آقا مهدی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_چهل_و_هشتم 😥تمام تن و بدنم در هم شکست، وحشتزده چرخیدم و از آنچه دیدم سقف
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_چهل_و_نهم
😭به هوای حضور حیدر این همه وحشت را تحمل کرده بودم و حالا در دهان این #بعثی بودم که نگاهم از پا در آمد و او با خندهای چندشآور خبر داد : «زیادی اومدی جلو! دیگه تا خط #داعش راهی نیس!»
▪️همانطور که روی زمین بود، بدن کثیفش را کمی جلوتر کشید و میدیدم میخواهد به سمتم بیاید که رعشه گرفتم، حتی گردن و گلویم طوری میلرزید که نفسم به زحمت بالا میآمد و دیگر بین من و #مرگ فاصلهای نبود.
✔️دسته اسلحه را روی زمین عصا میکرد تا بتواند خودش را جلو بکشد و دوباره به سمتم نشانه میرفت تا تکان نخورم.
🚶♂همانطور که جلو میآمد، با نگاه #جهنمیاش بدن لرزانم را تماشا میکرد و چشمش به ساکم افتاد که سر به سر حال خرابم گذاشت : «واسه پسرعموت چی اوردی؟» و با همان جانی که به تنش نمانده بود، به چنگ آوردن این غنیمت قیمتی مستش کرده بود که دوباره خندید و مسخره کرد : «مگه تو #آمرلی چیزی هم پیدا میشه؟»
🍂صورت تیرهاش از شدت خونریزی زرد شده بود، سفیدی چشمان زشتش به سرخی میزد و نگاه هیزش در صورتم فرو میرفت. دیگر به یک قدمیام رسیده بود، بوی تعفن لباسش حالم را به هم زد و نمیدانستم چرا مرگم نمیرسد که مستقیم نگاهم کرد و حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد : «پسرعموت رو خودم #سر بریدم!»
احساس کردم #حنجرهام بریده شد که نفسهایم به خسخس افتاد و دیگر نه نفس که جانم از گلو بالا آمد. اسلحه را رو به صورتم گرفت و خواست دست زخمیاش را به سمتم بلند کند که از درد سرشانه صورتش در هم رفت و عربده کشید.
🔹چشمان ریزش را روی هم فشار میداد و کابوس سر بریده حیدر دوباره در برابر چشمانم جان گرفته بود که دستم را داخل ساک بردم. من با حیدر عهد بسته بودم #مقاوم باشم، ولی دیگر حیدری در میان نبود و باید اسیر هوس این بعثی میشدم که نارنجک را با دستم لمس کردم.
💣عباس برای چنین روزی این #نارنجک را به من سپرد و ضامنش را نشانم داده بود که صدای انفجاری تنم را تکان داد. عدنان وحشتزده روی کمرش چرخید تا ببیند چه خبر شده و من از فرصت پیش آمده نارنجک را از ساک بیرون کشیدم.
🌾انگار باران #خمپاره و گلوله بر سر منطقه میبارید که زمین زیر پایمان میجوشید و در و دیوار خانه به شدت میلرزید. عدنان مسیرِ آمده را دوباره روی زمین خزید تا خودش را به در برساند و ببیند چه خبر شده و باز در هر قدم به سمتم میچرخید و با اسلحه تهدیدم میکرد تکان نخورم.
چشمان پریشان عباس یادم آمد، لحن نگران حیدر و دلشورههای عمو، #غیرتشان برای من میتپید و حالا همه #شهید شده بودند که انگشتم به سمت ضامن نارنجک رفت و زیر لب اشهدم را خواندم...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@mahdihoseini_ir🕊🌹
هدایت شده از آقا مهدی
💌 #دعوت_نامه شهید 💌
صورَت و
پَهلویِ عُشاقِ شُما
زَخمی بود....
بَس که بودَند
به یادَت شُهدا
یازَهرا (س)
🍃🌸هفتمین سالگرد شهادت مدافع حرم شهید زمینه ساز ظهور #امام_زمان(عج)، شهید پهلو شکسته #شهید_مهدی_حسینی
🎙سخنران: شیخ حاج مهدی بنیانیان
🎙مــــداح: حاج حسین یعقوبیان و کربلایی مجید قاسمی
🔰پنجشنبه ۱۳ مهر ماه ساعـت ۱۶
بهشـــت حضرت زهـــرا (س)، قطعه ۲۶، بر سر مزار شهید
@mahdihoseini_ir
🕊به مناسبت هفتمین سالگرد شهادت شهید مهدی حسینی، ختم صلوات و زیارت عاشورا داریم هدیه به آقامهدی و جهت حاجت روایی شما عزیزان🌱
دوستان هر تعداد که تمایل دارند بفرمایند:
🆔 @Ya_zahra_s_71
مهلت ختم تا پایان ماه مهر🌹
تاکنون :
16100 شاخه گل صلوات🕊
112 زیارت عاشورا🕊
🌱حاجت روا بخیر به دعای شهید معزز
#امام_علی(ع):
لا نِعْمَةَ اَهْنَاءُ مِنَ الاَْمْنِ
هيچ نعمتى گواراتر از #امنيت نيست.
📚 شرح غررالحكم، ج ۶، ص ۴۳۵
@mahdihoseini_ir
🔴 یکی از ۳ کشور دارای موشک بالستیک در جهان هستیم
🔹سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: موشک بالستیک در اختیار سه کشور جهان است که یکی از آنها ایران است.
🔻جوانان مراقب باشند که اگر از فضای تلاش و جهاد علمی دور شویم، کشور عقب میافتد و به همان دورهای میرود که یک گلوله هم نمیساختیم و همهچیز از خارج میآمد.
🔻به یاد دارم که ماکارونی ترکیهای و پنیر بلغاری هم به کشور وارد میشد، یعنی در غذا خوردن هم وابسته بودیم.
🔻زمان پهلوی یک درجهدار آمریکایی به ایران میآمد و اجازه نمیداد خود ایرانیها اگر اشکالی در یک سیستمی به وجود آمد، خودش برطرف کند. برای آموزش یک دوربین هدایت آتش توپخانه باید به خارج کشور میرفتیم.
🔻امروز ما ماهواره میسازیم و آن را به آسمان میفرستیم اما فقط ماهواره، موشک و پهپاد نیست که ساخته میشود.
🔻 در هر فناوری از آنچه مربوط به کوانتوم، سایبر، هوش مصنوعی، نیتروالکترونیک و حتی بیومکانیک، بیوشیمی و بیوفیزیک است که جزو دانشهای پیچیده جهان است وارد شدیم و پیشرفتهای خوبی حاصل شده است.
#جهاد_تبیین
@mahdihoseini_ir
دخترانی که امکان کاسبی خون ندارند بایکوت میشوند!
مثل #ترانه_احمدی که امروز صبح مدال نقره بازیهای آسیایی را در رشته اسکیت فریاستایل گرفت و چنین تصویر زیبایی خلق کرد.
✍️ حامد/شاهمیری
@mahdihoseini_ir
هدایت شده از آقا مهدی
💌 #دعوت_نامه شهید 💌
صورَت و
پَهلویِ عُشاقِ شُما
زَخمی بود....
بَس که بودَند
به یادَت شُهدا
یازَهرا (س)
🍃🌸هفتمین سالگرد شهادت مدافع حرم شهید زمینه ساز ظهور #امام_زمان(عج)، شهید پهلو شکسته #شهید_مهدی_حسینی
🎙سخنران: شیخ حاج مهدی بنیانیان
🎙مــــداح: حاج حسین یعقوبیان و کربلایی مجید قاسمی
🔰پنجشنبه ۱۳ مهر ماه ساعـت ۱۶
بهشـــت حضرت زهـــرا (س)، قطعه ۲۶، بر سر مزار شهید
@mahdihoseini_ir
آقا مهدی
💌 #دعوت_نامه شهید 💌 صورَت و پَهلویِ عُشاقِ شُما زَخمی بود.... بَس که بودَند به یادَت شُهدا یازَهرا
همه دعوتید به سالگرد شهید مهدی حسینی
امروز
راس ساعت ۱۶ 🌱
آقا مهدی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_چهل_و_نهم 😭به هوای حضور حیدر این همه وحشت را تحمل کرده بودم و حالا در دها
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_پنجاهم
🔹چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، #سر بریده حیدر را میدیدم که دستم روی ضامن لرزید و فریاد عدنان پلکم را پاره کرد. خودش را روی زمین میکشید و با چشمانی که از عصبانیت آتش گرفته بود، داد و بیداد میکرد : «برو اون پشت! زود باش!»
✔️دوباره اسلحه را به سمتم گرفته بود، فرصت انفجار #نارنجک از دستم رفته و نمیفهمیدم چه شده که اینهمه وحشت کرده است. از شدت خونریزی جانش تمام شده و حتی نمیتوانست چند قدم مانده خودش را به سمتم بکشد که با تهدیدِ اسلحه سرم فریاد زد : «برو پشت اون بشکهها! نمیخوام تو رو با این بیپدرها تقسیم کنم!»
😓قدمهایم قوت نداشت، دیوارهای سیمانی خانه هر لحظه از موج انفجار میلرزید، همهمهای را از بیرون خانه میشنیدم و از حرف تقسیم غنائم میفهمیدم #داعشیها به خانه نزدیک میشوند و عدنان این دختر زیبای #شیعه را تنها برای خود میخواهد.
💣نارنجک را با هر دو دستم پنهان کرده بودم و عدنان امانم نمیداد که گلنگدن را کشید و نعره زد : «میری یا بزنم؟» و دیوار کنار سرم را با گلولهای کوبید که از ترس خودم را روی زمین انداختم و او همچنان وحشیانه #تهدیدم میکرد تا پنهان شوم.
🛢کنج اتاق چند بشکه خالی آب بود و باید فرار میکردم که بدن لرزانم را روی زمین میکشیدم تا پشت بشکهها رسیدم و هنوز کامل مخفی نشده، صدای باز شدن در را شنیدم.
👝ساکم هنوز کنار دیوار مانده و میترسیدم از همان ساک به حضورم پی ببرند و اگر چنین میشد، فقط این نارنجک میتوانست نجاتم دهد.
💣با یک دست نارنجک و با دست دیگر دهانم را محکم گرفته بودم تا صدای نفسهای #وحشتزدهام را نشنوند و شنیدم عدنان ناله زد : «از دیشب که زخمی شدم خودم رو کشوندم اینجا تا شماها بیاید کمکم!»
و صدایی غریبه میآمد که با زبانی مضطرب خبر داد : «دارن میرسن، باید عقب بکشیم!»
✔️انگار از حمله نیروهای مردمی وحشت کرده بودند که از میان بشکهها نگاه کردم و دیدم دو نفر بالای سر عدنان ایستاده و یکی #خنجری دستش بود. عدنان اسلحهاش را زمین گذاشته، به شلوار رفیقش چنگ انداخته و التماسش میکرد تا او را هم با خود ببرند.
👌یعنی ارتش و نیروهای مردمی بهقدری نزدیک بودند که دیگر عدنان از خیال من گذشته و فقط میخواست جان #جهنمیاش را نجات دهد؟ هنوز هول بریدن سر حیدر به حنجرم مانده و دیگر از این زندگی بریده بودم که تنها به بهای #نجابتم از خدا میخواستم نجاتم دهد.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@mahdihoseini_ir🕊🌹
هفتمین سالگرد شهادت شهید مهدی حسینی.mp3
9.81M
🎤مداحی و روضه خوانی مراسم هفتمین سالگرد شهادت #شهید_مهدی_حسینی (۱)
۱۴۰۲.۰۷.۱۳
#آقا_مهدی یار عزیز #حاج_قاسم🌱
@mahdihoseini_ir
۲ - هفتمین سالگرد شهادت شهید مهدی حسینی.mp3
5.95M
🎤مداحی و روضه خوانی مراسم هفتمین سالگرد شهادت #شهید_مهدی_حسینی (۲)
۱۴۰۲.۰۷.۱۳
#آقا_مهدی یار عزیز #حاج_قاسم🌱
@mahdihoseini_ir
۳ - هفتمین سالگرد شهادت شهید مهدی حسینی.mp3
14.93M
🎤مداحی و روضه خوانی مراسم هفتمین سالگرد شهادت #شهید_مهدی_حسینی (۳)
۱۴۰۲.۰۷.۱۳
#آقا_مهدی یار عزیز #حاج_قاسم🌱
@mahdihoseini_ir
۴ - هفتمین سالگرد شهادت شهید مهدی حسینی.mp3
6.35M
🎤مداحی و روضه خوانی مراسم هفتمین سالگرد شهادت #شهید_مهدی_حسینی (۴)
۱۴۰۲.۰۷.۱۳
#آقا_مهدی یار عزیز #حاج_قاسم🌱
@mahdihoseini_ir
خوشبحالِ
هـرڪسی ڪه
دل بہ مادر دادہ است
خوشبحال هـر ڪہ باشد
مبتلای فاطمہ (س) . . .
مزار شهید پهلو شکسته #شهید_مهدی_حسینی
۱۴۰۲.۰۷.۱۳
@mahdihoseini_ir
42.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حلالم کن
اگه از غم تشنگی تو نمردم....
حسین جانم...
📹 مراسم هفتمین سالگرد شهادت #شهید_مهدی_حسینی
۱۴۰۲.۰۷.۱۳
#شب_جمعه
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
@mahdihoseini_ir
28.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید معزز #شهید_مهدی_حسینی یار عزیز #حاج_قاسم امروز میزبان مهمانان گرامی اش بود.
۱۴۰۲.۰۷.۱۳
🎙سوره حمد، استاد عبدالباسط
🌱 @mahdihoseini_ir
#پیامبر_اکرم(ص):
فَضْلُ القُرآنِ عَلى سائِرِ الْكَلامِ كَفَضْلِ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ؛
بـرترى #قرآن بر سـاير سخـنها هـمانند برترى خدا بر مخـلوقات اوسـت.
📚 جامع الاخبار و الآثار: ج ۱، ص ۱۸۲
@mahdihoseini_ir🌹🕊
📷 استوری یکی از حاضران در صحنه بیهوش شدن آرمیتا گراوند
#آرمیتا_گراوند
@mahdihoseini_ir
✨﷽✨
#حکایت_وصل_مهدی_عج🌴
✅ داستان واقعی کریم پینه دوز
👈 خانه خریدن امام زمان عج برای مستاجر تهرانی
💠 نامش کریم بود، سید کریم محمودی، شغلش کفاشی بود، در گوشه ای از بازار تهران حجره ی پینه دوزی داشت، جورَش با مولا جور بود، میگفتند علمای اهل معنای آنروزِ تهران مولا هر شب جمعه سَری به حجره اش میزنند و احوالش را میپرسند
مستاجر بود، درآمدِ بخور و نمیری داشت، صاحبخانه جوابش کرد، مهلت داد به او تا ده روز بعد تخلیه کند خانه را، کریم اما همان روز تصمیم گرفت خالی کند خانه را تا غصبی نباشد، پول چندانی هم نداشت برای اجاره ی خانه، ریخت اسباب و اثاثیه اش را کنار خیابان با عیال و بچه ها
ایستاده بود کنار لوازمش، مولا آمدند سراغش، سلام و احوالپرسی،فرمودند به کریم پینه دوز، کریم ناراحت نباش، اجدادِ ما هم همگی طعم غربت را چشیده اند، کریم که با دیدن رفیقِ صمیمی اش خوشحال شده بود بذله گوئی اش گُل کرد و گفت :درست است طعم غریبی را چشیده اند اجداد بزرگوارتان، اما طعم مستاجری را که نچشیده اند آقاجان، مولا تبسمی کردند به کریم...
یکی از بازاریان معتمد تهران شب خواب امام زمان ارواحنافداه را دید، فرمودند مولا در عالم رویا، حاجی فلانی فردا صبح می روی به این آدرس، فلان خانه را می خری و میزنی بنام سید کریم
پیرمرد بازاری صبح فردا رفت به آن نشانی، در زد، گفت به صاحب خانه، میخواهم خانه ات را بخرم، صاحبخانه این را که شنید بغضش ترکید، با گریه گفت به پیرمرد بازاری گره ای افتاده بود در زندگی ام که جز با فروش این خانه باز نمی شد، دیشب تا صبح امام زمانم را صدا میزدم...
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
اما آقاجان! ای کاش ما هم مثل سید کریم و آن مرد خانه دار می توانستیم چشمان زهرایی تان را زیارت کنیم، هرچند روزگار ما روزگار غیبت امام زمان مان است، اگرچه وجود مبارک تان برای ما حاضر و غائب ندارد و همه ی عالم در تسخیر نگاه مهربان شماست...
نشسته باز خیالت کنارِ من اما
دلم برای خودت تنگ می شود چه کنم!؟
📚برداشتی آزاد از تشرفات سید کریم محمودی ملقب به کریم پینه دوز/ #امام_زمان(عج)
🌸 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🌸
#ارسالی بانو احمدی درزی✉️
@mahdihoseini_ir🌹🕊