فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🎥 سردار #قاسم_سلیمانی: امروز شما آمریکاییها امیدتان به این زبالههای بیرون ریختهی ملت ایران و این زن ولگرد است؟
#دیپلماسی_اقتدار
#سردار_سلیمانی
#زن_ولگرد
#رجوی
🌷 @majles_e_shohada 🌷
❇️ بالاتر از ایثار جان
🔆 رهبر انقلاب: اگر به حکمت عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود.
🔆 بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است.
🔆 حضرت ابراهیم علیهالسلام در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار به او داده بود. ۱۳۸۹/۰۸/۲۶
🌷 @majles_e_shohada 🌷
4_695743491741513695.mp3
2.57M
🎤🎤 #ترانه_زیبای_حامدزمانی
🍎شکوفه سیب
❤️ تقدیم به قربانی شش ماه کربلا
❤️ حضرت علی اصغر علیه السلام
🌷 @majles_e_shohada 🌷
4_5850556054919709479.mp3
3.83M
🍃قافله سالار داره میاد، خدا کنه برگرده
میگن علمدار داره میاد، خدا کنه برگرده ..😔😔
🌷 @majles_e_shohada 🌷
مجلس شهدا
🍃دو قسمت از رمان #بدون_تو_هرگز امیدوارم که راضی باشید🌺 🌷 @majles_e_shohada 🌷
–دیگه خطی نیست خواهرم ... خط سقوط کرد ... الان اونجا دست دشمنه ... یهو حالتش جدی شد ... شما هم هر چه
سریع تر سوار آمبولانس شو برو عقب ... فاصله شون تا اینجا زیاد نیست ... بیمارستان رو تخلیه کردن ... اینجا هم تا چند
دقیقه دیگه سقوط می کنه...
یهو به خودم اومدم...
–علی ... علی هنوز اونجاست...
و دویدم سمت ماشین ... دوید سمتم و درحالی که فریاد می زد، روپوشم رو چنگ زد...
–می فهمی داری چه کار می کنی؟ ... بهت میگم خط سقوط کرده...
هنوز تو شوک بودم ... رفت سمت آمبولانس و در عقب رو باز کرد ... جا خورد ... سرش رو انداخت پایین و مکث
کوتاهی کرد...
–خواهرم سوار شو و سریع تر برو عقب ... اگر هنوز اینجا سقوط نکرده بود ... بگو هنوز توی بیمارستان مجروح
مونده... بیان دنبال مون ... من اینجا، پیششون می مونم...
سوت خمپاره ها به بیمارستان نزدیک تر می شد ... سرچرخوند و نگاهی به اطراف کرد...
–بسم الله خواهرم ... معطل نشو ... برو تا دیر نشده...
سریع سوار آمبولانس شدم ... هنوز حال خودم رو نمی فهمیدم...
–مجروح ها رو که پیاده کنم سریع برمی گردم دنبالتون...
اومد سمتم و در رو نگهداشت...
–شما نه ... اگر همه مون هم اینجا کشته بشیم ... ارزش گیر افتادن و اسارت ناموس مسلمان ... دست اون بعثی های از
خدا بی خبر رو نداره ... جون میدیم ... ناموس مون رو نه...
یا علی گفت و ... در رو بست...
با رسیدن من به عقب ... خبر سقوط بیمارستان هم رسید...
🌷 @majles_e_shohada 🌷
پ.ن: شهید سید علی حسینی در سن 69 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد ... پیکر مطهر این شهید ... هرگز
بازنگشت...
جهت شادی ارواح طیبه شهدا ... صلوات...
#قسمت_چهل_یکم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: که عشق آسان نمود اول
...نه دلی برای برگشتن داشتم ... نه قدرتی ... همون جا توی منطقه موندم ... ده روز نشده بود، باهام تماس گرفتن...
–سریع برگردید ... موقعیت خاصی پیش اومده ...رفتم پایگاه نیرو هوایی و با پرواز انتقال مجروحین برگشتم تهران ...
دل توی دلم نبود ... نغمه و اسماعیل بیرون فرودگاه... با چهره های داغون و پریشان منتظرم بودن ... انگار یکی خاک
غم و درد روی صورت شون پاشیده بود ...سکوت مطلق توی ماشین حاکم بود ... دست های اسماعیل می لرزید ... لب ها
و چشم های نغمه ... هر چی صبر کردم، احدی چیزی نمی گفت...
–به سلامتی ماشین خریدی آقا اسماعیل؟
–نه زن داداش ... صداش لرزید ... امانته ...با شنیدن ”زن داداش“ نفسم بند اومد و چشم هام گر گرفت... بغضم رو به
زحمت کنترل کردم...
–چی شده؟ ... این خبر فوری چیه که ماشین امانت گرفتید و اینطوری دو تایی اومدید دنبالم؟ ...صورت اسماعیل شروع
کرد به پریدن ... زیرچشمی به نغمه نگاه می کرد ... چشم هاش پر از التماس بود ... فهمیدم هر خبری شده ... اسماعیل
دیگه قدرت حرف زدن نداره ... دوباره سکوت، ماشین رو پر کرد ...- حال زینب اصلا خوب نیست ... بغض نغمه
شکست ... خبر شهادت علی آقا رو که شنید تب کرد ... به خدا نمی خواستیم بهش بگیم ... گفتیم تا تو برنگردی بهش خبر
نمیدیم ... باور کن نمی دونیم چطوری فهمید ...جملات آخرش توی سرم می پیچید ... نفسم آتیش گرفته بود ... و صدای
گریه ی نغمه حالم رو بدتر می کرد ... چشم دوختم به اسماعیل ... گریه امان حرف زدن به نغمه نمی داد...
–یعنی چقدر حالش بده؟ ...بغض اسماعیل هم شکست...
–تبش از 11 پایین تر نمیاد ... سه روزه بیمارستانه ... صداش بریده بریده شد ... ازش قطع امید کردن ... گفتن با این
وضع...دنیا روی سرم خراب شد ... اول علی ... حالا هم زینبم..
#قسمت_چهل_دوم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: بیا زینبت را ببرتا بیمارستان
.
هزار بار مردم و زنده شدم ... چشم هام رو بسته بودم و فقط صلوات می فرستادم ...از در اتاق که رفتم تو ... مادر علی
داشت بالای سر زینب دعا می خوند ... مادرم هم اون طرفش، صلوات می فرستاد ... چشم شون که بهم افتاد حال شون
منقلب شد ... بی امان، گریه می کردن ...مثل مرده ها شده بودم ... بی توجه بهشون رفتم سمت زینب ... صورتش گر
گرفته بود ... چشم هاش کاسه خون بود ... از شدت تب، من رو تشخیص نمی داد ... حتی زبانش درست کار نمی کرد ...
اشک مثل سیل از چشمم فرو ریخت ... دست کشیدم روی سرش...
🌷 @majles_e_shohada 🌷
Modafe Haram fainal.mp3
4.57M
🎵 #صوت_شهدایی
🌴مدافع حرم تا جون دارم منم
🌴 شهادت از خدا میگیرم
🌷 @majles_e_shohada 🌷
مجلس شهدا
لبیک یا امام خامنهای حفظه الله 🌷 @majles_e_shohada 🌷
✨ میانبر بر مطالب ناب کانال..✨👆👆
مجلس شهدا
مرحوم دولابی می گفت:تو محله ی ما یه جوانی بود، این جوان گنهكار بود،اهل فسق و فجور بود، اما یه عادت
✨ میانبر بر مطالب ناب کانال..✨👆👆
مجلس شهدا
🎙 #مناجات مناجات سوزناک با امام زمان عج 💔🕊 #پیشنهاد_دانلود 😔😔 🌷 @majles_e_shohada 🌷
✨ میانبر بر مطالب ناب کانال..✨👆👆
مجلس شهدا
▪️احمدرضابیضائی 🌷خدا رحمت كنه شهيد مرتضى مسيب زاده رو؛ سر خاك محمودرضا ناله ميزد: «داغ فراقو تحمل ك
✨ میانبر بر مطالب ناب کانال..✨👆👆
مجلس شهدا
لحظه #شهادتش🕊 به رفیقاش میگه: منو بلند کنید رو دو #زانوهام بشینم رفیقاش میگن: #خون زیادی ازت رفته ن
✨ میانبر بر مطالب ناب کانال..✨👆👆
مجلس شهدا
#همسفران_بهشتی قرار بود خطبہ عقدمان را #سیدعلے بخواند تو رفتےو خطبہ خوان عقدمان #زینب_ڪبری شد چه س
✨ میانبر بر مطالب ناب کانال..✨👆👆
مجلس شهدا
💐💐محمدرضا خیلی دوست داشت که همه ی خانم ها چادر سرشون کنن.. می گفت: "چادر خیییلی قشنگه اصلا نمی فهمم
✨ میانبر بر مطالب ناب کانال..✨👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخش #جنجالی سخنرانی استاد ازغدی که موجب واکنش علما شد!👆
🔴 هنر نیست، در درس خارج فقها بحثهای طهارت،نجاست و.تکرار بشود
🔴 علت بیتوجهی دروس خارج به مسائل حکومتی بیسوادی است
🌷 @majles_e_shohada 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘استاد رائفی پور
🔺ارتباط مستقیم نفهمی با لقمه حرام انگار با دیوار صحبت میکنی
🔺حرف منطقی میزنی میگه نه خب نه و زهر مار
#بحث_با_آدم_نفهم
🌷 @majles_e_shohada 🌷