eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ 🔸توصیف کودکی🔸 از آن نخست که در گوش من اذان دادند خدای عزوجل را به من نشان دادند کشید بر سر من پیر باخدایی دست و بعد خواند به گوشم:《خدا بزرگتر است》 قرار یافت دل بی قرار من ناگاه به ذکر اشهد ان لا اله الا الله زبان نداشتم و او شهادتینم داد به گریه افتادم، تربت حسینم داد اگر هنوز محرم سیاه می‌پوشم به جای لالایی، روضه بوده در گوشم به اشکِ روضه مرا شیر داده مادر من حسین بوده از اول پناه آخر من به شیرخوارگی‌ام، اصغر حسینم کرد از آن نخست، فدای سر حسینم کرد جوان شدم، گرهی هرکجا به کارم خورد پدر مرا به علی اکبر حسین سپرد 🔸توصیه‌های پدر🔸 وصیت پدرم را هنوز یادم هست چقدر بر دلم آن حرف های ساده نشست: " به جز حسین مبادا مُرید غیر شوی الهی ای پسرم عاقبت به خیر شوی نبند امید به هر بخششی و هر بذلی نترس از افتادن، بیمه‌ی ابالفضلی همیشه ای پسرم خالی از تکبر باش اگر که دست تو بالای دست شد، حُر باش" به من کرامت این خاندان که شد معلوم بریدم از همه دل، غیر چارده معصوم 🔸صحبت با هم‌هیئتی🔸 تو هم شبیه من...آری، تو هم شبیه منی نمی‌توانی از این خانواده دل بکنی به عشق، خورده گره فصل فصلِ زندگی‌ات جوانی اکبری و اصغر است بچگی‌ات تو هم برای امام زمانِ خود، یاری تو هم به روی لب احلی من العسل داری من و تو تحت لوای حسین، ما شده‌ایم درون خیمه‌ی او با هم آشنا شده‌ایم من و تو جبهه‌ی مظلومِ مقتدر هستیم من و تو هرچه که هستیم، عهد نشکستیم معلم من و تو از ازل خدا بوده و درس اول ما عین و لام و یا بوده به عشق آل کسا نور در بغل داریم برای هر مشکل، پنج راه حل داریم من و تو مکتبمان تا همیشه عاشوراست ببین، به بام فلک، پرچم مقدس ماست قیام سرخ حسینی ببین و درس بگیر درخت باش، خزان هم شد ایستاده بمیر هنوز خیمه‌ی آل یزید پابرجاست حسینیان، علم امروز روی دوش شماست نمی رسد به محبان اهل بیت، زیان خداست یاور ما، کلُّ مَنْ عَلیها فَان
؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ 🔸توصیف کودکی🔸 از آن نخست که در گوش من اذان دادند خدای عزوجل را به من نشان دادند کشید بر سر من پیر باخدایی دست و بعد خواند به گوشم:《خدا بزرگتر است》 قرار یافت دل بی قرار من ناگاه به ذکر اشهد ان لا اله الا الله زبان نداشتم و او شهادتینم داد به گریه افتادم، تربت حسینم داد اگر هنوز محرم سیاه می‌پوشم به جای لالایی، روضه بوده در گوشم به اشکِ روضه مرا شیر داده مادر من حسین بوده از اول پناه آخر من به شیرخوارگی‌ام، اصغر حسینم کرد از آن نخست، فدای سر حسینم کرد جوان شدم، گرهی هرکجا به کارم خورد پدر مرا به علی اکبر حسین سپرد 🔸توصیه‌های پدر🔸 وصیت پدرم را هنوز یادم هست چقدر بر دلم آن حرف های ساده نشست: " به جز حسین مبادا مُرید غیر شوی الهی ای پسرم عاقبت به خیر شوی نبند امید به هر بخششی و هر بذلی نترس از افتادن، بیمه‌ی ابالفضلی همیشه ای پسرم خالی از تکبر باش اگر که دست تو بالای دست شد، حُر باش" به من کرامت این خاندان که شد معلوم بریدم از همه دل، غیر چارده معصوم 🔸صحبت با هم‌هیئتی🔸 تو هم شبیه من... آری، تو هم شبیه منی نمی‌توانی از این خانواده دل بکنی به عشق، خورده گره فصل فصلِ زندگی‌ات جوانی اکبری و اصغر است بچگی‌ات تو هم برای امام زمانِ خود، یاری تو هم به روی لب احلی من العسل داری من و تو تحت لوای حسین، ما شده‌ایم درون خیمه‌ی او با هم آشنا شده‌ایم من و تو جبهه‌ی مظلومِ مقتدر هستیم من و تو هرچه که هستیم، عهد نشکستیم معلم من و تو از ازل خدا بوده و درس اول ما عین و لام و یا بوده به عشق آل کسا نور در بغل داریم برای هر مشکل، پنج راه حل داریم من و تو مکتبمان تا همیشه عاشوراست ببین، به بام فلک، پرچم مقدس ماست قیام سرخ حسینی ببین و درس بگیر درخت باش، خزان هم شد ایستاده بمیر هنوز خیمه‌ی آل یزید پابرجاست حسینیان! علم امروز روی دوش شماست نمی‌رسد به محبان اهل بیت، زیان خداست یاور ما، کلُّ مَنْ عَلیها فَان
از جهانی که پر از تیرگیِ ما و من است می‌گریزم به هوایی که پُر از زیستن است می‌گریزم به همانجا که همه می‌گویند هرکه از آینه‌ها دم بزند، خویشتن است می‌گریزم به جهانی که پُر از یکرنگی‌ست به جهانی که پُر از گریه‌کن و سینه‌زن است همه یکپارچه، یک دست سیه پوشانند برتن مردم این طایفه، یک پیرهن است به همان‌جا که نَفَس قیمت دیگر دارد اشک‌ها درّ نجف، سینه عقیق یمن است به همان‌جا که در آن باد صبا بسته دخیل به عبایی که پر از رایحه‌ی پنج تن است چه خراسان، چه مدینه، چه عراق و چه دمشق هر کجا پرچم روضه‌ست، همان‌جا وطن است دم من زندگی و بازدمم زندگی است تا که روی لب من ذكر حسین و حسن است قلب، آن است که لبریزِ محبت باشد تا ابد خانه‌ی اولاد على، قلب من است
؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ 🔸توصیف کودکی🔸 از آن نخست که در گوش من اذان دادند خدای عزوجل را به من نشان دادند کشید بر سر من پیر باخدایی دست و بعد خواند به گوشم:《خدا بزرگتر است》 قرار یافت دل بی قرار من ناگاه به ذکر اشهد ان لا اله الا الله زبان نداشتم و او شهادتینم داد به گریه افتادم، تربت حسینم داد اگر هنوز محرم سیاه می‌پوشم به جای لالایی، روضه بوده در گوشم به اشکِ روضه مرا شیر داده مادر من حسین بوده از اول پناه آخر من به شیرخوارگی‌ام، اصغر حسینم کرد از آن نخست، فدای سر حسینم کرد جوان شدم، گرهی هرکجا به کارم خورد پدر مرا به علی اکبر حسین سپرد 🔸توصیه‌های پدر🔸 وصیت پدرم را هنوز یادم هست چقدر بر دلم آن حرف های ساده نشست: " به جز حسین مبادا مُرید غیر شوی الهی ای پسرم عاقبت به خیر شوی نبند امید به هر بخششی و هر بذلی نترس از افتادن، بیمه‌ی ابالفضلی همیشه ای پسرم خالی از تکبر باش اگر که دست تو بالای دست شد، حُر باش" به من کرامت این خاندان که شد معلوم بریدم از همه دل، غیر چارده معصوم 🔸صحبت با هم‌هیئتی🔸 تو هم شبیه من... آری، تو هم شبیه منی نمی‌توانی از این خانواده دل بکنی به عشق، خورده گره فصل فصلِ زندگی‌ات جوانی اکبری و اصغر است بچگی‌ات تو هم برای امام زمانِ خود، یاری تو هم به روی لب احلی من العسل داری من و تو تحت لوای حسین، ما شده‌ایم درون خیمه‌ی او با هم آشنا شده‌ایم من و تو جبهه‌ی مظلومِ مقتدر هستیم من و تو هرچه که هستیم، عهد نشکستیم معلم من و تو از ازل خدا بوده و درس اول ما عین و لام و یا بوده به عشق آل کسا نور در بغل داریم برای هر مشکل، پنج راه حل داریم من و تو مکتبمان تا همیشه عاشوراست ببین، به بام فلک، پرچم مقدس ماست قیام سرخ حسینی ببین و درس بگیر درخت باش، خزان هم شد ایستاده بمیر هنوز خیمه‌ی آل یزید پابرجاست حسینیان! علم امروز روی دوش شماست نمی‌رسد به محبان اهل بیت، زیان خداست یاور ما، کلُّ مَنْ عَلیها فَان
؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ 🔸توصیف کودکی🔸 از آن نخست که در گوش من اذان دادند خدای عزوجل را به من نشان دادند کشید بر سر من پیر باخدایی دست و بعد خواند به گوشم:《خدا بزرگتر است》 قرار یافت دل بی قرار من ناگاه به ذکر اشهد ان لا اله الا الله زبان نداشتم و او شهادتینم داد به گریه افتادم، تربت حسینم داد اگر هنوز محرم سیاه می‌پوشم به جای لالایی، روضه بوده در گوشم به اشکِ روضه مرا شیر داده مادر من حسین بوده از اول پناه آخر من به شیرخوارگی‌ام، اصغر حسینم کرد از آن نخست، فدای سر حسینم کرد جوان شدم، گرهی هرکجا به کارم خورد پدر مرا به علی اکبر حسین سپرد 🔸توصیه‌های پدر🔸 وصیت پدرم را هنوز یادم هست چقدر بر دلم آن حرف های ساده نشست: " به جز حسین مبادا مُرید غیر شوی الهی ای پسرم عاقبت به خیر شوی نبند امید به هر بخششی و هر بذلی نترس از افتادن، بیمه‌ی ابالفضلی همیشه ای پسرم خالی از تکبر باش اگر که دست تو بالای دست شد، حُر باش" به من کرامت این خاندان که شد معلوم بریدم از همه دل، غیر چارده معصوم 🔸صحبت با هم‌هیئتی🔸 تو هم شبیه من... آری، تو هم شبیه منی نمی‌توانی از این خانواده دل بکنی به عشق، خورده گره فصل فصلِ زندگی‌ات جوانی اکبری و اصغر است بچگی‌ات تو هم برای امام زمانِ خود، یاری تو هم به روی لب احلی من العسل داری من و تو تحت لوای حسین، ما شده‌ایم درون خیمه‌ی او با هم آشنا شده‌ایم من و تو جبهه‌ی مظلومِ مقتدر هستیم من و تو هرچه که هستیم، عهد نشکستیم معلم من و تو از ازل خدا بوده و درس اول ما عین و لام و یا بوده به عشق آل کسا نور در بغل داریم برای هر مشکل، پنج راه حل داریم من و تو مکتبمان تا همیشه عاشوراست ببین، به بام فلک، پرچم مقدس ماست قیام سرخ حسینی ببین و درس بگیر درخت باش، خزان هم شد ایستاده بمیر هنوز خیمه‌ی آل یزید پابرجاست حسینیان! علم امروز روی دوش شماست نمی‌رسد به محبان اهل بیت، زیان خداست یاور ما، کلُّ مَنْ عَلیها فَان
؛ دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد چشمم به ضریحِ شه والاگهر افتاد این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد این قبر غریب‌الغربا خسرو طوس است این قبر مغیث‌الضعفا شمس شموس است خاک در او، مرجعِ ارواح و نفوس است باید ز ره صدق بر این خاک در، افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد این روضۀ پرنور، به جنت زده پهلو مغز ملک از عطر نسیمش شده خوش‌بو بشنید نسیم سحری رایحۀ او کز بوی بهشتیش چنین بی‌خبر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد حوران بهشتی زده اندر حرمش صف خیل ملک از نور، طبق‌ها همه بر کف شاهان به ادب در حرمش گشته مشرّف اینجاست که تاج از سر هر تاج‌وَر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد اولاد علی شافع یوم عرصات‌اند دارای مقامات رفیعُ‌الدّرجات‌اند در روز قیامت همه اسباب نجات‌اند ای وای بر آن‌کس که به این درّه، درافتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد کام و دهن از نام علی یافت حلاوت گل در چمن از نام علی یافت طراوت هر کس که به این سلسله بنمود عداوت در روز جزا جایگهش در سَقَر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد هر کس که به این سلسلۀ پاک جفا کرد بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه‌ها کرد آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد با آل علی هر که در افتاد، برافتاد... مرحوم