eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
422 دنبال‌کننده
3 عکس
30 ویدیو
4 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6017026229943669428.mp3
6.72M
(باقر علم حق تعالایم) شهادت امام باقر سلام الله علیه قسمتی از روضه خوانی سید مهدی حسینی شعر شماره ۳۳۶ شعر از کربلایی @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۱۴ عید غدیر بر همه عالم مبارک است این عید بر رسول مکرم مبارک است این عید حاصل همه‌ی انبیا بوَد بر انبیا ز خاتم و آدم مبارک است تبریک باد بر همه از کوچک و بزرگ بر فاطمه ولیک دمادم مبارک است عید بزرگ عالم امکان رسیده است این عید بر حسین و حسن هم مبارک است جبریل آمده‌ست شود مدح گسترش مداح مرتضی شده از سوی داورش **** این عید، عید شادی قلب پیمبر است عید بزرگ کوثرو ساقی کوثر است تنها نه عید شیعه، که عید غدیر خم باور کنید عید خداوند اکبر است اینکه به روی دست محمد بُوَد علی‌ست ای مؤمنین! امیر بدانید، حیدر است حیدر چه حیدری که بوَد جان مصطفی این حیدر است فاتح بدر است و خیبر است این جان فاطمه‌ست که بر دست احمد است حیدر تمام دارو ندار محمد است **** بر روی دست حضرت خاتم فقط علی است از این به بعد امیر دو عالم فقط علی است عیسی اگر که دم به دم مرده می‌دهد احیایِ دم به عیسیِ مریم فقط علی است غیر از علی کلام دگر بر لبش نبود فرمایش پیمبر اعظم فقط علی است تنها نه حرف احمد و جبریل و انبیاست حرف خدای عزوجل هم فقط علی است عید غدیر از همه اعیاد برتر است حرف خود خداست که این عیدِ حیدر است **** عید است پس چرا دلمان هست شعله ور گویا فتاده است ز غم، خال بر جگر تبریک گفت دومیِ بی حیا ولی هفتاد روز بعد به دل می‌زند شرر با ریسمان دست علی بسته می‌شود هفتاد روز بعد لگد می‌خورَد به در یک‌روز درد و غصه‌ی ما می‌شود تمام آن لحظه‌ای که می‌رسد از راه منتظَر شائق ! همیشه در همه حالی فقط بخوان عجّل علیٰ ظهورک یا صاحب الزمان **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۱۵ برتر ز همه عید همین عید غدیر است بر اهل سماوات و زمین علی امیر است جبرییلا همرهِ با رسول الله بگو اشهدُ انّ علیاً ولیُ الله بگو یا حیدر **** دیدند همه از طرف خالق سرمد دستان علی بر روی دستان محمّد خاتم پیغمبران با خلق، گرمِ گفتگوست هر که من مولای اویم این علی مولای اوست یا حیدر **** دادی آبرو به روی زشت من علی جان باشد نجفت باغ بهشت من علی جان روبرو ایوان طلایت کاش گویم بی شمار لافتی الّا علی لاسیف الا ذوالفقار یا حیدر **** @mahmud_asadi_shaegh135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۱۰ مرا تیغ جفا حاجت روا کرد سرم را از سر زانو جدا کرد بیا زهرا ز بویت مست مستم خدا داند که دلتنگ تو هستم ز یاد من نرفته ای امیدم خمیدی پشت در من هم خمیدم تماشا کن که از پا حیدر افتاد شبیه تو علی در بستر افتاد اگر سرتا به پا در شور و شینم فقط دلواپس حال حسینم از آن ترسم شود پاره گلویش از آن ترسم بگیرد شمر مویش @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۱۱ دلم به یاد دو چشم تر تو می‌سوزد ز دوری‌ات جگر نوکر تو می‌سوزد بیا در این رمضان واسطه برایم باش که قلب من ز گنه در بر تو می‌سوزد ببین که اشک خجالت چکیده بر رخ من ز شرم بنده‌ی تان محضر تو می‌سوزد عزیز فاطمه یابن الحسن بیا برگرد هنوز در پس در مادر تو می‌سوزد قسم به طفل یتیمی که این‌چنین می‌گفت پدر ببین که گل پرپر تو می‌سوزد ز بس که زجر زده تازیانه بر سر من سر بریده! سر دختر تو می‌سوزد تنور با تو چه کرده که ای پدر، انگار هنوز هم بگمانم سر تو می‌سوزد میان راه سپر بود عمه جان زینب خدا گواست تن خواهر تو می‌سوزد @mahmud_asadi_shaegh135
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب بیست ویکم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ (مرا تیغ جفا حاجت روا کرد) نوحه خوانی حاج مهدی راشدی شعر شماره ۱۰۱۰ شعر کربلائی @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۱۲ تنها نسوخت از شرر زهر حنجرت آتش رسید بر جگر و جسم لاغرت یکبار غرق خون لبت از زهر شد ولی عمری چکید خون دل از دیده‌ی ترت از کوچه های تنگ عبورت فتادو بعد یادآمد از کبودی رخسار مادرت گرچه شکسته اند درِ خانه را ولی دیگر لگد نخورد به پهلوی همسرت با ترس کودکت وسط شعله میدوید زخمیِ خارها نشده پای دخترت با دست بسته مجلس اغیار رفته ای اما سر بریده نبوده برابرت از سوز زهر پا به سرت آب شد ولی شکر خدا که باز بُوَد روی تن، سرت پیراهن شما که به غارت نرفته است عریان نمانده جسم تو در پیش خواهرت شکر خدا که چکمه به جسم شما نخورد خاکی دگر نگشته دهان مطهرت شکر خدا که پیکرت آقا به هم نریخت در زیر نعل اسب نشد نرم پیکرت دلتنگ آستان بقیعم، خدا کند شائق شود به لطف نگاه تو زائرت @mahmud_asadi_shaegh135
4_5798749807208042920.mp3
14.95M
شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ (خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد) روضه خوانی حاج علی پاکدامن شعر شماره ۴۴۰ شعر کربلائی @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۱۳ از پا فتاده یارب قرآن ناطق رسیده بر لب، جانِ امام صادق من بی قرارم توان ندارم از سوز زهر کینه جان می‌سپارم **** هر شب دلم را باطعنه ها شکستند مثل علی دستم را به کوچه بستند قلب من آزرد دشمن مرا برد درکوچه هایی که مادرم زمین خورد **** شنیده ام مادر پشت در خمیده علی به روی جسمش عبا کشیده به غم اسیرم ز غصه پیرم بهتر از روضه‌ی مادر بمیرم @mahmud_asadi_shaegh135