eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
1 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
زهر کاری شد و افتاد به جانِ جگرش آتش انداخته بر دامنِ عالم شررش یادِ زهرای جوان بود در آن وقتی که خورد بر کوچه باریکِ خراسان گذرش هی زمین خورد و زمین خورد و به سختی برخاست بیشتر میشود این زهر دمادم اثرش منتظر بود اباصلت ببیند چه شده ناگهان دید کشیده است عبا‌ روی سرش دست بر سر زد و شد مضطرب و میدانست حضرت یار رسیده است زمانِ سفرش داشت از درد کفِ حجره به خود می پیچید زخمی از جور و جفا گشت همه بال و پرش چشم خود را به درِ حجره فقط دوخته بود تا در این لحظه بیاید ز مدینه پسرش آه از آن شاه که با کُنده ی زانوش رسید در دل معرکه پیشِ پسرِ محتضرش سروده :   (یونس)
آنکسی که هشتمین نور خداست بارگاه او حریمِ کبریاست کار‌ او شد دستگیری از بشر عادتش احسان و نیکی و عطاست پاسبان آستانش جبرئیل کفش دار صحن او بادِ صباست خضر میگوید همیشه زیر لب آب سقا خانه اش آبِ بقاست درد اینجا میشود درمان ز عشق پنجره فولاد او دار الشفاست بارگاهش بس که غرق رحمت است پایگاه انبیا و اولیاست دست خالی آمدم اینجا اگر صاحب این خاک‌ ، سلطانِ سخاست جاودانه گشته آنکس که ز صدق ذوب در عشق علی موسی الرضاست بوسه باید زد به پای زائرش خاکِ پای زائرینش ، کیمیاست اذن دیدار حسین از او بگیر دستِ این آقا براتِ کربلاست سروده: (یونس) صحن انقلاب اسلامی آستان قدس رضوی سوزقلم
یک عمر لطف بی حدش بر من رسیده سلطان کمِ این رعیتش را هم خریده هر بار من را آنچنان تکریم کرده ... انگار که بار گناهم را ندیده هر وقت که ناگاه اشک من روان شد فهمیده ام او ناله هایم را شنیده هر بار او را خوانده ام با نامِ زهرا با مهربانی بر سرم دستی کشیده گرد و غبار صحن او داروی درد است کافیست حل گردد میانِ آبِ دیده بهر صله دادن ندارد فرق نزدش مصراع گویم یا دوبیتی یا قصیده سروده: (یونس) سوزقلم
                                             ﷽     سر و سامانِ ما ، سلامٌ علیک شرط ایمانِ ما ، سلامٌ علیک روح و ریحانِ ما ، سلامٌ علیک جان و جانانِ ما ، سلامٌ علیک شمس تابانِ ما ، سلامٌ علیک در سر ما هوای مشهدِ توست دل نمک گیرِ لطف بی حدِ توست دست بر سینه رو به مرقدِ توست زائری که اسیرِ گنبدِ توست روحِ قرآنِ ما سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما سلامٌ علیک چشم ما تا به پرچمت افتاد رفت غم ها و غصه ها از یاد از قفس روح ما که شد آزاد پر زد و رفت صحن گوهرشاد شاه و سلطان ما سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک با تو از درد و غصه ها دوریم با تو سرشار رحمت و نوریم ما به دربانیِ تو ماموریم گرچه در نزد حشمت ات ، موریم ای سلیمانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک گرچه ما عمری است سرباریم ای شفا بخش ، سخت بیماریم تشنه ی یک دقیقه دیداریم به جز از تو مگر که را داریم؟ اصلِ درمانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک روضه خوانی کن ای امام رضا در غم و سوگِ سید الشهدا اَلسَّلام ای مُقَطَّعُ الاَعضا السلام ای شهیدِ عاشورا جدِّ عطشانِ ما ، سلامٌ علیک شمسِ تابانِ ما ، سلامٌ علیک سروده: (یونس) سوزقلم