eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.6هزار دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
درظهر غدير تا كه موساي نبي بوسه به رخ منوّر هارون زد چشمان حسودان و بخيلان عرب از شدت غم ، از حدقه بيرون زد از مشرق دستهاي پر مهر نبي خورشيد ولايت و امامت تابيد با شوق ملائك همه فرياد زدند: « تا كور شود هر آنكه نتواند ديد» فرمود خدا ولايت حيدر را بر آدم و نسل بعد او واجب كرد در روز ازل كليد فردوسش را تقديم ِ علي بن ابيطالب كرد فرمود: برادرم علي مَحرم ماست از عالم غيب مثل من آگاه است قرآن چقدر مدح و ثنايش را گفت او نقطهٔ زير باء بسم الله است ذكر صلوات عرشيان مي آمد تا رفت به سوي آسمان دستِ علي از عرش بلند و يك صدا مي‌گفتند: اَلحَق كه اميرمومنان است علي...
فی الیل و النهار بگو یا علی مدد با ابرها ببار...بگو یا علی مدد دلداده گی به «میثم تمار» بودن است یک بار روی دار بگو یا علی مدد گاهی به جای نافله و گریه ی سحر هر شب هزار بار بگو یا علی مدد سینه سپر کن و به گدا بودنت بناز یعنی به افتخار بگو یا علی مدد اینبار شاعرانه به گنبد نگاه کن از قولِ شهریار بگو یا علی مدد هر جا که حرف خیبر و بی باکیِ علی ست همراه ذوالفقار بگو یا علی مدد وقتی دلت برای نجف تنگ می شود از جورِ روزگار بگو یا علی مدد آنجا که جز علی احدی نیست پای تو هنگام احتضار بگو یا علی مدد
سرگرم‌ به غیر دوست گشتن تا کی؟! حیف از نَفَسی که جز به وِی گردد طِی من‌ محوِ جمالِ ساقی‌ام؛ ساغر چیست؟! خلقی ز "مِی" اند مست و من مست از "وی"
با نور علی دل به سیاهی ندهم جز او به ولایتی گواهی ندهم بر درگه مرتضی گدایی عشق است آن را به هزار پادشاهی ندهم
جبریل مکرر این صـلا را سـر داد بـلّـغ، بـلّـغ… نـدا بـه پـیـغـمـبـر داد فرمان خـداست: بر سر دست بگـیر آن دست که در رکـوع انگـشـتر داد چون صبح الست، عهد دیرینه گرفت قـرآن مجـسـم، به روی سـینه گرفت فرمود: علی از من و، من از علی‌ام آئـیـنـه به روی دست آئـیـنـه گـرفت آن روز که خم، به دست دو دریا رفت فـردوس به خاک‌بوسی صحرا رفت فریاد فلک به «اِکفِیانی» برخواست تـا دست مـحـمـد و عـلـی بالا رفـت خـورشـید طلـوع کرده از لـبخـندش نور است و هزار رشته در پیوندش دیـدنـد در آسـمــان دسـتــان رسـول دست عـلی است و یـازده فـرزندش در آیـنه مهـر و مه، شـکـوفایی کرد دسـتـان عـلـی، بـلــنـد بــالایـی کـرد آن روز خـداونـد، خـودش از مـردم با سـورۀ « مـائـده » پـذیـرایی کرد بت‌خانۀ شرک را شکستی ای دست بر خـندق جهـل، راه بستی ای دست هر جا که نشان «فـوق ایدیهم» بود معـنای «ید الله» تو هستی ای دست «والـعـصر» که آیه آیۀ آن به عـلی می‌خورد قسم، به دین به قرآن به علی «اِنسـانَ لَـفی خُسـر» بُوَد دشـمن او بـاید که بـیاوریم «ایـمـان» به عـلی در ســجــدۀ شـکـر آفــتــاب افــتـاده جـــای قـــدم ابـــوتـــراب افـــتـــاده عـمـری‌ست که از حلاوت نام عـلی حــتــی دهــن کــویـــر آب افـــتــاده سرچـشمۀ روشن حیات است غـدیر عـطر ملکـوت صلوات است غـدیر گرچه به بلـنـدای شـکوهـش نرسـیم کـوتاه‌ترین، راه نـجـات است غـدیر
گر جمع شود غم به دلم... یک دنیا افتد گره گر به مشکلم...یک دنیا تا مهر علی به سینه دارم غم نیست گر صف بکشد مقابلم... یک دنیا :: تو دين مرا اگر چه ياري کردي در مکتب عشق، جان‌نثاري کردی ابلاغ ولايت علي گر نکني انگار نه انگار که کاري کردي :: بايد که به مؤمنين پيامم برسد بر جمله‌ی مسلمين پيامم برسد آن روز به حاضرين پيمبر فرمود: بايد که به غائبين پيامم برسد :: گر دم ز ولایش نزنم می‌میرم گر پر به هوایش نزنم می‌میرم در هر نفسی علی علی می‌گویم یک لحظه صدایش نزنم می‌میرم
دیدند که کوهِ آرزوشان، کاه است صحبت سر یک مردِ عدالت‌خواه است تا دست علی بلند شد فهمیدند از بیت‌المال دستشان کوتاه است
باران شده بر کویر جاری شده است در بستر هر مسیر جاری شده است دریا که نه... خود هزار اقیانوس است این چشمه که در غدیر جاری شده است
مه و خورشید تابیده‌ست در دست و صد دریا زلالی هست در دست غدیر خم، عجب تصویر نابی! نبوت با امامت، دست در دست
وقتی به گل محمّدی مأنوسیم در خواب خوش ستمگران، کابوسیم دیروز اگر «غدیر» بودیم، امروز از یُمن ولایت تو «اقیانوسیم»
ما خانه ز غیر دوست پیراسته‌ایم از یُمن غدیر محفل آراسته‌ایم خود معنی عشق است که هنگام قیام یک عمر علی گفته و برخاسته‌ایم
جبریل گل تبسّم آورد از عرش راهی غدیر شد خُم آورد از عرش از باغ دل‌انگیز ولایت «اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم» آورد از عرش