eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.5هزار دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیکـَ یا حسن ابن علی، ایها المجتبی ========================= مُخَمَس مدح و مرثیه (ع) شاه کرم لطفی بفرما مستکینت را این نوکر افتاده بر روی زمینت را آقا تفضل کن گدای کمترینت را در سینه ام پر کن تو مهر بی قرینت را با سائلان تو مهربانی ای حسن جان لطفی کن آقا که دلم سامان بگیرد شعرم به گوشه چشمت آقا جان بگیرد هم جان بگیرد هم تب طوفان بگیرد لطفی که قلبم پیش تو اسکان بگیرد تو حضرت آرام جانی ای حسن جان من از طفولیت به نامت مبتلایم خوشنود از این حال جنون و ابتلایم خرسندم از این که غم تو شد بلایم اصلاً خودت کردی اسیر کربلایم روزی رسان نوکرانی ای حسن جان در می‌زنم شاید نگاهت را ببینم یک چشمه شاید روی ماهت را ببینم حسن رخ و چشم سیاهت را ببینم شاید که لایق بودم آهت را ببینم غمگین غم‌های نهانی ای حسن جان در می‌زنم درباز کن بر من نظر کن من شاعرت هستم به شعر من اثر کن منظومه‌ام را از غم خود با خبر کن از کوچه‌های کودکی خودت گذر کن تو آگه از سرّ نهانی ای حسن جان از کوچه‌ای که غم در آن تکثیر می‌شد ناموس ذات حق در آن تحقیر می‌شد بی حرمتی بر آیه‌ی تطهیر می‌شد آنجا که بغض و کینه‌ها تصویر می‌شد آن کوچه را تو روضه‌خوانی ای حسن جان وقتی که باد کینه در آن کوچه پیچید سد شد مسیر و ناگهان آن کوچه لرزید بعدش صدای نحس آن بی دین که غُرید وَ چشم‌های کودکی که داشت می‌دید وای از بلای آسمانی ای حسن جان هِی بر سرانگشتان پایت قد کشیدی هِی این طرف هی آن طرف‌تر می‌دویدی غمگین‌ترین تصویر خلقت را تو دیدی بی احترامی کرد و آقا تو شنیدی ناموس حق را پاسبانی ای حسن جان در قلب تو این ماجرا جاماند آن روز در چشم‌هایت این بلا جاماند آن روز در گوشت آن لحن و صدا جاماند آن روز وقتی به چادر جای پا جاماند آن روز این درد را تنها تو دانی ای حسن جان این روضه مرقومه را تنها تو دیدی وقت لگد، معصومه را تنها تو دیدی ضرب هجوم لطمه را تنها تو دیدی آن مادر مظلومه را تنها تو دیدی از دیده‌هایت خون فشانی ای حسن جان .
. السلام علیک یا مولانا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی مهر او جهان که به دردی نمی‌خورد بی مدح او زبان که به دردی نمی‌خورد وقتی ردیف و قافیه وقف علی نبود دیوان شاعران که به دردی نمی‌خورد وقتی که صحبت از علی و دلبری اوست تصویر دلبران که به دردی نمی‌خورد وقتی که حرف گنبد و ایوان مرتضی‌ست این سقف آسمان که به دردی نمی‌خورد در پیشگاه جلوه‌ی ایوان طلای او زیبایی جهان که به دردی نمی‌خورد دنیای بی نجف نمی‌ارزد به ارزنی بی شمس کهکشان که به دردی نمی‌خورد ما ریزه‌خوار سفره احسان حیدریم چون نان این و آن که به دردی نمی‌خورد هر جا نبود نام علی بعد مصطفی آن مسجد و اذان که به دردی نمی‌خورد خیرالعمل محبت زهرا وحیدر است دین بی ولایشان که به دردی نمی‌خورد تا سائلان در به در جود حیدریم الطاف دیگران که به دردی نمی‌خورد ما را خریده فاطمه تا حیدری شویم بی مرتضی جنان که به دردی نمی‌خورد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ