#ارمغان | شمیم
شاعر: #عابد_تبریزی ( محمّد عابد )
قالب: #غزل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در هر کسی که زدم نشد، به مراد کام دلم روا
مگر ای شهنشه انس و جان، تو کنی به درد دلم دوا
چه اسیر سلسلۀ محن، چه دچار موج ظلام غم
بِوِلاءِ ذاتِک إِنْتَجى، بضیاء وَجْهِک اهْتَدَى
گل اگر شکفته به گلستان، به جز این نباشدش آرزو
که شمیم زلف تو بشنود، مگر از روایح جانفزا
أَرَجَى جَنانُ مَنِ الَّذى، هُوَ فِی صِفَاتِک مُنْکِرٌ
که نصیبه ای ز حنان حق، رَسدش به عرصه؛ گَهِ جزا
مگر از شمائم کوی تو، نفسی شنیده سحرگهان
که چو سرخوشان شبانگهی، بگرفته راه چمن صبا
همه در هوای اشارتی، که کند قبول خدائیت
لِمَ مَا تَقُولُ أَنَا الَّذی، هُوَ مُبْتَدى هُوَ مُنْتَهى
به حجاب موج خلاف حق، شده بود تیره جهان همه
طَلَعَاتُ وَجْهُ وَجیهک، فَمَحَتْ بِظُلُمْتِ وَالدُّجى
به جحیم جنّتیان اگر، تو به اهل خویش رضا شوی
فَتَمیلُ شیعَتُکُم بِها، مُتَسَرّعاً مُتَسِرّرا
دو نشانه است جهان تو را، به فروغ چهره و جعد مو
بِغَداتِها و عَشیّها، به عَشیها و غَداتِها
غم اشتیاق جمال تو، زده شعله ها به نهاد ما
وَتَسیلُ دَمْعَة عَینِنَا مُتَداوماً مُتَوَالِیا
دل «عابد» از ستم فلک، به هراس بودی و درد و غم
بظِلالِ رَحْمَتُکُمْ أوَى وَ مِنَ النَّوائِب قَد نَجى
#امیرالمؤمنین
.
.
#امیرالمؤمنین
شرحی برای عشق ندیدیم جز علی
از هرچه هست و نیست بریدیم جز علی
گشتیم ذره ذره به دنبال معرفت
بر هیچ چشمه ای نرسیدیم جز علی
دنبال راه مستقیم خداوند تا ابد
خطی به هر چه راه کشیدیم جز علی
شکر خدا که در همه ی عمر، سربلند
بودیم و ناز کس، نخریدیم جز علی
تاریخ، با نبی خدا را ورق زدیم
مدحی از آن لبش نشنیدیم جز علی
در روشنای صبح غدیرش تمام عمر
از نام هر خلیفه رمیدیم جز علی
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#حسن_کردی
.
#امیرالمؤمنین
از نـام خداسـت نـام زیبـای علی
مانده است جهـان بـرای معنای علی
بـا اعظم الاسما در خیبـر را کند
یعنی کـه علی بود بـه لبهـای علی
#محمدجواد_منوچهری
#یا_علی_ابن_ابیطالب
.
#مدح_امیرالمؤمنین
'مدح #امیرالمؤمنین علی علیه السلام
خوشا آنانکه بر سر سایبان از پرچمی دارند
به گرمای بیابان هم بهشت خرمی دارند
کسانی که به دنبال خدای خویش میگردند
مگر غیر از تماشای علی دیگر غمی دارند
خوشا آنانکه باور کرده اند رزق از نجف آید
و بر این باور خود اعتقاد محکمی دارند
علی گویان نمی جویند امواج تعلق را
از این دریای دنیا بهره به قدر نمی دارند
درِ این خانه چه از دور یا نزدیک فرقی نیست
همیشه یک اویسی یا همیشه میثمی دارند
همین ساعت که ما در حسرت یه بوسه میسوزیم
کسانی در نجف پیش ضریحش عالمی دارند
#میثم_مومنی_نژاد
.
رباعیات
مدح #امیرالمؤمنین ع
صحبت ز مدح حیدر کرار میکنم
وقتی سخن ز وصف علمدار میکنم
وقتیکه یادی از غم تنهائیش کنم
لعنت به دشمنش به دو صد بار میکنم
از وصف کمالات علی می خوانم
تا روز ابد به پای او می مانم
این فخر مرا در دو جهان بس باشد
خود را چو یکی ز نوکرانش دانم
الحق که برازنده او آقائي است
از عشق علی کار دلم شیدائى است
جان دادن در حریم قدسی علی
آمال دلم بوده ولی رویائی است
حب علی و آل محمد شعار ماست
ما شیعه ایم و عشق علی اعتبار ماست
فخر این بود که خادم دربار حیدریم
عنوان نوکری درش افتخار ماست
شادم که به دل مهر علی را دارم
از باده ی پیمانه ی او هشیارم
تا آخر عمر این کلامم باشد
از دشمن مرتضی علی بیزارم
ما درس ز مکتب علی می خوانیم
ما رمز سعادت از علی می دانیم
چون فاطمه آن شهیده مکتب عشق
ما پای ولایت فقیه می مانیم....
از وصف کمالات علی می خوانم
تا روز ابد به پای او می مانم
این فخر مرا در دو جهان بس باشد
خود را چو یکی ز نوکرانش دانم
اوصاف علی به هر زبان جاری نیست
جز ماه رخش ماه شب تاری نیست
غیر از نبی و علی و آلش، سوگند
در هیچ کجا یار و مدد کاری نیست
شادم که مرا گدای حیدر خوانند
لب تشنه پیمانه کوثر خوانند
از هر دو جهان مرا همین بس باشد
ما را به سرای او چو نوکر خوانند
با حب علی منصب شاهی دارم
در ظلمت شب مشعل راهی دارم
دانم ز ولای او خدا می بخشد
هر آنچه گناه و اشتباهی دارم
بی اذن تو هرگز عددی صد نشود
بی حب تو از صراط،کس رد نشود
هرکس که حلال زاده آمد به جهان
در حب تو یا علی مردد نشود
#اسلام_مولایی
#مدح_امیرالمؤمنین
.
#کیست_حیدر #امیرالمؤمنین
کن مسیحایی دمت را و بخوان مدح علی
کن دلت غرق تولّا و بخوان مدح علی
دل ببر تا عرش اعلا و بخوان مدح علی
نغمه خوان شو مثل زهرا و بخوان مدح علی
پس وضو گیر و تمنّا کن ز مدحش آبرو
مصطفی' هرگز نبرده نام او را بی وضو
کیست حیدر؟ وارث علم نبیین، بوتراب
از جبین انور او ، وام دارد آفتاب
اذن می گیرد به وقت بارش از او هر سحاب
می چکد در جنّت از رضوان ِ روی او گلاب
نفحه ی عرش معلّی' ،عطر خوش بویش شده
روشنایی بخش جنّت،روی نیکویش شده
کیست حیدر؟ قَیّم ِ دین،زوج زهرای بتول
خوانده صاحب اختیارش بر همه عالم،رسول
بی ولای مرتضی ،ایمان نمی گردد حصول
می شود با بغض اعدایش فقط طاعت قبول
بغض اعدای علی حِصن حَصین شیعه است
طرّه ی گیسوی او حبل المتین شیعه است
کیست حیدر؟قابِضُ الارواح،رکن الاولیا
جامعُ الاحکام ِ قرآن،پیشوای انبیا
هاشمیُّ الْأُمِّ وَ الْأَب ،حاکم روز جزا
حجةالله عَلَی الابرار بعد المصطفی'
طبق دستور خدا در محشر روز غدیر
اوست بعد از مصطفی' بر شیعیان نعم الامیر
کیست حیدر؟ باب ِ حِطَّه،باب اصلی نجات
می شود با مدحت او پاک ،کلّ سیّئات
می رود بالا فقط با حبّ او صوم وصلات
معرفت بر آل او طبق روایت شد صراط
این کلام برحق مولا امام صادق است
رهرو راه خدا،بر آل حیدر عاشق است
کیست حیدر؟ فاتح خیبر،شه دُلدُل سوار
بی رقیب ِ غزوه ها، کرّار وقت کارزار
آمده در شأن او از جانب پروردگار
لافَتی'، الّا علی لاسَیف الّا ذوالفقار
او بدون تیغ هم ،پیروز میدان می شود
یک رجز گوید میان رزم،طوفان می شود
کیست حیدر ؟ساقی کوثر، ابوالریحانتِین
نسل پاک او شده بر اهل عالم نور عین
اوست تنها لایق بابایی مولا حسین
شدحسین ومجتبایش مقتدای عالمین
منصب والای ما شد نوکر آل علی
کلب درب آستان قنبر آل علی
کیست حیدر؟ نور حق،ممسوس فی ذات اِله
سید الاَورَع، کَلیم الشمس،بر عالم پناه
با فقط یک بار ذکرش ذوب می گردد گناه
عمر آن کس که ندارد مِهر حیدر شد تباه
آن نفس که بی علی باشد نباشد بهتر است
هر دم و هر بازدم تنها به عشق حیدر است
کیست حیدر ؟پیشوای مؤمنان روی زمین
ثروتی در دولت آن سه خلیفه ی لعین
دوّمی اقرار کرده :می شده نابود دین
گر نبوده بین ما حیدر امیرالمؤمنين**
بعد احمد،مرتضی' اسلام را پاینده کرد
حق پرستی را به قلب هر بشر زیبنده کرد
کیست حیدر؟ حامی پیغمبران، یار رسول
چون خدیجه شد هوادار و مددکار رسول
کوری آن دو فراری ، آن دو سربار رسول
بوده در هر غزوه ای حیدر، علمدار رسول
چون علم در دست حیدر بوده در هر کارزار
لشکر اسلام برده جنگ را با اقتدار
کیست حیدر؟تا شهادت بی قرار فاطمه
بوده سی سال او حزین و روضه دار فاطمه
اشک هایش روز وشب بوده نثار فاطمه
نیمه شب ها روضه خوان پیش مزار فاطمه
غسل نیمه شب نرفته لحظه ای از خاطرش
مانده او یاد کبودی های روی پیکرش
کیست حیدر؟ کشته ی محراب مسجد از جفا
رأس او بشکافته از تیغ اشقا الاشقیا
گشته از خون سرش، موی سپید او حنا
آخرش راحت شده از غُصّه ی خیرالنساء
نیمه شب پایان رسیده هجر زهرای بتول
رفته با رأس شکسته پیش بضعه ی رسول
**براساس روایت : لَولا علی علیه السلام لهَلَک عمر » از زبان دومی ملعون
(شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید ،ج۱ ،ص ۱۸و کلی منابع دیگر)
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
#امیرالمؤمنین
از نـام خداسـت نـام زیبـای علی
مانده است جهـان بـرای معنای علی
بـا اعظم الاسما در خیبـر را کند
یعنی کـه علی بود بـه لبهـای علی
#محمدجواد_منوچهری
#یا_علی_ابن_ابیطالب
#فتح_خیبر
.
#امیرالمؤمنین (ع)
#نوزدهم_رمضان
سکوتی شهر را در بر گرفته سر به سر امشب
که دیده صبحِ فردا را؟ چه خواهد شد مگر امشب؟
چه دارد می شود؟ چیزی نمی دانم! ولی گویا-
در و دیوار هم دارند از چیزی خبر امشب...
عبای یک نفر را در به روی چشم می گیرد..
به روی چشم؟ آری.. مهربان گشته ست "در"، امشب
سحر در مسجدِ کوفه چه خواهد شد؟ نمی دانم!
زمان ای کاش می ماند و نمی آمد سحر امشب..
الا آنانکه در این سال ها نشناختید او را
به چشم خویش باری می شناسیدش دگر امشب..
الا آنانکه فرقش را نفهمیدید با آن سه!
ملالی نیست...فرقش می کند شق القمر امشب..
به دنبال خدا بودید عمری؟ بنگرید اینک-
خدا را در دلِ محرابِ کوفه بیشتر امشب...
پس از او روسیاهی با شما پیوند خواهد خورد
چه بردید از دورویی؟ باختید از هر نظر امشب..
منِ عاصی کجا و گفتن از اسطوره ای چون او؟
خودِ او خواست بی شک،ساختم شعری اگر امشب...
#محمد_پورمرادی
#پیوندآسمانی
#امیرالمؤمنین
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
به بهانه ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما
خدا برای علی آستین که بالا زد
ز اوج عرش در خانه ء نبی را زد
بدون واسطه ناز کنیز خویش کشید
تمام کون و مکان را به نام زهرا زد
برای اینکه بخندد عروس؛روی حریر
هرآنچه خواست نوشتند و مهر و امضازد
نوشت حیدر و زهرا همیشه مال همند
کنار صفحه ء این روز را خودش تا زد
#جشن زیباترین،پاکترین و بابرکت ترین ازدواج عالم مبارک باد.
#قاسم_نعمتی
.
#امیرالمؤمنین علیهالسلام
#عید_غدیر
#شکیب_اصفهانی
چو در غدير خم آمد ز مکّه شاه حجاز
در آن مقام به صد شور اين نوا شد ساز
بهگوش هوش رسيدش ندا ز حيّ قدير
که اي بهمنزلت از کل ما سَوي ممتاز
بگير پرده ز رخسار شاهد مقصود
که عالمي همه از جان شوند شاهد باز
به اهل دل بنما طاق ابروي دلدار
که قبله را بشناسند جمله بهر نماز
بساز در ره دين مشعلي ز نور ازل
که تا به حشر بود روز و شب بهسوز و گداز
ز جاي خيز و علي را نشان به مسندخويش
که پي برند به مقصود اهل راز و نياز
نمود راه سعادت به خلق، هادي کل
مگر به سوي حقيقت روند اهل مَجاز
ز بعد حمد خدا سيّد بشر احمد
به وصف نقطۀ ايجاد شد سخن پرداز
شهي که سايۀ لطفش چو آفتاب بلند
فتاده بر سر هر ذرّه در نشيب و فراز
عليِّ عالي اعلا که از ولايت او
بهروي اهل صفا گشته باب رحمت باز
وليِّ والي والا که کارخانۀ حق
به دست اوست ز انجام کار تا آغاز
به امر اوست يکي با هزار محنت و غم
به حکم اوست يکي با هزار نعمت و ناز
به انبياء همه رهبر به اولياء ياور
به اوصيا همه همدم به کبريا دمساز
امام جن و بشر خسرو مَلَک دربان
که بندگان درشراست، رايت اِعزاز
بر آسمان شرف آفتاب عالمتاب
به ملک هر دو جهان پادشاه بنده نواز
جهان جود، سپهر سخا، محيط عطا
که از يم کرمش کور گشته چشمۀ آز
ز بيم کفر و ضلالت گريخت سوي فنا
چو او به ياري دين گشت با نبي انباز
به مَأمني که بود نامي از عدالت او
حَمام لانه گذارد به چنگل شهباز
به بام قصر جلالش ببين به ديدۀ دل
که جبرئيل امين صَعوهايست در پرواز
هر آنکه غير علي را امام خود خواند
خدا گواست که جادو نداند از اعجاز
بجان در آتش عشقش بسوز تا داني
تمام کار خدائي از اوست آيد ساز
مقام شاه ولايت خداي داند و بس
در اين طريق بهجائي نميرسد تک و تاز
به ذات او نتوان بُرد پي ز راه صفات
اگر چه بوي بود مُشک ناب را غَمّاز
ز رشتهاي که بود دست عقل کل کوتاه
مکن بهمشت خيالي،«شکيب»! قصّه دراز
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
دیوان شکیب اصفهانی
.
.
#امیرالمومنین_علیهالسلام
#مدح
فراتر از عبادات خلایق حد ایمانش
نبی بعد از نبی بودند از آدم مسلمانش
به منبر خطبه خواندن های او محشرتر از محشر
قیامت جلوهای از لحظهی رفتن به میدانش
اگر شوق بهشتی هست در ما، بس همین علت
که دور حوض کوثر جرعهای باشیم مهمانش
دلم با زلف تو در توی او دارد شباهت ها
خوشم با اینکه، قلبم بوده از اول پریشانش
به قربان علی رفتن فقط در شأن زهرا بود
کسی چون من نهایت میشود قربان سلمانش
مرا یک آرزو باشد اگر در این جهان این بس
که باشم خاک زیر پای سگهای بیابانش
فقط کافیست یا حیدر بگویی بین جمعیت
به گوشت از تمامی دهان ها میرسد «جان»ش
اگر با مدح حیدر میپرد هوش از سرت، حتما
بغل کن مادرت را بابت پاکی دامانش
به شیرینی دلچسب دهین های نجف سوگند
که دل بستن به هر کس جز علی تلخ است پایانش
#میثم_کاوسی
#امیرالمؤمنین
#مدح_امیرالمؤمنین
.
#امیرالمؤمنین
#عید_غدیر
تا چشم های تو به چشم ماه می افتد
تاریخ دنبال نگاهت راه می افتد
پشت سر تو نخل ها آواز می خوانند
آیینه ها از پاکی تو سخت حیران اند
کعبه دوباره روی تو آغوش واکرده ست
خود را میان قلب تو انگار جا کرده ست
از قبله می آیی و بی شک مقصدت عرش است
تو از نخستین روز خلقت مسندت عرش است
در وصف تو جز نقطه چین شعری ندارم من
عمری ست خاطر خواه شعر شهریارم من
دستی که خیبر را تماما کنده از جایش
آری پیمبر می برد آهسته بالایش
پیراهن تصنیف پوشیدند دیوان ها
آمد دوباره بهترین عید مسلمان ها
از کیسه هایت می برد کوفه غذایش را
با تو خدا گسترده تر کرده عطایش را
از عرش با جمع ملائک آمده جبریل
انداخته بر زیر پایت بال هایش را
دست تو بالا رفته و در آن شلوغی ها
خورشید پیدا کرده دیگر مقتدایش را
در آن میان احمد برای شیعیان تو
آرام بالا می برد دست دعایش را
بر روی دوش سبز و عرشی تو پیغمبر
با عشق می خواهد بیندازد عبایش را
چون گوش های کر در این صحرا فراوان است
بالا و بالا می برد احمد صدایش را
اهل نفاق از اولش پیمان شکن بودند
اهل عمل هرگز فقط اهل سخن بودند
تقویم چرخید و دوباره وقت مستی شد
وقت طلوع چهره ی خورشید هستی شد
عالم تماما بوده از اول فقیر عشق
تاریخ یکبار دگر شد هم مسیر عشق
آنانکه از حیدر جلو رفتند برگردند
دیگر رسیده وقت بیعت با امیر عشق
با عشق پیغمبر حکومت کرده بر دلها
در این حکومت بوده حیدر هم وزیر عشق
روز غدیر خم کشیده چله را حیدر
پرتاب کرده سوی قلب شیعه تیر عشق
جایش میان آسمان بوده ست از اول
او بوده در دنیای ما تنها، سفیر عشق
دستش که بالا رفت مردم یا علی گفتند
دستش که بالا رفت عالم شد اسیر عشق
مولای یا مولای تنها ذکر باران است
مولای یا مولای تنها راه پایان است
شاعر: #احسان_نرگسی
.
#غزل در هوای حرم و عرض خضوع محضر مولا #امیرالمؤمنین
مُدامم مست میدارد علی جان عطر گیسویت
خرابم میکند هر لحظه ذکر ناب و دلجویت
از آن شب که نجف بودم من و ایوان تو دیدم
نمیخواهد دل من اعتکافی جز سر کویت
نشستم تا سحر در کنج ایوان، بین زائرها
ندیدم هیچ کس را که نداده دل به ابرویت
شهنشاه قدر قدرت از آن بالا نگاهم کن
تفضل کن غلام خسته را با هوی جادویت
تمام آسمان بر خاک نعلینت نمیارزد
تمام آبها لب تشنهی یک جرعه از جویت
الا یا ایها الساقی! گره افتاده در عالم
بیا با ذوالفقارت ای بنازم زور بازویت
پر از دردیم و داریم التجا بر سفره فضلت
نگاه ماست بر دست تو و درمان و دارویت
به حق دستهای بسته در کوچه صدایم کن
به زهرایت دو عالم را نخواهم بی گل رویت
#نصیر_حسنی
#غدیریه
#مدح
.
.
#امیرالمؤمنین
#ترکیب_بند
#مدح_مولا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا نام تو بردم دلم غرق طرب شد
ابیات من شیرینتر از شهد رطب شد
اول تمام تار و پودم با ادب شد
بعدش وجودم محو قتال العرب شد
نام تو تا بردم وجودم صیقلی شد
هر رگ رگم ذاکر به ذکر یاعلی شد
خونی که درگهاست میجوشد به شوقت
عاشق به قدر وُسع میکوشد به شوقت
تا خرقه خدمت که میپوشد به شوقت
هر لذتی را نیز بفروشد به شوقت
شوقت قرار از سینه اهل ولا برد
عشقت دل دیوانگان را تا خدا برد
توحید را ما در تماشای تو دیدیم
احساس را در نام زیبای تو دیدیم
مردانگی را در سجایای تو دیدیم
ما هر چه خوبی بود را پای تو دیدیم
ای کل خوبیهای عالم بین دستت
ناثوتیان، لاهوتیان مدهوش و مستت
جامهدرانیم و به دلها شور داریم
از نور زهرایت در عالم نور داریم
ما کی به سر فکر بهشت و حور داریم
نعلین را کنده هوای طور داریم
نام تو تا آمد دل ما پر شعف شد
وادی طور ما همان صحن نجف شد
ما را گرفتاران چشمانت نوشتند
محتاج جود و لطف و احسانت نوشتند
آوارگانی در بیابانت نوشتند
مبهوت زیبایی ایوانت نوشتند
ما بنده عشق تو از قالوا بلائیم
دیوانگان مست ایوان طلائیم
ما را به یک طعم و نصیحت میهمان کن
بر آن عبارات فصیحت میهمان کن
یا که به لبخند ملیحت میهمان کن
بر طعم انگور ضریحت میهمان کن
یادم نرفته نیمه شب شور نجف را
یادم نرفته طعم انگور نجف را
کشکول من خالیست مولا التفاتی
ساقی تویی آقا بده آب حیاتی
از باب ساعت آمدم با مشکلاتی
ای که قبولی صیامی و صلاتی
با دست خالی آمدم دستم بگیری
دست مرا هر آنچه که هستم بگیری
#امیر_المؤمنین
#غدیریه
#نصیر_حسنی
.
#امیرالمؤمنین
یارب دل مارا تو پراز شوروشعف کن
مارا به تولای علی اهل شرف کن
ای صاحب حل وحرم ومروه ومسعا
این سینه ی مارا حرم شاه نجف کن
#محمد_خرمفر
.
#امیرالمؤمنین
نوسرودهای به پیشگاه امیرالمؤمنین
شب وصال چنان میرمد غم از دو طرف
که گرم دوست شود چشم پر نم از دو طرف
نه راه پیش و نه پس دارم از دو ابرویش
به قصد کشتنم آورده آدم از دو طرف
به اوست بسته حیاتم که نسبتِ نَفَسش
رسیدهاست به عیسی بن مریم از دو طرف
عرق نشسته بر آن رخ در آفتاب تموز
به گُل نشسته تو گویی که شبنم از دو طرف
نگو شکاف و ترک، کعبه آن مطافِ ملک
به حرمت پدر خاک، شد خم از دو طرف
میان ما و ولایش، مباهلهست و غدیر
شدهست رشتۀ پیوند، محکم از دو طرف
مسیحیان جهان «ایلیا» به او گفتند
یکیست خوانی اگر، نقش پرچم از دو طرف
به شرق و غرب نماند پناهگاهی راست
اگر برآورد آن تیغ خم، دم از دو طرف
علیست آینه ذات حق و نفس نبی
خدا گذاشته آئینه، آنهم از دو طرف
بهشت اوست، مرو راهِ آن دو دیگر را
جهنّم است برادر! جهنّم از دو طرف
میان ما و رسیدن به آن مقام، دریست
دری که بسته خداوندِ عالم از دو طرف
مسعود یوسف پور
.
#امیرالمؤمنین
باید برای از تو سرودن وضو گرفت
باید وضو که هیچ! کمی آبرو گرفت
باید به دور هر چه سیاه است خط کشید
باید به عشق حیدر کرار خو گرفت
باید برای عرض ارادت به ساحتش
از هر چه غیر حضرت مولاست رو گرفت
دنیا پر از حکایتِ انبوه حیلههاست
باید فقط ز دست علی جان سبو گرفت
ذکر علی عبادت خاصان عالم است
باید مدد برای سرودن از «او» گرفت
#محسن_علیخانی
#عید_غدیر
.
#امیرالمؤمنین
در مسیر ولایت مولا علی علیه السلام
-----------
در دیده ی من مهر تو شد صبح درخشان
در سینه ی من نور تو شد تابش قرآن
داری به دلم ای گل حق جلوه ی تابان
بنوشته چنین آینه بر چهره ی گلها
مَن ماتَ علی - حُب علی - ماتَ شَهیدا
مولای من و روح من و راحت جانی
ای هستی من صاحب دل جان جهانی
هم نور خدا عطر ولا عطر جنانی
هر مرده دلی می شود از نور تو احیا
مَن ماتَ علی - حُب علی - ماتَ شَهیدا
از کودکی ام در همه جا دل به تو دادم
بر درگه تو آمدم و چهره نهادم
ای راه من و مقصد من ای تو مرادم
هرگز ندهم دل به کسی غیر تو مولا
مَن ماتَ علی - حُب علی - ماتَ شَهیدا
ای دست خدا چشم خدا وجه الهی
ای آن که به ما در همه جا پشت و پناهی
بر عاشق خود با کرمت کن تو نگاهی
بر لطف تو و جود تواَم غرق تمنا
مَن ماتَ علی - حُب علی - ماتَ شَهیدا
قرآن تویی و دین تویی و مظهر حقی
ایمان تویی و گل تویی و گوهر حقی
در فُلک جهان بحر کرم لنگر حقی
در سینه ی ما مهر تو گل عشق تو دریا
مَن ماتَ علی - حُب علی - ماتَ شَهیدا
در هر دو جهان با دل و جان دل به تو بستم
با عشق تو حق جام ولا داده به دستم
نوشنده ای از جام تو و جام الستم
از مهر علی باغ دلم گشته شکوفا
مَن ماتَ علی حُب علی ماتَ شَهیدا
#حاج_محمود_تاری «یاسر
.
#غزل_مثنوی
ایام #عید_غدیر
"قُلهواللهاحد" در برِ "طاها" میرفت
نور قرآن مبین تا به کجاها میرفت
فازَ مَن کانَ مِنَ الشیعةُ حَیدَر والله؛
تا به امّت برسد خیر دو دنیا میرفت
مرتضی روی جهاز شتران نه! بی شک،
کعبه بر روی بلندی به تماشا میرفت
اینطرف احمد و حیدر روی منبر بودند
آنطرف نیز دل حضرت زهرا میرفت
هر فضیلت که نبی گفت از اوصاف علی
تیر میشد...، طرف دیدهی اعدا میرفت
و یدُالله به دستان اولوالعزم آن روز
بعد نازل شدن مائده بالا میرفت
با چه شوقی دو لب پاک پیمبر آنگاه
رفتهرفته به سوی واژهی مولا میرفت
ایهاالناس! بدانید! که والاست علی
بعد من بر همگان رهبر و مولاست علی
مرتضی حامی دین است، شجاعت دارد
جز علی کیست که اینقدر فضیلت دارد؟
غیر او در شب هجرت که گرفتارم بود؟
جان من بود، که با جان خودش یارم بود
جز علی کیست که اینگونه مسلمان باشد
شأن نازل شدن سورهی انسان باشد
پیش چشمان شما مردم خاتم در دست
مرتضی بین رکوعش دل مسکین نشکست
که ز دستان علی جود و کرم میجوشد
از کَفَش سائل لب تشنه، سخا مینوشد
فرش زیر قدمش عرش الهی ست علی
نه! خدا نیست! ولی لایتناهی ست علی
کهکشان چیست بجز رشتهی تسبیح علی؟
چیست باران خدا غیر تواشیح علی؟
طُرُقِ ارض و سما خطّ کف دست علی ست
در دلش علم خدای احد لم یزلی ست
بوده شاگرد دبستان علی جبرائیل
هست در دست علی زندگی عزرائیل
خضر از روز ازل نوکر دربست علی ست
بخداوند قسم نبض جهان دست علی ست
حاجیان! قبله علی، کعبهی سیّار، علی ست
اسدالله علی، حیدر کرّار، علی ست
چه کسی غیر علی بوده یل بدر و حنین؟
این فقط فخر علی هست که دارد حَسَنین
آل او از همه عالم _بخداوند_ سر است
بهترین عبد خدا شیعهی اثنیعشر است
مؤمنان را بخدا غیر علی نیست امیر
برترین عید شما عید غدیر است، غدیر
ساحران! سحر شما تا به ابد باطل شد
البشاره! که دگر دین خدا کامل شد
ای مؤذن پس از این با دل آگاه بگو
"اَشهد انّ علیّاً ولیُ الله" بگو...
چارده قرن گذشته ست ولیکن زیباست
باز با دست نبی دست "یدُالَّه" بالاست
"فوق ایدیهمِ دستان خدا دیدنی اَست
روز بیعت شده این دست چه بوسیدنی اَست"
نسل در نسل همه دست علی بوسیدیم
ما علیدوست نبودیم که میپوسیدیم
ای علیدوست! بدان! آخرتت آباد است
گو به دشمن که خداوند "لبِالمرصاد" است
چه غم از تشنگی عرصهی محشر دارم؟
زانکه در روز جزا ساقی کوثر دارم
تا که سرمست غدیرم دل من پرشعف است
پدرم هست علی، خانهی من هم نجف است
دور هستم من اگر، شکر! رسد نور نجف
حسرتش مانده ولی مزّهی انگور نجف!
اوج معناست در آن میکده سرمست شدن
عبد مولاشدن و بندهی پابست شدن
خوش بحالم که چنین بندهی حیدر شدهام
خوردهام شیر ولایت که معطّر شدهام
آنکه در سینهی خود کینهی حیدر دارد
ننگ این تیرِگی از دامن مادر دارد
فاطمه کرده دعا عاشق مولا شدهام
قطره بودم من اگر، وصل به دریا شدهام
از دعاهای شب فاطمه، جان میگیرم
میشوم میثم و با مدح علی میمیرم
#امیرالمؤمنین
#غدیریه
#علی_بیرقدار
.
#عید_غدیر
#امیرالمؤمنین
یک ذره از نگاه علی آفتاب شد
انگور بوسه زد به ضریح و شراب شد
ما را ز خاک پای علی آفریدهاند...
پس با همین حساب علی بوتراب شد!
#احمد_ایرانی_نسب
.
#عید_الله_اکبر
#قصیده
۹۱۹
عید غدیر بر همه عالم مبارک است
این عید بر رسول مکرم مبارک است
این عید حاصل همهی انبیا بوَد
بر انبیا ز خاتم و آدم مبارک است
تبریک باد بر همه از کوچک و بزرگ
بر فاطمه ولیک دمادم مبارک است
عید بزرگ عالم امکان رسیده است
این عید بر حسین و حسن هم مبارک است
جبریل آمدهست شود مدح گسترش
مداح مرتضی شده از سوی داورش
****
این عید، عید شادی قلب پیمبر است
عید بزرگ کوثرو ساقی کوثر است
تنها نه عید شیعه، که عید غدیر خم
باور کنید عید خداوند اکبر است
اینکه به روی دست محمد بُوَد علیست
ای مؤمنین! امیر بدانید، حیدر است
حیدر چه حیدری که بوَد جان مصطفی
این حیدر است فاتح بدر است و خیبر است
این جان فاطمهست که بر دست احمد است
حیدر تمام دارو ندار محمد است
****
بر روی دست حضرت خاتم فقط علی است
از این به بعد امیر دو عالم فقط علی است
عیس اگر که دم به دم مرده میدهد
احیایِ دم به عیسیِ مریم فقط علی است
غیر از علی کلام دگر بر لبش نبود
فرمایش پیمبر اعظم فقط علی است
تنها نه حرف احمد و جبریل و انبیاست
حرف خدای عزوجل هم فقط علی است
عید غدیر از همه اعیاد برتر است
حرف خود خداست که این عیدِ حیدر است
****
عید است پس چرا دلمان هست شعله ور
گویا فتاده است ز غم، خال بر جگر
تبریک گفت دومیِ بی حیا ولی
هفتاد روز بعد به دل میزند شرر
با ریسمان دست علی بسته میشود
هفتاد روز بعد لگد میخورَد به در
بکروز درد و غصهی ما میشود تمام
آن لحظهای که میرسد از راه منتظَر
شائق ! همیشه در همه حالی فقط بخوان
عجّل علیٰ ظهورک یا صاحب الزمان
#محمود_اسدی_شائق
#غدیریه #عید_غدیر #امیرالمؤمنین
.
السلام علیک یا #امیرالمؤمنین
نور دو جهان برق نگاه علی است
یک پرتوی از چشم سیاه علی است
فتوای من این است : شهیدش خوانید
هر کس که هلاک روی ماه علی است
#محمدعلی_شهاب
.
#عید_الله_اکبر
#قصیده
۹۱۹
عید غدیر بر همه عالم مبارک است
این عید بر رسول مکرم مبارک است
این عید حاصل همهی انبیا بوَد
بر انبیا ز خاتم و آدم مبارک است
تبریک باد بر همه از کوچک و بزرگ
بر فاطمه ولیک دمادم مبارک است
عید بزرگ عالم امکان رسیده است
این عید بر حسین و حسن هم مبارک است
جبریل آمدهست شود مدح گسترش
مداح مرتضی شده از سوی داورش
****
این عید، عید شادی قلب پیمبر است
عید بزرگ کوثرو ساقی کوثر است
تنها نه عید شیعه، که عید غدیر خم
باور کنید عید خداوند اکبر است
اینکه به روی دست محمد بُوَد علیست
ای مؤمنین! امیر بدانید، حیدر است
حیدر چه حیدری که بوَد جان مصطفی
این حیدر است فاتح بدر است و خیبر است
این جان فاطمهست که بر دست احمد است
حیدر تمام دارو ندار محمد است
****
بر روی دست حضرت خاتم فقط علی است
از این به بعد امیر دو عالم فقط علی است
عیس اگر که دم به دم مرده میدهد
احیایِ دم به عیسیِ مریم فقط علی است
غیر از علی کلام دگر بر لبش نبود
فرمایش پیمبر اعظم فقط علی است
تنها نه حرف احمد و جبریل و انبیاست
حرف خدای عزوجل هم فقط علی است
عید غدیر از همه اعیاد برتر است
حرف خود خداست که این عیدِ حیدر است
****
عید است پس چرا دلمان هست شعله ور
گویا فتاده است ز غم، خال بر جگر
تبریک گفت دومیِ بی حیا ولی
هفتاد روز بعد به دل میزند شرر
با ریسمان دست علی بسته میشود
هفتاد روز بعد لگد میخورَد به در
بکروز درد و غصهی ما میشود تمام
آن لحظهای که میرسد از راه منتظَر
شائق ! همیشه در همه حالی فقط بخوان
عجّل علیٰ ظهورک یا صاحب الزمان
****
#محمود_اسدی_شائق
#غدیریه #عید_غدیر #امیرالمؤمنین
.
السلام علیک یا مولانا #امیرالمؤمنین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بی مهر او جهان که به دردی نمیخورد
بی مدح او زبان که به دردی نمیخورد
وقتی ردیف و قافیه وقف علی نبود
دیوان شاعران که به دردی نمیخورد
وقتی که صحبت از علی و دلبری اوست
تصویر دلبران که به دردی نمیخورد
وقتی که حرف گنبد و ایوان مرتضیست
این سقف آسمان که به دردی نمیخورد
در پیشگاه جلوهی ایوان طلای او
زیبایی جهان که به دردی نمیخورد
دنیای بی نجف نمیارزد به ارزنی
بی شمس کهکشان که به دردی نمیخورد
ما ریزهخوار سفره احسان حیدریم
چون نان این و آن که به دردی نمیخورد
هر جا نبود نام علی بعد مصطفی
آن مسجد و اذان که به دردی نمیخورد
خیرالعمل محبت زهرا وحیدر است
دین بی ولایشان که به دردی نمیخورد
تا سائلان در به در جود حیدریم
الطاف دیگران که به دردی نمیخورد
ما را خریده فاطمه تا حیدری شویم
بی مرتضی جنان که به دردی نمیخورد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#غزل
#مدح_مناجات
#حضرت_امیرالمؤ_منین
#نصیر_حسنی
.
#امیرالمؤمنین
نخواست تا که پرستش شوی، فضائلِ تو
میانِ سینهی شخصِ رسول مستوراند
به غیرِ ذات، همه... هرچه بوده از آغاز
به پای بوسیِ دستِ دعات ماموراند
به ناودانِ طلایت چقدر میبارند
ملائکی که ز جنس لطافتِ نورند
به نوشِ شهدِ لبت، ششجهت شتاب آرند
ملائکی که به ظاهر شبیه زنبوراند
به شوقِ بوسه به تاکِ ضریح، لبهایم
چهار فصل پیاپی دخیلِ انگوراند
به خاکِ پای تو اینها که خاکمالِ تواند
یکی یکی به دیارِ خود امپراطوراند
دو تن ز خیلِ گدایانِ کوچه گردِ نجف
به قومِ خود به کلیم و مسیح مشهوراند
به روز واقعه تازه اگر اجازه دهی
پیمبران همه با قنبر تو محشوراند
غلامهای غلامانِ قنبرت غِلمان
کنیزهای کنیزانِ فضهات حوراند
به وصلههای عبایت قسم به ما بی تو
هرآنچه وصل شود وصلههای ناجوراند
به انتظارِ تو از شوقِ `مَن یَمُت یَرَنی”
هزارها چو من اینجا به مرگ مسروراند
به زندگانِ سرِ دارِ باقیات سوگند
که مردگانِ تو مشتاقِ نفخهی صورند
#مدح_امیرالمومنین
#ظهیر_مومنی