۴۱
#نوحه
#شب_هفتم_محرم
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
ای نازنین طفل رباب،ای کودک اطهر
جانم علی اصغر
هستی گل فاطمه و،از نسل پیغمبر
جانم علی اصغر
ای کودک دردانه ام،آورده ام میدان
تا که دهی جولان
گرفته ام قنداقه ات،چون جان خود در بر
جانم علی اصغر
ای آخرین سرباز من،ای همه هست من
بر روی دست من
با تیر کین حرمله،چون گل شدی پرپر
جانم علی اصغر
ای کودک شیرین زبان،عطش شده چاره
شد حنجرت پاره
با تیر کین زد بر گلو،آن دشمن کافر
جانم علی اصغر
ای کودک بی شیر من،جان دادی ای هستم
بابا روی دستم
شد قتلگاهت شانه ام،شد کربلا محشر
جانم علی اصغر
ای کودک جانباز من،از داغ تو سوزم
شعله برافروزم
منتظر از بهر تواند،اهل حرم یکسر
جانم علی اصغر
از داغ تو بابا ببین،ذکرم شده یا رب
جانم بود بر لب
آمده بیرون از حرم،عمه ی غمپرور
جانم علی اصغر
قنداقه ی پر خون تو،بر روی دست دارم
بر تو عزادارم
در وقت تشییعت علی،گریان شده مادر
جانم علی اصغر
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_علی_اصغر
#بستن_آب
@yaghubianreza
#هفتم_محرم
#بستن_آب
بر لب دریا ، لب دریادلان خشکیده است
از عطش دل ها کباب است و زبان خشکیده است
کربلا بستان عشق است و شهامت، ای دریغ
کز سَموم تشنگی این بوستان خشکیده است
سوز بی آبی اثر کرده است بر اهل حرم
هر طرف بینی لب پیر و جوان خشکیده است
آه از مهمان نوازانی که در دشت بلا
میزبان سیراب و کام میهمان خشکیده است
دامن مادر چو دریا، اصغرش چون ماهی است
کام ماهی بر لب آب روان خشکیده است
نازم این همّت که عباس آید از دریا ولی
آب بر دوش است و لب ها همچنان خشکیده است
گر ندارد اشک تا آبی به لب هایش زند
چشمه ی چشمِ رباب از سوز جان خشکیده است
بس که میسوزم "موید" از غم آل علی
نخله ی طبع من از سوز بیان خشکیده است
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید