eitaa logo
مَحـــروق
65 دنبال‌کننده
1هزار عکس
239 ویدیو
23 فایل
و کسی که در آتش عشق بسوزد را محروق گویند....🌿 محروق دگر جز محبوب نمی بیند و جز معشوق نمی خواهد و ما آفریده شده ایم تا در آتش عشق خدا مَحروق شویم⚘ میشنوم: https://harfeto.timefriend.net/16445110906354
مشاهده در ایتا
دانلود
💔|آقا بیا گفتیم و مطیع هوای نفس به دنبال گناه رفتیم... 🥀|•اینگونه میخواستیم یار باشیم؟!•|🥀 🤲🏻 🍃🌹🍃 ★════◄••❀••►════★ ✨ اللهم عجل لولیک الفرج ✨ ★════◄••❀••►════★ 💔@sayedebeahim
🏴 امسال از پشت بامهای خانه ها زیارت اربعین را میخوانیم 🚩 @IslamLifeStyles
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 بی سوادی را گفتند : |•عشق•|چند حرف دارد؟ بی سواد گفت: چهار حرف... همه خندیدند درحالی که بی سواد راه می رفت و می گفت: مگر |•مهدی•| چند حرف دارد!؟ 🤲🏻 🍃🌹🍃 ★════◄••❀••►════★ ✨ اللهم عجل لولیک الفرج ✨ ★════◄••❀••►════★
💔 به کویت، گر چنین آشفته می‌گردم مکن مَنعَم! دلی گم کرده‌ام اینجا و می‌جویم نشانش را... ♥️ ❤️ ╔══ ♥️ ══⚘ ═╗ @@sayedebrahim ╚═ ⚘══ ♥️ ══╝
کتابصوتیقراربیقرار10.mp3
9.12M
📚کتاب صوتی 🎧 ✨بچه های لوای امام حسین ✨ فصل شانزدهم از زبان آقای مسعود نعمتی دوست و همرزم شهید 🕊 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @sayedebrahim
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 ترانه MIRACLE ترانه انگلیسی «معجزه» ♥️ عاشقانه ای از وتر برای بزرگترین معجزه عالم youtube.com/c/vetrmusic instagram.com/vetrmusic @VetrMusic
faraj.mp3
488.9K
✨💛 🍃اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِى الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ🍃 🤲🏻 🍃🌹🍃 ★════◄••❀••►════★ ✨ اللهم عجل لولیک الفرج ✨ ★════◄••❀••►════★
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|•دنیارابردی‌همراهت‌به‌نابودی!💔•| |•دنیا‌غم‌شدمگر‌توچندنفربودی؟!🥀....•| 🤲🏻 🍃🌹🍃 ★════◄••❀••►════★ ✨ اللهم عجل لولیک الفرج ✨ ★════◄••❀••►════★
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩سلام بر فرماندهان سلیمانی و ابومهدی المهندس صوت بلندگوهای حرم امام حسین در استقبال از زائرانی که با تصاویر فرماندهان مقاومت وارد حرم مطهر می شوند؛ 🔺سلام بر دو صورتی که با خون خضاب شده 🔻سلام بر فرماندهان سلیمانی و ابومهدی المهندس
ࢪفقا جآݩッ سلام🍃 یه بنده خدایے خاطرات ارݕعێنش رو بڹویسه اگہ مایلید تو ناݜںاس بگید تا براتون بھ اشتراك بذاࢪم😊 https://harfeto.timefriend.net/838897063
برگشتم خونه با چند روز مرخصی استحقاقی ... هر چند لفظ اجباری بیشتر شایسته بود ... 😏 وسائلم رو پرت کردم یه گوشه ... و به در و دیوار ساکت و خالی خیره شدم ... تلوزیون هم چیز جذابی برای دیدن نداشت ... دیگه حتی فیلم ها و برنامه هاش برام جذاب نبود ... 😔 از جا بلند شدم ... کتم رو برداشتم و از خونه زدم بیرون ... رفتم در خونه استفانی ... یکی از دوست های نزدیک آنجلا ... 😊 تا چشمش بهم افتاد، اومد در رو ببنده ... با یه حرکت سریع، پنجه پام رو گذاشتم لای در ... 🚪 بیخیال بستن در شد و رفت کنار ... و من فاتحانه وارد خونه اش شدم ...🏠 - می دونی این کاری رو که انجام دادی اسمش ورود اجباری و غیرقانونیه؟ ... 🚫 پوزخند خاصی صورتم رو پر کرد ...😏 - اگه نرم بیرون می خوای زنگ بزنی پلیس؟ ... 📞 اوه یه دقیقه زنگ نزن بزار ببینم نشانم رو با خودم آوردم یا نه ... با عصبانیت چند قدم رفت عقب ...😤 - می تونی ثابت کنی من توی جرمی دست داشتم؟ ... نه ... پس از خونه من برو بیرون ... 😠 چند لحظه سکوت کردم تا آروم تر بشه ... 🤭حق داشت ... من به زور و بی اجازه وارد خونه اش شده بودم ... آرام تر که شد خودش سکوت رو شکست ... 😞 - چی می خوای؟ ... - دنبال آنجلا می گردم ... چند هفته است گوشیش خاموشه ... می دونم دیگه نمی خواد با من زندگی کنه ... اما حداقل این حق رو دارم که برای آخرین بار باهاش حرف بزنم؟ ... 😓 حتی حاضر نبود توی صورتم نگاه کنه ... 😩 - فکر نمی کنم اینقدرها هم شوهر بدی بوده باشم؟ ... حداقل نه اونقدر که اینطوری ولم کنه ... بدون اینکه بگه چرا ... 😨 - برای اینکه بفهمی چرا دیگه حاضر نیست باهات زندگی کنه لازم نیست کسی چیزی بهت بگه ... فقط کافیه یه نگاه توی آینه به خودت بندازی ... تو همون نگاه اول همه چیز داد میزنه ... ⁉️ برای چند ثانیه تعادل روحیم رو از دست دادم ... گلدون رو برداشتم و بی اختیار پرت کردم توی دیوار ... 🧱🥀 - با من درست حرف بزن عوضی ... زن من کدوم گوریه؟ ...🤬 چشم های وحشت زده استفانی ... تنها چیزی بود که جلوی من رو گرفت ... چند قدم رفتم عقب و نگاهم رو ازش گرفتم ... حتی نمی دونستم چی باید بگم ... باورم نمی شد چنین کاری کرده بودم ...🥵 - معذرت می خوام ... اصلا نفهمیدم چی شد ... فقط ... یهو ... 😖 و دیگه نتونستم ادامه بدم ... چشم های پر اشکش هنوز وحشت زده بود ...🥺 وحشتی که سعی در مخفی کردن و کنترلش داشت ... نمی خواست نشون بده جلوی من قافیه رو باخته ... 🥴 - آنجلا همیشه به خاطر تو به همه فخر می فروخت ... نه اینکه بخواد دل کسی رو بسوزونه، نه ... همیشه بهت افتخار می کرد ...💪 حتی واسه کوچک ترین کارهایی که واسش انجام می دادی ... 👌 اما به خودت نگاه کن توماس ... تو شبیه اون مردی هستی که وسط اون مهمونی ... جلوی آنجلا زانو زد و ازش تقاضای ازدواج کرد؟ ...💍 اون آدم خوش خنده که همه رو می خندوند؟ ... 🤣🚫 مهم نبود چقدر ناراحت بودیم فقط کافی بود چند دقیقه کنارت بشینیم ... یه زمانی همه آرزو داشتن با تو باشن ... و تو روی اونها دست بزاری ... با خودت چی کار کردی؟ ... چه بلایی سرت اومده؟ ... برای یه لحظه بی اختیار اشک توی چشم هام حلقه زد ... 🥺 - هیچی ... فقط از دنیای جوانی ... وارد دنیای واقعی شدم ... 🙁 بدون اینکه در رو پشت سرم ببندم، سریع از خونه استفانی زدم بیرون ... نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم اما حداقل می تونستم بیشتر از این خودم رو جلوش خورد نکنم ... 😭😭😭 راست می گفت ... دیگه تعادل نداشتم ... نه به اون خشم و فریادی که سر اون گلدون بیچاره خراب شد ... نه به این اشک هایی که متوقف نمی شد ... و اون جمله آخر که برای خارج از شدن از دهانم حتی صبر نکرد تا روش فکر کنم ... 🤕 برگشتم توی ماشین ... 🚘نشسته بودم روی صندلی ... اما دستم سمت سوئیچ نمی رفت که استارت بزنم ... 🏷بی اختیار سرم رو گذاشتم روی فرمون ... آرام تر که شدم حرکت کردم ... چه آرامشی؟ ... وقتی همه آرامش ها موقتی بود😞 ________________