eitaa logo
آقا مهدی
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
95 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 شهید علمدار: اگر مثل شهدا نباشیم بی فایده است، باید پیام شهدا را به‌ داخل شهرها ببریم هر روز ورود زبانش بود و می گفت: «تیر و توپ و تفنگ دیگه تموم شد! ما باید توی شهر خودمون،کوچه به کوچه، مسجد به مسجد، مدرسه به مدرسه، دانشگاه به دانشگاه، کار کنیم. باید بریم دنبال جوانها؛ باید پیام اینهایی که توی خون خودشون غلتیدند رو ببریم توی شهر.» یکبار به او گفـتم: «خب! اگـه این کـار رو بکنیم چـی ميـشه!؟» برگشت و با صدایی بلندتر گفت: «جامعه بیمه ميشه. گناه در سطح جامعه کم ميشه. مردم اگه با شهـدا رفیق بشن، همه چی درست ميشه؛ اونوقت جوانها ميشن یار امام زمان عج.» بعد شروع کرد توضیح دادن: «ببین! مانميتونیم چکشی و تند برخورد کنیم؛ باید با نرمی و آهسته آهسته کار خودمون رو انجام بدیم. باید خـاطرات کوتاه و زیبای شهــدا رو جمع کنیم و منـتقل کنیم. نباید منتظر باشیم که ما رو دعوت کنند؛ باید خودمان بریم دنبال جوانها. البته قبلش باید روی خودمان کار کنیم. اگه مثل شهــدا نباشیم، بی فایده است؛ کـلام ما تأثیر نخواهد داشت.» (عج) @mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(علیه السلام): مَـنْ فَـرَّجَ عـَنْ مُـؤمِنٍ فَرَّجَ اللّه ُ عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ كسى كه گِره از كار مؤمنى بگشايد و شادش كند، خداوند هم در روز قيامت، كارِ بسته او را می‌گشايد. 📚 اصول كافى، ج ۲، ص ۲۰۰ ‌@mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیامبر نسبت به کودکان آخرالزمان هشدار دادند و فرمودند نگران کودکان آخرالزمان از دست پدران و مادرانشان هستم! @mahdihoseini_ir
(عليه‌‏السلام): لايَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقْوى وَ كَيْفَ يَقـِلُّ ما يُتقَبَّلُ كارى كه با تقوا همراه باشد اندك نيست؛ چگونه آنچه مقبول خـدا قرار گرفته، انـدك محسـوب شـود. 📚 تحف العقول، ص ۳۱۸ @mahdihoseini_ir
نشانه شهادت زود جوش می‌آورد. آن صبری که بقیه داشتند او نداشت. همیشه هم می‌گفت «شهدا نشانه دارند که من ندارم. پس شهید نمی‌شوم!» دو ماه پیش از شهادتش به طور غیر منتظره‌ای صبور شده بود، آن‌قدر که من سر به سر او می‌گذاشتم تا فریادش را بشنوم، اما هیچ فریادی نمی‌زد. دلم می‌خواست فریاد بزند تا آن نشانه‌ای که می‌گفت را هنوز هم نداشته باشد. به پدرش هم گفتم، «اگر اجازه بدهید ابوالفضل به سوریه برود، شهید می‌شود.» حاج آقا گفت «به دلت بد راه نده، او رفقای خود را دیده که شهید می‌شوند، عرفانی شده است. بعدا خوب می‌شود.» مرتبه آخر به مادرش هم گفتم، او هم قبول داشت. به ابوالفضل گفت، «چگونه این‌قدر صبور شده‌ای؟ چرا به مهدی چیزی نمی‌گویی؟» ابوالفضل گفت «بگذار بچه خوشحال باشد و این روز‌های آخر از پدرش خاطره بدی در ذهن نداشته باشد.» | روایت همسر شهید/ 📲 @mahdihoseini_ir
هروقت تونستید برای انقلابتون اینطوری فداکاری کنید بیاید درباره براندازی حرف بزنیم. 🔗 Sadra  @mahdihoseini_ir
💐فرارسیدن ماه ماه شادی و شادمانی را به شما محب اهل بیت (ع) تبریک عرض می کنیم‌... @mahdihoseini_ir
(ص): إنّ المُؤمِنَ مُجاهِدٌ بِسَیفِهِ و لِسانِهِ ، و الذی نَفسی بیدِهِ لَکأنّما یَنضِحُونَهم بِالنَّبلِ. همانا مؤمن با شمشیر و زبان خود جهاد می‌کند؛ سوگند به آن که جانم در دست اوست، شاعران [مؤمن با شعر خود گویی] به دشمن تیر می‌اندازند. 📚 مجمع البیان : ۷/۳۲۶ @mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قهرمانی زارع رو دیدید؟ پهلوانیشو چطور؟! تو فینال حریف از حرص یکی خوابوند تو گوش امیرحسین. حالا واکنش امیرحسین تو مصاحبه بعد بازی رو ببینید و عشق کنید. بنازم به این حجم از جوانمردی و اخلاق... ما پوریای ولی رو ندیدیم، ولی پوریاها دیدیم! ✍️ عـــیّار @mahdihoseini_ir
آقا مهدی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_چهلم 💔گریه یوسف را از پشت سر می‌شنیدم و می‌دیدم چشمان این رزمنده در برابر
✍️ 😔یک نگاهم به قامت غرق عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر می‌زد که اگر اینجا بود، دست دلم را می‌گرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود. ✨جهت مقام (علیه‌السلام) را پیدا نمی‌کردم، نفسی برای نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس می‌کردم به فریادمان برسد. 🍃می‌دانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی می‌شد به خانه برگردم؟ رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش می‌چرخید برای حال حلیه کافی بود و می‌ترسیدم مصیبت عباس، نفسش را بگیرد. 🌷عباس برای زن‌عمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و می‌دانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره می‌کند. یقین داشتم خبر حیدر جان‌شان را می‌گیرد و دل من به‌تنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک نشسته و در سیلاب اشک دست و پا می‌زدم. 💔نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آن‌ها را به درمانگاه آورد. قدم‌هایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمی‌شد چه می‌بینند و همین حیرت نگاه‌شان جانم را به آتش کشید. 😢دیدن عباس بی‌دست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش می‌لرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش می‌شکست و می‌دیدم در حال جان دادن است. زن‌عمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفس‌شان بند آمده بود. 🔹زن‌عمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لب‌هایی که به‌سختی تکان می‌خورد (علیهاالسلام) را صدا می‌زد. حلیه بین دستانم بال و پر می‌زد، هرچه نوازشش می‌کردم نفسش برنمی‌گشت و با همان نفس بریده التماسم می‌کرد : «سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!» ✨و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و می‌دیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه می‌شکافد که چشمانش را با شانه‌ام می‌پوشاندم تا کمتر ببیند. ✍️نویسنده: @mahdihoseini_ir🕊🌹
💢 زارع مدال طلای جهان را به (ع) تقدیم کرد 🔹 امیرحسین زارع،سنگین وزن کشتی آزاد ایران پس از کسب مدال طلای جهان : تمام زندگیم را از امام رضا‌(علیه السلام) دارم و این طلا به همراه طلای بازی‌های آسیایی را می‌خواهم به آستان قدس رضوی و خدمت امام رضا‌(علیه السلام)تقدیم کنم. @mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 روایت خبرنگار صداوسیما از تجمع ضدانقلاب در نیویورک ♦️یوسف سلامی که به عنوان خبرنگار صداوسیما در نیویورک‌حضور دارد، امروز به میان تجمع ضد انقلاب رفت و با صحنه‌های جالبی روبرو شد. ♦️آنچنان که این گزارش روایت می‌کند، استقبال ضدانقلاب از این تجمع که با تبلیغات زیاد، اختصاص اتوبوس و ارائه خدمات جانبی از جمله غذا همراه بوده، بسیار اندک و مضحک‌بوده است. بیشترین شرکت‌کنندگان اعضای منافقین هستند و با الفاظ رکیک به سلامی حمله کردند. @mahdihoseini_ir
(علیه السلام): ما بَقِیَ فِی الدُّنْیا بَقِیَّةٌ غَیْرَ هَذَا القُرآنِ فَاتَّخـِذُوهُ إماما یَدُلُّکُمْ عـَلی هُداکُمْ، وَ إنَّ أَحَقَ النّاسِ بِالقُرآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ إنْ لَمْ یَحْفَظْهُ وَ أَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ یَعْمَلْ بِهِ وَ إنْ کانَ یَقْرَأُهُ. تنها چیزی که در این دنیای فانی باقی می‌ماند قرآن است، پس قرآن را پیشوا و امام خود قرار دهید، تا به راه راست و مستقیم هدایت شوید. همانا نزدیک‌ترین مردم به قرآن کسانی هستند که بدان عمل کند، گرچه به ظاهر (آیات) آن را حفظ نکرده باشند و دورترین افراد از قرآن کسانی هستند که به دستورات آن عمل نکنند گرچه قاری و خواننده آن باشند. 📚ارشاد القلوب، دیلمی، ص۱۰۲ 🌹 @mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرش میراحمدی هنرمند کشورمان روز دوشنبه در سن 52 سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت. بیشتر مردم میراحمدی را با بازی روانش در نقش‌های طنز به خاطر دارند؛ اما این هنرمند فقید، با بازی در فیلم کوتاه «سرباز» در نقش المهندس، یار ، یادگاری ارزشمند از خود به جا گذاشته است. @mahdihoseini_ir
مالک شریعتی نماینده مجلس: از یک دزد بدبخت که حین دزدی گرفتنش، پرسیدن چرا زیر چشمت کبود شده؟ با پررویی گفت "با صورت محکم کوبیدم به مشت مامور پلیس"! حالا حکایت زنده‌گیری و اخراج سفیر لاف‌زن رژیم جعلی صهیونیستی از صحن است که میگه در اعتراض جلسه را ترک کردم! @mahdihoseini_ir
📸 تصویری از رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صبح امروز پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت. ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ 🌹 @mahdihoseini_ir
آقا مهدی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_چهل_و_یکم 😔یک نگاهم به قامت غرق #خون عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گو
✍️ 🕊هر روز شهر شاهد بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده می‌شدند یا از نبود غذا و دارو بی‌صدا جان می‌دادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل شهر که همه گرد ما نشسته و گریه می‌کردند. ✔️می‌دانستم این روزِ روشن‌مان است و می‌ترسیدم از شب‌هایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپاره‌باران را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم. 🌙شب که شد ما زن‌ها دور اتاق کِز کرده و دیگر در میان نبود که از منتهای جان‌مان ناله می‌زدیم و گریه می‌کردیم. در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی می‌کردیم. ▪️همه برای عباس و عمو عزاداری می‌کردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم می‌سوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه می‌بردم. 🍃آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظه‌ای از آتش تب خیس عرق می‌شدم و لحظه‌ای دیگر در گرمای ۴۵ درجه طوری می‌لرزیدم که استخوان‌هایم یخ می‌زد. زن‌عمو همه را جمع می‌کرد تا دعای بخوانیم و این توسل‌ها آخرین حلقه ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلی‌کوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند. 💊حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو درد کشیدند و غریبانه جان دادند. 🍼دیگر حتی شیرخشکی که هلی‌کوپترها آورده بودند به کار یوسف نمی‌آمد و حالش طوری به هم می‌خورد که یک قطره از گلوی نازکش پایین نمی‌رفت. 😔حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه می‌چرخید و کاری از دستش برنمی‌آمد که ناامیدانه ضجه می‌زد تا فرشته نجاتش رسید. خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفته‌اند هلی‌کوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به ببرند و یوسف و حلیه می‌توانستند بروند. 💔حلیه دیگر قدم‌هایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلی‌کوپتر هزار بار جان کندم. زودتر از حلیه پای هلی‌کوپتر رسیدم و شنیدم با خلبان بحث می‌کرد : «اگه داعش هلی‌کوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت می‌بری، چی میشه؟»... ✍️نویسنده: @mahdihoseini_ir🕊🌹
(علیه السلام): اَلنَّـوْمُ راحَةٌ لِلْجَـسَدِ وَ النُّـطْقُ راحَةٌ لِلرُّوحِ وَ السُّکُوتُ راحةٌ لِلْعَقْلِ خواب، آرام بخش جسم است و سخن گفتن آسایش روح است و سکوت، سبب راحتی عقل است. 📚من لا یحضره الفقیه: ج ۴، ص ۴۰۲ @mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 خیلی نامردید!! 📌 خاطره‌ای از یک جوان حاضر در اغتشاشات ۱۴۰۱ که مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفت. ۱۴۰۲.۰۶.۲۹ @mahdihoseini_ir
💠 همه ما میتونیم خادم باشیم! حتما نیازی نیست حضورا تو حرم شریف‌شون خادمی‌شون رو بکنیم (که البته سعادت بزرگیه و کاش قسمت همه‌مون بشه)، میتونیم توی شغل و منصب خودمون خادم آستانشون بشیم! مادر خانواده میتونه غذای امروزش رو نذر امام رضا کنه، پسرِ خانواده میتونه ثوابِ خریدنِ نونِ امروز خونه رو تقدیم امام رضا کنه، منِ برای نشوندنِ لبخند روی لب‌های حضرتش بیست دقیقه بیشتر بعد از نماز جماعت بشینم و جوابِ سوالِ مردم رو بدم، اگر پزشکم میتونم چندتا بیمار در طول ماه رو به خاطر امام رضا(ع) رایگان ویزیت کنم ، اگر طراح و گرافیست هستم یه طرح خوب برای آقا بکشم که بقیه ببینن و استفاده کنن، اگر معلم هستم به شاگردهام بگم امام رضا چه شخصیتی هستش، صلوات خاصه رو یادشون بدم تا هروقت هرجا خوندن ثوابش به من هم برسه! اگر کسی ضرری بهم زده بخاطر امام رضا ببخشمش، میشه صدقه‌ی اول صبح رو به نیتِ سلامتی امام زمان از طرف امام رضا(ع) بدم، اگر مغازه و فروشگاه دارم در طول ماه میتونم یه سری از محصولاتم رو به نیازمندها بدم به نیت امام رضا(ع) جان .. شاید حتی اینکه تو کار تخصصی خودم خارج از حرم به امام رضا خدمت کنم خیلی خیلی بهتر و مفید‌تر باشم تا اینکه توی حرم مشغول کاری باشم که بقیه هم میتونن انجامش بدن .. @mahdihoseini_ir
مهرداد عربستانی، استاد راهنمای لیلا حسین زاده تعلیق شد دانشگاه تهران در اعلامیه ای خود تاکید کرد که استاد راهنما و مشاور معروفه کمونیست موسوم به لیلا حسین زاده که سخنان خود را با یادکرد از سرکرده متجاسرین فرقه دموکرات آغاز کرده بود از سمت استادی تعلیق شد. وی در عین حال مدیر گروه رشته مردم شناسی نیز بود. گفتنی است نامبرده اصولا دانشجوی دانشگاه تهران نبود اما عربستانی برای وی موقعیتی ایجاد کرده بود تا به سخنرانی علیه امنیت ملی بپردازد /صبح صادق @mahdihoseini_ir
(صلى‌الله‌عليه‌وآله): خَيرُ النّاسِ رَجُلٌ حَبَسَ نفْسَهُ في سبيلِ اللّه يُجاهِدُ أعْداءَهُ يَلتَمِسُ المَوتَ أوِ القَتلَ في مَصافِّهِ بهترينِ مردمان، مردى است كه خود را وقف راه خدا كرده است و با دشمنان او جهاد مى‌كند و خواستار مرگ يا كشته شدن در ميدان كارزار است. 📚مستدرك الوسائل: ۱۱/۱۷/۱۲۳۱۰ @mahdihoseini_ir
آقا مهدی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_چهل_و_دوم 🕊هر روز شهر شاهد #شهدایی بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده
✍️ 😰شنیدن همین جمله کافی بود تا کاسه دلم ترک بردارد و از رفتن حلیه کنم. 🍃در هیاهوی بیمارانی که عازم رفتن شده بودند حلیه کنارم رسید، صورت پژمرده‌اش به زنده ماندن یوسف گل انداخته و من می‌ترسیدم این سفرِ آخرشان باشد که زبانم بند آمد و او مشتاق رفتن بود که یوسف را از آغوشم گرفت و با صدایی که از این به لرزه افتاده بود، زمزمه کرد : «نرجس کن بچه‌ام از دستم نره!» 😔به چشمان زیبایش نگاه می‌کردم، دلم می‌خواست مانعش شوم، اما زبانم نمی‌چرخید و او بی‌خبر از خطری که می‌کرد، پس از روزها به رویم لبخندی زد و نجوا کرد : «عباس به من یه باطری داده بود! گفته بود هر وقت لازم شد این باطری رو بندازم تو گوشی و بهش زنگ بزنم.» 🍃و بغض طوری گلویش را گرفت که صدایش میان گریه گم شد : «اما آخر عباس رفت و نتونستم باهاش حرف بزنم!» 👤رزمنده‌ای با عجله بیماران را به داخل هلی‌کوپتر می‌فرستاد، نگاه من حیران رفتن و ماندن حلیه بود و او می‌خواست آنچه از دستش رفته به من هدیه کند که یوسف را محکم‌تر در آغوش گرفت، میان جمعیت خودش را به سمت هلی‌کوپتر کشید و رو به من خبر داد : «باطری رو گذاشتم تو کمد!» ❤️قلب نگاهم از رفتن‌شان می‌تپید و می‌دانستم ماندن‌شان هم یوسف را می‌کُشد که زبانم بند دلم شد و او در برابر چشمانم رفت. 🚁هلی‌کوپتر از زمین جدا شد و ما عزیزان‌مان را بر فراز جهنم به این هلی‌کوپتر سپرده و می‌ترسیدیم شاهد سقوط و سوختن پاره‌های تن‌مان باشیم که یکی از فرماندهان شهر رو به همه صدا رساند : «به خدا کنید! عملیات آزادی شروع شده! چندتا از روستاهای اطراف آزاد شده! به مدد (علیه‌السلام) آزادی آمرلی نزدیکه!» ❗️شاید هم می‌خواست با این خبر نه فقط دل ما که سرمان را گرم کند تا چشمان‌مان کمتر دنبال هلی‌کوپتر بدود. 😭من فقط زیر لب (علیه‌السلام) را صدا می‌زدم که گلوله‌ای به سمت آسمان شلیک نشود تا لحظه‌ای که هلی‌کوپتر در افق نگاهم گم شد و ناگزیر یادگاری‌های برادرم را به سپردم.... ✍️نویسنده: @mahdihoseini_ir🕊🌹