eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.1هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
33 💠 آقای مدیر تقریبا آخرین نفری بود که داشت می رفت ، من رو که دید تعجب کرد ، چون هیچ وقت تا اون موقع منتظر نمی موندم و پدرم اومده بود تا آقای مدیر اومد پیش من ، پدرم رسید پدرم به احترام آقای مدیر پیاده شد و باهاشون دست داد و احوالپرسی کرد آقای مدیر خیلی از من تعریف کردند ✳️ آقای مدیر: این بچه شما بسیار عالی هست و درس خوان ، از نظر معنوی و دینی هم ماشالله همه چی تمام هست ، تو این سن که خیلی بزرگترها بعضی چیزها رو نمی دونن، این آقا واقعا نعمت هست، آدم وقتی این جور بچه ها رو می بینه ، دلش از آینده این کشور و اسلام نمی لرزه و پر از امید میشه 🌀 خدا به شما عمر باعزت بده که همیشه بالای سر این گل پسرتون باشین و یک سرباز امام زمان (عج) تربیت کنین من که خیلی ازش راضی هستم ، معلم کلاسش هم همین طور ، حتی بچه های مدرسه هم ازش راضی هستن ایکاش مثل ایشون چندین نفر داشته باشیم 🔰 پدرم هم کلی تشکر کرد و گفت من و مادرش از اول تربیتش و حتی در دوران بارداری همسرم، حواسمون بود که کوچکترین حرکتی که باعث تاثیر بد روی بچه میشه انجام ندیم روایات رو دیده بودیم ، کتابهای تربیتی خوب از جمله کتاب آقای فلسفی خدا بیامرز رو خونده بودیم و واقعا تلاش کردیم بچه خوبی تربیت کنیم ⬅️ تو دوران بارداری و حتی شیرخوارگی ، خونه اقوامی که یه مقدار حساب و کتاب خمسی و دینی ضعیف داشتن ، کمتر می رفتیم و وقتی هم می رفتیم سعی می کردیم کمتر غذا بخوریم و همون قدری هم که می خوردیم سریع خمسش رو حساب می کردیم و پرداخت می کردیم تا اثر سوء نذاره خانمم با وضو ، بچه رو شیر می داد ،هرروز سعی می کرد زیارت عاشورا و آل یس رو بلند بلند بخونه تا بچه هم بشنوه خلاصه خیلی تلاش کردیم طبق موازین دینی بچه رو بزرگ کنیم، حالا نتیجه چی باشه ، خدا میدونه 👈 از چهارسالگی هم روی علم آموزی بچه کار کردیم ، وقتی عزیزانی بودن که در سه و چهار سالگی قرآن رو حفظ کردند ، پس میشه روی سواد آموزی بچه هم کار کرد تقریبا پایان 5 سالگی ، کاملا خوندن رو یاد گرفته بود و بعدش هم با کتاب خوندن آشناش کردیم ، براش جایزه در نظر گرفتیم که اگه فلان کتاب رو تمام کنی فلان چیز رو برات می خریم ، اینجوری بچه با ذوق و شوق کتابها رو می خوند و تا الان کلی کتاب خونده و تمام کرده از جمله داستان ، شعر و کتابهای دینی و... انشالله یه ذره بزرگتر بشه ، کتابهای تاریخی هم شروع می کنه ، فعلا زوده براش فعلا تمام تلاش ما این هست که تو همین سنین دوران ابتدایی ، مسائل دینی و اعتقادی خودش رو کامل یاد بگیره ، انشالله برنامه های دیگه که براش داریم رو اجرا می کنیم ، البته با همراهی خودش! اینکه می بینین کمی بزرگتر از سن خودش بلد هست، برای همین کتاب خوندن ها و مستند دیدن هاست 🌀 آقای مدیر که داشت با دقت گوش میداد ، با حسرت سرش رو تکون داد و گفت راست میگین ، کار درست رو شما دارین انجام میدین ایکاش همه خانواده ها همین قدر به تربیت درست بچه خودشون اهمیت میداد نه اینکه بچه رو کلا آزاد و رها کنن و وقتی بزرگ شد تازه به فکر تربیتش بیوفتن... @mahman11
34 🔰 آقای مدیر: واقعیتش این هست که اصلا بعضی خانواده ها هیچ تعهدی نسبت به دین و ایمان بچه هاشون ندارن، ذوق دارن که بچه هاشون شعر انگلیسی حفظ کنن ، اما اینکه قرآن و حدیث بلد باشن یا نه ، اصلا براشون مهم نیست مهم نیست نماز بخونن یا نخونن ، اما کارهای دیگه انجام بدن براشون کلی ذوق داره ولی دیدن امثال شما ، ما رو دلگرم می کنه ، ما رو خوشحال می کنه که هنوز میشه به جامعه و آینده امیدوار بود 🌀 با احترام خداحافظی کردیم و سوار ماشین شدیم باباهادی دستی به سرم کشید و من رو بوسید و گفت خوشحالم کردی پسر ، بریم برات یه جایزه بخرم 😊 چی دوست داری؟ منم با کمی مکث گفتم سجاده نماز ! پدرم تعجب کرد و گفت اونو که داری ، چند تا میخوای دیگه؟ گفتم برای خودم نمیخوام، برای ساسان میخوام، میگفت تو خونه خودشون سجاده اصلا نیست، مهر رو روی زمین میذاره، دوست داره سجاده داشته باشه، میخوام برای اون بخرم تا خوشحال بشه و انگیزه ای هم باشه برای نماز خوندنش حالا شما بگو چرا دیر اومدی؟ سابقه نداشت تا حالا 🔰 باباهادی : سر راه که میومدم، ماشین یه ینده خدا خراب شده بود، ایستادم و کمی کمکش کردم، بعدش رفتم دنبال یه مکانیک تا بیارمش سر ماشین، برای همین دیر شد باباجان می دونم دیر شد و ناراحت شدی، اما ثواب این کمک باشه برای شما 😊 اما یادت باشه پسرم که کمک به دیگران خیلی مهمه تا جایی که امیرالمومنین (ع) می فرمایند شیعیان ما را به اهمیت دادن نماز اول وقت و کمک به برادران دینی خود ، بشناسید ، همه چیز به نماز و روزه که نیست ، کمک به دیگران هم مهمه گفتم نه باباجون ، ناراحتی چیه؟ می دونستم حتما کار مهمی دارین ایکاش منم بتونم به دیگران کمک کنم ، ✅ گرم صحبت شده بودیم که اصلا فراموش کرده بودم باید سوال مهمی رو از بابا بپرسم گفتم باباجون یه سوال مهمی امروز ساسان ازم پرسید، جوابشو بلد نبودم گتفم از شما می پرسم و بهش می گم پرسید که میگن قرآن دستکاری شده و قرآن اصل نیست ، تو شبکه های ماهواره ای مدام اینو میگن، آخه پدرش مدام پای این شبکه ها هست و با بعضی از اون افراد هم رفیقه و شب ها تلفنی حرف میزنه ، من میدونم قرآن دست کاری نشده ، اما جوابی بلد نیستم که بدم ✳️ باباهادی گفت... ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی @mahman11
یاران به "بسم‌الله" گفتن رد شدند از آب ؛ من ختمِ قرآن کردم و درگیر مُردابم ..! @mahman11
دو نفر ما خادم حرم حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) بودیم. دفعه آخر که برای خداحافظی رفتیم حرم، وقتی برمی‌گشتیم، گفت دفعات قبلی خودم کار را خراب کردم عزیز! گفتم :چرا؟ گفت:چون همیشه موقع خداحافظی می‌گفتم یا حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) من را دو ماهی قرض بده تا برای حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) نوکری کنم. ولی این‌بار از حضرت خواستم من را ببخشد به حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها). من هم خندیدیم و گفتم: "خب چه فرقی کرد" گفت: اینها دریای کرم هستند چیزی را که ببخشند دیگر پس نمی‌گیرند. ✍راوی: همسر شهید 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید ❤️ @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 نماهنگ تخریب‌چی‌برگرد‌اینجا‌پُر از مینه... 🎤 حاج صادق آهنگران 📌شادی روح شهدای تخریب‌چی صلوات🌹🌹🌹🌹 ❤اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ❤ @mahman11
⚫ آیا میدانستیدشهید محمد جواد تند گویان وزیر نفت ایران دوازده سال تمام در یک سلول انفرادی بعثی های کثیف بسر برد!؟ طوری که فقط به اندازه ای جا داشت که میتونست بشینه وحتی نمیتونست دراز بکشد..و نمیدونست الانش چه ساعتی وچه موقع از روز وشب وماه وساله؟ !!😭 الان بهاره یا پاییز ؟ الان روزه یاشب؟ وهر روز بلا استثناء با شکنجه شروع میشده.... اونم چه شکنجه ای!؟ که در اثر شکنجه زیاد گردنش صدوهشتاد درجه میچرخیده... واین آخرین شکنجه اون بوده که منجر به شهادت این وزیرجوان و برومند سرزمین اسلامی امان شد! تنها مونسش کتاب قرآنی بوده که یک سرباز عراقی برایش آورده بوده وتمام سربازهای عراقی که نگهبان این بودن باشنیدن صوت قرآنش شیفته اش شدند. وبعد از شهادتش کتابها در وصفش نوشتند؟! اینها رو ما راحت مینویسیم وخیلی سر سری میخونیم وراحت از کنارشون رد میشیم. اما لحظه ای فکر نمیکنیم دوازده سال به والله خیلی زیاده... دوازده سال... ۱۴۴ ماه! یک بچه رو چقدر زحمت میکشیم تا دوازده سال بشه؟ حالا فکر کنیم دوازده سال نتونی یک لحظه دراز بکشی ونفهمی روزه یاشب؟..لعنت به کسانی که راحت خون شهداراپایمال میکنند... @mahman11
تفسیر جمله معروف "لبخند بزن بسیجی" در این تصوی @mahman11
✨همه زندگی او دین و مذهب بود✨ 🎙همرزم شهید: 🔰در روستای خلسه که بودیم پسر حاج رحیم یعنی علی کابلی نیز حضور داشت، حاجی بین راه می‌گفت خیلی خوشحالم از اینکه با پسرم هم‌رزم هستم هر دو در رکاب مقام معظم رهبری برای اهل بیت (ع) می‌جنگیم. گفت: میدانی الان به حال چه کسی غبطه میخورم؟ به حال همسرم؛ اینکه چقدر ثواب میبرد هم نگران من و هم نگران فرزندش است که میزان ثواب قابل نوشتن نیست. 🔰من در آن لحظه به حال خودش غبطه خوردم، چرا که من خودم به پسرم گفته بودم جای شما نیست مگر بچه بازی است پسرم به من گفت شما چقدر بی‌انصاف هستید خودتان زمانی که به جبهه می‌رفتید سنتان کمتر از این‌ها بود، من در آن لحظه به کار خودم فکر کردم اما رحیم از هم‌رزم بودن با پسرش لذت می‌برد. 🔰در کل رحیم فردی وارسته بود، بخشی از آن به زحماتی برمی‌گردد که والدین او برایش کشیدند، مادربزرگ ایشان تاثیر خوبی گذاشت چرا که والدین او سنی بودند و در ادامه او تغییر مکتب داد و به واسطه مادربزرگ خود شیعه شد. حضور در دفاع مقدس به اعتقادات او عمق بخشید؛ اقدامات او هم سبقه دینی و مذهبی داشت، خلاصه زندگی او نشان از همین دارد. شهید @mahman11
شهیدانه ⚡️⚡️داستانی از شهید غلامعلی پیچک 🥀یه پسر بچه بود به نام غلامعلی پیچک که بعدها شد فرمانده عملیات غرب کشور و طوری شهید شد که برایش دو مزار درست کردند مامانش از بقالی سر کوچه برایش بستنی خرید. پسربچه بستنی را تو آستینش قایم کرد آورد خونه.مامانش میگفت وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهم وگفت: مامان بستنی آب شد ولی دل بچه های تو کوچه آب نشد. 🥀حالا آدمهای این مملکت بعضی هامون به جایی رسیدیم که عکس خانه ها .نوشیدنی ها و لحظه لحظه سفره مهمانی و سفره یلدا ومیوه های نوبرمون رو می فرستیم اینیستا و.... برامون فرقی نمی کنه مخاطبمون داره یا نداره .گرسنه ست یاسیره .... 🇮🇷 منبع : کتاب فاتحان قله های عاشقی ناصر کاوه🇮🇷 @mahman11
🌹سنت لایتغیر خداوند این است كه مؤ‌منین را در كوره‌ی شداید و بلایا آن‌همه بگدازد تا كارآموخته شوند و استقامت پیدا كنند. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 دل آمده از غمت به جان جان آمده بر لب الأمان ادرکنی ترسم که و رویت صاحب الزمان ادرکنی @mahman11
❤️ يك جهان شعر سرودم كه بفهمي تنها محض لبخندِ تو شاعر شده ام خوش انصاف 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارت نامه شهداء بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم. سلام‌برشهدا ✋ @mahman11
🌹 حسن رسولی آسیابی ( در واحد لشکر ۲۵ کربلا ) : ۱۴ ۱۳۶۵ : . 📩 پروردگار من، به نظرم می‌آید در درگاه تو در روز محشر ایستاده‌ام. آخرش چه دارم که بگویم. به من می‌گویی بنده‌ی من، ای غرق در گناه، در دنیا چه کردی. و من فقط می‌لرزم و در انتظار رسیدن علی هستم تا مرا شفاعت کند. خداوندا می‌گویند که شهدا حق شفاعت دارند. ای خدای من، واقعاً تو چطور بر این بنده گنهکارت حق شفاعت می‌دهی آخر چقدر تو رحیمی. . @mahman11
🌹همسایه مان عروسی داشت.صدای موسیقی و کف و سوت شان محله را برداشته بود.آماده می شدم بروم.محمد داشت نگاهم می کرد.سرش را به نشانه تاسف تکان داد.لبخند تلخی زد و گفت:مادر!واقعا می خوای بر توی همچین مجلسی! گفتم:خب،دعوت مون کردن. مگه تو نمیای؟صدایش محکم تر شد و گفت:محاله پام رو تو مجلس گناه بذارم! از جایش بلند و رفت داخل اتاق.توی آن هوای گرم مرداد ماه در را هم بست تا صدا وارد اتاق نشود. شب از نیمه گذشته بود که برگشتم.در اتاق هنوز بسته بود.رفتم و آهسته باز کردم.نگاهم بهش افتاد.گوشه اتاق خوابش برده بود.صورتش خیس عراق بود و مفاتیح هم کنارش باز.... 🔰راوی:مادر شهید محمد طاهری 📚کتاب "خودسازی به سبک شهدا" @mahman11
🌹 همیـشه بشــاش و خنــده‌رو بـود. انرژی خاصی در صورتش موج می‌زد و لبخندی که همیشه همراهش بود، حتی در قبر هم از او جدا نشد. مجموعه‌ای از خصلت‌های اخلاقی و ایمانی، که از مکتب سـیدالشـهدا (ع) تغذیه می‌شد. 🌷 اهتمام زیادی به نماز و مخصوصاً نماز شب داشت. همیشه سوره واقعه را تلاوت می‌کرد. از صله رحم بسیار سخن می‌گفت و به آن عمل می‌کرد. همیشه فانی بودن دنیا را به خود و اطرافیان تذکر می‌داد و می‌گفت که: «باید از لذت‌های این دنیــای فــانی هم فاصله بگیریم.» 🌷 شخصیتی دوست‌داشتنی که نزد همگان مجبوب بود و هرکس چهره زیبای این شهید را می‌دید، به عشق و محبت در ایشان نسبت به خدا و مسیر شهادت پی می‌برد. 🌷 شهـید وسـام، علاقه خاصی به امام خامنه‌ای داشت؛ علاقه‌اش به ایشان طعم دیگری داشت. ◽️راوی: همسر شهـید مقاومت لبنان @mahman11
🌹 خاطره اي از غيرت و مردانگي شهید عباس دوران : 🔹صبح روز اول آذرماه ۱۳۵۹ در اقدامي بي سابقه براي تقدير وتشكر از شجاعت ها وشهامت هاي او در بيش از۵۰ ماموريت جنگي خطرناك،بلوار منتهي به منطقه هوايي شيراز را به نام او كرده وحواله يك قطعه زمين را به او دادند. او درباره اين مراسم نوشت:" غرور وشادي را در چشمهاي همسرم ديدم،خانواده ام نيز خوشحال بودند.حواله زمين را كه دادند دستم، فقط به خاطر دل همسرم گرفتم وبه خاطر او ومردم كه اين همه محبت دارند وخوبند پشت تريبون قرار گرفتم، ولي همين كه پايم به خانه رسيد، ديگر طاقت نياوردم. حواله را پاره كردم وريختم زمين.يعني فكر مي كنند ما پرواز مي كنيم و مي جنگيم تا شجاعت هاي ما را ببينند وبه ما حواله خانه وزمين بدهند؟!" ما برای وطن و ناموس و دینمون می جنگیم نه حواله ! 🌹کجایند مردان بی ادعا.... @mahman11
🌹دل را سپرده‌ایم به عشقش که قرن‌هاست بنیانگذار وحدتِ دل‌ها محمّد است ...🌹 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شنیدن این خاطره ۲ دقیقه ای رو از دست ندید ♦️خاطره ای شنیدنی از زبان نوجوان چهارده ساله در دفاع مقدس ❤️وقتی جعبه مهمات رو باز کردم فقط گریه کردم.... ✍این خاطره رو همه به خصوص مسئولانی که برای کسب قدرت و پول و دنیا از هم سبقت میگیرند باید روزی ده بار گوش کنند. شهدا از همه چیزشون گذشتند حتی از لذایذ حلال دنیایی و‌ الان شماها بخاطر اون از خودگذشتگی ها در چنین جایگاهایی تکیه زدید. 👈 البته اگر بعضی ها بفهمند. @mahman11
37.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 محمد و احمد یوسفی...محمد سال ۱۳۶۱ تو خرمشهر بشهادت رسید ؛ احمد هم سال ۱۳۶۵ تو گردان صاحب الزمان لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود و شونزده سالگی تو شلمچه بشهادت رسید. . 🕊محمد کبوتر داشت ،به احمد سفارش کرد داداش مراقب کبوترام باش ، من از جبهه برات فشنگ میارم...محمد که شهید شد کبوتراش اومدن بالا سر تابوتش.مادر میگفت : هر سال سالگردشون که می‌شد کبوترها می اومدن... . 🎥 با احمد و محمد یوسفی برنتی_،روستای . . @mahman11