.
#نوحه_سنتی
#زنجیرزنی
#شب_دوم_محرم
۳۶
تو آمدی در کربلا،ای روح با ایمان
ای وای برادرجان
غم در دل زینب نشست،گردیده ام حیران
ای وای برادرجان
بوی جدایی آید از،کرب و بلای تو
جانم فدای تو
از این همه غربت حسین،خواهر شده نالان
ای وای برادرجان
ترسم شوی تنها در این،صحرا حسین جانم
ای ماه تابانم
جانت به راه دین دهی،تو بر سر پیمان
ای وای برادرجان
تو بگذری از جان و سر،حضرت ثار الله
جان رسول الله
از این همه ایثار تو،عالم شود حیران
ای وای برادرجان
ترسم ببینم گشته است،حریم تو بی آب
طفلان تو بی تاب
می سوزم از داغ تو و،العطش طفلان
ای وای برادرجان
ترسم در این صحرا شوی،بی یار و بی یاور
بی اصغر و اکبر
ترسم به دست دشمنان،این جا شوی قربان
ای وای برادرجان
ترسم کنار علقمه،ای روح با احساس
بی دست شود عباس
روی کنار پیکرش،با دیده ی گریان
ای وای برادرجان
گردد در این دشت جنون،ظلم و ستم افزون
خواهر شود دلخون
بینم تو را غلتان به خون،با ناله و افغان
ای وای برادرجان
ترسم تو را نقش زمین،بینم به روی خاک
با پیکر صد چاک
با پیکر در خون شنا،روی سوی جانان
ای وای برادرجان
ترسم زنند از ظلم و کین،آتش به هر خیمه
سرها روی نیزه
همناله گردد زینبت،با ناله ی طفلان
ای وای برادرجان
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#ورودیه
#زنجیر_زنی
.👇
۴۱
#نوحه
#شب_هفتم_محرم
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
ای نازنین طفل رباب،ای کودک اطهر
جانم علی اصغر
هستی گل فاطمه و،از نسل پیغمبر
جانم علی اصغر
ای کودک دردانه ام،آورده ام میدان
تا که دهی جولان
گرفته ام قنداقه ات،چون جان خود در بر
جانم علی اصغر
ای آخرین سرباز من،ای همه هست من
بر روی دست من
با تیر کین حرمله،چون گل شدی پرپر
جانم علی اصغر
ای کودک شیرین زبان،عطش شده چاره
شد حنجرت پاره
با تیر کین زد بر گلو،آن دشمن کافر
جانم علی اصغر
ای کودک بی شیر من،جان دادی ای هستم
بابا روی دستم
شد قتلگاهت شانه ام،شد کربلا محشر
جانم علی اصغر
ای کودک جانباز من،از داغ تو سوزم
شعله برافروزم
منتظر از بهر تواند،اهل حرم یکسر
جانم علی اصغر
از داغ تو بابا ببین،ذکرم شده یا رب
جانم بود بر لب
آمده بیرون از حرم،عمه ی غمپرور
جانم علی اصغر
قنداقه ی پر خون تو،بر روی دست دارم
بر تو عزادارم
در وقت تشییعت علی،گریان شده مادر
جانم علی اصغر
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_علی_اصغر
#بستن_آب
@yaghubianreza
۴۱
(حضرت علی اکبر ع)
#شب_هشتم_محرم
در خلق و خو و خصلتی،شبیه پیغمبر
جانم علی اکبر
تو صاحب کرامتی،ای نوه ی حیدر
جانم علی اکبر
ای افتخار عالمین،ای قهرمان من
یار جوان من
ای میوه ی قلب پدر،هستی خدا باور
جانم علی اکبر
ای نور چشمم پسرم،بر تو نمودم رو
با کنده ی زانو
سر تو را عزیز جان،گرفته ام در بر
جانم علی اکبر
بابا شده خون جگرم،ای مه جبین من
ای نازنین من
اندر کنار پیکرت،بابا زند بر سر
جانم علی اکبر
ای شبه پیغمبر علی،فرقت دو تا گردید
جانت فدا گردید
با پیکر خونین خود،رفتی سوی داور
جانم علی اکبر
برخیز و بنگر بر پدر،گردیده ام دلخون
از داغ تو محزون
زینب رسیده از حرم،با دیدگان تر
جانم علی اکبر
تا دیدمت صد پاره تن،شد قامت من خم
صبرم بگشته کم
داغ تو زد بر جان شرر،ای ز همه بهتر
جانم علی اکبر
بابا نگر بر حال من،ای ماه رخشانم
سر در گریبانم
صد پاره پیکر گشته ای،با نیزه و خنجر
جانم علی اکبر
اهل حرم گریان همه،ریزند سرشک غم
از سوز این ماتم
زند سکینه از غمت،بر سینه و بر سر
جانم علی اکبر
آمد برای یاری ام،با گریه جان بر لب
عمه ی تو زینب
گرید کنار پیکرت،ای روح در پیکر
جانم علی اکبر
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_علی_اکبر
@yaghubianreza
۴۳
#نوحه
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
امشب منم مهمان تو،دارم نوا عباس
شمس ولا عباس
ای منشاء جود و عطا،کنز سخا عباس
شمس ولا عباس
بنما نظر بر حال من،ای تکیه گاه من
بر تو نگاه من
گردم به یک نگاه تو،حاجت روا عباس
شمس ولا عباس
بنما ز لطف و مرحمت،دردم دوا عباس
شمس ولا عباس
تا که شوم حاجت روا،بنما دعا عباس
شمس ولا عباس
هستی گل ام البنین،حامی دین عباس
حبل المتین عباس
بودی علمدار حسین،در کربلا عباس
شمس ولا عباس
آن امت دور از خدا،بر تو جفا کردند
دستت جدا کردند
فرق تو را کرده دو تا،تیغ جفا عباس
شمس ولا عباس
با تیر و تیغ اشقیا،فرق تو بشکسته
چشم تو شد بسته
زدی صدا تو یا حسین،ادرک اخا عباس
شمس ولا عباس
اندر کنار پیکرت،آمد حسین تو
نور دو عین تو
در علقمه افتاده دید،جسم تو را عباس
شمس ولا عباس
سقای عطشان حرم،دستت جدا گشته
جانت فدا گشته
آمد کنار پیکرت،خون خدا عباس
شمس ولا عباس
تا دیده اندر علقمه،تو را شه خوبان
جسمت به خون غلتان
ریزد کنار پیکرت،اشک عزا عباس
شمس ولا عباس
در راه دین مصطفی،فدا شده جانت
عالم به قربانت
حرم شده از داغ تو،ماتمسرا عباس
شمس ولا عباس
اهل حرم بر سر زنان،با شیون و افغان
طفلان همه نالان
دارد به خیمه خواهرت،بزم عزا عباس
شمس ولا عباس
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
👇
۳۹
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
امشب شب ماتم بود،خون گشته این دل ها
واویلا واویلا
ذکر همه اهل حرم،در شب عاشورا
واویلا واویلا
امشب علی اکبرش،گرم مناجات است
غرق عبادات است
فردا شود پرپر ز کین،اکبر گل لیلا
واویلا واویلا
امشب علی اصغر بود،از تشنگی بی تاب
گردیده قحط آب
فردا شود غرقه به خون،از کینه ی اعدا
واویلا واویلا
امشب گل ام البنین،هستی خیر الناس
محو حسین عباس
فردا ز داغ او شود،در خیمه ها غوغا
واویلا واویلا
اصحاب با وفای او،امشب همه جمع اند
بر گرد یک شمع اند
فردا فدایی می شوند،در روز عاشورا
واویلا واویلا
امشب حسین بن علی،ذکرش شده یا رب
همناله با زینب
فردا میان اشقیا،حسین شود تنها
واویلا واویلا
امشب عزیز فاطمه،در شوق دیدار است
تا صبح بیدار است
فردا شود کشته ز کین،آن روح با تقوا
واویلا واویلا
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
@yaghubianreza
.👇
۳۶
(وداع)
ای نور چشمانم روان،گشتم سوی میدان
جانم شود قربان
ای خواهر غمدیده ام،از چه شدی گریان
جانم شود قربان
ای خواهر غمپرورم،ای آبروی من
بوسی گلوی من
در این وداع آخرم،بر لب رسیده جان
جانم شود قربان
ای خواهر دلخسته ام،بانوی آزاده
گشتم من آماده
از این جهان پر بلا،روم سوی جانان
جانم شود قربان
بینی مرا غرقه به خون،افتاده بر خاکم
با تن صد چاکم
هستم مصمم خواهرم،در عهد و در پیمان
جانم شود قربان
چون فاطمه خیر النسا،زینب غیوری تو
بنما صبوری تو
من سوی دشمن می روم،تا در ره جانان
جانم شود قربان
نور دو چشم فاطمه،هستی تو ریحانه
با خوی مردانه
خواهر میا دنبال من،با دیده ی گریان
جانم شود قربان
زینب ببینی شمر دون،خنجر کشد از کین
گردم فدای دین
هستی تسلای دلم،با ناله و افغان
جانم شود قربان
ای خواهرم رأس من از،پیکر جدا بینی
بر نیزه ها بینی
بینی تو تشییع مرا،زیر سم اسبان
جانم شود قربان
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#روز_عاشورا
@yaghubianreza
۳۱
(روز عاشورا)
بر یاری دین خدا،رود سوی میدان
گردد حسین قربان
زینب رود دنبال او،با دیده ی گریان
گردد حسین قربان
بنموده نور حق حسین،از لطف یزدانی
جنگ نمایانی
رخشان شده روی امام،همچون مه رخشان
گردد حسین قربان
از ظلم و کینه و جفا،حسین شده تنها
اسیر دشمن ها
اهل حرم در خیمه ها،در آه و در افغان
گردد حسین قربان
شد تیرباران پیکرش،از کینه ی اعدا
از ظلم دشمن ها
مانده عزیز فاطمه،در عهد و در پیمان
گردد حسین قربان
با سنگ کینه دشمنش،زد بر جبین او
زینب غمین او
افتاده بر روی زمین،اسطوره ی ایمان
گردد حسین قربان
نور دو چشم مرتضی،افتاده روی خاک
با پیکر صد چاک
شمر لعین سویش دوید،با خنجر بران
گردد حسین قربان
بنشسته روی سینه اش،خنجر کشیده شمر
رأسش بریده شمر
غرقه به خون افتاده است،با پیکر بی جان
گردد حسین قربان
تشییع جنازه گشته است،فدایی مکتب
زیر سم مرکب
زینب بدید این صحنه را،با دیده ی گریان
گردد حسین قربان
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#روز_عاشورا
@yaghubianreza