#مدح_حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
عالم صدف، وجود تو مانندِ گوهر است
درکِ تو از توانِ خلائق فراتر است
بابا اگر علی بشود پس تو مادری...
از این جهت ولادتِ تو روز مادر است
"اِنّى اَشُمُّ رائِحَةً طَيِّبَة"... هنوز
عالم زِ عطرِ یاسِ حدیثت معطر است
وقتی خدا به عرشِ خودش مدح خوان توست
وقتی که دست بوسِ تو شخصِ پیمبر است
دیگر چگونه من بسرایم که وصفِ تو
با این زبانِ الکنِ من نامیسّر است...
قرآن تمام وصفِ مقامات فاطمه است
یک گوشه از تجلّیِ آن قدر و کوثر است
زهرا همان کسی است که همتا نداشته
غیر از علی که هست که با او برابر است؟!
زهرا همان کسی ست که هنگامه ی نماز
هفت آسمان زِ نورِ نمازش منوّر است
این گوشه ای زِ شان و مقامِ کنیزِ اوست
با یک نگاهِ فضه ی او خاک ها زر است
پس کیمیا غبارِ قدم های فضه است
پس توتیا ...خاکِ کفِ پایِ قنبر است
آنجا که حرفِ حفظِ حریمِ امامت است
او یک تنه برای علی عین لشکر است
سربازِ مرتضی است و فرقی نمی کند
در بین کوچه هاست و یا پشت یک در است
مردانه ایستاده به پای امام خویش
او یک زن است، از همه ی مردها سر است
با چادر آمدست به پیکارِ دشمنان
با چادر آمدست؛ سلاحی که برتر است
با چادر آمدست به دنیا نشان دهد
چادر حجاب نیست فقط، بلکه سنگر است
"چادر حجاب نیست فقط، یادگارِ توست"
چادر برای شیعه ی تو اصل و باور است
دنیا که جز عذاب برایت نداشته
اوج ظهورِ شانِ تو فردای محشر است
فردا که غرقِ هول و هراسند کل خلق
حال و هوایِ فاطمیون طورِ دیگر است
مانندِ یک پرنده که دنبالِ دانه است
چشمِ تو مادرانه به دنبالِ نوکر است
اصلاً بهشت ملک خصوصیِ فاطمه ست
جنّت به نام نامی زهرا و حیدر است
هرکس گدای فاطمه شد بی نیاز شد
عالم گدای سفره ی زهرای اطهر است
حافظ که خوب گفته ولی فکر می کنم
این گونه ما اگر که بگوییم بهتر است
"ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم"
وقتی بدست فاطمه روزی مقدّر است
#محمدصادق_ابراهیمی