#دهه_محرم #شور #صادق_اویسی✍

. #شب_ششم_محرم #حضرت_قاسم یارب گریز آخر شب ششم ای وای من چشامونو تر کردن، زینبُ مضطر کردن زیر سُمِ مرکب ها، قاسمو پرپر کردن افتاده داره دست و پا میزنه با آه عمو جونُ صدا میزنه انگاری که یتیم گیر آوردن هرکس که میاد بی هوا میزنه چرا رهاش نمیکنن!؟ جونی نمونده به تنش از خونی که راه افتاده، معلومه بدجور زدنش #صادق_اویسی ✍ #شب_ششم مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇

#دهه_محرم #شور #صادق_اویسی✍

. #شب_سوم_محرم #حضرت_رقیه گریز آخر شب سوم بابایی ببین به ما صدقه میدن، به گریه هام خندیدن مث عقیقت بابا، النگومو دزدیدن از روی نیزه ها می بینی که شد آستین پاره، معجرمون بابا دیوار این خرابه هم که داره کم کم می‌ریزه رو سرمون بابا شبا جای لالایی، با کتک آروم میشم همش صدات میزنمو، تو هم نمیای پیشم #صادق_اویسی✍ #شوز_حضرت_رقیه #شب_سوم .👇

سبک روضه گریز آخر شب های محرم تسلای دل امام زمان عج صلوات #شب_سوم_محرم

#شب_هفتم_محرم #حضرت_علی_اصغر گریز آخر شب هفتم تیری که نشست به گلوی شیر خواره، سه شعبه یا مسماره خم شده قدِّ ارباب، رباب شده بیچاره میکوبه رو سینه میگه پسرم میخوام آروم بشم ولی نمیشه گهوارتو آوردن آروم بشم گهواره که برام علی نمیشه تو رفتی و کارم شده، گریه جای لالایی عمه شده مستمع، روضه های لالایی #صادق_اویسی ✍ #زمزمه_حضرت_علی_اصغر #شب_هفتم مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇

#دهه_محرم #شور #صادق_اویسی✍

. #شب_هشتم_محرم #حضرت_علی_اکبر گریز آخر شب هشتم افتادی زمین دل منو خون کردی، عمه رو گریون کردی نیزه و شمشیر و تیر، همه رو مهمون کردی بدجوری پیکرت شد ارباًاربا باید تو رو بین عبا ببرم دیگه نمیتونم بلند شم ازجام خب حق بدین بهم آخه پدرم به التماس پدرت، چشاشونو میبندن به اشکای عمه و من، بلند بلند می‌خندن ولدی علی اکبر #صادق_اویسی ✍ #علی_اکبر #شب_هشتم .👇

#دهه_محرم #شور #صادق_اویسی✍

. #شب_نهم_محرم #حضرت_عباس گریز آخر شب نهم به چشمای تو تیر اومده پابوسی، ای وای عجب کابوسی یه چی میگم رد میشم، روضه شده ناموسی پاشو که مثل آبِروی حسین خیمه هامونم دیگه در خطره پاشو بگیر جلوی حرمله رو داره آتیش سمت حرم می‌بره اگه بری بدون شک، زینبُ کُشته دلهره اگه بری، شیر میشه زجر، رقیه سیلی میخوره #صادق_اویسی ✍ #حضرت_ابالفضل #شب_تاسوعا .👇

#دهه_محرم #شور #صادق_اویسی✍

.. #زمینه #حضرت_مسلم علیه السلام ▪️بنداول▪️ دلم گرفته آقا، توو حصرِ بغض و کینه الهی که سفیرت، غربتت و نبینه بمیره و نبینه، که قولشون دروغه برای کشتنِ تو، کوچه هاشون شلوغه توو مرامِ کوفیا، رسم مهربونی نیس شاهدم پسر عمو، دست بسته چشم خیس قسمتِ سفیر تو، دردِ کوچه گردیه نیستی کوفه این شبا، چه شبای سردیه میا اباعبدالله ▪️بنددوم▪️ رفتم آقا شبونه، خونه خونه پی یار کوچه کوچه ندیدم، غیر طوعه طرفدار آخ چقدر تو غریبی، بین این همه نامرد غیر یک زنِ تنها، می کُشه منو این درد توو حصار کینه ها، ناله میزنم نیا حُرمتت رو می شکنن، کوفیای بی وفا ناله میزنم که با، دخترا و خواهرت مثل من اسیر نشی، روی نی نره سرت میا اباعبدالله ▪️بندسوم▪️ رو بام این عمارت، با دست بسته آقا سلام من به تو با، دلِ شکسته آقا خوشم که شد سفیرت، توو کوفه سر به دارت پای غمای تو موند، اگه نبود کنارت میره روی نیزه ها، مثل تو سرم حسین میره زیر دست و پا، کل پیکرم حسین افتخارم اینه که، مبتلای تو شدم حاجتم روا شد و، من فدای تو شدم میا اباعبدالله شعر‌ و‌ سبک: #وحیدقاسمیان ✍ #حضرت_مسلم #‌زمینه_محرم‌_سال‌۱۴۰۳ #زمینه_ده_شب_محرم 👇