محمد عربی (ص) تنها منجی دختران نبود، بلکه به یک معنا، او منجی و تنظیمگر «حرکت و هندسهی رابطهی زنان و مردان» بود. فعل نبی را با الهیات و ساحت ملکوتیاش باید فهمید. در روایت سکولار که در آن الهیات اقدامات غایب است، میشود قهرمانان واقعی یا ساختگی دیگری را هم در کنار رسول مکرم (ص) قرار داد. مساله اینجاست؛ حرکت تاریخی انسان بیبهره از دو نیروی زنانه و مردانه - چنانچه در شرق و غرب میبینیم - بهنحو همتراز به انجماد و انحراف میگراید. محمد عربی (ص) تنها زنان و دختران را نجات نداد، بلکه نهضت و بعثت او نجات تاریخ از مذکرشدگی بود. در مذکرشدگی جامعه و تاریخ، سختافزار و واقعیت اجتماعی و تاریخی دیگر قابلیت نصب و درونریزی «نرمافزار توحید» را ندارد. پس به یک اعتبار، میتوانیم یک پروژهی اصلی جریان ولایت را، ساخت نظام سعادت انسان با احیای جایگاه حقیقی زن و بهرسمیتشناختن انسان مونث بدانیم. لذا از این منظر رابطهی ضروری و مستقیم ِاحیای دین و احیای جایگاه زنان نسبتی ویژه است که میتوان این خط را به لحاظ تاریخی هم دنبال نمود.
رسول اکرم (ص): «کلما ازداد العبد ایمانا ازداد حبا للنسآء» هر چه ایمان بنده زیاد شود، محبت وی به زن ها نیز زیاد می شود. بحار الانوار، ج 103، ص 228.
«اگر نگاه کاوشگر انسان بخواهد نقش زن را با نقشهای دیگر مقایسه کند، خواهد دید که نقش این نیم، حساسترین، ظریفترین، ماندگارترین و مؤثرترین نقشها در حرکت تاریخ انسان و در سیر بشریت بهسوی کمال است.» (84/5/5)
«اگر زنان در حرکت اجتماعی یک ملتی حضور نداشته باشند، آن حرکت به جائی نخواهد رسید، موفق نخواهد شد.» (91/04/21)
#تعادل_جنسیتی
@Mahdi_Takallou
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
شهید سبزواری شهید چه چیزی است؟
پیگیری مسائل زنان در بستر هویت و مطالبهی پروژهی الگوی سوم ضرورتاً و منطقاً ما را به طرح هویتی خاصی از مردان متوجه میکند؛ چرا که قرارگیری زن در جایگاه خودش دقیقاً به معنای این است که مرد هم در جای خودش بایستد تا هندسهی رابطهی زن و مرد در حرکت تاریخی بهینه شود؛ این منطق #تعادل_جنسیتی است.
این مرد چه مختصاتی دارد؟ اولین مشخصه در این رابطه این است که او در نسبت با زنان بر اساس قاعده و سیاست مهمی به نام «تکریم» عمل میکند. او این تکریم را «حق» تمام زنان به حسب خود میداند. زن چون زن است باید مراقب کرامت او بود. اگر هم او به دلایلی از کرامت خود غافل است باز مرد اجازه ندارد از کرامت او غفلت کند. در شهید #الداغی چه دیدیم؟ غیرت؟ من دیدم غالباً او را شهید غیرت نامیدهاند اما باید مشخص کرد خاستگاه این غیرت چیست و چرا این مرد غیور است؟ و دقیقاً کدام معنا از غیرت در «الگوی مرد شریف و مومن» یافت میشود؟ این غیرت و مردانگی را باید با همان «قاعدهی تکریم» فهمید. کرامت و شرافت زن _ ولو بدون حجاب کامل یا با هر نقص ظاهری دیگری _ هم به حسب خود باید خط قرمز باشد و شاید یک جنبه از تکریم او مثلاً در این مورد، یعنی محافظت از او در برابر مردان اوباش، یعنی اظهار برادری با او و حتی یعنی بالاجبار سپر بلای او شدن. او نهتنها در برابر مردان رذل ایستاد بلکه به مردان دگم که این ستمدیدگی و ناامنی را حق بدحجابان (به بیان خودشان فواحش) میدانند پشت کرد. من این شهید عزیز را به «شهید گفتمان تکریم» میشناسم. الگوی مرد مسلمان ایرانی که با پروژهی تعادلبخش الگوی سوم همراهی میکند ضرورتا مردی است که بالاترین حق زن یعنی کرامت را فهمیده است. او مردانگی دارد و آن را برای رفع موانع از پیش پای زن به خدمت میگیرد. این مرد مرد تراز انقلاب اسلامی است. و من البته میدانم در سرتاسر این متن واژگان استفادهشدهی بسیاری پیش از این از معنا تهی شدهاند!
@Mahdi_Takallou
قرار خدا نبود افسار تاریخ به دست انسان مذکر باشد و غیر او را از جمله زن، خدم و حشمش بگمارد. تاریخ محصول ارادهی مشترک زنان و مردان است و در همین قانون ظریف که نباید ارادهی مردان سرنوشت زنان را رقم بزند است که خمینی برای من معنادار میشود؛ آنجا که برابر مردان و فقیهمردان ایستاد و جلوی ورقخوردن بیهوده و بازیگونهی تاریخ را گرفت؛ خمینی جلوی رکود تاریخ را گرفت که این تاریخسازی نیست و شمایان تاریخ نمیسازید و دارید بر سنت پوسیده و بیمایهی مذکر گذشته دستوپا میزنید. تاریخ به معنای قابل دفاع کلمه تنها و تنها با تعامل زنانگی و مردانگی ساخته میشود و نیز اینکه غلبهی مردانگی جولان طاغوت میآفریند. اسقاط طاغوت همانا اسقاط اصلپنداری مردان است.
خمینی امام تعادل بود آنجا که پشت زنان ایستاد و به مدد نیروی محیرالعقول لطافتشان حرکت آفرید. این منظر البته که منظری حقوقی نیست و امام تنها از حق زنان دفاع نکرد. بلکه آن آنات شگفت، تولید منظری بود که در آن اساساً حرکت را بی زنان توهم و هپروت قلمداد میکرد. چه اینکه این سطح نازل از تکریم اقل حقوق زن هم باشد.
خمینی امام تعادل بود و تعالی را به تعادل میخواست چون نه تنها ارادهی زنان را به رسمیت شناخت بلکه ارادهی زنان را همدوش و برابر با زنان به کار گرفت. تعادل میان زنانگی و مردانگی احیای خمینی و ضرب شست پیغمبر روزگار ما بود. بتی که روحالله شکست تمامیتخواهی و برتریجویی تاریخی مردانه بود بی آنکه از رسوم رسوبکرده برای زنان گدایی کند و بیآنکه ذرهای از جوهر زنانهی زنها کوتاه بیاید. فریاد خمینی رمز مستور حرکت تاریخ را افشا کرد که زنان اساس ملت مسلمانند؛ گوارا باد بر اندیشهای که پیچیدگی این کلید اسرار را ادراک کند.
#تعادل_جنسیتی
@Mahdi_Takallou