eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.1هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 دلها💖 🔹 سوم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 تو اوج درگیرے و عملیات بودیم. شرایط خیلے سخت و روحیہ نیروهاے ما خراب بود. از همہ طرف بہ سمت ما شلیڪ مے شد. دشمن حلقہ محاصره را کامل کرد. دراین شرایط ابراهیم روے بلندے رفت و با صداے بلند فریاد زد: الله اکــــــبر...اشهدان لااله الا الله... وقتے اذان و نام خــدا بہ گوش ما خورد چنان آرامش پیدا کردیم که گویے هیچ خبرے نیست! دشمن هم با شنیدن نواے ملکوتے ابراهیم عقب نشینے کرد. وقتے ابراهیم پایین آمد،یکے از رفقا بهش گفت: خیلے عالے بود. با صداے شما آرامش پیدا کردیم. ابراهیم یادآور شدکه: من نبودم.این یاد خدا بود کہ آرامش ایجاد کرد: باش کہ تنها با یاد خــدا دلها آرام و مطمئن مے گردد.(رعد/۲۸)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 شکر💖 🔹 چهارم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 از صبح تا عصر به ادارات مختلف شهرمان رفتم اما مشکل من حل نشد. با اینکه از جانبازان جنگ بودم،اما اینقدر عصبانی شدم کہ بہ تمام مسئولین فحش دادم و گفتم:کاش داعش مے آمدو شما را... آخرشب،فرزندم کہ از شرایط من ناراحت بودگفت:بابا،من امروز یک کتاب جالب خواندم. خیلے آرامش بہ من داد. بیا شما بخوان. بعد کتابی را کہ تصویر یک شهید روے آن بود بہ من نشان داد. کتاب را انداختم آن طرف و گفتم: همش دروغہ. و بعد خوابیدم. جوان خوش سیمایے بالاے سرم آمد و گفت: دوست عزیز،چرا اینقدر ناشکرے؟! چیزی نشده.مشکل شما را اگر خدا صلاح بداند حل مے کند. خدا را بہ خاطر این نعمتی کہ داده شکر کن.نعمت ها را بیشتر مے کندو... از خواب پریدم. خودش بود. همان جوانے کہ تصویرش روے جلد کتاب قرار داشت. کتاب را از گوشہ اتاق برداشتم. نوشتہ بود: سلام بر ابراهیم. خاطرات شهید ابراهیم هادے. او به من این کلام الهی را یادآورشد: شکرگزارے کنید(نعمت خودرا) برشما خواهم افزود و اگر ناسپاسے کنید،مجازاتم شدید است.(ابراهیم/۷)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 به یاران شهدا💖 🔹 پنجم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 محمدامین کریمیان،طلبه اے بود کہ براے معرفے شهید هادے خیلے تلاش مے کرد و مے گفت: شهدا زنده اند.باید آن هارا الگو قرار دهیم. کتاب سلام بر ابراهیم را در مدارس پخش مے کرد و نوجوان ها را با راه و روش شهید آشنا مے نمود. او دوست داشت مدافع حرم شود. مے گفت:هر زمان ابراهیم را در خواب مے بینم،خیلے خوشحال است و خیلے مرا تحویل مے گیرد. او در سوریہ بہ دوستانش گفت: من مدیون ابراهیم هستم. او به من گفت که نترس و نگران نباش. بہ زودے با گمنامے بہ ما ملحق مے شوی...مدتی بعد همینگونه شد! ها(شهدا)بخاطر نعمتهاے فراوانے کہ خداوند از فضل خود بہ ایشان بخشیده خوشحالند و مژده مے دهند بہ کسانے کہ هنوز بہ آن ها ملحق نشده اند(مجاهدان و شهیدان آینده،زیرا مے دانند)کہ نہ ترسے بر آن هاست و نہ غمے خواهند داشت (آل عمران/170)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 بہ معروف💖 🔹 ششم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 دیده بود کہ در جبهہ چند جوان روستایے ساده دل هستند کہ نماز نمے خوانند. ابراهیم برایشان خرج کرد. با آن ها رفیق شد و... مدتی بعد بہ آن ها گفت: چرا نمے آیید برا نماز؟مے دونید چقدر نماز اول وقت اهمیت داره؟ گفتند:راستش رو بخواهے نماز بلد نیستیم. ابراهیم با کمک یکے از دوستان، براے آن ها آموزش نماز را شروع کرد. وقت گذاشت تا نمازخوان شدند. امر بہ معروف هاے ابراهیم اینگونہ ساده و دقیق بود. بہ معروف،نهی کنندگان از منکر و حافظان حدود(و مرزهاے) الهے(مؤمنان حقیقے اند) و بشارت بده بہ(اینچنین)مؤمنان. (توبه/۱۱۲)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 الهـــے💖 🔹 هفتم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 سراسر زندگے ابراهیم هادے،این کلام زیباے الهے را فریاد مے زد: تــقوا داشته باش،خدا در سخت ترین شرایط کہ تمام راه ها بر انسان بستہ مے شود،راه خروج را بہ تو نشان مے دهد. مثل معجزه اذان،یا داستان وسوسہ شیطانے و... جداے از آن،خداوند در این آیہ ادامه مے دهد: از جایے کہ فکرش را نمے کنے بہ تو روزے مے دهم. و انسان باتقوا برخدا توکل مے کند کہ خـــدا برایش کافے است. بہ ابراهیم مے گفتند:از سازمان تربیت بدنے خارج نشو. آینده و درآمد خوبے داره. آخہ آموزش و پرورش کہ... او مے خندید و مے گفت: با خـــدا باش،از جایے کہ گمان نمے کنے روزے تورا مے رساند. درمورد اهمیت این آیہ پیامبر(ص) مے فرماید:من آیہ اے مے شناسم کہ اگر تمام انسان ها دست بہ دامن آن زنند براے حل مشکلات آن ها کافے است،پس از آن،آیه من یتق الله...را تلاوت فرمودو بارها آن را تکرارکرد. تقواے الهے پیشہ کند، (وبه خاطر خدا گناهے را ترک کند) خداوند راه خروج(از گرفتارے)براے او فراهم مے کند.و اورااز جایے کہ گمان نداردروزے مے دهدو هرکس برخدا توکل کند،خــدا براے او کافے است. خداوند فرمان خودرا بہ انجام مے رساند و خدا براے هرچیزے اندازه اے قرار داده است. (طلاق/۲و۳)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 خـــدا💖 🔹 هشتم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 توے بیمارستان بود. خبرنگارآمد بالاے سر ابراهیم و پرسید: شما عملیات اخیر را چطور دیدے؟ ابراهیم گفت: ما هرچه دیدیم عنایت خدا بود. دراین عملیات ما کارے نکردیم. ما فقط راهپیمایے کردیم و از خدا کمک خواستیم. دشمن،چنان از عظمت رزمندگان ما ترسیده بود کہ پا به فرار گذاشت. ما این آیہ را با تمام وجود لمس کردیم: اگر(دین)خدا را یارے کنید،او هم ‌شما را یارے مے کند و گامهایتان را استوار مے کند. (محمد/۷)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖چرا جنگ؟💖 🔹 نهم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 جوان دانشجویے بود کہ بہ جبهہ آمد. مدتے درجنگ حضور داشت. امایکسال بعد،ازحضوردرجبهہ پشیمان شد! مے گفت:عراقے ها مثل ما مسلمان هستند.چرا با اینها مے جنگیم؟ما اشتباه مے کنیم و... ابراهیم بااو صحبت کرد. گفت:ما نخواستیم و نمے توانستیم جنگ را شروع کنیم. این صدام بودکہ جنگ را آغاز کرد. صدام.حتے کسانے کہ میانجے صلح شده بودند را رد کرد. وظیفہ ما در چنین شرایطے طبق آیات الهے جنگیدن است. آنجا کہ قرآن مے فرماید: دو گروه از مؤمنان باهم جنگ کردند،میان آن ها صلح برقرار کنید، پس اگر آشکار شد یکے از آن ها بر دیگرے ستم کرده،با آن گروه جنگ کنید تا بہ حکم اجبار تسلیم امر خدا شود و اگر به سوے خدا برگشت میان آن دو طائفہ بہ عدل اصلاح کنید،و عدالت را برقرار نمایید،چون خدا عدالت گستران را دوست مے دارد. (حجرات/9)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 رسیده💖 🔹 دهم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 یادمہ آقا ابراهیم مثال قشنگے مے زد و مے گفت: نمـــاز اول وقت مثل میــــوه اے است کہ وقت چیدنش شده. اگہ میوه رو نچینی،خراب مے ‌شه و مزه اولیہ رو نداره. همیشہ سعے کن نمازهایت،درهر شرایطے اول وقت باشہ. خــدا هم تو گرفتارے هاے زندگے، قبل از اینکہ حرفے بزنے کارت رو ردیف مے کنه. #و نمــاز را در دو طرف روز و ساعات نخستین شب برپادار کہ یقینا نیکے ها(نمازها)،بدے هارا از میان مے برند... (هود/۱۱۴)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 شب💖 🔹 یازدهم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 مدتے بود کہ ابراهیم در محل سپاه گیلان غرب در کنار رفقا نمے خوابید! دیده بودم کہ بہ آشپزخانہ سپاه مے رفت ودر اتاق پیرمردهاے آشپز مے خوابید. بعدها فهمیدم کہ این بندگان خدا نیمہ هاے شب بلند مے شوند و مشغول عبادت و نمازشب و قرآن هستند و ابراهیم هم شبها رابا آن ها مشغول عبادت مے شود. براے اینکہ در حضور رفقایش ریانشود بہ آنجا مے رود. #و پاسے از شب را(ازخواب برخیزو) قرآن(ونماز)بخوان، این یک وظیفہ اضافے براے توست. امیداست پروردگارت تورا بہ مقامے درخور ستایش برانگیزد. (اسرا/79)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 دشمن💖 🔹 دوازدهم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 معمولا آیہ ے و جعلنا در سوره یاسین را مے خوانند تااز مشکلات و دشمنے دشمنان درامان باشند. ابراهیم مرتب این آیہ را مے خواند. حتے زمانے کہ در شهر بود! رفقایش پرسیدند:الان کہ دشمنے وجود نداره براے چے و جعلنا مے خوانی؟ ابراهیم مکثے کرد و گفت: مگہ فراموش کردید کہ بزرگــــترین دشمن مـــا شیطـــان است!؟ پیش روے آنان سدے قرار دادیم و در پشت سرشان سدے و چشمانشان را پوشانده ایم، لذا نمے بینند. (یس/۹)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖همیشہ با قرآن💖 🔹 سیزدهم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 هرجاکہ بود،همواره با قرآن انس داشت. مے دانست قرآن براے انسان مؤمن، شفل و رحمت است. وقتے مے دید رفقایش بیکارنشستہ اند و ممکن است بہ غیبت و...گرفتار شوند،چندجلد قرآن مے آوردو باهم مشغول خواندن و دقت در معانے قرآنے مے شدند. ابراهیم همیشہ در وسایل شخصے خودش یک جلد قرآن باترجمہ داشت. قرآن آنچہ را کہ براے مؤمنین شفا و رحمت است فرومے فرستیم (شفا از امراض معنوے و اجتماعے) وبر ستمکاران جززیان(روحے و اجتماعے)نمے افزاید. (اسرا/۸۲)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 نمـــاز صبح💖 🔹 چهاردهم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 همراه ابراهیم با اتومبیل شخصے، راهے جبهہ بودیم. پشت فرمان بودم و ابراهیم کنارمن خوابیده بود. نیمہ هاے شب دیدم کہ هرچنددقیقہ یکبار از خواب مے پرد و ساعتش را نگاه مے کند! گفتم:چے شده؟بگیربخواب. گفت:نہ،دیگہ وقت خواب نیست. اولین نمازخانہ بین راه توقف کن. نزدیک اذان صبحہ. درروایات بسیار تاکید شده کہ انسان مؤمن،باید نماز صبح را اول وقت و با دقت اقامہ کند. چراکہ این نماز مورد توجہ فرشتگان شب و روز است ک برکات بسیارے براے انسان دارد. (هاے واجب)را هنگامے کہ خورشید از وسط آسمان مے گذرد تا آن گاه کہ تاریکے شب بہ نهایت مے رسد برپادار،و نماز صبح را نیز هنگام طلوع فجروبجاے آور کہ قطعا نماز صبح مشهود فرشتگان شب و روز است. (اسرا/۷۸)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 و قـــــرار💖 🔹 پانزدهم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 زنگ زدبہ منزل ما و براے ساعت شش قرار گذاشت کہ دنبال من بیاید وبہ جایے برویم. درست راس ساعت شش زنگ خانہ را زد! رفتم دم در و دیدم آقا ابراهیم است. باتعجب گفت:چرا حاضر نیستی؟ گفتم:من فکر کردم شما هم مثل بقیہ رفقا وقتے قرار مے گذارے با تاخیر حاضر مے شوی! عصبانے شد و گفت:یعنے چے؟ انسان باید هرطورشده بہ قول و قرارش عمل کنہ. نشنیدے خداوند مے فرماید: کسانے کہ ایمان آورده اید، بہ پیمانها(و قرارها و قراردادهایے کہ مے بندید)وفا کنید. (مائده/۱)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 در قرآن💖 🔹 شانزدهم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 یکبار مے خواستم جوراب رنگے و نازک بپوشم و از خانہ بیرون بیایم. ابراهیم جلو آمد و گفت: خواهرجان،سعے کن وقتے ازخانہ بیرون مے روے درمقابل نامحرم جلب توجہ نکنی. ابراهیم خیلے درمورد حجاب بامن صحبت کرد و با لحن مهربان و بدون اینکہ دستور بدهد مرا راهنمایے مے کرد. مے گفت:سہ بار در قرآن درمورد حجاب دستور داده شده. اگر خانم ها حریم حجاب را رعایت بکنند، خودشان کمتر موردتوجه و آزار افراد هوسران قرار مے گیرند. پیامبر،بہ زنان و دخترانت و بہ زنان مؤمنان بگو:پوشش هاے خودرا بر خود فروتر گیرند،این براے آنکہ شناختہ شوند و مورد آزار قرار نگیرند(بهترو) نزدیکتراست، و خـــدا آمرزنده مهربان است. (احزاب/۵۹)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖دنیاے بے ارزش💖 🔹 هفدهم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 ابراهیم در نوجوانے یتیم شد و طعم فقر و ندارے را از آن زمان چشید. او نیمے از روز مدرسہ و نیمہ دیگر را کار مے کرد. معمولا اینگونہ آدم ها،آرزوے زندگے آرام و پرزرق و برق بقیہ را دارند. اما... درمحلہ آن ها جوانان زیادے بودند کہ با ثروت زیاد،غرق در مادیات بودند. اما ابراهیم هیچگاه حسرت و آرزوے زندگے آن ها را نداشت. او دلش متوجہ خــدا بود و خـــدا، اورا از لذات زودگذر دنیا بے نیاز کرده بود. #و هرگز آنچہ را کہ خدا بہ وسیلہ آن برخے از شما را بر برخے برارے داده (مانند ثروت و...)آرزو مکنید. براے مردان بهره اے است از آنچہ کسب کرده اند و براے زنان نیز بهره اے است از آنچہ کسب کرده اند واز خداوند از فضل او بخواهید،کہ همانا خداوند بہ همہ چیز داناست. (نساء/32)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 رزمندگان💖 🔹 هجدهم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 مے رفت بازار واز دوستانش کہ وضع مالے خوبے داشتند کمک مے گرفت. مے گفت:طبق آیات قرآن باید از همہ لحاظ نیروهاے رزمنده را تقویت کرد تا در عملیات ها موفق شوند. از وسایل تدارکات تا چفیہ و موتور و ماشین تهیہ مے کرد وبہ جبهہ ها مے فرستاد. مے دانست خداے خوبش فرموده: مقابلہ با آن ها[‌=دشمنان]، هرچہ درتوان دارید ازنیرو واز اسبهاے ورزیده آماده سازید،تابہ وسیلہ آن، دشمن خدا و دشمن(شناختہ شده) خویش را بترسانید (انفال/60)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 بر رفقا💖 🔹 نوزدهم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 بہ خاطر مجروح بودن نمے توانست در جبهہ حضور داشتہ باشد. براے همین در جمع بچہ هاے محل وارد شدوبا آن ها رفیق شد. هرجمعے کہ وارد مے شد در آن ها تاثیرگذار بود. نکتہ مهم اینکہ باحضورابراهیم،سخنان و لحن رفقا و حتے شوخے هاے جوانان محل آرام آرام تغییر مے کرد. حرف هاے زشت رفقا،بہ سخنان خوب مے شد. رفتار ابراهیم روے کلام جوانها اثر گذاشتہ بود. آن ها را جذب مسجد و جبهہ کرد و بہ انسان هاے مؤمن تبدیل کرد. بندگانم بگو:سخنے بگویندکہ بهترین(سخن)باشد. چراکہ شیطان(بہ وسیلہ سخنان ناروا) میانشان فتنہ و فساد مے کند. زیرا(همیشہ)شیطان دشمن آشکارے براے انسان بوده است. (اسراء/۵۳)
💖 خـــدا بخواهـد💖 🔹 بیستم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 شاید داستان معجزه اذان ابراهیم هادے را شنیده باشید،او فرمانده نیروها بود، شاید دوست داشت خیلے زود ارتفاع آزاد شود و رزمندگان پیروز شوند، اما خداے ابراهیم چیز دیگرے مے خواست. ارتفاع آزاد نشد. ابراهیم اذان صبح گفت وبا اذان او دلهاے نیروهاے دشمن متوجہ خدا گردید. هجده نفر از آنها تسلیم شدندوارتفاع آزادوعملیات پیروزشد. آن ها بعدهابہ سپاه اسلام پیوستندو همگے درراه خدا شهید شدند. اینجاست کہ بایدبہ این کلام نورانے خدا بیشتر فکر کنیم: بسا چیزے خوشایند شما نباشد و خداوند خیرفراوانے درآن قرار مے دهد. (نساء/۱۹)
💖 امـــاره💖 🔹 بیست و یکم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 ازجبهہ با آقا ابراهیم برمے گشتیم. توے راه بہ من گفت:نفس انسان اگر مهارنشودحتماانسان را زمین مے زند. اینکہ مے بینے برخے از آدم هاے خوب ،عاقبت بہ خیر نمے شوند بہ خاطر بے توجهے بہ خواهش هاے نفس است. باید جلوے نفس را بگیریم. باید تلاش کنیم. باید زحمت بکشیم. بعدبہ برادر شهیدم اشاره کردوگفت: شهید حسین پارساییان رو مے شناختم. او نفس خودش رو کشتہ بود،بعدشهید شد. خوش بہ حالش. خویش را مبرا نمے کنم چون کہ نفس انسانے پیوستہ بہ گناه فرمان مے دهد مگر آن را کہ پروردگارم رحم کند کہ پروردگارمن آمــرزنده و رحیــــم است. (یوسف/۵۳)
💖 هاے اهل بهشت 💖 🔹 بیست و دوم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 از ویژگے هاے مهم آقا ابراهیم *صبر* بود. دربرابر ناملایمات و گرفتارے ها صبر داشت. زود از کوره درنمے رفت. مثلا یکباربراے هدف قراردادن بالگرد دشمن،باآرپی جی یک هفتہ بالاے ارتفاع مستقرشد!یا وقتے بہ شناسایے مے رفت،باصبروبادقت،نقشہ منطقہ دشمن را بہ خوبے ترسیم مے کرد.درمورد اهمیت بہ نمازوانفاق او هم صدهامثال وجود دارد. این آیہ تماما ویژگے هاے شهیــدهادے است. کہ براے جلب رضاے پروردگارشان(درسختے ها انجام وظایف)صبرکردندونمازرابرپاداشتند و از آنچہ بہ آن ها روزے کردیم، درنهان و آشکارانفاق نمودندوبا حسنات،گناهان راازمیان مے برند. پایان نیک سراے دیگر،براے آن هاست. (رعد/۲۲)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 روش امرونهے💖 🔹 بیست و سوم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 درجبهہ یک فرمانده ارتشے داشتیم کہ خیلے با ابراهیم رفیق بود. مرتب بہ ماسرمے زد و ابراهیم هم حسابے اوراتحویل مے گرفت. تعجب کردم کہ اینهاازکجاهمدیگررا مے شناسند. این فرمانده مے گفت: ماجراے آشنایے مابہ یک امربہ معروف برمے گردد. یکبارمن عمل حرامے انجام دادم و نمے دانستم این کار گناه است. همان روز دیدم جوانے خوش سیما ازسنگربسیجے ها بہ سمت من آمد. بعدازسلام و احوالپرسے،مقدارے میوه تعارف کردوکمے صحبت کردیم. بعدمراازمیان جمع بیرون آوردوخیلے محترمانہ تذکردادکہ کارمن اشتباه بوده وبهتراست دیگرانجام ندهم. اینقدربامهربانے و روے خوش تذکرداد کہ شیفتہ این جوان شدم و مریداخلاق خوبش شدم. امتے بودیدکہ بہ سود انسانها آفریده شده اند،(چون) مے کنیدوبہ خدا ایمان دارید. (آل عمران/۱۱۰)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖💖 🔹 بیست و چهارم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 همراه ابراهیم وبچہ هاے باشگاه،بہ یکے اززورخانہ هاے تهران براے ورزش دعوت شدیم. ولے باکمال تعجب دیدیم کہ آن هادررا بہ روے مابستندومارا راه ندادند! همگے عصبانے شده و فحش و فریاد و...مے خواستیم دعواکنیم. اماابراهیم درآن شرایط،رفقاراساکت و آرام کردومانع دعوا شد. بعدهاتصویرابراهیم رابہ عنوان *شهیدپهلوان و بااخلاق*درهمان زورخانہ نصب کردند. چراکہ ابراهیم بہ این کلام خداے خوبش عمل کرده بود: و ناحق دورے کنید. (حج/۳۰)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 خدمت💖 🔹 بیست و پنجم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 نشستہ بود پشت موتور. ازتوے آینہ دیدم داره گریہ مے کنہ! کنارخیابان توقف کردم و گفتم: آقاابراهیم،برا چے گریہ مے کنے؟ ناراحتے؟ گفت:یاداون پیرمردافتادم. پیرمردے کہ ازما تقاضاے کمک کرد و واقعا محتاج بود.ما مے خواستیم بهش کمک کنیم اما هیچکدوم پول نداشتیم. گفتم:خوبہ خودت هم مے گے پول نداشتیم.اگہ پول بود بهش مے دادیم. گفت:من ناراحتم کہ چرا توفیق نداشتیم کمکش کنیم.چرا؟ تهیدستان بہ علت آن کہ مالے در اختیار ندارے روے مے گردانے و گشایشے رااز پروردگارت مے طلبے کہ امیدآن را داری،با آنان بہ نرمے سخن بگو و آنان را با مهربانے بازگردان. (اسراء/۲۸)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
💖 کارها بازے است💖 🔹 بیست و ششم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 همراه با ابراهیم بہ سمت مقرسپاه مے رفتیم تا وسایل لازم را براے رزمندگان تحویل بگیریم. صداے اذان ظهرکہ آمد،ماشین را در مقابل یک مسجد نگہ داشت. گفتم:آقا ابراهیم،بیازودتر بریم مقر، همونجا نمازرو مے خونیم. ماکہ بیکارنیستیم.داریم کار رزمنده ها رو انجام مے دهیم.این هم مثل نمازه. بالبخندے برلب نگاهم کردوگفت: تموم این کارها بازیہ. هدف از جنگ و جبهہ و...اینہ کہ نماز زنده بشہ. هدف تمام کارهاے ما اینہ کہ ما عبدخدا و اهل نمازاول وقت بشیم. ان شاءالله اثر اهمیت بہ نمازاول وقت رو تو زندگے خودت مے بینے. نماز(انسان را)از کارهاے زشت و ناپسند بازمے دارد. (عنکبوت/۴۵) خاطر یادمن،نمازرا اقامہ کن. (طہ/۱۴)
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
#قسمت_آخر کتاب #خدای_خوب_ابراهیم محضر شما سروران و خوبان کانال شهدایی🌙من تقدیم میگردد ❇️ انشاالله
💖 از کلام💖 🔹 بیست و هفتم🔹 🔸 خوب ابراهیم🔸 سال اول جنگ بود. نشستہ بودیم داخل سنگر. چندنفراز برادران ارتشے ازکنارما رد شدند.ابراهیم بہ یکے از آن ها خیره شد و باخنده بہ ما گفت: سبیل این گروهبان رو نگاه کن! لبا‌ش اصلا پیدا نیست.چطورے آب مے خوره؟ یکدفعہ مثل اینکہ برق ابراهیم رو گرفتہ باشہ ازجا پریدوگفت: این چہ حرفے بودکہ من زدم. چرا در کلامم دقت نکردم؟ بعد دوید بہ سمت گروهبان و گفت: برادر وایسا گروهبان گفت:چیزے شده؟ ابراهیم سلام و احوالپرسے کردوگفت: منظورے نداشتم،اما ناخودآگاه سبیل شماروکہ دیدم بہ رفقا گفتم: این بنده خدا چطورے آب مے خوره؟ مارو حلال کن.خیلے شرمنده ام. راستے اگہ بہ خاطر سبیل هات اذیت مے شے ما قیچے داریم مے خواے کمکت کنم؟ گروهبان خندید و تشکر کردوگفت: باشہ،بهت زحمت مے دم. کسانے کہ ایمان آورده اید، (هرگز)گروهے ازشما گروه دیگرے را مسخره نکنند،شاید آن ها ازاینها بهترباشند... (حجرات/۱۱)