هدایت شده از کانال شعر وسبک ابوذر رییس میرزایی (بهار)
💠 سبک 💠
از جمعی از شاعـران گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـری
➖➖➖
#زمینه_شهادت_مولا_علی
#اثر_گروهی_جوازنوکری
بند اول:
از دنیا بیزارم،چقدر خون به دل مولا کرد
از دنیا بیزارم،چه غمی توی دلا برپا کرد
از دنیا بیزارم،با علی بد تا کرد ۲
خونه نشینی و فراق یار
این همه غصههای پر تکرار
قصهی کوچه و در و دیوار،واویلا
آه از این دنیای بی علی
چی میشه فردای بی علی؟ ۲
بند دوم:
واویلا از امشب نمیاد صدای پای بابا
واویلا از امشب نمیاد علی با نون و خرما
واویلا از امشب کوفه شد بی مولا
الهی هیچ کسی نشه تنها
کی میشه دیگه مرهم غمها
سرده چقد خونه ی بی بابا،واویلا
آه ازاین دنیای بی علی
چی میشه فردای بی علی4
بند سوم:
از محراب تا گودال، قصه ی غریبی حیدر بود
از محراب تا گودال، روضه ی شکستن مادر بود
از محراب تا گودال، صحبت از حنجر بود
نتیجه ی دوری از مولاست
غمی که تو روضه ی عاشوراست
اسارت عقیله ی کبراست
واویلا
آه اباعبدالله علی
کشته ی بی گناه علی
ما کجاییم و راه علی ....
بند چهارم:
سخته واسه دختر ، حال بابا رو پریشون دیدن
سخته واسه دختر ، قاتلِ بابا رو خندون دیدن
سخته واسه دختر ، سرِ پر خون دیدن
دخترای مادرمون زهرا
زینب و فرق زخمیِ مولا
رقیه خانوم و سر بابا
وای ازین فرقِ گشته دو تا
وای ازون راس و تشت طلا
#ابوالفضل_جدیان
#محسن_حسنی
#امیر_قربانی
#ابوذر_رئیس_میرزایی
➖➖➖
.
#واحد_سنگین و #واحد_تند
#طلیعه_محرم
اومده باز ماه ماتم
اومده ماه عزا ماه محرم
توی دلها شور و غوغاست
عرش حق گشته سیه پوش وپرازغم
یاحسینه ذکره لبها
پیچیده شمیم کربلا توو عالم
باز این چه شورش است.زهرا زند صدا
نوحوعلی الحسین.حی علی العزا
وای ای حسین جانم
کاروانی اومد از راه
کاروانی که پره از شور و احساس
علی اصغر علی اکبر
با یل ام البنین حضرت عباس
دوره زینب رو گرفتن
از بنی هاشمیون گوهر و الماس
زینب میگه حسین.ای سایه ی سرم
من باتوآمدم.من با تو می روم
وای.ای حسین جانم
می گه زینب ای حسین جان
تو بیا و قلب خواهر را مسوزان
ای برادر عشق خواهر
جان من خیمه نزن دراین بیابان
تاکه بردی نام اینجا
کربلا کرده دل من را پریشان
داداش بیا بریم.اینجا پرازغمه
وجود تو برام.همیشه مرهمه
وای.ای حسین جانم
شده باچه احترامی
پیاده زینب کبری از رومحمل
درکنارش همه محرم
نداره حتی یه غصه ای توی دل
امون ازاون روزی ای وای
که میبینه میشینه روسینه قاتل
میون دشمنا.میشه بی تکیه گاه
باقد خم میاد.یه روز توو قتلگاه
وای.ای حسین جانم
#ابوذر_رئیس_میرزایی
#دهه_محرم
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
.👇
.
#واحد_سنگین
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_واحد(ع)
به غیر آه و درد و غم توو سینه هام شیری ندارم
باید به جای آسمون برای تو خودم ببارم
مادر، تاکه راحت بخوابی ای گل خزونم
دارم، برات لالایی لالایی لالا میخونم
اصغر، ای نیمه جونم
خون به دل رباب شده
واسه یه قطره آب شده علی علی لالا لالایی
علی علی لالا لالا ۲ علی علی لالا لالایی
گریه نکن گلم علی رفته عمو که آب بیاره
شاید که آسمون برا لبای تو بارون بباره
ای وای، نکن تلظی که داره قلبم میگیره
آخر، جواب ناله های تو سه شعبه تیره
ای کاش، مادر بمیره
باصدای بلند علی
یه بار دیگه بخند علی علی علی لالا لالایی
علی علی لالا لالا ۲ علی علی لالا لالایی
پیشم بمون میدون نرو که حرمله شبیه گرگه
تیرسه شعبه واسه ی گلوی تو خیلی بزرگه
از هوش، رفتی نه گریه میکنی نه آه و زاری
دیگه، برای گریه کردنم نایی نداری
میشه، طاقت بیاری
خدانگهدارت علی
میشم عزادارت علی علی علی لالا لالایی
علی علی لالا لالا ۲ علی علی لالا لالایی
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#واحد_سنگین
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_واحد
حضرت علی اکبر(ع)
میدونی که جون منی داری میری خدابه همرات
آهسته تر جوون من تا ببینم این قدو بالات
میری، بارفتن خود میبری تاب و توونم
بابا، آخه عصای پیری منی جوونم
آتیش، نزن به جونم
خدانگهدارت علی
میشم عزادارت علی علی علی خدانگهدار
علی علی علی علی ۲ علی علی خدانگهدار
این اولین باره علی که جوابه منو نمیدی
هیچوقت جلو پای بابات عزیز من نمی خوابیدی
ای وای، میدونی که داغ تورو باور ندارم
ای وای، صورتمو به روی صورتت میزارم
رفتی، دار و ندارم
چه خاکی برسرم شده
ولوله تو حرم شده علی علی خدانگهدار
علی علی علی علی ۲ علی علی خدانگهدار
بده جوابمو بابا نمی تونم طاقت بیارم
پاشیده ازهم پیکرت چه جوری توو عبا بزارم
ای وای، پیدا نکردم کل پیکرت رو بابا
از بس، تن توشد به دست دشمن اربا اربا
موندی، روخاک صحرا
بابغض حیدر کشتنت
تنهایی گیر آوردنت علی علی خدانگهدار
علی علی علی علی ۲ علی علی خدانگهدار
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#بیست_و_هشتم_صفر
#غزل مرثیه #امام_حسن(ع)
دلم ز روز ازل گشته مبتلای حسن
خداروشکر غلامم درِ سرای حسن
کریم اهل کرم می رود سراغ گدا
چه افتخار بزرگی منم گدای حسن
تمام عمر اگر نوکرش شدم عشق است
خوش است زندگی ما شود فدای حسن
زیادی است سر بی هوای او بر تن
خوش آن سری که درونش بود هوای حسن
کسی که بود خود همسفره باجزامی ها
نمی شود که نشد عاشق صفای حسن
به روز حشر نگردد سیاه و نابینا
دودیده ای که کند گریه در عزای حسن
همیشه قاتل مادر به پیش رویش بود
((که بود خون جگر سال ها غذای حسن))*
نه زائری نه چراغی نه گنبدی نه حریمی
چه سرزمین غریبی است کربلای حسن
حسن حسین و حسین وحسن چه شیرین است
نوا نوای حسین و نوا نوای حسن
هنوز مانده دراین سینه ها دوغم جانکاه
کفن برای حسین و حرم برای حسن
#ابوذر_رئیس_میرزایی (بهار)
*استاد حاج غلامرضا سازگار
#شهادت_امام_حسن
.
دل نوشته
#فراق_کربلا
#اربعین
سلام علی ساکن کربلا
سلام علی روح قالو بلی
دلم تنگ کرببلاته حسین
هواییه صحن وسراته حسین
دل من به این اربعین ها خوشه
منو دوری کربلات میکشه
توی سینه ی من فقط حسرته
میدونم که این دوری از غفلته
چقد یادگاری چقد عکس دارم
نیام کربلا ازهمین ترس دارم
داره آتیشم میزنه این فراق
توو این روزا بودم پراز اشتیاق
نشد قسمتم باز کنارت باشم
نشدکه مقیم دیارت باشم
آقاجون غم هجرو دوری بسه
صبوری صبوری صبوری بسه
دلم لک زده واسه ی موکبات
رفیقای ساده رفیقای لات
دوباره بگم یاعلی و برم
پیاده مسیر حرم تاحرم
پاهامون میشد توی این قافله
به یاد رقیه پراز آبله
کنار رفیقام کنار فرات
میخوردیم باگریه یه چای نبات
همین جا به روی زمین مشک آب
یه ساقی که شرمنده شد از رباب
سکینه می گفت ای عمو العطش
تووآغوش مادر پسر کرده غش
ولی دست و مشک وعلم روزمین
به ساقی زدن ازیسار و یمین
صدا زد همین جا که ادرک اخا
برادر برادر برادر بیا
رفیقا بیاین ردشیم ازاین محل
جلوتر جلوتر بریم روی تل
رسیدیم به اونجا که یه خواهری
باحال خراب و دل مضطری
صدا زد کجا میری ای هم نفس
بلندشو به فریادزینب برس
نباشی میشه دورمن ازدحام
منو میبرن کوفه بازار شام
به زخم دل ما نمک میزنن
اینا خواهرت رو کتک میزنن
میدونی کجا قلب زینب شکست
همون جاکه قاتل روسینه نشست
یه دفعه دل آسمونا طپید
گل زینب و ازقفا سر برید
#ابوذر_رئیس_میرزایی (بهار)
#امام_زمان_مناجات
#هذا_یوم_الجمعه
#دوبیتی
ای ناله ی یار دلغمین مهدی جان
آرامش دلهای حزین مهدی جان
در هر سحرجمعه تو را می خوانیم
یابن النجباءالاکرمین مهدی جان
#ابوذر_رئیس_میرزایی
https://eitaa.com/majmaolzakerin135
.
#میلاد_حضرت_زینب
مدح حضرت زینب(س)
تضمین از استاد علی اکبر لطیفیان
امشب شب ولادت خاتون محشراست
یعنی که نور دیده ی زهرای اطهر است
از وصف هرچه مادح و شاعر فراتر است
مانند مادر و پدرش ذره پرور است
نامش به غیر خالق اکبر نمی دهد
شاگرد مکتبش همه شب زنده دارها
دادند دست او همه ی اختیارها
معنای واقعیِّ حیا و وقارها
درخطبه ها شبیه همان ذوالفقارها
تکیه به غیر شانه ی حیدر نمی دهد*
زینب همین بس است به مدحش که زَینِ اَب
زینت گرفته از ادبش عفت و ادب
هم فاطمی خصائل و هم حیدری نسب
بی شک به دشمنان علی می کند غضب
یعنی به راحتی به کسی سر نمی دهد*
هرقطره ای که وصل به دریا نمی شود
هر دختری تجلی بابا نمی شود
جایش میان دامن زهرا نمی شود
هر زینبی که زینب کبری نمی شود
بیخود خدا به فاطمه دختر نمی دهد*
درس وفا ز مکتب زهرا گرفته است
نطق و بیان زحضرت بابا گرفته است
در حنجرش صدای علی جا گرفته است
از خطبه اش حقیقت حق پا گرفته است
میدان به هیچ کافر ابتر نمی دهد*
اصلا بیان نگشته تمام فضیلتش
خواهر چنین ندیده به خود بار محنتش
می بوسم آن لبی که چنین گفته مدحتش
زینب همان کسی است که در راه عفتش*
عباس می دهد نخ معجر نمی دهد*
#ابوذر_رئیس_میرزایی
*ابیات استاد لطیفیان
.
یا ام المومنین یا حضرت خدیجه(س)
در بین زنها برتر خدیجه والا خدیجه
پشت و پناه و سنگ صبور طاها خدیجه
مریم خدیجه ساره خدیجه حوا خدیجه
هاجرخدیجه بهتر بگویم زهرا خدیجه
نازل شده بر دامان پاکش آیات کوثر
تفسیر یاسین تفسیر قدر و طاها خدیجه
اول زنی که آورده ایمان بر همسر خود
هم کفو احمد بی شک ندارد همتا خدیجه
مردی نمود و دارایی اش را در راه دین داد
هرگز نبوده دلبسته بر این دنیا خدیجه
شمشیر حیدر،مال خدیجه، دین را نگه داشت
والی والا عالی اعلا مولا،خدیجه
کوری چشم مرکب سوار جنگ جمل گو
ام الائمه است ام الائمه است تنها خدیجه
در روز محشر در اوج سختی مارا غمی نیست
آنجا بسنجند معیار هرکس را باخدیجه
عشق محمد(ص) عشق به اسلام داریم اما
در وادی عشق ما قطره ایم و دریا خدیجه
از جانب حق آمد کفن بر جسم شریفت
قطعا که بوده جایت در عرش اعلا خدیجه
رفتی ندیدی کرببلا را وقتی کفن شد
جسم حسینت با بوریای صحرا خدیجه
بس کن (بهار) از این روضه بگذر در کربلا هم
حتما رسیده بازینب و با زهرا ، خدیجه
#ابوذر_رئیس_میرزایی (بهار)
#وفات_حضرت_خدیجه
.
یارقیه (س)
وقتی تو رفتی دخترت شد قد خمیده
تو آمدی با پا نه بلکه سربریده
بابا عدو دندان شیری ام شکسته
درخردسالی دخترت مویش سفیده
شیب الخضیبی ای پدر خدالتریبی
چون حنجرت از گوشهایم خون چکیده
سیلی جواب گریه هایم بود بابا
ازترس زجرو حرمله رنگم پریده
آن شب که ازناقه فتادم دربیابان
آمدبه پیشم مادرت اما خمیده
پاهایم از خارمغیلان زخم گشته
از بس رقیه دردل صحرا دویده
آن کودک شامی به طعنه گفت بامن
بابا برای من لباس نو خریده
این دخترت ازکربلا تا کوفه وشام
چیزی به جزکعب نی وسیلی ندیده
دیدم که می زد برلبت او خیزران را
ازاین مصیبت برلب من جان رسیده
#ابوذر_رئیس_میرزایی
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم