویی نوظهور که پس از سالهای سازندگی و در خلاء حضور جنبشی آرمان طلب در دانشگاهها جوانه زده بود، اینک بالنده و پرتوان به یک جریان جدی سیاسی اجتماعی در کشور مبدل شده بود که در اندیشه و نظر، مسلح به مبانی بوده و نگاهی منتقدانه به مبانی نظری تمدن غرب داشت و در عرصه‌ی خارجی، استقلال طلب و استکبار ستیز و در عرصه‌ی سیاست، دشمن شناس، نفاق ستیز، عدالت خواه، ظلم ستیز، فساد ستیز و در یک کلام در هر زمینه آرمان طلب بود... جنبش دانشجویی در اما از همیشه منسجم تر به مقابله با جریانی رفت که روزی عَلَم جنبش دانشجویی را بر دوش حمل می‌کردند و امروز به دنبال استفاده از دانشجویان بعنوان پیاده نظام، برای لشکر کشی های خیابانی خویش بودند؛ حضور بی سابقه و تاریخی در مراسم روز دانشجوی سال ۸۸ و اعتراض به هتک حرمت تصویر امام (ره)، سرآغاز قیام مردم در خیابانهای ایران و علیه فتنه گران بود... جنبش دانشجویی در فتنه بالنده شد و به حدی از بلوغ رسید که در دیدار با رهبر انقلاب به دلیل سطح بالای بینش و تحلیل، مورد تمجید رهبر انقلاب قرار گرفت؛ جنبش دانشجویی هنوز زنده و بالنده است و همچنان آرمان طلبی می‌کند، در موضوعات ، مولفه‌های حاکم بر گفتمان انقلابی را دنبال می کند، در ماجرای حمله ۲۲ روزه صهیونیستها به ، ایران را به خروش می آورد، به مجلس به دلیل فرصت فرار دادن به مدیران دانشگاه آزاد با تصویب قانونی عجیب، اعتراض می‌کند و موضوع دانشجوی پولی را آن قدر پیگیری می کند تا به ثمر برسد... آری! جنبش دانشجویی نمرده و نمی میرد؛ پوست اندازی می‌کند و ان شاءالله باز هم آرمان طلبی خواهد کرد.... (پایان) ومن الله التوفیق @mahdi_ghasemzadeh
🔴 دعوای انتخاباتی پفیوزها و احمق‌ها !! آدمیزاده باید مؤدب باشد ولی راستش اینست که در اردوگاه اصلاحات دعوای "پفیوزها" و "احمق‌ها" داغ شده. عبدا... ناصری گفته هرکس با روال فعلی در شرکت کند پفیوز است و بهزاد نبوی هم تأکید دارد که تحریم انتخابات از هر نوعش احمقانه است. 🔺و از نظر من حرف احمق‌ها به کرسی مینشیند و اصلاح‌طلبان رفتار غلط خود در انتخابات‌های مجلسین هفتم و نهم را تکرار و انتخابات را با اسم ماتیک مالیده تحریم می‌کنند. کسانی هم که در انتخابات نامزد شوند به قول همین احمق‌ها، اصلاح‌طلب بدلی هستند. و البته بیابید در این میان کشور و مثلا را که معلوم نیست کجایند و چرا درباره این حرکت خائنانه که ایضاً "سیاست خیابانی" را دنبال می‌کند؛ لام تا کام حرفی نمی‌زنند و کأنه متوجه ماجرا نیستند. 💬 مسعود یارضوی @mahdi_ghasemzadeh